eitaa logo
💗زندگی بانوی بهشتی
9.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
37 فایل
از کانال خوشتون اومد یه فاتحه برای همه اموات خلقت از ازل تا ابد بفرستید کانال ما به خاطر راحتی اعضا تبادل نداره و تبلیغات لازمه رشد کانال هست از صبوری شما متشکرم ادمین @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی به میمون رو میدی😂 دوبله مشهدی😂 .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 اقدام عجیب یک زن هنگام کتک خوردن از شوهر ⭕️ زنی که به خاطر اسلام، آرزوی کتک خوردن داشت! 🔹 برشی ازسخنرانی به مناسبت ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام و 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#ارسالی_مخاطبین 👌«همدم امروز ، یاور فردا» #برکت_خانه کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۶۵۸ سال ١۴٠٠ وقتی دختر کوچولوم ١ سال و ٣ ماهش بود پسر دومم رو باردار شدم😍 همه ی این ها در صورتی بود که من از خانواده م دور بودم و هیچ کمکی برای ایام بارداری و بچه داری نداشتم و اقوام همسرم هم که قم بودن، خودشون سرگرم زندگی و بچه های خودشون بودن. من از بارداری سومم نیت کردم و بخدا گفتم من برای رضایت شما بچه میارم شما هم یاریم کن و نذار کم بیارم و همین طور شد و الهی شکر کمک از غیب میرسید 😍 ویار هام در بارداری سوم و چهارم توی ماه رمضان بود، هردوش که از این طرف و اون طرف برامون افطاری و سحری می‌رسید نذری، الهی شکر نیاز به غذا پختن نداشتم با اون حالم😁 همسرم هم همزمان با تولد هر بچه یه قدم در کمک تو کارهای خونه پیشرفت داشت و داره الهی شکر بچه های آرومی دارم، شکرخدا از نوزادیشون آروم بودن. فرزند چهارم رو هم در شرایطی که توی یکی از روستاهای قم زندگی می‌کنیم باردار شدم و الحمدلله روزی شون رو با خودشون آوردن هر کدوم... شاید با بچه ی سوم و چهارم چیز خاصی به زندگیم اضافه نشده ولی وسعت و برکت رزق رو به عینه میبینم😍 الان که فرزند چهارم بدنیا اومده، وقتی میریم حرم خیلی همه نگاهمون میکنن و با دست نشون مون میدن😂 بعضی وقتا باخودم میگم بابا چهارتا که چیزی نیست، ببین سیاست غلط دوتا کافیست چه بر سر مردم آورده که با دیدن چهارتا بچه آنقدر تعجب میکنن😂 خیلی ها بهم میگن بسه دیگه نیار، خودتو پیر میکنی، این بچه ها خرج دارن، الان راحته، دو روز دیگه هزار تا خواسته دارن، موقع ازدواجشون اذیت میشی و،.... ولی من میگم بچه های خانواده های پرجمعیت کم توقع تر بار میان، توی ازدواج و همه ی مسائل هم بستگی به تربیت خانوادگی بچه داره که چطور بزرگ بشه که پرتوقع باشه یا معمولی... همیشه اگه کسی ازم بپرسه بازم بچه میخوای یا نه میگم من حد و حدودی برا خدا مشخص نمیکنم تا جایی که توانشو بهم بده و قدرت بدنی رو بده من هم قطعا میارم😍😍 اونایی هم که بهم میگن بچه بیاری پیر میشی بهشون میگم اتفاقا با تولد هر بچه بدن پاکسازی میشه و یه زندگی جدید رو میتونی از نو شروع کنی البته اینو من نمیگم همه پزشک‌ها اعتقاد دارن بهش... خیلی ها از روی دلسوزی بهم میگن نیار دیگه بسه و... ولی دو دلیل دارم برا فرزندآوری، اول اینکه ولایت پذیری یعنی گوش دادن به حرف ولی فقیه، که بدون چون و چرا که الان حرف اصلیشون فرزندآوری هست و دوم اینکه رسالت خودم رو در فرزندآوری می دونم به عنوان یک زن... وقتی خدا این توان رو بهم داده و این نعمت که من توان باردار شدن رو دارم، بهم داده ناشکری اگه ازش استفاده نکنم. و من الله توفیق 😍😍 دعامون کنید❤️❤️ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
