🔘 بخش 3 از 3
🔹مواجهه تمدنی مدرنیته و سلطهای که مدرنیته بر کشورها ایجاد کرده است، همچنین چالشهایی که روندهای تکنولوژیک و غیرتکنولوژیک برای آینده جوامع به بار آورده و میآورند از ریشههای این احساس انفعال بوده است. به نظر میرسد در کنار این مسأله رفتارهای سلیقهای و شعارزده از ناحیه حکمرانی و تعارضاتی که در ادعا و عمل ایجاد شده یک حالت نامتوازن و ناپیداری از آزادی را به وجود آورده است و همین امر یکی از علل احساس انفعال ما درباره آزادی بوده است.
🔹در کنار اینها، محدودیتهای تاریخی در اعمال آزادی به مردم نقش ویژه داشتهاند. ساخت دولت امنیتی از زمان هاشمی رفسنجانی، ضعف در رواداری در زبان رسمی رسانهای، تفاوتهای بین نسلی، پمپاژ رسانهای از سوی دشمنان، ضعف در ایدئولوگ آزادی در جمهوری اسلامی و… همه اینها نیز در ایجاد این حس انفعال دخیل بودهاند که توضیح هر کدام از عوامل بحث مفصل و جدایی میطلبد که در این مقال نمیگنجد.
🔹نباید گذاشت حدود آزادی در جامعه ما به آن میزان چارچوبی که قانون اساسی مشخص کرده و قانونی است، اعتبار اجتماعی خود را از دست بدهد تا در جوانان نسل جدید احساس قدرت و آزادیخواهی حقیقی تداوم یابد.
🔹به تعبیری برای نسل جدید جامعه باید تلاش شود توسعه اختیار بر اساس موازین قانونی و اسلامی از لحاظ ساختاری صورت گیرد و آنها همانند جوانان ابتدای انقلاب در خود نقش تأثیرگذاری برای ساخت آینده ببینند. این مسأله اساسی برای گام دوم انقلاب است. نخبگان باید مجدد بر اساس آرمان آزادی انقلاب ۵۷ بازاندیشی صورت بدهند و با تولید ادبیات آزادیِ متناسب با جامعه امروز ایرانی در پیشبرد گام دوم انقلاب اسلامی سهیم باشند.
⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |سلبریتی و بحرانهای اجتماعی
🎙 سیدجواد نقوی
سلسله جلسات تحلیل شعار «زن، زندگی، آزادی»
رسانه کتابچی
⏰ ۱۱ آبان ۱۴۰۱
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
سید جواد نقوی.mp3
36.43M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |#سلبریتی و #بحرانهای_اجتماعی
🎙 سیدجواد نقوی
🔹سلبریتیهای عصر جدید، شکلی پیامبرگونه گرفته که عرصه جهانی را تغییر میدهند و جای قدیسان و فضلا نشسته و بعید میدانم هیچ متفکری این شتاب روزافزون سلبریتیها را پیشبینی کرده باشد.
🔹سلبریتیها امروزه دو اتفاق مهم را رقم زدهاند:
1- مسئلهای که باور شخصی خودشان هست جایگیزین همه فکت های علمی و تاریخی کردهاند یعنی سلبریتی از زاویه و لنز شخصی خود جهانی را به تصویر کشیده است
2- سلبریتیها در یک کلمه توهم را جایگزین حقیقت کردهاند. منطق سلبریتی و فرهنگ شهرت جدید، توهمزایی است تا رویا و فانتزی شکل بگیرد و از این زاویه دیگران به منطق او نزدیک شوند.
🔹خطر بزرگ اینجاست که سلبریتی فقط در فرهنگ دخالت نمیکند و از حوزه فرهنگ به امر سیاست و بعد از آن به سمت امر اجتماعی نفوذ کرده است. ظهور امثال ترامپ و زلنسکی در عرصه قدرت نشان از نفوذ سلبریتی ها به عرصه سیاست است.
✅ نفوذ سلبریتیها به عرصه سیاست و اجتماع باعث شده همه چیز از معنا تهی شود. اینجاست که جامعه به شدت پیچیده و تکثرگرا و بدون باورهای اخلاقی تبدیل میشود که مهمترین مسئله او منفعت و میل شخصی است.
