eitaa logo
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
308 دنبال‌کننده
611 عکس
55 ویدیو
2 فایل
به غیر از مطالب منتقل شده از کانال استاد ، مابقی مطالب، پیاده شده سخنرانی های استاد مهدوی ارفع می باشد. پل ارتباطی ما و شما: @Sarbazekoochek14
مشاهده در ایتا
دانلود
🎁🍃🎁🍃🎁🍃🎁🍃🎁🍃 🎁🍃🎁🍃🎁🍃🎁🍃 🎁🍃🎁🍃🎁🍃 🎁🍃🎁🍃 🎁🍃 🎁 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم *ادامه تبيين حكمت ششم* : ✳️ فاش نکردن اسرار شخصی ✳️خوشرویی ✳️ تحمل عیوب دوستان بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 💢 سومین چیزی که آقا امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند اینه که عیب دوست خودتو تحمل کن، به روش نیار، اگر عیب‌ها رو تحمل کنی اون موقع رفاقت‌ها سالم می‌مونه. بعضیا خیال می‌کنند همه چیز با عقل فلسفی پیش بره. نه! این عیبو داره! خودشم میدونه! خب، توی زندگی عادی، تو دنیای رفاقت از صد تا عیب باید ۹۹ تاشو ندید بگیری. بعد برای اصلاحش فکر کن. نه اینکه بخوای هی رو کنی هی رو کنی هی رو کنی این کار بدیه. از اون طرفم میشه این حکمتو فهمید که اگر خودت مواظبت کنی که عیبهاتو بپوشونی رفاقتتون بهتر می‌مونه. چون من بعضی عیب‌ها را واقعا الان نمیتونم هنوز اصلاح کنم. دارم تلاش می‌کنم. اگر خیلی رو بشه دوستان زده میشن از من. اون عیوبی که داری روشون کار می‌کنی هنوز برطرف نشده رو سعی کن بپوشونی. راهش چیه؟ یکیشو در حکمت ششم می فرمایند سوال کردنه. آدم یه چیزایی نمی‌دونه، عیبه، بپرسه خب، بپرسه رفع می‌شه دیگه، عیب نداره. از قدیم گفتن ندانستن عیب است اما پرسیدن عیب نیست. توی دوستی‌ها و ارتباطات گاهی وقت‌ها زیادی ندونستن یه چیزای عادی، خیلی عیب حساب میشه. بعد رفیقت میگه بابا ولش کن اینو، به درد نمی‌خوره کنارش بشینی هیچی اضافه نمیشی. اما اگر زبان پرسشگر درستی داشته باشی از پدرت، معلمت، استادت اون سوالات واقعیتو بپرسی گنجینه اطلاعاتت زیاد میشه حالا توی رفاقت، توی ارتباطات، توی کار، توی محیط ایرادهای تو دیگه برداشته میشه. 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني @tabeen_hekmat_nahjolbalaghe_arfa
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🎁🍃🎁🍃🎁🍃🎁 🎁🍃🎁🍃🎁🍃 🎁🍃🎁🍃 🎁🍃 🎁 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم 🌹🌐🌹 * تبيين بخش آخر حكمت ششم* : ✳️ *فاش نکردن اسرار شخصی* ✳️ *خوشرویی* ✳️ تحمل عیوب دیگران ✳️ پرهیز از خودپسندی و نکته آخر این که از خودپسندی و از خود راضی بودن باید پرهیز کنیم. چون آدم ها بدشون میاد از کسایی که خیلی خودخواه و خودپسنده. ازخودراضی یعنی کسی که وقتی کنارش میشینی هی احساس می کنی دیگران رو کوچیک میکنه خودش رو خیلی بزرگ می بینه. احساس می‌کنی که حتی عیوبشم به نظر خودش حسنه. آدمی که هر کار کوچکی می‌کنه اینقدر بزرگش می‌کنه که انگار آپلو هوا کرده به قول قدیمی‌ها. آدم ازخودراضی دشمنش زیاد میشه. خب حالا از روی نهج البلاغه بخونیم ببینیم عین عبارت ایشان است. در (بخش پایانی) حکمت ششم پدر عزیزمون می فرمایند: دشمنان انسان از خودراضی فراوانند. کسیکه خیلی برای خودش پشتی می ذاره و پپسی وا می‌کنه و خودشو تحویل می گیره خیال می‌کنه که دیگران خوششون میاد ازش. دیگران احساس میکنند که خیلی انسان حقیریه. مثل بادکنک می مونه با یک سوزن کوچولو هیچی ازش نمی مونه. آدم ازخودراضی خیال می‌کنه در نظر دیگران بزرگه، نه اون تو خالیه, مردمم می فهمند اون تو خالیه. هی از خودش تعریف می‌کنه هی از خودش نازوکرشمه در می‌کنه. از خودش ادعا در میاره. این آدم از چشم مردم می افته. برعکس خوشرو, ازخودراضیه. آدم از خود راضی کسی را تحویل نمیگیره انتظار داره همه ام تحویلش بگیرند. 🦋❤️💫🦋❤️💫🦋❤️💫 استاد مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني @tabeen_hekmat_nahjolbalaghe_arfa
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🌷🍃 🌷 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم *تبيين حكمت هفتم* : ✳️ *صدقه دادن* به *حکمت هفتم* نهج البلاغه شریف رسیدیم. حضرت در این حکمت دو نکته را متذکر می‌شوند. ابتدا درباره *صدقه دادن* و بعد هم یک یادآوری و تذکریست درباره **اعمال ما که به زودی در آخرت تجسمش برای ما ظاهر خواهد شد* و *ما با حقیقت اعمالمان باید مواجه بشیم*. می‌فرمایند : *الصَّدَقَةُ دَوٰاءٌ مُنْجِحٌ*. صدقه دادن دوا و‌ داروییست اثربخش. *وَ أَعْمٰالُ الْعِبٰادِ فِی عٰاجِلِهِمُ نُصْبُ أَعْیُنِهِمُ فِی آٰجَلِهِمُ* می فرمایند اعمال مردم در این روزگاری که نزدیک هستند باهاش، در روز قیامت نتیجه‌اش چی می‌شه؟ جلوی چشمشان نصب خواهد شد. *اعمال العباد فی عاجلهم* کارهایی که بندگان خدا در این روزگار می‌کنند در حیات دنیا، جلوی چشمانشان قرار داده خواهد شد در آینده، که منظور قیامته. خب این بخش دوم که مسئله روشنیه و البته بسیار مهمیه. نیاز به توضیح نداره. اما درباره صدقه مخصوصاً این تعبیر حضرت که می‌فرمایند *صدقه دواست، داروست، راه درمان دردهاست* نکات جالبی در نهج البلاغه شریف هست که به آنها اشاره می‌کنیم. یه وقتی در روایت می‌خوانید صدقه چقدر ثواب داره، صدقه چقدر مثلاً موجب خوشنودی خدا می‌شه، اما یه وقت خود *امیرالمومنین علیه السلام* می تونن ادعا بکنن که *صدقات می‌تونه مشکلاتو حل بکنه* و *بحران‌ها را دفع بکنه* . *دردها رو درمان بکنه* . *مسائل را حل بکنه* . *معضلات را حل بکند* . این خیلی نکته جالبیه. تعجبش برای ماست که از روابط علّی و معلولی خارج و فارغ از عالم ماده *غفلت داریم* که آقا مثلاً صدقه چه ربطی به فلان اثر دارد؟ مثل خیلی چیزای دیگه. صله رحم چه ربطی به اضافه شدن روزی دارد؟ یک قاعده باید عرض بکنم از باب یادآوری و بعد ببینیم صدقه در نهج البلاغه چه جایگاهی دارد. ببینید! همانطور که در عالم ظاهر اسباب و مسبِبات هست، علت‌ها و معلول‌ها هست، وقتی صدای بلندی میاد معلومه یک منبع تولید صدایی بوده دیگه حالا یا انسان یا وسیله‌ای. وقتی دودی از پشت دیواری دیده می‌شه یعنی اون پشت آتیش گرفته. چون مسبَب هست و این سبب و اونم مسبِبش. این اثر و اونم علتش. در عالم ظاهر و عالم شهود و عالم صورت، علت و معلول، سبب و مسبِب هست خب در عالم باطنِ این عالمِ هستی هم همین روابط هست. ما که داعیه داریم موحد هستیم، ما که داعیه داریم مؤمن هستیم اولین شاخصمونم *ایمان به غیب* در قرآن کریم یاد شده، به پشت صحنه ظاهری دنیا هم ایمان داریم، که اونجا هم دست قدرت خداست، انجام تحت سیطره *علم و حکمت و اراده* خداست، ما که نمی‌تونیم منکر بشیم. (بگیم) آقا فقط عوامل ظاهری هستند که کار می‌کنند. نه! عوامل غیرظاهری یعنی ندیدنی موجود، چیزی که ما نمی بینیم ولی هست. *این‌ها در عالم، حکومت و قدرت و اثرشون چه بسا خیلی بیشتر از عوامل ظاهری است* . آتش ذاتش سوزاننده است یعنی امکان ندارد محال است که نسوزونه پس *چرا حضرت ابراهیم علیه السلام رو نسوزوند؟* چاقوی تیز ذاتش برندگیست یعنی محاله که نبره پس *چرا گلوی اسماعیل علیه السلام رو‌ نبرید؟* اسباب ظاهری هم تحت سیطره اسباب باطنی هستند. *اراده الهی* . بخش عظیمی از اتفاقات جهان براساس روابط علّی و معلولی پنهان از چشم‌ها و گوش‌ها و حس لامسه هست. هستند، (ولی) دیده نمی‌شوند. اونجا رو باید ایمان داشت، اونجا علمش دست خداست، دست کسانی که خدا به آن‌ها عنایت می‌کنه و اون‌ها را می‌پسنده و از اون‌ها راضیه و بهشون این علمو می‌ده. مثل این که حالا *بین صله رحم و طول عمر چه نسبتی هست؟* ما چه می دونیم. اما *مخبر صادق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و اهلبیت عصمت و طهارت سلام الله علیهم اجمعین* میان به ما خبر می‌دهند از آنچه که می‌بینند، در پشت پرده غیب می‌بینند که صله رحم چقدر اثر دارد در طول عمر، صدقه چقدر اثر داره در طول عمر . نگاه با محبت به چهره پدر و مادر چقدر اثر داره در طول عمر. حسن خلق چقدر اثر داره در این که کاسب فروشش و‌ رزقش البته بالاتر بره. و امثال این. پس نکته مهم اینه: *ما باید تلاش کنیم به رابطه‌های علّی و معلولی پشت صحنه ظاهری دنیا هم اشراف پیدا کنیم حالا اجمالاً یا تفصیلاً* . *مهم اینه که باور کنیم خبریه* . 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني @tabeen_hekmat_nahjolbalaghe_arfa
