eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
419 عکس
61 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 معصومیه کانون بود. دغدغه درباره و مسائل آن از سطوح سیاسی و اجتماعی گرفته تا سطوح عمیق تئوریک. هر کسی برای دغدغه اش طرحی در می انداخت. این شده بود که معصومیه کانون پویایی و حرکت و بود. معصومیه از بی تفاوتی رنج می برد. 🌿 در همین قم مدرسه داشتیم که روزنامه و تلویزیون در آن بود. طلبه دعوت به بی تفاوتی میشد، ولی در معصومیه همه چیز در جای خودش تعریف شده بود. معنویت به درس لطمه نمی زد، انقلابی گری به معنویت، و علم ورزی به انقلابی گری. کانون اعتدال و مستجمع جمیع صفات انقلابی، معصومیه با این اوصاف شده بود جمع بین: معنویت و علمیت (: درمدرسه داشتیم کسانی که فقط غرق درس یا فقط غرق معنویت بودند یا کلا بی خیال و بیکار بودند ولی کم نبودند انسان هایی با اوصافی از جامعیت) 💢 🌿 معصومیه داشت ولی دغدغه فقط محدود به بسیج نبود. عده ای از دغدغه مندان جایی تأسیس کردند به نام «واحد شهدا»؛ هفته ای یک شب، یک راوی دعوت می کرد و خاطره می گفت، بعد هم توسل و روضه و گعده دوستانه. چه صفایی داشت هر هفته زنده کردن عشق به شهدا و . همین واحد شهدا اردوی راهیان نور می برد، تخصصی شهدا داشت، خاطره نگاری شهدا و... 💢 🌿 عده ای دیگر با دغدغه دفتر مهدویت زده بودند و کتابخانه تخصصی و تمرکز بر فعالیت های مربوط به این حوزه... 💢 🍀 عده ای با دغدغه های تئوریک نظام «دفتر و تولید علم» راه انداخته بودند و در پی زمینه سازی برای دغدغه حیاتی علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی بودند. برگزاری دوره های علم دینی، غرب شناسی، روش تحقیق و پژوهش و... 💢 🌿 نشست های بصیرتی هفتگی بسیج هم که در همه قم شهره بود. هفته ای یک چهره ی سیاسی معروف و سخن از مهمترین مسائل روز. اقدامات به هنگام، اردوی مشهد و جنوب و ده ها اقدام دیگر 💢 🌿 جمعی از بچه های قرآنی فعالیت های مختلفی درباره ترویج قرآن و حفظ و مفاهیم و... انجام می دادند. ساختمان حفاظ داشتیم که بچه های قرآنی را گردهم آورده بود. 💢 🌿 یکی تابلویی زده بود در حیاط مدرسه و درموضوعات چالشی مقاله می نوشت، فردا کسی در رد آن مقاله می نوشت و در تابلو درج می شد، روز بعدش جوابیه بعدی و به معنای واقعی در بین طلبه ها رایج بود. 🔰️ این بود . همه در کار بودند و همه در فعالیت. همه جا نشاط بود و پویایی و فعالیت... 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
🌿 معصومیه کانون بود. خیلی از بچه ها با همه وجود درس می خواندند. بچه ها درس خواندن رو می دونستند. 🔅 کلاس ها معمولا با رونق و سرزنده بود و برخی کلاس ها نشاط علمی استاد را به وجد می آورد. 🌿 بعد از درس برخی اساتید، طلبه ها دور تا دور استاد را می گرفتند و همه با سوال های پی در پی او را محاصره می کردند. این صحنه به یاد ماندنی و خاطره همگانی است، طلبه هایی که بعد از کلاس فقه و اصول استاد شورگشتی از دم تا کلاس تا خروجی مدرسه، دورتا دور استاد جمع بودند و سوال می پرسیدند تا عطش علمی خود را تسکین دهند. 🌿 عصرها بازار مباحثه گرم بود. توی حیاط، روی صندلی ها، دورتا دور مسجد مدرسه، مَدرَس ها، همه جا پر بود از طلبه هایی که دوتا دوتا، یا سه تایی گرم بودند و صدای فریاد علمی بود که تا ثریا می رفت. واقعا پیدا کردن یک جای خالی برای مباحثه دشوار بود. آنقدر همه گرم مباحثه بودند که اشتیاق به علم در دل هم کم انگیزه ای نیز جوانه می زد. 🍀 این ها، همان طلبه هایی بودند که سحرها گرم بودند. سحرها جا برای نماز شب پیدا نمی شد و روزها جا برای مباحثه. این طلبه ها شب گرم عبادت بودند و روز گرم علم ورزی؛ مصداق: و 🌱 این بود.... 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
🔸🔹 ، مدرسه بزرگی است، ساختمان های متعددی دارد و هر کدام را به نام عالم و بزرگی نامگذاری کرده اند، پیش از شدن، پذیرای طلاب سطح 2 بود، اما با افزایش حجم ورودی طلاب لیسانسه به مدرسه این بخش مختص طلاب لیسانسه شد. 🔸🔹 کوچک بودن بخش و صفای بچه ها باعث شده بود تا جو خاصی بین رفقا شکل بگیرد . بیشتر بچه ها به اتاقهای همدیگر رفت و آمد داشتند و ناهار یا شام مهمان سفره های ساده و بی ریای اتاق دوستانشان بودند. 🔸🔹 با وجود آنکه مدرسه برای خودش هیئتی داشت اما رفقا تصمیم گرفتند تا عاشورائیان را در بخش تاسیس کنند. مراسم هیئت عموما داخل راهرو بخش برگزار می شد. دوستان اتاق مطالعه را هم بنام شهید علمدار نامگذاری کردند و بعضا مراسم هیئت آنجا هم برگزار می شد. 🔸🔹 یکی از شلوغ ترین اتاقها بزرگی بود که بعلت شمالی بودن در پاییز و زمستان خیلی سرد بود . اتاق مطالعه در دل شبهای سرد پاییز و زمستان حتی نیمه های شب به نور بچه ها روشن می شد و چند نفری از بچه ها که نمی خواستند صدای مناجات هم اتاقی ها را اذیت کند در اتاق مطالعه به مناجات و نماز شب مشغول بودند. 