eitaa logo
اندیشکده راهبردی تبیین
3.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
165 ویدیو
33 فایل
💢 جدیدترین اخبار راهبردی 👌تحلیل های کوتاه و اختصاصی 📝گزارش های رصدی و تحلیلی لینک عضویت در کانال: @Tabyincenter01 ارتباط با ما: @RSNTAB
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 سفر پزشکیان به بصره و سیاست نگاه به جنوب 🔹 مسعود پزشکیان، رئیس‌‌جمهور ایران در نخستین سفر خارجی خود، روز گذشته وارد بغداد شد و با نخست‌وزیر، رئیس‌جمهور، نائب‌رئیس پارلمان و سران چهارچوب هماهنگی شیعه در عراق دیدار و گفت‌وگو کرد. رئیس‌جمهور همچنین صبح امروز با سفر به اربیل به گفت‌وگو با مقامات بلندپایه اقلیم کردستان عراق پرداخت. اما بخش مهم و متفاوت سفر پزشکیان به عراق حضور در بصره، به عنوان پایتخت اقتصادی این کشور است که نخستین سفر یک رئیس‌جمهور خارجی در ۱۰۰ سال گذشته به این شهر محسوب می‌شود. 💢 سیاست نگاه به جنوب 🔸 مهم‌ترین بعد اهمیت سفر رئیس‌جمهور به بصره، راهبرد نگاه به جنوب عراق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. براساس این راهبرد، به موازات اهمیت اربیل در شمال عراق از منظر قومی و امنیتی؛ اهمیت کربلا، نجف و بغداد در مرکز عراق (به‌ترتیب) از منظر مذهبی و سیاسی؛ شهر بصره در جنوب عراق، به‌عنوان کانون توسعه همکاری‌های اقتصادی و فرهنگی برای تهران مرکزیت خواهد داشت. درنتیجه این شهر با ایفای نقشِ مرکز ثقلِ روابط اقتصادی ایران با عراق، مکمل راهبرد همگرایی دوجانبه با این کشور خواهد بود. 💢 شهر بصره از چند منظر واجد اهمیت راهبردی است: 🔸 نخست اینکه این شهر نقطه ثقل فرهنگی، جمعیتی و اقتصادی منطقه جنوب و استان‌های واسط، ذی‌قار، مثنی و القادسیه است‌. 🔸 از منظر تولید و صادرات نفت، منطقه جنوب و بصره مهم‌ترین شهر عراق است و بیش از ۷۰٪ منابع و میادین نفتی عراق در این محدوده واقع شده است. بیش از ۹۰٪ از صادرات نفت‌خام و فرآورده عراق از طریق بندر فاو واقع در جنوب این شهر صورت می‌پذیرد. همچنین به دلیل نزدیک بودن این استان به مناطق ویژه صنعتی ایران نظیر منطقه ویژه امام خمینی(ره)، پیوند اقتصادی وصنعتی استان‌های بصره و خوزستان، می‌تواند منطقه جنوب را به قطب تولید محصولات پالایشی و پتروپالایشی تبدیل نماید. 🔸 از منظر تجارت کالایی، بصره تنها نقطه دسترسی عراق به آب‌های آزاد محسوب می‌شود و دارای بنادر مهمی چون خورالزبیر، ام قصر و فاو است. بندر خورالزبیر و شهرک صنعتی خورالزبیر که در مجاورت آن واقع شده است، نقش ویژه‌ای در توسعه صنعتی عراق دارند. براین‌اساس، بصره را می‌توان پایتخت اقتصادی عراق دانست. 🔸 باتوجه‌به اهمیت بصره در اتصال عراق به خلیج فارس، این شهر ریه لجستیک دریایی عراق محسوب می‌شود و به‌همین دلیل طی سال‌های اخیر، همواره مورد توجه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس قرار داشته است. هم‌اکنون بصره و بندر فاو، نقطه آغاز «جاده توسعه» هستند که قرار است تا از دو مسیر ریلی و جاده‌ای، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را به ترکیه و سپس اروپا متصل کنند. علاوه‌براین، این شهر در معرض رقابت با بندر مبارک کویت نیز قرار دارد. 🔸 این شهردربردارنده مهم‌ترین طرح اتصال ایران به عراق، یعنی راه‌آهن شلمچه‌ـ‌بصره است. این مسیر ریلی علاوه بر تسهیل تردد زائران می‌تواند در راستای تحقق چشم‌انداز همکاری تجاری ۲۰ میلیارد دلاری کمک کند. دراین‌راستا، بصره را می‌توان تکمیل‌کننده چرخه توسعه مناطق جنوبی ایران باتوجه‌به دسترسی این شهر به عراق و قرارگیری در مسیر جاده توسعه در نظر گرفت. 🔸 بصره ازجمله شهرهای عراق محسوب می‌شود که نفوذ و جایگاه قبایل و عشایر در آن زیاد و بیشتر از شهرهایی چون کربلا و نجف است. چنانکه در جهاد کفایی مرجعیت، مرکز اصلی تشکیل نیروی مقاومت مقابله با داعش یعنی حشدالشعبی بود. براین‌اساس، حضور رئیس‌جمهور ایران در این شهر و دیدار و گفت‌وگو با سران قبایل آن، می‌تواند در ارتقای قدرت نرم ایران در عراق اثرگذار باشد. 🔸 در حال حاضر بصره از یک‌سو به‌دلیل درآمدهای بالای نفتی و از سوی دیگر عقب‌ماندگی‌های زیربنایی و خدماتی و نیز چشم‌انداز توسعه همه‌جانبه، به یک کارگاه ساختمانی و صنعتی تمام عیار تبدیل شده است. براین‌اساس، درصورت رفع برخی موانع ازجمله پذیرش ضمانت‌نامه صندوق ضمانت صادرات یا بیمه مرکزی ایران از سوی دولت عراق، این شهر می‌تواند به مقصد حضور شرکت‌های پیمانکاری ایرانی تبدیل شود. 💢 جمع‌بندی ✔️ سفر رئیس‌جمهور ایران به بصره گام مهمی در جهت تقویت و تکمیل روابط ایران با عراق از منظر اقتصادی و اتخاذ سیاست نگاه به جنوب توسط ایران است. براین‌اساس، ایران نیازمند ارتقای کنشگری در عراق از طریق بازتعریف و بازطراحی روابط تهران با شهرهای اثرگذار عراق ازجمله بصره است. منطقه‌ای که به‌نظر می‌رسد طی سال‌های آتی و با راه‌اندازی پروژه‌هایی چون جاده توسعه و بندر فاو، اهمیتی فزاینده‌ای در معادلات منطقه‌ای داشته باشد. بر این اساس پیشنهاد می‌شود با ایجاد مناطق آزاد مشترک و سهولت تردد تجار به ویژه بین دو استان خوزستان و بصره رویکرد وابستگی اقتصادی متقابل بیش از پیش فعال گردد. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین @tabyincenter01
🌐 موصل؛ قطعه جامانده از پازل سیاست ایران در عراق ‏ 🔹 پزشکیان در نخستین سفر خارجی خود، طی یک سفر سه روزه به عراق از مناطق ‏مختلف این کشور از اربیل ‏در شمال تا بصره در جنوب بازدید کرد اما در این میان عدم توجه به منطقه وسیع و راهبردی غرب عراق با ‏محوریت موصل را می‌توان عارضه‌ای جدی در سیاست راهبردی ایران در قبال این کشور قلمداد کرد.‏ 💢 همگرایی هویتی در عصر پسا داعش 🔸 موصل به عنوان یکی از سه ولایت اصلی تشکیل‌دهنده عراق امروز به لحاظ تاریخی جایگاه ویژه‌ای در شکل‌دهی به ‏هویت این کشور داشته و این نقش را در برهه‌های مختلف تداوم بخشیده است. در دوران پسا صدام برخی ‏کشورهای عربی با ادعای تقلیل این نقش تاریخی، سیاست غلط تسلیح جریان‌های افراطی را برای بازآفرینی این نقش در پیش گرفتند که این امر در کنار ایجاد شریان ناامنی بین موصل و دیگر نقاط کشور سبب کم رنگ شدن نقش‌آفرینی این شهر در سپهر سیاسی ‏اقتصادی عراق شده است.‏ 🔸 در این میان مشارکت ایران با مردم منطقه در نابودی داعش زمینه مناسبی برای ارتقاء این مشارکت به ابعاد ‏اقتصادی سیاسی فراهم کرده است. اما غفلت از توجه به موصل به عنوان نقطه ثقل فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی غرب عراق، مانع شکل‌گیری ‏رویکرد راهبردی مدون در تهران شده است.‏ 💢 مشخصه‌های راهبردی موصل 🔸 نخست اینکه موصل با بیش از ۳ میلیون نفر دومین استان بزرگ عراق به لحاظ جمعیتی است و به عنوان قلب ‌‏فرهنگی و اقتصادی شمال غربی و غرب این کشور، برای ایران از لحاظ ارتباطات فرا مذهبی و ایجاد وحدت در ‏میان گروه‌های عراقی حائز اهمیت است. بزرگترین طوایف سنی در نینوا و ‏انبار هستند و جغرافیای فرهنگی متنوع ‏این منطقه اعم از ترکمن‌ها، آشوری‌ها و شبک‌ها در موصل که عموماْ بخش ‏غیرشیعی حشدالشعبی را نیز تشکیل ‏می‌دهند نشان‌دهنده این ظرفیت بزرگ است.‏ 🔸 به لحاظ امنیتی این شهر پایگاه و مامن بازمانده‌های حکومت بعث در عراق بوده است. همین امر زمینه پیوند با ‏داعش و توجه کشورهای عربی و فعالیتهای ضدایرانی را فراهم کرده است. لذا کمک ایران به ‏آزادسازی این ‏شهر بخش مهمی از رویکردهای ضدایرانی در این منطقه فروکش کرده که بستر مناسبی برای ‏گسترش پیوندهای ‏فرهنگی و همچنین سیاسی-امنیتی ایجاد کرده است.‏ 🔸 به لحاظ اقتصادی قبل از بحران داعش، استان نینوا به دلیل وجود سرشاخه‌های دجله مهمترین منطقه ‏عراق در ‏تامین امنیت غذایی این کشور بود. علاوه‌براین به دلیل اختلافات اقلیم کردستان با دولت فدرال، موصل به ‏عنوان ‏محور واردات از سوریه، ترکیه و اروپا محسوب می‌شد و به دلیل حجم بالای تجارت بزرگترین مراکز مالی عراق در این شهر متمرکز بود که در پی ناامنی شکل گرفته به اربیل و ‌‏سلیمانیه منتقل شدند.‏ 🔸 ویرانی‌های ناشی از جنگ این شهر را از یک شهر تولیدی به بزرگترین بازار مصرفی عراق تبدیل کرده ‏است. همچنین از سال ۲۰۱۸ تاکنون ۴.۵ میلیارد دلار بودجه برای بازسازی این شهر اختصاص ‏داده شده است و ‏برآوردها حاکی از تداوم بازسازی تا سال 2035 است. علاوه بر این مهمرین معادن عراق از جمله فسفات و ‌‏گوگرد در نیمه غربی این کشور واقع شده است. این موارد موصل را تبدیل به یکی از نقاط جذاب ‏برای فعالیت ‏اقتصادی شرکت‌های ایرانی در عراق کرده است. در حالی که در حال حاضر ترکیه بازیگر و شریک اصلی ‏تجاری این منطقه محسوب می‌شود.‏ 🔸 نکته مهم دیگر، بحران انرژی و نیاز این منطقه به برق است. در حالی‌که زیرساخت‌های فروش و ‏انتقال برق ‏ایران به عراق در مناطق جنوبی و مرکزی این کشور متمرکز است و ضعف شبکه عراق امکان انتقال ‏آن به غرب ‏و شمال غرب را نمی‌دهد اما می‌توان با تعریف خط انتقال جدید برق به این منطقه علاوه بر تامین نیاز موصل، ‏یک کریدور انرژی به موازات کرمانشاه، سلیمانیه و اربیل تا بوکمال ایجاد کرد.