eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
399 عکس
60 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 خیزش دانشگاه‌های جهان، دنیای جدید و رسالت ما (1) 🔻 دانشگاه یکی از گرانیگاه های پیش‌برد حرکت مدرنیته است. دانشگاه با جذب سطوح مختلف نخبگان، تربیت، جهت‌دهی و راهبری آن‌ها اساساً راهبری جوامع را در اختیار دارد. 🔻 اهتمام غرب به مسئله دانشگاه از حیث و جریان‌سازی آن است. دانشگاه و نخبگان در جوامع و به‌شمار می‌آیند و این طبقه مرجع در کلیت خود باید در خدمت غرب بماند. 🔻 در بسیاری از دانشگاه‌های بزرگ دنیا، مقوله درواقع سفارش علم و از سوی نهادهای اطلاعاتی، وزارت جنگ، و نهادهای وابسته به قدرت است. ماهیت وابستگی و سفارشی بودن است. (هرچند انسان‌های آزاداندیش نیز پیدا می‌شوند حتی در دانشگاه‌های مدرن، اما رویه غالب درخدمت اهداف کلان غرب بوده و جریان منتقد هيچگاه جریان پیشرو و جریان‌ساز نبوده است.) 🔻 امروز همین نهاد ذاتاً مدرن، بعد از وارد دوران جدیدی از حیات خود شده. تظاهرات علیه اسرائیل، حمایت از غزه، نقد عملکرد غرب، پدیده بزرگ و مهمی است. 🔻 این سنگر آن‌چنان برای غرب مهم است که برای جلوگیری از فتح شدن آن حاضر شده نقاب و و... را کنار بزند و با اسلحه حریم دانشگاه را نقض کند و از استاد دانشگاه تا دانشجو را دستگیر و تحقیر کند. 🔻 خون مردم دارد به‌سرعت نقاب را از چهره غرب کنار می‌زند و روح کودکان پروازکرده به آسمان دور های پاک حلقه زده و یک به یک را بیدار می‌کند. 🔻 غرب در خواب هم نمی‌دید که وسط خیابان‌های لندن و پاریس و نيويورک مردمش علیه اسرائیل و آمریکا و غرب شعار بدهند. غرب در خواب هم نمی‌دید دانشگاه‌هایش و حمایت از آرمان فلسطین شود. صدای شکستن دیوارهای دارد بلندتر از همیشه به گوش می‌رسد. صدای خردشدن استخوان‌های پوسیده مدرنیته همه‌جا را گرفته. صدای افول آمریکا چقدر گوش نواز است. 🔻 دنیای بعد از دنیای جدیدی است. حمله به اسرائیل نبود، حمله به ذات و نقطه کانونی غرب و مدرنیته بود. و مبدأ یک انقلاب جهانی شد. ✅ درچنین شرایطی جوان مؤمن انقلابی بی‌تردید متفاوت خواهد بود. ما با دنیای جدیدی مواجهیم و باید برای این نظم جدید آماده باشیم و کنش‌گر. باید درباره این سخن گفت، اندیشید و به ابعاد آن فکر کرد. 📍به‌ویژه درباره کنش‌های لازم ایران و نقد این کم‌فروغ بودن دراین دوران حساس ➖➖➖➖➖ 🆔 پوشش اخبار تحولات دانشگاه‌های جهان: تلگرام @Fawnous @gharbsetiz صفحه رسمی اینستاگرام: https://www.instagram.com/fawnous_1948?igshid=OGQ5ZDc2ODk2ZA== 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