🔸🔹 یکی از نکات جالبی که از این بخش مدرسه شروع شد فروش عطر بدون حضور فروشنده بود. یکی از دوستان شیشه های عطر را داخل مقوایی قرار داده بود و کارتنی را کنارش گذاشته بود تا دوستان وجه عطر را داخلش بیندازند. فروشنده نبود اما خدا حاضر بود....آنچه که برای بعضی جزو آرزوها و ایده آلهاست در معصومیه دیدیم. 🔸🔹 بر خلاف که سر شستن ظرف دعوا بود، اینجا طلاب برادرانه ظرفها را می شستند. تقسیم بندی ای در کار نبود ولی رفقا هوای همدیگر را داشتند و بعضا برای شستن ظرف از همدیگر سبقت می گرفتند. 💢 جالب اینکه یکی از دوستان که برای ثبت نام دانشگاه مهمان ما شده بود با دیدن این صحنه ها از رفتن به دانشگاه پشیمان شد و رفت دنبال ثبت‌نام حوزه. 🔰️ (متن و از برادر عزیز و فاضلم جناب حجت الاسلام محمد یوسفعلی تبار) 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
✅ سال اول طلبگی، استاد ادبیاتی داشتیم، انسان فوق العاده و بسیار ویژه ای بود. حال و هوای خاصی داشت. گاهی آخر کلاس منقلب می شد و می خواند و حسن ختام کلاس میشد مجلس روضه (البته خیلی کوتاه و مختصر). ❇️ القصه، یک روز استاد وارد کلاس شد دیدیم انگار است، خودش شروع کرد تعریف کردن. گفت: بچه ها صبح که خواستم از خونه بیام بیرون، ی لحظه دلم ضعف رفت برای این که دختر کوچولوم رو بگیرم بغل و ببوسم. خواستم کفشم رو دربیارم برگردم تو خونه، با خودم گفتم الان تو چیه؟؟ ❎ با یک رفتن داخل منزل و چند دقیقه کنار دخترت بودن، به اندازه چند دقیقه از ات که رسیدن به موقع سر کلاس و تدریس برای طلبه ها باشه، عقب می افتی. بوسه زدن به روی دخترم بر دلم موند و سریع خودم رو به کلاس رسوندم... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ : 💢 من ارزیابی اون اتفاق نیست، شاید کسی سلیقه ش این رو نپسنده، مهم برای من اصل دقت و در بود. ببینید برخی حتی حاضر نیستند به اندازه دو، سه دقیقه از وظیفه تخطی کنند ولی امثال من گاهی فرسنگ ها با وظیفه مون فاصله داریم. زندگی ما رو بی خیال وظیفه کرده... 💢 رفقا الان ای نیست که بتونیم راحت بشینیم، الان وظیفه ما خیلی سنگینه، راحت از کنار وظیفه مون بگذریم.... https://eitaa.com/taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
💢 نگاهی به شخصیت و شیوه مدیریتی حجت الاسلام 💢 🔻🔻 🔰️ سال 1383 جناب حجت الاسلام و المسلمین سید صمصام الدین ، مدیر معصومیه بود. انسانی شجاع، مدیر، قاطع، مهربان، خوش بیان، خوش فکر و به شدت ریسک پذیر و اهل اعتماد به طلبه ها. 🔰️ سخنرانی های دلنشین آقای قوامی و و اصطلاح سازی های جذابش همچنان در خاطره ما ماندگار است. 🔰️ آقای قوامی راحت به طلبه ها می کرد. به آن ها میدان می‌داد و حتی درصدی از خطای آن ها را با دیده اغماض نگاه می کرد. دایره را تنگ نمی کرد تا همه چیز جزء به جزء زیر نظر خودش باشد و کسی حتی یک میلیمتر از آن تخطی نکند. همین باعث شده بود انگیزه و استعداد طلبه ها بروز پیدا کند، رشد کند و فعالیت های طلبگی دوچندان شود. 🔰️ آقای قوامی ستودنی بود. روبرویش می نشیستیم، با همه هیجان و تندی جوانی از او می کردیم، اما با لبخندی که معمولا به روی لب داشت، پاسخ مان را می داد. 🔰️ آقای قوامی پیش روی داشت و برای رسیدن به آن برنامه ریزی می کرد و منتظر نمی ماند تا سازمان و مرکز مدیریت با او همراهی کند، حرف او را درک کند و با او هم افق شود، راه خودش را می رفت و اقدام می کرد. 🔰️ اهل جهاد در مدیریت و بود. از آبرو و مال و دارایی و عافیت خودش می گذشت در مسیر دستیابی به آرمان ها و تحقق اهداف کلان. این را بیشتر توضیح خواهم داد. @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢نگاهی به شیوه مدیریت حجت الاسلام قوامی 🔻🔻 🔸🔹 یکی از مهمترین مولفه های مدیریت آقای قوامی بود. نگاه به افق های بلند، پذیرفتن دشواری ها و ریسک حرکت به سمت قله ها، برنامه ریزی برای اهدافی که شاید کمتر به چشم دیگران مهم بیاید ولی در منطق او جایگاه خاص دارد. 🔹🔸 قرینه مسجد معصومیه، یک ساختمان بلااستفاده بود دقیقا مثل فضای ساختمان مسجد ولی خالی... آقای قوامی تصمیم گرفته بود آنجا یک بسازد. برای خیلی ها عجیب و غریب بود. مدرسه علمیه را چه به سالن همایش؟ مرکز مدیریت برای تامین بودجه روی خوش نشان نداده بود. اما قوامی آینده ای را می‌دید که از اکنون باید ابزار و تجهیزاتش را آماده کند. 🔸🔹 با اینکه تامین نشد، اما این ها چیزی نبود که او را از تصمیمش منصرف کند. بخشی از اموال خودش را فروخت تا برای ساخت سالن اقدام کند. اهل ایستادن، معطل شدن نبود. به این سادگی ها مأیوس نمی‌شد ... به سختی افتاد ولی دست از تصمیمش برنداشت. 🔸🔹 آن سال ها مقام معظم رهبری بحث و را مطرح کرده بودند و فضای حوزه و دانشگاه گرم این مسئله و دغدغه بود. یک روز در حیاط مدرسه از آقای قوامی پرسیدم شما برای این دغدغه آقا چه برنامه ای دارید؟ گفت: یک گام ساخت همین سالن همایش است. خیلی برایم جواب عجیبی بود ولی بعدها که این سالن به محور برگزاری نشست های تخصصی و میزگردهای علمی بدل شد فهمیدم به کجا فکر می کرد. 🔸🔹 آقای قوامی خودش داشت، درس خارج می گفت. اهمیت و ریزه کاری های نظریه پردازی را درک می کرد با این همه به برخی لوازم یک مدرسه در و بین المللی هم فکر می کرد. 