‏ 🔸 به لحاظ ژئوپلیتیک این منطقه از دو منظر حائز اهمیت ویژه است؛ نخست، این شهر از طریق مسیر موصل- ‌‏حسکه جایگاه مهمی در کریدور ایران-عراق-سوریه- ترکیه دارد و در واقع مسیر شمالی ارتباط ایران با سوریه و ‌‏دریای مدیترانه از این شهر می‌گذرد. دوم براساس آخرین بروزرسانی‌ها از نقشه‌های «جاده توسعه»، این مسیر با ‏عبور از موصل به ترکیه و سوریه متصل می‌شود.‏ ‏✔️ جمع بندی 🔸 با توجه به مشخصه های فوق، طراحی یک راهبرد مدون در قبال منطقه غرب عراق واجد اهمیت خاص است. ‏در این میان از ملزومات تقویت پیوندهای اجتماعی و اقتصادی با این منطقه ‏ایجاد کنسولگری در شهر موصل ‏است. همچنین برگزاری نمایشگاه دائمی محصولات ایرانی، تولید مشترک در زمینه مواد غذایی، تسهیل رفت‌و‌‏آمد دو کشور از جمله دیگر پیشنهادات در این رابطه است.‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 سیستم انتخاباتی الکترال چگونه کار می‌کند؟ ‏ 🔹مطابق اصل دوم و متمم دوازدهم قانون اساسی آمریکا، مردم آمریکا در انتخابات ریاست‌جمهوری به ۵۳۸ ‏الکترال (گزیننده) رأی می‌دهند تا آنها رئیس‌جمهور و معاونش را انتخاب کنند. هر ایالت سهمی از این رقم ‏دارد که آن را تعداد سناتورهایش (به طور ثابت ۲ سناتور برای هر ایالت) به علاوه تعداد نمایندگانش در مجلس ‏نمایندگان (متغیر براساس جمعیت) تعیین می‌کنند. 💢انتخاب شدن الکترال‌ها و انتخاب رئیس‌جمهور توسط آنها 🔸 نامزدهای ریاست‌جمهوری معمولاً در بازه انتخابات مقدماتی ‏یا در ماه‌ منتهی به انتخابات نهایی الکترال‌های خود در هر ایالت را تعیین می‌کنند. این الکترال‌ها نباید از اعضای ‏سنا، مجلس نمایندگان یا مسئولین فدرال و ایالتی باشند. در روز انتخابات، نام الکترال‌ها ممکن است بر روی برگه ‏رأی بیاید یا صرفاً اسم کاندید ریاست‌جمهوری بر روی آن باشد؛ اما در هر صورت این الکترال‌های نامزد هستند ‏که انتخاب می‌شوند.‏ 🔸 نحوه انتخاب الکترال‌ها در ایالت‌ها به این صورت هست که نامزدی که بیشترین رأی‌های ایالت را کسب کند، ‏تمام سهم الکترال‌های ایالت را بدست می‌آورد (‏The winner takes all‏). تنها ایالت‌های مین و نبراسکا از ‏این قاعده مستثنی هستند و تعداد الکترال‌ها به صورت نسبی توزیع می‌شود؛ به این صورت که در هر دو ایالت، ۲ ‏الکترال به طور ثابت به نامزد برنده و الکترال‌های باقی‌مانده (۲الکترال برای مین و ۳ الکترال برای نبراسکا) به نامزد برنده ‏در حوزه‌های انتخاباتی مختلف این ایالات‌ها اختصاص می‌یابد. مین دو حوزه و نبراسکا سه حوزه انتخاباتی ‏دارند و هر حوزه یک الکترال خواهد داشت.‏ 🔸 در همه ایالات مرجع نهایی اجرا و نظارت انتخابات مقامات ایالتی هستند. هرگونه شمارش، تأیید، رسیدگی به ‏اختلافات و بازبینی آرا توسط دیوان عالی ایالتی انجام می‌شود. در نهایت تا انتهای دسامبر الکترال‌های هر ایالت، ‏رأی خود را به نامزد مدنظر می‌دهند و سپس فرماندار ایالت طی سندی (‏certification of ascertainment‏) ‏آرای نهایی الکترال‌ها را به کنگره ارسال می‌کند.‏ 🔸 در ژانویه طی جلسه‌ای مشترک میان سنا و مجلس نمایندگان به ریاست رئیس سنا، آرا خوانده و رئیس‌جمهور و ‏معاونش اعلام می‌شوند. رئیس سنا باید نتیجه آرا را تأیید کند. در صورتی که هیچ از نامزدها نتواند رأی کافی ‌‏(۲۷۰) را بدست آورد، رئیس‌جمهور و معاونش به ترتیب توسط مجلس نمایندگان و سنا انتخاب خواهد شد. در ‏این صورت هر ایالت تنها ۱ رأی خواهد داشت.‏ 💢 رای الکترال‌ها بر خلاف تعهدات حزبی 🔸 آیا الکترال‌ها می‌توانند برخلاف تعهدات حزبی خود، به فرد دیگری رأی بدهند؟ در برخی ایالت آری و در ‏برخی دیگر خیر. با این حال به ندرت رخ می‌دهد. بیش از ۳۰ ایالت تاکنون برای چنین الکترال‌هایی (‏Faithless ‎electors‏) قواعدی وضع کرده‌اند. برخی ایالات همچون فلوریدا، تگزاس و کالیفرنیا، الکترال‌ها را از چنین ‏کاری منع کرده‌اند و در صورت تخلف، رأی آنها محاسبه نمی‌شود و الکترال دیگری جایگزین می‌گردد. برخی ‏دیگر از ایالت‌ها نیز صرفاً برای چنین اقدامی جریمه قرار داده‌اند. به همین دلایل، نامزدها همیشه تلاش می‌کنند ‏الکترال‌هایی را برگزینند که از وفاداری‌شان مطمئن هستند.‏ 💢 به چنین سیستم انتخاباتی تاکنون انتقادات متعددی وارد شده است: 🔸 به دلیل عدم وجود نسبت ‏یکسان بین تعداد الکترال‌ها و جمعیت در ایالت‌های مختلف و همچنین با توجه به قاعده «‏The winner takes ‎all‏» که باعث می‌شود تفاضل آراء نامزدها در ایالات‌های مختلف در محاسبه نهایی در نظر گرفته نشود، ممکن ‏است نامزدی اکثریت آرای مردم را بدست بیاورد اما تعداد الکترال کمتری کسب کند و بازنده شود (همچون ‏انتخابات ۲۰۱۶). به عبارت دیگر، رأی غیرمستقیم مردم باعث می‌شود در ‏چنین مواقعی آنچه واقعاً اکثریت می‌خواهد محقق نشود. 🔸 به علاوه به دلیل این که تعداد الکترال‌ها در ایالات مختلف نسبت یکسانی با جمعیت این ایالات ندارد و به عنوان ‏مثال ممکن است در یک ایالات به ازای هر ۱۰ هزار نفر و در ایالت دیگر به ازای هر ۲۰ هزار نفر واجد رای یک الکترال وجود ‏داشته باشد آرا مردم در ایالت‌های مختلف ارزش متفاوتی می‌یابد. همچنین، قاعدۀ «‏The winner takes all‏» باعث ‏می‌شود تاثیرگذاری آرای مردم در ایالات مختلف متفاوت باشد. به عنوان مثال رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه در ‏ایالت کالیفرنیا تأثیر چندانی در انتخابات ندارند و رای دادن یا ندادن آن‌ها هیچ تفاوتی ایجاد نمی‌کند؛ چراکه ‏اکثریت دموکرات آن همیشه تمام الکترال ایالت را تصاحب می‌کنند.‏ 🔸 از آنجا که برخلاف گذشته، وفاداری الکترال‌ها ‏نسبت به حزبشان بیشتر شده، دیگر عملاً انتخاب آنها کارکرد خاصی ندارد و ‏عملکرد آنها شبیه یک سیستم مکانیکی است. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 انصارالله و بازطراحی معادله جنگ 🔹 پس از پاسخ حزب‌الله در روز اربعین به ترور فرمانده نظامی ارشد خود توسط رژیم صهیونیستی، پاسخ انصارالله به ‏حمله این رژیم به بندر الحدیده نیز بالاخره فرارسید و انصارالله در روز میلاد نبی اکرم (ص)، با رو کردن ‏کارت جدید در درگیری خود با رژیم صهیونیستی و حمله با یک موشک هایپرسونیک به هدفی در ‏منطقه یافا در شرق تل‌آویو پاسخ داد؛ این حمله اما فراتر از پاسخ صرف به حمله الحدیده است.‏ 🔸 نکته نخست در این رابطه، این است که در هیچ یک از اظهارات مقامات یمنی اشاره‌ای نشده است که ‏این حمله پاسخ به حمله الحدیده بوده است اما این معنا با اعلام مختصات و طی مسافت ۲۰۴۰ ‏کیلومتری موشک شلیک‌شده در یازده‌و‌نیم دقیقه بیان شده است. مختصاتی که نشان می‌دهد محل ‏شلیک این موشک بندر الحدیده یا حوالی آن بوده و انصارالله با هدف ارسال پیام‌های مهم‌تر این معنا را ‏صرفاْ به صورت ضمنی منتقل کرده است. عدم اشاره صریح همچنین نشان دهنده این است که ‏انصارالله نمی‌خواهد ماهیت درگیری آن با رژیم صهیونیستی از وابسته بودن آن به جنگ غزه خارج شود ‏و تبدیل به یک درگیری دوجانبه شود.‏ 🔸 پیام مهم این حمله که به صورت واضح‌تر بیان شده است آغاز مرحله پنجم درگیری انصارالله با رژیم ‏صهیونیستی در حمایت از غزه است. مشارکت یمن تاکنون چهار مرحله را پشت سرگذاشته است. این ‏مراحل عبارتند از: ۱- حمله به کشتی‌های اسرائیلی ( با مالکیت کلی یا جزيی) در دریای سرخ ۲- حمله به ‏تمام کشتی‌های (اسرائیلی و غیراسرائیلی) که از دریای سرخ به بنادر فلسطین اشغالی می‌رفتند ۳- حمله به ‏کشتی‌هایی که با دور زدن دریای سرخ از مسیر دماغه امیدنیک و در نهایت دریای مدیترانه به بنادر این ‏رژیم می‌رفتند و ۴- حمله به تمام کشتی‌هایی که مقصد آنها بنادر اسرائیلی بود در هر نقطه و هر زمان و ‏همچنین ممنوعیت عبور کشتی شرکت‌هایی که بنادر اسرائیلی همکاری می کردند از دریای سرخ.‏ ‏ 🔸 در دو مرحله اول تمرکز بر پهپادها (قاصف و راصد) و موشک‌های کوتاه برد (قدس)بود اما در مراحل ‏دیگر از موشک‌های دوبردتر نیز استفاده شد. در تمامی این مراحل حملات پهپادی به شهرهای فلسطین ‏اشغالی به ویژه بندر ام‌الرشراش یا ایلات تداوم داشت و در برجسته‌ترین مورد قبل از حمله رژیم ‏صهیونیستی به حدیده یک حمله پهپادی به تل‌آویو انجام شده بود که منجر به کشته شدن یک اسرائیلی ‏شد. با این‌حال تاکنون حمله موشکی به مرکز فلسطین اشغالی به عنوان یک رویه پایدار در دستور کار ‏قرار نگرفته بود. معنای ورود به مرحله پنجم در واقع این است که حمله به تل‌آویو یک عملیات و پاسخ ‏موردی نبوده است و عملیات مشابه تا تغییر وضعیت در غزه تداوم خواهد داشت.‏ همچنین در حالی که مراحل قبل عموماْ نوعی رویارویی غیرمستقیم و در چارچوب محاصره اقتصادی محسوب می‌شدند این مرحله نمایانگر ورود مستقیم به جنگ با ماهیت کاملاً نظامی است. 🔸 این جهش در تشدید درگیری در حالی انجام می‌شود که هیجده دور مذاکره برای آتش‌بس طی یازده ماه ‏جنگ راه به جایی نبرده و علاوه‌برآن با تغییر تمرکز رژیم صهیونیستی به جبهه شمال امکان جنگ با ‏حزب‌الله افزایش یافته است. بنابراین این حمله نوعی فشار به رژیم صهیونیستی در جبهه جنوبی با ‏هدف تغییر محاسبات آن در معادلات با حزب‌الله نیز محسوب می‌شود.