💗زندگی بانوی بهشتی
🔈#مستند_صوتی_شنود 📣 جلسه سوم * ادامه داستان.... * واقعه دوم * با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم. * د
سلام
دوستان این مستند شنود رو از دست ندید عالیه👆
علاقمندان به مرگ موقت حتما این صوت را دنبال کنن
در این کانالمون هم همه قسمتها و فیلم های کامل برنامه زندگی پس از مرگ رو میزنم
فرصت خوبیه از دست ندید
برنامه زندگی پس از زندگی واقعا عالیه
فصل سوم کامل شده
فصل اول تمام شده زدیم همه قسمتهاشو
فصل دوم شروع شده
لیست فیلم ها تو کانال سنجاقه
برنامه پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
#تجربه_من ۵۱۰
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#فاصله_سنی
مادرم هفده سال داشتن که عروس شدن و سه و ماه و نیم بعد هم باردار شدن، هجده سالو چند ماهشون بود که خدا دوتا دختر دوقلو، که منو خواهرم باشیم رو بهشون داد😍
سن کم مادرم، دوقلو بودن منو خواهرم، همه و همه باعث شد ما از کودکی مون واقعا لذت ببریم
دعواهای مختلف
گم شدنای مختلف😁
بازی کردن...سیررر بازی شدیم واقعا!
طوری که منو خواهر دوقلوی شیطونم از بس بازی کردیم، از یه سنی به بعد روحیه مون آروم شد!
چون تمام هیجان مون تو کودکی تخلیه شد😍
چیزای قشنگیو تجربه کردم با خواهرم، تنها بدیش مقایسهی اطرافیان بود، من درسم بهتر بود، خواهرم هنرش، و همینجا خواهش میکنم دوقلوهارو باهم مقایسه نکنید
تو سن جوانی موقعی که سختی های زندگی فشار میآورد به خواهرم نگاه میکردم و با تمام وجود خداروشکر میکردم که هست و کامل درکم میکنه، بچه که بودم هیچ وقت از تنهایی نترسیدم، از اینکه کسی نباشه باهام بازی کنه.
بسیار بسیار تو کوچیکی خاطرات شیرینی داشتیم، کنجکاوی و خیال راحت مادرم بابت دوتا بودن مون، از سن پونزده شونزده سالگی مادرم با اطمینان گذاشت هرجا میخوایم بریم، و البته درک مادرم، احساس رفیقانش باهامون و تفاوت سنی خوب باعث شد تا راحت تمام مشکلاتی که تو اجتماع یا مدرسه برامون پیش میومد زو بهشون بگیم.
الان با خواهرم هجده سالمونه، با تفاوت چندماه هردو ازدواج کردیم، دوتا خانم با اهداف بلند، که دوست دارن احساس لذتی که در کودکی داشتیمو، به دوتا بچه که نه، به چندتا بچه بدیم و در کنارش به درس و فعالیت ها و اهدافمون برسیم😍 و میدونیم که میتونیم!
لذت بچگی
اهداف بلند
اینکه همه چیو راحت میگیریم و برای علایقمون تلاش میکنیم
راحت میتونیم بخشش داشته باشیم و همه چیزمونو تقسیم کنیم با بقیه
روحیهی خوب..
باعث و بانیش تفاوت سنی یک دقیقه با خواهرم و هجده سال با مادرم بوده
مادرم الان سی و هفت سالشونه
بسیاااار سختی کشیده، از همه نظر، مالی احساسی و... اما استوار در راه سخنان رهبری
و حتی الان با وجود خواهر ۹ ساله ام و مخالفت های پدرم، دوست دارن بازهم فرزندانی بیارن برای امام زمان ارواحنا فداه و همینکه نسل بچه شیعه زیاد تر بشه..
دعا کنید پدرم راضی بشن🥺😍
و همچنین برای بنده که هفت ماهه ازدواج کردم و میخوام چند ماه دیگه « بعد از رفع یه بیماری جزئی که باید درمان بشه» پشت سرهم فرزندانی بیارم که هم عالم و سردار آقا باشن.
لطفا دعامون کنید که در کنار رسیدن به اهدافمون، فرزندان خوبی تربیت کنیم و هرگز به خاطر مشکلات مالی اقتصادی یا هر چیز دیگه این لذت فاصله سنی کم میون بچه هاتونو نگیرید😊
التماس دعا
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
💥تلنگر
⁉️روزی از شما سوالاتی می شود..
