تبیین منظومۀ فکری رهبری
مثل هیچ کدام! «نهجالبلاغه» یک کتاب اسلامی ساده نیست، یک کتاب ویژهای است، خصوصیاتی دارد که در هیچ
منبعِ انقلاب فرهنگی
بحث در این است که یک انقلاب فرهنگی با همان معنایی که انقلاب دارد و با همان معنایی که فرهنگ دارد کِی میتواند بوجود بیاید و به کجا میتواند متکی باشد؟ یقیناً انقلاب فرهنگی باید به «منابع فکری» و آن منابعی که مکتب را برای ما تشریح میکنند متکی باشد. ما نمیتوانیم امروز یک انقلاب فرهنگی بوجود بیاوریم در حالی که منابع اسلامی اصیل و متون دست اول اسلامی را نخواهیم بار دیگر مطرح کنیم یا بهتر از آنچه تاکنون مطرح بوده است مطرح کنیم، امکان ندارد. آنکه میخواهد انقلاب فرهنگی کند اما با قرآن کاری ندارد یا با حدیث کاری ندارد یا با کُتب مدونۀ حدیث، مثل اصول کافی و غیره که یکی هم «نهجالبلاغه» هست کاری ندارد، کار او در حقیقت انقلاب فرهنگی نیست، [بلکه] ممکن است یک بدعت فرهنگی باشد. آن کار ممکن است ایجاد یک رویۀ جدیدی باشد که متکی به اصول و مکتب نیست. یقیناً اگر یک تحول در حد یک دگرگونی، متکی به اصول نباشد آن را نمیتوان یک انقلاب نامید و آثار و نتایج یک انقلاب را هم از او نمیشود انتظار داشت. ما میخواهیم انقلاب فرهنگی کنیم، پس باید برگردیم به متون اسلام و از جملۀ متون اسلام و جزء راقیترین و والاترین و زیباترین و پرمغزترین و همهجانبهترین و خلاصه شگفتآفرینترین، «نهجالبلاغه» است. این جملهای که بعضی گفتهاند که دون کلام خدا و بالاتر از همۀ کلامهای انسانها واقعا در مورد نهجالبلاغه مبالغه نیست یک واقعیت است. افسوس که مردم ما آشنا نیستند.
۱۳۵۹/۰۲/۱۳
#نهجالبلاغه
#منبع_انقلاب_فرهنگی
@t_manzome_f_r
▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری