eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
419 عکس
61 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 فیلم شعرخوانی در مدح حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام روحی له الفدا 💢 اختصاصی 💢 ♻️ در روز به دنیا آمد و روز از دنیا رفت، و می دانیم که هیچ چیز در دنیا اتفاقی نیست... ♻️ روز عید غدیر چند نفر از خدمت حاج قربی می رسند چون می دانستند به خاطر بیماری امکان حضور در مراسمات را ندارد همان جا برایش مدح می خوانند، حاجی به آن ها می فرماید: شما را آقای من، امیرالمؤمنین اینجا فرستاده 🔹🔸 مداح ها پیش از ظهر خداحافظي می کنند و از منزل حاجی خارج می شوند، هنوز چیزی نگذشته بود که خبر می رسد... انا لله و انا الیه راجعون... 🔰️ این فیلم عمر با برکت این پیرغلام سیدالشهدا علیه السلام را نشان می دهد. @yadhaa 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/joinchat/4003725374Ce60d538cb7 🆔 @yadhaa
💢 مگر ما صاحب نداریم؟؟ ☘ مدتی گرفتار مشکلی بودم و راه برون رفتی پیدا نمی کردم، یک مرتبه به ذهنم رسید به زنگ بزنم... ☘ تلفن زدم، گوشی را برداشت و مثل همیشه گفت: حسین جان... 🌱 گفتم حاج آقا کجایید؟ باید ببینمتان، مشکلی برام پیش اومده... 🌱 گفت الان میام سمت منزل شما، بیا بیرون. 🌱 خودم رو رسوندم سر خیابون، خیلی سریع رسید. از ماشین پیاده شد، اومدم پیشم و به عصا تکیه کرد و خیره به چشمام نگاه کرد با اون لحن و لهجه شیرین همدانی گفت: حسین جان شی شده؟ (چی شده) ☘ گفتم حاج آقا گرفتارم، فهمید نمیخوام موضوع رو بگم، دستم رو گرفت تو دستاش و محکم فشار داد با بغض فرمود: حسین، ؟ ☘ این جمله رو که گفت، تو چشماش حلقه بست و بغض منم شکست و منکسر شدم و احساس کردم همان لحظه همه چیز حل شد... باور کنید همون روز مشکلم حل شد. ☘ حاجی با گفتن همون جمله ساده انگار همه وجودش شد توسل به حضرت ولی عصر عج، حاجی همه وجودش بود و با همین ایمان واقعی می کرد. 🆔 @taalighat
☘ همه ما عادت داریم یک مسجد، هیئت یا حسینیه بریم و همونجا مراسم احیا رو دنبال کنیم. ☘ هم محرم ها و هم شب های قدر از این مجلس به اون مجلس زیاد می رفت، و به بیان خودمونی یک جا بند نمی‌شد. 🌱 می فرمود: همه جا می‌ریم بالاخره یکجا چیزی به ما بدن، یکجا گره باز بشه، یکجا کسی بکشه و نفسی بزنه و کار درست بشه... 🌱 حیف که نعمت دور هم ناله زدن ها رو کم کرده ولی در جمع ناله زدن صفای دیگری داره. امید به اینکه خدا ما رو به خوبی خوبانی که نمی شناسیم ببخشه... 🌱 امشب از همه رفقا و دوستان عزیز التماس دعا و دارم... 🆔 @taalighat
