eitaa logo
تاملات
734 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
339 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 مجتهد باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟(از منظر امام خمینی) 💠مجتهد به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد. برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسی اظهارنظر نمی کنم. آشنایی به روش برخورد با حیله ها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن بصیرت و دید ، اطلاع از کیفیت برخورد با حاکم بر جهان، شناخت و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکته شدۀ آنان و درک موقعیت و نقاط قوّت و دو قطب داری و که در حقیقت استراتژی حکومت بر جهان را ترسیم می کنند، از یک مجتهد جامع است. یک مجتهد باید و هوش و فراست هدایت یک اسلامی و حتی را داشته باشد و علاوه بر خلوص و تقوا و زهدی که در خور شأن مجتهد است واقعاً باشد. در نظر فلسفۀ تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است، نشان دهندۀ جنبۀ عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است، ، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تاگور است. هدف اساسی این است که ما چگونه می خواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات جواب داشته باشیم و همۀ ترس استکبار از همین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبۀ عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد. 📚صحیفه امام/ جلد 21/ صفحه 289 🆔 @lotfi74
🔰 آیت الله بهشتی؛ از «فقه شیعی» تا «حقوق اساسی» ✍️ ابراهیم فیاض 🔘 بخش 1 از 2 🔸مرحوم تنها کسی است که بعد از با وجود بحران‌ها و کشت و کشتاری که پیرامون قانون اساسی صورت گرفت، دست به انقلابی قانونی زد. 🔹توانست را به بیاورد که این مهم در مجلس حتی آیت الله منتظری نیز در به سرانجام رساندن این مهم به توفیق نرسید اما آیت الله بهشتی موفق به تحقق این مهم شد. 🔸 آیت‌الله منتظری با وجود تمام و و که در فقه و اسلام داشت و نوآورترین فقیه بود از عهده این کار برنیامد و ناچار شد در جلسات مجلس خبرگان از کرسی ریاست کنار بایستد تا آیت الله بهشتی در صحن مجلس خبرگان بر این کرسی بنشیند و این مهم را به انجام برساند. 🔹اما اینکه آیت الله بهشتی چگونه موفق به انجام و تحقق این مهم شد شاید به این واسطه بود که ایشان علاوه بر دانشی که در فقه اسلامی داشت در حوزه حقوق و قانون نیز تسلطی چشمگیر داشت و به واسطه حدود یک دهه زندگی و تحصیل در آلمان و مطالعه حقوق در اروپا چنانکه خود نیز به این مهم اشاره کرده، موفق به تبدیل فقه به قانون شد. به بیان دیگر آیت الله بهشتی در مدتی که در آلمان زندگی می کرد، موفق شد که علم کلام را که علم ارتباطی دین با جهان خارج - چه جهان ذهنی و چه جهان عینی بود- فعال کند. 🔸همزمان با توجه به تسلطی که علاوه بر زبان عربی و فارسی به زبان های انگلیسی و آلمانی داشت، موفق به این شد که کلام و زبانی به وجود بیاورد که وقتی حدود ۵ تا ۶ سال پس از حضورش در آلمان، انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و مجلس خبرگان رهبری دست به کار تدوین قانون اساسی جدید زد، این مهم را به انجام رسانده و فقه را به قانون تبدیل کند. ⚜️ @taammolat74
تاملات
🔰پسااسلامیسم در صدد بازگرداندن دیالکتیک در فلسفه اسلامی است! 👤 میلاد دخانچی در گفت‌وگو با فرهیختگان
