eitaa logo
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
300 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
984 ویدیو
81 فایل
﷽ .• السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ النَّبَإ الْعَظیمِ...✨ |تو شاهدی که علم بر زمین نخواهد ماند 🏴 ♨️ اینجا قرارگاه #لشکر_صد_نفره است. با ماموریت تامین مهمّات فکری و فرهنگی در#جنگ_روایت‌ها🌤 جهت انتشار مهمات📝 به ما بپیوندید . 🆔جهت ارتباط : @lashkar_100
مشاهده در ایتا
دانلود
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
﷽ | حسینِ محرابی شدن 🌻«شهید خندان مشهدی ها» یا «شهید امام رضایی» هرجور که دوست دارید صدایش کنید...یک مشهد است و یک حسین محرابی اش! عکس معروف خندانش را که میبینم یادی از وعده حق خدا میکنم که می‌گفت: فَرِحِينَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِ 🍃مگر میشود خوشحال نباشد، کسی که به بلندترین آرزوی بهترین آدم های دنیا رسیده است. حالا تمام سختی ها برای آقا حسین محرابی ما، نقد شده است... تمام دویدن ها در طول این چهل ساله! چه چله پر برکتی بود زندگی حسین... رفتن به سوریه هم نقطه اوج داستان زندگی‌اش. «متن کامل را بخوانید» 🔺@tabeen113
﷽ | حسینِ محرابی شدن 🌻«شهید خندان مشهدی ها» یا «شهید امام رضایی» هرجور که دوست دارید صدایش کنید...یک مشهد است و یک حسین محرابی اش! عکس معروف خندانش را که میبینم یادی از وعده حق خدا میکنم که می‌گفت: فَرِحِينَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِ 🍃مگر میشود خوشحال نباشد، کسی که به بلندترین آرزوی بهترین آدم های دنیا رسیده است. حالا تمام سختی ها برای آقا حسین محرابی ما، نقد شده است... تمام دویدن ها در طول این چهل ساله! چه چله پر برکتی بود زندگی حسین... رفتن به سوریه هم نقطه اوج داستان زندگی‌اش. 💛به قول حاج قاسم «بچه زرنگ» بود دیگر؛ بچه مایه دار نبود اما ماشینش را فروخت تا از صف مدافعین حرم اهل بیت علیهم السلام جا نماند! الکی که نبود، قرار نبود هر کسی را راه بدهند... باید خوب امتحانت میکردند و می‌دیدند چقدر پای کاری و اگر همه‌ی در ها را بسته ببینی باز هم عاشقانه برای اینکه جانت را دو دستی تقدیم این مسیر بکنی میدوی؟! 🥺آن وقت بود که به سوریه راهت میدادند و تازه اگر می‌پسندیدند میشدی، «شهید مدافع حرم». حسین محرابی اینچنین قله‌ای بود. همینقدر در اوج و همینقدر بی ادعا ! ما که در این پایین ها سیر میکنیم و ادعایمان گوش فلک را پر کرده است، خوب میدانیم که چه کار بزرگی است که هم «حسین محرابی» باشی و هم «ادعایی» نداشته باشی. ملاک همین است! ⭕️آن مردمند که به های و هوی و سر و صدایت نگاه میکنند و آخر سر هم جز «التماس دعا» و «وجهه محترمانه‌ای» چیزی عایدت نمی‌کنند. وگرنه خریداران عالم نگاه به قلبت میکنند، اگر _حتی در اعماق قلبمان_، عُجب و غرور و « ما که دیگر وضعمان خوب است...» دیدند، باخته‌ایم! اما اگر آن شکستگی و بی‌ادعایی صادقانه، مهمان قلبمان بود، خوشبحالمان! 💎نه از آن الکی هایش نه، از آنها که در این جمله ساده و باز هم بی ادعای حسین محرابی، نشسته است: «با دلی آرام و قلبی مطمئن از آنچه انجام می دهم (جهاد) از حضور شما عزیزان مرخص می شوم؛ باشد که این فرزند و برادر کوچک و خطاکار خود را ببخشید و حلال کنید.» 🔺@tabeen113
