eitaa logo
کانال خاطرات آزادگان
1.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
259 ویدیو
10 فایل
کانال خاطرات آزادگان روایتگر مقاومت، ایثارگری, از خودگذشتگی و خاطرات اسرای ایرانی در اردوگاه‌‌ها (سیاهچال‌های) حزب بعث عراق در سال‌های دفاع مقدس است. انتشار لینک برای عموم مجاز است. دریافت ظرات، پیشنهادات‌ و انتقادات: @takrit11pw90 @Susaraeiali1348
مشاهده در ایتا
دانلود
مصطفی جوکار| ۲ 🔻 قطعنامه ۵۹۸ و تاثیرات آن قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل در ۲۹ تیر ماه ۱۳۶۶ برای پایان دادن جنگ ایران و عراق صادر شد. دولت عراق دو روز بعد از صدور قطعنامه آنرا با اشتیاق پذیرفت. قطعنامه ذیل فصل هفت و ماده ۳۹ و ۴۰ صادر شده بود اگر عراق آن را نمی پذیرفت مورد تحریم شورای امنیت قرار می گرفت ولی عراق خودش هم مایل بود زودتر جنگ را تمام کند هم بخاطر اینکه از عهده جنگ بر نمی آمد و هم در قطعنامه متجاوز مشخص نشده بود و این برای صدام باعث خوشحالی بود‌ چون جلوی همه تلویزیون های دنیا قراداد صلح الجزایر را پاره کرده بود و جنگ را شروع کرده بود گرچه به بهانه های سست ایران را مسئول شروع جنگ می دانست. 🔻ایران بر تعیین متجاوز اصرار داشت! ایران به علت عدم تعیین متجاوز و عدم تعیین خسارت تا یکسال، قطعنامه را نپذیرفت. ایران اصرار داشت اول متجاوز تعیین شود و تعیین خسارت شود تا بعد قطعنامه را بپذیرد. تعیین متجاوز نهایتا بعد از جنگ عراق با کویت آن هم در شرایطی صورت گرفت که عراق حمایت غرب را از دست داده و بعد از یک سال مذاکرات مداوم، باعث شد نظرات ایران در قطعنامه گنجانده شود. 🔻پذیرش قطعنامه و شادی ها و غم ها حدود یکسال بعد از صدور قطعنامه ایران هم قطعنامه را در شرایط خاصی پذیرفت. در اردوگاه وقتی که ما پیام امام خمینی(ره) در مورد پذیرش قطعنامه را بعنوان اینکه جام زهر را می نوشم شنیدیم برای ما خیلی سخت آمد. ما حاضر بودیم سالها در همان سیاه چال های عراق باشیم ولی ناراحتی رهبری را نبینیم. بهرحال از اینکه در آستانه آزادی بودیم خوشحال بودیم ولی ای کاش این آزادی همراه با سقوط صدام بود. اما نگهبان های عراقی که بخاطر جنگ سال ها بر خدمت آنها اضافه شده بود از اینکه در آستانه پایان جنگ بودند خیلی خوشحال بودند. 🔻یکسال و نیم بعد از قطعنامه و‌ عدم‌ آزادی ما ! بعضی بچه ها دچار افسردگی شده بودند. عراق سال ۱۳۶۶ و ایران ۲۷ تیر ۱۳۶۷ قطعنامه را پذیرفته بودند اما یکسال و نیم گذشت یعنی ما اواخر تابستان ۱۳۶۹ بودیم و ما هنوز آزاد نشده بودیم. در این مدت چشم ما به مذاکرات وزاری خارجه ایران و عراق در ژنو سویس بود که برای آزادی ما و اسرای عراقی مذاکره می کردند. عراق بر سر آزادی اسرا چونه می زد و تن به آزادی اسرا نمی داد برای همین با وجود قطعنامه ۵۹۷ ما آزاد نشده بودیم. 🔻لطف خدا و بیچارگی صدام،سبب آزادی ما شد حمله به کویت در سال ۱۳۶۹ بزرگترین حماقت صدام بود که در نهایت باعث آزادی ما شد. زمانی که صدام با حمله به کویت گور خودش را کند و از طرف شورای امنیت بشدت تحریم شد و تحت محاصره قرار گرفت و همه آنچه که در طی این سالها برای جلب نظر غربی ها انجام داده بود دود شد و رفت هوا و بمعنای واقعی بیچاره شد تنها روزنه نجات خود را در کسب رضایت ایران دید. آن زمان بود که صدام ملعون از سر بیچارگی مجبور شد علاوه بر عقب نشینی از تمام قسمت های باقیمانده خاک ایران و پذیرش تمام شروط ایران و بازگشت به معاهده الجزایر، تبادل اسرا را هم بطور یکطرفه اعلام کند. لطف خفی خداوند متعال را در این حوادث عمیقأ درک می کردیم. از آن زمان برخورد عراقی ها هم ملایم و محترمانه شد. 🔻لباس نو گرفتیم در روزهای آخر اسارت به هر یک از ما یک دست لباس نظامی آستین کوتاه خاکی روشن و با یک جفت کفش چرمی و جوراب مشکی به بچه ها دادند و چون لباسها اندازه نبود ما با هم تعویض می کردیم و اضافه لباس را می بریدیم. 🔻یادگاری آوردیم و با لباس های قدیمی برای یادبودی از اسارت و بوسیله نخ های رنگی سبز و قرمز و سفید که از حوله و‌ پتو می کشیدیم بشکل پرچم جمهوری اسلامی جانماز درست کردیم البته بطوری که نگهبانها متوجه نشدند و ما با خودمان به ایران آوردیم. من خودم یک جانماز درست کردم و با خودم آوردم. 🔻نوبت آزادی شد! در تاریخ ۵ شهریورماه ۱۳۶۹ نوبت آزادی اردوگاه ما شد. اعلام شد آماده شوید و لباس های جدیدتان را بپوشید. همه ما را در بند یک جمع کردند و برای اولین بار نماز ظهر و عصر را با جماعت خواندیم. 🔻آخرین روز اسارت، اولین دیدار با صلیب سرخ! نماینده صلیب سرخ بعد از چهار سال برای اولین بار وارد اردوگاه شد و آسایشگاه به اسایشگاه اسیران را به خط کردند و اسامی را در دفتر صلیب سرخ یادداشت کردند. در طی چهار سال گذشته عراق اجازه نداده بود صلیب سرخ از ما بازدید کند و اسامی ما را به خانواده های مان اعلام کند. خانواده ها در این مدت چهار سال چشم انتظار یک خبر درست از ما بودند! 🔻شیطنت بعثی ها در آخرین لحظه عراقی ها در آن روز، چند نفر را از بین اسرا جدا کردند و بردند و خواستن آنها را مخفی کرده و تحویل صلیب سرخ ندهند که بچه ها این مورد و اسیرانی که چند روز قبل بعلت فرار در سلول انفرادی بودند را به صلیب سرخ اطلاع دادند توطئه خنثی شد. آزاده تکریت ۱۱ https://eitaa.com/taakrit11pw65