eitaa logo
تعلیقات
1.5هزار دنبال‌کننده
502 عکس
81 ویدیو
33 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر لطفا با #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 7. 🔹🔸 یکی از زواياي پنهان و مغفول حیات معنوی طلبه های آن زمان، اهتمام به برخی است. الان منظورم ازاین تعبیر رو میگم. 🔻🔻 بزرگترها یادمون داده بودند باید برخی اوقات و برخی محافل رو قدر بدونید. به همین دلیل بعضی ها سعی می کردند چند روز در هفته، رو در بخوانند. 🔹🔸 اما یکی از شیرین ترین تجارب معنوی بچه ها، اهتمام به بود. بعضی ها طوری برنامه ریزی می کردند که حتما نماز صبح مسجد آیت الله بهجت باشند، اون هایی که صبح نمی رسیدند، نماز خودشون رو به مسجد فاطمیه می رسوندند تا نماز رو با آقای بهجت بخوندند. عجب حال و هوایی داشت در نماز... درس اخلاق عملی بود نمازهای جماعت مرحوم آقای بهجت... 🔹🔸 شب های جمعه، آیت الله در مسجدشان اقامه جماعت و بعد از آن داشتند. برخی از طلبه ها مقید بودند حتما نماز و روضه آقای جوادی را شرکت کنند. 🔸🔹 مسجد خیلی بزرگ نبود، وارد مسجد که می شدند، یکی یکی با افراد سلام و علیک می کردند، فضای عاطفی و دلنشینی بود و آقای جوادی در دسترس و قابل ارتباط بودند. محفل خاصی بود نماز شب جمعه های. نماز با طمأنینه آیت الله جوادی آملی، دیدن وقار و ادب این مرد الهی، خودش بود. 🔹🔸 بعد نماز چند دقیقه ای می نشستند و اگر طلبه ای سوالی داشت کنار سجاده آقا می نشست، سؤالش را می پرسید. ایشان هم معمولا جواب سه چهار نفر را می دادند. خیلی ها با همان چند جمله کوتاه ابهام های بزرگ شان حل میشد.. 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 @taalighat
🔹🔸 مثل شب های جمعه هر هفته، برای نماز رفتم خیابان چهارمردان، کوچه ای باریک که وسطش، انتهای یک کوچه بن بست مسجد آیت الله بود. قبل از اذان رسیدم، آقای جوادی وارد شدند، با همه سلام و علیک کردند، به یکی دو نفر هم تعارف کردند: آقا بفرمایید شما نماز را اقامه کنید،... نهایت تواضع و وقار 🔻🔻 بعد از نماز رفتند گوشه ای از مسجد به پشتی های قرمزی که حالا کمی هم رنگ و رو رفته شده بود، تکیه دادند. سخنران به نشانه ادب، خدمت شان رسید و اجازه خواست، بعد بالای منبر رفت. روضه شروع شد، در همین اثناء آیت الله وارد شدند، آقای جوادی به احترام شان قیام کردند، رفتند و کنار آیت الله جوادی نشستند، کمی گذشت آقای وارد مسجد شدند همان وسط جمعیت دم در نشستند. 🔻🔻 عجله داشتم، بلند شدم و از پله های مسجد به سختی از وسط جمعیت پایین می آمدم که ناگهان.... 🔸 یک پیرمرد با جلالت و ابهت و جذبه و در عین حال در اوج لطافت و مهربانی را مقابلم دیدم که عصا زنان از پله های مسجد بالا می آمد... جناب علامه بودند. وای خدای من چقدر لحظه ی بی نظیری بود، بار اولی بود که ایشان را از نزدیک می دیدم. 🔻🔻 بقیه هم مثل من به وجد آمده بودند، یک روحانی نسبتا مسن با دیدن علامه، به سرعت به سمت ایشان رفت و خم شد که پای شان را ببوسد... آقای یک مرتبه عقب کشیدند و با یک تلنگر و درعین آرامش فرمودند: آقاجان، نکنید این کارها را، من دست شما را می بوسم، نکنید این کارها را... بود چند لحظه دیدن این مرد الهی... https://eitaa.com/taalighat