که پاسخ انها در گوگل نخواهد بود ...
😧فقط در نامه ی اعمال شماست ..
#محسن_پوراحمد_خمینی
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
@hamsaranekhoob
هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠استغاثه به امام زمان درهای آسمان را به روی این زن گشود
🔺این قسمت: اسب بالدار
🔹تجربه گر امروز: خانم اعظم السادات موسوی
برنامه پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فیلم کامل این قسمت پست اخر این کانالمون👇
برنامه پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🌸🍃 داستان واقعی
#رضاسگ_باز
یه #لات بود تو مشهد.
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مَردی؟!“
رضا گفت: بَروبَچه ها که اینجور میگن.....!!!
چمران بهش گفت: اگه مَردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“
رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!
شهید چمران: چرا؟!
رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه.....
شهید چمران: اشتباه فکر می کنی.....! یکی اون بالاست که هر چی بهش بَدی می کنم، نه تنها بَدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بَدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!🌹🍃
رضا جا خورد!....
..... رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار حرف کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!
تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟
وقت اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت.
..... سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سرِ صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضارو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش😔)
یه توبه و یه نماز واقعی........🌹🍃
💓 خاطرات شهید مصطفی چمران
🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب
http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام به همگی.
میخام بزرگترین تجربه زندگیمو باهاتون درمیون بزارم.
اگه دوران نامزدی رو درنظر بگیریم الان ۴ سال که همسرمو میشناسم خیلی دوستش دارم خیلی. همین علاقه زیاد و ترس از دست دادنش شایدم یه وقتایی ترس از آبرو باعث شد از همون اول جلوی خیلی از کارای اشتباهش کوتاه بیام و توی قهر وآشتیامون من پاپیش بزارم خلاصه که براش توقع ایجاد کردم😓
بدترین اشتباهش میتونم بگم بی احترامی به خانوادم بود 😓 از کوچکترین شروع شد تا الان که رسید به بزرگترین و یه دعوای خیلی بدی بین همسرم وخانوادم ایجاد شد که منو از خانوادم دور کرد.
بماند که خانوادمم بی تقصیر نبودن ولی همسرم نباید بهشون بی احترامی میکرد. الان من یه دختر ۶ ماهه دارم و تو این ۶ ماه پدرمو ندیدم مادرمو بعد ۵ ماه دیدم اونم هر دو هفته یبار زمانی که شوهرم خونه نیست 😥
تو این روزا من با شوهرم سر خانوادم زیاد بحث داریم یه وقتایی ازش متنفر میشم اما۰۰۰ از خانوادش که حالم به هم میخوره اونا با من کاری نکردن منم احترامشونو دارم ولی این اتفاقا باعث شد ازشون بدم بیاد خیلی زیاد.
الآن منی که همیشه شاد بودمو امیدوار شدم عین افسرده ها شما فکر کنید من فقط ۹ روز از زایمانم گذشته بود و دعوای شدیدی اتفاق افتاد و منی که هیچ تجربه ای نداشتم تنها موندمو یه نوزاد .
افسردگی بعد زایمانو ناراحتی که به خاطر این قضیه برام پیش اومد روحمو نابود کرد. دلم برای خانوادم خونه بابا تنگ شده.
میخام بگم خانما تورو خدا اشتباه منو نکنید از همون اول هم برای خودتون و هم خانوادتون شخصیت بخرید بی خیال دل و آبروتون بشید چون بعدش خیلی اتفاقای بدتری براتون میفته .
آقایون از شما هم میخام تحت هر شرایطی احترام خانواده همسرتونو نگه دارید اگرم ازشون دلخور میشید خیلی با احترام و بدون دعوا بیان کنید مطمءن باشید اینطوری برای خودتون شخصیت و احترام خریدید. برای منم دعا کنید که دوباره دور هم جمع بشیم
❤🧡💛 @Zane_basiasat ❤🧡💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک نکته مهم برای حل دعوای زن وشوهرها
🆔 @khanevadeh_313
من و همسرم خومان با هم آشنا شدیم و الان ۱۱ ساله ازدواج کردیم.
ما هر دو مذهبی هستیم و همسرم بسیار زیاد نسبت به من سختگیر هستن.
۴ سال پیش زمانی که سر فرزندم حامله بودم میدیدم که یک ماه شده که همش به من بی توجه بود و رابطه نداشتیم و همش سرش تو گوشیش بود و لبخند ملیح میزد.
۶ماهه که حامله بودم با خواهر شوهرم مسافرت شمال رفتیم، دزدگیر ماشین صدا داد و همسرم بدون اینکه گوشیش رو ببنده رفت بهش سر بزن.
منم از روی کنجکاوی گوشیش رو برداشتم و دنیا روی سرم خراب شد. دیدم با دختر خانمی بسیار صمیمی شده و حتی چند بار هم با هم بیرون رفتن.
یکدفعه دچار حمله عصبی شدم و بچم توی شکمم عین ماشین لباسشویی در حال چرخیدن بود که بعدا فهمیدم چون من دچار شک شده بودم به اون هوا نمیرسیده و اگر خواهر شوهرم بهم آب قند نمیداد شاید همونجا بچه تموم میکرد.
وقتی پیام های دلداری دادن به اون خانم ۲۰ ساله که با رئیسش بهم زده بود رو از عزیزان دیگر میخوندم به این فکر کردم که چرا ما با همدیگر همدردی میکنیم اما به هم رحم نمیکنیم.
نمیگم زندگی من مشکل نداشت، اتفاقا توی یک زندگی پر از مشکل بودم اما تمام تلاشم رو میکردم.
بعد از زایمانم هروقت بچه دچار گریه های عصبی میشد و من بی قرار میشدم با شوهرم دعوا میکردم و میگفتم که اون اتفاق باعث شده بچه اینطوری بشه و میگفتم الهی اون خانم خیر از جوونیش نبین که این بلا رو سر من آورد.
قبل از این اتفاق به طلاق فکر میکردم اما از بس شوهرم رو دوست داشتم قلبم به درد می اومد، الآن دارم زندگی میکنم اما دیگه اون حس رو بهشون ندارم.
من دبیر هستم و ظاهر خوبی دارم، همسرم مردی خوشتیپ که دکتری و سمت داره و همین باعث شده خیلی ها بهش توجه کنند چون متاسفانه مردم ما خیلی ظاهر بینن.
اما آیا اونها میدونن که من چه سختی هایی رو تحمل کردم تا همسر دانشجو ارشدم درس بخون و حتی چند سال من خرج زندگی رو میدادم و هنوز هم دارم تو خانه مادرشوهرم به خاطر پدر و مادر مریض همسرم زندگی میکنم.
البته با وجود بی مهری های گاه و بی گاه و محدودیت های همسرم سعی میکنم زندگی شادی داشته باشم.
من با اون خانم صحبتی نکردم چون تقصیر رو از جانب همسرم میدونستم اما چرا ما خانم ها باید اجازه بدیم که یک مرد متاهل پاش رو از حدش فراتر بگذاره و باعث ناراحتی هم بشیم
خانم ها و آقایون هیچ وقت به خیانت فکر نکنید چون حتی اگر شما رو ببخشه از چشم همسرتون میفتید و دیگه احساسش مثل قبل نمیشه.
❤🧡💛 @Zane_basiasat ❤🧡💛
#ارسالی_شما😔😔
من یک دختر از یک خانواده مذهبی بودم
و قاعدتا ازدواجم هم با یک خانواده و فرد مذهبی ....
زمانی که من ازدواج کردم خیلی شبکه های اجتماعی مثل الان فعال نبود.تلگرام هم نبود ... ماهم زندگی خوبی داشتیم....
تا اینکه به شوهرم یه موقعیت کاری پیشنهاد شد تو یه شهر دیگه....
و شوهرم تقریبا هفته دو سه روز فقط خونه بود ....
و همون دو سه روز هم باز کامل بیرون بود و سرکار و فقط شبا برای خواب میومد خونه ....
