#خاطره 1
#حاج_مهدی_مطلبی
#نیت_خالص
🔸🔹 یک روز خیلی کلافه بودم باید در مورد موضوع مهمی #تصمیم می گرفتم ولی تردید اجازه نمی داد. نیاز به کمک داشتم.
🔻🔻 گوشی رو برداشتم زنگ زدم به #حاج_مهدی، گفتم مهدی ببین من نیاز دارم تو بهم بگی حسین برو این کار رو انجام بده، تردید نکن، محکم قدم بردار...
🔆 تو پرانتز بگم، مهدی اینقدر برای ما مهم و نفسش اثرگذار بود که چنین خواسته ای میشد ازش داشت.
🔹🔸 منتظر بودم مهدی شروع کنه به نصیحت و تلنگر زدن، ولی گفت: حسین گوشی رو قطع کن من خودم تا چند دقیقه دیگه زنگ میزنم.
🔻🔻 چند دقیقه بعد زنگ زد، حرفی که باید میزد رو زد. منم آروم شدم. ولی برام سوال بود چرا همون موقع این را نگفت!!!
🔸🔹 گفتم مهدی چرا همون موقع نگفتی و قطع کردی؟ گفت: اون موقع نمی تونستم طوری بگم که اثر داشته باشه، رفتم دو رکعت نماز خوندم از خدا خواستم بتونم با #نیت_خالص بهت بگم...
🆔 @taalighat
#خاطره 2
#حاج_مهدی_مطلبی
#تکیه_گاه
🔻🔻 از سال 84 با مهدی هم درس و هم کلاس بودیم. رفته رفته رفاقت مان بیشتر شد تا جایی که مهدی از یک جا به بعد شده بود واقعا برادر بزرگ تر و یک #تکیه_گاه.
🔸🔹 خیلی ها در مشکلات سراغ #حاج_مهدی می آمدند. طوری با همه وجود، با مهربانی، بدون منت و توقع دنبال حل مشکلات بچه ها بود که همه با خیال راحت سراغش می آمدند. مهدی هم از هیچ کمکی دریغ نمی کرد.
🔻🔻 یکبار گرفتار مشکل پیچیده ای شده بودم و تنها چاره را توسل به #امام_رضا ع دیدم. مهدی از مشکل خبر داشت، چهارشنبه عصر ساکش را بست گفت: پاشو بریم #مشهد.
🔸🔹 چهارشنبه عصر حرکت کردیم و جمعه عصر برگشتیم که شنبه صبح سر کلاس باشیم. اما مهدی وقتی دید رفیقش گرفتار مشکل است و نیاز به #زیارت دارد همراه او شد تا با همراهی اش کمک کند مشکلی حل شود.
🔻🔻 مهدی واقعا #تکیه_گاه بود. از وقتی که رفته خیلی ها با همه وجود #نبودنش را حس می کنند.
🔹 حال بدی است وقتی تکیه گاهت را از دست میدی...
🆔 @taalighat
#خاطره 5
#حاج_قربی
#کربلا
♻️ اولین باری بود که میخواستم به #کربلا مشرف بشم. خیلی سخت بود. سفر به جایی که هم عاشقش هستی و هم خودت رو لایقش نمیدونی. با افراد مختلفی از اساتید و بزرگان صحبت کردم و راهنمایی خواستم که #ادب_زیارت رو یاد بگیرم.
♻️ در این بین یاد #حاج_قربی افتادم. زنگ زدم گفتم حاجی میخوام برم کربلا چی کنم. حاجی اسم کربلا میشنید گریه می کرد.
خیلی چیزها گفت و حال من رو منقلب کرد تا اینکه فرمود: رسیدی اونجا بگو:
#ارادة_ربی_فی_مقادیر_أمورها_تهبط_إلیکم_و_تصدر_من_بیوتکم.
💢 ترجمه: خواست و مشیت الهی در مقدرات امور بر شما نازل می شود و از خانه های (به واسطه ی) شما صادر می شود. ( شما مجرای فیوضات الهی هستید)
🔹🔸 حاجی باور داشت امام #همه_کاره_عالم است و با این نگاه بود که میشد #زیارت_بامعرفت رفت.