_ 1 ☘ برای من خیلی عزیز و محترم اند، خیلی ویژه و خاص و اند. خیلی برای دین‌شان و دین‌داری اهمیت قائل بودند. سال‌ها افرادی را دیدیم که یک پارچه نور بودند اما امروزه برخی این‌ حرف ها و آن نوع زندگی‌ها را می‌دانند یا حتی اهمیت بزرگی کار را درک نمی‌کنند و با طعن نگاه می‌کنند. ☘ اهل بودند. احتیاط خیلی بالاتر از مرز واجب و حرام است. نه اینکه مرتکب حرام نمی‌شدند، بلکه هر حلالی را هم مرتکب نمی‌شدند. ☘ در بازار طلافروش های همدان پیرمرد طلافروشی بود به نام حاج خلیل سپهر، نماینده مرحوم آیت‌الله در همدان بود. یک بازاری طلافروش... یعنی در شهر کسی دیگر نبود یا اینکه آیت‌الله بهجت جنس شناس و گوهرشناس بود؟ ☘ چه بودند؟ چرا این همه از می‌نویسم؟ چون یک سطح و یک لایه از امثال او واقعاً مثال‌زدنی است و صد اسف که برخی نه تنها این را درک نمی‌کنند که حتی تمسخر هم می‌کنند. 📌 انشاالله کمی از خواهم نوشت... 🆔 @taalighat
♻️ برای من یک پیرمرد ساده یا یک هیئتی عادی نیست، حاج قربی نماد یک است. 🔰️ دوم آبان ماه رحلت پیرغلام دلسوخته ی سیدالشهدا مرحوم (حاج قربانعلی ارغوان) است. در ادامه لینک برخی از مطالبی که درباره ایشان نوشته ایم، تقدیم می‌شود: 🔻 توصيف https://eitaa.com/taalighat/9 🔻 خاطره اول: دروغ ممنوع https://eitaa.com/taalighat/12 🔻 خاطره دوم: شوک ولایت https://eitaa.com/taalighat/13 🔻 خاطره سوم: ایمان به امام https://eitaa.com/taalighat/16 🔻 خاطره چهارم: دیدن سیدالشهدا https://eitaa.com/taalighat/27 🔻 خاطره پنجم: کربلا https://eitaa.com/taalighat/42 🔻 خاطره ششم: توسل به امام رضا https://eitaa.com/taalighat/85 🔻 پرسشی از تاریخ https://eitaa.com/taalighat/321 🔻 خاطره هفتم: مگر ما صاحب نداریم؟ https://eitaa.com/taalighat/360 🔻 خاطره هشتم: شب قدر https://eitaa.com/taalighat/370 🔻 خاطره نهم: لبخند... https://eitaa.com/taalighat/563 🆔 @taalighat
تعلیقات
#حاج_قربی #لینک_دسترسی_آسان ♻️ #حاج_قربی برای من یک پیرمرد ساده یا یک هیئتی عادی نیست، حاج قربی ن
☘ یک جنس از خاطراتی که از پیرغلام سیدالشهدا مرحوم برجای مانده، خاطراتی است که بر لب ها جاری می‌کند. به مناسبت ایام 17 ربیع الاول به برخی موارد اشاره می‌کنم: 🔻🔻🔻🔻 ☘ یک روز مداح روشندل و با اخلاص اهل بیت علیهم السلام، حاج مهدی منصوری داشت از همدان عبور می‌کرد، حاج قربی خبر شد. زنگ زد و با اصرار او را یکی دو روز همدان نگه داشت. عاشق خصوصا مادحین اهل بیت بود. ☘ زنگ زد گفت: حسین، سریع بیا منزل ما حاج مهدی منصوری آمده، رفقات رو هم بردار بیار. منم حرکت کردم سمت خونه حاجی. ☘ رفتم انتهای حسینیه خونه حاجی نشستم. حاج مهدی بالای مجلس بود. حاج قربی گفت حسین بیا قرآن بخوان. 😳 🔹 گفتم حاجی من قاری نیستم که تو جلسه رسمی قرائت کنم 🙈 🔹 حاجی ی فریاد زد: حسین میگم بیا قرآن بخوان... 🔹 شما نمیدونید وقتی حاجی به کسی امر می‌کرد هیچ کس جرأت نه گفتن نداشت. حسابش با کرام الکاتبین بود. 🔹 منم با استرس رفتم نشستم رو منبر و شروع کردم با ترتیل سوره اعلی رو خوندم. همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت که رسیدم به این آیه شریفه: (ثم لا یموت فیها و لا ) 📍یک مرتبه حاجی که همیشه کنار منبر با یک میکروفون می ایستاد فریاد زد: حسین صبر کن. 😳 📍وسط قرائت قرآن، سکوت کردم. 📍حاجی با صدای بلند گفت: شادی روح حضرت صلوات.... 😂 📍و در همین لحظه بود، خودش و من و حاج مهدی و جمعیت همه از خنده روده بر شدیم... گفتم حاجی آخه این اون یحیی نیست فدات بشم🤕🤣 📍ی نگاه عاقل اندر سفیه کرد که خودم میدونم... 📌 شادی روح مطهرش 🆔 @taalighat