🖤 چند خط برای کاگران معدن طبس از وقتی خبر انفجار معدن و کشته شدن را شنیدم، آنچنان غم بر روی دلم نشسته است که نگو... کشته شدن و محبوس شدن حدود 50 کارگر برای ما فقط یک خبر است، فردا هم همه آن را فراموش می کنیم. اما برای من فقط یک خبر نیست، بلکه یک عمیق است. آن انسان شریفی که برای امرار معاش خانواده اش دل به کار می دهد، آن هم کار سخت، عرق می ریزد، زیر زمین، در سخت ترین شرایط، با کمترین حقوق و مزایا و حمایت ها، و ما بی خبر از رنج ها و سختی‌ها و محرومیت‌های او... نام او را چه بگذارم؟ مرد؟ رادمرد؟ جوانمرد؟ با غیرت؟ عزیز خدا؟ حبیب خدا؟ او همه این ها است و شاید بیشتر... اما در چشم او یک انسان ضعیف است که شاید اگر با همان صورتی که از سیاهی ذغال سنگ مکدر شده و غبار بر آن نشسته بیرون بیاید، رغبت نکنند دقیقه ای با او هم کلام شوند و حتی از دست دادن با او فرار خواهند کرد، اما پیامبر خدا این دست را می بوسد. این غباری که بر روی او نشسته، نشانه غیرت است، نشانه عزت است، نشانه مردانگی است و این سیاهی را با هزار چهره بزک کرده و ادکلن های برند اروپایی عوض نمی کنم. وقتی خبر انفجار کارگرها را شنیدم، دلم منفجر شد از بغض و کینه آن هایی بر مسند قدرت و ثروت تکیه زده اند و پا روی شانه مجاهدت های این قشر عزیز می گذارند و بالا می روند. حالم بهم می خورد از آن هایی که در زندگی شان خبری نیست محرومان و از کنار این ها با تبختر و تکبر می گذرند. حالم بهم می خورد از برج های سر به فلک کشیده و زندگی های دنیازده و آن خیابان دوردور و اهل نشستن پشت ماشین های آنچنانی که سر سگ هایشان از آن بیرون زده و از بالا به پایین مردم را نگاه می‌کنند... آن هایی که حرص می زنند عضو این هیئت مدیره و آن شرکت دولتی شوند و از هزاران خدمات و مزایا بهره ببرند و خبر ندارند از رنج های آن کارگری که گاهی در تأمین اولیات زندگی نیز در می ماند و با روی خجلت زده جلوی همسر و فرزندانش می نشیند. من نشستن کنار آن کارگر عزیز با دست های پینه بسته و صورت سیاه و لباس های مندرسش را با نشستن کنار کرور کرور از این آدم های مثلا با پرستیژ و با کلاس عوض نمی کنم. البته این‌ها را سال‌ها در مردم داری، محروم دوستی و تواضع بی‌حد حضرت مقابل مستضعفان دیده بودم. متفاوت بود با مرام غرب‌گراها و دنیاگرایان. او امام محرومان و مستضعفان بود، آن هم نه فقط مستضعفین ایران که او چشم به مستضعفین جهان داشت و البته شاگرد خوب همین مدرسه بود. وقتی از آن مرد بزرگ پرسیدم چرا کار در کشور را شروع کردید، گفت: جنس این ها متفاوت است. این جنس بود که شد بچه های جبهه، از این ها کلی و مجاهد است که بیرون می آید. و کسی هم به کار در این محلات محروم رغبت ندارد. چون نه اسم و رسم دارد نه پرستیژ و دنیا. آری، جنس این ها متفاوت است، شان هنوز مشوب به هزار رنگ و لعاب دنیا نشده و ساده و دلنشین و بی پیرایه اند. اما با محرومین بودن کجای زندگی ما انقلابی هاست؟ با محرومین بودن کجای زیست منِ طلبه است؟ منظور توزیع سبد غذایی نیست، منظورم به کارگران و محرومان است. عشق ورزیدن متفاوت است... ما به طیفی از جامعه کم توجه یا بی توجهیم، این غلط است، این انقطاع از سرمایه های انقلاب است. به خدا نشستن با محرومین و کارگرها برکت دارد. نور می آورد، لطافت می آورد. احساس می کنم خیلی از این ها به خدا نزدیک ترند. اینجاست که قدر را باید دانست. اینجاست که فرق جهادی ها با آن جماعت های مدعی همیشه نق نق کنان معلوم می شود. 🆔@taalighat