و مکالمات بین منو همسرم بیشتر از چند تا جمله نمیشد ! چون اون اصلا توانایی حرف زدن نداشت از شدت خستگی و اصلاااا منو نمیدید😢
هربار که برای کار میرفت شهرستان چون از لحاظ عاطفی و فیزیکی شدیدا بهش وابسته بودم ؛ خیلی برام سخت بود تحمل دوریش 😔
روزی چندبار بهش زنگ میزدم ولی هربار یا جواب نداده قطع میکرد یا جواب میداد و میگفت زنگ نزن دستم بنده....😠
بارها و بارها براش پیام های عاشقانه اسمس میکردم و براش مینوشتم که چقد دوسش دارم و دلم براش تنگ شده ولی دریغ از یک خط جوابی که برام بفرسته 😔
اوایل خیلیییی اذیت شدم ولی ب مرور فهمیدم اذیت شدن های من چیزی از حجم کار شوهرم کم نمیکنه😔
یه روز اتفاقی تو یه ارایشگاه یکی از دوستای دوران دبیرستانم رو دیدم ک اتفاقا اونم ی دختر مذهبی و چادری بود ...
بهم پیشنهاد داد وارد یه گروه فرهنگی تو واتس آپ بشم ...
منم که بیکاری و تنهایی حسابی اذیتم کرده بود قبول کردم مخصوصا اینکه به دوستم و کارهاش اعتماد کامل داشتم....
خلاصه من وارد اون گروه شدم و فهمیدم فعالیت های اون گروه اینطوری هست که هرکی برحسب توانایی و تحصیلات خودش باید عضو یه شاخه میشد ...
شاخه حجاب و شبهات و سیاسی و ازینجور چیزا....
اون دوستم خودش تو شاخه شبهات بود و من ب خواست خودم وارد گروه حجاب و عفاف شدم..
ولی اون دوستم تو اون گروه نبود
من بودم و حدود سی نفر ادم غریبه ...
غریبه و مذهبی ....!
دختر و پسر باهم ....
تا یه مدت واقعا کار فرهنگی بود تا اینکه درکنار اون گروه مختلط یه گروه دورهمی فقط برای دخترا ایجاد شد....
و بدبختی من هم با عضویت تو همون گروه شروع شد... اونجا بود ک فهمیدم دخترای مجرد گروه دارن یکی یکی عاشق پسرای مجرد گروه میشن ! 😕
و این وسط فقط من بودم که ... !
تمام فکر و ذکرم شده بود اینکه ی جوری خودمو ب اونا نزدیک کنم...
من اون زمان دوتا پسر دوقلو یکساله داشتم ولی اصلا حوصله بازی کردن با اونارو نداشتم و چون شهرمون هم ی شهر کوچیک بود خیلی جای خاصی برای تفریح و سرگرمی خارج از خونه نداشتیم
سرتون رو درد نیارم....
اوضاع طوری بود که اگه خودمون مجرد نشون میدادم بهتر بود !
چون تا اون زمان هم چیزی از وضعیت تاهل خودم و اینکه دوتا بچه دوقلو دارم تو گروه نگفته بودم...
و بلاخره عشق دخترای مجرد گروه ب پسرا ب من هم سرایت کرد...
و کم کم پای احسان به زندگی من و پی وی من تو واتس اپ باز شد ....
احسانی که تنها مرد متاهل گروه بود !!!
👇👇👇👇
💗زندگی بانوی بهشتی
#ارسالی_شما😔😔 من یک دختر از یک خانواده مذهبی بودم و قاعدتا ازدواجم هم با یک خانواده و فرد مذهبی ...
اوایل تمام چت های تو خصوصی فقط حرفای کاری بود... کم کم شکل و نوع استیکرها... تشکر و ذوق کردنا عوض شد ....
.
.
(⛔️حذف شده توسط ادمین کانال ... ⛔️)
.
.
من ب احسان وابسته شده بودم و خودش هم داشت اینو میفهمید ولی سعی میکرد ب روی خودش نیاره....
ولی من دیگه نمیتونستم مخفی کنم وابستگی و علاقمو ب احسان...
و یه روز اینو بهش گفتم و احسان گفت خیلی وقته میدونه و اونم ..... !
هم از خوشحالی داشتم بال درمیاوردم و هم از غصه مجید(همسرم) داشتم دق میکردم😔
قبلا برای خونه اومدن مجید لحظه شماری میکردم... ولی بعد اومدن احسان وقتایی ک مجید خونه بود برای رفتنش لحظه شماری میکردم.... 😔
تا اینکه یک روز احسان پیشنهاد داد که همدیگرو ببینیم....
