تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹🌐🌹
*تبيين حكمت هشتم* :
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
بحث ما در حکمت های نهج البلاغه به *حکمت شماره هشتم* رسید.
*مولا علی علیه الصلوة و السلام* در این حکمت با توجهدادن ما به بعضی از شگفتیهای وجود خودمون میخواد ما رو متوجه خداوند متعال، قدرت و حکمت و لطف و محبت و رحمتش کنه.
می فرمایند:
*أَعْجَبوا لِهَذا الْإِنْسانِ*
از ویژگی های وجودی این انسان در شگفتی مانید.
با یک تکه پی( چربی) می بیند و با یک تکه گوشت سخن می گوید. با یک تکه استخوان می شنود. از سوراخی نفس می کشد. مایه حیات و بقای اوست.
ببینید! اولین نکتهای که با خواندن *حکمت هشتم* بهش توجه پیدا میکنیم اینه که *فرق حکمت با دانش چیه؟*
اگر این *حکمت هشتم* رو خدای نکرده کسی باشه که نتونه *به قلبش اثرشو برسونه* ذهنش میگه خب این که خیلی روشنه ما با یک زبونی حرف می زنیم که گوشته و با یک گوشی میشنویم که جنسش از استخونه از بینی نفس میکشیم که دو تا سوراخه. و بعد هم با چشمی میبینیم که از پی ساخته شده.
خب این یعنی چی؟
این که روشنه.
این اطلاعات علمی روشنه.
اما این که یه دفعه به قلب مومن یه جرقهای میزنه!
بیچاره! خدا رو ببین!
چه عظمتی! چه لطافتی!
چه قدرتی داره که با این چیزهایی که به نظرت دم دستیه کارهای اعجاب آمیز میکنه.
شما یک تن چربی و پی و شحم رو بریزین جلوتون، اگه دیدند چیزی رو؟
چطور با چربی که به عنوان چشم در ما کار گذاشته این قدرت رو عرضه کرده که ما رنگها، اشیاء، فاصله ها، حجم ها، شکلها این ها رو همه رو می بینیم. اینم چربیه اونم چربیه. چه کرده؟! با همین چربی که همه باهاش آشنا هستیم. که یک سیستم فوق پیچیده که محیرالعقوله. برای خود همین چشم ده ها دانش، بشر تا حالا تولید کرده. هنوز به همه ظرافتهاش هم نرسیده. هنوز نتونسته یه نمونه براش بسازه. خدا با همین چربی چیکار کرده ما این همه کار باهاش انجام میدیم. وقتی آدم نابینا باشه خدای نکرده نتونه جایی رو ببینه انگار ۸۰ درصد قدرت زندگیشو از دست میده.
یا گوش که اون نقطه حساس شنواییش طبق تحقیقات دانشمندان یک استخوانه.
چیکار کرده؟
شما یک تن استخونو بریزید وسط اگه تونستند هیچ صدایی رو بشنوند؟
چه کرده با یک تکه استخوان که ما صداها رو میشنویم.
صدا از یک حد بالاتر باشه نمی شنویم از یک حد پایینتر هم باشه نمیشنویم.
تفاوت بین صداهای افراد مختلف و موجودات مختلف رو هم درک میکنیم. بین صدای مادرمون با همسرمون، بین صدای همسرمون با بچه هامون، بین صدای بچه هامون با رفقامون اشتباه نمیکنیم.
همه اینا رو با یه استخون. چه جوری تفکیک میکنه؟ چه جوری تشخیص میده؟
این صدا! و این شنوایی.
و ... بقیه اعضای بدن.
پس اولا *این مطالب همونجور که اسم زیبایی روش گذاشتند حکمتند فقط دانش نیستند* . ضمن این که بله الان دیگه بشر رسیده به این که عنصر اصلی در سیستم شنوایی یه تکه استخونه. اون روزی که *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* این حرفا رو میزدند این دانشم نبوده حتی اگرم بوده *حکمت ازش غرضه* نه (خود) دانش و اطلاعات.
این که بابا! یه کم فکر کن. یه تکه استخوان این قدرتنمایی رو کرده. مگه میشه منکرش بشیم، مگه میشه باهاش در بیفتیم. مگه میشه ازش ناامید بشیم. مگه میشه به کس دیگهای جز او احتیاج داشته باشیم.
به قلب مومن حکمت میشینه.
و الا این دانش را چه بسا خیلی زیباتر منافق داشته باشه. دانشمند منافق،
*اما اثری نداره در روحش* . ببینید! حضرت در حکمت ۷۹ نهج البلاغه این حقیقت رو به زیبایی بیان فرمودند که آقا *ممکنه یک مطلبی جنس دانشیش توی سینه منافق باشه اما اثر نداره در اصلاح شدن و تعالی طرف* . اما همان اطلاعات میاد به سمت مومن رو قلبش اثر می ذاره میشه حکمت.
