eitaa logo
تبلیغ نوین دین
77 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
7.1هزار ویدیو
654 فایل
کانال تبلیغ نوین دین کانالی تعاملی، برای محتوای دینی صرف نیست. نگاه ما به مواردی است که می تواند در نشر و انتشار رائحه دینی در جامعه موثر باشد. نوین بودن به معنای نگاه نوین و جدید داشتن به تبلیغ دین می باشد. 🌷🥀 ارتباط باادمین اصلی کانال🌷🥀 @masoodabdi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺⁦🏵️⁩⁦🏵️⁩⁦🏵️⁩🌻🌻🌻 🌷🌷🌷🥀🥀🥀🌹🌹🌹 🔘 عجیب‌بودن موضوع «گناه» در چیست؟ 🔘 آیا موضوع گناه و توبه، شدت محبت خدا به بندگانش را نمی‌رساند؟! 🔻 (ج۱) - ۱ 🔸در این عالمی که خدا همه‌چیز را منظم و دقیق آفریده است، به انسان اراده و اختیار و آزادی هم داده است، لذا انسان گاهی اشتباه می‌کند و خلافی را انجام می‌دهد که به ضرر خودش است. 🔸وقتی ما گناهی انجام می‌دهیم، بر اساس قوانین و نظم عالم هستی، عوارض و آثار منفیِ آن کار، به سمت ما می‌آید. اما عجیب این است که خدا اسم این را «معصیت» گذاشته و می‌فرماید: «مرا نافرمانی کردید!» درحالی‌که ما به خودمان ظلم کردیم و ضربه زدیم، یعنی وقتی ما به خودمان ضربه می‌زنیم، خدا به خودش می‌گیرد و ناراحت می‌شود! 🔸وقتی ما بیمار می‌شویم و به نسخۀ پزشک عمل نمی‌کنیم، لازم نیست از پزشک عذرخواهی کنیم؛ چون به ضررِ خودمان کار کرده‌ایم نه به ضرر او! همچنین وقتی یک گناهی انجام می‌دهیم، در واقع برای خودِ ما عوارض و آثار منفی دارد، اما خدا می‌فرماید: «بیا از این کار، توبه کن و از من عذرخواهی کن!» 🔸 خدا در زندگی ما، خودش را وسط آورده و می‌گوید: کارهایی که به نفع تو باشد، من به تو دستور می‌دهم! اگر انجام ندهی نافرمانیِ مرا کرده‌ای! اگر گناه کنی و به خودت ضربه بزنی، من از تو ناراحت می‌شوم! انگار خدا دارد می‌گوید: «به‌خاطر من، این کارها را انجام نده و به خودت ضربه نزن!» آیا این، شدت محبت خدا به بندگانش را نمی‌رساند؟! 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۱۶ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5433 🆔👇 @mohtaveytablighdini
💮💮💮💮 🔘گناه یعنی «خلاف منافع خودمان، رفتارکردن» 🔘باید یک‌مقدار خودخواه باشیم تا گناه نکنیم! 🔻 (ج۱) - ۲ 🔸گناه چیست؟ آیا گناه صرفاً کاری است که خدا را ناراحت می‌کند؟! یا اینکه گناه اولاً ضربه‌زدن به خود است! کسی که گناه می‌کند واقعاً دارد به خودش صدمه می‌زند؛ مثل کسی که با ساتور، انگشت خودش را قطع می‌کند! 🔸 خیلی‌ها فکر می‌کنند که گناه، یعنی زیر پا گذاشتنِ مقدسات، خلاف اعتقادات عمل‌کردن و یک رفتار غیرمؤمنانه انجام‌دادن! درحالی‌که گناه، اولاً معنایش این نیست. گناه قبل از اینکه خلاف اعتقادات رفتارکردن باشد، «خلاف منافع خودمان رفتار کردن» است. 🔸شاید ما دین را از اساس، غلط معرفی کرده‌ایم! اینکه بگوییم «دین برنامه‌ای است بر اساس اعتقادات و ایمان!» تلقیِ دقیقی از دین نیست. دین برنامه‌ای است اولاً بر اساس منافع انسان؛ منافع دنیایی و آخرتی. 🔸 در مرحلۀ اول، ما باید یک‌مقدار آدم‌های خودخواهی باشیم تا گناه نکنیم! خودخواهی به‌معنای درست کلمه (یعنی مواظب خود و منافع خود بودن) چیز بدی نیست. اگر اهل‌بیت(ع) به این معنا خودخواهی نداشتند، این‌قدر برای بهشت و جهنم ناله می‌زدند؟! 🔸 قرآن می‌فرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ» (حشر/۱۹) کسی که آدم بدی شود و خدا بخواهد مجازاتش کند، کاری می‌کند که خودخواه نباشد. 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۱۶ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5433 🆔👇 @mohtaveytablighdini