🔻🔻 احساس کردم نگاهم رو تغییر داد. ارتقا داد. حالا بهتر میفهمم کجا دارم میرم. چون این عبارت رو با همه ایمانش گفت، وجودم و قلبم رو متأثر کرد. حس کردم هیچ کسی اینطور #کربلا رفتن رو بهم یاد نداد که حاجی یاد داد.
@taalighat
#آیت_الله_فاضلیان
#خاطره
#جبهه
🔰 در( منطقه عملیاتی مرصاد) چشمم به حاجآقا رضا #فاضلیان خورد. او با پسرش حجتالاسلام سید حسن فاضلیان از ملایر آمده بودند و از ماجرا خبر داشتند.
🔰 گفتم: حاجآقا، ماندن شما اینجا به صلاح نیست باید برگردید. معلوم نیست امشب و فردا چه اتفاقی بیفتد.» هر چه اصرار کردم حاجآقا نمیپذیرفت و میگفت میخواهم کنار #بسیجی ها باشم. وقتی همه راهها را رفتم دست آخر به آموزههای اعتقادی متوسل شدم و گفتم: حاجآقا خود شما به ما یاد دادهاید در جبهه حرف فرمانده، حکم شرعی را دارد. اینجا من فرماندهام و به شما تکلیف میکنم که برگردید.»
🔰 این را که گفتم حاجآقا رضا قبول کرد و برگشت، اما پسرش حاج حسن ماند و تا سه روز پا به پای بچهها آمد و جنگید.
(سُلگی، حاج میرزا محمد، آب هرگز نمیمیرد، خدا با ما بود، صفحات ۶۹۳ تا ۶۹۷)
#آیت_الله_فاضلیان
#جبهه
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/taalighat
#آیت_الله_فاضلیان
#خاطره
🔸🔹 برای ثبت خاطرات مرحوم آیت الله تالهی به فردی به نام حجت الاسلام و المسلمین #حاتمی زنجانی برخورد کردم که دهه 40 شمسی نزد آیت الله #آخوند ملاعلی همدانی و مرحوم آیت الله #تالهی در همدان تحصیل می کرده است.
🔸🔹 آدرس منزلش را پیدا کردم و قراری گذاشتم و یک روز عصر، تهران در منزل ایشان جلسه گفتگویی داشتیم.
خاطرات مفصلی از آیت الله تالهی، آیت الله آخوند و... گفت. پرسیدم بازهم خاطره ای دارید؟
🔸🔹 گفت حاج آقا رضا #فاضلیان آن زمان طلبه جوانی بود و شب ها شاید زودتر از همه برای #نماز_شب در مسجد مدرسه حاضر می شد. بعد چند نکته درباره ایت الله فاضلیان گفت و تعبیری آورد که خیلی برای من عجیب بود:
🔸🔹 گفت حاج آقا رضا بین طلبه ها معروف بود به #سید_رضا_مقدس آنقدر که اهل رعایت و تقوا و احتیاط بود او را به تقدس و پاکی می شناختند.
🔸🔹 همچنین گفت: حاج آقا رضا مثل خیلی از ماها طلبه جوانی بود ولی با این حال اقامه جماعت داشت و برخی مقید بودند در #نماز_جماعت ایشان شرکت کنند... آنقدر که نمازش حال و هوای خاصی داشت.
🔰️ یک انسان به چه حدی از پاکی و تقوا و مقبولیت می رسد که حتی در سن کم، همه گرد شمع وجودش پروانه می شوند. خدایش بیامرزد و با اولیای الهی محشور گرداند.
https://eitaa.com/taalighat
#آیت_الله_فاضلیان
#خاطره
🔰 11 سال پیش همراه پدرم، برای پرداخت خمس خدمت آیت الله #فاضلیان رسیدیم. ابوی از ایشان پرسید آقا زاده قصد ورود به #حوزه دارند آیا استخاره لازم هست یا نه؟
🔰 چند لحظه تامل کردند بعد فرمودند: رفتن به #لشکر_امام_حسین علیه السلام نیاز به استخاره ندارد بعد حالت #بغض به ایشان دست داد و فرمودند: #امام_عصر_تنهاست، و با همان حالت بغض 3 بار این جمله را تکرار کردند...