در حکمت ۷۹ می فرماید:
حکمت رو هر جا که هست بگیر. گاهی وقتا حکمت در سینه منافقه هی تو این سینه، خودشو به درو دیوار میزنه تا اینکه از این سینه خارج بشه. حکمت از سینه منافق بالاخره خارج میشه و آرامش میگیره در قلب مومن در کنار بقیه حکمتهایی که در سینه مومنه.
یه اطلاعاتی رو شما هم میخونین و منافق هم میخونه. یه منافق میگه چه جالب. این اطلاعات هم جدیده. بنویسیم.
یه کسی هم مثل شما میخونه و سر به سجده میذاره خدایا تو که با یه تکه پی این قدرت اعجاب انگیز رو در انسان ایجاد کردی! این که تازه کوچکترین کارهاست.
چه عظمتی داری!
اینکه انسان قلبش گواهی میده به اصل وجود خداوند علم و قدرتو لطفو عظمتو انواع اسماء و صفات الهی.
*این اثر حکمته که فقط در قلبه مومنه. قلب مومن!*
#استاد مهدوی ارفع
#نهضت نهجالبلاغه خواني
https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹🌐🌹
*تبيين حكمت هشتم* :
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
در ادامه تبیین *حکمت شماره هشتم* *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* در مسیر خداشناسی راه های متعددی را به ما معرفی کردند که این راه های متعدد با هم تفاوت دارند.
گاهی تفاوتشان *به واسطه سطح معرفتی و توان مخاطبه* .
گاهی هم تفاوت شان *متناسب با جنس خود این راهه* .
یکی از راههایی که حضرت در نهج البلاغه زیاد بهش متمسک شدند تا توجه انسانها را به خداوند متعال، قدرت خدا، عظمت خدا، علم خدا متوجه کنند *بررسی شگفتیهای بعضی از پدیدههای عالم خلقته* که این تازه پوسته هستیست، ظاهر دنیاست.
گاهی وقتها هم *ورود میکنند به باطن موجودات* .
من نمونههایی رو امروز خدمت شما عرض میکنم با آدرسش در نهج البلاغه.
اینها باید خوراک فکر و تعقل و خلوت باشه تا قلبو نورانی کنه، روشن کنه، تا انسان را نسبت به خدا خاشع کنه.
و الّا فقط بگمو شما گوش بدید اون اثر رو نداره. باید دائما اینها رو تو خلوت با طمأنینه خوند و روش فکر کرد و منتظر موند تا دریچههای حکمت و رحمت به قلب ما باز بشه.
یک نمونه در مورد خلقت آدمه.
در خطبه اول نهجالبلاغه شریف، امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام بعد از بیان اینکه اول دین معرفت، اول و اساس دین و خداشناسیست شروع میکنند خلقت آسمانها، خلقت زمین و بعضی از موجودات و پدیدهها را بیان میکنند در بند سوم. توی این بند سوم قسمت ثالثش عجایب خلقت انسان آمده، حضرت این گونه میفرمایند:( ببینید! پس چی شد؟ زیرکها و کیّزهای مخاطبای بنده متوجه شدند. آنجایی قلب تکون میخوره که توجه کنه ببینه که خداوندی متعال و عظیمالشأن، از همین مواد دم دستی چیزهایی ساخته که عقول تمام دانشمندان جهان در طول تاریخ در حیرت گرفتاره. بعد این چه جوری میخواد ادعا کنه که خدا را آنگونه که هست شناخته.
مثلاً از خاک چی آفریده؟)
سپس خداوند بزرگ خاکی از قسمتهای گوناگون زمین از قسمتهای سخت و نرم و شور و شیرین گرد آورد چهار نوع خاک، آب بر آن افزود تا گلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت، چسبناک گردید که از آن اندامی شایسته و عضوهایی جدا جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید. آن را خشکانید تا محکم شد. خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد. مثل یک سفال، تا زمانی معین و سرانجامی مشخص، اندام انسان کامل گردید. آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد. دارای نیروی اندیشه، همان خاک ها! دارای نیروی اندیشه که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در دیگر موجودات تصرف کند. به انسان اعضا و جوارحی بخشید که در خدمت او باشند و ابزاری عطا فرمود که آن ها را در زندگی به کار گیرد، قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسند. حواس چشایی، بویایی وسیله تشخیص رنگها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد، انسان را مخلوطی از رنگهای گوناگون و چیزهای همانند و سازگار و نیروهای متضاد و مزاجهای گوناگون گرمی سردی، تری و خشکی قرار داد.