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🌷🍃 🌷 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم *ادامه تبيين حكمت هفتم* : ✳️ *توضیحات تکمیلی صدقه دادن* ... مهم اینه که باور کنیم خبریه ... اونجا که رسیدیم در مقابل فرمایشات خدا در قرآن و اهل بیت علیهم السلام در روایات اونجا که عقل ظاهری ما نمی‌رسه انکار نمی‌کنیم. که اینا بهم ربط دارند! اون امامی که بیان کرده داره خبر میده و حکایت می‌کنه از یک حقیقتی و ما چون نمی‌بینیم منکریم. 🟣 یکی از عرصه‌ها و مقوله‌ها و موضوعاتی که در دایره تاثیرات غیبی قرار می‌گیرد *صدقه* است. *امیرالمومنین علیه السلام* می فرمایند شما پول می‌دید نون می‌دید امکانات به نیازمندان می‌دید اثر در یه جای دیگری می‌ذاره در زندگی شما. *دَوٰاءٌ مُنْجِحٌ* نُجْح داره نَجاح داره توش. نجات می‌ده مارو، اثر می‌ذاره. بعضی از این آثار رو در نهج‌البلاغه شریف می‌تونیم ببینیم.‌ مثلا‌ً مولای ما *علی علیه السلام* در حکمت ۱۳۷ نهج‌البلاغه می‌فرمایند اگر می‌خواهید رزق بر شما بیشتر نازل بشه صدقه بدین. *اِسْتَنْزِلُ الرَّزْقَ بِالصَّدَقَةٌ* . طلب رزق بکنید از طریق صدقه دادن. یعنی *صدقه مستمر خالصانه* موجب نزول رزق می‌شه از طرف خدا بر ما. یا در حکمت ۲۵۸ حضرت می‌فرمایند *وقتی تنگدست شدید احساس کردید که گرفتاری مالی دارید پیدا می کنید بیایید صدقه بدهید* . خب اگر نگاه ظاهری و چشم دنیا بین کور داشته باشیم می‌گیم آقا یعنی چی؟ چراغی که به منزل رواىست به مسجد حرام است. طرف خودش هشتش گرو‌ِ ۹شه اونوقت می‌گی برو صدقه بده؟ برو کمک کن به موکب *امام حسین علیه‌السلام* ؟ برو کمک کن به فقیر؟ چی داری می‌گی؟ این اگه الان کمک کنه مشکل پیدا می‌کنه. *اینجا از اونجاهاییست که ایمان‌ها امتحان می.شه* . ایمان‌ها امتحان میشه! باور داری به *امیرالمومنین علیه السلام* یا نه؟ حضرت در حکمت ۲۵۸ می فرمایند *اِذٰا اَمْلَقْتُمْ فَتٰاجِرُاللّٰه بِالصَّدَقَةٌ* *وقتی تنگدست شدید با خدا از طریق صدقه دادن تجارت کنید* . *تِجٰارَةٌ تُنْجٖیکُم* . تجارت! این تجارت یعنی چی؟ در قرآن کریم که ماه مبارک رمضان بهار قرآن بوده و هست خواندیم که *مَنْ جٰاءَ بِالْحَسَنَة* کسیکه یک حسنه بیاره *فَلَهُ عَشْرُ اَمْثٰالَهٰا* برای او ۱۰ برابرشو خواهیم داد. ۱۰ برابر مثل اون حسنات بهش می‌دیم. البته در قرآن کریم بالاتر از ۱۰ تا هم هست. *یُضٰاعِفُ لِمَنْ یَشٰاء* خدا برای هر کی که تشخیص بده خیره اضافه تر از اون هم میده. *امیرالمومنین علیه السلام* براساس این مبنا می‌فرمایند حالا داری تنگدست می‌شی بیا با خدا تجارت کن صدقه بده خدا ده برابر بهت برکت می‌ده. بلکه بیشتر. *یُضٰاعِفُ لِمَنْ یَشٰاء* . یکی از دردها و مشکلاتی رو که صدقه حل می‌کنه *تنگدستیه* . یکی از مشکلاتی رو که حل می‌کنه *تنگ بودن رزقه* . درباره رزق فرمودند در حکمت ۱۳۷ فرمودند *اِسْتَنْزِلُ الرِّزْق بِالصَّدَقَةٌ* . درباره تنگدستی و فشار معیشتی فرمود *فَتٰاجِرُاللّٰه بِالصَّدَقَة* . *اِذٰا اَمْلَقِْتُم* وقتی تنگدست شدید با خدا از طریق صدقه تجارت کنید. 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني @tabeen_hekmat_nahjolbalaghe_arfa
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃 🌷🍃 🌷 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم *ادامه تبيين حكمت هفتم* : ✳️ *شرح تفصیلی مقوله صدقه دادن* یکی دیگر از مواردی که *صدقه* درمانِ مشکلاتِ خیلی خیلی مهمه در خطبه ۱۱۰ نهج البلاغه است. اونجایی که *مولا علی علیه الصلوه و السلام* شروع می‌کنند فلسفه یا حکمت و آثار برخی از احکام شریعت مقدس اسلام را بیان می‌کنند. مثلاً می‌فرمایند جهاد، جهاد چه اثری دارد؟ ذروة الاسلام. محافظت می‌کند از اسلام. در ادامه می‌فرمایند صدقه دو‌ جور اثر داره. ما یک *صدقه پنهان* گاهی می‌دیم که هیچ‌کس متوجه نمی‌شه. یه وقت هم *صدقه آشکار* می‌دیم که به هر دوش ماموریما. فکر نکنید فقط صدقه پنهان درسته. ما صدقه آشکار هم باید بدیم تا دیگران هم تشویق بشن. این که نیّت ما ریا نباشه به دل ما ربط داره. اما اینکه ما مکلفیم صدقه آشکار هم بدیم که در قرآن کریم هم هست، حضرت در خطبه ۱۱۰ می‌فرمایند صدقه پنهان یه مشکل رو حل می‌کنه صدقه آشکار هم یه مشکل دیگر را. ببینید! درباره صدقه در خطبه ۱۱۰ نهج‌البلاغه حضرت فرموده است که *صدقه پنهان* ، *وَ صَدَقَةُ السِّرّ فَإِنَّها تُکَفِّرُالْخَطٖیئَة* بار گناه‌ها، ظلم و جور و ذنب و اثم، معصیت‌هایی که قبلاً تلنبار شده حضرت می‌فرمایند اگر در پنهانی برای خدا صدقه دادی خدا اونا رو می‌پوشونه. صدقه پنهانی و سرّ، باعث می‌شه که خطیئات ما پوشیده بشه، گناهان ما بخشیده بشه. *صدقه آشکار چه اثری داره؟* می فرماید: *وَ صَدَقَةُ عَلانِیةُ فَإِنَّها تَدْفَعُ میٖتُةُ سُوُء.* به خدا پناه می بریم از مرگ بد. مر‌گ بد. مصادیقش اصلاً زجرآوره اگه بخوام برای شما بعضیاشم مثال بزنم. خدا نکنه انسان بد عاقبت بره. بد بمیره. حضرت می‌فرماید یکی از راه هایی که می‌تونه کمکت بکنه دفع بکنه این مرگ سوء و‌ بد رو ، مرگ زشت رو، *صدقه آشکاره* . صدقه آشکار بده و این مشکل و نگرانی و دلهره رو از خودت رفع کن. بنابراین *صدقه* در نهج البلاغه حلال مشکلاته. دوای دردهاست. رافع بحران‌هاست. دافع بلیاته. این صدقه رو باید جدی گرفت. الحمدلله مردم شریف ما در همه فراز و فرودها نشون دادند که در بدترین شرایط که خودشونم حتی محتاج هستند غفلت از دستگیری دیگران نمی‌کنند. این صدقه مسئله مهمیست. 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني @tabeen_hekmat_nahjolbalaghe_arfa
هدایت شده از مهدوی ارفع
سخنرانی شب عید فطر-حسینیه مجازی-3-3-1399.mp3
23.32M
🔈صوت : ( ۱۵) 🌹 شرح حکمت های شریف. (جلسه پانزدهم ) 🌙 شب عید سعید فطر ✅ محور بحث : شرح حکمت ۸ تفاوت دانش و حکمت با عنایت به شگفتی های مطرح شده در نهج البلاغه شریف شامل : 🔹شگفتی چشم ، زبان و گوش انسان. 🔸شگفتی خلقت حضرت آدم علیه السلام 🔹شگفتی خلقت خفاش ، طاووس ، مورچه، ملخ/ و حکمت ۴۲۸ عید واقعی برای کسی است که گناه نکند . 🔷 حجت الاسلام 🔶 حسینیه مجازی ۹۹/۰۳/۰۳ 🆔 @mahdavi_arfae