🔰🔰🔰🔰 🔘چرا علی(ع) در مناجاتش این‌قدر بحث گناه را وسط می‌کشد؟ 🔘چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا «فرمان مولا» و «استغفار عبد» است 🔻 (ج۳) - ۱ 🔸در کنار همۀ روابطی که در این عالم وجود دارد (مثل رابطۀ زوجیّت و همسری، رابطۀ پدر و فرزندی و...) یک رابطه‌ای هست به نام «رابطۀ عبد و مولا» که اتفاقاً عاشقانه‌ترین رابطه است! مولا، مقتدر و بی‌نیاز و خالق عالم است و عبد، مظهر وابستگی و نقص و نیاز! 🔸در هر رابطۀ عاشقانه‌ای یک چالشی هست، چالش رابطۀ عاشقانۀ عبد و مولا هم این است که مولا فرمان بدهد و عبد نتواند حق آن را به‌جا بیاورید یا معصیت کند و بعد بگوید «ببخشید!» همین می‌شود بهانۀ عشق‌بازی عبد با مولای خود. 🔸وقتی به مناجات علی(ع) نگاه کنیم، می‌بینیم که حضرت انگار دنبال بهانه می‌گردد تا دربارۀ گناه با خدا صحبت کند! ما که گنهکار هستیم، دوست نداریم درِ خانۀ خدا زیاد از گناهانمان حرف بزنیم، اما علی(ع) که گناهی نکرده، این‌قدر بحث گناه را وسط می‌کشد! مگر چه لذتی در سخن‌گفتن از گناه در مناجات با خدا هست؟ 🔸در رابطۀ بین عبد و مولا، شیرین‌ترین گفتگو از جانب مولا «فرمان‌دادن» است و از جانب عبد «چَشم‌گفتن و عذرخواهی‌کردن» است. اگر این رابطه را نفهمیم، زیبایی این عذرخواهی و صحبت‌کردن سرِ معصیت و نافرمانی خدا را نمی‌فهمیم. 🔸چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا «فرمان‌دادن مولا» و «عذرخواهی عبد» است. به‌همین دلیل، اولیاء خدا در مناجات‌های خودشان موضوع گناه و جهنم را رها نمی‌کنند و مدام به استغفار می‌پردازند. 🔸کسانی که زیبایی رابطۀ عبد و مولا را درک می‌کنند، عاشق استغفار هستند؛ اینها بدون معصیت هم استغفار می‌کنند و خدا هم عاشق استغفار بندۀ خودش است؛ گاهی بیشتر از طاعتِ بنده! 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۱۸ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5445 🆔👇 @mohtaveytablighdini
🌺🌺 🌺🌺 🔘گفتگوی عاشقانۀ عبد و مولا چگونه شکل می‌گیرد؟ 🔘تا آخر عمر می‌توانی سرِ گناه خودت با خدا مناجات کنی و لذت ببری! 🔻 (ج۳) - ۲ 🔸رابطۀ خدا با موجودات دیگر مثل حیوانات، در این است که آنها را خلق می‌کند و به آنها رزق می‌دهد. ولی ما «عبد» هستیم و اصل رابطۀ خدا با ما سرِ «طاعت و معصیت» است. پس وقتی درِ خانۀ خدا می‌رویم، فقط دربارۀ رزق صحبت نکنیم بلکه بیشتر دربارۀ اصل رابطۀ خودمان حرف بزنیم. 🔸رابطۀ عبد و مولا سرِ این است که مولا فرمان بدهد و عبد انجام بدهد. ولی معمولاً ما هرچقدر هم مراقبت کنیم، باز چند تا از فرمان‌های خدا از زیر دستمان در می‌رود. اینجاست که چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا پدید می‌آید و عبد و مولا موضوعی برای گپ‌زدن و گفتگوی عاشقانه پیدا می‌کنند. 🔸عبد و مولا مدام دارند سرِ موضوع «گناه» با هم حرف می‌زنند. این راز رابطۀ عبد و مولاست! عبد می‌گوید «خدایا مرا ببخش! گفته بودی این کار را انجام ندهم، ولی من دقت نکردم...» و خدا هم می‌بخشد. 🔸اصلاً خدا مولا شده است تا ببخشد! خدا فرمان می‌دهد ولی ما نمی‌توانیم همۀ فرمان‌های خدا را درست اجرا کنیم، لذا باید عذرخواهی کنیم و خدا هم این حالت بنده‌اش را دوست دارد(إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ) 🔸این‌قدر ناامید نباشید از اینکه گاهی گناه می‌کنید! این‌قدر خودتان را در اثر چندتا معصیت دچار یأس نکنید، بلکه وارد رابطۀ عبد و مولا بشوید که با استغفار از گناه، بابش به روی شما باز شده است. این یک فرصت طلایی است و شما می‌توانید تا آخر عمر، سرِ گناه خودتان با خدا صحبت کنید! 🔸حتی وقتی خدا گناهت را بخشید، باز هم می‌توانی هر شب به‌صورت‌های مختلف دربارۀ گناهت با خدا مناجات کنی؛ مثلاً یک‌بار بگو «من که این گناه را کردم، تو را یادم رفته بود» یک‌بار بگو «من که این گناه را کردم، نعمت‌های تو را یادم رفته بود» یک‌بار بگو «اگر مرا ببخشی من از شرمندگی چه‌کار کنم؟» 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۱۸ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5445 🆔👇 @mohtaveytablighdini