💢 گذری بر سوابق سیاسی انقلابی آیت الله مصباح یزدی ❇️ سعه صدر، انتقادپذیزی و تحمل مخالف 🔻🔻 مگر من به مشی سیاسی آقای مصباح اعتراض نداشتم؟ ولی خدا را شاهد می‌گیرم؛ الحمدلله همه چیز ضبط می‌شود؛ به جز احترام و عزت از استادم در طول چهل سال گذشته از ایشان نشنیده‌ام. دوستانی مثل آقای جعفرطیاری و آقای شریعتمداری و دوستان دیگر در جلسات خصوصی قبل از فوت آقای مصباح، صد بار این سخنان را از من شنیده‌اند. من زمان حیات‌شان هم این حرف‌ها را می‌زدم. پدرخانم ما فوت کردند، آقای مصباح تشریف آوردند. والده‌مان فوت کردند، آقای مصباح آمدند. ما ارتباط‌مان علنی بود. اختلاف نظر هم طبیعی است. 🔻🔻 آقای مصباح می‌فرمودند آقای به من می‌فرمودند که من شاگردِ بز نمی‌خواهم که هرچه گفتم، سرش را بیندازد زیر پایش. شما مواضع خودتان را داشته باشید، استقلال و عزت خودتان را داشته باشید. ما راحت اعتراض‌های‌مان را به ایشان می‌گفتیم و حرف‌مان را می‌زدیم و مواضع‌مان را می‌گفتیم. این معنایش این نیست که وقتی با کسی اختلاف نظر دارد، دروغ بگوید که جشن نیمه شعبان گرفتند و جبهه نرفتند. در حالی‌که من ایشان را جبهه بردم. تشویق شاگردان برای حضور در جبهه 🔻🔻 شاگردانش با تشویق چه کسی به جبهه رفتند؟ اگر می‌خواستند بگویند نروید، به شهید یزدانی‌پور و شهیدان میثمی و شهید شهاب و من و دامادشان می‌گفتند. پس به چه کسی گفتند جبهه نرو؟ مرد باشید. «ان لم تکن لکم دین و کنتم لا تخافون یوم المعاد فکونوا احراراً فی دنیاکم». ‫ تواضع و فروتنی مثال زدنی 🔻🔻 من دیدم که آقای طباطبایی چه احترامی برای ایشان قائل بود، امام و مقام معظم رهبری را دیدم که چه احترامی برای ایشان قائل بودند و ایشان چه احترامی به بزرگان قائل بودند و چقدر احترام می‌کردند. دیدم که ایشان خم شد تا دست آقای مطهری را ببوسد، اما نگذاشتند؛ خم شد تا دست آقای موسوی اردبیلی را ببوسد، اما نگذاشتند؛ خم شد تا دست آقای محمدی گیلانی را ببوسد، نگذاشتند. عکسش هست که دست آقای شیخ موسی زنجانی را بوسیده‌اند. فروتنی در برابر اقران 🔻🔻 می‌گفتند آقای مطهری دریای معلومات است و ما یک جویِ کوچک هستیم. می‌گفتند آقای جوادی آملی رئیس فلسفه است. تعبیرات را ببینید. چقدر به بزرگان احترام می‌گذاشت. ایشان فقط دست آقای خامنه‌ای را می‌خواست ببوسد؟ ایشان دست همه استادان و بزرگان را می‌بوسید. آیت‌الله که از اقران ایشان است. می‌گوید آقای جوادی، رئیس فسفه است؛ بزرگ فلسفه است. درحالی‌که داماد آقای مطهری یعنی آقای علی لاریجانی می‌گفتند که آقای مصباح، دقت‌نظرشان از شهید مطهری بیشتر است. وسعت معلوماتش را نمی‌گوییم ولی دقت نظرش بیشتر است. البته آقای مطهری به قول آقای مصباح، یک نهر است. این‌قدر بزرگان را احترام و تجلیل کرد. 🆔 @taalighat