🔸🔹 برخی مدیران حوزه که اول چپ چپ به این تصمیم نگاه می کردند حالا گویی نظر دیگری داشتند... 🔸🔹 حالا با گذشت بیش از 10 سال از ساخت این سالن، معصومیه شاهد دها و شاید صدها همایش و اجلاس و نشست تخصصی بوده... @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢نگاهی به دوران مدیریت حجت‌الاسلام قوامی 🔻🔻 🔰️ آقای قوامی به مدیریت اعتقادی نداشت. رویکردش در مدیریت، هدایت ساختارهای کلان مدرسه و عدم ورود به جزیئات بود. اما برای سیطره بر جزئیات هم برنامه داشت. همه اتفاق نظر داشتند مدیریت یک کار ساده ای نیست و هزار نفر را یک نفر مدیر نمی تواند مدیریت کند. نه می تواند تک تک آن ها را بشناسد، نه می تواند بر برنامه و مشکلات آن ها نظارت داشته باشد. یکی از مهمترین اقدامات آقای قوامی ایجاد چهار بخش در مدرسه بود. یعنی خروج مدیریت متمرکز به مدیریت توزیع شده.🔻🔻🔻 🔹 بخش مخصوص پایه 1تا3 🔸بخش ، مخصوص پایه 4تا6 🔹بخش مخصوص دانشجویانی که طلبه شده بودند، معروف به بخش دانشجویی 🔸 مختص فعالان مکالمه عربی و انگلیسی 🔰️ هر بخش یک مدیر، یک معاون آموزش، چند مشاور و چند نیروی دفتری و خدماتی داشت. حالا دیگر یک مدرسه بود با چهار بخش، هر بخش یک مدیر متولی امورات آن حوزه را داشت. یک مدیر به راحتی 250 طلبه را می شناخت بر آن ها اشراف داشت و روند علمی و اخلاقی آن ها را زیر نظر می گرفت. اینطور بود که مدرسه دقیق و پدرانه و با همبستگی اداره می شد. در عین حال چهار بخش باهم و با مدیر اصلی مرتبط و منسجم بودند. 🔰️ برای ایجاد هماهنگی و کارها در آن زمانی که کسی به این حرف ها فکر نمی کرد، بین این چند بخش را از طریق «» بهم متصل و شبکه کردند تا کارها و بورکراسی های ادارای بین بخشی کاهش یابد. 🔰️ از طرفی آقای یک شب در هفته را تعیین کرده بود و از یکسره در مدرسه حاضر بود. درب اتاقش آن شب تا صبح به روی طلبه ها باز بود. مسئولین مدرسه را تکلیف کرده بود که هر شب یکی موظف است تا صبح در مدرسه حاضر باشد. نه مثل خیلی از مدرسه ها که مدیر و کادر تنها در ساعت ادرای در مدرسه حاضرند و در باقی ساعات نمی دانند در مدرسه چه می گذرد. آن شب تا صبح بچه ها بدون وقت گرفتن های رسمی از مسئول دفتر، راحت کنار حاج آقا می نشستند و بی پرده صحبت می کردند. @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢 نگاهی به دوران مدیریت حجت‌الاسلام قوامی 🔻🔻 : 💠💠 🔰️ در دوران مدیریت جناب آقای قوامی، طرحی اجرا شد به نام «طرح »؛ طرحی که باعث شناسایی بسیاری از استعدادهای پنهان، رشد و شد. آن زمان یکی از اساتید معصومیه به نام استاد غروی بودند که به تعبیر جناب آقای قوامی «از هدایه تا کفایه» را حفظ بود. 🔰️ ایشان مدل ویژه ای از درس خواندن را پیشنهاد داد. طلبه ها درسی را که باید به طور طبیعی و بنابر روال مرسوم از استاد درس می گرفتند، به جای درس گرفتن، خودشان آن را مطالعه می کردند و در حضور استاد به صورت ارائه می کردند. استاد در این جلسات به ارزیابی صحت مطالب و میزان برداشت صحیح طلبه از متن و رفع اشکالات می پرداختند. این روش که مرحله ای فراتر از «پیش مطالعه» بود چنان سیطره و تسلط علمی ای به طلبه می داد که او را برای ورود به عرصه تدریس آماده می کرد. 🔰️ استاد غروی رابطه خوبی با طلبه ها داشت، صمیمی و رفیق بود. برای همه وقت می‌گذاشت. من از ایشان درخواست وقت کردم، گفت فقط وقت دارم. قبل از اذان درس باب رابع را به ایشان ارائه میکردم، اشکالات را می گرفت، کلاس که تمام می‌شد، اذان صبح شده بود... 🔰️ این طرح با آقای قوامی به طلاب گسترش یافت و قوانینی برای آن در نظر گرفته شد تا طلاب مستعد با شرایطی درس را انتخاب کرده، مقادیری آموزش طی نموده و ابتدا «استادیار» می شدند و با طی مدارج و مراحل بعد از مدتی وارد مدار تدریس رسمی می شدند. 🔰️ ویژگی این طرح این بود که اولا طلبه مدارج علمی و مراحل استادی را به صورت منطقی طی می کرد و تجربه می آموخت و ثانیا به لحاظ اجتماعی تدریجا در بین طلاب زمینه برای پذیرش وی به عنوان استاد فراهم می آمد. 🔰️ بسیاری داشتیم که در این طرح حضور داشتند و امروز از به شمار می آیند. حجج اسلام آقایان حاج محسن زارع پور، حسین صدیقی، رحیم پور، نجفی، منصور شریفی، حاج مهدی مطلبی، ابوالفضل حسنی و... در این طرح استادیاری کم کم از اساتید جوان و مقبول و مورد توجه معصومیه شدند. 