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
﷽ | یک طلبه همه‌چی تمام 🌿 نامش مفتح بود و به حق فتح کننده قلب ها! از همان روزی که به رسول خدا اقتدا کرد و پا در مسیر طلبگی گذاشت، بارها در کتابهایش خوانده بود که باید «طبیبٌ دوارٌ بطبّه» باشد. 💎 برای همین در همان زمان طاغوت سنگر دبیرستان و دانشگاه، را رها نکرده بود و در طوفان سهمگین نابودی عقاید جوانان در زمان شاه، پناهگاه امینی برای آنها شده بود. اندوخته لازم را قبلا با تحصیل جدی و پای درس اساتید بزرگی همچون علامه طباطبائی اندوخته بود. ✏️ تبلیغ، جدیت در درس و البته تحقیق و پژوهش از ویژگی های بارز شهید مفتح بود‌. در همان زمان حاشیه ای بر اسفار زده بود و کتابی هم به نام روش اندیشه در موضوع علم منطق نوشته بود، که در دانشگاه به عنوان متن درسی تدریس میشد. «متن کامل را بخوانید» 🔺@tabeen113
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
﷽ | تو عاشق شدی! 💛 من مادر امیر بودم، اما امیر همدم، همراه و استاد من بود. حاجی که به رحمت خدا رفت، از همان شب، امیر تلفن همراهش را روی ساعت ۱۰ و ۱۰ دقیقه که زمان فوت پدرش بود تنظیم کرده بود. همه خبر داشتیم چرا موبایل امیر آن ساعت زنگ می‌خورد. ناخودآگاه همه، هرجا که بودیم برای حاجی فاتحه می‌خواندیم. حالا گوشی امیر را روی ساعت سه و نیم بعد از ظهر که زمان شهادت امیر است تنظیم کرده‌ایم. روزی دوبار صدای موبایل امیر توی فضای سوت‌وکور خانه می‌پیچد تا حاجی و امیر را یاد کنیم... 🕊 وقتی میخواست برود سوریه، دو سه ماه پیگیر کارهایش بود ولی اجازه نمی‌دادند. می‌گفتند این‌جا لازمت داریم ولی امیر کوتاه‌بیا نبود. برایم تعریف کرده بود: «مامان! نمی‌دونی چقدر رفتم و آمدم تا اجازه‌ام را گرفتم. باور کن حتی اشک ریختم. دفعه آخر که رفتم پیش فرمانده‌مان، باز گفت: «نه، این‌جا به‌ات نیاز داریم. کجا می‌خوای بری؟!» دوباره بغض گلویم را گرفت؛ اشک آمد به چشمم. فرمانده‌مان انگار دلش نرم شد. آخر سر هم گفت: «امیر، می‌تونی بری؛ تو عاشق شدی، ما هم نمی‌تونیم به زور نگه‌ات داریم!» 🩸شهید که شد در قطعه ۲۶ بهشت زهرا، دفنش کردیم؛ مزار شهدای گمنام. خودش وصیت کرده بود که اینجا باشد. وصیت دیگر امیر این بود که قبرش را حسینیه کنیم. قبر که آماده شد، دیواره‌هایش را با کتیبه‌های مشکی عزای امام حسین پوشاندیم. بعد هم خطبه حسینیه را خواندند. امیر، واقعا عاشق امام حسین علیه السلام بود و این عشق را با خودش تا توی قبر برد...🥺❤️‍🩹 📝منبع 🔺@tabeen113
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
﷽ | وصیت نامه 💛 شهید را باید از زبان شهید شناخت؛ وگرنه راه های دیگر، تیممِ به جای وضو هستند. کاش میشد بین کتاب های درسی مدرسه و دانشگاه حداقل یک واحد یا یک کتاب داشتیم که همه‌اش وصیت نامه شهدا بود... ⭐️ یک روز پای درس شهید شوشتری می‌نشستیم و کلام شیرین شهید برونسی را می‌خواندیم و وقتی به این فراز میرسیدیم ذوق مرگ می‌شدیم!: [از وقتی من با این فرزند فاطمه سلام‌الله علیها نائب بر حق امام زمان آشنا شدم و بخصوص از وقتی که با شاگرد ایشان آقای خامنه‌ای عزیز آشنا شدم هدف من عوض شد.] 🍃 آن وقت اگر می‌خواستیم تشکل هم در دانشگاه یا مدرسه مان راه بیندازیم خیالمان جمع بود که هم وصیت نامه شهید صدرزاده هست و هم مفصل تر، وصیت نامه شهید کاظم گمار. 