‏ 🔸 پس از هدف قرار دادن مقر یگان ۸۲۰۰ ارتش رژیم صهیونیستی در نزدیکی تل‌آویو توسط حزب‌الله، ‏عبور موشک‌های انصارالله از شش لایه سامانه دفاع هوایی ارتش رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه ‏و اراضی اشغالی پس از چینش مجدد و یکپارچه کردن سامانه‌های پدافندی در سراسر منطقه برای ‏مقابله با حملات موشکی به این رژیم، سطح جدیدی از قابلیت‌های محور مقاومت را به نمایش می ‏گذارد. در واقع این حمله در کنار حمله پهپادی دو ماه قبل به تل‌آویو که ظرفیت حمله و توانایی دسترسی ‏انصارالله به قلب سرزمین‌های اشغالی را عیان ساخته است نشان‌دهنده تغییر چشمگیر در موزانه و ‏معادلات جنگ است. ‏ ✔️ این حمله با نمایش اراده و توان انصارالله بعد از حمله رژیم صهیونیستی به الحدیده وزن یمن را در ‏معادلات منطقه‌ای بالا خواهد برد و جایگاه انصارالله را نیز در مذاکرات سیاسی داخلی که اخیراْ با ‏وساطت برخی بازیگران منطقه‌ای از سرگرفته شده است تقویت می‌کند و در مقابل ضربه‌ای بزرگ به اعتماد عمومی ‏به کارکرد سامانه‌های دفاعی رژیم صهیونیستی و همچنین اعتبار کشورهای حامی این رژیم وارد می‌کند که ‏به دنبال این بودند با تشکیل یک ائتلاف بین‌المللی چالش یمن را برای این رژیم برطرف کنند. اکنون نیز ‏رژیم صهیونیستی راه‌حلی جز امید بستن به همین ائتلاف بین‌المللی! برای مدیریت این چالش ندارد.‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 جعبه سیاه انفجار پیجرها در لبنان 🔹 با مشخص شدن علت انفجار پیجرهای حزب‌الله در عصر دیروز ۲۷ شهریور مبنی بر این که حدود ۳۰ گرم مواد منفجره در آنها کار گذاشته شده بود و همچنین انفجارهای امروز در دستگاه‌های بی‌سیم و دیگر ابزارهای ارتباطی ملاحظاتی درباره دیگر ابعاد علمیاتی این رویداد، کارکرد نظامی و امنیتی آن، جنبه‌های سیاسی و اهداف اقدام و در نهایت زمان‌بندی آن مطرح می‌شود: 🔸 به لحاظ عملیاتی دو احتمال هک و حمله سایبری و جاسازی موادمنجره در داخل پیجرها مطرح بود که مشخص شده گزینه دوم درست بوده است و البته فرایند منفجر کردن مواد از طریق پیام خود شامل سطحی از حمله سایبری است. این امر سوالاتی درباره شیوه کار گذاشتن مواد منفجره ایجاد می‌کند. در این رابطه می‌توان سه احتمال را باید مدنظر قرار داد: نخست، جاسوسان اسرائیلی خود را تأمین‌کننده پیجرها معرفی کرده و خود اقدام به فروش این محموله کرده‌اند. دوم نیروهای این رژیم در فاصله خرید تا تحویل دستگاه‎ها به حزب‌الله توانسته‌اند در میانه راه در حین حمل‌و‌نقل یا در انبارها چنین موادی را در آن‌ها جاسازی کنند. سوم این که چنین اقدامی در کارخانه سازنده (گلد آپولو تایوان یا شرکت مجارستانی دارای امتیاز از گلد آپولو) انجام شده باشد. احتمالی که با توجه به نفوذ رژیم صهیونیستی در صنایع الکترونیک جهان نمی‌توان دور از نظر داشت. 🔸 به لحاظ کارکرد نظامی و امنیتی مهم‌ترین بحثی که مطرح می‌شود تاثیر بر توان حزب‌الله است. این اقدام از یک سو با هدف قرار دادن مکانیزم عمومی ارتباطی نیروهای حزب‌الله توان عملیاتی و به ویژه زنجیره تصمیم تا اقدام را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ممکن است در کوتاه‌مدت باعث جلوگیری یا کاهش سطح عملیات‌های آن و یا جلوگیری از دفاع موثر در زمان جنگ احتمالی شود. از سویی دیگر علاوه‌بر شهادت چندین نفر، تعدادی از رزمندگان حزب‌الله را مجروح کرده است که اگر چه تعداد آنها در مقایسه با کل نیروهای آماده حزب‌الله اندک است اما به هرحال تاثیراتی منفی بر توان عملیاتی آن می‌گذارد. به علاوه تاثیر این رویداد بر روحیه رزمندگان حزب‌الله را با توجه به ایجاد این گمان در آنها که توسط دشمن شناسایی و کنترل می شوند نیز نمی‌توان نادیده گرفت. همه این موارد مقطعی است و تاثیر آن در موازنه میان حزب‌الله و رژیم صهیونیستی بسیار جزئی است با این وجود چنانچه تصمیم رژیم صهیونیستی بر جنگ باشد چنین اقدامی می‌تواند به مثابه مشت اول در درگیری نیز نگریسته شود. 🔸از بعد سیاسی اهداف اقدام چندین مورد قابل ذکر است. نخست این که به هرحال دو طرف در سطحی از جنگ هستند و زدو خورد بخش طبیعی این روند است و شاید نیاز به هیچ دلیل دیگری نباشد به ویژه که رژیم صهیونیستی هیچ حدومرزی در ارتکاب جنایت نمی‌شناسد. دوم، آن را می‌توان پاسخی به عملیات اربعین یا طرح مورد ادعای رژیم صهیونیستی مبنی تلاش ‌حزب‌الله برای ترور یک مقام امنیتی سابق این رژیم، با هدف ارسال یک پیام بازدارنده به حزب‌الله در تعقیب چنین اقداماتی قلمداد کرد. سوم این که دو روز قبل‌تر حمله انصارالله با موشک هایپرسونیک به تل‌آویو ضربه‌ای بزرگ به اعتبار این رژیم وارد کرد و این رژیم نیاز داشت با نوعی قدرتنمایی از تاثیر آن بکاهد. 🔸 مسئله بعدی زمانبندی است. علاوه‌بر نیاز رژیم به قدرتنمایی بعد از دریافت ضربه سنگین از انصارالله، در این رابطه چند عامل دیگر مطرح است. نخست این که گفته شده است برخی نیروهای حزب‌الله به این پیجرها مشکوک شده بودند و ممکن بود با شناسایی و خنثی کردن، این کارت از دست رژیم صهیونیستی خارج شود. دوم مسئله تغییر ثقل تمرکز ارتش رژیم به جبهه شمال و در واقع همان ضربه اول برای آغاز جنگ یا حداقل خارج شدن از فضای بی عملی ناشی به بن بست رسیدن آن در غزه از یک سو و پاسخ به فشار افکار عمومی این رژیم در مورد بازگرداندن امنیت مناطق شمالی است. نکته بعدی شکاف داخلی و فشارهای سیاسی به نتانیاهو و کابینه ائتلافی اوست. ✔️ در واقع نتانیاهو هر موقع سطح فشارهای فزاینده سیاسی علیه او از حد خاصی عبور کرده کارتهای مشخصی را رو کرده است تا از زیر این فشارها خارج شود. در زمانی که گانتز و آیزنکوت از کابنیه اضطراری او خارج شدند و فشارها برای استعفای او زیاد شد او دستور انجام یک عملیات ویژه با کمک نیروهای آمریکایی و آزادسازی چنداسیر در غزه را صادر کرد. در زمانی که فشارهای داخلی و خارجی بر او برای پذیرش آتش‌بس و همچنین اختلافش با وزیر دفاع (گالانت) زیاد شد او اقدام به ترور فواد شکر و اسماعیل هنیه کرد و اکنون نیز همزمان با اوج گرفتن اختلافات با گالانت و بحث تلاش برای برکناری او و وارد کردن گیدعون صعر به کابینه چنین اقدامی را انجام داده است. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 انتخابات پارلمانی اردن ‏و سوپاپ اطمینان اخوان برای حکومت 🔹 یک موضوع مرتبط با جنگ غزه که در میانه افزایش تنش‌های منطقه در دو هفته اخیر کمتر به آن توجه شد برگزاری ‏انتخابات بیستمین دوره مجلس نمایندگان اردن در روز ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۴ و نتایج غیرمنتظره آن بود. 🔸 به رغم تبلیغات دولت ‏اردن و برنامه‌های این کشور برای نوسازی سیاسی در قالب «کمیته سلطنتی نوسازی ساختار سیاسی»، بر طبق آمار منتشر ‏شده نسبت مشارکت (۳۲ درصد) در این کشور نسبت به انتخابات پیشین تنها ۲.۳۵ درصد افزایش داشت. علاوه بر این، ‏مشارکت در انتخابات اخیر، تا حد زیادی متأثر از شکاف اجتماعی اصلی اردن یعنی شکاف فلسطینی تبار-اردنی تبار بوده ‏است به گونه‌ای که درصد مشارکت در مناطق دارای پیشینه قبایلی شرق اردنی بالاتر از مناطقی بود که فلسطینی تبارها دارای ‏اکثریت بودند. با این وجود، مهم ترین برونداد این انتخابات، پیروزی نسبی اسلامگرایان اخوانی در قالب جبهه عمل اسلامی ‏اردن بود. این حزب توانست ۳۱ کرسی از ۱۳۸ کرسی پارلمان این کشور را به دست آورد که نسبت به دوره قبل، بیست و ‏یک کرسی بیشتر به دست آورده است. از این ۳۱ کرسی ۱۷ کرسی در سطح ملی و ۱۴ کرسی از حوزه‌های محلی بوده است.‏ 🔸 دو سال پیش اصلاحیه‌های جدیدی برای قانون انتخابات پارلمان اردن (مصوب ۲۰۱۶) تصویب شد که مطابق آن برای اولین ‏بار لیست‌های حزبی به رسمیت شناخته شد و با تقسیم کرسی‌ها به دو دسته ملی و محلی ۴۱ کرسی برای احزاب در سطح ‏ملی و ۹۷ کرسی برای حوزه‌های محلی و قبایل (۱۸ حوزه) در نظر گرفته شد که البته احزاب برای حوزه‌های محلی نیز ‏می‌توانند نامزد معرفی کنند اما در حوزه‌های دارای ۳ نماینده یا بیشتر برندگان باید از ۳ حزب یا لیست متفاوت باشند؛ به ‏عبارتی یک حزب نمی‌تواند همه کرسی‌های حوزه را به خود اختصاص دهد. همچنین مقرر شده است در انتخابات بعدی ۵۰ ‏درصد و انتخابات بعد از آن ۶۵ درصد کرسی‌ها به احزاب ملی اختصاص یابد. در واقع حکومت اردن در پی تجربه موفق کنترل ‏اسلام‌گراها بعد از حزب شدن آن‌ها به دنبال کنترل بیشتر قبایل که تمایل به چپ سنتی دارند با تغییر ساختار قبایلی به ‏ساختار حزبی و از سوی دیگر کنترل بهتر احزاب با شکل‌دهی به یک نظام تعدد حزبی و تعیین شرایط برای احزاب مقبول ‏بوده است.‏ 🔸 ساختار سیاسی اردن را می‌توان نوعی پادشاهی شبه مطلقه دانست که در آن پادشاه عمده اختیارات سیاسی، امنیتی، ‏تنفیذی و حتی تقنینی را در اختیار دارد. با این وجود، پارلمان این کشور در برخی از حوزه‌ها دارای اختیارات قابل‌ملاحظه‌ای ‏است.‏ طی سال‌های اخیر، ساختار سیاسی و امنیتی اردن با استفاده از ابزارهای مختلف امنیتی و سیاسی تلاش می‌نمود تا کنترل ‏پارلمان را در اختیار داشته باشد و از نفوذ احزاب مخالف به ویژه اسلامگرایان بکاهد. در حال حاضر نیز اسلامگرایان به رغم ‏پیروزی نسبی نتوانسته‌اند حضور قابل ملاحظه‌ای را در پارلمان به دست آوردند. در حال حاضر دو حزب اصلی نزدیک به دربار ‏یعنی حزب میثاق ملی و حزب اراده روی هم رفته ۴۰ کرسی در اختیار دارند و به نظر می‌رسد به همراه احزاب درباری ‏کوچکتر، جناح نزدیک به حاکمیت تا ۵۰ کرسی را به دست آورده است. بنابراین مهم‌ترین رقابت در پارلمان آینده میان ‏اسلامگرایان و حاکمیت رقابت بر سر جذب نمایندگان و احزاب مستقل است.‏ 🔸 به نظر می‌رسد حاکمیت اردن به دلیل برخورداری از امکانات و ظرفیت‌های بالاتر توفیق بیشتری در این زمینه داشته باشد. ‏اما از جانب دیگر، جبهه عمل اسلامی نیز به دلیل تغییرات عمده در بازنمایی خود در عرصه عمومی (مانند استفاده از چهره ‏های شرق اردنی، فرستادن یک مسیحی به عنوان نماینده حزب در مجلس، پیروزی ۸ زن از سوی حزب در انتخابات) نیز ‏رقیب سرسختی در زمینه جذب مستقلین خواهد بود. به هر حال، به نظر می رسد پارلمان اردن در دوره آینده شاهد بحث ها ‏و مجادلات مهم میان اسلامگرایان و مخالفان آن ها در عرصه عمومی و در صحن پارلمان باشد. ‏ ✔️ پیروزی نسبی اسلامگرایان در انتخابات اخیر اردن را می توان تا حد زیادی متأثر از نارضایتی عمومی مردم اردن از نقش این ‏کشور در حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ غزه دانست. در این انتخابات حزب عمل اسلامی تلاش کرد تا با برانگیختن ‏احساسات مردم اردن و اعلام حمایت از مقاومت و مردم غزه، مردم را پای صندوق های رأی بسیج نماید. از جانب دیگر، به ‏نظر می رسد نظام سیاسی اردن نیز در بحبوحه فشارهای همه جانبه داخلی و خارجی در میانه جنگ غزه، حضور اسلامگرایان ‏و افزایش سهم سیاسی آنان را نوعی سوپاپ اطمینان و مسیری برای تخلیه خشم عمومی می‌داند. از این رو می‌توان گفت ‏نظام اردن تا حدی از نتایج به دست آمده رضایت دارد به ویژه اینکه به دلیل در اکثریت بودن مستقلین و احزاب طرفدار دربار، ‏امکان مدیریت اسلامگرایان در پارلمان فراهم است. ‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 چرا حملات رژیم صهیونیستی به لبنان گسترش یافت؟ 🔹 طی روزهای اخیر و با افزایش تنش در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی، شدت حملات متقابل رژیم ‏صهیونیستی و حزب‌الله لبنان افزایش یافته است. پرسش مهمی که اینجا می‌توان مطرح کرد این است که چرا ‏رژیم صهیونیستی سرانجام حملات خود به لبنان را گسترش داد؟ پاسخ به این پرسش حداقل از سه منظر ‏سیاسی، میدانی و رسانه‌ای، قابل بررسی است:‏ 🔸 از منظر سیاسی، از نخستین روزهای آغاز جنگ غزه و حملات رژیم صهیونیستی به این باریکه، حزب‌الله ‏لبنان در چهارچوب رویکرد حمایت از مقاومت فلسطین، حملاتی را علیه مناطق شمالی سرزمین‌های اشغالی ‏انجام داد که به تخلیه ده‌ها هزار نفر از ساکنان این مناطق اشغالی منجر شد. هدف حزب‌الله افزایش فشار بر ‏رژیم صهیونیستی، کاهش تمرکز این رژیم بر غزه و کنشگری در چهارچوب محور مقاومت بود. با تداوم حملات ‏موشکی و پهپادی حزب‌الله به شمال سرزمین‌های اشغالی، معادله‌ای برقرار شد که براساس آن، تا زمان تداوم ‏جنگ در غزه و عدم آتش‌بس، صهیونیست‌ها نمی‌توانند به مناطق شمالی بازگردند. این معادله را که بارها در ‏سخنرانی‌های دبیرکل حزب‌الله و پیام‌های حزب به میانجی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ـ‌به‌ویژه فرانسوی‌ـ مطرح ‏شد، می‌توان مهم‌ترین نقطه شکست رژیم صهیونیستی برابر حزب‌الله قلمداد کرد.‏ 🔸 از منظر میدانی، حزب‌الله لبنان طی ماه‌های اخیر، توانست ده‌ها ایستگاه راداری، تجهیزات جاسوسی، ‏پایگاه‌های نظامی و سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی را در مرزهای شمالی تخریب و منهدم کند. شکست ‏سامانه‌های پدافندی رژیم در رهگیری پرتابه‌های حزب‌الله در ماه‌های اخیر، به دلیل اخلال در لایه‌های دفاع ‏موشکی رژیم صهیونیستی پس از حملات حزب‌الله بوده است. حزب‌الله همچنین با تداوم یک‌ساله شلیک‌های ‏هدفمند و اثرگذار علیه اهداف صهیونیستی، نشان داد از ذخایر تسلیحاتی قابل‌توجهی برخوردار است و ‏آمادگی جنگ فرسایشی و طولانی‌مدت را دارد.‏ 🔸 از منظر رسانه‌ای، تحولات ماه‌های اخیر نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی و حامیان آن از ایجاد جو منفی ‏علیه حزب‌الله در افکار عمومی لبنانی ناکام بوده‌اند. براین‌اساس، مردم، رسانه‌ها، دولت، احزاب سیاسی و حتی ‏برخی از جریان‌های نه‌چندان همسو با حزب‌الله در طول جنگ غزه، یا حامی کنشگری ضد صهیونیستی این ‏حزب بودند یا به انتقاد از آن نپرداختند؛ ازجمله می‌توان به حمایت ولید جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست ‏ترقی‌خواه لبنان و یکی از برجسته‌ترین رهبران دروزی این کشور از سلاح مقاومت اشاره کرد. در سطح داخلیِ ‏رژیم صهیونیسی نیز، تحولات مرزهای شمالی تقریباً مرکز ثقل انتقاد رسانه‌ها و رقبای نتانیاهو از وی بوده ‏است. بنابراین، حزب‌الله توانست با اخراج ده‌ها هزار صهیونیست از مناطق شمالیِ سرزمین‌های اشغالی، ضمن ‏تحمیل معادله خود بر رژیم، باعث شکست تصویر اقتدارگونه آن در اذهان داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی شود.‏ ✔️ بنابراین، پس از شکست رژیم صهیونیستی در سه عرصه سیاسی، میدانی و رسانه‌ای برابر حزب‌الله لبنان، این ‏رژیم اکنون به‌دنبال تغییر وضعیت و بازگشت توازن به مرزهای شمالی سرزمین‌های اشغالی است تا بتواند در ‏جنوب لیطانی، منطقه حائلی به‌وجود آورد. در چنین شرایطی، ساکنان جنوب لبنان ناگزیر از ترک این مناطق ‏شده و صهیونیست‌ها معادله شمال فلسطین اشغالی برابر جنوب لبنان را برقرار می‌کنند. بنابراین هدف تل‌آویو ‏از حملات دیوانه‌وار روزهای اخیر به لبنان، فرار از شکست‌های یک‌ساله خود از حزب‌الله در سه عرصه سیاسی، ‏میدانی و رسانه‌ای و برقراری معادله‌ای جدید در مرزهای شمالی است.‏ با این‌حال خواستن یک چیز است و توانستن چیز دیگر. این که حزب‌الله چه پتانسیل‌هایی برای ناکام گذاشتن رژیم صهیونیستی دارد و محور مقاومت در این راستا چه راهبرد و راه‌کنش‌هایی باید اتخاذ کند موضوع تحلیل‌های آتی اندیشکده خواهد بود. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 ضرورت خروج حیفا از مدار اقتصاد رژیم صهیونیستی 🔹 پس از اقدامات رژیم صهیونیستی در تشدید تنش در جبهه لبنان، حزب‌الله با افزایش دامنه ‏حملاتش در چند روز اخیر تمرکز خاصی روی حیفا داشته است. این که چرا حیفا در راهبرد جدید حزب‌الله خودنمایی می‌کند را ‏باید تا حدودی در ویژگی خاص این شهر یافت.‏ ‎جایگاه ویژه حیفا در ساختار داخلی اسرائیل را می‌توان در این جمله معروف عامیانه میان ساکنان سرزمین‌های اشغالی جستجو ‏کرد که: «حیفا کار می‌کند، اورشلیم (قدس) عبادت و تل‌آویو بازی». برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های حیفا به شرح ذیل است:‏ 💢 سومین منطقه جمعیتی در فلسطین اشغالی شهر حیفا بخشی از منطقه کلان‌شهری حیفا را تشکیل می‌دهد که سومین منطقه کلان‌شهری پرجمعیت اسرائیل است. حیفا بنابر ‏آخرین سرشماری قریب به ۳۰۰ هزار نفر جمعیت دارد و سومین شهر بزرگ در مناطق اشغالی (پس از قدس و تل‌آویو) محسوب ‏می‌شود. منطقه وسیع‌تری که حومه شهری و شهرک‌های اطراف حیفا نیز تسری می‌یابد، قریب به ۶۰۰ هزار نفر جمعیت دارد. ‏تداوم حمله به حیفا برخلاف هدف اعلامی رژیم صهیونیستی برای حملات به لبنان مبنی بر بازگرداندن شهرک‌نشین‌ها به خانه‌هایشان به یکباره حجم آورگان صهیونیست را چندبرابر می‌کند. ‏ 💢 بندر اصلی و محور واردات و صادرات حیفا با مساحت حدود ۶۳ کیلومتر مربع بزرگترین و مهمترین بندر در ‏فلسطین اشغالی است و پس از مختل شدن فعالیت دو بندر اسدود (در نزدیکی غزه) و ایلات (در ساحل دریای سرخ) نقش و اهمیت بیشتری در اقتصاد رژیم صهیونیستی یافته است. دومین فرودگاه بین‌المللی در فلسطین اشغالی نیز ‏در این شرق این شهر واقع شده است. قبل از جنگ غزه، سالانه ۳۰ میلیون تن کالا در این بندر تخلیه و بارگیری می‌شد. بزرگترین ‏ترمینال کانتینری رژیم صهیونیستی در این بندر قرار دارد و علاوه بر تامین نیازهای داخلی رژیم، بندر اصلی ترانشیپ (جابه‌جایی بار از یک کشتی به کشتی) ‏محسوب می‌شود. این بندر قریب به ۵۰ درصد از ‏بار عبوری را در فلسطین اشغالی مدیریت می‌کند و در حال حاضر در اختیار بخش خصوصی، یعنی شرکت ادانی هند و یک ‏شرکت محلی است. ‏ 💢 مرکز صنایع سنگین و پالایش نفت خلیج حیفا مرکز صنایع سنگین، پالایش نفت و فرآوری شیمیایی است‎.‌‏ حیفا یکی از دو پالایشگاه اسرائیل را در خود جای ‏داده که بنابر آمار قادر به پالایش ۱۹۷ هزار بشکه در روز است و ۴۰ درصد بنزین و ۶۰ درصد گازوئیل مورد نیاز آن را تامین ‏می‌کند. چندین سال قبل، دبیر کل حزب‌الله به احتمال هدف قراردادن انبار وسیع آمونیوم نیترات این شهر اشاره نمود که ‏بلافاصله تعطیلی آن توسط اسرائیل پیگیری شد. ‏اکنون اما نه فرصتی برای جابجایی صنایع وجود دارد و نه امکان جابجایی برخی صنایع. 💢 قطب فناوری ‏ رژیم صهیونیستی میزبان شرکت‌های بزرگی در صنعت فناوری پیشرفته است و در این میان حیفا ‏مهم‌ترین قطب و مرکز فناوری در سرزمین‌های اشغالی است و شرکت‌های بزرگ چندملیتی همچون آمازون، اپل، کادنس و ای‌بی‌ام ‏در این شهر فعالیت دارند. موسسه تکنیون به عنوان پیشتاز سرمایه‌گذاری‌ها و فعالیت‌های فناورانه نیز در حیفاست. در حالی که ‏اقتصاد رژیم صهیونیستی یک اقتصاد فناوری‌محور است تداوم حملات به حیفا رکود در این بخش را تشدید خواهد کرد و خسارات ‏اقتصادی ناشی از جنگ را برای رژیم صهیونیستی ‏به صورت تصاعدی افزایش خواهد داد. 💢 محل استقرار مراکز مهم نظامی ‏ علی‌رغم این که حیفا قلب اقتصادی رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود ولی برخی از مهمترین مراکز نظامی رژیم نیز در این شهر واقع‌اند. ‏پایگاه رامات دیوید، محل استقرار اسکادران‌های ۱۰۵و ۱۰۹، که جنگنده‌های اف ۱۶ را دارند، اسکادران ۱۹۳ که بالگردهای ‏چندمنظوره دریایی را هدایت می‌کند و اسکادران ۱۵۷ ویژه هدایت پهپادهای چندمنظوره جنگ الکترونیک، پایگاه دریایی ‏عتلیت و مجتمع نظامی صنعتی رافائل از این جمله‌اند. در واقع حیفا به عنوان بزرگترین شهر در منطقه شمالی، نقش پشتیبان ‏اصلی جبهه شمال را ایفا می‌کند و قرار گرفتن این مراکز نظامی و لوجستیک در دامنه حملات موشکی حزب‌الله ‏توان عملیاتی رژیم را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. ‏ ✔️ جمع‌بندی رژیم صهیونیستی پس از شوک عملیات طوفان الاقصی برای اقتصاد این رژیم، برخلاف اظهارت متعدد مبنی بر این که این رژیم ‏توان تحمل جنگ‌های طولانی‌مدت را ندارد به لطف کمک‌های ایالات متحده و مصونیت نسبی بندر راهبردی حیفا و دور ماندن ‏این بندر از تنش‌ها توانست علی‌رغم تمام فشارهای اقتصادی تاب‌آوری خود را حفظ کند. تاکنون مقاومت لبنان به منظور پرهیز از یک ‏جنگ تمام‌عیار از هدف قرار دادن این بندر پرهیز کرده بود اکنون اما که رژیم صهیونیستی خود جنگ را آغاز کرده است قطع کردن ‏شریان اقتصادی این رژیم با تداوم کمی و کیفی حملات به حیفا یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.‏ @Tabyincenter01
