eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
419 عکس
61 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️ مهدی مطلبی کربکندی، سال 1364 در تهران به دنیا آمد. در مدرسه علم و فرهنگ دکتر حدادعادل تحصیل کرد و 1382 وارد حوزه علمیه قم و مدرسه معصومیه س شد. ♻️ بین بچه های معصومیه معروف بود به . برای بچه ها نقش داداش بزرگتر را داشت. مهربان بود و خوش اخلاق، مودب بود و اهل مزاح، درس خوان بود و پرتلاش، بود و روضه خوان. همه این ها باعث شده بود بشود . ♻️ در معصومیه مسئول بود. اصلا از اول جنس شهدایی داشت، یادواره برای شهدا، احیای خاطرات شهدا، ترویج شهدا... دغدغه اش بود. ♻️ سال 92 با شروع و خسارت های متعددی که نصیب کشور شد پا در عرصه روشنگری گذاشت، چند جلد کتاب نوشت و ده ها سخنرانی کرد و در نهایت 24 خرداد 94 در مسیر سفر به کردستان برای سخنرانی، در سانحه ای شد. 🔻🔻 بزودی خاطراتی از ایشان منتشر خواهیم کرد. 🆔 @taalighat
1 🔸🔹 یک روز خیلی کلافه بودم باید در مورد موضوع مهمی می گرفتم ولی تردید اجازه نمی داد. نیاز به کمک داشتم. 🔻🔻 گوشی رو برداشتم زنگ زدم به ، گفتم مهدی ببین من نیاز دارم تو بهم بگی حسین برو این کار رو انجام بده، تردید نکن، محکم قدم بردار... 🔆 تو پرانتز بگم، مهدی اینقدر برای ما مهم و نفسش اثرگذار بود که چنین خواسته ای میشد ازش داشت. 🔹🔸 منتظر بودم مهدی شروع کنه به نصیحت و تلنگر زدن، ولی گفت: حسین گوشی رو قطع کن من خودم تا چند دقیقه دیگه زنگ میزنم. 🔻🔻 چند دقیقه بعد زنگ زد، حرفی که باید میزد رو زد. منم آروم شدم. ولی برام سوال بود چرا همون موقع این را نگفت!!! 🔸🔹 گفتم مهدی چرا همون موقع نگفتی و قطع کردی؟ گفت: اون موقع نمی تونستم طوری بگم که اثر داشته باشه، رفتم دو رکعت نماز خوندم از خدا خواستم بتونم با بهت بگم... 🆔 @taalighat
2 🔻🔻 از سال 84 با مهدی هم درس و هم کلاس بودیم. رفته رفته رفاقت مان بیشتر شد تا جایی که مهدی از یک جا به بعد شده بود واقعا برادر بزرگ تر و یک . 🔸🔹 خیلی ها در مشکلات سراغ می آمدند. طوری با همه وجود، با مهربانی، بدون منت و توقع دنبال حل مشکلات بچه ها بود که همه با خیال راحت سراغش می آمدند. مهدی هم از هیچ کمکی دریغ نمی کرد. 🔻🔻 یکبار گرفتار مشکل پیچیده ای شده بودم و تنها چاره را توسل به ع دیدم. مهدی از مشکل خبر داشت، چهارشنبه عصر ساکش را بست گفت: پاشو بریم . 🔸🔹 چهارشنبه عصر حرکت کردیم و جمعه عصر برگشتیم که شنبه صبح سر کلاس باشیم. اما مهدی وقتی دید رفیقش گرفتار مشکل است و نیاز به دارد همراه او شد تا با همراهی اش کمک کند مشکلی حل شود. 🔻🔻 مهدی واقعا بود. از وقتی که رفته خیلی ها با همه وجود را حس می کنند. 🔹 حال بدی است وقتی تکیه گاهت را از دست میدی... 🆔 @taalighat
... 🔻🔻 💢 1. 🔆 همانطور که پیش تر گفتم، بین بچه ها رونق داشت، نه اینکه همه طلبه ها نماز شب می خواندند ولی تعداد نماز شب خوان ها کم نبود، قبل نماز صبح خیلی ها مشغول نماز شب بودند. 🔆 و برخی دیگر از رفقا طرحی را اجرا می کردند که زمینه عبادت را بهتر برای بقیه فراهم کند، حاج مهدی و هادی و... یک ساعت زودتر بیدار می شدند دم می کردند و فلاسک های بزرگ، با کیک یا کلوچه، که بچه ها وقتی بیدار میشن، ی چایی بخورند و سرحال بشن راحت تر نماز شب بخوانند. بچه ها اینطور به هم کمک می کردند. 💢 2. هرچند مدرسه درس اخلاق های رسمی داشت که خیلی ها شرکت می کردند، با این حال های کوچک هم گوشه و کنار برقرار بود. مرحوم آقای ، و برخی دیگر از شاگردان مرحوم پهلوانی هیچ وقت درس اخلاق های رسمی در مدرسه نداشتند ولی در ها جلسات کوچک داشتند و تعدادی از طلبه ها را زیر بال و پر گرفته بودند. ازاین دست درس اخلاق های کوچک و اثرگذار کم نبود، اسامی برخی از اساتیدی که گاه در گوشه ای درس اخلاق یا جلسات مشاوره از این دست داشتند تقریبا در یادم هست، بزرگوارانی چون: استاد صبرآمیز استاد مهریزی استاد نجفی استاد سید علی طباطبایی استاد علوی زاده استاد وزیری استاد رهبراصفهانی استاد درخشان پور مرحوم استاد اسلامی و... 🔹🔸 التزام به حضور در درس های اخلاق برای خیلی از بچه ها وجود داشت، بعضی بچه ها درس اخلاق هفتگی آیت الله ، استاد ، استاد نجفی، استاد فروغی و... را منظم در برنامه شون داشتند. https://eitaa.com/taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
🔻🔻 💢 3. 🔹🔸 یکی از برنامه های دلنشین بچه ها جلسات بود. هر چند در مناسبت های مختلف مدرسه مراسم عزاداری داشت ولی بچه ها هم خودشان در حجره گاه و بی گاه روضه می گرفتند. 🔹🔸 گاهی خودشان سخنرانی می کردند و روضه می خواندند و گاهی یکی از اساتیدشان را دعوت می کردند. همین جلسات بهانه خوبی بود برای ارتباط گسترده تر و ایجاد پیوندهای عاطفی و تربیتی بین طلبه و استاد، یادش بخیر روضه خوانی استاد . بچه ها خودشان مداحی و روضه خوانی می کردند، هنوز نوای نازنین روضه های در گوش مان هست... 🔸🔹 پیوند ولایی بچه ها با سیدالشهداء علیه السلام و روضه های کوچک زندگی بچه ها بود. روضه های نیمه شب های جمعه، کم بود ولی بود و چه زیبا بود... 🔹🔸 بعضی ها هم التزام به شرکت در هیئت های هفتگی حاج مهدی و حاج احمد داشتند که حال و هوای خودش رو داشت. بعضی بچه ها گاهی مناسبتی تهران می رفتند، روضه یا مجلس روضه ... 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
💢 5. 🔸🔹 برخی بچه ها پیوند خاصی به و شهادت داشتند. بعضی ها قرار می گذاشتند و آخر هفته می رفتند ... برخی هم قفسه کتابخانه شان در حجره را با عکس شهدا و پلاک و سربند و چفیه تزئین می کردند تا یاد شهدا در دلشان زنده باشد... 🔹🔸 اما اثرگذارترین مجموعه خودجوش فعال در رابطه با شهدا عبارت بود از ... اسم واحد شهدا برای خیلی ها تداعی کننده شیرین بسیاری است. اسم و بهم پیوند خورده... حاجی مسئول نازنین و دوست داشتنی واحد شهدا بود. بخشی از است که طلبه های جدید مدرسه معمولا هیچ شناختی از او ندارند. درباره حاج مهدی حالا حالاها خواهم نوشت. 🔹🔸 فعالیت های متنوعی داشت، مهمترین آن جلسات بود که هر هفته با دعوت از یک خاطرات شهدا مرور میشد، بعد هم روضه و پذیرایی. این مراسم گردشی بود، هر بار در یک بخش از مدرسه، گاهی ساختمان شیخ طوسی، گاه شهید بهشتی، گاهی شهید مطهری، هر جایی که نوبت ش میشد تزئین میشد با عکس شهدا و سربند و پلاک و هنرهای بچه های خوش ذوق واحد شهدا. 🔹🔸 واحد شهدا هرسال یک بزرگ در سطح قم برگزار می کرد، با مهمانان ملی، جلسات با شکوهی که از یادمان نمی رود. ازاین گذشته اردوهای و کتابخانه تخصصی شهدا و سایر فعالیت هایشان بماند. 🔹🔸 واحد شهدا بود. خیلی از بچه های خوب معصومیه در همین جا تربیت شدند و رشد پیدا کردند با نفس آدم های با اخلاصی مثل @taalighat
3 💢 آخرین تصویر من از 🌿 تازه از نماز جماعت مسجد رفعت بیرون آمده بودم. بیرون مسجد، سر کوچه منتظر خانمم بودم تا کلاسش در موسسه نورالزهرا تمام شود، که طلبه ی موتورسواری جلوی پایم تر مز زد. بود، بعد مدتها می دیدمش. 🌿 خیلی گرم با هم احوالپرسی می کردیم که چشمم به افتاد. خودش را از تو چشماش نشان می داد، بس که خسته بود چشماش یه بود. 🌿 خواستم سوال کنم اما پشیمان شدم، می دانستم که این چشمها در اثر کار برای خدا و بیخوابی شده یک کاسه خون. خداحافظی کرد و رفت و این شد تصویر من از حاج مهدی. (خاطره‌ از برادر عزیزم محمد آقای یوسفعلی تبار) 🔰️ : حاج مهدی از سال 92 و بعد از امضای توافقنامه ننگین تقریبا شب و روزش رو وقف نقد و بررسی و روشنگری پیرامون مسئله کرد. محمدجان تو اون یک قاب رو دیدی، من دو سال مداوم مهدی رو تو این حال و هوا دیدم. امثال حاج مهدی با همه وجود ایستادند تا عده ای چوب حراج به منافع مملکت نزنند، حالا دوباره به سرشون زده. ☘ بنا بر روايت، مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه، حالا اگه کسی دوبار گزیده شد، نتیجه چی میشه...؟ جواب با شما.... @taalighat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
4_187378324928987297.mp3
18.32M
💢 صوت روضه خوانی مطلبی به مناسبت رحلت حضرت معصومه سلام الله علیها 🔰️ 🔰️ @yadhaa 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
📝 دستخط 🔆 شهید سید مرتضی : ☘ اما تو می‌دانی هر تعلقی هر چند بزرگ، در برابر آن تعلق ذاتی که جان را به صاحبِ جان پیوند می دهد، کوچک است... 🔻🔻🔻🔻🔻 ☘ حاج مهدی این اواخر از هر چه رنگ داشت خسته شده بود... میل داشت... 🆔 @yadhaa
☘ در بهار آزادی جای خالی.... 🔅 لیبرال‌ها یک به ما به بدهکارند... 🔅 این روزها جای خالی است تا ببیند از دست عاشقان و دلداده های خلاص شدیم 🆔 @taalighat
💠 قسمت ششم ☘ آن شب اول حضور در درگیری‌ها باعث شد احساس کنم صحنه واقعا خالی است، نمی دانستم چرا ولی آنچه دیده بودم عدم حضور نیروهای نظامی و حتی بسیج و سپاه کف معرکه بود. هرچند گزارش من کاملا جزئی و محدود به همان مناطقی است که بودم. با این همه به قم برگشتم و به رفقا گفتم باید بیایید بریم تهران، اوضاع خرابه و باید در صحنه حضور داشت. ☘ هر روز عصر با جمعی از بچه‌ها می رفتیم تهران که شرح آن بماند... اما شب دوم با و حاج منصور شریفی حرکت کردیم. رسیدیم میدان 72 تن قم که سوار ماشین بشیم و بریم تهران که گفتند سپاه علی بن ابی طالب قم داره بسیجی ها رو جمع می‌کنه برای به تهران. ☘ رفتیم مقرّ و نشستیم آماده دسته بندی و اعزام... یک ساعتی گذشت دیدیم خبری نیست ولی باز صبر کردیم. یک مرتبه نگاه کردم دیدم با عصبانیت داره میره بیرون. 🔻 گفتم: حاج مهدی کجا؟ 🔻 گفت: اینا قصد ندارن فقط میخوان بچه‌ها رو دست به سر کنن کسی تهران نره، گفت و زد بیرون تا ماشین بگیره و بره تهران. ☘ من و حاج منصور بازم صبر کردیم ولی مهدی نه، وقتی دیدیم حرف مهدی درسته و اینجا سر کاریم ماهم زدیم بیرون و خودمون رو رسوندیم به مهدی. ☘ نکته جالب این بود: چهره مهدی دیدنی بود وقتی همه ش به جوش آمده بود و برافروخته شده بود و طاقت نداشت لحظه ای از دفاع از نظام و کوتاه بیاد. وقتی تشخیص داد باید برود، نکرد و رفت... 📌 ادامه خاطرات بماند برای وقتی دگر... 🆔 @taalighat
🔰️ چگونه باید مقام را ارج نهاد؟ 1⃣ عبور از تعاریف مدرن و توسعه دایره نخبگی: 🔻 ادبیات غرب زده با اسلوب مضیق و بسته‌ای نخبه را تعریف می‌کند به گونه‌ای که بسیاری از نخبگان واقعی از دایره نخبگی خارج می‌شوند و عده قلیلی باقی می مانند. حاج مهدی بی‌شک یک بود حتی اگر نداشته باشد و مقاله ISI ننوشته باشد. بی‌شک نخبه ای چندوجهی بود حتی اگر مدارک آکادمیک را نداشت. طی این همه سال چقدر از نخبگان واقعی را نادیده گرفته ایم فقط به این دلیل که تعریف درستی از نخبه نداشتیم. 🔻 در یکی از شهرستان ها، عالم جلیل القدری است که از محضر بزرگان بسیاری بهره برده و توشه ارزشمندی از علم و معرفت دارد. چندی پیش از او پرسیدند در علمیه شهر چه تدریس می‌فرمائید؟ فرمودند: به بنده اجازه تدریس نمی‌دهند چون ندارم!!! 🔻 بسیاری تنها به دلیل این دست از ها از دایره توجه بیرون اند. وقتی او را استاد نمی‌دانند، از بسیاری حمایت ها نیز محروم می‌شود با اینکه ده ها جلد کتاب داشته باشد. آیت‌الله سبحانی درباره یکی از همین علمای بلاد گفته بودند یکی از 10 متکلم بزرگ ایران است او نیز در منطقه خود به دلیل نداشتن شرایط ظاهری و صوری در حوزه علمیه مانده بود. 🆔 @taalighat
💢 در سوگ قدرناشناسی سرمایه‌ها و ظرفیت‌سوزی در حوزه (1) ☘ حوالی سال 93 بود که به همراه در آزمون ورودی مراکز و مؤسسات تخصصی حوزه شرکت کردیم و هر دو در مقطع سطح سه مرکز تخصصی آموزش حوزه قبول شدیم. هر چند حاج مهدی پرکشید و همیشه سر کلاس احساس نداشتنش آزارم می‌داد. ☘ روال آموزشي و تحصیلی در مؤسسه فلسفه بسیار عادی و بود. روزی سه تا درس و آخر ترم امتحان و نظارت بخش آموزش بر حضور و غیاب، بدون هرگونه کنش متمایز علمی و . ☘ تا اینکه در سال دوم برای درس (شواهد الربوبیه) استاد جوانی به‌نام حجت‌الاسلام شیخ مهدی استاد ما شد. ورود استاد منصوری به دوران تحصیلی ما، آغاز از علم آموزی بود. ☘ بر علوم معقول بسیار مسلط بود. بسیاری از عبارات بوعلی و ملاصدرا را از حفظ می‌خواند و به مکتب مشاء و اشراق و صدرا مسلط بود. هم فلسفه می‌دانست و هم عرفان و فقه و اصول ☘ دغدغه اصلی تربیت همه جانبه و رشد واقعی علمی طلاب بود. اینکه طلبه چند ترم درس بخواند و آخر کار بار علمی نداشته باشد و تنها دستاوردش نمره باشد را برنمی تابید. میخواست فیلسوف تربیت کند، طلبه‌ای که چند واحد فلسفه پاس کرده است. همین شد در بخشی از مؤسسه. ☘ طلبه‌ها با سر درس استاد منصوری حاضر می‌شدند و اشتیاق به علم آموزی بین بچه‌ها موج می‌زد. این اثر وجود یک استاد متمایز بود. 📌 و این شد مبدأ یک در مرکز تخصصی فلسفه اسلامی قم و انتصاب ... 🆔 @taalighat
📍این میدان جنگ، فرمانده ندارد... 🔻 سال 92 وقتی قرارداد خسارت بار بین ایران و 5 +1 بسته شد، هنوز کسی از اوج فاجعه خبردار نشده بود. وقتی فهمید چه اتفاقی افتاده فراخوان داد و چندتا دوره آموزشی برگزار کرد تا طلبه‌ها مسلط به محتوا شده و در دانشگاه‌ها و مساجد سخنرانی و روشنگری کنند. 🔻 تا جایی که وقتی خبر به معاون وزیر خارجه رسید، اومد قم با حاج مهدی و بچه‌هاش جلسه گذاشت، گفت میخوام ببینم اینا کی هستن، دوره آموزشی نقد ژنو گذاشتند. کار حاج مهدی توی اون مقطع، یک تمام عیار بود و کم‌کم فضای کشور رو متأثر کرد. 🔹🔹🔹🔹 🔻 امروز هزار برابر بیشتر جامعه نیازمند است. و حالا که نهادهای فرهنگی مسئول در خواب زمستانی به سر می برند، باید مثل حاج مهدی ها به دل صحنه زد. 🔻 امروز ، دبیرستان‌ها، بازداشتگاه‌ها همه نسلی از جوانان قابل تعامل و پر از ابهام و سوال دارند که کسی باید به با آن‌ها بنشیند. 🔻 مدیریت این صحنه‌ی آشفته و عملیات می‌خواهد مگر نمی‌بینید آن طرف چه انسجام و چه برنامه منظمی ترتیب داده‌اند؟ آقای کجایی؟ آقای دفتر تبلیغات کجایی؟ آقای معاونت تبلیغ حوزه کجایی؟ آقای در دانشگاه‌ها کجایی؟ آقای دانشجویی؟ فرمانده میدان این کیست؟ چرا همه در انفعال محض هستند؟ 🔻 آهای ، چرا دم انتخابات وسط میدان یقه پاره می‌کنید و امروز ساکتید؟ چرا بین نیستید؟ چرا با مردم حرف نمی‌زنید؟ گیرم دوتا فحش هم شنيديد، کم در آن ساختمان منشوری تکریم شدید، حالا دوتا فحش هم برای بخورید، به‌جایی برنمی‌خورد. 🔻حالا که میدان فرمانده ندارد، لشگر که هست... بسم‌الله... 🆔 @taalighat
📍نگاهی به نشست کانون دانش‌آموختگان معصومیه ♻️ امروز نشستی موسوم به دانش‌آموختگان در مدرسه معصومیه برگزار شد. راه‌اندازی قطعاً امری لازم، مفید و مؤثر است اما بشرطها و شروطها. شروطی که به‌نظر می‌رسد برگزارکنندگان به آن توجه نداشته‌اند. این مسیر بدون ملاحظات لازم به‌نتیجه نخواهد رسید. به برخی ملاحظات اشاره می‌کنم 1⃣ شروع ضعیف 🔻 کانون دانش‌آموختگان یعنی اتصال به سرمایه انسانی گسترده و فعال و نخبه هر محیط. با مراجعه به کانال کانون موسوم به دانش‌آموختگان می‌بینیم با کمتر 100 عضو مواجهیم. یعنی این روند آنقدر ضعیف بوده که حتی طلاب فعلی مرتبط با نیز از آن استقبال نکرده‌اند. متولیان عزیز امر باید بدانند هر اقدامی نیز به زمینه‌سازی لازم دارد و شروع ضعیف، آینده کار را با ابهام مواجه می‌کند. 2⃣ بزرگان، محور دعوت 🔻 پرورش دهنده انسان‌های بزرگی بوده است که بسیاری امروز در اثرگذارند. اولا با به میدان آمدن ایشان است که سایر دانش‌آموختگان انگیزه جمع شدن می یابند. ثانیا محور گردهم آمدن و محور دعوت باید بزرگان این امر و موجهین بین طلاب باشند. معصومیه در عین بزرگواری و نشاط جوانی اما به دلیل آن‌که در بین قدیمی‌های معصومیه شناخته‌شده نیست، نمی‌تواند باشد. هر چند حضور وی به‌عنوان جایگاه حقوقی لازم است اما محور کانون دانش‌آموختگان شخصیت‌های حقیقی اثرگذار هستند چرا که بحث اصلی اتصال به یک ظرفیت گسترده انسانی است. 3⃣ لزوم بهره‌مندی از تجارب گذشته 🔻 بیش از یک دهه پیش بود که در سال همایش‌های معصومیه نشستی بزرگ و باشکوه با عنوان کانون دانش‌آموختگان معصومیه با حضور بزرگان و قدیمی‌ها و جوانان و تازه واردهای مدرسه برگزار شد. دکتر سخنران مراسم بود و بعد تعدادی نامزد عضویت در شورای مرکزی شدند که همه از افراد شاخص و بزرگوار معصومیه اند. خب، دوستان بروند و ببینند آن تجارب و آن فعالیت‌ها به کجا رسید تا چرخ را از اول اختراع نکنند. 4⃣ در دوره جدید معصومیه 🔻 دوران جدید معصومیه برای بسیاری از بچه‌های قدیمی، بود. مدیریت موفق در یک محیط دارای پیشینه و تاریخ مدیریتی است که خود را به ریشه‌ها و پیشینه‌ها متصل کند. طی سال‌های اخیر مدیریت بزرگوار معصومیه حداقل در دایره ارتباط خودم با که از اعضای بالفعل کانون دانش‌آموختگان دوستان بیشتر هستند، حتی یک نفر هم سراغ ندارم که از سوی مدرسه از او دعوت شده باشد برای گفتگو، تجربه‌نگاری، همکاری و... البته امکان دارد در شعاع محدودی این اتفاق رخ داده باشد که خروجی آن تلقی انقطاع ارتباطی با و قدیمی است. 🔻 در معصومیه جدید حتی خبری از عکس عزیزان سابق معصومیه نیست و طلبه جدید نمی‌داند مثلا کیست!!! 5⃣ تدبیرهای لازم برای راه‌اندازی کانون 🔻 برای راه‌اندازی چنین سرمايه عظیمی نیاز به است. ایجاد حسن اعتماد، ارتباط گیری مستقیم با چهره‌های اصلی و اثرگذار معصومیه، دعوت های شبکه‌ای برگزاری جلسه اول با چهره‌های شاخص و ده‌ها مورد دیگر لازم است. از طرفی در جلسه اول به‌شدت جای سوال دارد. آیا سخنرانی مدیر جدید و برادر عزیز دیگر، برای دانش‌آموختگان انگیزه گردهم آمدن ایجاد می‌کنند؟ از طرفی نیز ! آیا این جلسه جای پیرامون کانون دانش‌آموختگان است یا بررسی حوادث اخیر؟ 🆔 @taalighat
چند خط برای دل خودم... 🔻 رهایمان نمی‌کند. منتظر بهانه‌ایم تا بزنیم زیر گریه. گریه برای رفتن یاران، گریه برای ماندن خودمان، گریه از دست غربت، گریه برای حال و روز بدی که داریم و دستان خالی مان... در ذهنم مرور می‌شود... 🔻 سال 94، حوالی ساعت 6 یا 7 صبح بود. دوست بزرگواری پشت هم زنگ می‌زد و من هم حوصله جواب دادن نداشتم. پیام داد کار واجب دارم، گوشی را برداشتم. گفت: از خبر داری؟ اول صبح دنبال حاج مهدی بودن نگرانم کرد. توی دلم گفتم یا علی... حاجی رو دستگیر کردن! (بحبوحه فعالیت حاجی در نقد مذاکرات هسته‌ای و تهدیدها بود) گفتم آره خبر دارم، دیروز قرار بود بره کردستان، آخر شب هم ی ایمیل زد. حالا چی شده؟ گفت: حاجی تصادف کرده. ی نفس عمیق کشیدم. کلی خوشحال شدم. باخودم گفتم خب، حالا همین که بحث امنیتی نیست خوبه، تصادف که پیش میاد. گفتم خب حالا حالش چطوره؟ مکث کرد سکوت کرد خیلی آرام گفت: تموم کرده... پاهام سست شد... گوشی تو دستم لرزید... نفسم بند اومد... بی اختیار رو زمین نشستم... سعی کردم فقط آروم آروم گریه کنم کسی بیدار نشه... 🔻 خبر تصادف و فوت محمدحسین فرج نژاد هم که بماند... بعد از کلی خاطرات خوب بعد از خاطره سفری که با خانواده به همدان آمدند و چند روزی باهم بوديم یاد آن همه غیرت و انرژی و شور و حرارت. یاد لبخند و لهجه شیرینش.. یاد آن وجود پر از شوق جهاد... مغزم را به درد می‌آورد... حالا رفته... 🔻 حالا 27 بهمن 1401، صبح بود، سبحان زنگ زد. گفت حاج آقا خبر رو شنیدید؟ گفتم کدوم خبر؟ گفت: سید مصطفی مدرسی؟ یاد یکی از شاگردام افتادم. گفتم سید محمد مدرسی رو میگی؟ داماد شد بالاخره؟ گفت: نه حاج آقا ! اون اصرار می‌کرد و من اصلاً آمادگی شنیدن خبر بد درباره سیدمصطفی رو نداشتم. گفت: سید دیشب تصادف کرده... واااااااااای خدایا دوباره خبر رفتن یک رفیق... خبر حاج مهدی ما رو بیچاره کرد خبر فرج نژاد حسرت به دلمون گذاشت حالا خبر ... 🔻 وقتی خبر اومد تا روزها حسرتم این بود که کاش آخرین بار محکمِ محکمِ محکم تو بغل می‌گرفتمش... حالا حسرت می‌خوردم آخرین بار که با سید بودم چرا پای درد دلش ننشستم... بیشتر کنارش نبودم... 🔻 این روزها غصه و داغ و رو تو دلم تازه کرد.. داغ رفیق و برادر سخته... 🆔 @taalighat
تعلیقات
❇️ مطالب مرتبط با #حاج_مهدی_مطلبی 🔻🔻 🔹 توصیف حاج مهدی https://eitaa.com/taalighat/34 🔹 نیت خالص ht
🔻 چندخط برای حاج مهدی عزیز... ☘ در دو هفته اخیر دو مجلس یادبود برای در قم و تهران برگزار شد. در تهران به‌همت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و با حضور دکتر سعید جلیلی و در قم به‌همت کانون دانش‌آموختگان معصومیه و با حضور استاد فلاح شیروانی. به‌نوبه خود ممنون همت و لطف هر دو مجموعه هستم که یاد برادر عزیزمان زنده کردند. چند جمله‌ای نیز بنده درباره حاج مهدی گفتم که بخشی از آن را می‌نویسم. 🔹 شهید... ☘ زیباترین جمله درباره حاج مهدی را حاج آقا مدیر سابق معصومیه گفتند: اگر در دوران دفاع مقدس بود، حتماً می‌شد. 🔹 اهل اقدام و کنش فعالانه ☘ امروز بین برخی از انقلابی‌ها نق زدن، انتقاد کردن و بسنده کردن به انتقاد به‌عنوان عمل به تکلیف انقلابی مد شده است. اما حاج مهدی در برابر کاستی‌ها اهل اکتفا به انتقاد نبود بلکه اهل بود. ضعف و نقص را می‌شناخت، مطالعه می‌کرد و برای حل آن چاره‌جویی می‌کرد. مانند کاری که در بحث انجام داد. حاج مهدی هم می‌توانست یک گوشه بنشیند و فقط غر بزند، اما ایستاد، در وسط صحنه، با مطالعه، با تحقیق و با اشراف... و اقدام او شد یک گره‌گشایی بزرگ از صحنه... 🔹 سردار جنگ فرهنگی ☘ حاج مهدی یک سردار بود. کسی‌که هم صحنه جنگ را رصد می‌کرد، هم عملیات طراحی می‌کرد، هم نیروها را به‌خط می‌کرد، هم عملیات را فرماندهی. توان سازماندهی داشت و بچه‌ها او را مثل یک فرمانده دوست داشتند و تبعیت می‌کردند. 🔹 وظیفه‌مداری ☘ حاج مهدی دنبال بود، نه تفریح. واقعاً دغدغه‌ی این را داشت که الان باید کجای صحنه بایستم. اگر به تکلیف می‌رسید با همه وجود به خط می‌زد حتی اگر تنها بود، حتی اگر خطر داشت. خطر را به جان می‌خرید اما بار را از زمین برمی‌داشت. ادامه دارد... 🆔 @taalighat
تعلیقات
#حاج_مهدی_مطلبی 🔻 چندخط برای حاج مهدی عزیز... ☘ در دو هفته اخیر دو مجلس یادبود برای #حاج_مهدی_مطل
🔻 چندخط برای حاج مهدی عزیز 🔹 تکیه‌گاه ☘ کسی‌که خوب رشد می‌کند و شانه‌های مستحکم پیدا می‌کند، چون درختی تنومد تکیه‌گاه دیگران می‌شود. حتی گاهی از حاج آقا می‌شنیدیم که می‌گفت من به تکیه می‌کنم. برای رفقایش هم تکیه‌گاه بود. 🔹 شهرت گریزی ☘ حاج مهدی کتاب نقد و بررسی ژنو را نوشت اما هیج جای آن اسمی از او نبود. حاج مهدی یک سایت بزرگ در سطح ملی راه‌اندازی کرد باعنوان پایگاه اشعار آیینی حسینیه که به‌مرور تبدیل به یک مرجعیت در بحث در کشور شد اما اسمی از او نبود. اساساً حاج مهدی هيچ‌وقت دنبال دیده‌شدن نبود. 🔹 اهل اتقان در اقدام ☘ وقتی کاری را حاج مهدی به‌دست می‌گرفت، انسان خیالش راحت بود این کار به بهترین نحو ممکن انجام خواهد شد. واقعاً دغدغه نداشتیم دیگر. حاج مهدی در عین اینکه اهل اقدام بود، اهل اتقان در اقدام هم بود. کار تمییز فرهنگی از آب درمی آورد. 🔹 تربیت با شهدا ☘ حاج مهدی را با شهدا می‌شناختند. مسئول واحد شهدای معصومیه بود. با زنده کردن یاد شهدا بستری برای رشد و تربیت بچه‌ها فراهم کرده بود. ☘ ذائقه حاج مهدی به کارهای کوچک راضی نمی‌شد. وقتی برای شهدا هم کار می‌کرد کار بزرگ از آب درمی‌آورد. چندین گرفت که در همه قم صدا کرد و با استقبال شدید مردم و طلاب مواجه شد. یادواره شهید عماد مغنیه یادواره شهید نواب صفوی یادواره شهید حسن باقری یادواره حاج احمد متوسلیان یادواره شهیدای مقاومت لبنان 🆔 @taalighat
تعلیقات
#حاج_مهدی_مطلبی 🔻 چندخط برای حاج مهدی عزیز 🔹 تکیه‌گاه ☘ کسی‌که خوب رشد می‌کند و شانه‌های مستحکم پ
لزوم حراست از هویت مدارس انقلابی حوزه 🔹 حوزه و هویت 🔻 مدارس علمیه اگر فقط به ساختمان‌های آن‌ها شناخته شوند چیزی بیشتر از چند دیوار و اتاق ندارند. حوزه‌ها در طول تاريخ به هویت خاص خود شناخته می‌شدند. مدرسه به‌نوعی نماد در قم بود. هویت ممتاز او حتی در خارج از کشور زبانزد بود. 🔻 مراکز علمی بزرگ دنیا به‌عنوان یک امر حیاتی و راهبردی از خود حراست می‌کنند. چرا که آن هویت تاریخی، اعتبار اجتماعی و زمینه آن مرکز را به‌وجود می‌آورد. هنوز در دنیا آکسفورد و هاروارد را به‌عنوان مراکز علمی خاص و معتبر می‌شناسند. 🔹 فیضیه انقلاب 🔻 اگر مدرسه فیضیه قبل از انقلاب مدار تربیت طلاب خاص در حوزه بود، معصومیه را می‌توان فیضیه عصر انقلاب حوزه دانست که منبع فیض برای حوزه و انقلاب شده بود. به‌خاطر تربیت انسان‌های بزرگ و کنشگر و دغدغه‌مند. 🔹 عناصر هویت‌ساز 🔻 معصومیه با انسان‌های مؤثر در معصومیه بود که این‌گونه شد. معصومیه با جو حاکم، زیست‌جهان متفاوت، مکتب علمی و تربیتی انقلاب گرای خود بود که معصومیه شده بود. جایی که از همه چیز مهمتر در آن بود. انقلاب! محور اقدام، محور تحصیل، محور تخصص، محور کنش بود. و انقلاب همه مدار حیات طلبه بود. 🔹 حاج مهدی و هویت معصومیه 🔻 امثال حاج مهدی مطلبی و سیدمصطفی مدرس مصلی و... هویت معصومیه اند که بايد به آن‌ها افتخار کرد و معصومیه را با آن‌ها به طلاب و جامعه معرفی کرد. عکس این‌ها، یادنامه این‌ها، ده‌ها قاب خاطره و سخن درباره این‌ها باید در بین باشد تا طلبه بداند کجا قدم نهاده است. معصومیه باید عناصر هويتی خود را حراست کند و فرياد بزند. 🆔 @taalighat
📚مروری بر آثار منتشره از سه جوان مومن انقلابی 🔰در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، مروری داریم بر آثار منتشر شده از سه دوست عزیز و بزرگوارمان که در بین ما نیستند اما یاد و خاطرشان پابرجاست. 📚معرفی تالیفات 📕بچه های محله تو و من(مجموعه خاطرات دفاع مقدس بیان شده در جلسات هفتگی شبی با شهدا در مدرسه معصومیه) B2n.ir/e23142 📗راز آنچه مرقوم داشته اند(نقد و بررسی توافق ژنو) B2n.ir/a23886 📘عقب نشینی ممنوع(بیانات مقام معظم رهبری درباره مذاکرات‌هسته‌ای دولت‌یازدهم) B2n.ir/s50943 📚معرفی کتابهایی از 📚حکمرانی نوین؛ کنکاشی پیرامون هویت و کارکرد حلقه های میانی مهدی افراز کنجین و ( مصلی ) پژوهشکده باقرالعلوم 📕جلد اول: مجموعه گفتگوها پیرامون هویت و کارکرد حلقه های میانی B2n.ir/a35938 📗جلد دوم: صورت بندی دیدگاه جمعی از اندیشه ورزان انقلاب اسلامی پیرامون هویت و کارکرد حلقه های میانی B2n.ir/q13186 📚معرفی کتابهای منتشرشده از 📙اسطوره های صهیونیستی در سینما انتشارات هلال B2n.ir/k97684 📘دین در سینمای شرق و غرب مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما B2n.ir/r06763 📗فرقه ها، عرفان واره ها و مکاتب صهیونیستی مهدی دهنوی زیرنظر ( ) انتشارات تسنیم اندیشه B2n.ir/r94255 📕تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی در سینما رفیع الدین اسماعیلی و ( ) انتشارات دانشگاه جامع امام حسین ع B2n.ir/q07911 📙 دین، انیمیشن و سبک زندگی (بررسی انتقادی مهم ترین رویکردهای فرهنگی، صنعت پویانمایی در غرب و شرق-انتشارات جمکران) B2n.ir/z02903 🔻کتابی در وصف : مردی که تعطیلی نداشت محسن مومنی انتشارات شهید کاظمی B2n.ir/x33773 📕آخرین تالیف محمدحسین فرج نژاد اقتصاد صهیونیسم موسسه مطالعات و بررسی های راهبردی بعثت B2n.ir/m51461 🆔@taalighat
🖤 24 خردادماه سالگرد عروج برادر عزیزمان حاج مهدی مطلبی است. دلتنگ حاج مهدی و خسته از روزگار... 🔻 چندمطلب درباره حاج مهدی: 🔹 توصیف حاج مهدی https://eitaa.com/taalighat/34 🔹 نیت خالص https://eitaa.com/taalighat/35 🔹 تکیه‌گاه https://eitaa.com/taalighat/37 🔹 واحد شهدا https://eitaa.com/taalighat/90 🔹 آخرین تصویر https://eitaa.com/taalighat/173 🔹 چند خط برای حاج مهدی عزیز https://eitaa.com/taalighat/1014 https://eitaa.com/taalighat/1015 🖤شادی روحش صلوات... 🆔@taalighat