💎 بله! وصیت، حرف های ناگفته آدم هاست و وصیت نامه شهدا به ما این امکان را میدهد که در پنهان ترین ابعاد وجودی انسانی به بلندای یک شهید، شریک بشویم! چه چیزی بهتر از این؟ 📝 خلاصه اگر خواستید شهید بشوید، حتما وصیت نامه بنویسید و زیاد هم بنویسید و جایی بگذارید که پیدایش کنیم! این مقدمه طولانی، پنجره ای است برای ورود به زندگی نورانی «شهید مدافع حرم علی شاهسنایی» شهیدی که قرار است از زبان خودش او را بشنویم. |ادامه متن و وصیت نامه شهید| 🔺@tabeen113
﷽ | وصیت نامه ۱.🌿شهید شاه سنایی همان اول وصیت نامه، حرف آخر را اول میزنند: «به نام خدا "شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم…..انشاالله» جلوتر که میروی، قدم به قدم همین تک جمله را برایمان تفسیر میکنند؛ دقیقا لوازم مورد نیاز برای شهادت! ۲.🌿با توحید شروع میشد، یک توحید واقعی که حسابی در روح متواضعِ شهید، نشسته است: «خدایا امید آن دارم که سرخی خونم، سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سر افکنده نباشم.» ۳.🌿در همان توصیه های ابتدایی، به سراغ وصیت همیشگی شهدا میرود؛ همان که تکلیف نهایی شهادت را مشخص میکند: «و اما ای برادران و خواهران دینی به شما سفارشی می کنم به پیروی از ولایت فقیه و گوش دادن و عمل بی قید و شرط به فرمایشات ایشان...» ۴.🌿جالب اینجاست که بلافاصله بعد از ولایت فقیه، اشاره به پدر و مادر میکنند، اشاره ای که نکته ها در پی دارد: «و [سفارش میکنم به] احترام به پدر و مادر که خیلی به گردن ما حق دارند» ۵.🌿کمی جلوتر، شهید یک تقلب حسابی بهمان می‌رسانند و راه میانبر موفقیت در امتحان زندگی را یادآوری میکنند؛ راه میانبری که به بیان شهید مداومت لازم دارد: «شما سفارش میکنم به...خواندن زیارت عاشورا، من خود هر صبح و شام زیارت عاشورا را می خواندم، نتیجه آن را در زندگی دیدم و از خدا بخواهید که به همه ما اشک چشم و دل مناجات عنایت کند، مخصوصا در مجالس روضه امام حسین(ع).» 💎اینجا گفت و شنود ما به پایان میرسد اما کلمات نورانی وصیت شهید شاه سنایی همچنان ادامه دارد...[ متن کامل ] به قدر رزق خودمان مهمان کلام شهید شدیم و ان شاءالله با عمل به توصیه های ایشان، مهمان خودشان بشویم. 🔺@tabeen113
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
﷽ | هدیه به انقلاب 💎 میدانید شنیدنی ترین روضه عالم چیست؟! تصور کن خودت علمدار باشی و روضه علمدار بخوانی... نه به اسم، که سید مجتبی در ظاهر و باطن علمدار بود! ❤️‍🩹 آن روزهای بعد از جبهه، که با مجروحیت دست و سوز جا ماندن از قافله رفقای شهیدش روضه میخواند، انگار کربلا دوباره تکرار میشد... میخواند و گریه میکرد و می‌گریاند و حتما آخر سر هم برای شهادتی که هر روز برایش میدوید تا به آن برسد دعا میکرد. 🕊 نمیدانم در روضه علمدار بود یا روضه حضرت مادر سلام الله علیها، که مهر شهادت نامه‌اش را گرفت. «متن کامل» 🔺@tabeen113
|منصور؛ ناصرِ انقلاب فرمانده نیروی هوایی ارتش پر افتخار جمهوری اسلامی ایران در سال‌های۶۵ تا روز شهادتش در سال٧٣، در یک روز اردیبهشتی سال١٣٢٧ پا به این دنیا گذاشت🍃 شاید برای اینکه با «منصور» بودنش، ناصر یگانه انقلابی باشد که سه دهه بعد پیروز خواهد شد و منصور قرار است آسمانش را امن نگه دارد✨ منصور که از کودکی به دانش و پشتکار در علم‌آموزی شهره بود، در همه مقاطع تحصیلی‌اش در ایران و دوره مهمی که در آمریکا دیده بود، سرآمد بود. در اوج دوره تحصیلی‌اش، انقلاب شد. انقلابی که به خصوص برای ارتش یک جهت‌گیری کاملا متفاوت ارائه می‌داد و از درون این نهاد رسمی، الماس‌هایی گرانبها استخراج می‌کرد💎 منصور از آنها بود.منصور، ناصر انقلاب شد، با طرح‌ها و ابتکاراتی بجا، کارآمد، منطقی و پرثمر! طرح‌هایی که باعث موفقیت بسیاری از عملیات‌های دفاع مقدس شد⭐️ و شاید خیلی‌ها به‌این‌بعد از موفقیت عملیات‌ ها‌ توجهی نداشته‌اند.. از طرح «چابک‌سازی سایت‌های هاگ» که در عملیات والفجر هشت حماسه آفرید تا عملیات حفاظت از مجتمع‌های پتروشیمی و میدان‌های گازی در طول جنگ تحمیلی. از ساخت اولین جنگنده ایرانی «آذرخش» تا راه‌اندازی جهاد خودکفایی نیروی هوایی ارتش🇮🇷✌️ منصور از خودش گذشت تا ناصر انقلاب شد. شهیدانه زیست، در راه هدفی که داشت بی سروصدا جنگید. راستی جانباز هم بود. آن هم بی سر و صدا. در عملیات خیبر، ماسکش را به رزمنده دیگری داد و شیمیایی شد🕊🩸 به راستی که دردهای منصور بی‌صدا بود، برای خودش ماند و افتخارات حیات چهل و شش ساله‌اش تا امروز و فرداها برای انقلاب.❤️‍🩹 🔺@tabeen113
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
﷽ |اولین شهید هسته‌ای 🔰 پاسخش این بود: «با پول این مردم به اینجا رسیدم، کجا بروم؟!» مسعود رفتنی نبود، بسیجی ها رفتنی نیستند، اصلا آمده اند تا هر مشکلی هست بمانند و حلش کنند و آن موقع اگر تقدیر و تشکری در کار بود بروند تا گمنام بمانند. 💠 به قول آقا شهید علیمحمدی هم یک بسیجی بود؛ بسیجی بود که آنچنان کارش را مرکز دنیا دانسته بود و از پس وظیفه اش برآمده بود که دشمنان از هشتاد میلیون جمعیت ایران قصد جان او را کردند و به شهادتش رساندند. 🟡 علیمحمدی شد اولین شهید هسته‌ای کشور تا ثابت کند، در جمهوری اسلامی علم و دین چه رابطه عمیقی با هم دارند. تا نشان بدهد در مهمترین مراکز تحقیقاتی ما، این با ایمان ترین و انقلابی ترین دانشمندان هستند که کار را پیش میبرند. خون شهید، ثابت کرد که دشمنی دشمنان این ملت نه فقط در بستن دسترسی دانشمندان ما به تحقیقات به روز دنیا که تا به شهادت رساندن پیشران های پیشرفت علمی کشور، ادامه دارد. 🌿 بله! باید همه ما، هر کجا که هستیم روحیه بسیجی وار و مجاهدت خستگی ناپذیر در راه هدف را، از شهید علیمحمدی یاد بگیریم و آنقدر خوب کار کنیم که دشمن آرزوی به شهادت رساندن ما را داشته باشد. این یعنی بسیجی واقعی... 🔺@tabeen113
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
﷽ | روزگار شهادت 🍃 آن زمان سعید یک جوان بیست و چند ساله، وسط جنگ بود؛ خبر رسیده بود که قرار است رئیس جمهور به آبادان بیاید! سعید آقای رئیس جمهور را خیلی دوست داشت؛ شاگرد مخصوص حضرت امام بود و با لحن محکم و نگاه نافذ و عمامه مشکی‌اش، ابهت ویژه‌ای داشت. با تمام اینها ساده و مردمی بود، آنقدر بی ریا که میشد شبیه یک رفیق صمیمی که سالها می‌شناسی اش کنارش بنشینی و خاطره بگویی! 🌻 آقای خامنه‌ای که وارد محل شد تمام این توصیف ها رنگ واقعیت به خود گرفتند، سعید کاغذ و قلم مخصوصش را در آورد و شروع کرد به نوشتن.. از میان تمام صحبت های آقاسید، یک جمله او را خیلی جذب کرد، معطل نماند و همان را نوشت: «سید علی خامنه‌ای: خیلی غصه دارد انسان در روزگار شهادت، دنیا را با مرگِ غیر از آن ترک کند» ✏️ نوشته سعید آن روز روی کاغذ ماندگار شد تا چهل سال بعد به دست ما برسد... |ادامه متن را بخوانید| 🔺@tabeen113
