eitaa logo
روشنای تبیین✔️
25هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
9.9هزار ویدیو
510 فایل
امام‌خامنه‌ای:جهادتبیین‌یک‌واجب‌فوری‌وقطعی‌ست. باذهن‌فعال‌وزبان‌گویا،امیدآفرین‌هستی. موسسه‌جهادی‌رسانه‌ای‌روشنای‌ تبیین،مردمی‌‌است‌ومتعلق‌به‌‌هیچ‌ نهادیاگروه‌سیاسی‌‌نیست. 💌مدیر: @jehadetabyien 💌ادمین: @tabyienadminn عضویت‌؛ارسال‌عدد۲۰به۳۰۰۰۱۴۲۲۰۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆🔆 🔸 به اعتقاد مسلم شیعه و سنّی اصحاب کسا، یعنی رسول اکرم (ص)، امیرالمؤمنین، فاطمه اَطهر، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) که به «خمسه طیبه» نیز مشهورند، مشمول عنوان «أهل البیت» هستند؛ لکن عده‌ای از اهل سنت معتقدند که افزون بر این حضرات، شامل همسران پیامبر اکرم (ص) نیز می‌شود و عده‌ای دیگر قائلند که غیر از همسران آن حضرت، دیگران را هم شامل می‌شود. در مقابِل آنها شیعه معتقد است که علاوه بر خمسه طیبه، بقیه ائمه (علیهم السلام) نیز داخل در این عنوان هستند. 🔸 لکن در این‌جا «بیتٌ للنبوة» یعنی خانه متعلق به مقام نبوت، نه خانه سنگی و گِلی متعلق به محمد‌بن‌عبدالله (ص). از سوی دیگر ارتباط با خانه این مرد بزرگوار مکّی و مدنی، یعنی محمد‌بن‌عبدالله‌(ص) از طریق قرابت سببی، نسبی، رفاقت، رحامت، همسایگی و... ممکن است. از این جهت نه تنها زن های آن حضرت و فرزندان او با خانه‌اش ارتباط داشتند، بلکه بستگان دیگر نیز با خانه او در ارتباط بودند. لیکن ارتباط با بیتی که منسوب به مقام نبوت است به اسباب مخصوصی نیاز دارد و ارتباط سببی، نسبی و... کافی نیست. با این ملاک، حتی کسانی، همانند نُه امام بعد از امام حسین (ع) که زمان حیات پیغمبر اکرم (ص) را درک نکردند، نیز می‌توانند اهل بیت نبوت باشند. پس بیت نبوت و رسالت مراد است، یعنی خانه شخصیت حقوقی پیغمبر، نه خانه شخصیت حقیقی آن حضرت. 📚 ادب فنای مقربان، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
(ادامه☝️) 🔆🔆 🔸 شاهد بر این مساله قرآن کریم است که از این خانه سنگی و گلی، یعنی خانه شخصیت حقیقی پیامبر (ص)، با صیغه جمع یاد کرده است؛ خواه زمانی که به خود آن حضرت نسبت داده: « یا أیها الذین ءامنوا لا تدخلوا بیوت النبیّ ... » خواه زمانی که به زن های آن حضرت نسبت داده است: « و قرن فی بیوتکنّ ...»، « و اذْکرن ما یُتلی فی بیوتکنّ من ءایات الله والحکمة ». 🔸 اما مراد از بیت نبوت، خانه‌ای است که رابط بین زمین و آسمان است، نه خانه‌ای که بدن مُلکی پیامبر خدا(ص) در آن زندگی می‌کرد و همسران آن حضرت در آنجا سُکنا داشتند و...، هر چند که آن خانه سنگی و گِلی نیز از جهت انتساب ظاهری به آن حضرت، شایسته تکریم و تعظیم بوده و می‌باشد. این خانه، خانه نبوت و ولایت است که مصالح آن، فضایل و کمالات معنوی و سایر اموری است که با ولایت تناسب دارد، نه خانه محمد بن‌عبدالله (ص) و نه خانه زن‌های آن حضرت. بنابراین، اهل این خانه کسانی هستند که با این فضایل و کمالات ارتباط تامّ و کامل دارند و قرار گرفتن ترکیب «أهل بیت النبوة» در ابتدای زیارت، زمینه ساز مراحل بعدی و مقدّمه برای شمارش کمالات دیگر است؛ زیرا زائر در ابتدای زیارت می‌گوید: شما از خاندان رفیع و بلند مرتبه‌ای هستید که با دیگران تفاوت دارید و واجد همه کمالاتی هستید که در این زیارت آمده است. 📚 ادب فنای مقربان، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔆و موضع الرسالة🔆 واژه رسالت در قرآن معنای عامی دارد و هر موجودی که عهده دار انجام مأموریتی از جانب خدای متعال باشد، در همان محور رسول او محسوب می‌شود. از سوی دیگر بیشترین استعمال کلمه رسول که از مشتقات واژه رسالت است، در مورد انسان های برجسته و برگزیده‌‌ای به کار می‌رود که مأموریت ویژه‌ای از جانب خدای سبحان برای هدایت و رهبری جوامع بشری داشته‌اند، یعنی «پیامبران». جایگاه رسالت بودن از امتیازات و مزایای ویژه ائمه (ع) است و دو معنا دارد که جمع بین هر دو معنا نیز صحیح است. 1 ـ آنان وابسته به خاندان رسالت، یعنی خاندان رسول اکرم (ص) هستند. در این صورت معنای جمله این میشود: «شما متعلق به خانه ای هستید که آن خانه جایگاه رسالت است». البته ظرفیت مکانی و مادی مقصود نیست. 2 ـ با توجه به توسعه ای که در معنای رسالت قایل شدیم و افزون بر دریافت وحی و ابلاغ آن، حفظ دین، پاسداری و نگاهبانی از ره آورد وحی، تشریح و تبیین خطوط کلی مذهب و بیان حدود و ثغور و اجرای احکام آن را رسالت الهی دانستیم؛ می گوییم: تک تک شما جایگاه رسالت هستید؛ زیرا اگر دیگران با مأموریت عام عهده دار رسالت حفظ، تبلیغ، ترویج و مجاهده در راه دین شدند، ائمه اطهار (ع) این رسالت را با مأموریت خاص بر عهده گرفته اند؛ واقعه غدیر، که نبی اکرم (ص) براساس دستور الهی مأموریت ادامه رسالت را بر عهده شخص معینی علی (ع) گذاشت، نمونه ای از آن است. این، چیزی جز رسالت خاص نیست در حالی که چنین رسالت ویژه ای به کسی غیر از ائمه واگذار نشده بود. 📚ادب فنای مقربان، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و مختلف الملائکة: میزبانان ملائک🔅 «مختلَف» به معنای محل رفت و آمد می آید و ترکیب «مختلف الملائکة» به معنای «محل رفت و آمد ملائکه» است و در جایی صدق می کند که رفت و آمد در آن زیاد باشد. این که ائمّه (ع) چگونه محل تردد و رفت و آمد ملائکه هستند بدین صورت قابل تبیین است: 🔸1 ـ هر آنچه که در عالم طبیعت وجود دارد خزانه هایی نزد خدا دارد که با تقدیر و اندازه گیری الهی از آن مخزن نازل می شود: « إنْ منْ شی ءٍ إلاّ عندنا خزائنُه وما نُنزّله إلاّ بقَدَرٍ معلومٍ» « وفی السماء رِزْقکم و ما توعدون ». از سوی دیگر عقاید، اخلاق و اعمال صالح، بلکه ارواح معتقد و نفوس صالح به سوی خدا بالا می رود: « إلیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه ». هیچ عمل یا عامل صالحی تا به خدا نرسد، رنگ خدایی به خود نگیرد و خصوصیت «وجه الله»ی پیدا نکند، دوام نخواهد یافت: « کلّ شی ءٍ هالک إلاّ وجهه »، « ما عندکم ینفد وما عند الله باق »، « کلّ من علیها فان٭ ویبقی وجه ربّک ذو الجلال والإکرام » پس آنچه که در قیامت از عقاید صحیح، اخلاق حَسَن و اعمال صالح تجسم پیدا می کند و به عنوان بهشت و نعمت های بهشتی به نیکان داده می شود، چیزهایی است که از روی اخلاص و مطابق با موازین شرع صادر شده، به محضر باری تعالی بار یافته و خصوصیت «وجه الله»ی پیدا کرده باشد. 🔸2 ـ نزول از جانب خدا به صورت تجلی است که فرشتگان مأمور، آن چیز را به مقصد می رسانند. همان گونه که صعود به سوی خدا نیز به صورت تکامل وجودی است و با وساطت فرشته در راهیابی به مقصد انجام می پذیرد. آنها در حقیقت در قوس نزول و صعود کارگزاران نظام الهی هستند: « فالمدبّرات أمراً »، « فالمقسّمات أمراً ». 