شهرما جای کوچیکی بود و نمیشد تو یه پارک یا مکان عمومی قرار گذاشت ....
نمیدونم شیطون تا کجا ب وجود من نفوذ پیدا کرده بود که احسان رو در نبود مجید به خونه دعوت کردم😔
ولی دوقلوهام ...!
به بهونه خرید بردمشون پیش مادرم ...
ب هیچی فکر نمیکردم جز دیدن احسان ...
بلاخره رسید اون لحظه ...
و من درکمال تعجب قبل رسیدن احسان داشتم به این فکر میکردم که چه لباسی بپوشم ؟!!!
و ذهن من تا خیلییییی جاها پیش رفته بود کنار احسان .... و چون یه زن متاهل بودم ترس یه دختر مجرد رو نداشتم !!!!!!!! 😔
باورم نمیشد این من بودم که به اینجا رسیده بودم که حتی ....
(⛔️ حذف شده توسط ادمین کانال ⛔️)....
.
.
مجید ده صبح راه افتاده بود که بره شهرستان... همه فکرم پیشش بود ...
با صدای زنگ ایفن تمام تنم یخ کرد ...
با لرز و ترس رفتم درو باز کردم ....
برگشتم سمت آینه تا خودمو مرتب کنم😞
اما چیزی که جلوی اینه دیدم ترس و لرزم رو صد برابر کرد...
مجید گوشی موبایلش رو جا گذاشته و من میدونستم که بدون گوشیش محاله که بتونه ب کاراش برسه....
و حتما درحال برگشت به خونس ...
بله برگشت...
احسان اومده بود تو ....
منو ک با اون ظاهر دید کلییی شوکه شد و البته ذوق کرد ...
(⛔️ حذف شده توسط ادمین کانال ⛔️)....
.
.
درو پشت سرش بست ... اما ... 😔
چند ثانیه بیشتر طول نکشید ک در با کلید باز شد و .....
بله .. مجید ... 😔
.
.
(⛔️ حذف شده توسط ادمین کانال ⛔️)....
.
.
ببخشید دیگه توانایی نوشتن بقیش رو ندارم...
فقط اینو بدونید که همه چیی همونجاااا تموم شد ....😔
مجید احسان رو دیده بود که اومده بود تو ساختمون...
ولی پیش خودش فکر کرده بود که مهمون واحدهای دیگه هست (یعنی اینم متوجه شده بود که چند لحظه س وارد خونه خودش شده بوده)
برای همین خیالش از بعضی جهات راحت شده بود .. !!!
اما اینها چیزی از تقصیر و گناه من کم نمیکرد....
بزرگواری مجید ؛ احسان رو نجات داد ...
البته خیلی هم راحت نبود ....
اما من ....
الان هشت سال هست که دارم بدون دوقلوهام زندگی میکنم 😔
بدون مجید و بدون احسان !
من خیلی سعی کردم مجید رو قانع کنم که نبودن هاش و بی محبتی ها و کم محلی هاش منو ب این راه کشوند ...
قبول کرد تا حدودی ....
اما تغییری تو تصمیمش ایجاد نکرد....
مجید گفت بخاطر خطاهای خودش از حق خودش میگذره ولی گفت درباره تربیت بچه هاش نمیتونه ریسک کنه !!!!!
...........
چند روز پیش که این کانال شما رو دیدم و خاطرات تلخ زندگیم برام مرور شده خیلیییی دو دل بودم تو نوشتنش ....
و واقعا هم اذیت شدم ولی گفتم شاید سرنوشت تلخ من عبرتی بشه برای کسایی که ازین روابط مجازی و بی سر و ته که اخر همشون چیزی جز هوس نیست دنبال خوشبختین 😔
اگر کسی رو با حرفام اذیت کردم معذرت میخوام😔 ولی از تک تک تون میخوام برای نرم شدن دل مجید دعا کنید که خونواده چهارنفری ما دوباره دورهم جمع بشه😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه است
و عطر خواستنت
دوباره گيج ميكند ثانيههای بيقرار را ...
تو كجای جهان منی
ای نزديك ترين دور !
كه من سالهاست
پنجشنبه را به انتظار نشستهام
و سهم چشمانم هميشه بیخبری ست.!