🔻🔻 نکته مهم اینکه ترکیب اساتید مدرسه بصورت تدریجی و طبیعی تغییر می کرد، بزرگترها و اساتید قدیمی طرد نمی شدند بلکه جوان ها کم کم کنار آن ها رشد می کردند. ترکیبی منطقی از اساتید جوان و با سابقه کنار هم. @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢 کلاس درسی به نام کلاسِ «» 💢 ☘ زندگی طلبه ها در ، مملو از همدلی و و مساوات بود. طلبه ها زندگی جمعی برادرانه و مومنانه را با هم تمرین می کردند. همین کنار هم بودن ها، باهم درس خواند، باهم عبادت کردن، دیدن خوبی ها و مکارم اخلاقی یکدیگر، زمینه رشد را فراهم می کرد. در زندگی طلبگی و ، کلاس درس فقط صبح تا ظهر نیست بلکه همه روز، کلاس درس است. ☘ رفتار طلبه ها، خلق و خوی کریمانه، ، چیزهایی بود که شاید سر کلاس درس رسمی به دست نمی آمد. برخی آموزه های اخلاقی را باید در زندگی کردن کنار هم یاد گرفت. هر گلی بوی خودش را داشت. پس از هر کسی می توانستیم نکته ای بیاموزیم. بله، هیچ کسی کامل نبود همه نقص هایی داشتند که خیلی هم طبیعی است ولی در کنار نقصان ها، برجستگی هایی وجود داشت که آموزنده بود. ☘ طلبه ای داشتیم از ما دو سال بزرگتر بود، بسیار اهل و در عین حال بسیار خوش خلق و خو بود. رفتار و گفتارش واقعا برای ما کلاس درس بود. طلبه دیگری داشتیم ویژگی اش شدت مراقبه در گفتار بود، مراقب بود مبادا کلامی خلاف واقع یا دارای شبهه غیبت بر زبان جاری کند. طلبه ی دیگری که مقید به بود. طلبه ای که بسیار اهل کمک و دستگیری از دیگران بود. یک طلبه داشتیم هم کلاس ما بود. زمستان ها در حیاط مدرسه دنبال گربه های مریض می گشت و برای شان غذا تهیه می کرد و از گربه های بیمار مراقبت می کرد. طلبه ای که وقتی در جمع می نشست همه را می خنداند و همیشه باعث خوشحالی و رفع غم اندوه بچه ها بود. برخی هم بودند رفتار زیبایی نداشتند، دیدن این کنار دیگران خودش نوعی آموزندگی داشت. به هر حال هر کسی از زاویه ای برجسته بود. داشت. گاهی طلبه های تازه وارد آنقدر لطافت روحی داشتند که رفتارشان برای انسان تنبه آور بود. ☘ زندگی کنار طلبه ها با خلق و خوهای متفاوت به انسان پختگی می داد و مدرسه ای بزرگ بود تا در کنار انسان های مختلف خود را بسازیم و رشد دهیم. همه این ها در زندگی با محوریت نشینی رخ می داد. حال فرض کنید مدلی از مدیریت و برنامه ریزی حاکم شود که حجره نشینی را به حاشیه براند دیگر مدرسه از خالی می شود. @yadhaa 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢زندگی مؤمنانه؛ برادری و 💢 ☘ زندگی در اقتضائات خودش را داشت. بچه ها به هم کمک می کردند. با هم زندگی می کردند. همین تجربه «با هم بودن» که مبتنی بر و دوستی و گذشت بود، رشد دهنده به شمار می آمد. ☘ مدرسه فقط ناهار می داد. صبحانه و شام با خود طلبه ها بود. بچه ها با هم غذا درست می کردند. کیفیت غذای مدرسه هم که بماند. گاهی غذا را برای گربه های مدرسه می بردیم ولی شرمنده گربه ها می شدیم چرا که نمی توانستند از شدت بالای کیفیت، لب به غذا بزنند. ☘ بچه ها هر چند نفر با هم طرحی راه می انداختند. طرح صبحانه، طرح ناهار، . یعنی هر چند نفر با هم غذا درست می کردند. مثلا ده نفر، یا پانزده نفر یا بیشتر می شدیم، پول روی هم می گذاشتیم. هر دو نفر یا هر سه نفر مسئول پخت شام یا ناهار می شدند. یکی دو نفر مسئول خرید بودند. هر شب هم دو نفر مسئول پخت و پز، یعنی به شدت در وقت صرفه جویی می شد. هر کسی در هفته فقط یک شب باید برای غذا درست کردن، وقت می گذاشت. قبل از این طرح های غذایی خیلی شب ها قید شام خوردن را می زدیم. نه وقت داشتیم و نه... . یا یک کیک و شیر می خوردیم یا با چای و نان و پنیر سر می کردیم. ولی طرح غذایی باعث شده بود بچه ها حتما شام بخورند. ☘ یک داشتیم. هر روز صبح، یک نفر مسئول خرید نان سنگک برای صبحانه بود. نان باید قبل از طلوع آفتاب داخل سفره ای وسط راهرو طبقه، قرار می گرفت. معمولا قبل از نماز صبح یا بعد از نماز می رفتیم سنگکی و نان می گرفتیم. ☘ دور هم غذا خوردن ها، دور هم بودن ها، شوخی های ، گفت و شنود از مهمترین مسائل روز، مشکلات مدرسه، مسئله های سیاسی روز و... همه در این گعده ها رخ می داد. ظاهرش یک شام خوردن ساده بود ولی در حاشیه آن کلی اتفاق های مثبت می افتاد. این ها با محوریت بود که گاهی احساس می شود در حال به حاشیه رفتن است. @yadhaa
💢 معصومیه و 💢 ✅ همه معصومیه را به ، کنش گری سیاسی و فعالیت های اجتماعی آن می شناختند. معصومیه کانون فعالیت های سیاسی در قم بود. سال های 84 و بعد از آن سال 88 قبل و بعد از انتخابات معصومیه شور و حرارت خاصی داشت. ✅یک جمله معروف از چهره های سرشناس نقل شده بود که اگر می خواهید قم را فتح کنید باید دو جا را بگیرید: فیضیه و معصومیه. آری، معصومیه خار چشمی شده بود برای غیر انقلابی ها. ✅ آری ما هم به برخی اقدامات و رفتارها در طیف انقلابی معصومیه انتقاد داشتیم ولی این ها، موجب نفی و انکار اصل مسئله نبود. معصومیه در عین اینکه یک مدرسه علمیه بود، بچه ها کار علمی می کردند، درس می خواندند به معنویت توجه داشتند اما در کنار آن نسبت به خود بی خیال نبودند. ✅ برای مثال در سال های 86 تا 89 چند نوبت اتفاقاتی در سطح منطقه و جهان افتاد که نیاز به موضع گیری به هنگام داشت. از حمله به تا کشیدن پیامبر اعظم ص در دانمارک، بچه ها به صورت خودجوش چند دستگاه اتوبوس اجاره کردند برای حرکت به سمت تهران و اعتراض در مقابل های مصر و عربستان و دانمارک و وزارت خارجه. ✅ اینکه طلبه بداند باید برای یک بین المللی اهل واکنش و باشد، رنج سفر را بر خود هموار کند و چند ساعتی از راحتی حجره نشینی بگذرد، تا اعتراض عملی خود به یک ظلم را نشان دهد، همین ارزشمند بود. حال اینکه گاهی در مصداق یا روش اقدام سیاسی اشتباه کند، طبیعی است و اقتضای سن جوانی و کمی تجربه. ✅ آقای این حد از احتمال خطا نسبت به عملکرد بچه ها را پذیرفته بود و اجازه تمرین برای رشد کردن را به آن ها می داد نه اینکه با هر اقدامی آن ها را محاکمه کند که چرا چنین و چنان. 🔰️ به هر روی معصومیه بود. بود. نفس می کشید و از نفس کشیدنش یک قم به تکاپو می افتاد. @yadhaa