🌕 🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🔘تو برای خوب‌شدن آفریده نشده‌ای؛ برای عبد‌شدن و ارتباط با مولا آفریده شده‌ای 🔘شروع کن به «دستور اجرا کردن» تا حس عبدبودن پیدا کنی 🔻 (ج۴) -‌ ۱ 🔸ما برای خوب‌شدن یا موفقیت آفریده نشده‌ایم، مراقب باشید به ما آدرس غلط ندهند! ما آفریده‌ شده‌ایم برای ارتباط با خدا! ارتباط ما با خدا هم «ارتباط عبد و مولا» است. 🔸ما برای ارتباط گرفتن با مولا و تحقق چیزی به نام «عبودیت» آفریده شده‌ایم! حالا چه‌کار کنیم تا این اتفاقی که ما به‌خاطرش خلق شده‌ایم، در قلبمان بیفتد؟ 🔸ارتباط عبد و مولا، با «فرمانِ مولا» و «اطاعت عبد» شکل می‌گیرد؛ غیر از این، شکل نمی‌گیرد! عبودیت، با رفتن به کلاس اعتقادی و فهمیدنِ اینکه «من عبد هستم و او مولاست» درست نمی‌شود، بلکه با تمرین درست می‌شود؛ تمرین اطاعت از فرمان مولا! 🔸کسی که می‌خواهد مفهوم عبدبودن برایش جا بیفتد و به هدف خلقت نزدیک شود، مدام باید در مقابل فرمان خدا بگوید «چَشم!» مدام باید دستور خدا را بپذیرد و اجرا کند تا معلوم بشود عبدِ آن مولاست! 🔸خدا که لیست طاعت‌ها، معصیت‌ها، مستحبات و مکروهات را اعلام کرده است! خُب شروع کن به «دستور اجرا کردن» تا حس عبدبودن به وجودت بیاید. بگو: «خدایا این‌قدر دستورات تو را اطاعت می‌کنم تا مزۀ عبدبودن را بچشَم!» 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۱۹ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5447 🆔👇 @mohtaveytablighdini
☑️✔️✅✔️☑️✔️✅✔️☑️✔️✅ 🔘چرا «عبد» از دریافت امر و نهی «مولا» لذت می‌برد؟ 🔘استغفار، یکی از عوارض ذاتی حس عبودیت است! 🔻 (ج۴) - ۲ 🔸مهم‌ترین دریافتی که یک عبد، دوست دارد از مولا داشته باشد «امر و نهی» است. عبد از دریافت امر و نهی مولا لذت می‌برد؛ چون وقتی مولا به او امر و نهی می‌کند، احساس می‌کند که مولا او را آدم حساب کرده است. وقتی عبد این دریافت را از مولا نداشته باشد، ناراحت می‌شود و می‌گوید «خدایا، تو دیگر من را حساب نکردی؟» 🔸اگر به جایی برسی که عاشق امر و نهی‌ خدا بشوی، یعنی عاشق این هستی که خدا برایت مرز گناه تعیین کند، آن‌وقت به اینجا می‌رسی که مدام دوست داری بروی درِ خانۀ خدا و بگویی «خدایا من معذرت می‌خواهم؛ من نتوانستم دقیق اجرا کنم، ولی تو فرمان‌هایت را برای من ادامه بده...» 🔸وقتی حس عبودیت در انسان تقویت شود، مدام دنبال استغفار و عذرخواهی از خدا خواهد بود؛ این یکی از عوارض ذاتی حس عبودیت است؛ چون عبد همیشه خودش را مقابل مولا مقصر می‌داند و می‌گوید «خدایا! آن‌طور که باید، نتوانستم فرمان تو را اجرا کنم...» 🔸اولیاء خدا عیش و لذتشان به ذکر خداست «مَولایَ بِذِکرِکَ عاشَ قَلبی» می‌دانید اولیاء خدا وقتی می‌خواهند ذکر خدا کنند، چه می‌گویند؟ اکثرش «استغفار» است و از این کار، به‌شدت لذت می‌برند؛ نه اینکه فکر کنید رنج می‌برند! نه؛ اولیاء خدا بدون گناه هم، استغفار می‌کنند، با طاعت هم استغفار می‌کنند که «خدایا ببخش؛ نتوانستم قشنگ اطاعت کنم» انگار درِ خانۀ خدا کاری جز استغفار و عذرخواهی‌کردن ندارند. 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۱۹ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5447 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✨﷽✨ 🔶: 🔷 ✨✨ 🌸 تشرف حاج علی بغدادی🌸 👤 💠مرحوم حاج علي بغدادي ريسندگي و كارخانه در بغداد داشته است. براي دادن خمس در نجف مي‌رود كه خمس مالش را با بزرگان نجف، آيت الله شيخ مرتضي انصاري، شيخ اعظم و مرحوم كاظميني آنجا رفتند. وجوهاتش را حساب كرده، صبح پنجشنبه‌اي بوده است. بعد هم زيارت كاظمين رفته، نجف و كاظمين را زيارت كرده است. بعد به بغداد برگشته است. مي‌گويد: در مسير برگشت با يك كسي برخورد كردم، كه به من فرمود: حاج علي حال شما چطور است؟ بعد ايشان فرمودند: حاج علي مي‌آيي به كاظمين برگرديم، امشب، شب جمعه است. زيارت اجداد من در كاظمين باشد كه نزديك است. من هم گفتم: چشم! من برمي‌گردم. يك مؤمني به من پيشنهادي داده است. بعد ايشان گفت: برگرديد تا من شهادت بدهم تو از دوستان ما هستي. گفتم: شما چطور شهادت مي‌دهيد؟ مگر چقدر مرا مي شناسيد؟ گفت: من چطور نشناسم آن كسي را كه حق ما را به ما مي‌رساند؟ گفتم: كدام حق؟ گفت: خمسي كه به وكلاي ما دادي. گفت: من باز متوجه نبودم. ايشان شيخ انصاري را وكيل خودش مي‌داند. برگشتيم و همينطور كه مي‌آمديم، كنار راه ميوه‌هايي را مي‌ديدم كه براي اين فصل نيست. فصل، فصل زمستان بود. ميوه‌ها طور ديگري بود. هوا را طور ديگري مي‌ديدم و عطرآگين بود. همينطور كه با هم راه مي‌رفتيم، 💠سؤالاتي از ايشان پرسيدم. مثلاً مولانا اينكه بعضي دوستان ما زيارت مشهد مشرف شدند، مي‌خواستم بدانم زيارت فلاني قبول است؟ فرمود: انشاءالله قبول است. فلاني هم مشرف شده است، زيارتش قبول است؟ انشاءالله قبول است. فلاني هم مشرف شده، قبول است؟ ديدم سكوت كردند. گفتم: بعضي از كساني كه اهل منبر هستند، مي‌گويند: اگر كسي شب جمعه زيارت ابا عبدالله الحسين را بخواند، «زيارت الحسين امانٌ من النار» آدم را از جهنم ايمن مي‌كند. اين حديث درست است؟ ديدند چشمانش اشك زده است و اسم حسين را كه شنيد، فرمود: بله، درست است. «زيارت الحسين امانٌ من النار» بعد به كاظمين رسيديم. شروع به سلام دادن به ائمه كرد. تك تك سلام داد به اسم امام زمان رسيد، سؤال كرد: حاج علي امام زمان خودت را مي‌شناسي؟ گفتم: چطور نشناسم. معلوم است مي‌شناسم. گفت: خوب سلام بده. گفتم: «السلام عليك يا حجة الله، السلام عليك يا صاحب الزمان، يابن الحسن» گفت: «عليك السلام و رحمة الله و بركاته» جواب سلام مرا داد، باز من متوجه نبودم. در اين سلام كسي كه خبر از قبولي زيارت بعضي‌ها، خبر از چيزهايي كه غير معصوم نمي‌تواند بدهد. مراجع مل شيخ انصاري را نماينده خودش مي‌داند. خمس را مي‌گويد: حق ما است. براي خواندن نماز زيارت ايستاديم. نماز كه تمام شد، آخر نماز به ذهن من آمد، اين قرائن و نشانه‌ها براي حضرت بوده است. نماز كه تمام شد، نگاه كردم ديدم حضرت نيست. در آن زمان يك حالت گيجي و تحير بوده است. ولي بعد با قرائني متوجه مي‌شويم چه حسرت سنگيني است. از طرفي هم خوشا به حالشان كه همين مقدار نصيبشان شده است. 〖از بیانات حجت الاسلام عالی〗 🆔👇 @mohtaveytablighdini
🌺🌺 🌺🌺 🔘چرا نسبت به دین، این‌قدر تمسخر و استهزاء انجام می‌گیرد؟ 🔘دین یک امر عمیق است؛ عقل‌های اندک، آن‌را نمی‌فهمند لذا مسخره می‌کنند 🔻 (ج۵) - ۱ 🔸اولاً چرا دین این‌قدر نیاز به تبلیغ و تبیین دارد؟ ثانیاً چرا نسبت به دین بیش از هر مقولۀ دیگری در جامعۀ بشری؛ تمسخر و استهزاء انجام می‌گیرد؟ چرا بعضی‌ها حرف‌های دینی را مسخره می‌کنند و گاهی دین‌داران را نادان یا غیرعاقل تلقی می‌کنند؟ 🔸پاسخ هر دو سؤال، این است که «دین یک امر عمیق است» چون دستورات دین برای انسان است و انسان یک موجود عمیق با نیازهای پیچیده و پنهان است که بسیاری از این نیازهای خودش را نمی‌بیند. لذا وقتی دین می‌خواهد به نیازهای پنهان انسان پاسخ دهد، به‌سادگی درک نمی‌شود و نیاز به تبیین و تبلیغ دارد. 🔸دستورات دینی بسیار ژرف و پیچیده هستند لذا افراد سطحی‌نگر و عقل‌های اندک و کوچک، دستورات دین را نمی‌فهمند و ممکن است آنها را غیرعاقلانه تلقی کرده و حتی آنها را مضر به حال بشریت تشخیص بدهند! کمااینکه بعضی‌ها روزه را مضر می‌دانستند! 🔸دین مقولۀ بسیار هوشمندانه‌ای است لذا آدم‌های باهوش دین‌داری می‌کنند. یک‌روزی خواهد رسید که در جامعۀ بشری هرکسی دین‌داری کند می‌گویند «عجب آدم باهوشی است!» و هر کسی بی‌دین باشد می‌گویند «عجب آدم نادانی است!» این کلام قرآن است: چه کسی از دین دور می‌شود، جز آدم نادان! (...إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ؛ بقره/۱۳۰) 🔸دین چون حرف‌های عمیق می‌زند، گاهی تنها می‌ماند، مثل آدم عاقل که وقتی در میان جمعی از سفهاء قرار بگیرد، معمولاً تنها می‌ماند و حرفش را نمی‌فهمند و حتی او را مسخره می‌کنند! 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۲۰ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5454 🆔👇 @mohtaveytablighdini
🌳🌳 🌳🌳 🔘قدم اول برای متقاعدشدن به ترک گناه چیست؟ 🔘اول باید بپذیری «با برنامه زندگی کنی» 🔻 (ج۶) - ۱ 🔸یک انسان را چگونه می‌شود متقاعد کرد به اینکه گناه نکند؟ انسان در مسیر متقاعدشدن به ترک گناه، چه مراحلی را باید طی کند؟ 🔸قدم اول برای متقاعد‌کردن انسان‌ها به ترک گناه، این است که افراد را اهل برنامه‌ریزی، تدبیر، دقت در رفتار و «منظم» بار بیاورید. 🔸در دوران دبستان (۷ تا ۱۴سالگی) اول باید این را برای بچه‌ها جابیندازید که «ما برای اینکه بتوانیم زندگی خودمان را اداره کنیم باید برنامه‌ریزی و نظم داشته باشیم» باید جا بیندازید که زندگی تصادفاً اداره نمی‌شود و برای رسیدن به هر منفعتی نیاز به تدبیر و تلاش منظم داریم. 🔸کسی که اهلِ «با برنامه زندگی کردن» نشده است و همیشه موجودی منفعل بوده و مدام او را-با تشویق و تنبیه و تهدید- به انجام کارها وادارش کرده‌اند، چنین انسانی نمی‌تواند دین‌دار خوبی باشد. 🔸تا وقتی این برای کسی جا نیفتاده باشد که «بدون برنامه و تدبیر، نمی‌شود زندگی کرد» شما اگر خدا را هم برایش جابیندازید، اثری ندارد؛ او نمی‌تواند خدا را اطاعت کند، لذا کم‌کم زیرآبِ خدا را می‌زند؛ چون برایش زور دارد که به او دستور بدهند. 🔸کسی که با برنامه و منظم زندگی نمی‌کند، وقتی می‌بیند یک کسی می‌خواهد او را منظم کند، قبول نمی‌کند. آدم بی‌برنامه و منفعل، حاضر نیست ضابطه‌مند بشود؛ حالا چه خدا این ضابطه را از او بخواهد چه غیر خدا! 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۲۱ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5459 @mohtaveytablighdini
💚💙💜 💙💚 🔘بچه‌ام نماز نمی‌خواند؛ چه‌کار کنم؟ 🔘ادب به او یاد داده‌ای؟! 🔻 (ج۶) - ۲ 🔸بعضی‌ها می‌پرسند: «بچه‌ام نماز نمی‌خواند، چه‌کار کنم که نماز بخواند؟» در پاسخ می‌گوییم: شما عنصر کلیدی و حیاتی زندگی بچه‌ات را-که همان «ادب» است- به او یاد داده‌ای؟ 🔸اگر بی‌ادب(بدون رعایت آداب) غذا بخوریم، بی‌ادب سلام‌علیک کنیم، بی‌ادب بخوابیم، بی‌ادب بیدار شویم، بی‌ادب راه برویم، بی‌ادب لباس بپوشیم و... در این صورت نمی‌توان انتظار داشت که بچۀ ما نمازخوان بشود! 🔸اگر توانستی بچه‌ات را باادب بار بیاوری، برای آدم باادب، اضافه‌کردن یکی دوتا ادب در بین آداب دیگر، سخت نیست. آدمِ باادبی که نسبت به همسایه، آداب را رعایت می‌کند، در مورد خوابیدن و بیدارشدن و... هم یک‌سری آداب را رعایت می‌کند، حالا اگر یک ادبِ دیگر هم به آن اضافه کنید، اجرا می‌کند و برایش سخت نیست (نماز هم درواقع «ادب نسبت به خداوند» است) 🔸بچه‌ای که نمازخواندن برایش سخت است، انگار در آن خانه، ادب نیست! مهربانی هست، خشم هست، اعتقاد به خدا هست، معنویت هست... اما ادب نیست! ۹علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۲۱ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5459 🆔👇 @mohtaveytablighdini
📢 🔘حاضری برای نگاه‌کردنِ خودت برنامه بپذیری؟ 🔘مگر می‌شود آدم بی‌برنامه را به حجاب متقاعد کرد؟! 🔻 (ج۷) - ۲ 🔸گام اول برای متقاعدشدن به دین‌داری و ترک گناه، این است که خودمان را به زندگیِ بابرنامه متقاعد کنیم. اینکه آدم بپذیرد زندگیِ بابرنامه داشته باشد، مقدمۀ متقاعدشدن به ترک گناه است. 🔸مثلاً وقتی به کسی می‌گویید «نگاه حرام نکن!» ببینید این را به چه کسی دارید می‌گویید؟ این را باید به کسی بگویید که حاضر است برای نگاه‌کردنِ خودش برنامه داشته باشد! 🔸کسی که حاضر نشده برای نگاه‌کردن خودش برنامه بپذیرد، وقتی به او می‌گویی «نگاه حرام نکن» زورش می‌آید و برایش سخت است بپذیرد، لذا ممکن است تو را مسخره کند و حتی ناسزا بگوید! 🔸آدمی که شخصیتاً برای هیچ‌چیزی‌ نمی‌خواهد برنامه داشته باشد؛ من‌جمله برای لباس‌پوشیدن، چطور می‌خواهید او را برای «حجاب» متقاعد کنید؟! وقتی او را به حجاب، توصیه می‌کنید، طبیعتاً زورش می‌آید بپذیرد! اول باید بپرسید: آیا شما اصلاً برای زندگی خودت برنامه داری؟ این برنامه را روی چه اصولی طراحی کرده‌ای؟ 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۲۲ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5466 🆔👇 @mohtaveytablighdini
🌾 🔘چرا آدمِ اهل برنامه، از «گناه» متأثر می‌شود؟ 🔘گناه یعنی خطایی که در اجرای برنامه رخ می‌دهد 🔻 (ج۷) - ۳ 🔸کسی که اهل برنامه شد، از به‌هم ریختن برنامه‌اش متأثر و ناراحت می‌شود. چنین کسی وقتی کم‌کم وارد فضای دین شد، آماده است برای اینکه از چیزی به‌نام «گناه» خیلی متأثر و ناراحت بشود. 🔸می‌دانید گناه چرا آدم بابرنامه را متأثر می‌کند؟ چون گناه یعنی خطایی که در اجرای برنامه رخ داده است. کسی که اهل برنامه باشد، چک‌لیستِ برنامۀ خودش را نگاه می‌کند و با ناراحتی می‌گوید: «من امروز این دوتا مورد را در برنامه‌ام خراب کردم یا درست اجرا نکردم!» 🔸اگر اهل برنامه باشی، خدا خطایت را جبران می‌کند. تو یک خدایی داری که وقتی در برنامه‌ات خطا می‌کنی و می‌آیی درِ خانۀ خدا و خطایت را با او در میان می‌گذاری، می‌فرماید: می‌دانم الان که برنامه‌ات خراب شده، خیلی ناراحت هستی، بیا خودم درستش می‌کنم، این‌قدر خودت را زجر نده! 🔸آدم بابرنامه، اهل جبران خطا و توبه می‌شود، اما کسی که اهل برنامه نیست و گُتره‌ای (بدون حساب و کتاب) زندگی می‌کند، اصلاً توبه چه می‌فهمد چیست؟! چون خطا و اشتباه در برنامه اصلاً برایش مهم نیست! 🔸آدم هوس‌ران، از خطا در اجرای برنامه، متأثر نمی‌شود و می‌گوید «شد شد، نشد نشد!» چنین کسی اگر هم یک‌روز تا آخر وقت، تمام برنامه‌هایش را دقیق انجام بدهد، کِیف نمی‌کند. یعنی نه از اجرای برنامه لذت می‌برد نه از خطای در برنامه ناراحت می‌شود! 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۲۲ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5466 🆔👇 @mohtaveytablighdini
💬 🔘قدم دوم برای متقاعدشدن به ترک گناه این است که منفعت‌طلب باشی! 🔘دین‌داری یعنی منفعت‌طلبی! 🔻 (ج۸) 🔸 قدم دوم برای متقاعدشدن به دین‌داری و ترک گناه، این است که آدم‌ها باید منفعت‌طلب و خودخواه بشوند! تا منفعت‌طلب و خودخواه نشوی، نمی‌توانی دین‌داری کنی! خودت را نفروش، خودت را فراموش نکن، منافع خودت را در نظر بگیر! 🔸 خدا ما را منفعت‌طلب آفریده است و دین‌داری یعنی منفعت‌طلبی؛ منتها کدام منفعت؟ منفعتِ کم یا منفعت زیاد؟ اگر بخواهیم روی خودخواهی و منفعت‌طلبی یک قید بگذاریم، می‌گوییم: «همۀ منافع‌تان را بخواهید، بیشترین منفعت‌طلبی را داشته باشید، از یک‌ذره منفعت خودتان هم چشم‌پوشی نکنید!» 🔸 می‌دانید چرا آدم‌ها بی‌دین می‌شوند؟ چون خودشان را نمی‌خواهند و منافع خودشان را نمی‌خواهند! کسی که منافع خودش را نخواهد، لااقل یک‌چهارم قرآن-که از بهشت و جهنم سخن می‌گوید- اصلاً به دردش نمی‌خورد! ترس از جهنم و شوق به بهشت برای کسی است که خودش را می‌خواهد. 🔸 آدم باید خودخواه و منفعت‌طلب باشد تا بتوانیم به او بگوییم: «منافع تو اینهاست...» کسی که رسیدن به منافعش، برایش مهم نیست، چطور می‌شود دربارۀ دین- که برنامۀ تأمین منافع است- با او صحبت کرد؟! 🔸بچه را باید طوری بار بیاوریم که منافع بلندمدت خودش را بخواهد. بچه‌ای که منافع ده سال بعدش را به او گوشزد کنید و او بی‌توجهی کند و برایش مهم نباشد، معمولاً اهلِ دین هم نخواهد شد، چون دین می‌خواهد ما را به منافع بلندمدت و بیشتر برساند. 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۲۳ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5468 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✨﷽✨ 🔶 : 🔷 ✨✨ 💐 💐 👤 💠يکي از بالاترين مصاديق روزه عبادت است . در اهميت روزه که همان صم هست آيه کتب عليکم الصيام نازل شده است . اين روزه فراگير است و قبل از شما هم روزه داشته اند . اين روزه موجب تقوي و قدرت خويشتن داري و پرهيز ميشود . در روايت داريم : روزه ما من است و من جزاي او را مي دهم . سوال ميکنند : مگر حج مال خدا نيست ؟ ببينيد تمام مساجد مال خداست . ولي ميگوييم مسجدالحرام يا بيت اله يعني خانه خدا . تمام حيوانات را خدا آفريده ولي شتر صالح را ميگوييم : ناقةالله . در واقع انتصاب مي دهيم . انتصاب ممکن است نشان از اهميت بيشتر و نشانه بودن و برجستگي آن علامت باشد . بعضي ها گفته اند : ساير عبادات را فرشتگان بواسطه جزا مي دهند ولي روزه را خدا جزا مي دهد . چند تا معنا شده است که بنظر من اين لطيفتر است . روزه تشبّهي به خالق است . 🔶خدا نمي خورد ، نمي آشامد . خدا سلام محض است . روزه دار يکنوع تشبه به خالق پيدا ميکند . يعني روزه دار يک قدرت حفظي براي خودش دارد . در اهميت روزه همان بس که در روايت داريم : بهشت هشت در دارد و يکي از درهاي بهشت باب الصائمون است . يعني دري که مخصوص ورود روزه داران است . مثلا شما در شبهاي عادي بيدار باشيد ، يک ثوابي دارد . اما شب قدر از هزار ماه بيشتر ميشود يعني يک عمر ميشود . در رمضان خواب و نفس کشيدن عبادت است . دعاي سه گروه مستجاب است . البته زماني که نورانيت را حفظ کند . دعاي پدر در حق فرزندش ، دعايي که مظلوم عليه ظالم بکند ، دعاي روزه دار هنگام افطار . 💠در هنگام افطار روزه دار يک شادي دارد . حالا قطع نظر از آثار پزشکي که دارد . پيامبر سه ماه رجب و شعبان و رمضان را روزه مي گرفتند و روي اين عبادت تاکيد ميکردند . 〖از بیانات حجت الاسلام رفیعی〗 🆔👇 @mohtaveytablighdini
🌾 🔘 اگر منفعت‌طلبانه دین‌داری کنیم، پس عشق چه می‌شود؟! 🔘 انسان، از سرِ منفعت‌طلبی عاشق خدا می‌شود! 🔻 (ج۹) 🔸 اگر بنا باشد ما در دین‌داری خودمان، منفعت‌طلب و برنامه‌ریز بشویم، پس عشق و عاطفه در این وسط چه می‌شود؟ صحبت‌کردن عاشقانه با خدا چه می‌شود؟ آیا دین‌داری منفعت‌طلبانه یک‌مقدار سرد و خشک نیست؟ 🔸 اولاً اگر مناجات‌ها و دعاهای اولیاء خدا را نگاه کنید، می‌بینید که اکثراً منفعت‌طلبانه است! کدام‌یک از اهل‌بیت(ع) در مناجات خودشان این‌طور صدا می‌زدند که «خدایا عاشقت هستم؛ دلم برایت تنگ شده است...» محور دعاها استغفار است و استغفار هم یک کار منفعت‌طلبانه است. 🔸 ثانیاً انسان موجودی است که عمیق‌ترین محبت در دلش، جدای از منافعش نیست و از سر منفت‌طلبی عاشق می‌شود. عشق این نیست که آدم خودش را فدا کند! خداوند حتی دربارۀ شهادت هم از عبارت خرید و فروش استفاده کرده و می‌فرماید: خدا جان مؤمنین را می‌خرد و آنها سود می‌برند (توبه/۱۱۱) 🔸 اگر عشق می‌خواهی، بیا منفعت‌طلبی کن تا عاشق خدایی بشوی که تمام منافعت را تأمین می‌کند؛ این عشق «عشق متواضعانه» است، خدا عشق متکبرانه نمی‌پذیرد! رابطۀ عاشقانۀ عبد و مولا، رابطۀ بین گدا و داراست؛ عشق به خدا را با عشق به فرزند یا همسر اشتباه نگیریم! 🔸 با خدا وارد تجارت بشو؛ ببین خدا چطور منافع تو را تأمین می‌‌کند و چقدر پُرسود با تو رفتار می‌کند و بابت هر یک کار خوبِ تو، ده‌ها برابر پاداش می‌دهد. آن‌وقت ذره ذره عاشق و شرمندۀ او خواهی شد و به احسان او مدیون خواهی شد؛ چون انسان عبید احسان است. 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع)- ۹۸.۲.۲۴ 👈🏻متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/5473 🆔👇 @mohtaveytablighdini
زمینه های اقتصادی قیام کربلا 📆جلسه اول محرم۱۴۴۵، هیئت حسین جان ع، رامهرمز حجت الاسلام محمدامین رضایی 🔻کربلا عنصر هویت شیعه است که بخاطر تقلیل و تحریف در روایت اصیل ما تصویر واقعی و کاملی از آن نداریم ♦️چند نمونه از روش ها و مواجهه هایی که موجب تحریف-تقلیل کربلا شده است 1⃣تاریخ گویی به جای امتداد گیری از تاریخ سه نوع تاریخ داریم ۱: تاریخ نقلی: صرف ذکر وقایع در گذشته ۲: تاریخ تحلیلی: مجموع حوادث پیرامون یک موضوع را بررسی کردن و یک تحلیل ارائه کردن ۳: فلسفه تاریخ: کشف قوانین عام حاکم بر تاریخ 🔸حضرت امیر ع در نامه ۳۱ نهج البلاغه: أَيْ بُنَيَّ، إِنِّي وَ إِنْ لَمْ أَكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلِي فَقَدْ نَظَرْتُ فِي أَعْمَالِهِمْ وَ فَكَّرْتُ فِي أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِي آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ، بَلْ كَأَنِّي بِمَا انْتَهَى إِلَيَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ پسرم درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثارشان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده ام، بلكه با مطالعه تاريخ آنان، گويا از اوّل تا پايان عمرشان با آنان بوده ام. 🔻تاریخ را باید عبرت وار خواند نه قصه وار، کربلا غالبا به صورت تاریخ نقلی بیان شده، لذا در سال۶۰ هجری جامانده است. 2⃣واقعه کربلا را از محرم ۶۱ نهایتا از سفر امام ع از مدینه بحث می‌کنند جنگ جهانی دوم ۱۹۳۹ محصول شکست آلمان عقده های فروخورده جوانان نازی آلمانی در جنگ جهانی اول۱۹۱۴ است. بعد دو دهه از جنگ جهانی اول هیتلر سربرآوردو جنگی راه انداخت که ۸۰ میلیون انسان کشته شدند از جهت اهمیت کربلا در جهان اسلام از جنس جنگ جهانی دوم در جهان بود. لدا برای وقایع و انسان های مثل کربلا و ابی عبدالله ع محرم باید از صدر اسلام تازمانی که واقعه کربلا به وقوع پیوست را بررسی کنیم 3⃣ امام حسین ع غالبا با لهوف روایت می‌شود در حالی که دو نوع روایت دیگر نیز وجود دارد ۱:خطبه منا که یک نوع تحلیل اجتماعی سیاسی از امام حسین ع است ۲:دعای عرفه که بُعد عرفانی و انسان شناختی امام را در بر دارد ♦️مقدمه دوم زمینه های اقتصادی قیام کربلا یک بُعد جدید و کاربردی است تعاریف معمول از اقتصاد: ۱. رابطه بین تولید - توزیع - مصرف ۲. رابطه بین تولید،تجارت و عرضه پول در یک منطقه یا کشور علم اقتصاد: تبیین و توصیف قوانین اقتصادی اندیشه و مکتب اقتصادی: بایدها و نبایدهای اقتصادی 🔹درباره موضوع سخنرانی ۱:زمینه اقتصادی قیام کربلا به صورت کلان یعنی در عصر خلفا و حکمرانی اموی چگونه اقتصاد رقم خورد که آن تبعیض فقر رقم خورد که امام حسین ع در خطبه منا گزارش می‌دهند ۲. در سطح خرد را در زمینه انگیزه های اقتصادی افرادی که در واقعه کربلا حضور داشتند مثل عمرسعد ♦️فصل اول وضعیت اقتصادی مکه در زمان جاهلیت شغل های موجود در مکه ۱: دامداری ۲. غارت ۳. برده داری ۴. تجارت( هاشم بن عبد مناف جد چهارم پیامبر بواسطه پیمان هایی که با پادشاه یمن، شام، عراق و...بست تجارت خارجی را بین مکه-یمن و شام برقرار کرد بسیار بسط داد. 🔻دو اقدام در جهت عدالت اقتصادی 1⃣پیامبرص: یا علی! عبدالمطّلب در عصر جاهلیت پنج سنّت را پایه گذاری کرد که در اسلام مورد تأیید قرار گرفت( سه اقدام اقتصادی بود) ۱. ازدواج فرزندان را با زنان پدرانشان حرام کرد؛ ۲. از گنجی که یافته بود، یک پنجم ( خمس ) آن را صدقه داد. ۳. پس از حفر چاه زمزم آن را (سقایة الحاج) نام گذاری کرد. ۴. دیه و غرامت کشتن یک انسان را صد شتر قرار داد. ۵. طواف به دور خانه خدا را هفت ( شوط ) قرار داد. 2⃣پیمان حلف الفضول در دفاع از مظلومان پیامبر در ۲۰ سالگی قبل از بعثت عضو این جنبش شد و در زمان حکومتش میگفت اگر دعوت شوم قبول میکنم ▪️تفصیل در صوت سخنرانی گوش کنید eitaa.com/m_amin_rezai/3606 @m_amin_rezai