🍃🍂🍃🍂🍃
پ.ن
به نیت اموات همه اعضای کانالمون و مادر بنده یک گل فاتحه نثار کنیم
.┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
@khandehpak
هدایت شده از دوتا کافی نیست
#پیام_مخاطبین
👌چه زود رسیدگی کردند!!
👈 هر کس برای وام فرزندآوری ثبت نام کرده اما براش پیامک نیومده و یا بانک از پرداخت وام، امتناع کرده، می تونه از طریق سامانه مردمی ریاست جمهوری شکایت کنه.
#وام_فرزندآوری
#قانون_حمایت_از_خانواده
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#ارسالی_تنهامسیریها 🌺
با سلام خدمت تنها مسیریهای بامعرفت
درجواب این خانمی که گفتن آقاشون روز زن هیچی نمیخره، الان من چطور کادو بهش بدم....
خواستم بگم من ۲۷ساله که ازدواج کردم زمانی که بچه هام خیلی کوچیک بودن همسرم روز زن رو یادش می رفت و واقعا براش مهم نبود وبعدها بچه ها یادش مینداختن ولی من هرگز نشد روز مرد رو فراموش کنم ،همیشه از اول ازدواج تاحالا سنگ تمام گذاشتم و اقتدارش رو حفظ کردم...
ایشون بقدری مهربان و خوش اخلاق هستند که من اصلا اون روزهایی که کادو ندادن یادم نمیاد ولی دوست دارم هرروز روز مرد باشه وازش قدردانی کنم
الان بعد چندسال زندگی خودش اعتراف میکنه خوشبخت ترین مرد دنیام،دوست ندارم جایی جز خونه خودم برم😊
چندروز پیش به دخترم میگفت ارزو کردم قبل از مامانت بمیرم😔چون بدون این نمیدونم چی به سرم بیاد...
قدر سایه سرتونو بدونید
بی منت والهی محبت کنید
نتیجه اش به خودتون برمیگرده
حرف باسوادهای بظاهر متمدن رو گوش ندید
خدا میدونه زندگی با نیت الهی چه آرامشی داره
یاعلی🌹
تنها مسیر ارامش
🌸@IslamlifeStyles
#ارسالی_تنهامسیریها 🌺
سلام حاج اقا خداقوت ایام میلاد امیرالمومنین مبارک باشه
🌹 خیلی استفاده کردیم از مطالب مهم کانالتون.
خداعوض خیر وکثیر بده .ودوران ظهور رو شما وهمه اعضای کانال به عافیت وسلامتی دردین ودنیا درک کنید.
یاد یه چیزی اوفتادم
من همسرم کارش فصلی ویا پروژه ای هست بازم که فصلی هست انقدر درامد نداریم یعنی هرچه که هست خرج اجاره میشه ..
به خودم اجازه نمیدم خرج اضافه تر بکنم تا همسرم شرمنده بشه هرچندکه ایشون تلاش خودشون رو حتی برای شغل دوم دائم دارند والان بعد ده سال واقعا روزی ما ومخصوصا اجاره خونه رو خدا میرسونه.الحمدالله .
✅ خواستم بگم که من هرسال که روز مرد میشد دوست داشتم که یه هدیه درخورحتی یه بلوز ساده بگیرم ولی باز پس انداز اندازه نمیشد ومن فقط به یک متن کوتاه اقتدار امیز بسنده میکردم.
یک روز خادم اعتکاف بودم وبا تمام خستگی از شب وروز گذشته صبح زود از مسجد خارج شدم موجودی کارتم فقط پنج تومان بود به ذهنم رسید که برای همسرم یه شارژ دو تومنی بخرم (دوست داشتم همان پنج تومنی بگیرم ولی یاد مسیر برگشت به مسجد اوفتادم باید نگه میداشتم)
خلاصه
فیش خرید شارژ دوتومنی را که خریدم به خانه امدم
همسرم نبود سریع یک متن بسیار زیبا را نوشتم به همراه همین شارژ دوتومنی .
رویم نمیشدبدهم واینکه هرچند توقعی نداشت ولی باز هدیه ای نخریدم
🔸صبحانه ساده رو اماده کردم تابیایید
امد وباورش نمیشد من اماده ام (توضیح دادم که خادمین چون با بیرون وحیاط درارتباطن نمیتوانند معتکف باشند.)