معصومیه هم مهم بود، هم محوری و هم در همه مدارس اما اقدامات سیاسی منحصر در بسیج نبود. خیلی ها با اینکه عضو رسمی بسیج نبودند، اهل اقدام و کنش سیاسی بودند. ✅ برخی از جلوه های اقدام و کنش سیاسی معصومیه اینطور بودند: 🔻سلسله های تحلیل سیاسی؛ که معمولا به صورت هفتگی و بر اساس مسائل اصلی و جاری آن مقطع کشور برگزار می شد و در آن شخصیت های سیاسی، فکری، لشگری و چهره های ملی حضور پیدا می کردند. این نشست ها نه تنها در بین طلاب اثرگذار بود که در قم دارای محوریت بود و از همه شهر برای حضور در آن می آمدند. 🔻 ؛ بسیج معصومیه نقش محوری و هماهنگ کننده بین همه بسیج های مدارس را داشت و اگر حادثه ای در کشور رخ می داد می توانست همه را جمع کند و تصمیم گیری برای نحوه حضور طلاب و روش موضع گیری آن ها در آن حادثه را برنامه ریزی کنند. از سوی دیگر دانشگاه های کشور و مجموعه های خارج قم، معصومیه را محور ارتباط می دانستند. یعنی اگر کسی از دانشگاهی در تهران قصد ارتباط گیری با قم را داشت، سراغ معصومیه می آمد. 🔻 برای پیگیری دغدغه های کلان ملی؛ رهبری معظم انقلاب برای مقابله با صادر شده بود و رؤسای قوا کار چندانی برای تحقق آن نکرده بودند. بچه ها تصمیم گرفتند مقابل منزل مرحوم آیت الله شاهرودی به عنوان رئیس قوه قضائیه تجمع کنند و تحقق فرمان رهبری را مطالبه کنند. 🔸 در دانمارک علیه پیامبر اسلام کشیده شده بود. بچه ها تصمیم گرفتند مقابل و وزارت خارجه تجمع کنند و اعتراض رسمی طلاب و حوزه های علمیه را به گوش ایشان برسانند. 🔹 بعد از جنایت در نیز تجمعی مقابل و مصر داشتیم. همراهی وزارت خارجه با دغدغه های انقلابی کمک خوبی برای پیگیری این جنس دغدغه ها بود. به خلاف فضایی که امروز در کشور حاکم است. ♨️ اهمیت بسیج و اقدام سیاسی به همین کارها نبود، این اقدامات نمود و برون داد یک روح کلی حاکم بود که توضیح خواهم داد انشالله.... @yadhaa
🔻🔻 معیار برای تشخیص مدرسه و چیست؟ پاسخ به این پرسش، بحثی پردامنه می طلبد اما به مناسبت یادداشت اخیر، تنها اشاره ای به آن می کنم: ✔️ برخی مدرسه ای که طلبه تربیت کند را مدرسه معیار و موفق می دانند. ✔️ برخی مدرسه ای که طلبه و درس خوان تربیت کند را مدرسه موفق می دانند. ✔️ اما آیا نیستند مدارسی که طلبه نماز شب خوان زاهد و انقلاب و نظام تربیت می کنند؟ ✔️ آیا نیستند مدارسی که رتبه های علمی چنین و چنان دارند ولی هیچ نسبتی با ها و دغدغه های نظام بطور سیستماتیک ندارند؟ 📝 ویژگی کلیدی و محوری معصومیه جمع بین سه عنصر و و به معنای عام آن یعنی و انقلاب محوری بود. اگر این سه عنصر کنار هم و در سطوح مختلف نباشند، شاهد مدرسه ای خواهیم بود اگر نگویم بی خاصیت. ✅ معصومیه خیلی ها بود چون در کنار علم و اخلاق، روح در بین بچه ها موج میزد. شاید کسی هم دچار کج سلیقگی یا تشخیص غلط بود ولی جریان کلی مثبت ارزیابی می شد. ✅ معصومیه نسبت به حوادث جاری و کلان بی تفاوت نبود. در صحنه و در وسط میدان بود. البته و متفاوت بود. برخی چاره را در تجمع می دیدند و برخی در نگارش یک مقاله یا یک کار بلند مدت. لطف ماجرا به این بود که جزئی از زندگی طلبه ها بود. 💢 تجمع و بیانیه و نشست سیاسی همه بهانه هایی برای در صحنه بودن و اعلام عدم بی تفاوتی به مسئله ها بود. این نباید از دست برود... 🆔 @yadhaa
💢 رفت و آمد بزرگان و فرزانگان حوزه 🔰️ یکی از مهمترین ویژگی های دوران ما، آمد و شد اساتید و چهره های برتر حوزه در مدرسه بود. بچه ها از نزدیک با خیلی از اساتید ارتباط داشتند. 🔰️ همین رفت و آمدها و نشست و برخاست ها طلبه را رشد می داد و بزرگ می کرد. یک سال ماه رمضان یک دهه آیت الله العظمي در مسجد مدرسه منبر رفتند. آیت الله ، حضرات آقایان شیرازی، ممدوحی، استاد ، استاد ، استاد میرباقری، دکتر ، و ده ها نفر دیگر از نخبگان حوزه به مناسبت های مختلف در مدرسه رفت و آمد داشتند. 🔰️ اما دراین میان استاد عزیزمان جناب آقای ارتباط جدی و عمیقی با دوستان داشتند. با وجود اشتغالات فراوان، به راحتی برای بچه ها وقت می گذاشتند، برای رشد طلبه ها و حل مشکلات شان وظیفه ای خاص برای خودشان تعریف کرده بودند. بعدا درباره شخصیت و خدمات استاد خسروپناه به طلاب مستقلا مطالبی خواهم نوشت. 🔰️ بزرگی می گفت ماهی در تنگ، کوچک می ماند ولی ماهی دریا بزرگ می شود. معصومیه برای خودش بود و جامع طلاب... 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ✅ : تصویر بالا، تصویر حضور استاد خسروپناه در حجره ماست. حوالی سال های 86 _ 87 🆔 @yadhaa