(خاطره از برادر گرامی آقای امین اسلامیان)
https://eitaa.com/taalighat
#از_معصومیه_ای_که_بود
#بخش_دوازدهم
#بخش_باهنر
🔸🔹 #معصومیه، مدرسه بزرگی است، ساختمان های متعددی دارد و هر کدام را به نام عالم و بزرگی نامگذاری کرده اند، #بخش_باهنر پیش از #دانشجویی شدن، پذیرای طلاب سطح 2 بود، اما با افزایش حجم ورودی طلاب لیسانسه به مدرسه این بخش مختص طلاب لیسانسه شد.
🔸🔹 کوچک بودن بخش و صفای بچه ها باعث شده بود تا جو #صمیمیت خاصی بین رفقا شکل بگیرد . بیشتر بچه ها به اتاقهای همدیگر رفت و آمد داشتند و ناهار یا شام مهمان سفره های ساده و بی ریای اتاق دوستانشان بودند.
🔸🔹 با وجود آنکه مدرسه برای خودش هیئتی داشت اما رفقا تصمیم گرفتند تا #هیئت عاشورائیان را در بخش تاسیس کنند. مراسم هیئت عموما داخل راهرو بخش برگزار می شد. دوستان اتاق مطالعه را هم بنام #حسینیه شهید علمدار نامگذاری کردند و بعضا مراسم هیئت آنجا هم برگزار می شد.
🔸🔹 یکی از شلوغ ترین اتاقها #اتاق_مطالعه بزرگی بود که بعلت شمالی بودن در پاییز و زمستان خیلی سرد بود . اتاق مطالعه در دل شبهای سرد پاییز و زمستان حتی نیمه های شب به نور #مناجات بچه ها روشن می شد و چند نفری از بچه ها که نمی خواستند صدای مناجات هم اتاقی ها را اذیت کند در اتاق مطالعه به مناجات و نماز شب مشغول بودند.
🔸🔹 یکی از نکات جالبی که از این بخش مدرسه شروع شد فروش عطر بدون حضور فروشنده بود. یکی از دوستان شیشه های عطر را داخل مقوایی قرار داده بود و کارتنی را کنارش گذاشته بود تا دوستان وجه عطر را داخلش بیندازند. فروشنده نبود اما خدا حاضر بود....آنچه که برای بعضی جزو آرزوها و ایده آلهاست در معصومیه دیدیم.
🔸🔹 بر خلاف #دانشگاه که سر شستن ظرف دعوا بود، اینجا طلاب برادرانه ظرفها را می شستند. تقسیم بندی ای در کار نبود ولی رفقا هوای همدیگر را داشتند و بعضا برای شستن ظرف از همدیگر سبقت می گرفتند.
💢 جالب اینکه یکی از دوستان که برای ثبت نام دانشگاه مهمان ما شده بود با دیدن این صحنه ها از رفتن به دانشگاه پشیمان شد و رفت دنبال ثبتنام حوزه.
🔰️ (متن و #خاطره از برادر عزیز و فاضلم جناب حجت الاسلام محمد یوسفعلی تبار)
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#حاج_مهدی_مطلبی
#آخرین_تصویر
#مجاهدت
#خاطره 3
💢 آخرین تصویر من از #حاج_مهدی
🌿 تازه از نماز جماعت مسجد رفعت بیرون آمده بودم. بیرون مسجد، سر کوچه منتظر خانمم بودم تا کلاسش در موسسه نورالزهرا تمام شود، که طلبه ی موتورسواری جلوی پایم تر مز زد. #حاج_مهدی بود، بعد مدتها می دیدمش.
🌿 خیلی گرم با هم احوالپرسی می کردیم که چشمم به #چشماش افتاد. #خستگی خودش را از تو چشماش نشان می داد، بس که خسته بود چشماش یه #کاسه_خون بود.
🌿 خواستم سوال کنم اما پشیمان شدم، می دانستم که این چشمها در اثر کار برای خدا و بیخوابی شده یک کاسه خون. خداحافظی کرد و رفت و این شد #آخرین_قاب تصویر من از حاج مهدی.
