eitaa logo
🌼تبسم خوشبختی🌼
8.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
839 ویدیو
9 فایل
«««تبسم خوشبختی»»» ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻ |⇦• ازدواج |⇦• همسرداری |⇦• تربیت کودک و نوجوان |⇦• زندگی اسلامی #ادمین_هماهنگی_تبلیغ_وتبادل⤵️ @golnarges1441 💫•••`لینک كانال`•••💫 @tabasomekhoshbakhty
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃شفیع دنیا و آخرتم لحظه‌ای که بی تو از عمر ما می‌گذرد، نعمتی است که به گناه بزرگ ناسپاسی از میان می‌رود. این لحظه که باز نمی‌گردد؛ اما خدا کند که تاوانش را بشود با غرق شدن در یاد تو از میان برد! تو اگر پادرمیانی کنی، خدا ما را به خاطر این همه ناسپاسی می‌بخشد و اگر کمک کنی، لحظه‌هامان همه غرق در یاد تو می‌شود. به بیچارگی‌مان رحم کن؛ هم پادرمیانی کن و هم کمک. شبت بخیر شفیع دنیا و آخرتم!
🍃نفس زندگی وقتی دلم خیلی برایت تنگ می‌شود، دنبال راه چاره‌ای می‌گردم تا دلم باز شود. دل‌تنگی وقتی برای تو باشد، بارَش سنگین‌تر از آنی می‌شود که کسی چون من تاب تحملش را داشته باشد. به راه‌های چاره فکر می‌کنم، هیچ راهی جز دیدن تو پیدا نمی‌کنم و می‌ترسم بی آن که تو را ببینم دلم باز شود. دائم خودم را رصد می‌کنم تا ببینم دل‌تنگی‌ام کمتر شده یا نه. اگر کمتر شده باشد، پای دل‌شوره هم به میان می‌آید. به گمانم کم شدن دل‌تنگی برای تو بدون دیدارت، معنایش کم شدن از عشق تو باشد. درست می‌گویم؟ آقا! التماس می‌کنم تا تو را ندیدم، دلم را تنگ خودت نگه دار. حتی اگر از شدت دل‌تنگی می‌خواستم بمیرم، یا خودت را نشانم بده،‌ یا بگذار از دل‌تنگی بمیرم. من این مرگ را به نفس کشیدن ترجیح می‌دهم. شبت بخیر نفس زندگی! 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ‎‌‌‎‎‌‎ @tabasomekhoshbakhty ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🍃امام غریب من اگر چه مأموم خوبی برایت نبودم؛ اما وقتی می‌بینم کاسبانی از نام و مرام تو دکانی برای خودشان دست و پا کرده‌اند، همۀ وجودم می‌شود آتش. روی پیشانی‌شان نام تو را حک می‌کنند و زبانشان را به نام تو عادت می‌دهند و از مسیر رسیدن به تو حرف می‌زنند؛ اما جز به خویشتن نمی‌اندیشند و جز برای رسیدن به دنیا دست و پا نمی‌زنند. به نام تو و به کام خودشان شعار می‌دهند و دل مردم را به سوی خویش می‌کشند. مردمِ از همه جا بی‌خبر هم به قصد تو به آنها نزدیک می‌شوند؛ اما به خدمت نفسانیت کاسبان نام تو در می‌آیند. حالم از این بازار بی‌مروت و این کاسبان نامرد به هم می‌خورد؛ التماس می‌کنم اگر روزی خواستم پا به این بازار بگذارم و یکی از همین کاسبان بشوم، در دم پایم را بشکن. شبت بخیر امام غریب!