💢 ☘ میزان ارتباط برخی اساتید با طلبه ها و نوع اثرگذاری آن ها بر زندگی بچه ها ویژه تر از بقیه بود. از جمله این افراد باید به استاد ، استاد زارعی تهرانی و استاد اشاره کنم. استاد عالم زاده را همه با کتاب می‌شناختند و این زاویه اثرگذاری ایشان جدی تر از بقیه بود. ☘ استاد ابتدا مسئول بخش مدرسه بودند و بسیاری از طلبه های خوش فکر و اثرگذار امروز در قم، تربیت شده های آن دوره اند. بعدها ایشان معاون پژوهشی مدرسه شدند و امروز مسئول موسسه هستند. ☘ قبلا بیش از 10 صفحه در توصیف ابعاد شخصیت ایشان نوشته ام. اما کوتاه و مهم اینکه: 🔻 برخی استادِ درس و علم و دانش هستند و برخی استادِ و تفکر. 🔻 برخی فیلسوف اند در دانش رسمی فلسفه و برخی فیلسوف مضاف اند یعنی در برخی موضوعات خاص می کنند. استاد فلاح از منظر من است. 🔻 گاهی بودن را به حضور سیاسی سطحی ترجمه می کنیم یا از این و آن حمایت کردن و یا... اما استاد انقلابی بودن را با معنایی یافته به طلبه ها آموخت. 🔻 او آموخت که باید به یک مسئله مهم و حیاتی در تاریخ جدید زندگی بشر عمیقا و از پایگاه اندیشه اصیل شیعی اندیشید و آن مسئله مهم عبارت است از: . 🔻 انقلابی بودن سطوح و لایه های گوناگونی دارد که کمتر کسی متفطن لایه های عمیق آن است. به لایه های بنیادین و انقلاب می اندیشد و این سبک از اندیشه ورزی را بین دیگران ترویج می کند تا شود. 🆔 @taaligh
تعلیقات
#از_معصومیه_ای_که_بود #گردش_نخبگان2 💢 #فیلسوف_انقلاب1 ☘ میزان ارتباط برخی اساتید با طلبه ها و نوع
💢 🔻 تصور کنید معصومیه زمانی دارای چنین عظیمی بود که درست تقریر و تحلیل نشد و مانند برخی دیگر از دارایی ها از آن محروم شد. 🔻 برخی طلبه ها در کنار ایشان عمیقا با انقلاب، گری، توسعه آرمان انقلاب در سطح حوزه، کشور و جهان آشنا شدند. 🔻 کسی است که اندیشیدن به انقلاب را وظیفه راهبردی خود می داند و در پی یافتن راه های توسعه انقلاب در حوزه، دانشگاه، جامعه، نهاد علم، نهاد سیاست، نهاد فرهنگ و در یک کلام در همه ابعاد یک کشور و حاکمیت است. 🔻 فیلسوف انقلاب از مبانی انقلاب آغاز می کند، به چیستی و هستی انقلاب و چگونگی ماندگاری، موفقیت، توسعه و گسترش آن تا مرزهای می اندیشد. 🔻 اینکه کسی عمیقا خود را متعهد به بداند را ساده نگیرید. این یک خط است و نقطه تمرکزی است که امام و رهبری فرزانه انقلاب بر آن مدار ایستاده اند. 🔻 برجسته سازی مفاهیم مغفول در انقلاب چون نقش و جایگاه و نیز جایگاه نهاد و فرهنگ و تعمیقِ تحلیل درباره آنها و نظریه پردازی در لایه های گوناگون انقلاب اندیشی، از کارویژه های فیلسوف انقلاب است. 🔻 انقلاب برای مانایی و پویایی عمیقا به نیازمند است. روش تحلیل، روش موضوع یابی و روش حل مسئله در تفلسف برای انقلاب خود جای گفتگوی فراوان دارد. 🔻 متاسفم که در این مجال کوتاه امکان پرداختن بیشتر به این مفهوم را ندارم ولی انشالله در فرصتی به تفصیل از آن خواهم گفت. ✅ شما را به کانال استاد فلاح که گوشه از اندیشه ایشان را انعکاس می دهد دعوت می کنم: @faslefarhang 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 🆔 @taalighat
💢 ☘ اوائل دهه هشتاد مقام معظم رهبری سخن از به میان آوردند. فضای حوزه و دانشگاه به شدت متاثر از این بیانات و فضای تحول علمی بود. ☘ سال 86 تصمیم گرفتیم مجموعه ای طلبگی در راستای پیگیری این مسئله راه اندازی کنیم، ماحصل آن تصمیم شد تاسیس: دفتر جنبش نرم افزاری و تولید علم مدرسه معصومیه. ☘ از 86 تا 90 فعالیت های مختلفی در سطوح گوناگون انجام شد. طلبه ها استقبال بسیار خوبی داشتند. به مرور یکی از مجموعه های طلبگی مورد توجه طلاب و دارای اثرگذاری تبدیل شد. 1⃣ گام اول آشنا کردن بدنه طلاب با مفهوم شناسی و بود. خیلی ها اساسا تصور روشنی از این مقوله نداشتند. یکبار شنیدم استادی در توضیح جنبش نرم افزاری سخن از نرم افزار به معنای مصطلح و رایانه ای آن به میان آورده بود😔 به همین دلیل تا مدت ها دستور کار ما شد برگزاری نشست های توصیفی _ تبیینی. 🔻 ده ها به صورت هفتگی با این موضوع برگزار شد از جمله: ✅ سخنرانی دکتر محمدتقی ✅ سخنرانی دکتر عليرضا ✅ سخنرانی دکتر ✅ سخنرانی دکتر محمود نمازی ✅ سخنرانی دکتر غفاری فر ✅ سخنرانی دکتر ابراهیم ✅ و....... 🆔 @yadhaa
💢 بصیرت طلبه عراقی 💢 ❇️ سال ۶۹ - ۷۰ تازه در حجره گرفته بودم. تعدادی از طلاب لبنانی و عراقی و ... آنجا درس می خواندند و حجره داشتند. ❇️ یکی از آنان بود. شبی در راهروی طبقه دوم ساختمان مطهری، قدم می زدیم. دل پُری داشت از وضعیت . ❇️ دم در حجره خواست جدا بشود و برود. آخرین جمله اش هنوز در حافظه ام باقی مانده: «إنی أخاف من هاشمی!» ❇️ چند ماه بعد و با اوج گیری شعبانیه در عراق، ابوزهراء به صفوف مجاهدین پیوست و در نبردی نابرابر به رسید. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌خاطره‌ از سرور ارجمند جناب آقای دکتر حسن سجادی پور 🆔 @taalighat