(خاطره از برادر عزیزم محمد آقای یوسفعلی تبار)
🔰️ #پی_نوشت:
حاج مهدی از سال 92 و بعد از امضای توافقنامه ننگین #ژنو تقریبا شب و روزش رو وقف نقد و بررسی و روشنگری پیرامون مسئله #هسته_ای کرد. محمدجان تو اون یک قاب رو دیدی، من دو سال مداوم مهدی رو تو این حال و هوا دیدم.
امثال حاج مهدی با همه وجود ایستادند تا عده ای چوب حراج به منافع مملکت نزنند، حالا دوباره #هوس_مذاکره_با_شیطان به سرشون زده.
☘ بنا بر روايت، مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه، حالا اگه کسی دوبار گزیده شد، نتیجه چی میشه...؟ جواب با شما....
#هوس_مذاکره
#عاشقان_برجام
#خسارت_محض
@taalighat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
هدایت شده از تعلیقات
#خاطره 1
#دکتر_آقاتهرانی
#درس_اخلاق_با_نماز
♻️ زمان حضور حاج آقا در مدرسه خیلی کوتاه بود ولی همین مقدار کم کافی بود تا بچه ها به لحاظ معنوی شارژ شوند. حاج آقا از لحظه ورود به مسجد اذان و اقامه گفتن را شروع می کرد، به سجاده که می رسید تحت الحنک رو باز می کرد و می گفت: الله اکبر...
💢 الله اکبر که می گفت انگار واقعا #وارد_نماز می شدیم... همه...
♻️ #نماز_حاج_آقا_درس_اخلاق_بود. همه انتظار می کشیدیم تا مغرب شود و وقت نماز. حاج آقا آنچنان نماز را با همه وجود و حضور می خواندند که #لذت_نماز را در کام خود حس می کردیم و با آیه آیه ای که می خواندند اوج می گرفتیم.
🔻🔻 بسیاری از مواقع در نماز سوره "اذا زلزلت" و "القارعه" می خواندند، وقتی به این آیات می رسیدند که:
"و من یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره"
"و اما من خفت موازینه فأمه هاویه"
⛈🌨 همه وجودمان را #انکسار فرامیگرفت و گویی خود را در محضر حقیقت آیات می دیدیم، #بغض حاج آقا هنگام قرائت این آیات و مکث ممتد ایشان در این لحظات همه را به تنبه وا میداشت و #بغض را در گلوی همه می نشاند.
♻️ ما با نمازهای حاج آقا بود که این آیات را تازه درک کردیم و معنای آن ها را با همه وجود لمس کردیم.
واقعا #نماز_حاج_آقا_درس_اخلاق_بود. بعد نماز احساس می کردیم چقدر آرامش گرفته ایم، چقدر خدا را و گفتگو با او را دوست داریم...
@yadhaa
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7
#خاطره
#اخلاق_انتخاباتی
☘ سال 92 بود، ایام انتخابات ریاست جمهوری. ما طرفدارا دکتر #جلیلی بودیم و برادر عزیزی از دوستان طرفدار آقای #قالیباف.
☘ شاید هر روز بحث و گفتگو و مذاکره داشتیم. گاهی بحث آنقدر داغ و چالشی میشد که به #فریاد کشیدن هم می رسید. اگر کسی از بیرون شاهد این نوع بحث کردن بود با خود میگفت الان است که دست به یقه شوند. يعنی اینقدر جدی بحث میکردیم.
☘ #وقت_نماز شد و اذان گفتند. آن برادر عزیز جلو ایستاد و من هم اقتدا کردم و باهم #نمازجماعت خواندیم. چون میدانستم نه از روی #تعصب که از روی دغدغه مندی به این نتیجه رسیده است. الان هم در عین وجود اختلاف نظر و سلیقه، چیزی از #رفاقت و همکاری مان برای اهداف انقلاب کم نشده.
☘ رفقا بحث و اختلاف نظر سیاسی و دعوای بین #رئیسی و #جلیلی باعث نشود همدیگر را تکفیر کنیم و قلب هایمان دچار کدورت نسبت به هم شود. شنبه 29 خرداد رئیس جمهور ایران مشخص میشود و ما می مانیم و آرمان های انقلاب و جبهه ای متشتت.
☘ برای آینده انقلاب باید برادری هایمان پابرجا بماند و این رخدادهای زودگذر رخنه ای در آن ایجاد نکند. تقویت و استحکام و یکپارچگی #جبهه_انقلاب را فدای اختلافات زودگذر نکنیم.