همینجا در پرانتز بگم که کسانی که چشم ندارند طب روایی رو ببیند مراجعه کنند به نهج البلاغه، حضرت می فرماید طبع شما و طبیعت خلقت شما، چهار تا مزاج بیشتر نیست. سردی، گرمی، تری و خشکی. خب! مگه طب روایی اهل بیت علیهم السلام چی میگه. میگه وقتی اینا در اعتدال با هم ترکیب بشند انسان سالمه. وقتی یکی بر یکی غلبه کرد اون موقع بعضی از بیماریها در انسان پیش میاد. راهش چیه راهش اینه که طبع و مزاج متضادشو بَرِش غالب کنیم. اگر دچار سردی شده گرمی بخوره اگر دچار گرمی شده سردی، اگر دچار تری اضافی شده، خشکی و اگر دچار خشکی شده تری.
کل طب که اینقدر آسان و ساده به دستورات اهل بیت علیهم السلام و بعضاً طب قدیمی ایرانی مسائلو حل بلکه پیشگیری میکنه رو گذاشتیم کنار و به حرف های دیگرانی پرداختیم که اساس و مبناش هم مشخص نیست. اصلاً اینها چه جوری انسان رو شناختند. *علی علیه السلام* داره میگه خدا انسان رو این جوری آفریده. بعد ما غربزدههای فریفته، فکر میکنیم حالا یه طبی غربیها تولید کردند دیگه ته همه چیزه. بعدم خودشون هر دارویی میدن ذیلش مینویسن این عوارض رو داره. خدا کنه یه روزی ماها جرأت داشته باشیم بشینیم دور هم، از اسناد رسمی معتبر خود علم پزشکی مدرن، کُشت و کُشتار و بلکه قتل عامی که داره این پزشکی نسبت به انسانها میکنه رو بیان کنیم. بیاییم ببینیم چه خبره.
حالا ادامه بحث خودمون:
حضرت میفرمایند: ببین از همین خاک، چه انسانی آفریده؟ اندیشه داره، قدرت تشخیص حق و باطل داره، می.تونه روی موجودات عالم تصرف کنه. رنگهای مختلف، مزاج های مختلف، از خاک، شما این همه خاک تو خونه تون هست ببینید چکار میشه کرد.
*خدا رو کجا باید پیدا کرد، کسی
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
که از خاک بی ارزش، آدمی میسازه لایق کرنش فرشتگان، خدا رو چه جوری بعضیا کورند و نمی بیند.*
#استاد مهدوی ارفع
#نهضت نهجالبلاغه خواني
https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹🌐🌹
*تبيين حكمت هشتم* :
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
در ادامه تبیین *حکمت شماره هشتم* *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* به شگفتیهای موجودات بسیار پایینتر از انسان در نهجالبلاغه متمسک شده برای اینکه قدرت خدا را به بخشی از ماها بشناسونه. مثلاً در *خطبه ۱۵۵ نهجالبلاغه بند دوم* حضرت پیچیدگی و شگفتی خلقت خفاش را مطرح میکند.
بد نیست حالا که به راحتی فضای اینترنت در اختیارتون هست ببینید که *چگونه بعد از قرنها سیستم رادارها رو از رو خلقت خفاش کپیبرداری کردند* .
*از زیباییهای صنعت پروردگاری و شگفتیهای آفرینش او، همان اسرار پیچیده حکیمانه در آفرینش خفاشان است.*
خطبه ۱۵۵ بند دوم.
*روشنی روز که همه چیز را میگشاید چشمان خفاش را میبندد و تاریکی شب که همه چیز را به خواب فرو می برد چشمان آنها را باز می دارد* .
شما کافیه که بین گربه و خفاش مقایسه کنید.
گربه تو تاریکی چشماش جمع میشه و در روشنایی باز میشه. انسان هم همینجوری. همه موجودات همینطور.
حالا خفاش برعکسه. دقیقاً شب چشماش باز میشه روز بسته میشه.
*چگونه چشمان خفاش کم بین است که نمی تواند از نور آفتاب درخشنده روشنی گیرد. نوری که با آن راه های زندگی خود را بیابد و در پرتو آشکار خورشید خود را به جاهایی برساند که میخواهد. روشنی آفتاب خفاش را از رفتن در تراکم نورهای تابنده اش باز میدارد* .
اصلاً عاجز میشه در نور و در خلوتگاه های تاریک پنهان می سازد که از حرکت درون نور درخشان ناتوان است.