☘ مدتی این مثنوی تأخیر شد... 🔻 چند ماه بود به دلایل مختلف دیگر بنای نوشتن نداشتم. اما اتفاقاتی در این مدت رخ داد که علی رغم وجود زمان کافی، شاید گاه گاهی نوشته‌های ناقابل را ادامه دهم. 1⃣ ایام محرم بود که باز یاد و خاطره در گفتگو با دوستان قدیمی زنده شد و خاطراتی مرور شد که احساس کردم وظيفه دارم آن‌ها را ثبت و منتشر کنم تا در زمانی مناسب تجمیع شود. 2⃣ مسئله موضوع دیگری بود که برخی اساتید تأکید داشتند آن را ادامه دهم چرا مسئله اساسی و توطئه برای کم‌رنگ کردن آن است و باید تجارب تلخ و شیرین را کرد چرا که با های ساختگی و از اساس غلط برای تحریف پیشینه روبرو هستیم. 3⃣ در همین ایام محرم بود که جریان سفر تبلیغی حاج آقا به آلمان مطرح شد و برخی از با عدم رعایت موازین اخلاقی و گاه با نسبت‌های ناروایی به ایشان دادند. اساساً دفاع از آقای ملکی مسئله من نیست بلکه وجود به اسم مطالبه گری و انقلابی امر نامبارکی بوده که باید با آن مقابله کرد. 📝 از این روی شاید مجدداً گاه گاهی دست به قلم شوم... بإذن الله و عونه 🆔 @taalighat
تعلیقات
#حاج_قربی #لینک_دسترسی_آسان ♻️ #حاج_قربی برای من یک پیرمرد ساده یا یک هیئتی عادی نیست، حاج قربی ن
🔻 دغدغه‌ی مردم، توسل برای مردم ☘ یکی از برجسته ترین ویژگی‌های دغدغه‌ی مردم بود. حاج قربی از صبح تا شب دنبال رفع مشکلات مردم بود. اصلاً آرام و قرار نداشت اگر می‌دید کسی مشکلی دارد. از آبروی خودش خرج می‌کرد تا آبروی مؤمنی را حفظ کند. ☘ اما یکی از مهمترین کارهای برای حل مشکلات دیگران بود. حاجی با همه وجود به توسل اعتقاد داشت. در برخی روایات آمده است وقتی حاجت مهمی داشتید، بر روی برگه‌ای آن را بنویسید و در آب روان بیاندازید. حاج قربی خیلی از شب‌ها، نیمه شب تا صبح را به کوه و بیابان می‌رفت و چند ساعت می‌خواند و گریه می‌کرد و بعد از آن برگه‌ای را که بر روی آن حاجات مردم را نوشته بود در آب روان می‌انداخت. ☘ فردای همان روز خبر می‌رسید مشکل فلان فرد حل شده... حاجی اعتقاد داشت کاغذی را که بر آن حاجت نوشته به دست امام عصر عج می‌رسد. همه وجود حاجی و اعتقاد بود. 🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره_دهم #حاج_قربی 🔻 دغدغه‌ی مردم، توسل برای مردم ☘ یکی از برجسته ترین ویژگی‌های #حاج_قربی دغدغ
11 🔻 مبادا امیدش به اهل دین ناامید شود... ☘ معمولاً افرادی که روی چرخ و گاری میوه می‌فروشند و دستفروشان مکان‌هایی را انتخاب می‌کنند که فروش بهتری داشته باشند. یکی از این محل‌ها است. ☘ یک روز بعد از نماز از مسجد بیرون آمد، دید کسی بساط میوه پهن کرده، همه بار میوه‌فروش را خرید. ☘ گفته بود: این آدم با دم مسجد بساط کرده، این فرد به اهل مسجد امید بسته که از آنها خیر به او برسد، مدتی گذشت دیدم کسی از او خریدی نکرد، بار او را خریدم امیدش به ناامید نشود. او با امید اینجا آمده... اگر امروز چیزی نصیبش نمی‌شد شاید با خودش می‌گفت از این مسجدی ها هم خیری به ما نرسید. 🆔 @taalighat