☘ به اختلاف سلایق هم احترام بگذاریم و برای ادامه خدمت همه جانبه به انقلاب برادری مان را تقویت کنیم.
#انتخابات1400
#اخلاق_انتخاباتی
#جبهه_انقلاب
#احترام_به_سلایق_همدیگر
#حفظ_برادری_انقلابی
🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره_دهم #حاج_قربی 🔻 دغدغهی مردم، توسل برای مردم ☘ یکی از برجسته ترین ویژگیهای #حاج_قربی دغدغ
#خاطره 11
#حاج_قربی
🔻 مبادا امیدش به اهل دین ناامید شود...
☘ معمولاً افرادی که روی چرخ و گاری میوه میفروشند و دستفروشان مکانهایی را انتخاب میکنند که فروش بهتری داشته باشند. یکی از این محلها #مسجد است.
☘ یک روز #حاج_قربی بعد از نماز از مسجد بیرون آمد، دید کسی بساط میوه پهن کرده، همه بار میوهفروش را خرید.
☘ گفته بود: این آدم با #امید دم مسجد بساط کرده، این فرد به اهل مسجد امید بسته که از آنها خیر به او برسد، مدتی گذشت دیدم کسی از او خریدی نکرد، بار او را خریدم امیدش به #اهل_دین ناامید نشود. او با امید اینجا آمده... اگر امروز چیزی نصیبش نمیشد شاید با خودش میگفت از این مسجدی ها هم خیری به ما نرسید.
🆔 @taalighat
#خاطره 13
#حاج_قربی
#آیتالله_ناصری
☘ برخی از علما و بزرگان و اهل معنا توجه ویژهای به مرحوم #حاج_قربی داشتند. چرا که:
قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری
☘ رفیقی تعریف میکرد: روزی در حرم مطهر امام رضا علیه السلام آیتالله #ناصری در حال حرکت بودند و جوانان و مریدان گرداگرد وجود مبارک این عالم عارف جمع، ناگهان از طرف مقابل #حاج_قربی رسید و چشم آیتالله ناصری به حاجی افتاد...
☘ آیتالله ناصری خطاب به اطرافیان شان فرمودند: این آقا مورد توجه حضرت صاحب الزمان عج است...
🆔 @taalighat
تعلیقات
#حاج_قربی ☘ اولین باری بود که میخواستم به #کربلا مشرف شوم. سالها فراق و لحظههای وصال، برای یک کر
#خاطره 14
#حاج_قربی
☘ #حاج_قربی اهل ادب بود. ادب و آداب نوکری را خوب میدانست و خوب یاد میداد.
☘ بسیار حساس بود که درباره #زیارت از چه تعبیری استفاده میشود.
🔻 اگر کسی میگفت حاجی میخوام برم کربلا...
🔻 میفرمود: #مشرف میشی، بگو میخوام #مشرف بشم.
☘ حاجی #مقام_امام و ادب محضر امام را خوب میدانست. کسی که نمیداند حرم چیست و چه جایگاهی دارد حتی در کلام ظاهری هم دقت نمیکند ولی حاجی میدانست کجا میرود و این رفت و آمدها همه حساب و کتاب دارد...
از خدا جوئیم توفیق ادب
بیادب محروم شد از لطف رب
🆔 @taalighat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطره 15
#حاج_قربی
❇️ یادِ حاج مهدی رسولی از #حاج_قربی در برنامه حسینیه معلی شبکه سه
#حاج_مهدی_رسولی
#حاج_اصغر_زنجانی
🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 14 #حاج_قربی ☘ #حاج_قربی اهل ادب بود. ادب و آداب نوکری را خوب میدانست و خوب یاد میداد. ☘
#خاطره 16
#حاج_قربی
🔻 تقید به بسمالله
☘ پدرم برای شروع هر کاری مقید بود (بسمالله الرحمن الرحیم) بگوید. حتی در جزئی ترین کارها مثل لباس پوشیدن. وقتی لباس میپوشید، جوراب میپوشید، درب خانه را باز میکرد، داخل ماشین مینشست، برای هر کدام جدا جدا #بسمالله میگفت. دائم ذکر خدا بر لب داشت.
🔻 بیمه اهلبیت
☘ پدر میگفت: در تمام گریهها و نالههایی که برای اهلبیت داشتم، شما بچهها را شریک کردم. شما #بیمه_اهلبیت هستید.
☘ شاید بههمین خاطر بود که هر موقع مریض میشدیم بسیار کم پیش میآمد که دکتر برویم. خودش برایمان #حمد میخواند و دعا میکرد، امکان نداشت خوب نشویم.
📌 بهنقل از سرکار خانم ارغوان
🆔@taalighat
تعلیقات
#خاطره 16 #حاج_قربی 🔻 تقید به بسمالله ☘ پدرم برای شروع هر کاری مقید بود (بسمالله الرحمن الرحیم
#خاطره 17
#حاج_قربی
🔻 امیدوار به دعای بچهها
☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم #حاج_قربی دوستی با بچه ها بود. اینقدر بچه های ما رو دوست داشت که تمام بچه ها عاشقش بودند. گاهی با بچهها توپ بازی میکرد.
☘ هر وقت #زیارت مشرف میشد، اول برای بچهها #سوغات میآورد. میگفت اینها خوشحال میشن اثر داره. چون بیگناه هستند میگن خدایا حاج بابا بازم بره #زیارت برای ما سوغاتی بیاره، دعای بچهها اجابت میشه.
📌 بهنقل از سرکار خانم ارغوان
🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 17 #حاج_قربی 🔻 امیدوار به دعای بچهها ☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم #حاج_قربی دوستی با
#خاطره 18
#حاج_قربی
🔻 ارتباط قلبی با امام زمان عج
☘ #حاج_قربی ارتباط قلبی زیادی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشت. این ارادت و ارتباط قلبی قابل درک بود.
☘ هر وقت گرفتار میشد و مشکلی برایش پیش میآمد، میرفت داخل حیاط دستهایش رو بالا میبرد. اینقدر حرف میزد و درد و دل میکرد انگار با #امام_زمان عج ارتباط قلبی برقرار میکرد. بعد از چند دقیقه ساکت میشد، دوباره شروع میکرد به صحبت کردن. انگار داره به حرف مخاطبش گوش میکنه. این حالتی زیاد دیده بودیمش.
☘ بعد دستش رو به حالت خداحافظی تکان میداد و میآمد داخل خونه. غیر ممکن بود اون مشکل حل نشه.
📌 بهنقل از سرکار خانم ارغوان
🆔@taalighat
#خاطره 19
#حاج_قربی
🔻 زمزمه روزانه
☘ مرحوم حاج قربی برخی اشعار رو زیاد میخواند و زیر لب زمزمه میکرد. در طول روز دلش حسینیهای بود برای خودش. یکی از اون اشعار که زیاد میخواند، این بود:
🔹 الهی ای فلک هرگز نگردی...
🔹 اگر دور سر #حیدر نگردی
🔹 الهی ای نفس بی مهر زهرا...
🔹 اگر رفتی، به سینه برنگردی
🔻 همیشه این رو میخوند و #گریه میکرد.
🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 18 #حاج_قربی 🔻 ارتباط قلبی با امام زمان عج ☘ #حاج_قربی ارتباط قلبی زیادی با امام زمان عجل
#خاطره 20
#حاج_قربی
☘ هر بار که به #مدینه مشرف میشدند مقدار زیادی پسته و زعفران همراه خود میبردند تا دم قبرستان #بقیع اینها را به شرطه های (پلیسهای امنیت) عربستان بدهند. دیگه شرطه ها حاج قربی رو میشناختند.
☘ همین باعث شده بود شرطه ها اجازه میدادند #حاج_قربی و برخی زائران به راحتی بر سر قبور ائمه اطهار مشرف شوند و راحت زیارت کنند. اینقدر خوشحال بود که با این کار راحت زیارت میکنه.
☘ یکبار از روی قبر ائمه یک سنگ با خودش آورده بود. هر وقت بچهها مریض میشدند با همون سنگ اونها رو متبرک میکردند به نیت شفا. مریض با همون سنگ #شفا میگرفت.
📌 بهنقل از سرکار خانم ارغوان
🆔 @taalighat
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#دومین_سالگرد
❇️ به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیتالله #مصباح_یزدی، برای دسترسی آسان به مطالبی که طی این مدت در #کانال درباره ایشان نوشته شد، به لینک های زیر مراجعه بفرمایید 🔻🔻🔻
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔹 #خاطره1: تندیس عمار: بخش اول
https://eitaa.com/taalighat/273
🔸 #خاطره1: تندیس عمار: بخش دوم
https://eitaa.com/taalighat/275
🔹 #خاطره2
https://eitaa.com/taalighat/294
🔸 #خاطره3: اسم من، محمد تقی
https://eitaa.com/taalighat/296
🔹 #خاطره4: تواضع در محضر ولی...
https://eitaa.com/taalighat/299
🔸 #خاطره5: علمدار بصیرت
https://eitaa.com/taalighat/300
🔹 #خاطره6: برای تقی دعا کنید
https://eitaa.com/taalighat/345
🔹 #خاطره 7: مرد میدان اندیشه
https://eitaa.com/taalighat/619
🔹 #خاطره 8: صمیمانه با جوانان
https://eitaa.com/taalighat/620
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
📌 متن حجت الاسلام #حجتی_کرمانی درباره شخصیت آیت الله #مصباح
https://eitaa.com/taalighat/302
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 1
https://eitaa.com/taalighat/307
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 2
https://eitaa.com/taalighat/308
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 3
https://eitaa.com/taalighat/309
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 4
https://eitaa.com/taalighat/314
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 5
https://eitaa.com/taalighat/315
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🆔 @taalighat
تعلیقات
#آیت_الله_مصباح_یزدی #دومین_سالگرد ❇️ به مناسبت سالگرد رحلت حضرت آیتالله #مصباح_یزدی، برای دسترسی
#آیتالله_مصباح
#خاطره 9
❇️ سعهصدر، انتقادپذیری واقعی
🔻 حدود پانزده سال پیش بود به دلیل رفتوآمد و ارتباطی که با #مؤسسه_امام_خمینی و شاگردان #آیتالله_مصباح داشتم، مواردی از برخی کاستیها در مؤسسه را نزدیک شاهد بودم. همین موجب شد از باب علاقه به رشد و #اصلاح موسسه دست به قلم شوم.
🔻 نزدیک به 10 صفحه در #نقد و بررسی حوزههای آموزشی، پژوهشی و تربیتی مؤسسه نوشتم و از طریق جناب حجتالاسلام علی آقا مصباح به دست مبارک آیتالله مصباح رساندم.
🔻 چند روز بعد اتفاقی #آیتالله_مصباح را در راهرو مؤسسه زیارت کردم. پرسیدم یادداشت حقیر را ملاحظه فرمودید؟
☘ با لبخند ملیح و رویی گشاده فرمودند: بله. بعد کلی تفقد و تشکر کردند سپس ادامه دادند: من واقعاً از شما متشکرم و با بیش از 90 درصد از نکات شما هم موافقم. سن ما بالا رفته و نوبت شما جوانهاست. سپردهام علی آقا باشما جلسه بگذارند و برای رفع مشکلات کمک کنید.
🔻 من! طلبه جوانی بودم که در مقابلم یکی از بزرگان و اعلام و استوانههای حوزه اینطور با #تواضع، روی باز و #سعهصدر ایستاده بود. نقدهای یک #طلبه_جوان را بدون ذرهای ناراحتی پذیرفته بود و بالاتر از آن، زمینه حل مشکلات را فراهم کرده بود.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
🔻 وجوهی از شخصیت #آیتالله_مصباح روایت نشده است. این حد از #تواضع و روحیهی حقطلبی کمیاب است. اما کجا این بُعد ایشان روایت شده؟ همین امروز اگر از برخی مسئولین حوزوی یا غیر حوزوی انتقاد کنید، یا عصبانی میشود یا ساعتها دلیل و توجیه میآورد.
🔻 اما #آیتالله_مصباح با روی گشاده نقد را پذیرفت، بااینکه از یک طلبه کوچک صادر شده بود که سن نوهی ایشان را داشت آن هم نه با تظاهر و تصنع، بلکه بهعنوان ضمانت اجرا، زمینه رفع نقایص را بهدست فرد منتقد فراهم کرد.