🔸3 ـ فرشتگان هنگام نزول برای این مأموریت ها در صحرا فرود نمی آیند چنان که بر دریا نمی نشینند، بلکه قلب مبارک انسان کامل هر عصری، محل نزول آنهاست یا این که خود انسان کامل، فرشته را از باطن جهان طبیعت، ظاهر و نازل می کند. ♦️بنابراین، همه فرشتگان برای نازل کردن هر امری یا بالا بردن هر عمل، اعتقاد یا اخلاق در هر زمان، از درِ ولایت امام معصوم همان زمان وارد و خارج می شوند و بین عالم غیب و شهود رابطه برقرار می کنند: «ما من مَلَکٍ یُهْبِطُه الله فى أمْر ما یُهْبِطُه إلاّ بدأ بالإمام فعرض ذلک علیه وإنّ مختَلَف الملائکة من عنْد الله تبارک وتعالی إلی صاحب هذا الأمر؛ هیچ فرشته ای را خدا برای کاری نازل نمی کند جز آن که ابتدا بر امام وارد می شود و مأموریت خویش را بر او عرضه می دارد. به یقین «محل آمد و شد فرشتگان»، بین خدای تبارک و تعالی و بین صاحب این امر است. ✅ از این رو ائمه، دروازه فیض الهی هستند: «أین باب الله الذى منه یؤتی» و در زیارت آل یاسین خطاب به امام عصر (عج) چنین آمده است: «السلام علیک یا باب الله» افزون بر این، فرشتگانْ تحت فرمان انسان کامل هستند و برای گرفتن دستور و شرح وظایف خود بر او نازل می شوند. بدین ترتیب روشن می شود که فرشتگان دائماً در حال رفت و آمد به حضور انسان کامل هستند و او «مختَلَف الملائکة» است. همچنین دروازه فیض الهی است که همیشه پر تردّد است. 📚 ادب فناء مقربان، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅«و مهبط الوحی؛ و جایگاه نزول وحی الهی»🔅 «مهبط» اسم مکان از مصدر «هبوط» است. برخی گفته‌اند: هبوط به معنای قرار گرفتن است. هر چیزی که از مکانی عالی پایین می آید و در جایی قرار می‌گیرد از آن جهت که از محل اولی خودش جدا می‌شود می‌گویند: نزول کرد یا نازل شد و از آن جهت که در محل ثانوی استقرار پیدا می‌کند می‌گویند: «هبوط» کرد. لیکن حق این است که: هبوط همان نزول است. قرآن کریم نیز این واژه را در همین معنا استعمال کرده است:« فاهبط منها ». فرق آن با نزول این است که در نزول جدا شدن از مبدأ، مورد نظر است و به استقرار آن در محل دیگر توجّهی نیست، در حالی که در هبوط، افزون بر جدا شدن از مبدأ به استقرار آن نیز توجه می شود. بنابراین، «مهبط الوحى» به معنای محلی است که وحی بعد از نزول از مبدأ، در آن محل استقرار پیدا می‌کند (قرارگاه و جایگاه وحی). 🔸وحی و تعلیم انسان کامل ممکن است گفته شود: ما معتقدیم که ائمه (ع) معلم ملائکه هستند در حالی که لازمه نزول وحی این است که آنان تحت تعلیم فرشتگان باشند. عین این سؤال درباره رسول اکرم (ص) نیز مطرح است. پاسخ چنین است که: 🔹 اول: نزول وحی بر کسی به معنای تحت تعلیم آورنده وحی و شاگرد او بودن نیست؛ زیرا نقش جبرئیل و همراهان او صِرفاً انتقال یک سلسله حقایق از مرحله ای به مرحله دیگر است. مَثَلِ آنان در نزول وحی، مثل خبرنگار یا گزارشگری است که با مشاهده حادثه‌ای گزارش، عکس یا فیلم تهیه می‌کند و آنها را در اختیار تحلیل گری قرار می‌دهد. آن تحلیل‌گر با مشاهده و مطالعه مجموع این‌ها از زوایای گوناگون آن حادثه، آگاهی پیدا می‌کند یا به تحلیل هایی دست می‌یابد که خود آن گزارشگر به آنها توجّه نداشته است. هر چند دست یابی آن تحلیل گر سیاسی به این تحلیل ها و اطلاعات تازه به واسطه گزارش آن گزارشگر بوده است ولی در عین حال نمی‌توان گفت: این تحلیل گر