13 ☘ برخی از علما و بزرگان و اهل معنا توجه ویژه‌ای به مرحوم داشتند. چرا که: قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر، گوهری ☘ رفیقی تعریف می‌کرد: روزی در حرم مطهر امام رضا علیه السلام آیت‌الله در حال حرکت بودند و جوانان و مریدان گرداگرد وجود مبارک این عالم عارف جمع، ناگهان از طرف مقابل رسید و چشم آیت‌الله ناصری به حاجی افتاد... ☘ آیت‌الله ناصری خطاب به اطرافیان شان فرمودند: این آقا مورد توجه حضرت صاحب الزمان عج است... 🆔 @taalighat
☘ اولین باری بود که می‌خواستم به مشرف شوم. سال‌ها فراق و لحظه‌های وصال، برای یک کربلا ندیده احساس غریبی می‌ساخت. دنبال راهی بودم تا بهترین بهره را از زیارت ببرم. ☘ قبل از سفر محضر اساتید و بزرگان بسیاری رسیدم که همه بزرگوار و اهل فضل و معنا بودند و راهنمایی خواستم که در این سفر چه کنم. از خرمن فضل هر یک توشه‌ای برداشتم اما هنوز دلم آرام نشده بود. ☘ زنگ زدم به . گفتم حاج آقا میخوام مشرف بشم . چه کنم؟ چه می‌فرمایید؟ فرمود: حسین این عبارت را هم بخوان و تکرار کن و هم به معنای آن توجه کن کار تمام است: 🔻🔻🔻🔻 إِرادَةُ الرَّبِّ فِي مَقادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَتَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ ☘ با همان بیان شیرین و دلنشینش این عبارات را توضیح داد که بدان امام همه‌کاره است. اگر ایمان به این معنا داشته باشی، کار درست می‌شود. حاجی با همین به بود که سال‌های سال با توسل عارفانه از کار مردم گره‌گشایی می‌کرد. کردن‌های حاجی بدون برو برگرد نتیجه می‌داد. ☘ بعد از این گفتگوی کوتاه احساس کردم دلم تازه آرام شد... حاجی به من یاد داد زیارت يعني چه... 🆔 @taalighat
تعلیقات
#حاج_قربی ☘ اولین باری بود که می‌خواستم به #کربلا مشرف شوم. سال‌ها فراق و لحظه‌های وصال، برای یک کر
14 اهل ادب بود. ادب و آداب نوکری را خوب می‌دانست و خوب یاد می‌داد. ☘ بسیار حساس بود که درباره از چه تعبیری استفاده می‌شود. 🔻 اگر کسی می‌گفت حاجی میخوام برم کربلا... 🔻 می‌فرمود: میشی، بگو می‌خوام بشم. ☘ حاجی و ادب محضر امام را خوب می‌دانست. کسی که نمی‌داند حرم چیست و چه جایگاهی دارد حتی در کلام ظاهری هم دقت نمی‌کند ولی حاجی می‌دانست کجا می‌رود و این رفت و آمدها همه حساب و کتاب دارد... از خدا جوئیم توفیق ادب بی‌ادب محروم شد از لطف رب 🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 14 #حاج_قربی ☘ #حاج_قربی اهل ادب بود. ادب و آداب نوکری را خوب می‌دانست و خوب یاد می‌داد. ☘
16 🔻 تقید به بسم‌الله ☘ پدرم برای شروع هر کاری مقید بود (بسم‌الله الرحمن الرحیم) بگوید. حتی در جزئی ترین کارها مثل لباس پوشیدن. وقتی لباس می‌پوشید، جوراب می‌پوشید، درب خانه را باز می‌کرد، داخل ماشین می‌نشست، برای هر کدام جدا جدا می‌گفت. دائم ذکر خدا بر لب داشت. 🔻 بیمه اهل‌بیت ☘ پدر می‌گفت: در تمام گریه‌ها و ناله‌هایی که برای اهل‌بیت داشتم، شما بچه‌ها را شریک کردم. شما هستید. ☘ شاید به‌همین خاطر بود که هر موقع مریض می‌شدیم بسیار کم پیش می‌آمد که دکتر برویم. خودش برای‌مان می‌خواند و دعا می‌کرد، امکان نداشت خوب نشویم. 📌 به‌نقل از سرکار خانم ارغوان 🆔@taalighat
تعلیقات
#خاطره 16 #حاج_قربی 🔻 تقید به بسم‌الله ☘ پدرم برای شروع هر کاری مقید بود (بسم‌الله الرحمن الرحیم
17 🔻 امیدوار به دعای بچه‌ها ☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم دوستی با بچه ها بود. اینقدر بچه های ما رو دوست داشت که تمام بچه ها عاشقش بودند. گاهی با بچه‌ها توپ بازی میکرد. ☘ هر وقت مشرف می‌شد، اول برای بچه‌ها می‌آورد. می‌گفت این‌ها خوشحال میشن اثر داره. چون بی‌گناه هستند میگن خدایا حاج بابا بازم بره برای ما سوغاتی بیاره، دعای بچه‌ها اجابت میشه. 📌 به‌نقل از سرکار خانم ارغوان 🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 17 #حاج_قربی 🔻 امیدوار به دعای بچه‌ها ☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم #حاج_قربی دوستی با
18 🔻 ارتباط قلبی با امام زمان عج ارتباط قلبی زیادی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشت. این ارادت و ارتباط قلبی قابل درک بود. ☘ هر وقت گرفتار می‌شد و مشکلی برایش پیش می‌آمد، می‌رفت داخل حیاط دست‌هایش رو بالا می‌برد. اینقدر حرف می‌زد و درد و دل می‌کرد انگار با عج ارتباط قلبی برقرار می‌کرد. بعد از چند دقیقه ساکت می‌شد، دوباره شروع می‌کرد به صحبت کردن. انگار داره به حرف مخاطبش گوش می‌کنه. این حالتی زیاد دیده بودیمش. ☘ بعد دستش رو به حالت خداحافظی تکان می‌داد و می‌آمد داخل خونه. غیر ممکن بود اون مشکل حل نشه. 📌 به‌نقل از سرکار خانم ارغوان 🆔@taalighat
🔻 چقدر جای خالی بود... ❇️ برخی اهل روضه‌خوانی عافیت طلبانه اند. روضه بخوانیم، گریه کنیم، اما در کنج عافیت... تقریباً نوعی خوشگذرانی سالم پشت اسم دین و مذهب. ❇️ روضه اگر تولید و نکند، به چه کار می‌آید؟ حاج قربی در عین اینکه یک هیئتی تمام عیار بود، یک مجاهد هم بود. اصلاً او از هیئت درس مجاهدت را فراگرفته بود. ❇️ از آن دسته هیئتی های عافیت طلب نبود که در وقت خطر دامن جمع کند، گوشه‌ای بخزد. قبل از هیئت را بستر مبارزه کرده بود و اعلاميه امام توزیع می‌کرد و بعد از انقلاب در همه بزنگاه‌ها حاضر بود. ❇️ الغرض سال 78 و 88 در هر دو حادثه این بود که با غیرت انقلابی وسط صحنه مثل کوه پای کار انقلاب ایستاد. اما امروز چه شده که در همدان عده‌ای جرأت کردند به آستان مقدس امام‌زاده عبدالله جسارت کنند؟ آقای هیئتی کجا بودی؟ آقای سینه‌زن کجا بودی؟ آقای مسئول کجا بودی؟ یعنی نمی‌دانستید چند نقطه کانونی در شهر بستر فتنه‌انگیزی خواهد شد؟ تدبیر و مدیریت کجا بود که عده‌ای با چوب و چماق در شهر رژه قدرت دادند؟ 