🌐 آیا 6 ژانویه دوباره در آمریکا تکرار می‌شود؟ 🔹 برای بسیاری از آمریکایی‌ها –چه جمهوری‌خواه و چه دموکرات- واقعه حمله به کنگره در ۶ ژانویه ۲۰۲۱، تجربه تلخی بود؛ چراکه این واقعه به اعتبار دموکراسی و نظام انتخاباتی آمریکا آسیب کمی نزد. حال، آمریکا ممکن است با یک ۶ ژانویه دیگر یا حتی بدتر از آن روبرو شود. ترامپ در نخستین (و احتمالاً آخرین) مناظره خود با هریس گفت که همچنان نتایج انتخابات گذشته را نپذیرفته است و این یعنی او می‌تواند دوباره وقایع گذشته را تکرار کند. با این حال، سخنان اینچنینی ترامپ تنها مسئله در انتخابات پیش رو نیست. 🔸 میزان اطمینان رأی‌دهندگان به سیستم الکترال نقش مهمی در انتقال مسالمت‌آمیز قدرت دارد. اهمیت این موضوع در ایالت‌های چرخشی دوچندان است. طبق نظرسنجی سی ان ان در ۴ سپتامبر، به طور میانگین ۷۱٪ از رأی‌دهندگان به هریس در شش ایالت آریزونا، جورجیا، میشیگان، نوادا، پنسیلوانیا و ویسکانسین، گفته‌اند که به صحت نتایج شمارش آرا اطمینان دارند. این رقم برای رأی‌دهندگان به ترامپ ۱۵٪ است! 🔸 نظرسنجی دیگری از سی ان ان در ماه ژوئیه نشان داد که ۷۱٪ مردم بر این باورند که ترامپ زیر بار پذیرش شکست در انتخابات نخواهد رفت. گویا پافشاری ترامپ بر حقانیت خود و حضور تئوریسین‌های توطئه نظیر لائورا لومر در کمپین ترامپ این قضیه را تشدید کرده است. با مقایسه نظرسنجی‌های ملی از مجموع رأی‌دهندگان دو حزب از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۴، میزان تعداد افرادی که آمادۀ پذیرش نتایج انتخابات نیستند از ۲۸٪ به ۳۴٪ افزایش یافته است. 🔸 در مقایسه با فاصله ترامپ و بایدن در نظرسنجی‌های ۲۰۲۰، فاصله ترامپ و هریس به یکدیگر بسیار نزدیک‌تر است. فاصله بایدن و ترامپ تنها در سه ایالت چرخشی آریزونا، جورجیا و ویسکانسین، بشدت نزدیک بود. در نهایت در آریزونا و جورجیا بود که مسئله دخالت ترامپ در انتخابات پررنگ شد. هم‌اکنون هریس در همه ایالت‌ها به جز میشیگان رقابت تنگاتنگی با ترامپ دارد و اگر همین رویه تا روز انتخابات حفظ شود، مسائل جدی پیش خواهد آمد. اگر به این موضوع، عدم حمایت احتمالی مسلمانان از هریس در میشیگان و پنسیلوانیا را اضافه کنیم، موضوع حادتر خواهد شد. 🔸 موضوع پرونده‌های حقوقی ترامپ عامل جدیدی است که در ۲۰۲۱ وجود نداشت. با وجود اینکه ترامپ در متوقف‌کردن یکی از پرونده‌ها (نگهداری اسناد محرمانه) و تعویق سه پرونده دیگر موفق بوده است؛ اما این به معنای بسته‌شدن پرونده‌ها مخصوصاً پرونده دخالت در انتخابات فدرال نیست. به نظر می‌رسد با وجود اینکه رسیدگی به این پرونده به بعد از انتخابات نوامبر موکول شده، اما بازپرس ویژه، جک اسمیت به امید اینکه ترامپ در انتخابات شکست بخورد همچنان پرونده را زنده نگه داشته است. ترامپ می‌داند که انتخابات برای او حکم مرگ و زندگی را دارد. ✔️ با این‌حال چشم‌اندازهای مثبتی هم برای نظام انتخاباتی آمریکا برای انتقال مسالمت‌آمیز قدرت وجود دارد. نخست، سوای مرزبندی‌های سیاسی، این اجماع میان سیاستمداران آمریکا وجود دارد که نباید امنیت ملی و دموکراسی را بخاطر رقابت‌های حزبی به خطر انداخت. یکی از دلایل همراه‌نشدن مایک پنس، بسیاری از جمهوری‌خواهان در کنگره و دولت ایالتی جمهوری‌خواه جورجیا با درخواست‌های ترامپ در ۲۰۲۱ همین بود. دوم، نظرسنجی مشترک ای بی سی نیوز و ایپسوس نشان می‌دهد که در سطح ملی، ۷۸٪ از طرفداران ترامپ گفته‌اند که آمادگی پذیرش نتایج انتخابات را دارند. اگرچه وجود ۲۲٪ از آنان که هنوز چنین آمادگی را ندارند زنگ خطر است؛ اما باز هم آمریکا می‌تواند به چنین رقمی امیدوار باشد. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین 🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 کایا کالاس سیاست خارجی اتحادیه اروپا را به کدام سمت می‌برد؟ 🇪🇺 🔹 نتایج انتخابات جدید اتحادیه اروپا در خرداد ۱۴۰۳، رویکرد این اتحادیه را به سمت گرایش‌های راست‌تر متمایل کرده است. یکی از نمودهای این امر، تصمیم جایگزینی جوزف بورل با کایا کالاس (Kaja Kallas) به عنوان نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امنیتی مشترک است. هرچند نمایندگی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی قدرت تصمیم‌گیری ندارد و بنابراین از نظر فنی تابع رئیس کمیسیون اروپا است، اما این جایگاه از نظر نمادین اهمیت زیادی دارد و انتخاب کالاس به همین دلیل حائز اهمیت است. 🔸 کایا کالاس، نخست‌وزیر پیشین استونی، سابقه یک بار نمایندگی در پارلمان اتحادیه اروپا را دارد و به مواضع سفت و سختش علیه روسیه شهرت دارد. او حتی قبل از تهاجم روسیه به اوکراین، با سخنرانی‌های تند خود علیه روسیه شناخته می‌شد و به دلیل تخریب آثار شوروی تنها سیاستمداری است که در فهرست افراد تحت تعقیب روسیه قرار گرفته است. برعکس جوزف بورل که به مواضع «نرم» علیه چین، روسیه و ایران مشهور بود. انتخاب کالاس نشان‌دهنده تغییر رویکرد اتحادیه اروپا در سیاست خارجی است؛ در واقع اتحادیه اروپا با این انتخاب میخواهد این پیام را منتقل کند که می خواهد در برابر روسیه با قاطعیت بیشتری عمل کند. 🔸 اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، به همراه امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه از جمله نزدیکان کالاس هستند که موفق شدند او را برای این منصب نامزد کنند. رئیس اتحادیه اروپا به دنبال فردی بود که با شناخت عمیق از روسیه، بتواند موضع قاطعی در برابر این کشور اتخاذ کند و سیاست خارجی اروپا را در راستای پیشبرد بهتر بحران اوکراین مدیریت کند. یکی از عوامل مهم در انتخاب کالاس، زن و شرق اروپایی بودن اوست. او نخستین فردی است که از یک کشور کوچک در شرق اروپا به این مقام منصوب می‌شود و این نشان‌دهنده تلاش اتحادیه اروپا برای افزایش نقش کشورهای کوچک، به ویژه در اروپای شرقی، از زمان آغاز جنگ اوکراین است. این موضوع با توجه به اختلافات شدید داخلی در کشورهای بزرگی مانند آلمان و فرانسه درباره مسئله اوکراین، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند؛ زیرا کشورهای اروپای شرقی از انسجام داخلی و انگیزه بیشتری برای مدیریت بحران اوکراین برخوردارند. 🔸 کایا کالاس همواره توجه ویژه‌ای به مسائل مرتبط با روسیه داشته اما از آنجا که در یک کشور اروپای شرقی بزرگ شده است، درک چندان دقیقی از مسائل آسیا ندارد. این موضوع باعث شده نگاه او به چین و ایران تحت تأثیر عامل روسیه باشد و اقدامات این کشورها را با توجه به موضع‌شان در خصوص اوکراین ارزیابی کند. 🔸 کالاس همچنین رابطه خوبی با رژیم صهیونیستی دارد و زمانی که نتانیاهو به نخست‌وزیری رسید، خواستار تقویت روابط استونی و اسرائیل شد و همچنین حمله موشکی ایران به این رژیم را به شدت محکوم کرده بود. از این رو برخی احزاب چپ در اتحادیه اروپا نگران مواضع مغرضانه او در خصوص جنگ غزه و علیه فلسطینیان هستند. بنابراین، گرچه او شناخت عمیقی از ایران و پیچیدگی‌های غرب آسیا ندارد، اما احتمال می‌رود به دلیل نزدیکی‌اش به رژیم صهیونیستی، مواضع سخت‌تری علیه ایران و محور مقاومت اتخاذ کند. همچنین از آنجایی که بورل یکی از عوامل اصلی در ممانعت از تروریستی اعلام کردن سپاه بود، احتمال دارد با رفتن وی و روی کار آمدن کالاس، این مسئله دوباره در اتحادیه اروپا مطرح شود. ✔️ به طور کلی گرچه این جایگاه در اتحادیه اروپا قدرت زیادی ندارد اما می‌توان تغییرات در این جایگاه را ناشی از تغییر مواضع اتحادیه اروپا دانست و انتخاب کالاس نشان‌دهنده منش تندتر اتحادیه اروپا در برخورد با روسیه، چین و ایران است. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 چرا سید حسن نصرالله ترور شد؟ 🔹 ترور سید حسن نصرالله توسط رژیم صهیونیستی که نشان‌دهنده مرحله جدیدی از درگیری بین این رژیم ‏و محور مقاومت است در سطوح متفاوت واجد دلالت‌های مهمی است.‏ ‏ 💢 هدف کوتاه‌مدت و انفکاک جنوب لبنان و غزه 🔸 در گذر از طراحی گسترده رژیم صهیونیستی برای تضعیف هرچه بیشتر اجزای محور مقاومت، هدف ‏کوتاه‌مدت این رژیم از حمله به لبنان را باید برقرار معادله آرامش در جنوب لبنان در قبال بازگشت ساکنان ‏شمال سرزمین‌های اشغالی دانست. به‌عبارت دیگر، تل‌آویو تلاش می‌کند تا با حملات گسترده به اهداف نظامی ‏و غیرنظامی در ضاحیه و پیگیری تدریجی قاعده «النصر بالرعب»، مقاومت را ناگزیر کند تا طرح پیشنهادی ‏میانجی‌‌ها را بپذیرد و بدین ترتیب جبهه لبنان را از غزه منفک کند.‏ 💢‏ حمله زمینی و دور کردن حزب‌الله از مرز 🔸 باتوجه به عملکرد رژیم صهیونیستی در حمله زمینی به نوار غزه، به‌نظر می‌رسد این رژیم در ابتدا تمایلی برای ‏ورود زمینی به خاک لبنان نداشت؛ اما پس از شکست مذاکرات سیاسی، انجام ترورهای هدفمند در سوریه و ‏لبنان، حملات هوایی علیه اهدافی در خاک سوریه و نیز اقداماتی در راستای اخلال در مسیر پشیبانی ‏حزب‌الله مقدمات حمله زمینی را فراهم کرده است؛ چه‌اینکه تداوم حملات حزب‌الله به شهرک‌های ‏صهیونیست‌نشین، به‌ویژه در شمال سرزمین‌های اشغالی، نشان داده حداقل تاکنون حملات هوایی نتوانسته ‏تل‌آویو را به هدف خود یعنی پایان حملات حزب‌الله علیه شمال فلسطین اشغالی برساند. بنابراین با تداوم ‏حملات حزب‌الله، تشدید حملات هوایی و حمله زمینی رژیم صهیونیستی با هدف عقب راندن حزب الله به ‏پشت رودخانه لیتانی محتمل است.‏ 💢 بازآرایی نظم منطقه در هماهنگی با ایالات متحده 🔸 از دیدگاه رژیم صهیونیستی همانطور که نامگذاری عملیات ترور توسط این رژیم نیز نشان می‌دهد، ترور ‏دبیرکل حزب‌الله لبنان، فارغ از ترور دشمن دیرینه و توانمند این رژیم، بخشی از طراحی گسترده برای ‏بازآرایی نظم منطقه‌ای است. این طراحی که به‌نظر می‌رسد با حمایت و هدایت واشنگتن پیش می‌رود، ‏به‌‌دنبال زدن بال‌های منطقه‌ای ایران و تضعیف اجزای محور مقاومت برای فشار بر رأس و مرکز محور است. ‏براین‌اساس، برنامه رژیم صهیونیستی برای غزه پساجنگ بدون حماس، تشدید حملات علیه سوریه و ترورهای ‏هدفمند بسیاری از فرماندهان عالی‌رتبه حزب‌الله و برخی فرماندهان ایرانی مرتبط با محور پشتیبانی فلسطین ‏را باید در این چهارچوب ارزیابی کرد.‏ 💢 دیگر جبهه‌ها 🔸از چنین منظری، به انفعال کشاندن گروه‌های مقاومت در عراق ازطریق تهدید به حملات مرگ‌بار (مانند آنچه ‏پس از حمله کتائب حزب‌الله به پایگاه آمریکایی برج ۲۲ به‌وقوع پیوست و منجر به بیانیه کتائب مبنی‌بر تعلیق ‏حملات به نیروهای آمریکایی شد) و یا فشار بر دولت مرکزی عراق و نیز حملات پراکنده علیه مواضع انصارالله ‏در یمن، بخشی از کنشگری آمریکا در این طراحی کلان محسوب می‌شود. براین‌اساس به‌نظر می‌رسد باید ‏منتظر اقدامات آتی ائتلاف آمریکایی‌ـ‌صهیونیستی در عراق و یمن (البته با شیوه‌های متفاوت) بود.‏ 💢 جمع‌بندی ✔️ در مجموع منطقه غرب آسیا در وضعیت خطیری قرار دارد و درحالی که فقدان مهم‌ترین رهبران و فرماندهان ‏محور مقاومت، ضربه‌ای بزرگ به منافع محور و نیز جمهوری اسلامی ایران است، تهران و سایر اجزای محور ‏مقاومت، رویدادهای هفته‌های اخیر را باید فراتر از تحولات جنگ غزه، بخشی از راهبرد محور عبری، غربی و ‏عربی برای بازآرایی نظم منطقه‌ای جدید ارزیابی کنند.‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 محور مقاومت پس از شهادت سید حسن نصرالله 🔹 رژیم صهیونیستی در روز جمعه در حمله‌ای بی سابقه به مقر حزب الله لبنان سید حسن نصرالله، رهبر این جنبش و ‏جمعی دیگر از مقامات ارشد آن را به شهادت رساند. این رویداد در ادامه مجموعه عملیات‌های تروریستی رژیم ‏اسرائیل علیه مقامات حزب الله و حماس در هفته‌های اخیر صورت گرفته است. سلسله رویدادهایی که نشان از ‏دست بالای این رژیم در حوزه اطلاعاتی و امنیتی نسبت به محور مقاومت در ماه‌های اخیر دارد.‏ 🔸 اسرائیل پس از عملیات طوفان الاقصی با یک بحران بی‌سابقه در حوزه امنیتی مواجه شد. حوزه‌ای که همواره ‏نقطه قوت این رژیم بوده و ضامن اصلی ثبات در سرزمین‌های اشغالی محسوب می‌شود. آن‌ها به کمک آمریکا ‏و دیگر متحدان خود به مرور توانستند از آن وضعیت بحرانی فاصله بگیرند و نه تنها برتری از دست رفته را جبران ‏کردند بلکه محور مقاومت را با شوک‌های سنگین امنیتی مواجه ساختند. ‏ 🔸 اکنون موازنه قوا یا آنچه در ذیل آن موازنه تهدید خوانده می‌شود به ضرر محور مقاومت دستخوش تغییر شده ‏است. دولت تندرو صهیونیستی نشان داده در مدیریت نگرانی‌های متحدانش موفق بوده و هیچ نرمشی در قبال ‏مطالبه صلح در داخل نیز نشان نمی‌دهد. این راهبرد تهاجمی بر این مبنا طراحی شده که غرب در هر صورت ‏ناگزیر از حمایت اسرائیل خواهد بود و محور مقاومت به ویژه تهران فاقد امکان یا اراده لازم برای واکنش جدی ‏به این اقدامات تجاوزکارانه هستند.‏ البته صهیونیست‌ها تاکنون محدودیت‌هایی برای این رویکرد تهاجمی قائل شده‌اند و نگران هستند که ورود ‏مستقیم تهران به جنگ، علاوه بر تغییر موازنه، در تحمل متحدانشان به ویژه آمریکا نگنجد و با واکنش جدی از ‏سوی آنها مواجه شود.‏ 🔸 سیاست اصولی تهران در طول دهه‌ها همکاری با جنبش‌های آزادی بخش که حزب الله مهم‌ترین آن‌ها است، تاکنون ‏هرگز شامل مداخله مستقیم نظامی در حمایت از آن‌ها نبوده است. بازدارندگی سرزمینی جمهوری اسلامی ایران ‏اگرچه در نسبت مستقیم با قدرت دیگر اضلاع محور مقاومت تعریف می‌شود اما از ابعاد گسترده و متنوعی ‏برخوردار است و تضعیف یک بعد آن، نمی‌تواند تهدیدی حیاتی برای تهران و متحدانش محسوب شود.‏ ‏ 🔸 باید دانست ترور رهبران و فرماندهان در تاریخ رویارویی محور مقاومت و اسرائیل در میان‌مدت و بلندمدت، ‏همانطور که برای اسرائیل امنیتی به ارمغان نیاورده به تضعیف مقاومت نیز منجر نشده است. سلسله ترورهای اخیر ‏اسرائیل و در راس آن‌ها شهادت سید مقاومت در کوتاه‌مدت برای مقاومت لبنان و فلسطین بحران زا هستند اما ‏ماهیت سازمانی این جنبش‌ها همواره در گذشته بر بحران ناشی از فقدان رهبران اثرگذار، غلبه کرده و به احتمال ‏زیاد در آینده نیز خواهد کرد.‏ 🔸 شهادت رهبران حزب‌الله و حماس در هفته‌های گذشته هزینه هنگفتی را به محور مقاومت و در راس آن تهران، ‏تحمیل کرده و موجد یک بحران اطلاعاتی و امنیتی در این محور محسوب می‌شود. این وضعیت اگرچه ‏دشواری‌هایی در کوتاه‌مدت برای مقاومت به دنبال دارد اما نمی‌تواند تهدیدی حیاتی برای ایران یا حتی متحدان ‏منطقه‌ای‌اش محسوب شود.‏ ✔️‏ این ترورها همچنین به نظر نمی‌رسد باعث درگیری مستقیم ایران در جنگ شود. ایران همچون گذشته ‏تهدیدهای خارج از مرزهای سرزمینی خود را به عنوان تهدید حیاتی تلقی نمی‌کند و به رویارویی غیرمستقیم با ‏اسرائیل ادامه می‌دهد. بازسازی اطلاعاتی، جبران خلاء‌های امنیتی و در عین تلاش برای ماندن رژیم صهیونیستی ‏در یک جنگ فرسایشی، اولویت‌های اصلی محور مقاومت، پس جنایت ضاحیه بیروت خواهند بود.‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 تله آتش‌بس مکمل تله جنگ 🔹 اخیراً رئیس‌جمهور در جلسه هیئت دولت با بیان این که «ادعاهای سران آمریکا و کشورهای اروپایی که در ازای عدم ‏پاسخ ایران به ترور شهید هنیه وعده آتش‌بس می‌دادند، تماما دروغ بود» عملاْ بر تاخیر ایران در پاسخگویی به ‏ترور اسماعیل هنیه در تهران به دلیل وعده آتش‌بس را تایید کرد، امری که نشان می‌دهد دستگاه دیپلماسی ایران ‏در تله آتش‌بس گرفتار مانده است. ‏ 🔸 رفتار اخیر رژیم صهیونیستی در ترورهای رهبران سیاسی و نظامی جبهه مقاومت نشان می‌دهد این رژیم به ‏مذاکرات و موضوع آتش‌بس به عنوان تله‌ای برای تحقق اهداف دیگر از طریق غافلگیری و به اشتباه انداختن ‏طرف مقابل می‌نگرد. در دی ماه سال گذشته رژیم صهیونیستی در همان روزی که خود از آمادگی برای توافق ‏آتش‌بس در غزه خبر داده بود اقدام به ترور صالح العاروری کرد. این رژیم در زمانی که مذاکرات در قطر و ‏مصر جاری بود و قرار بود هیئتی برای مذاکره به قاهره بفرستد اقدام به ترور اسماعیل هنیه در تهران کرد. ترور ‏سید حسن نصرالله نیز در حالی انجام شده است که رژیم صهیونیستی از یک سو از طریق آمریکا و کشورهای اروپایی خواستار ‏آتش‌بس در ازای عدم پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه شده بود و از سوی دیگر پس از حملات به لبنان و پیش از ترور، طرح ‏آتش‌بس ۲۱ روزه روی میز مذاکره بود. ‏ 🔸 این رفتار رژیم صهیونیستی مبتنی بر نوعی دیپلماسی اجبار (‏coercive diplomacy‏) است که مطابق آن سه عنصر ۱- ‏تقاضای مشخص ۲- تهدید به مجازات و ۳- قائل شدن محدودیت زمانی برای موافقت طرف مقابل به کار گرفته ‏می‌شود تا انجام یک عمل از سوی آن خنثی شود یا برای انجام کاری قانع شود. عنصر زمان در این نوع ‏دیپلماسی بسیار کلیدی است به گونه‌ای که گفته می‌شود این مهلت داده شده برای موافقت طرف مقابل نه باید ‏خیلی کوتاه و نه خیلی زیاد باشد؛ در غیر این صورت ممکن است به ضعف یا تاکتیک «به تاخیر انداختن» تفسیر ‏شود. ‏ 🔸 در رابطه با پاسخ ایران به ترور اسماعیل هنیه در حالیکه اصل اعتماد به وعده آتش‌بس اشتباه بوده است اما ایران ‏می‌توانست در موضع مجری دیپلماسی اجبار قرار گیرد و با ۱- طرح تقاضای مشخص آتش‌بس در غزه، ۲- ‏تهدید عملیات انتقامی و ۳- مشخص کردن مهلت زمانی برای موافقت رژیم صهیونیستی با آتش‌بس به هدف ‏خود دست یابد. با این حال به نظر می‌رسد دستگاه دیپلماسی ایران از یک سو نتوانسته است این عناصر را ترکیب ‏کند و عدم توجه به عنصر زمان باعث شده عدم پاسخ ایران ضعف تفسیر شود که در اقدامات بعدی رژیم ‏صهیونیستی در لبنان بی‌تاثیر نبود و از سوی دیگر تقاضای طرف مقابل برای عدم پاسخ را به عدم تمایل آن به ‏گسترش تنش تفسیر کرده است و با این سو برداشت در یک تله تاکتیکی قرار گرفت. 🔸 البته این نخستین بار نیست که دستگاه دیپلماسی ایران در چنین تله‌هایی گرفتار می‌شود. بنا بر اظهارات جواد ‏لاریجانی، ایران در ‌‎ ‎ابتدای شروع حصر یمن اعلام کرد در حال ورود به یمن برای کمک و شکست حصر است ‏اما تماس جان کری وزیر خارجه آمریکا با ظریف و گرفتن یک مهلت ۲۴ ساعته از وی باعث شد حصر یمن ۱۰ ‏سال به طول انجامد.‏ ‏ 🔸 علاوه بر تله مذاکره و آتش‌بس ‏ رفتار اسرائیل در گسترش تنش و ترور رهبران مقاومت بر درک این رژیم مبنی بر عدم تمایل ایران و محور ‏مقاومت به جنگ تمام عیار استوار بوده است. درکی که به نظر می‌رسد با گسترش ادبیات «تله جنگ» در کشور ‏مبنی بر این که رژیم صهیونیستی به دنبال کشاندن ایران به جنگ است و بنابراین باید از آن پرهیز کرد تقویت ‏شده است.‏ ✔️ جمع بندی:‌ رژیم صهیونیستی در حالی که خود از رویارویی مستقیم با ایران واهمه دارد با تبدیل همین ترس به یک ابزار ‏فریب راهبردی و با به کارگیری بازی مذاکره و تله آتش‌بس تلاش می‌کند با وارد کردن ضربات سنگین به ‏محور مقاومت بدون درگیر شدن در جنگی همه جانبه شکست‌های راهبردی خود را جبران کند. در حالی که ‏ادبیات تله جنگ صرفاً اجرای این راهبرد رژیم را تقویت می کند لازم است دستگاه دیپلماسی کشور هر چه ‏سریعتر خطاهای ادراکی و عملی خود را جبران کرده و در تبدیل عناصر قدرت ملی به پیروزی‌های راهبردی و ‏امتیازات سیاسی کوشا باشد.‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 رژیم صهیونیستی پس از شهادت سید حسن نصرالله 🔹 عملیات چهارگانه رژیم اسرائیل در جنوب لبنان از ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ سطح تقابل با حزب‌الله را به صورت ‏رسمی از «تبادل آتش» به یک «جنگ نامتقارن» مبدل نمود. عملیات انفجار پیجرها و تجهزات الکترونیکی، ‏ترور فرماندهان گردان رضوان و نهایتاً ترور سید حسن نصرالله، موازنه را فعلاً در جبهه شمالی تا حدی به نفع ‏صهیونیست‌ها تغییر داده است. این رویدادها به لحاظ سیاست داخلی این رژیم نیز واجد دلالت‌ها و پیامدهایی است.‏ 💢 تصویر جدید و نقش آمریکا 🔸 عملیات پیجرها حدود ۳ هزار نیروی نخبه و سازمان‌دهنده حزب‌الله را زخمی و برای مدتی خانه‌نشین ساخت ‏و البته هم این عملیات و هم سه اقدام دیگر نشان‌دهنده عمق نفوذ اسرائیل به اقدامات و برنامه‌های حزب‌الله ‏در طول یکسال اخیر بوده است. به نظر می‌رسد اسرائیلِ جبهه شمالی در پاییز ۱۴۰۳ اصلاً شبیه اسرائیلی که ‏در پاییز ۱۴۰۲ توسط حماس غافلگیر شد و روز هفتم اکتبر یک شکست نظامی و امنیتی خورد نیست.‏ 🔸 اگرچه اشراف اطلاعاتی روزهای اخیر اسرائیل در جنوب لبنان باعث شده برخی ناظران تصور کنند، اسرائیل از ‏عملیات طوفان الاقصی با خبر بوده و با اجازه دادن به حمله حماس آن را به دام کشانده، ولی میان روند ‏اقدامات اسرائیل در ماه‌های نخست جنگ و قله اشراف امنیتی و اطلاعاتی امروز آن در لبنان فاصله زیادی ‏وجود دارد؛ اسرائیل در ماه‌های نخست جنگ در غزه، نه سرعت فعلی در جبهه شمال را داشت و نه اقتدار کنونی را. در مسیر این تحول بزرگ کمک دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکایی احتمالاً قابل توجه بوده ‏است.‏ 💢 هدف اصلی اسرائیل 🔸 عملیات چهارگانه اسرائیل در دو هفته اخیر، با هدف وارد کردن یک ضربه اساسی بر پیکره فرماندهی، ‏تصمیم‌گیران و نیز فعالان سازماندهی حزب‌الله انجام شده است. اسرائیل درصدد است با تضعیف مجموعه ‏توانمندی‌های رهبری و سازماندهی حزب‌الله و ایجاد هراس جدی از اشراف اطلاعاتی خود، مسیر تداوم ‏عملیات و تحمیل خواسته‌های خود را هموارتر سازد. در واقع اسرائیل با مانورهای اخیر می‌خواهد بدون جنگ ‏شدید به اهداف خود برسد و یا نیاز به شدت عمل و تلفات دادن و درگیری های شدید را برای دستیابی به ‏این اهداف کاهش دهد.‏ 💢 مواضع در لبنان و طمع رژیم 🔸 یکی از نخستین پیامدهای عملیات چهارگانه صهیونیست‌ها در جنوب لبنان، تغییر تصورات گروه‌های لبنانی ‏بوده است. اکنون شاهد شکل‌گیری این تصور در میان برخی از طیف‌ها در این کشور هستیم که وقتی در ‏شرایط افزایش تنش اسرائیل موفق به چنین اقداماتی شده اگر بخواهد حمله زمینی به جنوب لبنان داشته ‏باشد، چه فاجعه‌ای رقم خواهد خورد؟ 🔸 در یکی از نخستین واکنش‌ها نجیب میقاتی، نخست‌وزیر پیشبرد امور لبنان پس از شهادت سیدحسن ‏نصرالله در یک مصاحبه اعلام کرده کشورش راهی جز رویکرد دیپلماتیک برای پایان‌دادن به جنگ ندارد. پیشنهاد او اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ مصوب سال ۲۰۰۶ بود که بر اساس آن، حزب‌الله لبنان باید به ساحل شمالی رودخانه لیتانی عقب‌نشینی کند تا راه برای استقرار ‏ارتش ملی لبنان و نیرو‌های حافظ صلح هموار شود. 🔸 شکل‌گیری این روایت از سوی مقامات رسمی لبنان در شرایط کنونی ممکن است از سوی صهیونیست‌ها ‏تعبیر به ضعف فزاینده شود و مطامع آنها را تشدید کند. بدین معنا که هدف اصلی و آنی و کوتاه مدت ‏اسرائیل در جبهه شمالی در یکسال گذشته امن ساختن نوار شمالی و بازگرداندن ۶۶ هزار ساکن این مناطق ‏بوده است. اما اکنون ادبیات برخی مقامات اسرائیلی به سمت یک رویکرد حداکثری رفته است. ‏آنها توقف در جریان منازعه را دادن یک فرصت بی‌نظیر به حزب‌الله برای بازسازی و برنامه‌ریزی مجدد می‌‏دانند. همچنین برخی خواستار اشغال مناطقی از جنوب لبنان به عنوان وجه المصالحه ‏هرگونه توافق بعدی شده‌اند.‏ 💢 ارتقای جایگاه کابینه نتانیاهو 🔸 جامعه اسرائیلی نیز نسبت به این عملیات چهارگانه واکنش مثبت نشان داده و شاهد رشد محبوبیت حزب ‏لیکود در نظرسنجی‌‎ها هستیم، در چند نظرسنجی اخیر حزب لیکود با ‏عبور از ائتلاف وحدت ملی به رهبری بنی گانتز با ۲۵ کرسی بار دیگر جایگاه حزب نخست را پس گرفته ‏است. اتفاقی که پس از ۷ اکتبر بی‌سابقه است. با این وجود همچنان ائتلاف حامی نتانیاهو در وزن ‏کشی ائتلافی در برابر اپوزیسیون شکست می‌خورد و توان جذب دست‌کم ۶۱ کرسی را ندارد.‏ ✔️ از سوی دیگر با پیوستن گیدعون صعر، رهبر حزب امید جدید به کابینه ائتلافی (فعلاً به عنوان وزیر بدون ‏وزارتخانه) فشارهای اجتماعی نسبت به کابینه نتانیاهو کاهش خواهد یافت و پایگاه رأی او نیز بهبود پیدا می ‏کند. در چنین شرایطی به نظر می‌رسد اوضاع اجتماعی و سیاسی داخل در حال تجربه کردن ‏یک چرخش محسوس به نفع نتانیاهو است. ‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 چگونه موشک‌های سپاه سامانه‌های پدافندی رژیم را مختل کرد؟ 🔹 در واکنش به اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به خصوص ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران و ترور سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله لبنان، ایران از غروب سه‌شنبه ۱۰ مهر در عملیات وعده صادق ۲ حملات موشکی را علیه اهداف نظامی و امنیتی در فلسطین اشغالی به انجام رساند. 🔸 انهدام پایگاه‌های هوایی رژیم صهیونیستی به‌عنوان مزیت استراتژیک ارتش این رژیم و حفاظت شدید اطلاعات عملیات موشکی، مهم‌ترین تفاوت‌های عملیات وعده صادق ۲ با عملیات قبلی بود. بنا به اظهارات سردار سلامی ایران در این عملیات ۲۰۰ موشک شلیک کرده است. 🔸 در این عملیات ۳ پایگاه نظامی اصلی رژیم صهیونیستی از جمله پایگاه هوایی نواتیم به عنوان محل استقرار هواپیماهای اف ۳۵، پایگاه هوایی هاتسریم (ختساریم) به عنوان پایگاهی که برای ترور شهید سید حسن نصرالله مورد استفاده قرار گرفت، مرکز موساد به عنوان مرکز ترور، رادارهای راهبردی و همچنین مراکز تجمع تانک‌ها، نفربرها و نفرات رژیم صهیونیستی در منطقه پیرامون غزه مورد هدف قرار گرفتند و بنا به بیانیه دوم سپاه ۹۰ درصد شلیک‌ها با موفقیت به اهداف اصابت کرده است. 🔸 نکته مهم استفاده از موشک‌های پیشرفته بالستیک خیبرشکن و موشک‌های هاپیرسونیک فتاح در این عملیات است. نیروی هوافضای سپاه با استفاده از تجارب حاصله از عملیات وعده صادق۱ که در آن از ترکیبی از پهپادها و موشک‌های بالستیک استفاده شده بود و بهره‌گیری از نقاط ضعف در سامانه‌های ضد موشکی رژیم صهیونیستی، در عملیات موشکی وعده صادق۲ از انواع پیشرفته موشک‌های موجود در زراخانه خود به خصوص موشک خیبرشکن و موشک هایپرسونیک فتاح استفاده نمود که طبق شواهد ضربات مهمی را به رژیم صهیونیستی وارد نموده است. احتمالاً موشک‌های با کلاهک بارشی مانند موشک عماد درگیرکردن پدافند را در اختیار داشته و موشک‌های خیبرشکن و هم‌چنین موشک فتاح نقش اصابت به اهداف را برعهده داشتند. 🔸 موشک خیبرشکن با برد ۱۴۵۰ کیلومتری دارای پیکربندی سرجنگی از نوع سه‌مخروطی یا Tri Conic است که استفاده از این پیکربندی به منظور حفظ پایداری سرجنگی در حین انجام مانورهای سنگین است. مورد دیگری که در این موشک خودنمایی می‌کند، ابعاد به نسبت بزرگتر بالک‌های متحرک سرجنگی آن است که این افزایش ابعاد بالک، قدرت مانور سرجنگی را پس از ورود به جو افزایش می‌دهد و امکان اجرای مانورهای پیچیده‌تر و سریع‌تر را به منظور عبور موثر از سد پدافندهای ضد موشکی درون جوی که کارویژه سامانه‌های پدافندی مانند فلاخن داود رژیم صهیونیستی و پاتریوت ایالات متحده است را فراهم می‌کند. موضوع دیگر در بررسی موشک خیبرشکن نوع انفجار سرجنگی آن است که بر اساس تصاویر منتشرشده، کلاهک از نوع شدیدالانفجار است اما به گفته فرمانده نیروی هوافضای سپاه، موادی در سرجنگی خیبرشکن به کار گرفته شده که قدرت انفجار آن را به چندین برابر TNT افزایش داده است. 