eitaa logo
روشنای تبیین✔️
24.8هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
9.9هزار ویدیو
510 فایل
امام‌خامنه‌ای:جهادتبیین‌یک‌واجب‌فوری‌وقطعی‌ست. باذهن‌فعال‌وزبان‌گویا،امیدآفرین‌هستی. موسسه‌جهادی‌رسانه‌ای‌روشنای‌ تبیین،مردمی‌‌است‌ومتعلق‌به‌‌هیچ‌ نهادیاگروه‌سیاسی‌‌نیست. 💌مدیر: @jehadetabyien 💌ادمین: @tabyienadminn عضویت‌؛ارسال‌عدد۲۰به۳۰۰۰۱۴۲۲۰۰
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 و أرکان البلاد؛ و ارکان و پایه‌های سرزمین‌ها🔅 خدا ائمّه (ع) را ارکان زمین قرارداد تا اهلش را به این طرف و آن طرف نلغزاند؛ زیرا این لغزش و تحرک موجب می‌شود که زمین اهلش را فرو ببرد. امام معصوم (ع) مایه‌ی آرامش زمین است بدین معنا که اگر او نباشد، زمین اهلش را می‌بلعد. در حقیقت بقای ظاهری و معنوی نظام هستی از جمله زمین از برکت وجود امام معصوم (ع) است. پس آنان ارکانی هستند که زمین به یمن وجود و برکت آنها قابل سکونت و بهره برداری برای ساکنان آن است. این مقام، از شؤون ولایت کلیه‌ی الهیه‌ی آنان است و حضور و غیبت امام (ع) در این جهت تفاوتی ندارد؛ زیرا از سنخ تکوین و حقیقت است نه تشریع و اعتبار. لذا نه در غدیر و مانند آن نصب می‌شود و نه در سقیفه و نظیر آن غصب می‌گردد. 🔸البته برخی از موجودات، موجب نزول تفضلات و نعمت‌های الهی بوده، مایه دفع بلاها می‌گردند. در روایات آمده است: « اگر بهایم و چهارپایان چرنده، اطفال شیرخوار و پیران قد خمیده نمی‌بودند، بی‌درنگْ باران عذاب الهی بر شما می‌بارید و با ضربات سنگین و سهمگین خود، شما را می‌کوبید و خُرد می‌کرد».(بحار، ج70، ص344) 🔸، علما علوم و احادیث انبیا (ع) را به ارث می‌برند: «إنّ العُلماءَ ورثَةُ الأنبیاء» (اصول کافی، ج1، ص32) و نقش انبیای الهی را در مقیاسی کوچکتر ایفا می‌کنند. از این جهت آنان نیز ارکان زمین هستند که زمین را از لغزشهای ویرانگر حفظ می‌کنند، لیکن امامان معصوم (ع) در سطحی وسیع‌تر و گسترده‌تر رکن و امان هستند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و أبواب الإیمان؛ و دروازه‌های ایمان🔅 أبواب جمع باب و به معنای «دروازه» است، که برای امور مادی و نیز امور معنوی و غیرمحسوس به کار می‌رود. ایمان از ریشه‌ی «امن» به معنای طمأنینه‌ی نفسانی و زوال ترس می‌آید و مؤمن به وسیله‌ی ایمان، اعتقادات خود را از آفاتِ آن، یعنی ریب، اضطراب و شک ایمِن می‌سازد. چنان‌که ایمان نیز شخص مؤمن را در دِژ مستحکم قرار می‌دهد تا از گزند گناه در دنیا و از آسیب دوزخ در آخرت در امان باشد. ✅ معنای ابواب ایمان بودن ائمّه (ع) حقیقت ایمان تسلیم است. انسان مؤمن، از خود عزم مستقل و تصمیم جداگانه و خودسرانه‌ای ندارد، بلکه تسلیمِ اراده و تصمیمِ خداوند عالَم است تا ذات اقدس الهی، تکلیف او را به وسیله‌ی پیامبر (ص) روشن کند. مؤمن واقعی، نه تنها تسلیم محض در مقابل فرمان خدا و دستور رسول اوست و کلمه‌ای را از روی اعتراض بر زبان جاری نمی‌کند، بلکه پس از داوری و قضاوت پیامبر (ص) هیچ گونه گرفتگی و ناراحتی در اندرون خود نیز احساس نمی‌کند و از صمیم قلب به قضاوت او رضایت می‌دهد. ✅ بنابراین، ایمان نورانیتی است که اگر درون آدمی مستقر گردد، او را به تسلیم محض در برابر خدا و وحی وادار می‌کند و آثار این تسلیم قبل از هر چیز در اندیشه و فکر آدمی ظاهر می‌شود و سپس بر تمایلات وی اثر می‌گذارد و ثمره‌ی آن بر تک تک اعضا و جوارح انسان ظاهر می‌گردد و هر چه درجه‌ی تسلیم انسان بیشتر باشد، ایمان او بیشتر است، همانند خونی که خود را از قلب، به یکایک سلول‌های بدن می‌رساند و آنها را تغذیه می‌کند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و أمناءالرحمن؛ و امانت‌داران [خدای] رحمان🔅 🔸امناء از ریشه‌ی امن و به معنای طمأنینه‌ی نفسانی و زوالِ ترس است. رحمان اسم خاص خداوند و بیانگر رحمت عامه است، در مقابل رحیم که اسم عام خداوند و شامل رحمت‌های ویژه‌ای است که اختصاص به مؤمنان دارد. 🔸ائمّه(ع) امنای‌الهی ظرفیت وجودی أئمه به قدری گسترده است که هر فیضی که از غیب می‌آید، با عبور از مجرای وجودی آن انوار مقدّس به سایر موجودات می‌رسد و آن ذوات نورانی، معصوم از هر گناه و مصون از هر خطایی هستند و قصور و تقصیر در ایصال امانت از جانب آنان فرض ندارد. 🔸حفظ امانت و ادای آن یکی از توصیه‌های اساسی اسلام و ملاک تمایز ایمان راستین از ایمان ادعایی است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: به کثرت نماز، روزه، حج، زکات، کارهای نیک و طنین ناله‌های شبانه‌ی افراد نگاه نکنید، به راستگویی و ادای امانت آنان بنگرید(بحار، ج72، ص115) در حقیقت حفظ امانت و ادای آن یکی از حقوق بین‌المللی اسلام است و خیانت در آن هرگز روا نیست. 🔸برخی از مصادیق امانت عبارتند از: اموال و ثروت مردم؛ پست و مقام؛ اعضا، جوارح و جان انسان؛ مجالس و محافل دوستانه؛ وحی الهی؛ دین و قرآن؛ و....خلاصه هر چیزی که از آن انسان نباشد و به منظور استفاده‌ی صحیح از آن و بازگرداندن به صاحب اصلی یا رساندن به دست دیگران در اختیار او قرار داده باشند، عاریه یا امانت است و هر کس به مقتضای شغل و زندگی خود، امانت‌های متعدّدی را در اختیار دارد که باید به صاحب اصلی آن یعنی خداوند برگرداند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و سلالة النّبیین و صفوة المرسلین و عترة خیرة ربّ العالمین؛ عصاره‌ی انبیا، برگزیده و خلاصه‌ی رسولان و خاندان برگزیده‌ی پروردگار عالم‌ها🔅 🔸سلالة النبیین به معنای «عصاره و خلاصه‌ی انبیا»ست. صفوة دلالت بر خلوص از هرگونه ناخالصی می‌کند. مرسلین جمع مرسل و به کسانی گفته می‌شود که افزون بر دریافت وحی و اخبار آسمانی، وظیفه‌ی ابلاغ آن را نیز بر عهده دارند، که همان «پیامبران» هستند. در حقیقت «صفوة المرسلین» به معنای «گزینش شده و برگزیده‌ی از پیامبران» است و چون سفیران الهی با توجه به عصمتی که دارند، چیزی جز فضائل ندارند، عصاره و برگزیده‌ی آنها در حقیقت به منزله‌ی گلابی است که عطرِ فضائل آن خرمن‌های گُل را در خود گردآورده است. عترت انسان همان نسل اوست. خِیَرة هم از ریشه‌ی خیر است. ربّ یا ربوبیت، سوق دادن چیزی به سمت کمال و رفع نقایص از آنست و کار و شأن او همین است. 🔸 در اینجا تعبیر به «خیرة ربّ العالمین» شده تا دلالت کند بر این که ربوبیتِ خدای سبحان، چنین گزینشی را اقتضا کرده است و این ربوبیت به سراسر هستی، یعنی «العالمین» دلالت می‌کند که این برگزیده‌ی خدا مأموریتی در راستای به کمال رساندن تمام موجودات نظام هستی دارد و اساساً نقش «خلیفة الله» که واسطه‌ی بین واجب تعالی و ممکنات است، بهره مند کردن ماسوی الله از فیض ربوبی حق تعالی است. بنابراین، عترت خیرة رب العالمین، به معنای «فرزندان برگزیده‌ی ربّ العالمین» است و آن برگزیده کسی جز پیغمبر اکرم (ص) نیست. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و رحمة‌الله و برکاته؛ و رحمت و برکات او بر شما باد🔅 «برکات» جمع برکت است و در طلب برکات، نه تنها افزایش و زیادیِ نعمت، مطلوب است، بلکه دوام و بقای آن نیز طلب می‌شود. با جمله‌ی «السلام علیکم» سلامت قلب و بی نقص و عیب بودن آن طلب می‌شود، لیکن سلامت و بی‌نقصیِ قلب، هدف نیست؛ این که بعد از «السلام علیکم» جمله‌ی «ورحمة الله وبرکاته» را اضافه می‌کنیم برای آنستکه می‌خواهیم بعد از طلب سلامتی برای قلب، از رحمت ویژه و برکات خاصه‌ی الهی هم بهره‌مند شویم؛ زیرا رحمت عامه‌ی الهی شامل همه‌ی موجودات می‌شود. بنابراین در این جا جلب رحمت خاص الهی مورد نظر است. یکی از توصیه های اخلاقی دین مقدس اسلام این است که احسان و نیکی دیگران، بدون پاسخ نماند. پس ردّ سلام به این است که مانند همان جمله‌ی سلام کننده، تکرار شود اما جواب اَحسن این است که انسان چیزی هم بر آن اضافه کند، مثلاً ورحمة الله. اگر چه فرموده اند: «السلام علیکم» ده حسنه، «السلام علیکم ورحمة الله» بیست حسنه و «السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته» سی حسنه دارد ولی به سلام کننده توصیه شده است، به گونه‌ای سلام کند که برای جواب دهنده تحیتِ اضافه امکان داشته باشد. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅السلام علی ائمّة الهدی؛ سلام بر امامان هدایت🔅 🔸 سلامِ مطلق، ذات اقدس باری تعالی است و هرگونه سلام که به غیر خداوند نسبت داده می‌شود از او نشأت می‌گیرد، سپس به دیگران می‌رسد و در نهایت، مانند همه‌ی کمال‌های وجودی دیگر به او بر می‌گردد. بنابراین، اگر دیگران بهره‌ای از آن دارند، همان مقداری است که از فیض الهی دریافت کرده‌اند. 🔸 «ائمّه» جمع امام و هر کسی که مورد اقتدا باشد و در کارها جلو انداخته شود، امام است. «هدی» و هدایت که در مقابل ضلال و ضلالت است، به معنای بیان راه رشد و دلالت و راهنمایی کردن به چیزی می‌آید. امام در کتاب خدا دو قسم است: امام عدل و امام ظلم. معیار عادل یا جائر بودن امام هم، حکم راندن بر اساس کتاب خدا یا مطابق هوای نفس و تمنّیات حیوانی و شیطانی است. البته بیشترین استعمال این کلمه در قرآن کریم مربوط به پیشوایان نور و رهبران الهی است. 🔸 همچنین هدایت گاهی خصوص تکوینی است و گاهی خصوص تشریعی، مثل « إنّا هدیناه السّبیل إمّا شاکراً وإمّا کفوراً »(انسان/3) از آنجا که واژه‌ی امام، مطلق است و بر هر یک از پیشوایان نور و پیشروان ظلمت اطلاق می‌شود. از این رو در این جمله‌ی زیارت، با وصف «الهدی» مشخّص کرده که اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پیشوایان نور هستند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و مصابیح الدّجی؛ و چراغ‌های [روشنی بخش درظلمتها🔅 مصابیح جمع مصباح از ریشه «صَبَحَ» به معنای انکشافی است که در ظلمت و تاریکی مادی یا معنوی رخ می‌دهد و روشنایی ظاهری یا باطنی ایجاد می‌گردد و دُجی به معنای فراگیری است. پس «مصباح الدجی» به معنای چراغی است که تاریکی‌ها و ظلمت‌ها را روشن می‌کند. خواه چراغ، روشنایی و تاریکی مادی باشد، خواه معنوی. ✅ پیشوایان نور مراد از ظلمت یا ظلمتِ عدم است که پس از شکافته شدن آن به وسیله‌ی نور وجود، موجودات پدید آمده‌اند؛ یا ظلمت جهل، نادانی، کفر و... است که با نور علم و آگاهی شکافته می‌شود. در هر دو معنا ائمّه (ع) به عنوان چراغی که به برکت آنها این روشنایی ایجاد شد، مطرح خواهند بود یعنی ائمّه اطهار (ع) از یک سو با خدا مرتبط هستند و ازسوی دیگر با سایر موجودات. بدین گونه که فیض الهی را از ذات اقدس ربوبی دریافت می‌کنند و به سایر موجودات می‌رسانند. پس آنان واسطه‌ی فیض خدا هستند و هر فیضی که در هر نقطه عالم هستی در هر زمان و هر مکان به هر موجودی می‌رسد، به برکت وساطت آنان است. علم و آگاهی، بخشی از این فیض است که به برکت آن، ظلمت جهل و تردید شکسته می‌شود، چنان که اصل وجود و هستی نظام، بخش دیگری از این فیض است که از یُمن آن، ظلمت عدم و نیستی رخت بر می‌بندد، همان طور که چنین شد. شرط بهره‌مندی از نور هدایت کسی که خواهان روشنایی در دل تاریکی است ناچار به استفاده کردن از چراغ است. از این جهت انسان هدایت طلب باید از نور هدایت ائمّه (ع) استفاده کند. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و أعلام التّقی؛ ونشانه های پرواپیشگی🔅 أعلام جمع «عَلَم» اسمی برای هر چیزی که به وسیله آن مطلبی دانسته شود. تقوی عبارتست از دفع کردن خطر از چیزی به وسیله چیز دیگر و نگه‌داری و حفاظت از آن. در مسیرهای معنوی زندگی انسان مهلکه‌هایی وجود دارد، که در بیان شرع مقدّس به صورت احکام واجب، حرام، حلال و... بیان شده و سالک این مسیر موظّف به انجام واجبات، پرهیز از محرّمات و رعایت سایر احکام است. هر عالِم دینی که احکام الهی را بیان و مردم را با مرزهای واجب و حرام آشنا می‌کند، در حدّ خود عَلَم هدایت و تقواست، لیکن ائمّه اطهار (ع) در این زمینه نیز مانند سایر زمینه‌ها در مرتبه و مرحله‌ای هستند که دیگران را نمی‌توان با آنها مقایسه کرد؛ زیرا ائمّه (ع) گذشته از عصمت در مقام علم و عمل، مبیّن و مفسّر حقیقی قرآن هستند که ایشان را از دیگران ممتاز می‌کند. ائمّه اطهار (ع) مصداق کامل و نمونه بارز عَلَم تقوا و معیار ایمان هستند. از این جهت تعلّق و وابستگی به آنان نشانه ایمان و تقواست، همان طور که بیگانگی، بغض، کینه و عداوت با آنان، علامت کفر، نفاق و بیگانگی از ایمان و تقواست. تقوای منفی و مثبت تقوای منفی به معنای عزلت و گوشه‌نشینی زندگی است تا دامنش به گناهان آلوده نگردد. امّا تقوای مثبت آنست که انسان نیرو و قدرتی در خود ایجاد کند تا بتواند به کمک آن ضمن ایفای مسئولیتهای اجتماعی خویش، با کژی‌ها و انحرافهای جامعه مبارزه کند و برای اصلاح و هدایت خود و جامعه اسلامی تلاش کند که همین مورد تایید اسلام است. 📚، ج۱ 🆔 eitaa.com/tabyien
🔅و ذوی النهی و أولی الحجی🔅 «و صاحبانِ خرد و فرمانروایانِ عقل کامل» ذو به معنای صاحب و مالک می‌آید. نُهی از ماده «نهی»، به معنای عقل است که از زشتی نهی می‌کند. «أُولوا» نیز به معنای صاحب و مالک است. «حجی» به معنای عقل آمده که ریشه در قصد و آهنگ چیزی کردن دارد. 🔸 صاحبان عقل کامل همه‌ی انسان‌ها به لحاظ اصل آفرینش، دارای این دو نعمت الهی (حجی و نهی) هستند، لکن غیر معصومان، گرفتار مخالفت و فرمانروایی نیروی مخالف (هوایِ نفس و طبیعت) در مقام اندیشه و انگیزه هستند و به لحاظ معصوم نبودن، ممکن است گرفتار انحراف و لغزش شوند، اما امامان معصوم(ع) مصون از کژاندیشی و محفوظ از کج رفتاری هستند. بدین ترتیب یکی از برجسته‌ترین کمالات ائمّه اطهار(ع) برخورداری آنان از عقل ویژه است. پس این فتوای عقل ناب نَبَوی و عَلَوی است که هم حکمت و کلام را تغذیه می‌کند و هم اخلاق و حقوق را فربه می‌سازد و در نتیجه، تعلیمِ کتاب و حکمت را با تزکیه، قرین می‌نماید و هر چه غیر این باشد، سفاهت است و ضلالت؛ که هر دو ناشی از نبودِ عقل کمیاب و از دست دادنِ گوهر خردورزی است. 🔸 آن دسته از عالمان دین که معارف دین را فقط در ذهن حفظ می‌کنند و به همین روال، آنها را به دیگران منتقل می‌سازند، عقلشان از دین، عقل روایت است، نه درایت. لکن سیره اهل بیت (ع) بر این است که مآثر دین را گذشته از حفظ ذهنی و نقل و نشر لفظی و مفهومی، کاملاً تعقّل و معانی آنها را به خوبی تحلیل و تحقیق کنند. عقل اینان از دین، عقل درایت و روایت است، نه صرف روایت. 📚، ج۲ 🆔 eitaa.com/tabyien
♨️خواندنی👌 🔅و کهف الوری؛ و پناهگاه مردم🔅 ✅ بهترین پناهگاه غاری که پناهگاه باشد، کهف نامیده می‌شود و وَری به معنای خلق است. در این جمله، ائمه اطهار(ع) به غاری تشبیه شده‌اند که پناهگاه مردم است. امام صادق(ع) فرمود: «نحن کهف لمن إلتجأ إلینا؛ ما پناه برای هر کسی هستیم که به ما پناه آورد: » (بحار، ج50، ص299) 🔸حضرت علی(ع) نیز در معرفی خود فرمود: «أنا علم الهدی و کهف التّقی؛ من عَلَم هدایت و پناه پروااپیشگی هستم».(همان، ج25، ص32) امام سجاد(ع) ضمن دعایی که به ابوحمزه ثمالی آموخت، هر یک از ائمه اطهار(علیهم السلام) را با اوصافی وصف کرد. در بیان کمالات امام باقر(ع) فرمود: «و باقر علم الأولین و الآخرین... و کهف الخلق أجمعین..؛ و شکافنده علم اولین و آخرین... و پناهگاه همه خلق...»(همان، ج92، ص 1) 🔸عنوان کهف، بدان سبب که به معنای مأمن و مأوا و ملجأ است، ذاتاً به حُسن یا قُبح متّصف نمی‌شود. اگر مأمن صفا و وفای الهی باشد، حَسَن و محمود است اما اگر مقرّ ریای شیطانی باشد، قبیح و مذموم است. امام معصوم یا عادل که مأمن عصمت و عدل است، کهف ممدوح است؛ چنان که امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «اللّهم إنّک أیّدت دینک فی کل أوانٍ بإمامٍ أَقَمْتَه علَماً لعبادک...فهو...کهف المؤمنین».(دعای عرفه) و چون اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) مأمن حکمت و عدلند، همگی کهف محمود و ممدوح الهی هستند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅و ورثة الأنبیاء؛ و وارثان پیامبران🔅 «ورثة» جمع وارث است و وراثت در هر یک از امور مادی و معنوی، جاری است. هرچند وارث حقیقی انبیای گذشته، انبیا و اولیای بعدی‌اند و میراث وحی، نبوّت، رسالت و ولایت به افراد عادی نمی‌رسد، لیکن فرهنگ دینی به جا مانده از پیامبران پیشین که برای جامعه‌ی بعدی کار آمده است، نسبت به آنها میراث محسوب می گردد. «انبیاء» جمع نبی و به معنای پیامبران است؛ 🔸میراث‌داران فضایل انبیای الهی(ع) نیز از این دو حیثیت حقیقی و حقوقی برخوردارند. آنچه در این جمله‌ی زیارت آمده، ارث بردن از شخصیت معنوی و نبوّت است؛ زیرا وراثت از انبیا به عنوان انبیا (شخصیت حقوقی) مورد توجّه قرارگرفته است، نه به عنوان اشخاص (شخصیت حقیقی) یعنی چون مورّثان، پیامبر بودند، وارثان آنها امامان معصوم(ع) شدند. 🔸میراث‌داران دعوت به توحید مسئولیت مهم انبیای الهی(ع) و برجستگی ویژه رهبری آنان، بعد از مقام شامخ نبوّت، دعوت مردم به توحید و یکتاپرستی در تمام شئون علمی و عملی است و سایر کمالات، مانند برتری علمی، عصمت، وحی یابی، افضلیت و... از شرایط یا آثار دعوت به توحید است. ائمّه(ع) ادامه دهنده راه مستقیم رسالت و نبوّت، استمرار بخش و زنده نگه دارنده‌ی آن هستند. بدین ترتیب، آنها وارث انبیای الهی در دعوت به حق و توحید خواهند بود. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b
♨️خواندنی👌 🔅والمثل‌الأعلی؛ نمونه‌ها و الگوهای برتر🔅 «مثل» برای بیان مشابهت میان دو یا چند چیز در صفات اصلی است و «اعلی» به معنای علوّ و برتری است. 🔸 مثل‌های برتر را دوگونه می‌توان معنا کرد: ۱- آیه‌ها و نمایان‌گرهای برتر همه موجودات عالم از آن جهت که دارای کمالی هستند، می‌توانند آیه و آینه‌ای برای شناخت اسما و صفات الهی باشند، لیکن هر موجودی که کمالش بیشتر باشد، کمال الهی را بیشتر و بهتر نشان می‌دهد و در میان موجودات عالم هستی، هیچ موجودی به اندازه انسان کامل، خدانما نیست؛ بدین ترتیب ائمّه اطهار(ع) مَثَل‌های برتر، آیه‌های بزرگ‌تر و آینه‌های تمام نما برای اسما و صفات الهی هستند که با شناخت آنها می‌توان اسما و صفات الهی را شناخت. هرچه دقّت در این آینه بیشتر و شناخت زوایای آن افزون‌تر گردد، شناخت خدا نیز بیشتر و افزون‌تر می‌گردد. ۲- الگوهای برتر انسان برای حرکت در مسیر زندگی، نیاز به الگوی عملی دارد و پیامبران الهی به لحاظ برخورداری از شخصیت معنوی، الگوهای شایسته‌ای برای بشریت در کلِّ زمین و طول زمان هستند. به گونه‌ای که نه هیچ زمینی آنها را محدود می‌کند و نه هیچ زمانی محصورشان می‌گرداند. بنابراین، هرکس که از کمالات بیشتری برخوردار باشد، شایستگی بیشتری برای الگو شدن دارد و هیچ موجودی به اندازه ائمّه اطهار(ع) برخوردار از کمال نیست؛ زیرا از جهت بینش، معصوم و از جهت منش، مصون هستند. از این رو، شایسته‌ترین و برترین الگو می‌باشند. 📚ادب‌فنای‌مقربان، ج۲ . 👇 ‎‎https://eitaa.com/joinchat/2137587722C603b2cd06b