#از_معصومیه_ای_که_بود
#وظیفه_مداری
#استاد_وظیفه_گرا
✅ سال اول طلبگی، استاد ادبیاتی داشتیم، انسان فوق العاده و بسیار ویژه ای بود. حال و هوای خاصی داشت. گاهی آخر کلاس منقلب می شد و #روضه می خواند و حسن ختام کلاس میشد مجلس روضه (البته خیلی کوتاه و مختصر).
❇️ القصه، یک روز استاد وارد کلاس شد دیدیم انگار #پریشان است، خودش شروع کرد تعریف کردن. گفت: بچه ها صبح که خواستم از خونه بیام بیرون، ی لحظه دلم ضعف رفت برای این که دختر کوچولوم رو بگیرم بغل و ببوسم. خواستم کفشم رو دربیارم برگردم تو خونه، با خودم گفتم الان #وظیفه تو چیه؟؟
❎ با یک رفتن داخل منزل و چند دقیقه کنار دخترت بودن، به اندازه چند دقیقه از #وظیفه ات که رسیدن به موقع سر کلاس و تدریس برای طلبه ها باشه، عقب می افتی. #حسرت بوسه زدن به روی دخترم بر دلم موند و سریع خودم رو به کلاس رسوندم...
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#پی_نوشت:
💢 #غرض من ارزیابی اون اتفاق نیست، شاید کسی سلیقه ش این رو نپسنده، مهم برای من اصل دقت و #تقید در #عمل_به_وظیفه بود. ببینید برخی حتی حاضر نیستند به اندازه دو، سه دقیقه از وظیفه تخطی کنند ولی امثال من گاهی فرسنگ ها با وظیفه مون فاصله داریم. زندگی #عافیت_طلبانه ما رو بی خیال وظیفه کرده...
💢 رفقا الان #زمانه ای نیست که بتونیم راحت بشینیم، الان وظیفه ما خیلی سنگینه، #مبادا راحت از کنار وظیفه مون بگذریم....
#شهدا_شرمنده_ایم
#وظیفه_مداری
#عصر_ظهور
https://eitaa.com/taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