*پس خفاش در روز پلکها را بر سیاهی دیده ها می اندازد و شب را چونان چراغی برمیگزیند که در پرتو تاریکی آن روزی خود را جستجو میکند* .
تازه تو شب که همه میخوابند لوتوس تاریکی حرکت میکنه با سرعت عجیبی. و میره رزقشو بدست میاره.
*و سیاهی شب دیده های او را نمی بندد و به خاطر تاریکی زیاد از حرکت و تلاش باز نمی ماند آنگاه که شب پره پلکها بر هم نهد و بر آنچه در تاریکی شب به دست آورده قناعت کند. پاک و منزه هست خدا* .
کاش کتاب های علوم مدرسه ما لائیک و بی دین نبود.
میاد ظرافت چشم و قرنیه رو توضیح میده اما جونش بالا میاد آخرش بگه پاک و منزه است خدایی که چنین قدرتی در چشم قرار داد. میخواد بی دین تربیت کنه. علم منهای خالق.
اما امیرالمومنین اینجوری نیست. *چرا نهج البلاغه نشه کتاب علوم ما. چرا؟!*
*پاک و منزه است خدایی که شب را برای خفاشان مانند روز روشن و مایه به دست آوردن روزی قرار داد و روز را چونان شب تار مایه آرامش و استراحت آنها انتخاب فرمود. و بال هایی از گوشت برای پرواز آنها آفرید تا به هنگام نیاز به استفاده کنند این بال ها مانند لالههای گوشند* .
الله اکبر علی علیه السلام ۱۴۴۰ سال پیش دارند چه می فرمایند. با یه تیر دو نشون میزنه. اولاَ سیستم شنوایی رو که لاله های گوش بر او چه اثری دارند یادآوری میکنند و ثانیاً سیستم ردیابی خفاش رو از طریق بالهایی که گوشت هستند. این بال ها چون لاله های گوشند بی پر و رگهای اصلی ولی جای رگها و نشانههای آن را به خوبی مشاهده خواهید کرد.
*برای شب پره ها دو بال قرار داد. نه آنقدر نازک که در هم بشکند و نه چندان محکم که سنگین باشد. پرواز می کند در حالی که فرزندانشان به آنها چسبیده و به مادر پناه برده اند. اگر فرود آیند با مادر فرود میآیند اگر بالا بروند با مادر در اوج قرار میگیرند. از مادرانشان جدا نمیشوند تا آن هنگام که اندام جوجه نیرومند و بالها قدرت پرواز کردن پیدا کنند و بدانند که راه زندگی کدام است و مصالح خویش را بشناسند* .
این مادر تو همون تاریکی شب که با سرعت از لایه شاخه های درختان عبور میکنه و روزی خودشو به دست میاره داره به بچه اش یاد میده راه و رسم زندگی کردن رو.
*پس پاک و منزه است پدید آورنده هر چیزی که بدون هیچ الگوی قبلی و باقی مانده از دیگران همه چیز را آفرید. ابتداء کرده خدا. آغاز کرده چیزی رو که دیگران نداشتند* .
دیگران از روی دست خدا حالا باید بروند بنویسند.
#استاد مهدوی ارفع
#نهضت نهجالبلاغه خواني
https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹🌐🌹
*تبيين حكمت هشتم* :
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
در ادامه تبیین *حکمت شماره هشتم* *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* در خطبه ۱۶۵ نهج البلاغه بند دوم شگفتیهای طاووس رو بیان میکنند.
چقددددر با دقت.
خواهش میکنم این بخش رو با دقت گوش بدید.
هنوز هم بعد از ۱۰۴۱ سال از تألیف نهج البلاغه، بعضی از دوستان خود ما، شیعیان مرتضی علی هر از چند گاهی یه پیامی توی فضای مجازی منتقل میکنند که آقا میدونین طاووس چه طوری جفت گیری میکنه حضرت علی گفته؛😳 اشک طاووس ماده میاد بعد اشک اون یکی میخوره و بعد ...
چرت و پرت.
یعنی زور نزده زحمت بکشه یه بار بره نهج البلاغه رو باز کنه ببینه آخه این حرف از کجا در اومده!
حضرت در نهج البلاغه همینجاییکه الان میخونیم میگه اینا افسانه است.
من دیدم جفت گیری طاووس رو.اصلا اینجوری نیست.
حالا گوش بدید از زیبایی های طاووس.
*و از شگفت انگیز ترین پرندگان در آفرینش طاووس است که آن را در استوارترین شکل موزون بیافرید و رنگ های پروبالش رو به نیکوترین رنگها بیاراست* .
اینقدر رنگ های طاووس زیباست که در فرهنگ بشری و حتی فرهنگی دینی وقتی میخوایم کسی رو در اوج جمال توصیف کنیم میگیم طاووس است.
مثلا ما به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میگیم: *المهدی طاووس اهل الجنة* طاووس بهشتیان.
*بال های زیبا که پرهای آن به روی یکدیگر انباشته و دم کشیده اش که چووون به سوی ماده پیش میرود آن را مثل چتری گشوده و بر سر خود سایبان می سازد. گویا بادبان کشتیست که ناخدا آن را برافراشته* 😊
عجیبه! دمی که درازه وقتی میخواد سراغ ماده بره باز میشه میاد بالا و به صورت یک نیم دایره ای باز میشه عین بادبان کشتی.
چه توصیفات قشنگی امیرالمومنین کرده. سلام الله علیه.
*طاووس به رنگ های زیبای خود می نازد و خوشحال و خرامان دم زیبایش را به این سو و آن سو می چرخاند و به سوی ماده می تازد. مانند خروس می پرد و چون چون حیوان نر مست شهوت با جفت خویش می آمیزد این حقیقت را از روی مشاهده می گویم* .
عجب چیزی! در عربستانی که طاووس نبوده! *امیرالمومنین علیه السلام* می گویند من دیدم.
*این حقیقت را از روی مشاهده می گویم نه چون کسی که بر اساس نقل ضعیفی سخن میگوید. اگر کسی خیال کند باردار شدن طاووس به وسیله قطرات اشکی است که در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس ماده آن را مینوشد آنگاه بدون آمیزش با همین اشکها تخمگذاری می کند افسانه ای بی اساس است. ولی شگفت تر از آن نیست که میگویند زاغ نر طعمه به منقار ماده می گذارد که همین عامل باردار شدن زاغ است* .
حضرت می فرمایند اینم که بدتر از اون افسانه است.
*گویا نی های پر طاووس چونان شانه هاییست که از نقره ساخته شده و گردی های شگفت انگیز آفتاب گونه که بر پرهای اوست از زر ناب و پاره های زبرجد بافته شده است. اگر رنگهای پرهای طاووس را به روییدنی های زمین تشبیه کنید خواهید گفت دسته گلیست که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است و اگر آن را با پارچه های پوشیدنی همانند سازید پس چون پارچه های زیبای پر نقش و نگار یا پرده های رنگارنگ یمن است و اگر آن را با زیورآلات مقایسه کنید چون نگین های رنگارنگیست که در نواری از نقره با جواهرات زینت شده است.*
*طاووس چون به خود بالنده مغرور راه میرود دم و بالهای زیبایش را برانداز می کند پس با توجه به زیبایی جامه و رنگ های گوناگون پروبالش قهقهه سر میدهد ولی همین طاووس سرمست مغرور به زیبایی پروبالش و دمش یه دفعه چشمش به پاهای زشتش می افته. ولی چون نگاهش به پاهای او می افتد بانگی برآورد که گویا گریانست. فریاد میزند که گویا دادخواه است. وگواه صادق دردیست که در درون دارد. چرا؟ زیرا پاهای طاووس مانند ساق خروس دورگه باریک و زشت و در یک سوی ساق پایش ناخنکی مخفی روییده است*.
وقتی مست غرور میشه پاشو که میبینه تنظیم باد میشه😊 که حالا اونقدر مغرور نباش این پای زشتم مال توست.☺️
بر فراز گردن طاووس به جای سال کاملی سبزرنگ و پر نقش و نگار روییده و برآمدگی گردنش چونان آفتابه ای نفیس و نگارین است و از گلوگاه تا روی شکمش به زیبایی وسمه یمانی رنگ آمیزی شده. یا مانند پارچه حریر براق یا آیینه ای شفاف که پرده بر روی آن افکنند. در اطراف گردنش گویا چادری سیاه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسیار می باشد می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آمیخته است.
در کنار شکاف گوش طاووس ،
الله اکبر، کی قبل از امیرالمومنین اینقدر ظریف طاووس رو توصیف کرده، در کنار شکاف گوش طاووس خطیست باریک مانند سر قلم به سفیدی گل بابونه که در کنار سیاهی آن جلوه خاصی دارد. کمتر رنگی میتوان یافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد. عجیبه!
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
و تقریبا تمام رنگ های عالم درش هست.
یا با شفافیت و صیقل فراوان و زرق و برق جامه.اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس چونان شکوفه های پراکنده ایست که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نیست و شگفت آور آنکه هر از چندگاهی از پوشش زیبای پرها بیرون می آید و تن عریان میکند. پرهای او پیاپی فرو میریزند و از نو میرویند. پرهای طاووس چونان برگ خزان رسیده میریزند و دوباره رشد میکنند و به هم می پیوندند. تا دیگر بار شکل و رنگ زیبای گذشته خود را باز یابند. بی آنکه بی آنکه میان پرهای نو و پرهای ریخته تفاوتی وجود داشته باشد. یا رنگی جابجا شود. اگر در تماشای یکی از پرهای طاووس دقت کنید یکی از پرهاشو بگیرید مفصل نگاه کنید لحظه ای به سرخی گل و لحظه ای دیگر به سبزی زبرجد و گاهی به زردی طلای ناب جلوه میکند.
بعد حضرت می فرمایند *آخه عقل های ژرف اندیش چگونه اینهمه از حقایق موجود در پدیده ها رو میتوانند درک کنند؟!*
#استاد مهدوی ارفع
#نهضت نهجالبلاغه خواني
https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🌹
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹🌐🌹
*بخش پایانی تبيين حكمت هشتم* :
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
*امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* در خطبه ۱۸۵ به کوچکتر از طاووس و خفاش متمسک میشن برای اینکه ما رو به قدرت و رحمت خدا متوجه کنند. و اون *اندام مورچه* است.
در خطبه ۱۸۵ بند سوم می فرمایند:
*به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید! که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشه انسان درک نمی شود. نگاه کنید چگونه روی زمین راه میرود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش میکند. دانهها را به لانه خود منتقل میسازد و در جایگاه مخصوص نگه میدارد.*
این همه غذا رو میبره میذاره تا چند ماه توخونش میمونه چه جوری فاسد نمیشه یخچال داره اون تو؟ چه خبره؟ چه عقل و غریزهای داره؟
میاد دونهها رو پیدا میکنه دوستاشو صدا میکنه بار میزنه و میبرن. لونه مورچه مگه چقدر جا داره که تمام سال جمع میکنه برای زمستانش.
*در جایگاه مخصوص نگه میدارد. در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن، بیرون آمدن را فراموش نمیکنند. روزی مورچه تضمین شده و چطور انسانها میترسند و به حرام مبتلا میشوند.*
بابا خدا روزی مورچه رو تضمین کرده ما که اشرف مخلوقات قرار بود باشیم، یعنی باید ترس روزی داشته باشیم.
*روزی مورچه تضمین گردیده و غذاهای مناسب با طبعش آفریده شده است. خداوند منان از او غفلت نمیکند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمیسازد. گرچه در دل سنگی سخت و صاف یا در میان صخرهای خشک باشد.*
*اگر در مجاری خوراک و قسمتهای بالا و پایین دستگاه گوارش* ، خدا شاهده آدم میخواد ضجه بزنه اول برای این قدرت نمایی خدا، بعد هم برای این علم *امیرالمومنین* کدام میکروسکوپ، کدوم آزمایشگاه؟ حضرت دستگاه هاضمه مورچه رو تشریح کرده!
من گاهی به بچه های کوچولو که نهج البلاغه باهاشون داشتم میگفتم بچهها این ضربالمثل اِدامَش چیه که میگن *مورچه چیه که کله پاچش چی باشه* .☺️
گفتم ببینین *حضرت علی علیه السلام* در خطبه ۱۸۵ کله پاچه مورچه رو هم توضیح داده!
الله اکبر! اون روزگار.
*اگر در مجاری خوراک و اون قسمتهای بالا و پایین دستگاه گوارش و آنچه در درون شکم مورچه از غضروفهای آویخته به دنده تا شکم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش اندیشه نمایید از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهید افتاد.*
اینکه مورچه است.
*پس بزرگ است خدایی که مورچه را بر روی دست و پایش برپا داشت و پیکره وجودش را با استحکام نگه داشت. در آفرینش آن هیچ قدرتی خدا را یاری نداد و هیچ آفرینندهای کمکش نکرد. اگر اندیشه آن را بکارگیری تا به راز آفرینش پی برده باشی دلایل روشن به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک، همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتی که جداجدا در آفرینش هر چیزی به کار گرفته و اختلافات و تفاوتهای پیچیدهای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف در اصول حیات و هستی مانند همند و خلقت آسمانها و هوا و بادها و آب یکیست* .
و اگر میخواهی در شگفتی ملخ سخن بگو، اینم در خطبه ۱۸۵ بند چهارم هست.
*اگر می خواهی در شگفتی ملخ سخن بگو که خدا برای او دو چشم سرخ، دو حدقه چونان ماه تابان آفرید و به او دو گوش پنهان و دهانی متناسب اندامش بخشیده است. دارای حواس نیرومند و دو دندان پیشین که گیاهان را میچیند و دو پای داس مانند که اشیا را بر میدارد. کشاورزان برای زراعت از آنها میترسند و قدرت دفع آنها را ندارند. گرچه همه با هم متحد بشوند. ملخها نیرومندانه وارد کشتزارها میشوند و آنچه نی دارند میخورند در حالی که تمام اندامشان به اندازه یک انگشت باریک نیست* !
الله اکبر از این قدرت!
*إِعْجِبوا لِهذَا الْإِنْسان.
از خلقت انسان در شگفتی مانید* .
و من عرض میکنم از نادانی و بیایمانی این انسان در شگفتی میمانیم. که اینهمه عظمت رو در وجود خودش، اینهمه عظمت رو در وجود خفاشو شتر و مورچه و ملخو طاووسو اینا میبینه باز منکر خداست، باز بنده خدا نیست. روزیش رو خدا تضمین کرده جلوی چشمش، روزی مورچه رو در بیابان زیر تخته سنگی تضمین کرده، بعد میترسه از اینکه روزیش برسه! میره مبتلا به معاملات حرام میشه.
*بیچاره است این انسان!
بیچاره!*
#استاد مهدوی ارفع
#نهضت نهجالبلاغه خواني
https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
هدایت شده از تبیین حکمت های نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🦋🍃🦋🍃🦋
🦋🍃🦋
🦋
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 *تأمل در نهج البلاغه*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹🌐🌹
*تبيين حكمت نهم* :
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
امروز در ادامه بحثهای شیرین حکمتهای نهجالبلاغه *حکمت نهم* را برای شما عزیزان آماده کردیم.
گاهی وقتا دلمون میسوزه از اینکه چرا بعضیهارو بدون هیچ لیاقتی مردم تحویل میگیرند و بعضیا که خیلی شایسته هستند را بهشون توجهی نمیکنن. خیلی وقتا اینجوریه. حتی میریم بررسی میکنیم میبینیم این خوبیهایی که برای طرف میتراش اصلاً نداره. ولی به دروغ الان همه میگن آقا این کار مال اینه. این شعر مال این بوده، اون کتاب مال این بوده، این کار خوب، این کار...
و برعکس کارهای خوبی که آدمهای واقعا خوب انجام دادنو انگار کسی قبول نمیخواد بکنه.
*امیرالمومنین علیه السلام* در حکمت نهم نهجالبلاغه میخوان بگن که گاهی وقتا، این جابهجا شدن خوب و بد، نشانه اینه که طرف دنیا گرفتارش کرده یا دنیا از آلوده کردنش ناامید شده، کدومه؟
یعنی گاهی وقتا آدما اینقدر بد میشن دنیا با تمام ویژگیاش میاد سمت اینا.
چنان اینا رو مشغول خودش میکند مشغول میکنه، که فکر کنند خدا هوای اینا رو داره. در حالیکه *نه، اینا دنیازده شدند.*
یکی از نشانههای کسانی که دنیا زده شدند اینه که خوبیهایی که اصلاً انجام ندادندو مردم به اینا نسبت میدهند.
مثال بزنم راحتتر:
یه کسی تا الان آدم عادی بوده سلامشم جواب نمیدادند. حالا شده مدیرکل فلان، شده رئیس فلانجا، شده مسؤول فلانجا، مردم چنان با آب و تاب ازش تعریف میکنند تحویلش میگیرند و حتی کارشون به جایی میرسه که کارهای خوبی که دیگران انجام دادنو به دروغ به اینا نسبت میدهند. اینقدرم نسبت میدن باورشونم میشه.
برعکس کسی که دنیا نتونسته فریبش بده چون مقامی نداره، پستی نداره، شهرتی نداره، سرو صدایی نداره مردم حتی کارای خوبشم نمیخوان ببینند.
*خوب این برای ما چه درسی داره؟*
۱- پست و مقام و شهرت و چهره و پول و ثروت و این حرفا هیچ کدام دلیلی بر این نیست که ما بخوایم بیخود و بیجهت تملق و چاپلوسی در مقابل دیگران داشته باشیم.
اون آقا یا اون خانم فارغ از این مقام و شهرتش خودش خوبیها و فضائلی داره ما اون خوبیها و فضائلو مدح میکنیم. هیچ شکی نیست.
اما این که به خاطر پولدار بودن، به خاطر مشهور بودن، به خاطر رئیس بودن، به خاطر چی بودن بخواهیم هی الکی فضائل بتراشیم *این نشانه نفاق آدم است* . و بعد خود اون آدم هم باید مواظب باشهها.
یه وقتی مردم از تو تعریف میکنند تو خودتم میدونی نداری، چرا باورت میشه. اینم نشانه دنیازدگیه.ها. حواست باشه دنیا میخواد فریبت بده.
در روانشناسی میگن وقتی کسی دروغی رو زیاد به کار برد واقعا کمکم باورش میشه که این کاره است. اینقدر خودش و دیگران میگن، میگن، میگن که باورش میشه.
حتی داشتیم توی همین دوران نزدیک خودمون، آدمی که یه وقت شیاطین و دشمنان اومدند کنارش جا کردند اینقدر به دروغ بهش گفتن بابا! تو امام زمانی چرا خودتو دست کم گرفتی؟ اولش خندیده گفته: مسخره بازی در نیار برو! اینقدر این اومده گفته، اون اومده گفته باورش شده و برای خودش یه فرقهای زده. اول ادعای امام زمانی میکنه بعد ادعای خدایی کرده!😳
یعنی انسان نفسشه دیگه اگه حواسش نباشه...
ببینین *امیرالمومنین علیه السلام* در حکمت نهم چی میفرمایند.
میفرمایند:
*چون دنیا به کسی روی آورد نیکی های دیگران را به او عاریت دهد.*
عاریت یعنی قرض. خودش نیستا ولی به اسم این تموم میشه.
#استاد_مهدوی_ارفع
#نهضت_نهجالبلاغهخواني
https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
هدایت شده از تبیین حکمت های نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
96-6-11-00-mahdavi.mp3
6.48M
تبیین حکمت نهم نهج البلاغه + پرسش و پاسخ - برنامه به توان خدا
96-6-11-00-mahdavi.mp3
هدایت شده از تبیین حکمت های نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🦋🍃🦋🍃🦋
🦋🍃🦋
🦋
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠 *تأمل در نهج البلاغه*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌹🌐🌹
*ادامه تبيين حكمت نهم* :
بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم
در *حکمت نهم* نهجالبلاغه حضرت می فرمایند:
*چون دنیا به کسی روی آورد نیکی های دیگران را به او عاریت دهد. برعکس و چون دنیا از او روی برگرداند خوبی های او را نیز برباید.*
مردم حرف خوبشم رو قبول ندارند. سابقه خوبشم رو قبول ندارن. میگن نه بابا اینجوری نبوده که!
این نشانه دنیازدگی یا دنیا نزدگیه به قول ما.
یعنی اگه کسی دنیا آلوده اش بکنه، میبردش توی توهمات،
دلش خوشه برای خودش.
چون دیگران دارن به هر طمعی این دروغها رو براش میگن اونم خیال میکنه که دااااره دیگه.
و اگر کسی دنیا از فریب دادنش ناامید بشه بهش لگد میزنه.
لگدش یکیش اینه حتی مردم بر سر زبانشان خوبیهای او را هم نمی پذیرند.
خب! چکار باید کرد؟!
خوشحال باش دیگه!
خوشحال باش!
اگه اینجوری شد بفهم دنیا نتونسته فریبت بده.
آخه حرفای منو به اسم دیگران چاپ بکنن؟
خب چاپ کنن.
اون اشتباه خودشو میکنه تو چرا نگرانی؟
مگه حرفا مال تو نیست؟
اونی که باید بدونه این کتاب مال کیه اون میدونه.
اونی که باید بدونه این مسجدو کی ساخته( اون میدونه).
میگن هارون الرشید برای ریاکاری مسجد بسیار بزرگی رو داد ساختند. فقط کاشی سردرش مونده بود بسازند و بنویسند *مسجد هارون الرشید* که شبانه بهلول اومد نردبونو گذاشت و نوشت *مسجد بهلول* .
صبح اومدند دیدند، گرفتنش.
گفتند مرد حسابی ما اینهمه خرج کردیم تو اسم خودتو نوشتی؟
بهلول گفت: دیدین برای خدا کار نکردین؟ اگه برای خدا ساختین چه فرقی میکنه اسم کی باشه!؟
خدا در قرآن فرموده:
*« اِنّٰـا لَـهُ کــٰاتِبُون »*
ما می نویسیم.
تو چرا نگرانی؟
*دوستان عزیزم!*
*از الان عادت کنید نفستون اینقدر غنی و قوی باشه خیلی براتون مهم نباشد حتما اسم شما را ببرند یانه. دست شما بالا بره یانه.*
*بگن این کار خوبو این کرده یا نه. بگو من یه کسی داره مینویسه نامه اعمال منو که همان بدونه بسه. حالا دیگران فهمیدند فهمیدند نفهمیدند روی من چه اثری داره.*
#استاد_مهدوی_ارفع
#نهضت_نهجالبلاغهخواني
https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5