🍃امان بیچاره‌ها مرا ببخش که دور از تو بودم و در میان تهاجم وسوسه‌های شیطان احساس امنیت می‌کردم. مرا ببخش که بدون تضرع در پیشگاه تو خودم را در مقابل دشمن قسم خورده‌ام قوی می‌دیدم. مرا ببخش که خودم را بیچارۀ نگاه تو ندیدم و میان خودم تا پرتگاه گمراهی فرسنگ‌ها فاصله می‌دیدم. مرا ببخش که خودم را بدون تو بزرگ دیدم و شیطان را ندیدم و در حالی که غرق وسوسه‌های او بودم، خودم را بندۀ مقرب درگاه الهی می‌دیدم. تو امان هر کسی هستی که به دنبال امنیت می‌گردد؛ ولی من به قدری خودشیفته بودم که نیازی به امان تو نمی‌دیدم. حالا دیگر دیوارهای قلعۀ خیالی امنیت در مقابل نگاهم فرو ریخته‌اند و به تو پناه آورده‌ام. مرا دریاب که سر تا پای وجودم وحشت است و خالی از امنیت. شبت بخیر امان بیچاره‌ها!
🍃جبران کنندۀ بدی‌ها! باز هم به یاد کارهایم افتادم و پتک دیگری بر سرم کوبیده شد؛ کارهایی که من انجام دادم؛ اما به پای تو نوشته شد. نمی‌دانم تا به امروز چند نفر را از تو دور کرده‌ام؛ اما می‌دانم حتی اگر یه نفر را به اندازۀ یک قدم از تو دور کرده باشم، تا عمر دارم اگر استغفار کنم، شایستۀ بخشش نخواهم بود. چه کار کنم آقا! اضطراب این خطاها آخرش قاتل جانم می‌شود. التماس می‌کنم هر کسی را که یک قدم از تو دور کردم، فرسنگ‌ها به خودت نزدیک کن! شاید برای من عقوبت فاصله انداختن میان تو و دیگران، سبک‌تر شود! شبت بخیر جبران کنندۀ بدی‌ها!
🍃حقیقت زندگی یک روز باورم می‌شود که رفتنی هستم. خدا کند آن روز آخرین روز زندگی‌ام نباشد. یک روز باورم می‌شود که آرام زندگی کردن و آرام مردن، در گرو عشق توست. خدا کند آن روز، آخرین روز زندگی‌ام نباشد. یک روز باورم می‌شود که فلسفۀ آفرینش من، عاشقِ تو شدن است. خدا کند آن روز، آخرین روز زندگی‌ام نباشد. یک روز باورم می‌شود که هر چه خیر و صلاح است،‌ در خانۀ تو یافت می‌شود. خدا کند آن روز آخرین روز زندگی‌ام نباشد. یک روز باورم می‌شود که بهشت جایی است که رنگ و بوی عشق تو را داشته باشد. خدا کند آن روز آخرین روز زندگی‌ام نباشد. یک روز باورم می‌شود که هر چه را گفتم و هر چه را که در دل نگه داشتم، تو می‌دانستی. خدا کند آن روز آخرین روز زندگی‌ام نباشد. دعا کن قبل از این که بمیرم تو را پیدا کنم. شبت بخیر حقیقت زندگی!
🌱حضرت معشوق شکرخدا هستند کسانی که در شادی و غم تو را فراموش نکنند و تو را برای خودت بخواهند. خدای را شکر که تو اگر چه غریبی؛ ولی تنها نیستی. درست است که همۀ اهل دنیا باید دورت بگردند. اما سر به سجدۀ شکر می‌گذارم همان تعداد اندکی که دورت می‌گردند، هر کدامشان به اندازۀ یک دنیا می‌ارزد برای تو. امروز وصف یکی از عشاقت را شنیدم و همۀ وجودم شد شرم و آه و حسرت و دلم پر شد از ماتم و غم. اگر به آنها می‌گویند عـــاشق، نـــام من چیست؟ کاش می‌گفتی با انبوه شرمی که نفس کشیدن را برایم سخت کرده،‌ چه باید کرد؟ خوش به حالت با عاشقانی که داری بدا به حال من با این همه فاصله‌ای که از عشق دارم. شبت بخیر حضرت معشوق!
🍃مهربان من من می‌دانم که اگر با این همه میلی که به دنیا دارم، هنوز هم در دلم ردپای محبت تو دیده می‌شود،‌ جز لطف و عنایت تو دلیل دیگری ندارد. لحظه‌ای اگر نگاهت را از من بگردانی، همۀ وجودم می‌شود محبت دنیا و می‌دانم حتی ذره‌ای از محبت تو در دلم نخواهد ماند. من شدت مهربانی تو را از همین ردپای محبتی که در دلم داری می‌فهمم. آقا! ممنونم که هستی و ممنونم که این قدر مهربانی! شبت بخیر مهربان من!
🍃وارث علی به دنیا آمدی تا دنیا بهانه‌ای داشته باشد برای امتداد. به دنیا آمدی تا بر هر چه تاریکی است غالب شوی حتی اگر چونان خورشید پشت ابر باشی. به دنیا آمدی تا نور فراموش نشود و انسان با تاریکی انس نگیرد. به دنیا آمدی و ریاضت غیبت را بر جان خریدی تا که همیشه امید زنده بماند. من مهربانی تو را و رحمت خدایت را از غیبت طولانی‌ات فهمیدم. بگذار جماعت، هر چه می‌خواهند بگویند تو غیبت کردی تا دنیا زود تمام نشود. خدا اگر می‌خواست دفتر دنیا را ببندد تو را همین سوی پرده نگه می‌داشت تا چونان پدرانت انسان‌ها قَدرت را نشاسند و به ضربۀ شمشیر یا جام زهر، شهد شهادت بنوشی و پس از تو دنیا تمام شود. شهادت برای تو چونان شهادت برای علی است خاندان شما با شهادت مانند کودک به مادر انس دارند چه قدر خوبی که ریاضت غیبت را قبول کردی تا ما آدم شویم برای آمدنت و خدای تو چه قدر خوب است که هزار و صد و اندی سال است که فرصت آدم شدن را از ما نگرفته. خدا در همۀ این سا‌ل‌ها منتظر آدم شدن ماست خدای تو چه قدر صبور است آقا! کاش هدیۀ تولد تو از سوی ما آدم‌شدنمان باشد! اگر چه هر سال عهدمان را می‌شکنیم ولی خودت می‌دانی قصدمان شکستن عهد نیست پس باز هم با تو عهد می‌بندیم که هر چه زودتر آدم شویم! شبت بخیر وارث علی! .•°``°•.¸.•°``°•. •.¸  ✨   ¸.•      °•.¸¸.•°      ¸.· ´¸.·´¨) ¸.·*¨)    (¸.·´    (¸·´   .·´. ☞⁩𑁍꧁ ⁩⁩⁩بهترین مسیرخوشبختی꧁𑁍 ========================= https://eitaa.com/behtarinmasirkhoshbakhti
🍃 جان و جهان ما هر چه داریم را باید فدا کنیم تا نام تو بالا بماند و یادت در دل‌ها زنده. همۀ ما باید بمیریم برای این که حتی لکه‌ای کوچک و کم رنگ بر قامت تو نیفتد. وای به حال کسانی که ادعای شیعه بودن دارند و لکه ننگی می‌شوند برای تو؛ آن هم لکه‌ای که از دور دست‌ها هم پیداست. کاش ما از این لکه‌ها نباشیم و یک روز به ما بگویی: شما تکۀ جان منید! شبت بخیر جان و جهان ما! .•°``°•.¸.•°``°•. •.¸  ✨   ¸.•      °•.¸¸.•°      ¸.· ´¸.·´¨) ¸.·*¨)    (¸.·´    (¸·´   .·´. ☞⁩𑁍꧁ ⁩⁩⁩بهترین مسیرخوشبختی꧁𑁍 ========================= https://eitaa.com/behtarinmasirkhoshbakhti