⚜️ @Taammolat74
🔰 اقراء باسم ربك الذى خلق...
بخوان ... !
خدايت زمانى تو را فرمان خواندن داد كه سياهى جهالت و يأس بر آسمان قلب انسانيت سايه افكنده بود. زمانى تو را دعوت به خواندن كرد كه شب ديجور، براى فرار از سياهى خويش به دنبال روزنى مى گشت. معشوق زمانى تو را فرمان خواندن داد كه معصومانهترين فرياد انسان از پاهاى جستجوگر تاول زدهاش قلب سخت ترين صخره ها را میلرزاند...
انسان كه پا به پاى پيامبران از آدم تا مسيح درس عبوديت خوانده بود فارغ از مرور مكرر كلاسهاى پيشين، معلمى را جستجو میكرد كه عميقترين و ظريفترين نيازهاى هميشه اش را اغنا كند.
و تو كه با خواندنت سرنوشت تاريخ را رقم مى زدى و كشتى جاودانه هدايت را بر زلال فطرت انسانهاى هميشه، بادبان مى كشيد. تو كه با خواندنت غبار كهنه از چهره درد آلوده مستضعفين جهان مى تكاندى و رمق در پاهايشان مىريختى و غرور در نگاهشان و خنده بر لبانشان، تو خواندى آنچنان شيوا كه پشت خميده مستضعفان با جوهر كلام تو استقامت يافت.
و تو آنچنان استوار خواندى كه از وراى مظلوميت چهار ده قرن اكنون ما كلام تو را از حلقوم فرزندت شنيديم و گوش به زبان و جان به آواى تو سپرديم...
آنچه ما را از خواب غفلت ديرينه برانگيخت، آنچه گره در مشت هاى ما انداخت و آنها را به هم گره كرد، آنچه فرياد مظلوميت ما را به آسمان پاشيد، آنچه رمق شكستن پايه هاى ظلم را در دستهاى ما انداخت، همان كلام تو بود كه از حنجره مبارك فرزندت طلوع كرد!
✍️ سیدمهدی شجاعی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
⚜️ @Taammolat74
📍 سفر اندیشهها
چشم اندازی نوین برای فهم مواجه ما با نظریهها
شاید اولبار #ادوارد_سعید است که از استعاره #سفر برای نظریه و #اندیشه سخن میگوید. اندیشهها در یک مکان و زمان محدودی نمیشوند و سفر میکنند و این اتفاق بسیار مهمی است. برخی اندیشهها از مکانی به مکانی دیگر و گاه از زمانی به زمان دیگر سفر میکنند و قرنهایی را در مینوردند. برای متفکری که تلاش دارد اندیشههای او عالم گستر باشد این امر چه قدر میتواند کلیدی و بزرگ باشد. وقتی به بزرگانی مثل #افلاطون میرسیم که اندیشههایشان 25 قرن در طول زمان سفر کرده و به ما رسیده و هنوز ما به بسیاری از ایدههای او میاندیشیم، این میتواند معجزه مهمی باشد.
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
📍 سفر اندیشهها چشم اندازی نوین برای فهم مواجه ما با نظریهها شاید اولبار #ادوارد_سعید است که
🔹 سفر نظریهها و اندیشهها با خوانش و قرائت یک نظریه متفاوت است. اینکه ما مفسر خوبی برای نظریه ها باشیم به معنای سفر نظریه ها نیست، بلکه میتوان آن را شکلی از نظریه زدگی خفیف دانست. ایده سفر نظریه ها وقتی به جد به کار می آید که پای نظریه سازی به میان آید. بنابراین اندیشه در ابعاد مختلف سفر میکند و وارد دستگاه های فکری مختلف میشود و توسط متفکران گوناگون برگرفته میشود و با ایدههای تازهای گره میخورد و تلفیق مییابد و در عالم اندیشه نظریات جدید ساخته میشود. اینها اشکال سفر اندیشه است.