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *تبيين حكمت هشتم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم بحث ما در حکمت های نهج البلاغه به *حکمت شماره هشتم* رسید. *مولا علی علیه الصلوة و السلام* در این حکمت با توجه‌دادن ما به بعضی از شگفتی‌های وجود خودمون می‌خواد ما رو متوجه خداوند متعال، قدرت و حکمت و لطف و محبت و رحمتش کنه. می فرمایند: *أَعْجَبوا لِهَذا الْإِنْسانِ* از ویژگی های وجودی این انسان در شگفتی مانید. با یک تکه پی( چربی) می بیند و با یک تکه گوشت سخن می گوید. با یک تکه استخوان می شنود. از سوراخی نفس می کشد. مایه حیات و بقای اوست. ببینید! اولین نکته‌ای که با خواندن *حکمت هشتم* بهش توجه پیدا می‌کنیم اینه که *فرق حکمت با دانش چیه؟* اگر این *حکمت هشتم* رو خدای نکرده کسی باشه که نتونه *به قلبش اثرشو برسونه* ذهنش می‌گه خب این که خیلی روشنه ما با یک زبونی حرف می زنیم که گوشته و با یک گوشی می‌شنویم که جنسش از استخونه از بینی نفس می‌کشیم که دو تا سوراخه. و بعد هم با چشمی می‌بینیم که از پی ساخته شده. خب این یعنی چی؟ این که روشنه. این اطلاعات علمی روشنه. اما این که یه دفعه به قلب مومن یه جرقه‌ای می‌زنه! بیچاره! خدا رو ببین! چه عظمتی! چه لطافتی! چه قدرتی داره که با این چیزهایی که به نظرت دم دستیه کارهای اعجاب آمیز می‌کنه. شما یک تن چربی و پی و شحم رو بریزین جلوتون، اگه دیدند چیزی رو؟ چطور با چربی که به عنوان چشم در ما کار گذاشته این قدرت رو عرضه کرده که ما رنگ‌ها، اشیاء، فاصله ها، حجم ها، شکل‌ها این ها رو همه رو می بینیم. اینم چربیه اونم چربیه. چه کرده؟! با همین چربی که همه باهاش آشنا هستیم. که یک سیستم فوق پیچیده که محیرالعقوله. برای خود همین چشم ده ها دانش، بشر تا حالا تولید کرده. هنوز به همه ظرافت‌هاش هم نرسیده. هنوز نتونسته یه نمونه براش بسازه. خدا با همین چربی چیکار کرده ما این همه کار باهاش انجام می‌دیم. وقتی آدم نابینا باشه خدای نکرده نتونه جایی رو ببینه انگار ۸۰ درصد قدرت زندگیشو از دست می‌ده. یا گوش که اون نقطه حساس شنواییش طبق تحقیقات دانشمندان یک استخوانه. چیکار کرده؟ شما یک تن استخونو بریزید وسط اگه تونستند هیچ صدایی رو بشنوند؟ چه کرده با یک تکه استخوان که ما صداها رو می‌شنویم. صدا از یک‌ حد بالاتر باشه نمی شنویم از یک حد پایین‌تر هم باشه نمی‌شنویم. تفاوت بین صداهای افراد مختلف و‌ موجودات مختلف رو هم درک می‌کنیم. بین صدای مادرمون با همسرمون، بین صدای همسرمون با بچه هامون، بین صدای بچه هامون با رفقامون اشتباه نمی‌کنیم. همه اینا رو با یه استخون. چه جوری تفکیک میکنه؟ چه جوری تشخیص می‌ده؟ این صدا! و این شنوایی. و ... بقیه اعضای بدن. پس اولا *این مطالب همونجور که اسم زیبایی روش گذاشتند حکمتند فقط دانش نیستند* . ضمن این که بله الان دیگه بشر رسیده به این که عنصر اصلی در سیستم شنوایی یه تکه استخونه. اون روزی که *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* این حرفا رو می‌زدند این دانشم نبوده حتی اگرم بوده *حکمت ازش غرضه* نه (خود) دانش و اطلاعات. این که بابا! یه کم فکر کن. یه تکه استخوان این قدرت‌نمایی رو‌ کرده. مگه می‌شه منکرش بشیم، مگه می‌شه باهاش در بیفتیم. مگه می‌شه ازش ناامید بشیم. مگه می‌شه به کس دیگه‌ای جز او احتیاج داشته باشیم. به قلب مومن حکمت می‌شینه. و الا این دانش را چه بسا خیلی زیباتر منافق داشته باشه. دانشمند منافق، *اما اثری نداره در روحش* . ببینید! حضرت در حکمت ۷۹ نهج البلاغه این حقیقت رو به زیبایی بیان فرمودند که آقا *ممکنه یک مطلبی جنس دانشیش توی سینه منافق باشه اما اثر نداره در اصلاح شدن و تعالی طرف* . اما همان اطلاعات میاد به سمت مومن رو قلبش اثر می ذاره می‌شه حکمت. در حکمت ۷۹ می فرماید: حکمت رو هر جا که هست بگیر. گاهی وقتا حکمت در سینه منافقه هی تو این سینه، خودشو به درو دیوار می‌زنه تا اینکه از این سینه خارج بشه. حکمت از سینه منافق بالاخره خار‌ج می‌شه و آرامش می‌گیره در قلب مومن در کنار بقیه حکمت‌هایی که در سینه مومنه. یه اطلاعاتی رو شما هم می‌خونین و منافق هم می‌خونه. یه منافق می‌گه چه جالب. این اطلاعات هم جدیده. بنویسیم. یه کسی هم مثل شما می‌خونه و سر به سجده می‌ذاره خدایا تو که با یه تکه پی این قدرت اعجاب انگیز رو در انسان ایجاد کردی! این که تازه کوچکترین کارهاست. چه عظمتی داری! اینکه انسان قلبش گواهی می‌ده به اصل وجود خداوند علم و قدرتو لطفو عظمتو انواع اسماء و صفات الهی. *این اثر حکمته که فقط در قلبه مومنه. قلب مومن!* مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *تبيين حكمت هشتم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم در ادامه تبیین *حکمت شماره هشتم* *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* در مسیر خداشناسی راه های متعددی را به ما معرفی کردند که این راه های متعدد با هم تفاوت دارند. گاهی تفاوتشان *به واسطه سطح معرفتی و توان مخاطبه* . گاهی هم تفاوت شان *متناسب با جنس خود این راهه* . یکی از راه‌هایی که حضرت در نهج البلاغه زیاد بهش متمسک شدند تا توجه انسان‌ها را به خداوند متعال، قدرت خدا، عظمت خدا، علم خدا متوجه کنند *بررسی شگفتی‌های بعضی از پدیده‌های عالم خلقته* که این تازه پوسته هستیست، ظاهر دنیاست. گاهی وقتها هم *ورود می‌کنند به باطن موجودات* . من نمونه‌هایی رو امروز خدمت شما عرض می‌کنم با آدرسش در نهج البلاغه. اینها باید خوراک فکر و تعقل و خلوت باشه تا قلبو نورانی کنه، روشن کنه، تا انسان را نسبت به خدا خاشع کنه. و الّا فقط بگمو شما گوش بدید اون اثر رو نداره. باید دائما این‌ها رو تو خلوت با طمأنینه خوند و روش فکر کرد و منتظر موند تا دریچه‌های حکمت و رحمت به قلب ما باز بشه. یک نمونه در مورد خلقت آدمه. در خطبه اول نهج‌البلاغه شریف، امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام بعد از بیان اینکه اول دین معرفت، اول و اساس دین و خداشناسیست شروع می‌کنند خلقت آسمان‌ها، خلقت زمین و بعضی از موجودات و پدیده‌ها را بیان می‌کنند در بند سوم. توی این بند سوم قسمت ثالثش عجایب خلقت انسان آمده، حضرت این گونه می‌فرمایند:( ببینید! پس چی شد؟ زیرک‌ها و کیّزهای مخاطبای بنده متوجه شدند. آن‌جایی قلب تکون می‌خوره که توجه کنه ببینه که خداوندی متعال و عظیم‌الشأن، از همین مواد دم دستی چیزهایی ساخته که عقول تمام دانشمندان جهان در طول تاریخ در حیرت گرفتاره. بعد این چه جوری می‌خواد ادعا کنه که خدا را آن‌گونه که هست شناخته. مثلاً از خاک چی آفریده؟) سپس خداوند بزرگ خاکی از قسمت‌های گوناگون زمین از قسمت‌های سخت و نرم و شور و شیرین گرد آورد چهار نوع خاک، آب بر آن افزود تا گلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت، چسبناک گردید که از آن اندامی شایسته و عضوهایی جدا جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید. آن را خشکانید تا محکم شد. خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد. مثل یک سفال، تا زمانی معین و سرانجامی مشخص، اندام انسان کامل گردید. آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد. دارای نیروی اندیشه، همان خاک‌ ها! دارای نیروی اندیشه که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در دیگر موجودات تصرف کند. به انسان اعضا و جوارحی بخشید که در خدمت او باشند و ابزاری عطا فرمود که آن ها را در زندگی به کار