سلام استاد طاعات قبول، خانمی 35 ساله هستم دو پسر 11 و 2/5 ساله دارم. پسر بزرگم خیلی باهوشه منظمه و مسئولیت پذیره اما زبان تند و تیزی داره و همه از زبان نیش دارش گلایه دارند مدام تیکه میندازه هم در مدرسه و هم در خانه و بیشتر در مقابل من اینطوره تا پدرش .. بی محبته و گستاخی عجیبی در کلامش هست. البته پدرش هم این اخلاق رو دارن و من خیلی نگرانم از این بابت. به نظرتون چطور میتونم کمکش کنم که این اخلاق رو ترک کنه؟سپاسگزارم 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
هدایت شده از تبلیغات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💫بسم الله الرحمن الرحیم💫🌸 🍃💎🍃:آن چیزی که را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم کرد، نبودن در مردم بود🍃💎🍃 💥کانال برات آوردم😍 💢یک کانال که رو در مورد جدیدترین میزاره و اخبار سیاسی رو برات می کنه😳 ♨️♨️♨️یک کانال بروز♨️♨️♨️ 💥 اینجا خبر نداریم😍فقط تحلیل💥 🔅🔅بهتره خودت بیای ببینی 👇👇👇 ╔══ ೋღ 🌺 ღೋ ══╗ https://eitaa.com/joinchat/1925972277C80a751b580 ╚══ ೋღ 🌺 ღೋ ══╝ 🔴 🔴
🌹شهید احمد مشلب یکی از بهترین دانش آموزان هنرستان امجاد بود و از آنجا فارغ التحصیل شد و دیپلم (تکنولوژی اطلاعات) گرفت  شهید احمد مشلب  رتبه ۷ در لبنان دررشته تحصیلی اش که تکنولوژی اطلاعات(انفورماتیک it) بود شد اما سه روز قبل از اینکه به دانشگاه برود در سوریه بود و شهید شد. احمد با وجود داشتن ثروت  و مال دنیا احتیاجی به پول نداشت در صورتی که خیلیها میگویند مدافعان حرم برای پول میروند، آیا این شهید BMWسوار هم برای پول رفت؟ کسی که از لحاظ ثروت و مال چیزی کم نداشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و تاثیر آن بر تربیت فرزند سلام خدمت مشاور محترم آقای پوراحمد. من خیلی به تربیت پسرم اهمیت میدم اما یه مساله ای هست که خیلی منو نگران میکنه. متاسفانه خانواده ی شوهرم خیلی اهل غیبت کردن و خندیدن به دیگران و مسخره کردن هستن و از همه بد تر اینه که خیلی به پدر شوهرم میخندن و مسخره بازی در میارن پدر شوهرم خیلی ادم مهربون و محترمی هست و بسیار هم مرد صبوری هستن و چون چیزی بهشون نمیگه و کارشون نداره اینا هم کم نمیزارن برای این بنده خدا و خییلی هم براشون عادیه و انگار نه انگار که ایشون بزرگترن حالا من نمیدونم باید چکار کنم که پسر پنج سالم ازشون این رفتارهای ناپسند رو یاد نگییره.. و زشتی این رفتارها رو چطور بهش بفهمونم این هم بگم که متاسفانه ما خییلی زیاد همو میبینیم و رفت و آمد داریم. 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ یک مادر، با نفس نفس زدن هایش فرزندانش را تربیت می‌کند... ❤️ ⭕️ قسمت چهل و نهم 🔹 جلسه پرسش و پاسخ مهارت های ارتباطی زوجین (قم، مسجد و حسینیه بقیة الله عج) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 ... 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