خلاصه صبحانه را که دید گفت روزه ام ایام البیض است (میدانستم شغلش دراین ایام سال فعلا بسیار سخت است ولی روزه را گرفته بود. )
هدیه راگوشه ای گذاشته بودم دید
متن وشارژ را که دید بغض کرد وچشمان سرخش را که دیدم گفتم ببخشید اگر این هدیه باعث ناراحتی ات شد
گفت نه
💥بهتررررین هدیه ای بود که تا به حال از عمق سادگی اش وصفا گرفتم ومرا بوسید .
الان ده سال ازاون ماجرا میگذره
هرچندکه هرسال شاید نشود هدیه ای گرفت ولی هرسال تکرار گفتن ان هدیه ساده بسیار بزایش لذت بخش وخاطره انگیز است...
تنها مسیر ارامش
🌸@IslamlifeStyles
💗زندگی بانوی بهشتی
اوایل تمام چت های تو خصوصی فقط حرفای کاری بود... کم کم شکل و نوع استیکرها... تشکر و ذوق کردنا عوض شد
در واقع برای پاسخ به ایشون باید دو نفر مخاطب قرار داده بشن.تمام اقایون محترم مذهبی از جمله همسر این خانم و خود خانم
ضمن متذکر شدن حدیثی از امام رضا (علیه السلام) باید بگم آقایون مذهبی لطفا و لطفا بیشتر بع خانم هاتون #توجه داشته باشین🙁
شاید جرقه ی شروع این گناه از شما بوده.
از اونجایی که احیانا نگاهتو حفظ نکردی از اونجایی که ناموس مردم رو به بازی گرفتی تا ناموست به بازی گرفته بشه ،از اونجایی که دل همسرت رو رها کردی و فراموش کردی زندگی تنها توجه به نیازهای مادی همسرت نیست!!😔😔
سلام خواهر خوبم از وقتی پیام شما رو دیدم واقعا متاثر و ناراحت شدم ولی صِرف کم توجهی همسر شما مجوز برای انجام گناه نمیشده واقعا😔😔
تمام مشکلات از اونجایی هست که به قول این جمله معروف" چون از خدا دوریم گرفتاریم... " میشه گاهی تنهایی خودمون رو سر سجاده دعا پر کنیم قطعا بعدش احساس خوبی که داریم که نتیجه ی اروم کردن خداست😌
بارها گفتیم و به کرار و صددرصد پیام ها نتیجه ی کارشون چیزی نبوده جز یک عذاب وجدان همیشگی😞 مخصوصاااا خانم های متاهل !!!
حتی اونایی که جدا شدن تا به عشق جدیدشون برسن ،نرسیدن!!!!اکثرا اون آقایون نظرشون اینه که اگه این زن وفاداری بود به همون اولی وفا میکرد😔
توروخدا نگیم ما فرق داریم .تمام ادمای پشیمون مثل این دوستمون که الان فقط حسرت دیدن دوقلوهاشو داره با خودشون فکر میکردن که فرق دارن ولی متاسفانه نتیجه ی تمام ماها که فکر میکنیم متفاوتیم، یکیه!!
شاید با جلسات مشاوره به همراه همسرتون بتونید ایشون رو راضی به ادامه زندگی کنید 😔
ان شاءالله به حق امام جواد و این روز دلشون نرم بشه، ولی میشه بازم بهشون حق داد که ناراحت باشن😞
ڪاش یک قدم عقب تر به خودمون بیایم قبل از اینکه واقعا دیر بشه!!!😔😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥💥💥 خواهرم جلوه گری تا کجا و به چه قیمتی؟؟؟؟؟؟؟
#استاد_رائفی_پور
✍️بانوان انقلابی🇮🇷
@banooye_enghelabi
هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠زنی که قبر خود را دید و به دنیا برگشت!
🔺این قسمت: اسب بالدار
🔹تجربه گر امروز: خانم اعظم السادات موسوی
فیلم کامل این قسمت در این کانالمون👇
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
سلام ستایش خانم
پیامم رو لطفا داخل کانالتون بزارین
تا دوستان جواب بدن
من در این ایام برای کار زیاد بیرون میرم و همیشه در معرض افتاب هستم
پوستم خیلی روشن بود ولی الان تیره شده
چیکار کنم دوباره روشن بشه؟
خانما لطفا جواب بدین از نگرانی در بیام
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
کمی بالای سر غذاتون زیر لب روضه ابا عبدلله برای خود بخوانید تا دلتون بشکنه ...
اگر اشک هم سرازیر بشه که غذا محشر میشه با اشک غم آباعبدالله متبرک شود😭
#دعای_خاصی_برای_آشپزی_منظور_ما_نیست
از تبرک همه ادعیه ،سوره ها میشه استفاده کرد
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
@menoeslami
@T_ASHPAZE سوال و تجربه آشپز
e46.mp3
1.59M
#تدریس_کلاسهای_آموزشی
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
#تدریس_کلاسهای_آموزشی
سلام و خداقوت خدمت شما استاد گرامی
به شخصه در چند کلاس صوتی شما شرکت کردم و بسیار تاثیر اونو دیدم و کلاسها رو معرفی کردم .
خواستم اولا عرض تشکر داشته باشم از شما و ارزوی سلامتی و عاقبت بخیری برای خودتون و خانواده محترمتون .
دوما کسب اجازه جهت یک کار فرهنگی
بنده خلاصه برداری کردم از صوتها و جلسات شما و قراره جلسات تحکیم روابط خانواده در سطح چند پایگاه در شهرمون داشته باشیم میخواستم ببینم امکانش هست از مطالب شما استفاده کنم بعنوان پایه و اساس جلساتم ؟
قراره بصورت کارگاه جلساتی برگزار بشه و من حدود هشتاد درصد مطالبم از خلاصه برداری های کلاسهای شماست .
منتظر اجازه یا عدم اجازه شما هستم .
یاحق
🌸 پاسخ استاد پوراحمد
#روانشناسی_اسلامی_خانواده
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
#محسن_پوراحمد_خمینی
🌹🍃 #زن همانند گل است 🍃🌹👇
💓 @hamsaranekhoob
سلام و شب بخیر خدمت شما بزرگواران 🌹
یه نکته کوتاه رو عرض کنم.
🔸 ببینید ما عرض کردیم که مرد باید محبت کنه و زن باید حفظ اقتدار داشته باشه.
این دو تا کار نیاز روحی و جسمی زن و مرد هست و در خلوت خودشون حتما باید این موارد رو رعایت کنند تا زندگی شیرینی داشته باشند.
✅ اما مهم تر از خلوت خودشون زمانی هست که جلوی بچه ها هستند. یعنی پدر و مادر به هر دلیلی اگه نخوان توی خلوت خودشون این دو تا کار رو رعایت کنند اما جلوی بچه ها دیگه واجبه که رعایت کنند
💢 حالا این رعایت اقتدار و محبت جلوی فامیل خیلی مهم تر تر میشه!!!
و جلوی غریبه ها ده برابر مهم تر!
🔶یعنی اگه یه خانم یا آقایی این کارا رو توی خونه رعایت نمیکنه حداقل توی جمع های مهمانی حتما باید رعایت کنه.
ممکنه یه خانم با حالت بد و طلبکارانه و اقتدار شکنانه توی خونه با شوهرش صحبت کنه و اون شوهر هم از سر تقوایی که داره با اینکه بهش سخت میگذره ولی چیزی نگه
⭕️ اما اگه جلوی فامیل یا غریبه ها اون خانم رفتار اقتدار شکنانه انجام بده فشار ده برابر به مرد میاد و به احتمال زیاد حتما برخورد بدی میکنه!
⭕️ خیییییییلی زشته که یه خانم جلوی بقیه رفتار اقتدار شکنانه داشته باشه.
مثلا بگه تو انقدر دست و پا چلفتی هست که هیچ کاری ازت بر نمیاد! یا بگه دست به هر کاری زدی خراب کردی و گند زدی!
💢 هر نوع توهین و سرزنش و تحقیر اثرات خیلی بدی روی اون مرد داره. اگه خانم این رفتارش رو تکرار کنه و هیچ وقت هم عذرخواهی نکنه قطعا اون مرد شبانه روز دنبال اینه که هر طور شده از شر خانمش راحت بشه!
حاضره تمام زندگیش رو بفروشه و مهریه و خرج ها رو بده تا طلاقش بده!