👁‍🗨 این بیانات علاوه بر اینکه از مغالطه استدلالی بهره می‌برد و بی دلیل پیامدهایی را برای ادعا خود ذکر می‌کند، در واقع کردن_سکولاریسم در بطن انقلاب است. متاسفانه یکی از مشکلات اساسی، ضعف در تبیین و رابطه آن با شرع و قانون است که متاسفانه در تحلیل‌ها رهزن می‌شود و اشخاص را از پیامدهای سکولاریسم آن غافل می‌سازد. تعبیر دخالت نیز مغالطه دیگر ایشان است چراکه اگر بحث از به عنوان قانون مطرح می‌شود نه از باب دخالت! بلکه اساسا فقه شانیت قانون گذاری را دارد. ایده و به تعبیری ، به میلاد بسنده نمی‌شود و شخصیت‌های و گروه‌های فکری دیگری را درگیر کرده و طرفداران بسیاری پیدا کرده است. شاید بتوان از چهره‌های بارز این جریان، به مسئول اندیشکده مهاجر اشاره کرد. به نظر می‌رسد لازم است تا جامعه علمی به این جریان فکری پرداخته و آنرا نقد و بررسی کنند. 🔻 نقدهای ما بر این مصاحبه و اندیشه‌های میلاد دخانچی را در دیده‌بان اندیشه هفت(بزودی) بخوانید. ✔️ ⚜️ @taammolat74
تاملات
🔰تاملی در نسبت فقه و پویایی ✍️ محمدوحید سهیلی 📍فقه به عنوان دانشی که بخشی از حقیقت دین را حکایت می
✔️ [ادامه...] 🔸این آشنایی با شناخت های برون دینی، در معنایی عام امری نیست که در تاریخ دانش مورد غفلت واقع شده باشد. پس باید دقت نمود که در اینجا معنای خاصی مورد نظر است که با توجه به مبانی اندیشه ای این جریان ناظر به و است. پس در اینجا پویایی، قیدی احترازی است که به دوگانه / پویا را منتهی می شود. 🔹در این نگاه فقه موسوم به سنتی به دلیل عدم اعتنا به اقتضائات در بنیان های روش شناخی خویش فاقد کارآمدی در حل و فصل مسائل انسان معاصر است و راه آن تغییر بنیان های معرفت شناختی، انسان شناختی و هستی شناختی فقیه متناسب با منطق مدرنیته می باشد. 🔸این تفاوت در توضیح پویایی به دلیل دلالتی که بر تغییر و تطور دارد مبتنی بر تفاوت برداشت از نسبت فقه و تاریخ است. جریان متجدد و روشنفکری، فقه را متآثر از فرهنگ و تاریخ دانسته و طبعاً زمانی آن را کارآمد می داند که بیشترین هماهنگی را با اقتضائات تاریخی داشته باشد، به تعبیری دیگر فقه را به حیث تقییدی تاریخ-در معنای مدرن- پویا می داند. 🔹بنابراین حقوق بشر را یکی از منابع اصلی استنباط معرفی می کند. اما در دیدگاه مبتنی بر میراث فقه شیعی، هر چند فقه در تاریخ هست اما این در تاریخ بودن به معنای هویت تاریخی فقه نیست بلکه فقه به حیث حیینیة در تاریخ محقق است. 🔸در این دیدگاه فقه از آن جهت که: الف- آینه و محکی بخشی از دین است. ب- دین زبان انسان کامل است. ج- انسان کامل بر فراز تاریخ ایستاده و زبانش تاریخ ساز است و ادوار تاریخی را رقم می زند. در نتیجه بایسته و شایسته است که فقه نیز به دنبال تطابق انسان با حقیقت هر عهد تاریخی و انسان کامل است. بنابراین به دنبال تأثیر بر تاریخ است و می خواهد حقوق بشر خود را ارائه کند نه آنکه حقوق بشر مدرن را ملاک و معیار قضاوت خود قرار دهد. البته بدیهی است که انسان کامل متناسب با مخاطب خود عمل می کند و لذا میان زبان و نحوه ی عمل انبیاء اولوالعزم در تاریخ تفاوت است. 💢بنابراین فقیهی که نظام فقه خود را متناسب با نظام اجتماعی و علم چهان مدرن تطبیق می دهد نه تنها فقهی پویا ندارد بلکه به دلیل عدم توجه به نسبت فقه، و دچار انفعال است. و برعکس فقیهی که با التفات به مسئله پیش گفته عمل می کند از آن جهت که با در نظر گرفتن اقتضائات فرهنگی و تاریخی به بسط زبان انسان کامل در تاریخ همت می گمارد. ⚜️ @Taammolat74
تاملات
🔰 حکمت متعالیه ربط منطقی با پدیده انقلاب اسلامی ندارد؟ 🎙 استادحمیدپارسانیا 📍 اگر قرار باشد نوع ورو
1️⃣ حکمت متعالیه با پدیده‌ای به اسم انقلاب به لحاظ معرفتی و نظری؛ آیا مسأله انقلاب اسلامی یک مسأله فلسفی و به عنوان یکی از مباحث فلسفه در درون حکمت متعالیه مطرح می‌شود، به گونه‌ای که بتوان دفاع از پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی را از مشخصات حکمت متعالیه دانست؟ یا چنین ربط منطقی مستقیمی وجود ندارد و ارتباط غیرمستقیم دیگری برقرار است؟ یعنی بحث انقلاب اساساً به حکمت و فلسفه مربوط نیست و حوزه دانشی و معرفتی دیگری به آن می-پردازد. امّا بین این دو ارتباط وجود دارد. 2️⃣ به نظر من پدیده‌ انقلاب اسلامی به لحاظ منطقی با حکمت متعالیه ندارد. یعنی نمی‌توان گفت که انقلاب اسلامی به طور مستقیم و منطقی از حکمت متعالیه نتیجه شده است. حکمت متعالیه یک بحث فلسفی در مورد مسائل وجودشناختی است. آن چیزی که انقلاب اسلامی برای تحقق خود به لحاظ نظری و معرفتی با آن تعامل مستقیم و نزدیک دارد، افقی از دانش است که به مسائل اجتماعی می‌پردازد. این دانش، حکمت و علم به وجود و موجود از آن جهت که وجود و موجودند نیست. بلکه علم اجتماعی و علم سیاسی است. خصوصاً بخش تجویزی و انتقادی آن است که در جهان اسلام با عنوان فقه شناخته می‌شود. 3️⃣ همان‌طور که در صدر مشروطه مباحث مربوط به نظریه مشروطه و عدالت‌خانه و ضرورت محدود، مشروط و مقید کردن ظلم ظلمه برای تئوریزه کردن مشروطه برای انقلاب مشروطه نقش ایفا می‌کرد، نظریه ولایت فقیه نیز به همان مقدار در انقلاب اسلامی نقش ایفا می‌کند. آن معرفت قریبی که فعال می‌شود و انقلاب را در خود تئوریزه می‌کند بخشی از دانش علمی ما است که از آن با عنوان یاد می‌کنیم. 4️⃣ یکی از بهترین عقبه‌هایی که به لحاظ منطقی از فقه دفاع می‌کند حکمت متعالیه است. حکمت متعالیه هم از منابع استنباط فقه و هم از هویت این دانش دفاع می‌کند. حکمت متعالیه چنین ظرفیت و نقشی دارد. فقهی را که به عنوان فقه شیعه می‌شناسیم و پدیده انقلاب در درون آن تئوریزه می‌شود و از دل آن به دست می‌آید، یکی از بهترین صورت‌بندی‌های نظری فلسفی برای دفاع از انقلاب است. 💢 البته نمی‌گویم که تنها صورت‌بندی است. امّا قاعدتاً به لحاظ تاریخی یکی از بهترین فلسفه‌هایی است که این کار را انجام داده و با فقه موجود ما تعامل داشته است و در استمرار آن نقش دارد. بسیاری از مواجهاتی که امروزه با فقه و فقیهان ما اتفاق می‌افتد و مطالبات و مناظراتی که با آنان صورت می‌گیرد در واقع نه در افق فقه و فقاهت، بلکه از سنخ مسائلی است که در عقبه نظریه و در مبادی معرفت‌شناختی آن قرار گرفته است. 🔹 اینکه فهم چیست و آیا متن قابل فهم است یا نه؟ ماتن قابل قرائت است یا باید به سراغ هرمنوتیک‌های مفسرمحور برویم. بسیاری از نظریات فلسفی، هویت فقه امروزی ما را به چالش می‌کشاند و کسانی که متعرض فقه می‌شوند از آن مواضع فلسفی سخن می‌گویند. حکمت متعالیه ظرفیتی برای حضور در این مسائل دارد و به نظر من ظرفیت آن کم‌نظیر است. همان‌طور که قبل از انقلاب هم حکمت متعالیه از این حوزه و موضع نقش تأثیرگذاری برای دفاع از هویت معرفت فقهی ما داشته است. ⚜️ @Taammolat74