🍃شیرین‌ترین عشق شیرینی دنیا را چشیدیم و خوشمان آمد. شیرینی گناه را چشیدیم و لذت بردیم. شیرینی سرگرمی‌ها را چشیدیم و مشغول شدیم. شیرینی محبت تو را کی می‌چشیم تا عاشق شویم؟ به دادمان برس که داریم در میان این شیرینی‌ها، تلخ می‌شویم. شبت بخیر شیرین‌ترین عشق! .•°``°•.¸.•°``°•. •.¸  ✨   ¸.•      °•.¸¸.•°      ¸.· ´¸.·´¨) ¸.·*¨)    (¸.·´    (¸·´   .·´. ☞⁩𑁍꧁ ⁩⁩⁩بهترین مسیرخوشبختی꧁𑁍 ========================= https://eitaa.com/behtarinmasirkhoshbakhti
🍃یکِ یکِ یک سال‌هاست که می‌گویم: «وقتی بیایی تاریخ جهان را از نو ورق خواهیم زد. دلدادگانت ظهور تو را مبدأ تاریخ می‌کنند. آقا! می‌شود بگویی 1/1/1 کی فرا می‌رسد؟» و حالا می‌گویم: وقتی بیایی مبدأ و مقصد تاریخ یکی خواهد شد. هر روزی که از عاشقانت تاریخ آن روز را بپرسی، می‌گویند: 1/1/1. عاشقانت زمان را خوب می‌شناسند و می‌دانند که وقتی بیایی زمان از بهت عشق تو در جای خویش، خشکش خواهد زد. مگر می‌شود زمان در وقت ظهورت تو را ببیند و عبور کند؟ به گمانم راز جوان ماندن تو نیز همین است: زمان به تو که می‌رسد دیگر پای رفتن ندارد. می‌ماند و می‌ایستد به تماشا. آقا! با تو هر روز، اوّلین روز است و هر ماه، اوّلین ماه و هر سال، اوّلین سال. شبت بخیر گل همیشه بهار خدا!
«اللّهُم رُدَّ کُلَّ غریب» خدایا! همۀ غریب‌ها را از غربت به وطن بازگردان. آقا! اگر کسی این دعا را خواند و به یاد تو نیفتاد، به او چه باید گفت؟ غریب‌تر از تو در این عالم کیست؟ تقدیر تو در غربت، از سخت‌ترین تقدیرهاست. تقدیری که به نام تو خورده، غربت تو در میان دوستان است و چه غربتی سخت‌تر از غریب بودن در جمع دوستان؟! ما مدعی دوستی توایم. آیا تو در میان ما غریب نیستی؟ چقدر در جمع دوستانه‌مان یاد تو هستیم؟ چقدر از غم‌های تو یاد می‌کنیم؟ چقدر برای دوری تو اشک می‌ریزیم؟ چقدر دل‌نگرانِ دلِ گرفته‌ات هستیم؟ چقدر دلمان شور آمدنت را می‌زند؟ چرا به زندگیِ بی‌تو عادت کرده‌ایم؟ چرا جای خالی تو را در میان خودمان احساس نمی‌کنیم؟ اینها اگر نشانۀ غربت تو نیست، پس نشانۀ غربت تو چیست؟ خدا با خوب کردن ما تو را از غربت بیرون بیاورد. شبت بخیر امام غریب!
«اللّهم اشف کل مریض» مشکل اصلی امروز ما، بیمار نبودن است. ما باید بیمار فراق تو باشیم؛ اما سرخوشیم بدون تو. این درد را به که باید بگوییم؟ آقا! چرا ما از نبودنت تب نمی‌کنیم؟ چرا به لرز نمی‌افتیم؟ چرا هنوز در فراق تو زانوانمان توان راست نگه‌داشتن قامتمان را دارد؟ اصلا می‌خواهم بدانم چرا چشم‌هایم می‌بیند؟ مگر می‌شود مبتلا به فراق تو بود و به قدری گریه نکرد که چشم‌هایمان بی‌سو شود؟ ما بیمار فراق نیستیم و این حقیقت تلخی است که سلامتی را به کاممان زهر می‌کند. کاش دعا می‌کردی برایمان که بیمار فراقت شویم، بعدش هم دعا می‌کردی که شفا بگیریم. شفای درد فراق تو به وصال است. نه؟ پس دعا کن برایمان آقا! شبت بخیر طبیب دردهایم!
"اللهم سُدّ فقرنا بغناک" از خدا می خواهیم فقر ما را با غنای خویش بر طرف کند و یقین داریم اجابت این دعا به آن است که خدا فقر ما را با ولایت تو برطرف کند. ما بی ولایت تو فقیریم و بی ولایت تو هیچ دُر و یاقوت و الماسی ما را بی نیاز نمی کند. ما قدر ولایت تو را اگر بدانیم با ذره ذره از ولایتت دنیا دنیا احساس ثروتمندی می کنیم. هر چیزی که نام ثروت به خود گرفته بدون ولایت شما جز فقر چیز دیگری نیست و ما عمری است که از خدا فقر می خواهیم و از ثروت غافلیم. به دعاهایمان با آمین تو امیدواریم، دعا کن که خدا فقر ما را با ولایت تو برطرف کند شبت بخیر سرمایه زندگی
«اللّهم اقضِ عنّا الدیَن» خدایا! بدهکاری ما را تو ادا کن. ادای بدهکاری ما به تو، در توان ما نیست. ما ضعیف‌تر و فقیرتر از آنیم که از عهدۀ بدهی‌هایمان به تو برآییم. ما همه با هم اگر دست به دست هم بدهیم، نمی‌توانیم قطره‌ای از بدهی یک نفرمان را به تو ادا کنیم. پس باید به خدا التماس کنیم تا خودش بدهکاری ما را به تو ادا کند. مگر بدون تو، لحظه‌ای طعم زندگی را می‌توان چشید؟ ما زندگی را به تو بدهکاریم، همۀ زندگی را. مگر بدون تو بهره‌ای از خدا به ما می‌رسید؟ ما خدا را به تو بدهکاریم، هر چه اندازه خدا داریم را. مگر بدون تو امیدی به سعادت ابدی می‌توان بست؟ ما سعادت را به تو بدهکاریم، سعادت دنیا و آخرت را. تو مهربانی و می‌دانم که اعلام بدهکاری را از ما می‌پذیری. شبت بخیر مهربان من!
🍃بالحجّة باز هم شب قدر و باز هم سؤال همیشگی من که تو امشب کجایی آقا! و باز هم به دنبال قرآنی هستم که امشب به سر می‌گیری. من قرآنت را برای خودم نمی‌خواهم فقط برای همان چند دقیقه‌ای می‌خواهم قرآن به سر می‌گیرم قرآنت را به من بده خدا را به تو که قسم دادم زود قرآنت را پس می‌دهم آقا! قرآنت را که دادی،‌ جایی نرو. شب‌های قدر شلوغ است می‌ترسم تو را گم کنم در میان جمعیت و امانتت بماند پیشم. من به اندازۀ کافی زیر دِین تو هستم دیگر توانی باقی نمانده برایم که دِین بیشتری را تاب بیاورم. قرآنت را بده به من و بنشین در برابرم. وقتی خدا را قسم می‌دهم دوست دارم با انگشت اشاره‌ام تو را به خدا نشان بدهم و بگویم «بالحجّة بالحجّة». اگر هم اجازه‌ام بدهی دستم را روی شانه‌ات می‌گذارم و می‌گویم: «بالحجّة بالحجّة». بارها شده که خیال کرده‌ام اندازۀ مهربانی‌ات را فهمیده‌ام امّا کاری کرده‌ای که یقین کرده‌ام اندازۀ‌ مهربانی تو در ظرف فهم من نمی‌گنجد. پس می‌توان به یقین گفت تو مهربان‌تر از آنی که نگذاری سرم را روی شانه‌ات بگذارم و بگویم: «بالحجّة بالحجّة». و حتّی این قدر هم به خودم اجازه می‌دهم که با طرز نگاهم التماس کنم که بگذاری سرم را بگذارم روی سینه‌ات با تپش قلبت صدای خدا را بشنوم و فریاد بزنم: ‌«بالحجّة بالحجّة». حالا بگو کجایی تا بیایم قرآنت را به امانت بگیرم آقا! شبت بخیر بزرگ‌ترین آیۀ خدا روی زمین!‌
«و أغننا من الفَقر» و باز هم دعا برای رهایی از فقر مرا به یاد تو انداخت که ثروت دنیا و آخرت مایی. باید روز و شب به خودم یادآوری کنم که مبادا روزی فراموش کنم که بی‌تو فقیرتر از من نیست و وقتی تو را داشته باشم، بی‌نیازترین می‌شوم. باید دائم به خودم نهیب بزنم که پیش از تو و بیش از تو نباید از خدا چیزی بخواهم. وای به حالم اگر حاجتی از حاجاتم به حاجت داشتن تو پیشی بگیرد! باید بنویسم و در برابر چشمانم نصب کنم تا همیشه یادم باشد تو را اگر داشته باشم، حتی بی‌نیاز از بهشت می‌شوم. اشتباه گفتم، تو را اگر داشته باشم، هر جا که باشم، بهشت‌ترین نقطۀ عالم است. شبت بخیر بهشت من!
ظلم دارد اوج می‌گیرد. مظلوم به تنگ آمده. ظالم دریده ‌شده. حدی برای نگه داشتن ظلم نیست و در این مخمصه، حتی کسانی که مسلمان نیستند، چشم به آسمان دوخته‌اند تا کسی بیاید و منجی‌شان شود. درست است که بسیاری از مظلومان عالم، شیعۀ تو و پدرانت نیستند؛ اما من می‌دانم که آنها منتظر تو هستند. دلم می‌گوید که آنها در دلشان دنبال نامی می‌گردند که به اسم فرمانده به او سلام کنند و احترام بگذارند و وقتی سرود «سلام فرمانده» را شنیدند، به دلشان برات شد فرماندهی که می‌آید و کار لشکر ظلم را یکسره می‌کند، تویی. بی‌راه نیست اگر به دل آن پیر برات شد که جمعه را روز قدس قرار بدهد. روز قدس،‌ فقط روز فریاد علیه اسرائیل نیست، روز التماس برای آمدن تو هم هست. در روز قدس همه به تو سلام می‌دهیم و از تو دعوت می‌کنیم برای آمدن. ما همه فداییان تو هستیم. زودتر بیا آقا! شبت بخیر حضرت منجی!
🍃روشنایی زندگی شبی که بی‌ یاد تو طی شود، روز روشنی را به دنبال نخواهد داشت. میزان روشنی و تاریکی روزهای ما به اندازۀ یادی بستگی دارد که شب‌ها از تو می‌کنیم. ما به فکر خودمان هم که باشیم، لحظه‌ای نباید تو را فراموش کنیم. شبت بخیر روشنایی زندگی! 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ ‎‌‌‎‎‌‎ @tabasomekhoshbakhty ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🍃نگاه بلند خدا بلندترین نگاه آدم روی زمین متعلق به توست. تو از بالاترین نقطۀ ممکن به همۀ عالم نگاه می‌کنی و یقین دارم آرام‌ترین انسان روی زمینی. ما نگاهمان کوتاه است. این همه تشویش و اضطراب ریشه در کوتاهی نگاهمان دارد. نگاه‌های ما را روی هم که بگذارند، باز هم قامتش به نگاه بلند تو نمی‌رسد؛ ولی آقا در حصار این نگاه‌های کوتاه هم داریم دست و پا می‌زنیم. می‌شود گوشۀ چشمی از نگاهت را نصیب ما کنی، تا کمی از این تشویش و اضطراب فاصله بگیریم؟! شبت بخیر نگاه بلند خدا!
🍃قلب زمین و آسمان شنیده‌ام بعضی‌ها به زمین چنان می‌چسبند که گویی توهم جاودانگی دارند؛ جاودانه در همین دنیای خاکی. آنها می‌خواهند بهشت آسمان را روی زمین داشته باشند. دست و پا می‌زنند، حرص می‌زنند و این و آن را می‌زنند تا به این بهشت برسند و به خیال خویش، جاودانه بمانند. آقا! به ما گفته‌اید چنین انسان‌هایی از بدترین خلایق روی زمین‌اند و گفته‌اید بر حذر باشیم از چنین آرزوهای طول و درازی؛ اما مگر می‌شود از تو پنهان کرد که ما هم مبتلاییم به توهم جاودانگی؟! این را اگر با زبانمان نگوییم، حالمان فریاد می‌کشد، طوری که سر تا پای زندگی‌مان چسبیدن به زمین را نشان می‌دهد. وقتی به زمینی که تو دل نبسته‌ای می‌چسبیم‌،‌ یعنی دلمان به دل آسمانی تو بسته نیست. وای بر دلی که تپشش هماهنگ با دل تو نباشد. ما را نجات بده از این همه فلاکت! شبت بخیر قلب آسمان و زمین!
🍃سرمایه آرامش وقتی که با توییم، خیالمان آسوده است که نگاه خدا به سوی ماست. نگاه خدا که به سوی ما باشد، عالم و آدم که به هم بریزد، آب در دلمان تکان نمی‌خورد. وقتی از تو فاصله می‌گیریم، خدا از ما رویگردان می‌شود. خدا از ما اگر روی بگرداند، عالم و آدم هم که پشتمان باشد، باز هم بی قراریم. با این که این حقیقت را با همۀ وجودمان درک کرده‌ایم، چرا باز هم از تو فاصله می‌گیریم؟ خودمان هم در پاسخ به این سؤال مانده‌ایم. شبت بخیر سرمایۀ آرامش!
🍃فریادرس بیچاره ها ما را چه می‌شود که بدون تو می‌توانیم نفس بکشیم و دنیا را تاب بیاوریم؟ مگر تپش قلب ما نباید بند تو باشد؟ و اگر بند تو باشد، می‌شود بدون تو مثل ساعت کار کند و از تپش‌هایش، فریاد فراق شنیده نشود؟ چرا کسی در صورت ما قیاقۀ آدم فراق زده را نمی‌بیند؟ این عاشق نبودن بناست تا کی امتداد پیدا کند؟ خودمان هم از دست خودمان خسته‌ایم. تو به فریادمان برس! شبت بخیر فریادرس بیچاره‌ها!
🍃دست خدا معلوم است که گاهی خودت دستی به دلم می‌کشی تا تنگ بودن دنیا را خوب بفهمم. قدر این فرصت‌ها را خوب می‌دانم. اگر حس گاه به گاهِ من به زندان بودن دنیا نباشد، همۀ وجودم در باتلاق خطرناکش فرو می‌رود. «دنیا برای ماندن نیست» همیشه برایم یک شعار بود؛ ولی وقتی تو دستی به روی دلم می‌کشی، می‌شود حقیقتی که با سلّول‌های بدنم درکش می‌کنم. چه قدر خوبی و چه اندازه مهربان که نمی‌گذاری دنیا را مقصد خویش کنم. دنیا وقتی که مقصد می‌شود، بی‌رحم می‌شود؛ بی‌رحم‌تر از آنی که در خیال بگنجد. دنیای مقصد شده، کاری می‌کند که آدم حتّی دستش به روی فاطمه بلند شود. دنیایی که مقصد می‌شود، کاری می‌کند که آدم فاطمه را بکشد. چه قدر این دنیا تهوّع‌آور است. می‌دانم که خودت حواست هست؛ ولی دوست دارم التماس کنم و بگویم هر چه قدر هم که بد شدم، دست کشیدن به روی دلم را رها نکن. شبت بخیر دست خدا!