شاگرد آن خبرنگار است. به بیان دیگر: معلمِ واقعیِ انبیا و اولیا، ذات اقدس باری تعالی است اما جبرئیل و سایر فرشتگان تحت امر او واسطه در نزول یا واسطه در تعلیم هستند، نه معلم حقیقی. همان طور که همراهی موسی (ع) با خضر (ع) برای استفاده از علوم رشدآور او به معنای برتری حضرت خضر (ع) نیست؛ زیرا حضرت موسی (ع) از پیامبران اولواالعزم بوده است ولی حضرت خضر (ع) از چنین مقامی برخوردار نبود. چنان که خبر دادن هدهد به حضرت سلیمان (ع) از سرزمین ملکه سبا و نیز پندهای عبرت آموز مورچه به آن حضرت به معنای برتری آن موجودات نیست. 🔹 دوم: هر فیضی که از جانب ذات اقدس باری تعالی به ممکنات می‌رسد به وساطت ائمه اطهار (ع) که انسان های کامل هستند نازل می شود و در این جهت فرقی بین انسان، فرشته، جن، حیوان و... نیست، چنان که فرقی بین انواع فیوضات نیست. بنابراین، وحی الهی نیز که از فیوضات ویژه پروردگار متعال است به واسطه آن ذوات مقدس تنزل پیدا می‌کند و فرشته وحی از جنبه «لاهوت» آنان کسب فیض می کند و به جنبه دیگر آنان (جنبه ناسوت) تحویل می‌دهد. پس باید گفت: در حقیقت بخشی از آن ذوات نورانی بخش دیگر را اداره می‌کند و چیزی از بیرون به آنها نمی رسد. همان طور که قوه عاقله انسان های عادی قوه واهمه آنان را اداره و راهنمایی می‌کند، یعنی شأنی از او عهده دار اداره شأن دیگرش است، هر چه هست مربوط به خود اوست، نه از بیرون. بدین ترتیب نزول وحی برای آنها چیزی جز «از آنان به آنان» نیست. 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و معدن الرّحمه؛ سرچشمه های رحمت🔅 ائمه اهل بیت (ع) مظاهر کامل «ذو رحمةٍ واسعة» و وارثان «رحمة للعالمین» هستند. لذا چشمه های رحمت در خانه‌هایشان می‌جوشد و از آنجا جاری شده، به دیگران می‌رسد. بنابراین، درس رحمت، عطوفت، گذشت و مهربانیِ بی منت را باید از مکتب آنان آموخت؛ زیرا احسان و انعام انسان ها به یک دیگر معمولا ً با انتظار مقابله به مثل، انتظار تشکر و... همراه است، لیکن ترحم و تفضّل اهل بیت (ع) صرفاً برای خداست و انتظار مقابله به مثل، تشکر و تقدیر از هیچ کس ندارند، یعنی همان گونه که خدای سبحان با رحمت عامّه و واسعه خویش موجودات را خلق کرده، نیازمندی های آنها را برآورده می کند و از کسی انتظار پاداش و تشکر ندارد، آنان نیز چون مظاهر رحمت عامّه خداوندند‌، حوایج مادی و معنوی مخلوقات الهی را برآورده می‌کنند و از کسی انتظار پاداش و تشکر شخصی ندارند. در مورد اِطعام و احسان نیز می گویند: «إنما نُطْعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً ولا شکوراً »؛ فقط برای رضای خدا شما را اطعام می‌کنیم و از شما نه توقّع جزا و پاداش داریم و نه انتظار تشکر و تقدیر، یعنی همان‌گونه که «حبّاً لله» خدا را عبادت می کنند، سایر اعمال و افعالشان را نیز فقط «حباً لله» انجام می دهند. 🔸اجر رسالت چیزی که به نام «مودّت قربی» در اجر رسالت مطرح است نفع مستقیم آن به خود مردم بر می‌گردد؛ چون آنان چراغ‌های هدایت و کشتی های نجات امت هستند. کسی از این نور بهره می‌گیرد یا بر این کشتی سوار می‌شود که به آنان علاقه مند باشد. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و خُزان العلم؛ گنجینه های علم🔅 در توضیح خزینه علم بودن باید گفت: 🔸ائمّه(ع) در مرتبه نورانیت و ولایت کلیّه، که حقیقت امامت آنهاست، به عنایت الهی مسلّط بر همه عوالم هستی هستند و چیزی از احاطه علمی آنان مخفی نمی‌ماند. یعنی تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسان‌ها، افتادن برگی از درخت و... در معرض دید آنهاست و چیزی به نام زمان گذشته، حال و آینده برای آنان معنا ندارد. 🔸لیکن به مرحله ماده و عالم طبیعت که می رسند، مانند دیگران هستند؛ بدین معنا که شاید چیزی را نخواهند بدانند و از سیطره‌ی علم کنونی آنها خارج باشد. تفاوتشان با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی پایان راهی ندارند، امّا امامان معصوم (ع) که کلیددار و خازن آن خزانه بی پایانند، هر چه را که بخواهند می‌توانند بدانند، یعنی همان طور که چیزی از حیطه علم بی‌پایان خدا مخفی نمی ماند گستره علم ائمّه اطهار (ع) نیز همه موجودات نظام هستی را در بر می گیرد. 🔸 لیکن علم الهی استقلالی بوده، اما علم ائمّه اطهار (ع) تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است و اساساً اگر تعلیم الهی واتصال به علم بی پایان او نباشد ائمه (ع) نیز مساوی دیگران خواهند بود. لذا در برخی روایات آمده است: اگر امام بخواهد چیزی را بداند، خدا آن را به او می آموزد؛ إذا أراد الإمام أن یعلم شیئاً أعلمه الله ذلک. ✅ تذکر1: چیزی که در خزینه، حفظ و نگه داری می‌شود ممکن است به دیگران برسد و آنان نیز بهره مند گردند، لیکن چون در اختیار خازن و کلیددار است حساب و برنامه ای دارد؛ همانند چشمه جوشان نیست که معمولا ً از اختیار انسان خارج است و هر کسی می‌تواند به آن دسترسی پیدا کند بلکه اولاً، در اختیار خود خازن و نگهبان است که هرگاه بخواهد از آن استفاده می‌کند. ثانیاً از دسترسی و دست بُرد دیگران خارج است. ثالثاً، هر مقدار که خود خزانه دار بخواهد به دیگران می‌دهد بدون این که از اختیار و کنترل او خارج شود. ✅تذکّر 2: باید توجّه داشت که اگر چه علم امام به اراده و خواست او بستگی دارد و هر چه را بخواهد بداند، خواهد دانست، لیکن اراده‌ی آنان تابع اراده و مشیّت خداست و تا خدا اراده نکند، آنان نیز اراده نخواهند کرد. از امام هادی (ع) روایت شده است: خداوند، قلوب ائمّه را محلّ اراده خویش قرار داده است. هرگاه خدا چیزی را بخواهد، آنها نیز می‌خواهند. معنای کلام خدا که فرمود: «شما چیزی را نمی خواهید مگر آن که خدا بخواهد» همین است. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و منتهی الحلم؛ و غایت حلم و بردباری🔅 «» به معنای مکانی است، که بعد از آن دیگر حرکت و اقدامی صورت نمی‌گیرد. «» به معنای منضبط کردن نفس از هیجان غضب و احساسات است به گونه‌ای که حالت سکون، طُمأنینه و صبر در مقابل ناملایمات به انسان دست می‌دهد و از سبک مغزی، اقدامات نابخردانه، بی‌پروایی و خشم پرهیز می‌کند. پس حلیم، کسی است که اهل افراط و تفریط در اِعمال قوه غضبیه نباشد. در نتیجه کسی که با داشتن قدرت بر انتقام و کیفر، عجله نکند، حلیم نامیده می‌شود. بدین ترتیب، معنای این جمله این است: شما به غایت و آخرین درجه حلم و بردباری رسیده‌اید، یعنی آن مقدار خویشتن داری که برای مخلوق های الهی ممکن است شما دارا هستید. 🔸همراهی علم و حلم زمانی انسان می‌تواند میوه شیرین علم را بچیند که با حلم مقارن و همراه گردد: زیرا با حلم، بردباری و تأمّلْ علم آدمی پخته‌تر می‌شود و عالِمی که حلیم است به مصلحت و نتیجه کامل‌تری دست پیدا می‌کند. پس علم و حلم به گونه‌ای است که علم، بدون حلم به بار نخواهد نشست و حلم نیز بدون علم بر پایه‌ای محکم، استوار نخواهد بود در نتیجه، ثبات و دوام حلم به علم وابسته است. 🔸سیره عملی ائمه اطهار (ع) شاهد عینی منتهای حلم بودن آنهاست؛ زیرا با این‌که می‌توانستند در یک چشم بر هم زدن آثار فراوانی در نظام آفرینش ارائه نمایند، در برابر شکنجه روحی و جسمی، زندان رفتن و... عکس العملی از خود نشان نمی‌دادند و چون مأمور به استفاده از آن قدرت لا یزال نبودند، اقدامی نمی‌کردند. 📚 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅 🔅 🔸 ائمّه اطهار (ع) به عنوان قائد و رهبر اُمم معرفی شده‌اند. قیادت، عام است و شامل هرگونه رهبری مادی و معنوی می‌شود، چنان که امم نیز عام است و امت‌های گوناگون را در بر می‌گیرد. بنابر‌این، هر امتی در هر زمان و مکانی از فیضی مادی یا معنوی بهره‌مند شد، از برکت وجودی ائمّه اطهار (ع) است. سرّش آن است که آن پیشوایان نور، مجاری هرگونه خدا هستند و به واسطه آنها ارتباط بین عالم امکان و واجب تعالی برقرار می‌شود و چون فیض خدا عام است، همه امت‌ها را به واسطه ائمه اطهار دربر می‌گیرد. 🔸 لکن مهم‌ترین فیض الهی، یا پیدا کردن مسیر حرکت الهی است؛ که عام است و تنها شیعیانشان، بلکه نیز در گرو اطاعت از ائمّه اطهار (ع) است، لیکن به واسطه اطاعتی که از پیامبران خودشان داشتند. یعنی انبیای گذشته در بهره گرفتن از فیض وحی الهی واسطه‌ای داشتند که آن واسطه، نور وجود ائمّه (ع) بود و اگر نور وجود آنها وساطت نمی‌کرد، انبیای سابق از وحی محروم می‌شدند. 🔸بدین ترتیب اگرچه امت های گذشته، ظاهراً پیامبران خودشان را اطاعت یا عصیان می‌کردند و بر سبیل هدایت یا ضلالت قرار می گرفتند، لیکن در واقع این اطاعت و عصیان یا هدایت و ضلالت به نور پاک چهارده معصوم (ع) باز می‌گشت. 🔸 همچنین شعاع رهبری و زعامت آن ذوات نورانی از عالم بشریت فراتر رفته و مجموعه نظام کیهانی با همه موجودات و مخلوقاتش را دربرمی‌گیرد. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔸و‌أولیاء النّعم؛ «» جمع ولْیْ به معنای واقع شدن چیزی پشت سر چیز دیگری که بدون فاصله می‌آید و نوعی رابطه بین آن دو برقرار باشد. «» جمع نعمت است و اصل ماده «نِعَم» به معنای خوش گواری در زندگی و نیک حال بودن است، خواه در امور مادی باشد یا در امور معنوی. 🔸 چگونگی ولی نعمت بودن ائمّه اطهار (ع): به طور خلاصه می‌توان گفت: نعمت یا مادی است یا معنوی و «النعم» هر دو قسم را شامل می‌شود. فیوضات الهی که همان نعمت‌های مادی و معنوی اوست، توسط ملائکه که مدبرات امر در نظام عالم هستند به بندگان خدا و سایر موجودات می‌رسد. امام، انسان کاملی است که ملائکه تحت فرمان او قرار دارند و برای انجام هر کاری خدمت او شرفیاب می شوند: « هیچ فرشته‌ای نیست جز این که خدا او را برای کاری که نازل می‌کند ابتدا خدمت امام زمان می‌رسد و آن کار را بر او عرضه می‌کند».(بحار، ج26، ص357) بنابراین بهره‌مندی از فیوضات و تحت نظر، اراده و اجازه آنهاست، اگر در موردی یا موجودی اجازه دادند فرشتگان نیز در آن باره نازل می‌شوند و اگر اجازه ندادند یا مصلحت ندانستند، نازل نمی‌شوند. 🔸بدین ترتیب این حضرات، ولی نعمتی هستند که گستره‌ی خوان نعمت مادی و معنوی آنان نظام هستی را فراگرفته است. از این رو در دعای عدیله راجع به امام زمان (عج) آمده است: «ببقائه بقیت الدنیا وبُیمنه رُزق الوری و بوجوده ثبتت الأرض والسماء؛ به بقای او دنیا باقی است، به برکت او خلق روزی می خورند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست». 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و عناصر الأبرار؛ واساس و ریشه‌ی نیکوکاران 🔅 «عناصر» جمع عُنصُر به ریشه و نسب هر چیزی می گویند. «ابرار» جمع بَرّ و از ریشه «بِرّ» است که به معنای نیکوکاری در مقابل غیر می‌آید و در موارد مختلف، جلوه مناسب آن مورد را دارد. 🔸 (ع) عنصر ابرار بودن ائمّه اطهار (ع) این گونه قابل تصویر است: ابرار دارای دو بُعد جسمی و روحی هستند. تفاوت آنان با دیگران در بُعد روحی است و در بُعد جسمی فرقی میان آنها و دیگران نیست؛ چون انسان ها با یکدیگر فرقی ندارند، جز در برخی خواص ظاهری، مانند رنگ، قد، وزن و... که تأثیری در تقسیم صالحان و طالحان ندارد. روح این گونه افراد با یک سری صفات نیک و پسندیده عجین شده و در حقیقت، تکوّن روح و شخصیت روحی آنها به این صفات و خصال نیک است و کاربُرد واژه «ابرار» برای چنین افرادی ناشی از همین اتصاف روحی و معنوی است. 🔸 ائمّه اطهار (ع) ریشه هر خیر و نیکی و اساس هر خصلت نیک و پسندیده هستند: «إنْ ذُکر الخیرُ کنتم أوّلَه وأصلَه وفرعَه ومعدنَه ومأواه ومُنتهاه» بنابراین هر خصلت صحیح و صفت نیکی ریشه در بیت رفیع آن‌ها دارد و عالَم بشری، مدیون خصال نیک و صفات کمال آن پیشوایان نور است و اساساً نورانیت و حقیقت امامت چیزی جز صفات نیک و خصال پسندیده انسانی نیست. 🔸 بنابراین، اگر کسی به خصلت پسندیده ای متّصف بود و به واسطه‌ی این اتصاف در زمره‌ ابرار قرار گرفت، از کوثر جوشان امامت سیراب شده است؛ چون ائمّه اطهار (ع) ریشه، اصل و نَسَب ابرار هستند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و‌ساسة‌العباد؛ و سیاستمداران بندگان🔅 🔸سیاست در لغت به معنای تدبیر چیزی و به مصلحت آن اقدام کردن می‌آید که در اینجا با اضافه شدن ساسة به «العباد» ظاهراً همان تدبیر اجتماع و اداره آن مراد است. عباد جمع عبد است و عبد بودن نهایت تذللی است که انسان در مقابل مولا از خود نشان می دهد، در صورتی که این اظهار تذلّل همراه با اطاعت باشد. این تذلل گاهی تکوینی و یا تشریعی است و گاهی با جعل و قرار داد بین انسان هاست، مانند «الحرّ بالحرّ والعبد بالعبد...؛ آزاد در برابر آزاد و برده در مقابل برده [باید قصاص شود] »(بقره/ 178) در این گونه موارد نه تشریع است، نه تکوین، بلکه قرارداد اجتماعی محض است. عبادت، عمل و حرکتی است که این تذلل را نشان می‌دهد. 🔸در مقابل عبادت، استکبار و گردن کشی قرار دارد و از اِباکنندگان عبادت، به مستکبر تعبیر شده است: «إنّ الذین یستکبرون عن عبادتی..؛ کسانی که از عبادت استکبار می‌ورزند.. »(غافر/60) بدین ترتیب عبد، کسی است که اعمال و حرکات همراه با اطاعت از مولی، از او سر می زند. ✅نیاز جامعه به حکومت هدف نهایی از وحی و تشریع الهی، و و سایر مسائلی که گاهی به عنوان اهداف رسالت مطرح می‌شود، نظیر رفع اختلاف، اقامه قسط و امثال آن، اهداف متوسط رسالت است که در مسیر آن هدف اصلی و نهایی قرار می‌گیرد. بنابراین، کار اصلی انبیا و ائمه طاهرین (ع) که تعقیب کننده اهداف رسالت هستند، نورانی کردن بندگان خداست و کتاب آسمانی ابزار و وسیله‌ای در همین راستاست. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien