⚡️عبدالله بن عمر؛ مُثُل افلاطونیِ اصحابِ کدهای نابجا
🔺آقای #عبدالله_بن_عمر را باید مُثُل افلاطونیِ یک تفکر، یا یک قشر و گونهای از انسانها در تاریخ حیات بشر دانست.
ویژگی این جماعت این است که حافظهشان مملو است از روایتها و کدهای ناب و بیواسطه و مستقیم. اما اشکالشان این است که هرگز نمیتوانند یا نمیخواهند محل استفاده و مقصود این کدها را درست تشخیص دهند.
🔹عبدالله هنگامی که از تصمیم امام حسین(ع) برای قیام آگاه شد، نزد امام رفت و گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود، "حسین کشته خواهد شد و اگر مردم دست از یاری او بردارند، به ذلت و خواری مبتلا خواهند شد". اما به جای همراهی با امام و انذار مردم درباره عواقب یاری نکردن حسین(ع)، به امام پیشنهاد داد مانند همه مردم با یزید بیعت کند و از ریخته شدن خون مسلمانان بترسد!
هنگام خداحافظی با امام نیز از ایشان خواست اجازه دهد "بر همانجا از بدن حسین(ع) که پیامبر میبوسید"، بوسه بزند.
🔹عبدالله بن عمر، پای بیعت خود با یزید محکم ایستاد و هنگامی که مردم مدینه پس از شهادت امام علیه استاندار یزید شوریدند، طایفه خود را جمع کرد و گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود، در روز قیامت برای هر فرد پیمان شکن، پرچمی برافراشته خواهد شد که معرف پیمان شکنی او گردد".
🔹و نهایتا پس از یزید، وقتی عبدالملک مروان به خلافت رسید و حجاج بن یوسف را به مکه فرستاد، شبانه هنگامی که حجاج مشغول عیش و نوش بود، اجازه ملاقات گرفت و اصرار کرد. وقتی به حضور حجاج رسید، گفت قصد بیعت دارم. حجاج گفت چرا این وقت شب. پاسخ داد: از رسول خدا شنیدم که فرمود، "هرکس بمیرد درحالی که امام و پیشوایی نداشته باشد، مانند مردم جاهلیت مرده است". ترسیدم بخوابم و مرگم فرارسد و بر اثر نداشتن امام به مرگ جاهلیت بمیرم. حجاج نیز چون دستی به باده و دستی به زلف یار داشت، پایش را دراز کرد و گفت، دستم مشغول است با پایم بیعت بفرما.
🔻معاویه درباره این مُثُل افلاطونی توصیه جالبی به فرزندش یزید دارد که در طول تاریخ و عرض زمین آویزه گوش همه یزیدیان بوده است: "دلش با توست. قدر او را بدان و او را از خود مران!"
@syjebraily