🔰️ با عنایت به توجه و استقبال عزیزان، در ادامه لینک یادداشت‌های با عنوان تقدیم حضورتان می‌شود 🔻🔻 1⃣ از معصومیه ای که بود، 🔻 https://eitaa.com/taalighat/53 2⃣ معنویت معصومیه، بخش اول:🔻 https://eitaa.com/taalighat/54 3⃣ معنویت معصومیه، بخش دوم:🔻 https://eitaa.com/taalighat/55 4⃣ معنویت معصومیه، و 🔻 https://eitaa.com/taalighat/72 5⃣ معنویت معصومیه،🔻 https://eitaa.com/taalighat/73 6⃣ معنویت معصومیه، 🔻 https://eitaa.com/taalighat/76 7⃣ معنویت معصومیه، 🔻 https://eitaa.com/taalighat/90 8⃣ معنویت معصومیه، 🔻 https://eitaa.com/taalighat/91 9⃣ معنویت معصومیه، 🔻 https://eitaa.com/taalighat/93 🔟 معصومیه کانون دغدغه مندی 🔻 https://eitaa.com/taalighat/151 1⃣1⃣ معصومیه و علم ورزی🔻 https://eitaa.com/taalighat/153 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌 دوران استاد قوامی: مدیریت تحول آفرین: 1 https://eitaa.com/taalighat/225 📌 دوران استاد قوامی: مدیریت تحول آفرین: 2 https://eitaa.com/taalighat/227 📌 دوران استاد قوامی: مدیریت تحول آفرین: 3 https://eitaa.com/taalighat/231 📌 دوران استاد قوامی: مدیریت تحول آفرین: 4 https://eitaa.com/taalighat/232 ☘ معصومیه و زیست مؤمنانه: 1 https://eitaa.com/taalighat/235 ☘ معصومیه و زیست مؤمنانه: 2 https://eitaa.com/taalighat/238 📍 معصومیه و سیاست: بخش اول https://eitaa.com/taalighat/247 📍 معصومیه و سیاست:بخش دوم https://eitaa.com/taalighat/248 📍 معصومیه و سیاست: بخش سوم https://eitaa.com/taalighat/255 📍طلاب بخش دانشجویی ساختمان باهنر https://eitaa.com/taalighat/155 📌 معصومیه و گردش نخبگان 1 https://eitaa.com/taalighat/258 📌 معصومیه و گردش نخبگان 2 https://eitaa.com/taalighat/260 📌 معصومیه و گردش نخبگان 3 https://eitaa.com/taalighat/262 🆔 @taalighat
📍نگاهی به نشست کانون دانش‌آموختگان معصومیه ♻️ امروز نشستی موسوم به دانش‌آموختگان در مدرسه معصومیه برگزار شد. راه‌اندازی قطعاً امری لازم، مفید و مؤثر است اما بشرطها و شروطها. شروطی که به‌نظر می‌رسد برگزارکنندگان به آن توجه نداشته‌اند. این مسیر بدون ملاحظات لازم به‌نتیجه نخواهد رسید. به برخی ملاحظات اشاره می‌کنم 1⃣ شروع ضعیف 🔻 کانون دانش‌آموختگان یعنی اتصال به سرمایه انسانی گسترده و فعال و نخبه هر محیط. با مراجعه به کانال کانون موسوم به دانش‌آموختگان می‌بینیم با کمتر 100 عضو مواجهیم. یعنی این روند آنقدر ضعیف بوده که حتی طلاب فعلی مرتبط با نیز از آن استقبال نکرده‌اند. متولیان عزیز امر باید بدانند هر اقدامی نیز به زمینه‌سازی لازم دارد و شروع ضعیف، آینده کار را با ابهام مواجه می‌کند. 2⃣ بزرگان، محور دعوت 🔻 پرورش دهنده انسان‌های بزرگی بوده است که بسیاری امروز در اثرگذارند. اولا با به میدان آمدن ایشان است که سایر دانش‌آموختگان انگیزه جمع شدن می یابند. ثانیا محور گردهم آمدن و محور دعوت باید بزرگان این امر و موجهین بین طلاب باشند. معصومیه در عین بزرگواری و نشاط جوانی اما به دلیل آن‌که در بین قدیمی‌های معصومیه شناخته‌شده نیست، نمی‌تواند باشد. هر چند حضور وی به‌عنوان جایگاه حقوقی لازم است اما محور کانون دانش‌آموختگان شخصیت‌های حقیقی اثرگذار هستند چرا که بحث اصلی اتصال به یک ظرفیت گسترده انسانی است. 3⃣ لزوم بهره‌مندی از تجارب گذشته 🔻 بیش از یک دهه پیش بود که در سال همایش‌های معصومیه نشستی بزرگ و باشکوه با عنوان کانون دانش‌آموختگان معصومیه با حضور بزرگان و قدیمی‌ها و جوانان و تازه واردهای مدرسه برگزار شد. دکتر سخنران مراسم بود و بعد تعدادی نامزد عضویت در شورای مرکزی شدند که همه از افراد شاخص و بزرگوار معصومیه اند. خب، دوستان بروند و ببینند آن تجارب و آن فعالیت‌ها به کجا رسید تا چرخ را از اول اختراع نکنند. 4⃣ در دوره جدید معصومیه 🔻 دوران جدید معصومیه برای بسیاری از بچه‌های قدیمی، بود. مدیریت موفق در یک محیط دارای پیشینه و تاریخ مدیریتی است که خود را به ریشه‌ها و پیشینه‌ها متصل کند. طی سال‌های اخیر مدیریت بزرگوار معصومیه حداقل در دایره ارتباط خودم با که از اعضای بالفعل کانون دانش‌آموختگان دوستان بیشتر هستند، حتی یک نفر هم سراغ ندارم که از سوی مدرسه از او دعوت شده باشد برای گفتگو، تجربه‌نگاری، همکاری و... البته امکان دارد در شعاع محدودی این اتفاق رخ داده باشد که خروجی آن تلقی انقطاع ارتباطی با و قدیمی است. 🔻 در معصومیه جدید حتی خبری از عکس عزیزان سابق معصومیه نیست و طلبه جدید نمی‌داند مثلا کیست!!! 5⃣ تدبیرهای لازم برای راه‌اندازی کانون 🔻 برای راه‌اندازی چنین سرمايه عظیمی نیاز به است. ایجاد حسن اعتماد، ارتباط گیری مستقیم با چهره‌های اصلی و اثرگذار معصومیه، دعوت های شبکه‌ای برگزاری جلسه اول با چهره‌های شاخص و ده‌ها مورد دیگر لازم است. از طرفی در جلسه اول به‌شدت جای سوال دارد. آیا سخنرانی مدیر جدید و برادر عزیز دیگر، برای دانش‌آموختگان انگیزه گردهم آمدن ایجاد می‌کنند؟ از طرفی نیز ! آیا این جلسه جای پیرامون کانون دانش‌آموختگان است یا بررسی حوادث اخیر؟ 🆔 @taalighat
تعلیقات
📍نگاهی به نشست کانون دانش‌آموختگان معصومیه ♻️ امروز نشستی موسوم به دانش‌آموختگان در مدرسه معصومیه
توضیح و تقدیر 🔻 شب گذشته مدیر محترم معصومیه تماسی داشتند. لازم می‌دانم از حسن ظن، سعه‌صدر و بزرگواری ایشان تشکر کنم. درباره جلسه دانش‌آموختگان به‌نمایندگی از برگزارکنندگان توضیحاتی دادند که ضروری است برخی از آن‌ها را با مخاطبین ارجمند درمیان بگذارم: 1. جلسه کانون با هدف هم‌اندیشی و نه به‌عنوان جلسه اصلی کانون دانش‌آموختگان برگزار شده تا با تأمل و مباحثه زمینه‌ی تأسیس مجدد کانون فراهم آید. از طرفی متولی امر، جمعی از قدیمی‌ها و بزرگترهای معصومیه بوده‌اند و جناب آقای قنواتی نقش میزبان جلسه را به‌عهده داشته‌اند. 2. پیش از این جلسه، جلسات گفتگو و مشورت با بزرگان برگزار شده و کوشیدند گام‌ها استوار برداشته شود. ازسویی بعد از فراخوان، تعداد قابل توجهی از طلاب ادوار معصومیه اطلاعات خود را در سامانه بارگذاری کرده‌اند. برنامه‌هایی نیز برای شنیدن نظرات طلاب ادوار در نظر گرفته شده است. ➖➖➖➖➖➖ 🔰️ پی‌نوشت: اولا از زحمات دست‌اندرکاران امر صمیمانه‌ تشکر می‌کنم اما نیاز بود در نحوه اطلاع رسانی گسترده (که موجب تلقی خاصی شد) و سین برگزاری تدابیر ویژه‌تری لحاظ شود. همچنان نکاتی درزمینه تدبیر تأسیس کانون به ذهن می‌رسد. ثانیاً یادداشت اخیر محصول نظر، برداشت و تحلیل جمعی از طلاب ادوار معصومیه بود نه یک نفر. لذا حتماً به برخی و زوایای مطرح شده دقت ویژه شود. ثالثاً یادداشت‌های تعلیقات باعنوان نقش و ثبت ابعاد مقطعی از معصومیه را به‌عهده دارد که به طراحی سیمای معصومیه آینده مدد خواهد رساند. عمیقاً معتقدم اعتلای معصومیه در گرو ، نقد و بررسی و مباحثه راهبردی است. مشروط به وجود زمینه گفتگو. معصومیه به‌جهت اهمیت راهبردی در حوزه قم نیازمند دقت ویژه در طراحی و راهبری است لذا مورد توجه و تأمل قرار دارد. 🆔 @taalighat
تعلیقات
#حاج_مهدی_مطلبی 🔻 چندخط برای حاج مهدی عزیز 🔹 تکیه‌گاه ☘ کسی‌که خوب رشد می‌کند و شانه‌های مستحکم پ
لزوم حراست از هویت مدارس انقلابی حوزه 🔹 حوزه و هویت 🔻 مدارس علمیه اگر فقط به ساختمان‌های آن‌ها شناخته شوند چیزی بیشتر از چند دیوار و اتاق ندارند. حوزه‌ها در طول تاريخ به هویت خاص خود شناخته می‌شدند. مدرسه به‌نوعی نماد در قم بود. هویت ممتاز او حتی در خارج از کشور زبانزد بود. 🔻 مراکز علمی بزرگ دنیا به‌عنوان یک امر حیاتی و راهبردی از خود حراست می‌کنند. چرا که آن هویت تاریخی، اعتبار اجتماعی و زمینه آن مرکز را به‌وجود می‌آورد. هنوز در دنیا آکسفورد و هاروارد را به‌عنوان مراکز علمی خاص و معتبر می‌شناسند. 🔹 فیضیه انقلاب 🔻 اگر مدرسه فیضیه قبل از انقلاب مدار تربیت طلاب خاص در حوزه بود، معصومیه را می‌توان فیضیه عصر انقلاب حوزه دانست که منبع فیض برای حوزه و انقلاب شده بود. به‌خاطر تربیت انسان‌های بزرگ و کنشگر و دغدغه‌مند. 🔹 عناصر هویت‌ساز 🔻 معصومیه با انسان‌های مؤثر در معصومیه بود که این‌گونه شد. معصومیه با جو حاکم، زیست‌جهان متفاوت، مکتب علمی و تربیتی انقلاب گرای خود بود که معصومیه شده بود. جایی که از همه چیز مهمتر در آن بود. انقلاب! محور اقدام، محور تحصیل، محور تخصص، محور کنش بود. و انقلاب همه مدار حیات طلبه بود. 🔹 حاج مهدی و هویت معصومیه 🔻 امثال حاج مهدی مطلبی و سیدمصطفی مدرس مصلی و... هویت معصومیه اند که بايد به آن‌ها افتخار کرد و معصومیه را با آن‌ها به طلاب و جامعه معرفی کرد. عکس این‌ها، یادنامه این‌ها، ده‌ها قاب خاطره و سخن درباره این‌ها باید در بین باشد تا طلبه بداند کجا قدم نهاده است. معصومیه باید عناصر هويتی خود را حراست کند و فرياد بزند. 🆔 @taalighat
🔹 امروز اخبار داشت تجمع حوزویان را در محکومیت حمله به نشان می‌داد. بعضی تجمع‌ها چقدر تصنعی و چقدر خسته و بی‌روح بود. انگار از مرکز مدیریت گفتند باید تجمع کنید، دوربین‌ها هم آمدند فیلم بگیرند و.... اصلاً چرا این روزها قم اینقدر ساکت و بدون خروش است؟ 🔹 سال 87 که حمله به رخ داد، کانون شور انقلابی بود. معصومیه بود که همه بسیج مدارس قم را واقعاً بسیج می‌کرد. حتی بچه‌های دانشگاه امام صادق علیه السلام تهران هم با معصومیه هماهنگ بودند. 🔹 بچه‌ها چندین دستگاه اتوبوس کرایه کردند و رفتیم مقابل ، مقابل و... مهم این بود بچه‌ها خودشان را نمایش می‌دادند. 🔹 امروز اما نه خبری است از آن خروش انقلابی طلاب، حتی بدتر اینکه از هم خبری نیست. الان باید در سطح شهرها شور انقلابی موج بزند اما... چه خبره کلا؟ چرا اینقدر رخوت؟ 🆔 @taalighat
بچه‌های معصومیه ☘ این قاب تصویر تعدادی از بچه‌های معصومیه در دهه 80 است. طلبه‌هایی با صفا و دوست‌داشتنی. ☘ امروز بسیاری از این بچه‌ها، از افراد اثرگذار در حوزه فرهنگ و علم هستند. هریک در نقطه‌ای منشأ اثر و کانون حرکت. ☘ حوزه علمیه روزگاری چشمه جوشان تربیت انسان‌های انقلابی و عالم و مخلص بود. تا باد چنین بادا... ➖➖➖➖ 🆔 لینک خاطراتی درباره مدرسه معصومیه: https://eitaa.com/taalighat/558 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat