🔹 #احادیث_داستانی
💠 #محبت #امام_علی_علیه_السلام ، شرط پذیرش توبه
✍️ بشارة المصطفی ـ به نقل از عبد اللّه بن عبّاس ـ :
حسّان را دیدم که در مِنا ایستاده و #پیامبر_اکرم_(ص) [و یارانش] جمع شده اند. پیامبر(ص) فرمود:
🔅«ای مردم! این، علی بن ابی طالب، آقای عرب و وصی بزرگ است. جایگاهش نسبت به من، همچون جایگاه هارون نسبت به موسی(ع) است، با این تفاوت که پس از من پیامبری وجود ندارد. توبه توبه کننده ای پذیرفته نمی شود، مگر این که با دوستی او همراه باشد.
ای حسّان! در باره ما چیزی بگو. حسّان، نیز چنین سرود:
لا تُقبَلُ التَّوبَةُ مِن تائِبٍ
▫️توبه هیچ توبه کننده ای پذیرفته ناید
إلاّ بِحُبِّ ابنِ أبی طالِبِ
مگر با دوستی علی بن ابی طالب
أخو رَسولِ اللّهِ بَل صِهرُهُ
▫️برادر پیامبر خدا و داماد او
وَالصِّهرُ لا یعدِلُ بِالصّاحبِ
و داماد با صحابی برابر نیست
ومَن یکن مِثلَ عَلِی وقَد
▫️و کسی چون علی که
رُدَّت لَهُ الشَّمسُ مِنَ المَغرِبِ
شد برایش خورشید از مغرب باز گردانده
رُدَّت عَلَیهِ الشَّمسُ فی ضَوئِها
▫️برایش باز گردانده شد خورشید با همان روشنایی
بیضا کأَنَّ الشَّمسَ لَم تَغرُبِ.
چنان سفید که گویی غروب نکرده بود.
📚 دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۵۵۶.
➡️ http://hadith.net/post/68765/
#حدیث
#امام_علی
🆔👇
@mohtaveytablighdini
🔹 #احادیث_داستانی
💠 نصیحت بازاریان
🔸#امام_علی_علیه_السلام در بازار حضور می یافت و بازاریان را به تقوای الهی دعوت می کرد.
✍️ #امام_باقر_علیه_السلام : امیر المؤمنین(ع) در کوفه و نزد شما (مردم) هر روز بامدادان از دارالاماره برون آمده، و تازیانه بر دوش؛ در تک تک بازارهای کوفه می گشت، تازیانه دو زبانه ای به نام سَبیبه و بر سر هر بازار می ایستاد و ندا در می داد:
🔅«ای گروه بازرگانان! از خدا پروا کنید».
آن گاه که ندای آن حضرت(ع) را می شنیدند، هر آن چه را در دست داشتند، می انداختند و به سخن حضرت دل می سپردند و با گوش هاشان سخنش را می شنیدند.
امام می فرمود:
🔅 «نخست از خدا خیر بخواهید؛ سپس با آسان گیری (بر مردم) به برکت روی آورید؛ خود را به خریداران نزدیک (و ایشان را جذب) کنید؛ با مُدارا زینت یابید؛ از سوگندخوری بپرهیزید؛ از ناراستی دوری کنید؛ از ستم ورزی کناره گیرید؛ دادِ ستمدیدگان را بدهید؛ به ربا نزدیک نشوید؛ پیمانه و ترازو را تمام دهید؛ از مردم کالاهاشان را مکاهید* (کم فروشی نکنید) و در زمین به تباهکاری مپویید»*.
آن گاه، در همه بازارچه های کوفه می گشت و سپس بازگشته، در میان مردم جلوس می فرمود.
** اقتباس از آیه ۸۵ سوره اعراف وآیه ۸۵ سوره هود.
📚الکافی: ج ۵ ص ۱۵۱ ح ۳
➡️ http://hadith.net/post/68790/
#حدیث
#داستان
🆔👇
@mohtaveytablighdini
هدایت شده از مـعارف حـدیث | 🔅
🔹 #احادیث_داستانی
💠 خلاصه ای از مناظره #امام_رضا_علیه_السلام و جاثليق (دانشمند بزرگ نصرانی)
▫️جاثليق : من چگونه مىتوانم با كسى بحث كنم كه بر اساس كتابى كه منكِر آن هستم (قرآن) و پيامبرى كه به او ايمان ندارم (محمّد)، با من مناظره مىكند ؟
🔅امام عليه السلام : اگر بر اساس گفتههاى انجيل خودت، با تو بحث كنم قبول دارى ؟
▫️جاثليق : آيا مىتوانم آنچه را انجيل گفته، قبول نكنم؟! آرى مىپذيرم، هر چند به زيانم تمام شود .
🔅امام عليه السلام : اكنون هر چه مىخواهى بپرس تا جواب دهم .
▫️جاثليق : شما درباره نبوّت عيسى و كتاب او چه مىگوييد ؟
🔅امام عليه السلام : من آن عيسايى را به پيامبرى قبول دارم كه به نبوّت محمّد اعتراف كرده و به ظهور او مژده داده است و منكِر نبوّت آن عيسايى هستم كه به نبوّت محمّد و كتاب او اعتراف نكرده و مژده ظهور او را به امّتش نداده است .
.......
🔅....... امام عليه السلام : سِفر سوم (انجیل) را بياور و گوش كن تا من بخوانم. اگر به جايى رسيدم كه از محمّد و خاندان و پيروانش ياد شده بود، شما همگى گواهى دهيد، و گرنه هيچ .
امام عليه السلام در برابر انبوه دانشمندان، سِفر سوم انجيل را از برخواند تا به نام پيامبر رسيد، در اينجا كمى مكث كرد و به دانشمند مسيحى رو نمود و فرمود :
🔅 اى نصرانى! تو را به حقّ مسيح و مادرش سوگند، فهميدى كه من عالم به انجيل هستم ؟
▫️جاثليق : آرى .
سپس امام ، نام محمّد و خاندان و پيروانش را از انجيل قرائت نمود .
امام عليه السلام آنگاه به جاثليق فرمود :
🔅چه پاسخى دارى ؟ يا بايد بگويى كه آنچه خواندم ، انجيل نيست و يا بايد بگويى كه انجيل دروغ است، اما احتمال اوّل كه بطلانش ثابت شد . بنابراين يا بايد به نبوّت محمّد طبق اخبار انجيل اعتراف كنى و يا كشتنت واجب مىشود ؛ چون خدا و پيامبر و كتاب خود را منكِر شدهاى» .
▫️جاثليق : آنچه را وجودش در انجيل برايم ثابت و روشن شد ، انكار نمىكنم و به آن اعتراف دارم .
▫️🔅امام عليه السلام ، حاضران مجلس را بر اعتراف او گواه گرفت و سپس به او گفت : هر چه مىخواهى ، بپرس .
📚 مناظره های آموزنده ص ۱۲۵
👈بیشتر بخوانید :
➡️ http://hadith.net/post/65316/
🔸 @hadithnet
✅#احادیث_داستانی
💠 آگاهی دادن #امام_رضا_علیه_السلام از مکان قبر خود
▫️ابا صلت هروى نقل كرد:
وقتى كه #امام_رضا_علیه_السلام بسوى مأمون رهسپار شد در بين راه به قريه حمراء كه رسيد به آن جناب عرض شد: (هنگام) ظهر شده آيا نماز نمىخوانيد؟
حضرت از مركب فرود آمد و فرمود: آبى برايم بياوريد.
گفتند: يا ابن رسول اللَّه آبى با ما نيست.
حضرت با دست خويش زمين را بسود آبى پديد آمد كه خود و اصحابش كه با او بودند بدان وضو ساختند، و آثار آن آب اكنون و تا اين روزگار باقى است، و چون به سناباد وارد شد تكيه بكوهى- كه امروزه از آن ديگ سنگى مي سازند- كرده و گفت:
🍁«اللّهم انفع به، و بارك فيما يجعل فيه و فيما ينحت منه»
(خداوندا! اين كوه را آن طور قرار ده كه از آن نفع برند، و بركت ده آنچه در آن مينهند و آنچه از آن ميسازند)
سپس دستور داد كه براى حضرت از سنگ آن كوه چند ديگ ساختند، و ميفرمود: در ظرف ديگر براى من چيزى نپزيد مگر در همين ظرفهاى سنگى.
حضرت بسيار كم خوراك بود و چيزهاى ساده ميخورد. و از اين رو مردم بسوى حضرت هدايت يافته و بركت دعاى حضرت در آن كوه ظاهر شد.
آنگاه بخانه حميد بن قحطبه وارد شد و به بقعهاى كه قبر هارون در آنجا بود رفت، و با دست مباركش بر كنار قبر هارون خطّى كشيد و فرمود:
🍁« اين مكان محلّ قبر من است، و در اينجا دفن خواهم شد، و خداوند اين مكان را محلّ زيارتگاه و آمد و شد شيعيان من و دوستانم قرار خواهد داد، و بخدا سوگند زائرى مرا زيارت نكند و سلام دهندهاى بر من سلام نفرستد جز آنكه آمرزش و رحمت خداوند بشفاعت و وساطت ما اهل بيت نصيب او گردد».
سپس روى بقبله كرده و چند ركعت نماز كرد و دعاهائى بخواند و چون از دعا فارغ شد بسجده رفت و سجده را بسيار طول داد، و من شمردم كه پانصد بار در آن سجده خدا را تسبيح كرد سپس برخاست.
📓 عیون اخبار الرضا، باب شصت و نه حدیث 1.
➡️ @hadithnet
🔹 #احادیث_داستانی
💠 نتیجه افراط در استفاده از حلال
#پیامبر_اکرم_(ص) ، زیاده روی از استفاده از حلال را هم شایسته نمی دانست.
✍️ امام باقر(ع) ـ به نقل از پدرانش(ع) ـ: اهل صُفّه میهمان پیامبر خدا بودند. آنان خانواده و اموال خود را ترک گفته و به مدینه هجرت کرده بودند. پیامبر خدا، این افراد را که شمارشان به چهارصد مرد می رسید، در صُفّه مسجد، اسکان داد و هر صبح و شام به آنان سر می زد و سلام و احوالپرسی می کرد. روزی، نزد ایشان رفت. دید یکی کفش خود را می دوزد، دیگری جامه اش را وصله می زند، و سومی مشغول شپش زدایی از خود است. پیامبر خدا روزی، ده سیر خرما به آنها می داد.
مردی از میانشان برخاست و گفت: ای پیامبر خدا! از بس که خرما به ما دادی، معده هایمان سوخت!
🔅#پیامبر_اکرم_(ص) : «اگر می توانستم دنیا را خوراک شما کنم، البتّه این کار را می کردم؛ امّا کسانی از شما که بعد از من زنده بمانند، چاشت و شامشان، با قَدَح، غذا خواهند خورد. صبح، یک پیراهن خواهند پوشید و شب، یکی، و خانه هایتان را مانند کعبه، تزیین خواهید کرد».
▫️مردی برخاست و گفت: ای پیامبر خدا! ما سخت مشتاق چنان زمانی هستیم. کی می رسد؟
🔅پیامبر(ص) فرمود: «این زمان برای شما، بهتر از آن زمان است. شما اگر شکم هایتان را از حلال پر کنید، به زودی از حرام نیز پر خواهید کرد».
📚دانشنامه قرآن و حدیث ج ۴ ص ۳۲۴.
▶️ http://hadith.net/post/69140/
🔸 @hadithnet
💠 #احادیث_داستانی
🌸جوان روشن ضمير
🌹 #امام_صادق_عليه_السلام :
پيامبر خدا ، نماز صبح را با مردم خواند . سپس ، جوانى را در مسجد ديد كه از شدّت بى خوابى سر مى جنبانَد . رنگش زرد بود ، جسمش لاغر شده و چشمانش در كاسه سر ، فرو رفته بود .
🔅پيامبر صلى الله عليه و آله به وى فرمود : «جوان! چگونه صبح كردى؟» .
گفت : اى پيامبر! با يقين صبح كردم .
🔅پيامبر (ص) از سخنش شگفت زده شد و فرمود : «هر يقينى حقيقتى دارد . حقيقتِ يقين تو چيست؟» .
گفت : اى پيامبر! يقين من همان است كه مرا اندوهگين ساخته و شب ها بيدار نگاهم داشته و روزها تشنه ام كرده است . خودم را از دنيا و آنچه در آن است ، رها ساختم ، گويا بر عرش پروردگارم مى نگرم كه براى رستاخيز ، بر پا شده و مردم ، براى حسابرسى از قبرها سر برآورده اند و من در ميان آنانم .
🔅 پيامبر خدا به يارانش فرمود : «اين ، بنده اى است كه خداوند ، دلش را به نور ايمان ، روشن ساخته است» .
سپس فرمود : «آنچه دارى ، نگه دار!» .
جوان گفت : اى پيامبر! برايم دعا كن همراه تو به شهادت نايل آيم .
پيامبر (ص) برايش دعا كرد . چيزى نگذشت كه در يكى از جنگ هاى پيامبر (ص)، شركت جُست و پس از به شهادت رسيدن نُه نفر ، به شهادت رسيد و او دهمين نفر بود.
🔹حدیث فوق، به حدیث حقیقت مشهور است و جوان هم "حارثه بن نعمان انصاری"، از اصحاب حضرت پیامبر صلی الله علیه وآله بوده و در زمره «اهل صفه » زندگی می کرده است.
📗 كافي : ج ۲ ص ۵۳ ح ۲ .
➡️ @hadithnet
•┈┈•❀•┈┈•
#احادیث_داستانی
💠 آرزوهای بیجا
🔸 #پیامبر_اکرم_(ص) با رسم خطوطی نشان داد که آرزوها، دور و دراز و دست نیافتنی است.
▫️به نقل از اَنَس ـ: پیامبر خدا، خطّی کشید و فرمود: «این انسان است» و در کنار آن، خطّ دیگری کشید و فرمود:
🔅«این، اجل اوست» و دورتر از آن، خطّ سومی کشید و فرمود: «این هم آرزوست». در حالی که انسان سرگرم است، ناگهان، آن نزدیک تر، خود را به او می رسانَد.
📚 دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۶، ص ۷۸
🔸 @hadithnet