گیرد، قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسند. حواس چشایی، بویایی وسیله تشخیص رنگ‌ها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد، انسان را مخلوطی از رنگ‌های گوناگون و چیزهای همانند و سازگار و نیروهای متضاد و مزاج‌های گوناگون گرمی سردی، تری و خشکی قرار داد. همینجا در پرانتز بگم که کسانی که چشم ندارند طب روایی رو ببیند مراجعه کنند به نهج البلاغه، حضرت می فرماید طبع شما و طبیعت خلقت شما، چهار تا مزاج بیشتر نیست. سردی، گرمی، تری و خشکی. خب! مگه طب روایی اهل بیت علیهم السلام چی می‌گه. میگه وقتی اینا در اعتدال با هم ترکیب بشند انسان سالمه. وقتی یکی بر یکی غلبه کرد اون موقع بعضی از بیماری‌ها در انسان پیش میاد. راهش چیه راهش اینه که طبع و‌ مزاج متضادشو بَرِش غالب کنیم. اگر دچار سردی شده گرمی بخوره اگر دچار گرمی شده سردی، اگر دچار تری اضافی شده، خشکی و اگر دچار خشکی شده تری. کل طب که اینقدر آسان و ساده به دستورات اهل بیت علیهم السلام و بعضاً طب قدیمی ایرانی مسائلو حل بلکه پیشگیری می‌کنه رو گذاشتیم کنار و به حرف های دیگرانی پرداختیم که اساس و مبناش هم مشخص نیست. اصلاً اینها چه جوری انسان رو شناختند. *علی علیه السلام* داره می‌گه خدا انسان رو این جوری آفریده. بعد ما غرب‌زده‌های فریفته، فکر می‌کنیم حالا یه طبی غربی‌ها تولید کردند دیگه ته همه چیزه. بعدم خودشون هر دارویی میدن ذیلش می‌نویسن این عوارض رو داره. خدا کنه یه روزی ماها جرأت داشته باشیم بشینیم دور هم، از اسناد رسمی معتبر خود علم پزشکی مدرن، کُشت و کُشتار و بلکه قتل عامی که داره این پزشکی نسبت به انسان‌ها می‌کنه رو بیان کنیم. بیاییم ببینیم چه خبره. حالا ادامه بحث خودمون: حضرت می‌فرمایند: ببین از همین خاک، چه انسانی آفریده؟ اندیشه داره، قدرت تشخیص حق و باطل داره، می.تونه روی موجودات عالم تصرف کنه. رنگ‌های مختلف، مزاج های مختلف، از خاک، شما این همه خاک تو خونه تون هست ببینید چکار می‌شه کرد. *خدا رو کجا باید پیدا کرد، کسی
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *تبيين حكمت هشتم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم در ادامه تبیین *حکمت شماره هشتم* *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* به شگفتی‌های موجودات بسیار پایین‌تر از انسان در نهج‌البلاغه متمسک شده برای اینکه قدرت خدا را به بخشی از ماها بشناسونه. مثلاً در *خطبه ۱۵۵ نهج‌البلاغه بند دوم* حضرت پیچیدگی‌ و شگفتی خلقت خفاش را مطرح می‌کند. بد نیست حالا که به راحتی فضای اینترنت در اختیارتون هست ببینید که *چگونه بعد از قرن‌ها سیستم رادارها رو از رو خلقت خفاش کپی‌برداری کردند* . *از زیبایی‌های صنعت پروردگاری و شگفتیهای آفرینش او، همان اسرار پیچیده حکیمانه در آفرینش خفاشان است.* خطبه ۱۵۵ بند دوم. *روشنی روز که همه چیز را می‌گشاید چشمان خفاش را می‌بندد و تاریکی شب که همه چیز را به خواب فرو می برد چشمان آنها را باز می دارد* . شما کافیه که بین گربه و‌ خفاش مقایسه کنید. گربه تو تاریکی چشماش جمع میشه و در روشنایی باز می‌شه. انسان هم همینجوری. همه موجودات همینطور. حالا خفاش برعکسه. دقیقاً شب چشماش باز می‌شه روز بسته می‌شه. *چگونه چشمان خفاش کم بین است که نمی تواند از نور آفتاب درخشنده روشنی گیرد. نوری که با آن راه های زندگی خود را بیابد و در پرتو آشکار خورشید خود را به جاهایی برساند که می‌خواهد. روشنی آفتاب خفاش را از رفتن در تراکم نورهای تابنده اش باز می‌دارد* . اصلاً عاجز می‌شه در نور و در خلوتگاه های تاریک پنهان می سازد که از حرکت درون نور درخشان ناتوان است. *پس خفاش در روز پلکها را بر سیاهی دیده ها می اندازد و شب را چونان چراغی برمی‌گزیند که در پرتو تاریکی آن روزی خود را جستجو می‌کند* . تازه تو شب که همه می‌خوابند لوتوس تاریکی حرکت می‌کنه با سرعت عجیبی. و می‌ره رزقشو بدست میاره. *و سیاهی شب دیده های او را نمی بندد و به خاطر تاریکی زیاد از حرکت و تلاش باز نمی ماند آنگاه که شب پره پلکها بر هم نهد و بر آنچه در تاریکی شب به دست آورده قناعت کند. پاک و منزه هست خدا* . کاش کتاب های علوم مدرسه ما لائیک و بی دین نبود. میاد ظرافت چشم و قرنیه رو توضیح می‌ده اما جونش بالا میاد آخرش بگه پاک و منزه است خدایی که چنین قدرتی در چشم قرار داد. می‌خواد بی دین تربیت کنه. علم منهای خالق. اما امیرالمومنین اینجوری نیست. *چرا نهج البلاغه نشه کتاب علوم ما. چرا؟!* *پاک و منزه است خدایی که شب را برای خفاشان مانند روز روشن و مایه به دست آوردن روزی قرار داد و روز را چونان شب تار مایه آرامش و استراحت آنها انتخاب فرمود. و بال هایی از گوشت برای پرواز آنها آفرید تا به هنگام نیاز به استفاده کنند این بال ها مانند لاله‌های گوشند* . الله اکبر علی علیه السلام ۱۴۴۰ سال پیش دارند چه می فرمایند. با یه تیر دو نشون میزنه. اولاَ سیستم شنوایی رو که لاله های گوش بر او چه اثری دارند یادآوری میکنند و ثانیاً سیستم ردیابی خفاش رو از طریق بالهایی که گوشت هستند. این بال ها چون لاله های گوشند بی پر و رگهای اصلی ولی جای رگها و نشانه‌های آن را به خوبی مشاهده خواهید کرد. *برای شب پره ها دو بال قرار داد. نه آنقدر نازک که در هم بشکند و نه چندان محکم که سنگین باشد. پرواز می کند در حالی که فرزندانشان به آنها چسبیده و به مادر پناه برده اند. اگر فرود آیند با مادر فرود می‌آیند اگر بالا بروند با مادر در اوج قرار میگیرند. از مادرانشان جدا نمی‌شوند تا آن هنگام که اندام جوجه نیرومند و بال‌ها قدرت پرواز کردن پیدا کنند و بدانند که راه زندگی کدام است و مصالح خویش را بشناسند* . این مادر تو همون تاریکی شب که با سرعت از لایه شاخه های درختان عبور می‌کنه و روزی خودشو به دست میاره داره به بچه اش یاد میده راه و رسم زندگی کردن رو. *پس پاک و منزه است پدید آورنده هر چیزی که بدون هیچ الگوی قبلی و باقی مانده از دیگران همه چیز را آفرید. ابتداء کرده خدا. آغاز کرده چیزی رو که دیگران نداشتند* . دیگران از روی دست خدا حالا باید بروند بنویسند. مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *تبيين حكمت هشتم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم در ادامه تبیین *حکمت شماره هشتم* *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* در خطبه ۱۶۵ نهج البلاغه بند دوم شگفتی‌های طاووس رو بیان می‌کنند. چقددددر با دقت. خواهش میکنم این بخش رو با دقت گوش بدید. هنوز هم بعد از ۱۰۴۱ سال از تألیف نهج البلاغه، بعضی از دوستان خود ما، شیعیان مرتضی علی هر از چند گاهی یه پیامی توی فضای مجازی منتقل می‌کنند که آقا میدونین طاووس چه طوری جفت گیری میکنه حضرت علی گفته؛😳 اشک طاووس ماده میاد بعد اشک اون یکی میخوره و بعد ... چرت و پرت. یعنی زور نزده زحمت بکشه یه بار بره نهج البلاغه رو باز کنه ببینه آخه این حرف از کجا در اومده! حضرت در نهج البلاغه همینجاییکه الان می‌خونیم میگه اینا افسانه است. من دیدم جفت گیری طاووس رو.اصلا اینجوری نیست. حالا گوش بدید از زیبایی های طاووس. *و از شگفت انگیز ترین پرندگان در آفرینش طاووس است که آن را در استوارترین شکل موزون بیافرید و رنگ های پروبالش رو به نیکوترین رنگ‌ها بیاراست* . اینقدر رنگ های طاووس زیباست که در فرهنگ بشری و حتی فرهنگی دینی وقتی میخوایم کسی رو در اوج جمال توصیف کنیم میگیم طاووس است. مثلا ما به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف میگیم: *المهدی طاووس اهل الجنة* طاووس بهشتیان. *بال های زیبا که پرهای آن به روی یکدیگر انباشته و دم کشیده اش که چووون به سوی ماده پیش می‌رود آن را مثل چتری گشوده و بر سر خود سایبان می سازد. گویا بادبان کشتیست که ناخدا آن را برافراشته* 😊 عجیبه! دمی که درازه وقتی میخواد سراغ ماده بره باز میشه میاد بالا و به صورت یک نیم دایره ای باز میشه عین بادبان کشتی. چه توصیفات قشنگی امیرالمومنین کرده. سلام الله علیه. *طاووس به رنگ های زیبای خود می نازد و خوشحال و خرامان دم زیبایش را به این سو و آن سو می چرخاند و به سوی ماده می تازد. مانند خروس می پرد و چون چون حیوان نر مست شهوت با جفت خویش می آمیزد این حقیقت را از روی مشاهده می گویم* . عجب چیزی! در عربستانی که طاووس نبوده! *امیرالمومنین علیه السلام* می گویند من دیدم. *این حقیقت را از روی مشاهده می گویم نه چون کسی که بر اساس نقل ضعیفی سخن می‌گوید. اگر کسی خیال کند باردار شدن طاووس به وسیله قطرات اشکی است که در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس ماده آن را می‌نوشد آنگاه بدون آمیزش با همین اشکها تخم‌گذاری می کند افسانه ای بی اساس است. ولی شگفت تر از آن نیست که می‌گویند زاغ نر طعمه به منقار ماده می گذارد که همین عامل باردار شدن زاغ است* . حضرت می فرمایند اینم که بدتر از اون افسانه است. *گویا نی های پر طاووس چونان شانه هاییست که از نقره ساخته شده و گردی های شگفت انگیز آفتاب گونه که بر پرهای اوست از زر ناب و پاره های زبرجد بافته شده است. اگر رنگهای پرهای طاووس را به روییدنی های زمین تشبیه کنید خواهید گفت دسته گلیست که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است و اگر آن را با پارچه های پوشیدنی همانند سازید پس چون پارچه های زیبای پر نقش و نگار یا پرده های رنگارنگ یمن است و اگر آن را با زیورآلات مقایسه کنید چون نگین های رنگارنگیست که در نواری از نقره با جواهرات زینت شده است.* *طاووس چون به خود بالنده مغرور راه میرود دم و بالهای زیبایش را برانداز می کند پس با توجه به زیبایی جامه و رنگ های گوناگون پروبالش قهقهه سر میدهد ولی همین طاووس سرمست مغرور به زیبایی پروبالش و دمش یه دفعه چشمش به پاهای زشتش می افته. ولی چون نگاهش به پاهای او می افتد بانگی برآورد که گویا گریانست. فریاد میزند که گویا دادخواه است. و‌گواه صادق دردیست که در درون دارد. چرا؟ زیرا پاهای طاووس مانند ساق خروس دورگه باریک و زشت و در یک سوی ساق پایش ناخنکی مخفی روییده است*. وقتی مست غرور میشه پاشو که میبینه تنظیم باد میشه😊 که حالا اونقدر مغرور نباش این پای زشتم مال توست.☺️ بر فراز گردن طاووس به جای سال کاملی سبزرنگ و پر نقش و نگار روییده و برآمدگی گردنش چونان آفتابه ای نفیس و نگارین است و از گلوگاه تا روی شکمش به زیبایی وسمه یمانی رنگ آمیزی شده. یا مانند پارچه حریر براق یا آیینه ای شفاف که پرده بر روی آن افکنند. در اطراف گردنش گویا چادری سیاه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسیار می باشد می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آمیخته است. در کنار شکاف گوش طاووس ، الله اکبر، کی قبل از امیرالمومنین اینقدر ظریف طاووس رو توصیف کرده، در کنار شکاف گوش طاووس خطیست باریک مانند سر قلم به سفیدی گل بابونه که در کنار سیاهی آن جلوه خاصی دارد. کمتر رنگی می‌توان یافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد. عجیبه!
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
و‌ تقریبا تمام رنگ های عالم درش هست. یا با شفافیت و صیقل فراوان و زرق و برق جامه.اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس چونان شکوفه های پراکنده ایست که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نیست و شگفت آور آنکه هر از چندگاهی از پوشش زیبای پرها بیرون می آید و تن عریان میکند. پرهای او‌ پیاپی فرو می‌ریزند و از نو می‌رویند. پرهای طاووس چونان برگ خزان رسیده می‌ریزند و دوباره رشد میکنند و به هم می پیوندند. تا دیگر بار شکل و رنگ زیبای گذشته خود را باز یابند. بی آنکه بی آنکه میان پرهای نو و پرهای ریخته تفاوتی وجود داشته باشد. یا رنگی جابجا شود. اگر در تماشای یکی از پرهای طاووس دقت کنید یکی از پرهاشو بگیرید مفصل نگاه کنید لحظه ای به سرخی گل و لحظه ای دیگر به سبزی زبرجد و گاهی به زردی طلای ناب جلوه میکند. بعد حضرت می فرمایند *آخه عقل های ژرف اندیش چگونه اینهمه از حقایق موجود در پدیده ها رو میتوانند درک کنند؟!* مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــ
🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹 🌹 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* 💠 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *بخش پایانی تبيين حكمت هشتم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* در خطبه ۱۸۵ به کوچکتر از طاووس و خفاش متمسک می‌شن برای اینکه ما رو به قدرت و رحمت خدا متوجه کنند. و اون *اندام مورچه* است. در خطبه ۱۸۵ بند سوم می فرمایند: *به مورچه و کوچکی جثه آن بنگرید! که چگونه لطافت خلقت او با چشم و اندیشه انسان درک نمی شود. نگاه کنید چگونه روی زمین راه می‌رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می‌کند. دانه‌ها را به لانه خود منتقل می‌سازد و در جایگاه مخصوص نگه می‌دارد.* این همه غذا رو می‌بره می‌ذاره تا چند ماه تو‌خونش می‌مونه چه جوری فاسد نمی‌شه یخچال داره اون‌ تو؟ چه خبره؟ چه عقل و غریزه‌ای داره؟ میاد دونه‌ها رو پیدا می‌کنه دوستاشو صدا می‌کنه بار می‌زنه و می‌برن. لونه مورچه مگه چقدر جا داره که تمام سال جمع می‌کنه برای زمستانش. *در جایگاه مخصوص نگه می‌دارد. در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن، بیرون آمدن را فراموش نمی‌کنند. روزی مورچه تضمین شده و چطور انسان‌ها می‌ترسند و به حرام مبتلا می‌شوند.* بابا خدا روزی مورچه رو‌ تضمین کرده ما که اشرف مخلوقات قرار بود باشیم، یعنی باید ترس روزی داشته باشیم. *روزی مورچه تضمین گردیده و غذاهای مناسب با طبعش آفریده شده است. خداوند منان از او غفلت نمی‌کند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی‌سازد. گرچه در دل سنگی سخت و صاف یا در میان صخره‌ای خشک باشد.* *اگر در مجاری خوراک و قسمت‌های بالا و پایین دستگاه گوارش* ، خدا شاهده آدم می‌خواد ضجه بزنه اول برای این قدرت نمایی خدا، بعد هم برای این علم *امیرالمومنین* کدام میکروسکوپ، کدوم آزمایشگاه؟ حضرت دستگاه هاضمه مورچه رو تشریح کرده! من گاهی به بچه های کوچولو که نهج البلاغه باهاشون داشتم می‌گفتم بچه‌ها این ضرب‌المثل اِدامَش چیه که میگن *مورچه چیه که کله پاچش چی باشه* .☺️ گفتم ببینین *حضرت علی علیه السلام* در خطبه ۱۸۵ کله پاچه مورچه رو هم توضیح داده! الله اکبر! اون روزگار. *اگر در مجاری خوراک و اون قسمت‌های بالا و پایین دستگاه گوارش و آن‌چه در درون شکم مورچه از غضروف‌های آویخته به دنده تا شکم و آن‌چه در سر اوست از چشم و گوش اندیشه نمایید از آفرینش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهید افتاد.