﷽ | روزگار شهادت «سید علی خامنه‌ای: خیلی غصه دارد انسان در روزگار شهادت، دنیا را با مرگ غیر از آن ترک کند» 💛 حاج سعید، آن روز ، این جمله را نه روی کاغذ که روی قلبش نوشت تا همیشه برای خودش تکرار کند که او متعلق به روزگار شهادت است، نباید با مرگ طبیعی از این دنیا برود... سالها گذشت و دوباره همان دیدار آن سال تکرار شد؛ اینبار حاج سعید رزمنده قدیمی و جانباز ۷۰ درصد بود و آن آقای رئیس جمهور ولی امر امت و بیش از گذشته عزیز دل. نمیدانم در آن دیدار، حاج سعید از آن جمله یک خطی آقا، چیزی گفت یا نه اما همسر شهید میگویند که از آقا طلب دعای شهادت کرده بود. 🩸 بعد از آن طلب شهادت، طولی نکشید که حاج سعید سیاح طاهری در ۲۳ دی ماه سال ۹۴، در حالیکه در سوریه مفتخر به دفاع از حریم آل الله بود به شهادت رسید. حالا بعد از دقیقا ۲۹ سال مهمان رفقای شهید کربلای ۵ شده بود... تقدیر بی نقص خدا بود دیگر؛ ۲۳ دی ماه سال ۶۵، در عملیات کربلای ۵، سعید حسابی مجروح شد اما به شهادت نرسید، به قول خودش از قافله شهدا جا ماند. اما من میگویم که ماند تا تمام این سالها برای ما راوی «روزگار شهادت» باشد. ⭐️ حاج سعید به معنای واقعی کلمه یک فعال فرهنگی بود؛ گفتن از فعالیت های فرهنگی ابتکاری اش مجال دیگری می‌خواهد... اما همین مقدار بدانید که از دانش آموز و دانشجو گرفته تا بازیگر و مهماندار و کارمند بیمارستان و بچه های ندامتگاه، مخاطب فعالیت های فرهنگی او بودند! کاش ما هم شبیه حاج سعید همان جمله آقای رئیس جمهور را روی قلبمان بنویسیم و باور کنیم که در «روزگار» شهادت هستیم و پس از آن برای جهاد خستگی نشناسیم... مخصوصا جهاد بزرگ زمانه ما، جهاد تبیین. 🔺@tabeen113
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
"آرمان و روح الله رفتند که آرمان روح الله بماند"🕊️🇮🇷 ___________ یک سال گذشت... همین حوالی بود که ج
﷽ 💌بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم، شهید آقا عبداللهی: [ امیرحسین گلم پسربابا پسر عزیزتر از جانم سلام! در ابتدا برای شما دعا می کنم شهید راه اسلام و ولایت باشید🕊🩸 امیرحسین عزیزم اگر چه امروز پدرت در کنارت نیست ولی بدان که پدرت بسیاربسیار تو را دوست دارد و برای نجات کودکان همسن تو رفته است تا پدر و مادر آنها خشنود باشد و می دانم با شاد کردن دل آنها باعث شادی ابدی تو می شوم💛✨ ابراز عشق و دوست داشتن تو را در کلام و قلم نمی توانم ابراز کنم ولی بدان تو همه وجود پدرت بوده ای و دل کندن از تو خیلی برای من سخت بوده است ولی من در ظاهر به روی خود نیاوردم تا دیگران ناراحت نشوند و مانع رفتن بنده نشوند....🥺🌿 من از تو می خواهم : تماما گوش به فرمان ولی فقیه خود باشی و هوشیار و آگاه با بصیرت زندگی خود را توام با تحصیل و کسب علم سپری نمایی و مراقب مادرت باشی و خواهشی که از تو دارم که مادرت را اذیت و ناراحت نکنی چرا که باعث ناراحتی من می شود🍃] 🔺@tabeen113