i39.mp3
1.85M
و تاثیر آن بر تربیت فرزند 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
💗زندگی بانوی بهشتی
ثبت نام کلاسهای آموزشی: 🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ١۶ جمعه؛ وقت نماز صبح بود. مریم سعید رو بر
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ١٧ فاطمه هم بالاخره بیدار شد. اما نه کاملاً بیدار. از کنار مامان و بابا که رد شد هنوز داشت چشماشو می مالید بلکه یه ذره خوابی که تهش مونده بریزه بیرون. متوجه نشد که سلام کنه. رد شد که بره وضو بگیره. مامان و بابا اما سلام کردند و قربون صدقه ش رفتند. بابا گفت: _قربون دخترم برم. چه دختر خوشگلی دارم من.... مامان هم با لحنی سرشار از محبت گفت: _مامان جان نمازتو خوندی دوباره بخواب. فاطمه که انگار تازه چشماش باز شده و مامان رو دیده بود، اومد سمتش. کنار مریم ایستاد و گفت: _سلام. داری چی می نویسی مامان؟ مریم فاطمه رو در آغوش گرفت، گونه ش رو بوسید و گفت: _فردا سر سال خمسی مونه. دارم چیزایی که تو خونه داریم رو حساب می کنم. یه بوس دیگه چاشنی صحبتاش کرد و ادامه داد: _حالا پاشو نمازتو بخون و بخواب. وقتی بیدار شدی یه نگاهی بکن اگه چیزی داری که باید خمسش حساب کنیم بگو تا یادداشت کنم. مدتی بود که مریم می خواست با سعید درباره موضوعی صحبت کنه. درباره ی علی. اینکه نزدیک سن بلوغه و سعید به عنوان پدرش باید یه سری مسائل مربوط به این دوران حساس و البته احکام دینیش رو برای علی توضیح بده. حدودای 9 صبح بود که بچه ها بیدار شدند. طبق معمول، مستقیم رفتند پشت در اتاق مامان و بابا. در زدند و حسابی سر و صدا راه انداختند. دیگه خواب آلوده نبودند. در واقع منگی خواب از سرشون پریده بود و سرحال، آماده ی بازی و حرکت بودند. مریم بیدار بود. اما نتونست از جاش بلند بشه. حالش خیلی خوب نبود. یواش به سعید گفت: _آقا سعید لطفی کن محمد رو ببر دستشویی. الان جیش داره. سعید به سختی از جا بلند شد. بعد یه هفته، تازه یه روز فرصت خوابیدن پیدا کرده بود. در اتاق رو که باز کرد، چهره ی سرشار از نشاط بچه ها رو دید. لبخند بر لبهاش نشست. سلام گرمی به بچه ها داد. رو کرد به محمد: _بابا جیش داری؟ محمد که در مرحله ی انفجار مثانه بود، طبق معمول جواب داد: _نه ندارم. مریم با صدایی بلندتر گفت: _آقا سعید، محمد جیش داره. حتماً ببرش. سعید هم محمد رو بغل کرد و بوسید و بردش دستشویی. علی دست و صورتشو شست. زیر کتری رو روشن کرد. لباساشو پوشید که بره برای صبحانه نون بگیره. فاطمه هم دراز کش با کتاب داستاناش مشغول بود. بالاخره مریم تونست بلند بشه. موهاشو شونه و مرتب کرد. هم زمان خوابی که دیده بود داشت تو ذهنش مرور می شد. خواب اینکه علی داشت فاطمه رو اذیت می کرد. تو یه جایی شبیه دشت بودند. علی یه هو افتاد توی یه دره و پاش شکست. خدار رو شکر کرد که فقط خواب بوده و بچه ها شکرخدا صحیح و سالمند. یه مبلغی هم صدقه کنار گذاشت. مسئولیت فاطمه مدیریت پهن کردن زیرسفره و سفره و آوردن وسایل سفره ست. جمع کردن سفره و تکوندن زیر سفره هم با علی هستش. بعد صبحانه، علی و فاطمه رفتند سراغ تکالیف مدرسه شون. محمد و میثم هم مشغول بازی شدن. مریم فرصت رو مغتنم شمرد. نزدیک سعید نشست و یواش بهش گفت: _آقا سعید چند وقته قراره احکام بلوغ رو برای علی بگی. دیر نشه. مگه پسر داییش، مرتضی، شش ماه بیشتر از علی بزرگه؟ خب به بلوغ رسیده. لطفی کن هرکاری داری بذار کنار برو با علی صحبت کن. سعید با بی حوصلگی جواب دادکه: _حالا میگم. دیر نمیشه. مریم دستشو گذاشت رو سر سعید و شروع کرد به نوازش موهاش. با ملایمت ادامه داد: _آقا سعید ممکنه دیر بشه. خواهش می کنم الان برو باهاش صحبت کن. بخدا همه ش نگران علیم. می ترسم قبل اینکه شرایط و خصوصیات بلوغ رو یاد بگیره زمان بلوغش برسه. اون وقت دیگه دیره. سعید قبول کرد که بره و با علی صحبت کنه. بلند شد . رفت سمت اتاق بچه ها. چون علی اونجا بود و داشت تمرینای ریاضیشو حل می کرد. ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ بنظر شما یک خانم این سوال رو پرسیدن یا یک آقا؟ ⭕️ قسمت پنجاهم 🔹 جلسه پرسش و پاسخ مهارت های ارتباطی زوجین (قم، مسجد و حسینیه بقیة الله عج) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 ... 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌺💚﷽ 💚🌺 واقعی 📣 وقتی پدر شهید آدرس منزلش را برای ازدواج با دخترش را می‌دهد. 💚 💚 ◀️ ۲۳ مهر ماه ۹۶ در برنامه سمت خدا شبکه سوم صدا و سیما حاج آقای قرائتی : من اصلا خواب را تعریف نمی‌کنم و چون این قضیه را تحقیق کردم و همین امروز صبح منزل آن شهید بودم و چون دیگر خواب صادقه هست و مثل بیداری است و چون خودم تحقیق کردم برای شما تعریف می‌کنم ... قضیه از این قرار است که پسر شهیدی برایم تعریف کرد که چند جا خواستگاری رفتم و جور نشد ... و در آخرخواستگاری دختری رفتم و خوشم آمد ، ولی دختر در صحبت خواستگاری به من گفت : "چون پدرت شهید شده من جواب رد می‌دهم من دوست دارم پدر شوهر داشته باشم." پسر شهید گفت: من با ناراحتی به خانه برگشتم و قاب عکس پدرم را برداشتم و با ناراحتی گفتم : "آخه چرا جنگ رفتی که من و ۵ - ۶ بچه یتیم شویم و اینقدر اذیت شویم و الان این حرفها را بشنویم !!! " پسر شهید گفت : بعد مدت کمی یهویی خوابم گرفت در حالی که من هیچوقت در آن زمان نمی‌خوابیدم ...!!! در خواب پدرم آمد و به حالت توبیخ گفت : "من که از خودم جنگ نرفتم ، من با فتوی امام خمینی برای دفاع از مملکت به جنگ رفتم ، چرا می گویی چرا جنگ رفتی !!؟" ناگهان دیدم تمام شهدا وارد شدند ، و بعد امام خمینی اعلی الله مقامه وارد شد و همه شهدا به احترام امام خمینی ایستادند و راه باز کردند ، امام خمینی جلو آمد و با حالت توبیخ و تشر زدن به من گفت : "من دستور دادم پدرت به جنگ برود ، اگر حرفی داری باید به من بزنی ، برای چه پدرت را ناراحت کردی؟ این حرفها چه بود که زدی !؟ " امام خمینی رویش را از من برگرداند و رو به شهیدی در جمعیت کرد و گفت بیا جلو !!!؟ شهدا همه به احترام ایستادند و آن شهید جلو آمد و امام خمینی گفت : ◀️ " شما دخترت را به پسر ایشان بده " شهید نیز بدون درنگ گفت : " چشم ، این هم آدرس منزل ماست ". و آدرس را در خواب به پسر شهید گفت. پسر شهید گفت از خواب بلند شدم و قضیه را به مادرم گفتم. مادرم گفت آدرس را بده می رویم ... بود بود... نبودم ضرر نکردیم. ◀️ پسر شهید گفت: همراه مادرم به آن آدرسی که آن شهید در خواب داده بود رفتیم و دیدیم درست است ! در زدیم و وقتی خانمی (همسر شهید ) در را باز کرد گفت فلانی هستید !!! و انگار ما را چندین وقت می شناسد !!! و کلی ما را تحویل گرفت و گفت همسرم اخیرا به خوابم آمد و گفت فلانی برای خواستگاری دخترمان می آید ... ما الان منتظر شما بودیم . آقای قرائتی ادامه داد : الان عکسهای دو شهید را دارم . در ضمن من سالی شاید ۲ تا خواب تعریف کنم ولی این را خودم تحقیق کردم و دیگر خواب نبود انگار بیداری بود. حالا چی دختر دکترا دارد و پسر فوق دیپلم ! 🔹حاج آقا قرائتی افزود : "حالا من این را تعریف کردم از فردا دختر پسرها راه نیفتند از امام خمینی همسر بخواهند وظیفه امام خمینی کارهای ازدواج نیست ولی گاهی اوقات یک چشمه ای می آیند که برای ما حجتی شود ." اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 👈 🌹 التماس دعا .┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅ @khandehpak
بزرگترین ثروت... ما سخت در اشتباهیم که فکر می‌کنیم احساس خوش‌بختی رو می‌‌شه با پول و مادّیات به همسر منتقل کرد. بهترین راه انتقال احساس خوش‌بختی به همسر، خوش‌اخلاقیه. پس کسایی که ثروتی ندارن تا با اون برای همسرشون امکانات رفاهی فراهم کنن، ناراحت نباشن. اخلاق خوب، خودش ثروت بزرگیه. البتّه خدا هم وعده داده که رزق و روزی کسایی رو که خوش اخلاقن زیاد می‌کنه و روزی بداخلاقا رو تنگ می‌کنه. اگر می‌خوایم همسرمون رو رفیق راه خودمون کنیم، باید قبل از اون با اخلاق خوش، همراه بشیم. بدون اخلاقِ خوش _ که بهترین همراهه _‌ نمی‌تونیم دیگران رو با خودمون همراه کنیم. افراد خانواده از آدم بداخلاق، بیزار و فراری‌ان و حاضر نیستن با او رابطۀ دوستانه برقرار کنن. دوستای آدم بداخلاق هم به دشمنای اون تبدیل می‌شن. این فقط اطرافیان انسان بداخلاق نیستن که از او فراری‌‌ان، بلکه خودش هم از دست خودش در تنگناست و زندگیش همیشه در حزن و اندوهه. خدا هم رابطۀ خوبی با انسان بداخلاق نداره. عبادتای انسان بداخلاق، هر اندازه هم که زیاد باشه، مورد رضای خدا نیست. 📚تا ساحل آرامش کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
شهرام عبدلی بازیگر خوب کشورمون امروز تشیع و به خاک سپرده شد روحش شاد تشیع و بیقراری های دوپسر اقای شهرام عبدلی و همسرش بسیار دردناکه💔🖤 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340 ارادت زیاد شهرام عبدلی به شهید سلیمانی خیلی جالبه 👏 واکنش هنرمندان به فوت شهرام عبدلی بازیگرانی که فوت شهرام عبدلی را سیاسی کردند😳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام خانمی هستم ۳۴ ساله که ۱۳ سال هست که زندگی مشترک دارم دارای دو فرزند دختر می‌باشم. همسرم از نظر جنسی، عاطفی و محبت و همچنین خواسته های من توجهی ندارد. تو این سالها نیز خیلی همراهیش کردم و در همه زمینه ها کمکش میکردم. بیشتر دنبال کارهای مورد علاقه ی خودشه و هر وقت من کاری بخوام انجام بدم اجابت نمیکنه یا اجازه انجام کارهای مورد علاقه ام رو نمیده. اگر امکانش هست راهنمایی بفرمایید 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob