eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
419 عکس
61 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب فقط با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 کلاس درسی به نام کلاسِ «» 💢 ☘ زندگی طلبه ها در ، مملو از همدلی و و مساوات بود. طلبه ها زندگی جمعی برادرانه و مومنانه را با هم تمرین می کردند. همین کنار هم بودن ها، باهم درس خواند، باهم عبادت کردن، دیدن خوبی ها و مکارم اخلاقی یکدیگر، زمینه رشد را فراهم می کرد. در زندگی طلبگی و ، کلاس درس فقط صبح تا ظهر نیست بلکه همه روز، کلاس درس است. ☘ رفتار طلبه ها، خلق و خوی کریمانه، ، چیزهایی بود که شاید سر کلاس درس رسمی به دست نمی آمد. برخی آموزه های اخلاقی را باید در زندگی کردن کنار هم یاد گرفت. هر گلی بوی خودش را داشت. پس از هر کسی می توانستیم نکته ای بیاموزیم. بله، هیچ کسی کامل نبود همه نقص هایی داشتند که خیلی هم طبیعی است ولی در کنار نقصان ها، برجستگی هایی وجود داشت که آموزنده بود. ☘ طلبه ای داشتیم از ما دو سال بزرگتر بود، بسیار اهل و در عین حال بسیار خوش خلق و خو بود. رفتار و گفتارش واقعا برای ما کلاس درس بود. طلبه دیگری داشتیم ویژگی اش شدت مراقبه در گفتار بود، مراقب بود مبادا کلامی خلاف واقع یا دارای شبهه غیبت بر زبان جاری کند. طلبه ی دیگری که مقید به بود. طلبه ای که بسیار اهل کمک و دستگیری از دیگران بود. یک طلبه داشتیم هم کلاس ما بود. زمستان ها در حیاط مدرسه دنبال گربه های مریض می گشت و برای شان غذا تهیه می کرد و از گربه های بیمار مراقبت می کرد. طلبه ای که وقتی در جمع می نشست همه را می خنداند و همیشه باعث خوشحالی و رفع غم اندوه بچه ها بود. برخی هم بودند رفتار زیبایی نداشتند، دیدن این کنار دیگران خودش نوعی آموزندگی داشت. به هر حال هر کسی از زاویه ای برجسته بود. داشت. گاهی طلبه های تازه وارد آنقدر لطافت روحی داشتند که رفتارشان برای انسان تنبه آور بود. ☘ زندگی کنار طلبه ها با خلق و خوهای متفاوت به انسان پختگی می داد و مدرسه ای بزرگ بود تا در کنار انسان های مختلف خود را بسازیم و رشد دهیم. همه این ها در زندگی با محوریت نشینی رخ می داد. حال فرض کنید مدلی از مدیریت و برنامه ریزی حاکم شود که حجره نشینی را به حاشیه براند دیگر مدرسه از خالی می شود. @yadhaa 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢زندگی مؤمنانه؛ برادری و 💢 ☘ زندگی در اقتضائات خودش را داشت. بچه ها به هم کمک می کردند. با هم زندگی می کردند. همین تجربه «با هم بودن» که مبتنی بر و دوستی و گذشت بود، رشد دهنده به شمار می آمد. ☘ مدرسه فقط ناهار می داد. صبحانه و شام با خود طلبه ها بود. بچه ها با هم غذا درست می کردند. کیفیت غذای مدرسه هم که بماند. گاهی غذا را برای گربه های مدرسه می بردیم ولی شرمنده گربه ها می شدیم چرا که نمی توانستند از شدت بالای کیفیت، لب به غذا بزنند. ☘ بچه ها هر چند نفر با هم طرحی راه می انداختند. طرح صبحانه، طرح ناهار، . یعنی هر چند نفر با هم غذا درست می کردند. مثلا ده نفر، یا پانزده نفر یا بیشتر می شدیم، پول روی هم می گذاشتیم. هر دو نفر یا هر سه نفر مسئول پخت شام یا ناهار می شدند. یکی دو نفر مسئول خرید بودند. هر شب هم دو نفر مسئول پخت و پز، یعنی به شدت در وقت صرفه جویی می شد. هر کسی در هفته فقط یک شب باید برای غذا درست کردن، وقت می گذاشت. قبل از این طرح های غذایی خیلی شب ها قید شام خوردن را می زدیم. نه وقت داشتیم و نه... . یا یک کیک و شیر می خوردیم یا با چای و نان و پنیر سر می کردیم. ولی طرح غذایی باعث شده بود بچه ها حتما شام بخورند. ☘ یک داشتیم. هر روز صبح، یک نفر مسئول خرید نان سنگک برای صبحانه بود. نان باید قبل از طلوع آفتاب داخل سفره ای وسط راهرو طبقه، قرار می گرفت. معمولا قبل از نماز صبح یا بعد از نماز می رفتیم سنگکی و نان می گرفتیم. ☘ دور هم غذا خوردن ها، دور هم بودن ها، شوخی های ، گفت و شنود از مهمترین مسائل روز، مشکلات مدرسه، مسئله های سیاسی روز و... همه در این گعده ها رخ می داد. ظاهرش یک شام خوردن ساده بود ولی در حاشیه آن کلی اتفاق های مثبت می افتاد. این ها با محوریت بود که گاهی احساس می شود در حال به حاشیه رفتن است. @yadhaa