📍چقدر جای خالی است.... 🔻 اگر زنده بود نمی‌گذاشت چنین شود و یا اگر جسارتی رخ می‌داد فردای آن همدان را روز می‌کرد. با آن نفوذ کلامش همه هیئات را جمع می‌کرد و دور امام‌زاده عبدالله رژه قدرت می‌رفت تا کسی جرأت نکند نگاه چپ کند به مقدسات ما. 🔻 و تو می‌دانی در این زمانه از بزرگترین مقدسات ماست چرا که انقلاب، طنین است... را کور کنید دوستان اگر چشم به راه عصر ظهورید... 🆔 @taalighat
19 🔻 زمزمه روزانه ☘ مرحوم حاج قربی برخی اشعار رو زیاد می‌خواند و زیر لب زمزمه می‌کرد. در طول روز دلش حسینیه‌ای بود برای خودش. یکی از اون اشعار که زیاد می‌خواند، این بود: 🔹 الهی ای فلک هرگز نگردی... 🔹 اگر دور سر نگردی 🔹 الهی ای نفس بی مهر زهرا... 🔹 اگر رفتی، به سینه برنگردی 🔻 همیشه این رو می‌خوند و می‌کرد. 🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 18 #حاج_قربی 🔻 ارتباط قلبی با امام زمان عج ☘ #حاج_قربی ارتباط قلبی زیادی با امام زمان عجل
20 ☘ هر بار که به مشرف می‌شدند مقدار زیادی پسته و زعفران همراه خود می‌بردند تا دم قبرستان این‌ها را به شرطه های (پلیس‌های امنیت) عربستان بدهند. دیگه شرطه ها حاج قربی رو می‌شناختند. ☘ همین باعث شده بود شرطه ها اجازه می‌دادند و برخی زائران به راحتی بر سر قبور ائمه اطهار مشرف شوند و راحت زیارت کنند. اینقدر خوشحال بود که با این کار راحت زیارت میکنه. ☘ یکبار از روی قبر ائمه یک سنگ با خودش آورده بود. هر وقت بچه‌ها مریض می‌شدند با همون سنگ اون‌ها رو متبرک می‌کردند به نیت شفا. مریض با همون سنگ می‌گرفت. 📌 به‌نقل از سرکار خانم ارغوان 🆔 @taalighat
هدایت شده از تعلیقات
1⃣ خودش از اون انسان های با مرام و داش مشتی بود. توی قاموس آدم های با مرام، جایگاه ویژه ای دارد. اصلا خودش یک معیار ارزش گذاری است‌. 2⃣ هرسال ظهر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها منزلش داشت. مجلس خاصی بود. از قبل نماز ظهر شروع می‌شد تا حوالی 4 عصر ادامه داشت. گاهی بیش از ده مداح روضه می خواندند. اصطلاحا روضه بزمی بود. 3⃣ گاهی حالش چنان دگرگون می‌شد که دیدنی بود. همه وجودش بود و روضه بی بی هم روضه غیرت. اصلا آدم های خیلی باغیرت، خیلی بیشتر از روضه بی بی اذیت می شوند. 4⃣ حالش بود. گفت: من می خوام بدانم تو اصلا مسلمان نبود، ولی یک هم نبود نذاره کسی دست روی یک بلند کنه.... 🆔 @taalighat
تعلیقات
#خاطره 17 #حاج_قربی 🔻 امیدوار به دعای بچه‌ها ☘ یکی از خصوصیات بسیار بسیار مهم #حاج_قربی دوستی با
21 روزهای خالی از حکمت 🔻 پیرغلام سیدالشهدا علیه السلام بود، بدون تحصیلات رایج، اما بود. 🔻 مجلس منزل حاجی گاهی تا 4 ساعت طول می‌کشید. معمولاً ظهر شهادت، زودتر از 4 عصر ناهار نمی‌داد. خیلی ها اعتراض می‌کردند که حاجی چرا اینقدر جلسه را طول می‌دهد!!! 🔻 یک روز گفت: میدانی چرا روضه را طول میدم؟ میگم شاید از کار دو نفر بیشتر باز بشه. بالاخره وسط این و روضه‌ها دل یکی بشکنه و کارش درست بشه. ظاهرش جلسه روضه بود و باطنش از کار خلق با ایجاد زمینه اتصال بین مردم و امام. 🔻 از آن طرف اما اگر منزل دیگری بود، حتماً اصرار می‌کرد سر ساعت ناهار بیاورند. می‌گفتند چرا فرق میگذاری؟ می‌گفت اینجا مردم دعوت شدند، برنامه ریختند، سر ساعت باید بروند و برسند. منزل ما همه می‌دانند که مدل روضه، بزمی است و محدودیت زمان نداره. ☘ اینقدر دقیق و اینقدر حکیمانه... ➖➖➖➖➖➖ 🔻 پی‌نوشت: و چقدر این روزها نیازمند رفتارهای حکیمانه هستیم و چقدر برخی بزرگترها خالی از حکمت شدند! 🆔 @taalighat
🔹 اکسیر اشک و تربیت فرزند ☘ رفقا این روزها و شب‌ها که سر سفره مهمانینم از خاصیت اکسیر اشک غفلت نکنیم. پیرغلام سیدالشهدا جناب می‌فرمودند: در همه روضه‌ها و گریه‌ها را شریک کردم و آن‌ها را بیمه اهل‌بیت علیهم‌السّلام کردم. حتی برخی قدیمی‌ها اشک روضه را بر سر و صورت بچه‌ها می‌زدند... ☘ حالا که نگران بچه‌هایمان در این روزگار هستیم، چشم امید به این عامل خاص داشته باشیم. 🔹 بچه‌ها را بسپاریم به دستان اباعبدالله... 🆔 @taalighat
هدایت شده از تعلیقات
🔹 اکسیر اشک و تربیت فرزند ☘ رفقا این روزها و شب‌ها که سر سفره مهمانینم از خاصیت اکسیر اشک غفلت نکنیم. پیرغلام سیدالشهدا جناب می‌فرمودند: در همه روضه‌ها و گریه‌ها را شریک کردم و آن‌ها را بیمه اهل‌بیت علیهم‌السّلام کردم. حتی برخی قدیمی‌ها اشک روضه را بر سر و صورت بچه‌ها می‌زدند... ☘ حالا که نگران بچه‌هایمان در این روزگار هستیم، چشم امید به این عامل خاص داشته باشیم. 🔹 بچه‌ها را بسپاریم به دستان اباعبدالله... 🆔 @taalighat
تعلیقات
📝 نقدی بر مقوله "جلسه" در زیست ما 📌بخش دوم: "جلسه" و محرومیت از "برکت" 🔻 اساساً "جلسه" در متن #حیا
چند خاطره درباره التزام به نماز اول وقت ☘ پیرغلام سیدالشهدا جناب که خاطرات زیادی درباره‌اش نوشته‌ام https://eitaa.com/taalighat_list/19 وقتی مجلس روضه می‌گرفت، معمولاً مجالس پر شور و طولانی می‌شد. بااین حال اگر وسط روضه و شور و حال، وقت اذان می‌رسید، به مداح می‌گفت را قطع کند، اذان بگوید و نماز اول وقت جماعت برقرار شود. ☘ برخی از را دیده بودم وقتی زمان اذان و نماز اول وقت می‌شد بی‌اختیار مثل اسفند روی آتش می‌شدند. هر کاری بود قطع می‌کردند که اول وقت، فوت نشود. گاهی وسط جاده حتی، اگر وقت نماز می‌شد کنار جاده نماز را می‌خواندند و بعد راه را ادامه می‌دادند. حضرت پدر می‌فرمودند: به تجربه و بارها دیدیم وقتی به‌خاطر کاری که به‌نظر مهم می‌آمد از نماز اول وقت صرف نظر کردیم، آن کار هم به سامان نمی‌رسید. اما اگر نماز را مقدم می‌کردیم همان کار با انجام می‌شد. ☘ هم ایشان می‌فرمودند: اوائل در جلسه کمیته انقلاب _با تعدادی از افرادی که امروز از چهره‌های سرشناس سیاسی هستند_ بودیم، وقت نماز شد. تعدادی از افراد گفتند جلسه مهم است باید ادامه بدهیم، آقای ا.ح گفتند: کردیم برای نماز، نه اینکه برای کار نماز را عقب بیاندازیم، نماز اول وقت مقدم است بر جلسه. اینطور جدی و مقید بودند. 🆔@taalighat