🔹 مصرف منفعلانه اندیشهها، سفر اندیشه نیست. برای سفر اندیشه کارگزاران خاصی لازم است. این مسئله برای ما از اهمیت بیشتری برخودار است چراکه در ایران اندیشهها سفر نمیکنند، و عمدتا مصرف ترجمهای دیگری هستند - آنهم منظور از دیگری فقط غرب است و آنهم نه ترجمه کامل، بلکه محدوده به چند کشور! - لذا ما با سفر اندیشه در ایران مواجه نیستیم. جامعه دانشگاهی ما تماما منفعل اندیشههای دیگران شده است.
🔹اندیشهها در ایران خودسازی نشده است؛ باید اندیشهای که وارد میشود خودسازی شود و وارد یک دستگاه فکری تازه بشود و الا تکرار ناقص ایدهها ما را به جایی نمیرساند.استفاده مقلدانه از نظریه ها خطای فاحشی است که موجب میشود دنیای خود را درست متوجه نشویم.
🔹برای خروج از این ایده، نیازمند فضای فکری نقدانه هستیم. در کنارش باید اندیشمندان مستقل و هویتمند شکل بگیرند. متفکران خردمندی که ایدههای خود را بازسازی کنند و خلاقیتشان را به منصه ظهور بکشانند. طبعا نیازمند نوعی از تعلیم و تربیت هستیم که این انسانها را بسازد. مشکل از نهادسازی ماست. نهاد آموزش عالی ما، متفکر مستقل تربیت نمیکند، انسان مقلد میسازد که خادم اندیشههای دیگرانی است که بی ربط با فرهنگ و جامعه ماست.
#اندیشه
#نظریهها
#سفر_اندیشه
#مصرف_اندیشه
#بومی_سازی_علم
#نهاد_علم_در_ایران
#علوم_انسانی_مدرن
⚜️ @Taammolat74
👆👆👆
🔸 چندی پیش کتابی را دیدم و مطالعه کردم که نگاه ابتکاری جالبی پیرامون مواجهه انتقادی با نظریهزدگی در ایران داشت. عباس کاظمی از استعاره سفر برای فهم تحولات یک نظریه استفاده کرده بود. البته به نظرم همانطور که خود او هم یادآور شده این استعاره را از ادوار سعید در مقالهای با عنوان «نظریههای مسافر»گرفته است.
مسئله کتاب مواجهه انتقادی با نظریهها در ایران است که او تعبیر به «#مصرف_نظریهها» دارد و معتقد است که استفاده از نظریهها در زمانه امروز تبدیل به کالایی لاکچری و زینتی شده است و این نتیجه رواج نوعی «نفخ نظری» و «#نظریهزدگی» در ایران است.
«وضعیتی که گویا نظریهها سفری را آغاز نکردهاند و همانند اتومبیلهای وارداتی یا تلفنهای همراه خارجی، صرفا به شکل بستهبندی سوار کشتی شده، به ایران منتقل میشوند. آنها بسیار شیک و تجملاتی وارد میشوند و نقشی عمدتا تزیینی در طاقچه اندیشه ما پیدا میکنند یا اساسا سفر خود را ناتمام به پایان میرسانند... نظریهزدگی یعنی نگاه شیفتهوار به نظریات غربی، آنگونه که ساخته شدهاند و هستند و نه آنگونه که در بستر جامعه درک میشوند... نظریهزدگی به این معناست که گمان کنیم جدیدترین نظریهها بهترین و کاملترینها هستند.»
⚜️ @Taammolat74
28.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 کلیپ تصویری | دربارهٔ دو مفهوم سفر و قصهگویی در تحلیل نظریهها
ارائه عباس کاظمی ، نویسنده کتاب «سفر نظریهها»
🔹من در سفری که به آمریکا داشتم با تجربه جدیدی مواجه شدم، احساس کردم که من به عنوان جامعهشناس ایرانی، هیچ آوردهای ندارم. هر چه یاد گرفتهام چیز جز نظریات همان غربیها نیست و چیزی برای ارائه ندارم!
⚜️ @Taammolat74
تاملات
👆👆👆 🔸 چندی پیش کتابی را دیدم و مطالعه کردم که نگاه ابتکاری جالبی پیرامون مواجهه انتقادی با نظریهزد
🔰 نگاهی به «سفر نظریهها»
✍️ جبار رحمانی
می توان در نگاهی کلان به کتاب به چند مساله دیگر هم اشاره کرد:
1️⃣ به نظرم مولف در این کتاب مفهوم سفر را بیش از همه در ذیل ایده مکان صورتبندی کرده است. به همین دلیل در بطن کار ما با سیطره نوعی جغرافیاگرایی در فهم مقوله سفر مواجه هستیم. میتوان این مفهوم سفر را علاوه بر مکان، در زمان هم دنبال کرد. سفر میتواند در زمان و در مکان باشد. سفر میتواند حسب استعاره های ادبیات فارسی، در آفاق باشد یا انفس.
گویی نظریه فقط در بین آدمهای مختلف و در سرزمین ها نیست که سفر میکند بلکه میتواند در درون یک آدم و در طی زمان هم سفر کند. نظریه میتواند در همه این مسیرهای زمانی و مکانی، افاقی و انفسی سفر کند که در این صورت میتوان فهم بهتری از تحولات و زمینه مندی نظریه ها حسب شخص، مکان، زمان و بستر انتقال نظریه بدست اورد.
2️⃣در کنار اینها به نظر می رسد که می شود برای فهم بهتر علوم اجتماعی در ایران در کنار طرح ایده سفر نظریه ها و مفاهیم، مساله سفر روش ها و تکنیک ها را هم مطرح کرد. کتاب کاظمی میتواند فتح بابی در این بازاندیشی انتقادی در سفر روشها باشد. زیرا در ایران ما صرفا از نظریه زدگی رنج نمی بریم، بلکه از روش زدگی (سیطره پیمایش های صوری یا کیفی گرایی های نظریه مبنایی…) هم رنج میبریم.
3️⃣ اما یک نکته کلیدی هم در زمینه و بستر این کتاب در ایران هست. اینکه اصولا به الگوها و نمونههای ناموفق سفر نظریه ها در ایران بطور ضمنی تاکید شده است... این نوع رویه های مواجهه با زمینه جامعه ایرانی، عملا موجب سردرگمی مخاطب این کتاب خواهند شد که در نهایت چه کسی توانسته در مواجهه با نظریه های سفر کرده، نظریه پردازی خاص خودش را داشته باشد.
4️⃣ از خلال همین نمونه باید به سطوح ناگفته سفر نظریه ها که کمتر در این کتاب مطرح شده، نیز توجه کرد. مقصودم سطوح نهادی و سازمانی است. هرچند کاظمی به این مساله ها اشاره کرده است، اما در کل میتوان گفت مساله سفر نظریه ها در این کتاب یک مساله معرفت شناختی است تا مساله ای در زمین جامعه ایرانی. به عبارت دیگر مساله نظریه زدگی نه یک مساله معرفت شناختی فردی بلکه مساله ای است که ساز و کارهای نهادی و سازمانی خودش را در نهادهای رسمی و حتی نهادها و اجتماعات علمی نهادینه کرده است.
5️⃣ در نهایت به نظرم توسعه مباحث و ایده های این کتاب همانگونه که مولف وعده آن را در مجلدات بعدی میدهد، میتواند سبب روشن تر شدن هرچه بیشتر موضوع و مساله شود و هرچه بیشتر به محققان علوم اجتماعی فارغ از دوگانه های بومی گرایی ایدئولوژیک و نظریه زدگی افراطی کمک کند تا با نظریه های سفر کرده خلاقانه و بسترمند مواجه شوند تا امکان های بیشتری برای علوم اجتماعی هم در فهم جامعه ایرانی هم در مشارکت در بسترهای جهانی علم فراهم کند.
⚜️ @Taammolat74
📍 فرشته تاریخ
رهایی از جبرتاریخی و غایتگرایی افراطی
نام این اثر Angelus Novus «فرشته نو» اثری از پل کله است که که به خاطر تفسیر درخشان والتر بنیامین از آن به شهرت رسید. والتر بنیامین در سال 1921 به بهای هزار مارک آن را میخرد، رقمی که به نظر برای بنیامین آن روزها سخت هم بوده است؛ نقاشی منبع الهام بنیامین میشود و او آن را مهمترین دارایاش میپندارد؛ نقاشی پیش از مرگ به ژرژ باتای میرسد و فیلسوف فرانسوی تابلو را به دست تئودور آدورنو میرساند.
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