* اینکه مورچه است. *پس بزرگ است خدایی که مورچه را بر روی دست و پایش برپا داشت و پیکره وجودش را با استحکام نگه داشت. در آفرینش آن هیچ قدرتی خدا را یاری نداد و هیچ آفریننده‌ای کمکش نکرد. اگر اندیشه آن را بکارگیری تا به راز آفرینش پی برده باشی دلایل روشن به تو خواهند گفت که آفریننده مورچه کوچک، همان آفریدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقتی که جداجدا در آفرینش هر چیزی به کار گرفته و اختلافات و تفاوت‌های پیچیده‌ای که در خلقت هر پدیده حیاتی نهفته است. همه موجودات سنگین و سبک، بزرگ و کوچک، نیرومند و ضعیف در اصول حیات و هستی مانند همند و خلقت آسمانها و هوا و بادها و آب یکیست* . و اگر می‌خواهی در شگفتی ملخ سخن بگو، اینم در خطبه ۱۸۵ بند چهارم هست. *اگر می خواهی در شگفتی ملخ سخن بگو که خدا برای او دو چشم سرخ، دو حدقه چونان ماه تابان آفرید و به او دو‌ گوش پنهان و دهانی متناسب اندامش بخشیده است. دارای حواس نیرومند و دو دندان پیشین که گیاهان را می‌چیند و دو پای داس مانند که اشیا را بر می‌دارد. کشاورزان برای زراعت از آنها می‌ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند. گرچه همه با هم متحد بشوند. ملخ‌ها نیرومندانه وارد کشتزارها می‌شوند و آنچه نی دارند می‌خورند در حالی که تمام اندام‌شان به اندازه یک انگشت باریک نیست* ! الله اکبر از این قدرت! *إِعْجِبوا لِهذَا الْإِنْسان. از خلقت انسان در شگفتی مانید* . و من عرض میکنم از نادانی و بی‌ایمانی این انسان در شگفتی می‌مانیم. که این‌همه عظمت رو در وجود خودش، این‌همه عظمت رو در وجود خفاشو شتر و مورچه و ملخو طاووسو اینا می‌بینه باز منکر خداست، باز بنده خدا نیست. روزیش رو خدا تضمین کرده جلوی چشمش، روزی مورچه رو در بیابان زیر تخته سنگی تضمین کرده، بعد می‌ترسه از اینکه روزیش برسه! می‌ره مبتلا به معاملات حرام میشه. *بیچاره است این انسان! بیچاره!* مهدوی ارفع نهج‌البلاغه خواني https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
تبیین حکمتهای نهج البلاغه استاد مهدوی ارفع
🦋🍃🦋🍃🦋 🦋🍃🦋 🦋 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *تبيين حكمت نهم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم امروز در ادامه بحث‌های شیرین حکمت‌های نهج‌البلاغه *حکمت نهم* را برای شما عزیزان آماده کردیم. گاهی وقتا دلمون می‌سوزه از اینکه چرا بعضی‌هارو بدون هیچ لیاقتی مردم تحویل می‌گیرند و بعضیا که خیلی شایسته هستند را بهشون توجهی نمی‌کنن. خیلی وقتا این‌جوریه. حتی می‌ریم بررسی می‌کنیم می‌بینیم این خوبی‌هایی که برای طرف می‌تراش اصلاً نداره. ولی به دروغ الان همه می‌گن آقا این کار مال اینه. این شعر مال این بوده، اون کتاب مال این بوده، این کار خوب، این کار... و برعکس کارهای خوبی که آدم‌های واقعا خوب انجام دادنو انگار کسی قبول نمی‌خواد بکنه. *امیرالمومنین علیه السلام* در حکمت نهم نهج‌البلاغه می‌خوان بگن که گاهی وقتا، این جابه‌جا شدن خوب و بد، نشانه اینه که طرف دنیا گرفتارش کرده یا دنیا از آلوده کردنش ناامید شده، کدومه؟ یعنی گاهی وقتا آدما این‌قدر بد می‌شن دنیا با تمام ویژگیاش میاد سمت اینا. چنان اینا رو مشغول خودش می‌کند مشغول می‌کنه، که فکر کنند خدا هوای اینا رو داره. در حالی‌که *نه، اینا دنیازده شدند.* یکی از نشانه‌های کسانی که دنیا زده شدند اینه که خوبی‌هایی که اصلاً انجام ندادندو مردم به اینا نسبت می‌دهند. مثال بزنم راحت‌تر: یه کسی تا الان آدم عادی بوده سلامشم جواب نمی‌دادند. حالا شده مدیرکل فلان، شده رئیس فلانجا، شده مسؤول فلانجا، مردم چنان با آب و تاب ازش تعریف می‌کنند تحویلش می‌گیرند و حتی کارشون به جایی می‌رسه که کارهای خوبی که دیگران انجام دادنو به دروغ به اینا نسبت می‌دهند. اینقدرم نسبت میدن باورشونم می‌شه. برعکس کسی که دنیا نتونسته فریبش بده چون مقامی نداره، پستی نداره، شهرتی نداره، سرو صدایی نداره مردم حتی کارای خوبشم نمی‌خوان ببینند. *خوب این برای ما چه درسی داره؟* ۱- پست و مقام و شهرت و چهره و پول و ثروت و این حرفا هیچ کدام دلیلی بر این نیست که ما بخوایم بی‌خود و بی‌جهت تملق و چاپلوسی در مقابل دیگران داشته باشیم. اون آقا یا اون خانم فارغ از این مقام و شهرتش خودش خوبیها و فضائلی داره ما اون خوبیها و فضائلو مدح می‌کنیم. هیچ شکی نیست. اما این که به خاطر پولدار بودن، به خاطر مشهور بودن، به خاطر رئیس بودن، به خاطر چی‌ بودن بخواهیم هی الکی فضائل بتراشیم *این نشانه نفاق آدم است* . و بعد خود اون آدم هم باید مواظب باشه‌ها. یه وقتی مردم از تو تعریف می‌کنند تو خودتم میدونی نداری، چرا باورت می‌شه. اینم نشانه دنیازدگیه.ها. حواست باشه دنیا می‌خواد فریبت بده. در روانشناسی می‌گن وقتی کسی دروغی رو زیاد به کار برد واقعا کم‌کم باورش می‌شه که این کاره است. اینقدر خودش و دیگران می‌گن، می‌گن، می‌گن که باورش می‌شه. حتی داشتیم توی همین دوران نزدیک خودمون، آدمی که یه وقت شیاطین و دشمنان اومدند کنارش جا کردند این‌قدر به دروغ بهش گفتن بابا! تو امام زمانی چرا خودتو دست کم گرفتی؟ اولش خندیده گفته: مسخره بازی در نیار برو! این‌قدر این اومده گفته، اون اومده گفته باورش شده و برای خودش یه فرقه‌ای زده. اول ادعای امام زمانی می‌کنه بعد ادعای خدایی کرده!😳 یعنی انسان نفسشه دیگه اگه حواسش نباشه... ببینین *امیرالمومنین علیه السلام* در حکمت نهم چی می‌فرمایند. می‌فرمایند: *چون دنیا به کسی روی آورد نیکی های دیگران را به او عاریت دهد.* عاریت یعنی قرض. خودش نیستا ولی به اسم این تموم می‌شه. https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
96-6-11-00-mahdavi.mp3
6.48M
تبیین حکمت نهم نهج البلاغه + پرسش و پاسخ - برنامه به توان خدا 96-6-11-00-mahdavi.mp3
🦋🍃🦋🍃🦋 🦋🍃🦋 🦋 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *ادامه تبيين حكمت نهم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم در *حکمت نهم* نهج‌البلاغه حضرت می فرمایند: *چون دنیا به کسی روی آورد نیکی های دیگران را به او عاریت دهد. برعکس و چون دنیا از او روی برگرداند خوبی های او را نیز برباید.* مردم حرف خوبشم رو قبول ندارند. سابقه خوبشم رو قبول ندارن. میگن نه بابا اینجوری نبوده که! این نشانه دنیازدگی یا دنیا نزدگیه به قول ما. یعنی اگه کسی دنیا آلوده اش بکنه، می‌بردش توی توهمات، دلش خوشه برای خودش. چون دیگران دارن به هر طمعی این دروغها رو براش میگن اونم خیال می‌کنه که دااااره دیگه. و اگر کسی دنیا از فریب دادنش ناامید بشه بهش لگد می‌زنه. لگدش یکیش اینه حتی مردم بر سر زبانشان خوبی‌های او را هم نمی پذیرند. خب! چکار باید کرد؟! خوشحال باش دیگه! خوشحال باش! اگه اینجوری شد بفهم دنیا نتونسته فریبت بده. آخه حرفای منو به اسم دیگران چاپ بکنن؟ خب چاپ کنن. اون اشتباه خودشو می‌کنه تو چرا نگرانی؟ مگه حرفا مال تو نیست؟ اونی که باید بدونه این کتاب مال کیه اون می‌دونه. اونی که باید بدونه این مسجدو کی ساخته( اون می‌دونه). میگن هارون الرشید برای ریاکاری مسجد بسیار بزرگی رو داد ساختند. فقط کاشی سردرش مونده بود بسازند و بنویسند *مسجد هارون الرشید* که شبانه بهلول اومد نردبونو گذاشت و نوشت *مسجد بهلول* . صبح اومدند دیدند، گرفتنش. گفتند مرد حسابی ما این‌همه خرج کردیم تو اسم خودتو نوشتی؟ بهلول گفت: دیدین برای خدا کار نکردین؟ اگه برای خدا ساختین چه فرقی می‌کنه اسم کی باشه!؟ خدا در قرآن فرموده: *« اِنّٰـا لَـهُ کــٰاتِبُون »* ما می نویسیم. تو چرا نگرانی؟ *دوستان عزیزم!* *از الان عادت کنید نفستون اینقدر غنی و قوی باشه خیلی براتون مهم نباشد حتما اسم شما را ببرند یانه. دست شما بالا بره یانه.* *بگن این کار خوبو این کرده یا نه. بگو من یه کسی داره مینویسه نامه اعمال منو که همان بدونه بسه. حالا دیگران فهمیدند فهمیدند نفهمیدند روی من چه اثری داره.* https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
🎀🍃🎀🍃🎀 🎀🍃🎀 🎀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *تبيين حكمت دهم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم قبل از اینکه وارد مبحث *حکمت دهم* نهج‌البلاغه بشیم نکته ای را یادآوری کنم. اگر خاطرتان باشه من در مناسبتی *حکمت* را یه توضیح خودمونی دادم. عرض کردم اون چیزی است که شاید اگر علمی بهش نگاه کنیم می‌گیم خوب این که معلومه دیگه. اما وقتی قلبی بهش نگاه می‌کنیم می‌گیم عجب! چرا ما به این توجه نکردیم؟! عجب! مثلا وقتی شاعر می‌گه بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین/ کین اشارت ز جهان گذران ما را بس. عه! ما اینهمه کنار رودخونه رفتیم چرا دقت نکردیم؟! ربط رد شدن آب به رد شدن عمر. حکمته دیگه. یعنی رفتی لب رودخونه بشینی خربزه بخوری یه دفعه حواست رفت، عجب! عمرم داره به همین سرعت میره ها!! این حکمته که قلب انسان را قلقلک می‌ده. قلب انسان رو بیدار می‌کنه. قلب انسان رو سرحال می‌کنه. به خاطر همین در روایات ما تو بحث‌های فقهی هست که شعر خوندن شب جمعه کراهت داره مگر اینکه شعری که توش حکمت باشه. چرا چون یک موعظه است دیگه. منو بیدار می‌کنه. خیلی عجیبه. یعنی هر چیزی که به ما حکمت می‌ده. تو نهج البلاغه ان‌شاء‌الله می‌خونیم بعدا که حکمت اصلا گمشده مؤمنه. همش دنبالشه. گمشده یعنی چی؟ من مثلا خدای نکرده بچه‌مو گم کردم همه جا سر می‌زنم تا پیداش کنم. وقتی پیدا کنم چه حسی بهم دست میده می‌گم خدا رو شکر بریم؟ یا نه یه دو ساعتی اونجا می‌شینم فقط از ته دل یا می‌خندم یا گریه می‌کنم.‌ قلبم میگه آخیش پیداش کردم. حکمت تا تو قلب مؤمن نیاد نه حکمته آروم و قرار داره، نه قلب مؤمن. لذا‌ دوستان عزیز و نوجوانانم! بیایین تا می‌تونین به این نهج‌البلاغه بچسبید و قلباتونو با حکمت‌های امیرالمومنین آرامش بدید. آرامش! واقعا انسانو سرحال می‌کنه. امروز ما سر سفره یکی دیگه از این حکمتهاییم. امیرالمومنین علیه‌السلام می‌خواد به ما بگه که ببین تو می‌تونی دو جور با مردم رفتار کنی: یکی اون کسی که تا میاد وارد خونه بشه همه میگن وای دوباره اومد! برج زهرمار! تا می‌ره تو جمع رفقا میگن آقا سریع بریم. اومد! آقا کار داریم! ببخشید! خداحافظ! تا نیستی مسافرت طولانی می‌ری می‌گن الحمدلله یه دو سه ماهی از شرش راحتیم. نفس راحتی کشیدیم. یکی اینه که مردم از بودنت زجر می‌کشند از نبودنت خوشحال می‌شن. یکی برعکسه. ۱۰ دقیقه دیر می‌کنه خونه نمیاد همه می‌گن وای اتفاقی نیفتاده باشه؟ مشکلی براش پیش نیومده باشه؟ بابا! دو سه روز فلانیو‌ ندیدیم نکنه مشکلی براش پیش اومده؟ مسجد نمی‌بینیمش دنبالش می‌ریم مدرسه وقتی دیر میاد نگران می‌شیم. اینقدر باید قشنگ زندگی کنی که این‌جوری باشی! تا هستی همه با ذوق و شوق دنبالت باشن. خدای نکرده یه روزیم از این دنیا رفتی هر وقت یاد تو افتادند بدون ریاکاری از ته دل گریه کنند برات. بگن بابا اگه مرد بود اون بود. چه رفیقی بود! چه انسانی! شهید محسن حججی یکی از این انسانهای شریف بود که اینچنین اثرگذار بود. امیرالمومنین علیه‌السلام میگن راهبرد خوبیه ها! اگه بهش برسی. با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مردید بر شما اشک بریزند و اگر زنده ماندید با اشتیاق سوی شما بیایند. اینجوری باشین. چه جوری می‌شه به این راهبرد عمل کرد؟ اینکه آدم خوب باشه دیگه. خیلی راحت! خوب باشه. خوب بودن یعنی چی؟ هر جایی یه معنایی داره: ما داریم نهج البلاغه می‌خونیم کنار قرآن تا خوب بودنه رو یاد بگیریم. آن جایی که همه نامردی می‌کنند وقتی مردانگی کردی خیلی خوبی! آنجایی که همه می ترسند نترسیدی خیلی خوبی! اوجایی که همه بخل ورزیدند دست نکردند توی جیبشون کمک کنند تو خالصانه کمک کردی خیلی خوبی! اونجایی که همه‌ عیبای کوچولو کوچولوی ما رو رفتن درآوردند تو بوق کردند تو عیباهای درشت درشت ما را پوشوندی خیلی خوبی! اونجایی که همه پشت ما رو خالی کردند تو پشت ما رو گرفتی خیلی خوبی! خوبی که چیزی عجیب و غریبی نیست؟! دوستان عزیز و نوجونم! مردم بزرگوار! بیایید با هم قرار بذاریم از الان برای بعد از مرگمون یه تصور بکنیم. من پیش خودم بگم: آقای مهدوی خدا وکیلی اگه همین الان تو بیفتی بمیری از خانواده ات فامیلت همسایه‌ات، رفیقات بیننده‌هات تو رو می شناختند خوشحال می‌شند؟ یا لااقل بی تفاوتند می‌گن خدا رحمتش کنه. آیا نه میگن آقا نگو اصلا باورم نمیشه یاد مون می افته آدم نابود می‌شه. اگر این دومی هست خوش به حالت! اما اگه اولیه حالا که نمردی خدا گفته می‌خواستم امروز از دنیا برمت! بهت یه وقتی دادم برو ببینم چیکار میکنی؟! بچه ها از همین الان شروع کنید! پدر و مادراتون اطرافتونن همین الان بیفتید پاشونو ببوسید. وای! من یه فیلم دیدم از شهید حججی! فیلم خداحافظیش تو خونه است! اول می‌ره سراغ مادرش. دستش رو که میبوسه صورتشو می‌بوسه
می افته یه دفعه پاشو می‌بوسه. پدرشم خیلی سعی می کنه که نذاره پای پدرشم می‌بوسه. بچه‌ها بسم الله! همین الان شروع کنید. دست و پای مادرتون و پدرتون رو ببوسین. برین دنبال کاراتون. از این به بعد هم جوری باشید که بهترینه. جوری باشید که خاطره بشه. جوری باشید که تا هزار سال بعد مرگتونم از گوشه چشما اشک جاری بشه. یعنی قلبش داره میگه خیلی دلم براش تنگ شده! خیلی! ان‌شاء‌الله همه ما این‌جوری باشیم که با مردم آن گونه معاشرت کنیم که اگر مردیم بر ما گریه کنند و اگر زنده بودیم به هر بهانه بخوان بیان سراغ ما، زنگ بزنند، پیام بدند، احوال بپرسند. داشتیم رد می‌شدیم گفتیم احوال شمارو هم بپرسیم. ان ‌شاءالله همه ما این‌جوری باشیم! ادامه دارد ... https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
🎀🍃🎀🍃🎀 🎀🍃🎀 🎀 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *ادامه تبيين حكمت دهم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم در ادامه تبیین *حکمت دهم* نهج البلاغه شریف، یکی از نکاتی که در اجرای راهبرد معرفی شده از سوی امیرالمومنین علیه السلام باید مورد توجه قرار گیرد در حکمت ۴۰۱ نهج البلاغه بیان فرمودند: *با مردم در آداب و رسومشان همراهی کنید* . آن دسته از آداب و رسومی که با عقل و شرع مغایرتی ندارد. یا علی علیه السلام در حکمت ششم توصیه به خوشرویی کردند. فرمودند البشاشة حبالة المودة. *خوشرویی ریسمان دوستیابی است و با مردم خوش رو باشید تا مردم دوست داشته باشند با شما معاشرت کنند.* و‌ اساسا این مودت و دوستی رو در حکمت ۱۴۲ نهج البلاغه نیمی از عقلانیت می‌دانند. التودد نصف العقل. دوستی کردن نیمی از عقل است. یا در حکمت ۵۰ نهج البلاغه شریف حضرت یه تعبیر عجیبی دارند می‌فرمایند: قلوب الرجال وحشیه. و من تالفها اقبلت علیه. *قلب‌های انسان‌ها از هم گریزانند به صورت عادی* . چون هر کسی حب نفس دارد و حب ذات دارد و اگرم خودسازی نکرده باشه اون فردگرایی و منیتش باعث میشه از دیگران خیلی فراری باشند. چه جوری میشه اینها را به دست آورد؟ فرمود هر کی با اینها انس بگیره دلها بهش رو می‌کنند اقبال نشان می‌دهد در قلبش رو به سمتش باز می‌کند کنایه از اینکه اونو دوست می‌دارند می‌پذیرند. پس *با مردم انس گرفتن* یکی دیگه از اون راهبردهای معاشرت پسندیده است. یا در حکمت بیست نهج البلاغه می‌فرماید که *از لغزش جوانمردان درگذرید* . ببینید مردمی که باهاشون زندگی می‌کنیم مثل خود ما, غالبا کسانی هستند که تلاش می کنند در چارچوب عقل و شرع و قانون زندگی کنند و اگر خطایی از دستشون سر زد اخلاق الهی و توصیه‌های علوی به ما یاد داده که خطای آنها را بپوشانیم و در گذریم. فرمود از لغزش جوانمردان درگذرید چرا زیرا جوانمردی نمی لغزد مگر آنکه دست لطف خدا او را بلند می‌کند. یعنی خدا بناش بر اینه که جوانمردان را دستگیری کنه. شما چه جوری می‌خواین برخلاف بنای الهی رفتار کنین. از کارهای قشنگی که در خاطره ها تا ابد می‌مانه اینه که فلانی از اشکال ما خبر داشته اما هیچ وقت رو نکرد. جوانمرد یعنی چی؟ یعنی کسی که شما معمولاً ازش خوبی‌ها دیدید. عادتش، بناش بر خوبی کردنه، درست زندگی کردنه، خود شخص جنابعالی هر چی به ذهنت میاری میبینی ازش جز خوبی سراغ نداری. هر چقدر در رفت و آمدها، سوابقتون جستجو می کنید می‌بینید ازشون معمولا خوبی دیدید. در معاشرت با دیگران هم همین دیده میشه که این آدم خوبیه آدم متینیه، آدم با شخصیتیه، آدم مردم داریه، این جوانمرده. مروت داره، مروت! خب اگه یه جایی پاش لغزید ما باید چکار بکنیم؟ چکار باید بکنیم؟ یکی از وظایف ما رو‌ حضرت در حکمت بیست نهج البلاغه بیان کرده: می فرماید اولا از لغزشش در گذرید. بعد جوری در گذرید که انگار از اول اصلا اتفاقی نیفتاده. نه اینکه خب! دیگه حالا این دفعه رو ... نه! جوری با عزت ازش بگذرید که اصلا آب از آب تکون نخوره. این تازه یکی از رفتارهای هست که ما باید به عنوان مومن نسبت به لغزش های جوانمردان داشته باشیم. یکی دیگه اینه که باید اینقدر روی نفسمون کار کنیم که اگر خطای محرزی هم دیدیم از مومنی، هرگز در نوع نگرش ما به او و نوع رفتار ما کوچکترین تغییری ایجاد نشه. خیلی خوبه که از الان به کودکانمان یاد بدیم اگر کسی خطایی کرد بگیم آدم خوبیه ولی کار بدی کرد. باید دعا کنیم که دیگه کار بد نکنه. این که ما سعی ‌کنیم درون خودمان را چنان محکم بسازیم نسبت به مومنین که اگر حالا یک لغزشی هم ازش دیدیم منکوبش نکنیم در ذهن خودمون حتی، منفورش نکنیم. نگاهمون بهش عوض نشه. حتی نگاهمون از درون، چه برسه به رفتارمون و امثال این. مراقبت بکنیم. اینا مربوط به جوانمردانه. بالاتر از این دو، اونجاییست که در دین به ما دستور داده شد که کار خطاشو تا اون آنجایی که امکان داره توجیه به خیر کنید. بگید شاید حواسش نبوده شاید اونجوری بوده، شاید خواسته اونو بگه. در روایت هست که *خطای مومن را تا ۷۰ محمل توجیه کنید* . ۷۰ هم عدد نیست در اینجا، یعنی خیلی! کنایه است از کثرت, یعنی تا میشه کار مومن رو توجیه کنید تا میتونیم توجیه کنیم که منظورش این نبوده. در سیره اهل بیت علیهم السلام بارها و بارها چنین مسایلی را دیدیم. خیلی سخت گرفته خدای عالم که همه این گناهان و‌ ثوابها در محضر او و در چهارچوب شریعت او انجام میشه بناش بر اینه که نشه ثابت کرد جرم یک مومن و گناه یک مومن و یک انسان آبرومند رو. ولی ما انگار بنامون بر اینه که به همدیگه همینجور تهمت بزنیم. بابا! یه کمی انسان باشیم! یک کمی مومن باشیم! یک کمی نهج البلاغه ای باشیم! از ویژگی های انسانهایی که اگر هزار سالم از دنیابروند آدم دلش...
با اوناست یکیش همینه که خطاهای ما رو‌ دیدند هم پوشوندند, هم در دلشون سر سوزنی نگاهشون و رفتارشان با ما فرق نکرد, حتی اگر کسی اومد پیششون گفت هزارتا توجیه برایش درست کردند, ذهن دیگران را هم پاک کردند. این یک زندگی شایسته است. چقدر خوبه دیگران براساس این خلقیات پیش ما احساس امنیت بکنند. ما عیب‌جویی نمی‌کنیم که ایرادشونو در بیاریم. اگر به وقتی ایرادی هم ظاهر شد سعی می‌کنیم نبینیم اگر هم دیدیم سعی می‌کنیم بپوشانیم. وقتی پوشوندیم فراموش کنیم اگر کسی خواست رو‌کنه دفاع کنیم از ایشون و توجیه کنیمو ... خب اینها می‌مونه در دل انسانها می‌مونه انسانها احساس می‌کنند می‌چشند خوبیها رو و این باعث می‌شه ما همیشه در دل مردم باشیم حتی اگر هزار کفن پوسیده باشه. https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5
🦋🌴🦋🌴🦋🌴 🦋🌴🦋🌴 🦋🌴 🌴 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💠 *تأمل در نهج البلاغه* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹🌐🌹 *تبيين حكمت یازدهم* : بِسْمِ اللّه الرّحْمٰنِ الرّحیٖم *امیرالمومنین علی علیه السلام* فرمودند: *اگر بر دشمنت دست یافتی بخشیدن او را شکرانه پیروزی قرار بده.* گاهی ممکنه من و شمام به اشتباه، خیال کنیم که وقتی میگن خدا نعمت می‌ده یا به کسی نعمت دادند یا اگر این کار رو کنی نعمتی نصیبتون میشه نعمت لزوما یه چیزیست که به ما بدهند و قابل حس باشه. اولا: نعمت اصلاً به این معنی نیست که یه چیز خاصی رو به شما بدهند مستقیم، ثانیا: همه نعمتهام که محسوس و ملموس لازم نیست باشه. مثلا محبت شما را به دل دیگران بیندازند این نعمت نیست؟! مثلا شما یه دفعه ای از غصه ای به شادی دلتون منتقل بشه این نعمت نیست؟! این اولا. ثانیا همه ما به فطرت خودمون که مراجعه می‌کنیم می‌فهمیم که اگر نعمتی کسی به ما داد باید شکرشو به جا بیاریم. شکر نعمت و شکر نعمت دهنده و منعم واجبه، واجب عقلیه، حالا *امیرالمومنین علیه الصلوة و السلام* پرده برداری می‌کنند از یک نعمتی که چه بسا اگر حضرت این رو به ما نمی‌فرمودند ما اصلاً باور نمی‌کردیم که این هم یکی از مصادیق نعمته. اون نعمت چیه؟! اینه که یک کسی به شما ظلمی کرده خدایی نکرده و شمام از طریق قانونی محکومش کردی و به چنگ آوردیش، حالا می‌تونی قصاص کنی. حالا می‌تونی طبق قانون تقاصتو بگیری. حالا می‌تونی تو هم تلافی بکنی. این یه نعمته؟! چی نعمته؟ همین که تو دست پیدا کردی به دشمنت، سلطه پیدا کردی به کسی که به تو ظلم کرده این نعمته! عه! آقا این چه نعمتیه؟! چیزی به ما نرسیده؟! رسیده! این که خداوند تویی که ناامید بودی که یه روزی این کسی که حق تو رو خورده را به دام بیندازی و گرفتار قانون بکنی، امروز تو رو مسلط کرده دیگه. کی این کارو کرده؟! خدا! خوب این یه نعمته، از اون نعمت های ویژه ولی پنهانه، وقتی نعمت شد قانون دوم باید عمل کنی. قانون دوم چی میگفت؟! می‌گفت شکر نعمت واجبه. حالا شکر نعمتِ تسلط پیدا کردن بر دشمن بر کسی که به ما ظلم کرده چیه؟! بخشیدنشه. عفوه ، گذشته، اگر گذشت نکنیم چکار می‌کنیم؟! هیچی. قصاص می‌کنیم. با قصاص کردن که ما کار بزرگی نکردیم. نعمتی که خدا داد رو استفاده نکردیم. یعنی اگر انسان هیچ اخلاق الهی هم نداشته باشه خب می‌ره قصاص می‌کنه. *اما حالا که خدا نعمت دست یابی به دشمن رو به ما داده شکرش و قدردانیش به اینه که از اون خطاکار بگذریم. و عفوش کنیم* . https://eitaa.com/joinchat/4292345904C0b5c499fe5