•❀•
💠 #زلال_معرفت
🔰 مفهوم ادب در احادیث
ادب در مفهوم ارزشىِ آن، از مقوله هنر است و اديب، هنرمندى است كه كارى را زيبا و دل پذير انجام مىدهد.
در احاديث اسلامى، ادب به عنوان يك اصل مهمّ فرهنگى، اخلاقى و اجتماعى، فراوان به كار رفته است .
به فرموده #امام_علی_علیه_السلام :
🔅 لكُلِّ أمرٍ أدَبٌ .
هر كارى، آدابى [و آيينى] دارد .
️ یکی از معانی ادب در احاديث اسلامى، تبلور ارزش هاست.
#امام_علی_علیه_السلام با اشاره به همين معنا فرمود :
🔅 كفاكَ أدَبا لِنَفسِكَ اجتِنابُ ما تَكرَهُهُ مِن غَيرِكَ .
تو را براى ادب كردن خويش، همين بس كه از آنچه از ديگران نمىپسندى، دورى گزينى.
📚نهج البلاغه، حكمت ۴۱۲
لازمه اجتناب از آنچه انسان از ديگران ناپسند مىداند ، تبلور ارزشها در گفتار و كردار است.
كسى كه خود را متعهّد به رعايت اين ارزش ها كند، نيازى به مربّى و مؤدِّب ندارد، چنان كه وقتى از #حضرت_عيسى_عليه_السلام پرسيدند : چه كسى تو را ادب آموخت؟ فرمود :
🔅ما أدَّبَنى أحَدٌ ، رَأَيتُ قُبحَ الجَهلِ فَجانَبتُهُ .
كسى مرا ادب نياموخت ؛ بلكه زشتىِ نادانى [ و بى ادبى ] را ديدم و از آن دورى گزيدم.
📚تنبيه الخواطر: ج 1 ص 96
📙 دانشنامه قرآن و حديث ج۲ صفحه ۱۹۰
🔸@hadithnet
هدایت شده از تحلیل سیاسی _ فرهنگی-اجتماعی
.
💢 حجابهاى معرفت
✍️ برخی از حجابهای معرفت تا جايى كه آينه دل را فاسد نكرده باشند، با داروى «بلا» قابل علاج اند .
اما اگر زنگارهاى شناخت بقدرى متراكم شود كه آينه دل فاسد گردد، آتش بلا نيز از صيقل دادن جوهر جان ناتوان مى ماند. در اين صورت بيمار غير قابل علاج مى گردد؛ همچنانكه #امام_علی_علیه_السلام مى فرمايد :
🔅«هركس كه خداوند با بلا و تجربه ها به وى سود نرساند، از هيچ پندى سود نمى برد»
نهج البلاغه : خطبه ۱۷۶ .
🔅«چگونه كسى كه فرياد را نشنيده، صداى آهسته را بشنود؟»
نهج البلاغة : خطبه ۴
🚩 علامت بيمارى غير قابل علاج معرفت اين است كه بيمار به تعصب شديد در عقايد باطل خود گرفتار و به هيچ وجه حاضر نيست حق را بپذيرد :
«وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ؛
خدا با وجود علم او را بيراه گذارد» .
جاثيه : ۲۳
🔸نه موعظه و نه تازيانه بلا، و نه حتى اعجاز هيچ پيامبرى اينگونه زنگارهاى انديشه و قلب اين بيماران را نمى تواند بزدايد.
از همين رو #حضرت_عيسى_عليه_السلام مى فرمايد :
🔅«بيماران را با اذن الهى شفا بخشيدم ... و مردگان را با اذن الهى زنده كردم. به مداواى احمق همت كردم اما نتوانستم او را اصلاح كنم . ...
خودبين و خود رأى، آنكه همه فضل ها را از آنِ خود مى داند. و حق و وظيفه اى بر خويش نمىبيند، اين نادانى است كه راهى براى مداوايش نيست».
♦️فرعون و هوادارانش چنان گرفتار تعصب، كبر و لجاجت بودند كه نه مواعظ موسى، بلكه استدلالها، معجزات و بلاها و مشكلات اقتصادى، و اجتماعى كه گريبانگير آنان مى شد، هيچ يك از آنان را هشيار نساخت؛ ولى تازيانه عذاب استيصال، فرعون را وادار به اعتراف به حق نمود :
▫️ هنگامى كه در شُرُف غرق شدن قرار گرفت، گفت : «ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده اند، نيست، و من از تسليم شدگانم».
يونس : ۹۰
📚 علم و حكمت ج ۱، ص ۲۷۳
@hadithnet | معارف حدیث