❌ اما این روزها برخی نخبگان را نمیتوانی راحت نقد مشفقانه کنی! زود برآشفته میشوند و گویی نباید جز تمجید چیزی بر زبان آورد.
🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 17 #حاج_قربی 🔻 امیدوار به دعای بچهها ☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم #حاج_قربی دوستی با
#خاطره 21
روزهای خالی از حکمت
🔻 #حاج_قربی پیرغلام سیدالشهدا علیه السلام بود، بدون تحصیلات رایج، اما #حکیم بود.
🔻 مجلس #روضه منزل حاجی گاهی تا 4 ساعت طول میکشید. معمولاً ظهر شهادت، زودتر از 4 عصر ناهار نمیداد. خیلی ها اعتراض میکردند که حاجی چرا اینقدر جلسه را طول میدهد!!!
🔻 یک روز #حاج_قربی گفت: میدانی چرا روضه را طول میدم؟ میگم شاید #گره از کار دو نفر بیشتر باز بشه. بالاخره وسط این #توسل و روضهها دل یکی بشکنه و کارش درست بشه. ظاهرش جلسه روضه بود و باطنش #گرهگشایی از کار خلق با ایجاد زمینه اتصال بین مردم و امام.
🔻 از آن طرف اما اگر منزل دیگری #روضه بود، حتماً اصرار میکرد سر ساعت ناهار بیاورند. میگفتند چرا فرق میگذاری؟ میگفت اینجا مردم دعوت شدند، برنامه ریختند، سر ساعت باید بروند و برسند. منزل ما همه میدانند که مدل روضه، بزمی است و محدودیت زمان نداره.
☘ اینقدر دقیق و اینقدر حکیمانه...
➖➖➖➖➖➖
🔻 پینوشت:
و چقدر این روزها نیازمند رفتارهای حکیمانه هستیم و چقدر برخی بزرگترها خالی از حکمت شدند!
#حاج_قربی
#خاطره
#حکمت
#نخبگان
🆔 @taalighat
تعلیقات
#آیتالله_مصباح #خاطره 9 ❇️ سعهصدر، انتقادپذیری واقعی 🔻 حدود پانزده سال پیش بود به دلیل رفتوآمد
#خاطره 10
#آیتالله_مصباح
🔻 عصر انقلاب، عصر وظایف بزرگ
☘ شبی از شبهای اردیبهشت ماه بود مرحوم #آیتالله_مصباح یزدی تشریف آوردند #معصومیه و در فضایی بسیار صمیمی برای طلبهها صحبت کردند. از بین فرمایشاتی که داشتند یک نکته بسیار برجسته بود که عرض میکنم:
☘ حوالی دهه 40 یعنی قبل از انقلاب در بسیاری از علوم سیر تحصیل را به پایان رسانده بودیم در فقه و اصول و فلسفه و... حتی در برخی از ابواب فقه نیازی به تقلید نداشتیم (کنایه از اجتهاد در برخی ابواب) با این حال ساعتها مینشستیم با دوستان فاضل خود صحبت میکردیم که چه کاری از ما برمیآید برای #جامعه انجام دهیم.
☘ بعد از ساعتها گفتگو به این نتیجه رسیدیم که یک نشریه منتشر کنیم و در آن مقاله بنویسیم و برای مردم تکثیر کنیم. این غایت کاری بود که از یک طلبه فاضل در آن عصر و زمان برمیآمد.
☘ اما امروز پس از #انقلاب_اسلامی وقتی درباره وظیفهام فکر میکنم، میبینم اگر 24 ساعت من بشود 28 ساعت و همه آن را کار کنم، باز هم زمان کم میآید برای رسیدن به این وظایف، اینقدر امروز حوزه وظایف و نیازها چندبرابر شده است.
☘ رفقا امروز با دنیایی از وظایف روبرو هستیم، نکند آرام و بیخیال و یا کم کار و کم تحرک بنشینیم.
🆔 https://eitaa.com/taalighat
🔆 تصویری از #استاد_خسروپناه در حجره طلاب مدرسه معصومیه
🗓 بهار 1387
#استاد_خسروپناه
#مدرسه_معصومیه
#خاطره
🔻🔻🔻🔻
🆔 @taalighat