🔸 موشک بالستیک هایپرسونیک «فتاح ۱» تولید نیروی هوافضای سپاه با قابلیت‌های تاکتیکی، به دلیل برخورداری از پیشران سوخت جامد نازل متحرک مرحله دوم، قابلیت دستیابی به سرعت‌های بسیار بالا و همچنین انجام مانورهای مختلف در داخل و خارج از جو زمین به منظور غلبه بر انواع سامانه‌های دفاع هوایی دشمن را دارد. دیگر خصوصیات این موشک عبارتند از : سوخت جامد ۲ مرحله‌ای، برد ۱۴۰۰ کیلومتر، مانور دهی غیر قابل پیش‌بینی خارج و داخل جو کره زمین، حداکثر سرعت ۲۵ماخ خارج از جو و سرعت لحظه برخورد بین ۱۳ تا ۱۵ ماخ، استفاده از ترکیبات آلیاژی جاذب امواج رادارهای پدافندی و سطح مقطع بسیار پایین کلاهک. از خصوصیت بارز موشک هایپر سونیک فتاح۱ می‌توان به دقت اصابت فزاینده، سرعت بسیار بالا، قابلیت مانور‌پذیری فوق‌العاده و همچنین از توان پنهان‌کاری و عبور از سامانه‌های راداری اشاره کرد. 🔸 موشک هایپرسونیک «فتاح ۲» با قابلیت گلاید و همچنین کروز است که در دسته گلایدرهای هایپرسونیکHGV یا Hypesonic Glide vehicle دسته‌بندی می‌شود. تنها ۴ کشور جهان فناوری این نوع از تسلیحات را در اختیار دارند. پرتابه‌های HGV مانند فتاح۲ به جای ارتفاع گرفتن همانند شیوه پرتابه‌های بالستیک، در ارتفاع بسیار کمتری به همراه امکان تغییر مسیر مکرر سمت هدف طی مسیر کرده و در نتیجه رادارهای هشدار زودهنگام پدافند دشمن در شناسایی آنها دچار مشکل می‌شوند و احتمال غافلگیر کردن مجموعه دفاع موشکی دشمن بسیار بیشتر می‌شود. ✔️ در مجموع می‌توان عملیات موشکی وعده صادق ۲ را گامی بلند در زمینه اثبات کارایی سامانه‌های موشکی ایران و در مقابل پوچ بودن ادعاهای رژیم صهیونیستی در‌باره عبورناپذیر بودن سامانه‌های ضد موشکی آن به خصوص سامانه ضد موشکی آرو دانست. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
اندیشکده راهبردی تبیین
🌐 نفس راحت صدراعظم آلمان پس از انتخابات ایالتی اخیر 🔹 انتخابات ایالت براندنبورگ (Brandenburg) در شرق آلمان اخیراً برگزار شد و حزب SPD با ۴.۷ درصد، حزب AfD با ۵.۷ درصد و حزب BSW با ۱۳.۵ درصد رشد مواجه شدند. در مقابل، احزاب CDU، Gruene ، Linke و دیگر احزاب کوچک مجموعاً دچار کاهش آراء ۲۱ درصدی شدند؛ کاهش آراء در حزب سبز( Gruene) به‌طوری بود که باعث استعفای رهبر آن گردید. 🔸 نتایج این انتخابات، اگرچه نشان‌دهنده رشد احزاب افراطی و کاهش آراء احزاب حاکم و سبز است، اما حزب SPD توانست جایگاه خود را حفظ کرده و با فاصله‌ای اندک از AfD در صدر قرار گیرد. 🔸 اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان، که پس از نتایج انتخابات ایالتی در دو ایالت دیگر شرق کشور، وضعیت آراء حزب و محبوبیت خود را بحرانی می‌دید، اقداماتی برای مقابله با مهاجران و سخت‌گیری در این زمینه اتخاذ کرد تا از ریزش بیشتر آراء جلوگیری کند. شولتز به خوبی می‌دانست که اگر در این ایالت نیز شکست بخورد، احتمال دارد نامزد حزب SPD برای منصب صدر اعظمی در انتخابات فدرال سال آینده نباشد؛ بنابراین نتایج این انتخابات برای او بسیار حیاتی بود. اکنون که این نتایج نشان از رشد محبوبیت حزب او دارد، می‌تواند نفس راحتی بکشد و خود را برای رقابتی نفس‌گیر در انتخابات سال آینده آماده کند. 🔸 با این حال اگرچه بعید است پیروزی‌ها و افزایش محبوبیت احزاب افراطی AfD و BSW حتی در صورت ادامه این روند بتواند آنها را به اکثریت مجالس ایالتی و پارلمانی برساند، اما این اقلیت می‌تواند به‌طور مشکل‌ساز تصویب و اجرای لایحه‌ها و سیاست‌های مختلف را مسدود کند. ✔️ به‌طور کلی، نتایج این انتخابات تنها موجب شد حزب SPD به انتخابات فدرال بعدی امیدوار باشد. همچنین نارضایتی جامعه از احزاب حاکم به‌دلیل جنگ اوکراین، وضعیت اقتصادی و مسئله مهاجرت، همچنان باعث رشد محبوبیت احزاب افراطی می‌شود؛ اما تأثیر آنها توانایی ایجاد تحول را نخواهد داشت و بیشتر به شکل سلبی در مخالفت با برخی قوانین و سیاست‌های موجود نمود خواهد یافت. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 نفس راحت صدراعظم آلمان پس از انتخابات ایالتی اخیر 🔹 انتخابات ایالت براندنبورگ (Brandenburg) در شرق آلمان اخیراً برگزار شد و حزب SPD با ۴.۷ درصد، حزب AfD با ۵.۷ درصد و حزب BSW با ۱۳.۵ درصد رشد مواجه شدند. در مقابل، احزاب CDU، Gruene ، Linke و دیگر احزاب کوچک مجموعاً دچار کاهش آراء ۲۱ درصدی شدند؛ کاهش آراء در حزب سبز( Gruene) به‌طوری بود که باعث استعفای رهبر آن گردید. 🔸 نتایج این انتخابات، اگرچه نشان‌دهنده رشد احزاب افراطی و کاهش آراء احزاب حاکم و سبز است، اما حزب SPD توانست جایگاه خود را حفظ کرده و با فاصله‌ای اندک از AfD در صدر قرار گیرد. 🔸 اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان، که پس از نتایج انتخابات ایالتی در دو ایالت دیگر شرق کشور، وضعیت آراء حزب و محبوبیت خود را بحرانی می‌دید، اقداماتی برای مقابله با مهاجران و سخت‌گیری در این زمینه اتخاذ کرد تا از ریزش بیشتر آراء جلوگیری کند. شولتز به خوبی می‌دانست که اگر در این ایالت نیز شکست بخورد، احتمال دارد نامزد حزب SPD برای منصب صدر اعظمی در انتخابات فدرال سال آینده نباشد؛ بنابراین نتایج این انتخابات برای او بسیار حیاتی بود. اکنون که این نتایج نشان از رشد محبوبیت حزب او دارد، می‌تواند نفس راحتی بکشد و خود را برای رقابتی نفس‌گیر در انتخابات سال آینده آماده کند. 🔸 با این حال اگرچه بعید است پیروزی‌ها و افزایش محبوبیت احزاب افراطی AfD و BSW حتی در صورت ادامه این روند بتواند آنها را به اکثریت مجالس ایالتی و پارلمانی برساند، اما این اقلیت می‌تواند به‌طور مشکل‌ساز تصویب و اجرای لایحه‌ها و سیاست‌های مختلف را مسدود کند. ✔️ به‌طور کلی، نتایج این انتخابات تنها موجب شد حزب SPD به انتخابات فدرال بعدی امیدوار باشد. همچنین نارضایتی جامعه از احزاب حاکم به‌دلیل جنگ اوکراین، وضعیت اقتصادی و مسئله مهاجرت، همچنان باعث رشد محبوبیت احزاب افراطی می‌شود؛ اما تأثیر آنها توانایی ایجاد تحول را نخواهد داشت و بیشتر به شکل سلبی در مخالفت با برخی قوانین و سیاست‌های موجود نمود خواهد یافت. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 نبرد زمینی و رویای عقب‌راندن حزب‌الله به پشت لیطانی 🔹رژیم صهیونیستی پس از انجام سلسله عملیات اطلاعاتی و ترور فرماندهان ارشد حزب‌الله جهت ضربه زدن به فرماندهان میانی و میدانی آن، اکنون عملیات زمینی برضد مقاومت لبنان را آغاز نموده اما در همین ابتدای امر با محدودیت‌های جدی روبه‌رو شده است. 🔸 لشکر ۳۶ زرهی گاش از فرماندهی شمال و لشکر ۹۸ هائش از فرماندهی مرکز در نوک پیکان عملیات زمینی صهیونیست‌ها در لبنان قرار دارند. 💢 لشکر ۳۶ زرهی گاش 🔸 لشکر ۳۶ زرهی گاش که در سال ۱۹۵۴ تشکیل شده است شامل تیپ ۱ پیاده گولانی، تیپ ۷ زرهی سار می گولان، تیپ ۱۸۸ زرهی باراک، تیپ ۲۸۲ توپخانه و تیپ ۶ پیاده اتزیونی به عنوان واحد ذخیره می‌شود و تجربه حضور در جنگ‌های شش روزه در سال ۱۹۶۷، یوم‌کیپور در سال ۱۹۷۳، جنگ اول لبنان در سال ۱۹۸۲ و جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ را در پرونده خود دارد. 🔸 این لشکر همچنین پس از طوفان الاقصی در حمله به باریکه غزه نقش داشته است و به عنوان دومین لشکر پس از لشکر ۱۶۲ زرهی وارد نوار غزه شد و در تصرف محله زیتون و شهر غزه نقش اساسی را ایفا کرده و مسئول اصلی فاجعه بیمارستان شفا در شهر غزه است که با بهانه واهی مانند وجود تونل‌های حماس زیر این بیمارستان به همراهی لشکر ۱۶۲ به آوارگان پناه برده به این بیمارستان هجوم بردند و صدها زن و کودک را به خاک و خون کشیدند. 💢 لشکر ۹۸ هائش 🔸 این لشکر که در سال ۱۹۷۴ با توجه به تجربیات و درس‌های گرفته شده از جنگ یوم کیپور تشکیل شده است شامل تیپ‌ ۳۵ چترباز ، تیپ ۸۹ تکاور، تیپ ۲۱۴ توپخانه و گردان‌ مستقل ۴۹۲ پشتیبانی رزمی، گردان ۸۲۳۷ کماندویی و گردان ۵۵۱۵ کماندویی و همچنین تیپ ۵۵۱ تکاور و تیپ ۵۵ چترباز به عنوان واحدهای ذخیره می‌شود. 🔸 لشکر ۹۸ هائش در جنگ‌های اول لبنان و جنگ ۳۳ روزه حضور فعال داشته است. در جنگ ۳۳ روزه عملکرد این لشکر به شدت زیر سوال بوده و تلفات قابل‌توجهی را متحمل می‌شود. فرماندهان ارتش رژیم صهیونیستی قصد داشتند در جریان جنگ ۳۳ روزه چتربازان این لشکر را در قسمت جنوبی رودخانه لیتانی پیاده کنند که پس از هدف قرار گرفتن بالگرد ارتش رژیم صهیونیستی توسط رزمندگان حزب‌الله این عملیات لغو می‌شود. 🔸 پس از جنگ ۳۳ روزه ساختار این لشکر دستخوش تغییرات می‌گردد و گردان‌های مستقل به آن اضافه می‌شود. در جریان تهاجم به نوار غزه در سال ۲۰۲۳ لشکر ۹۸ به خان یونس هجوم می‌برد. فاجعه بیمارستان ناصر از اقدامات این لشکر است. همچنین این لشکر مسئول حمله به اردوگاه جبالیا در شمال باریکه غزه بوده است که طی آن دست به اقدامات وحشیانه‌ای در این اردوگاه میزند که منجر به تلفات بالای غیر نظامیان می‌گردد. 💢 احتیاط و محک 🔸 این دو لشکر هم‌اکنون در شمال سرزمین‌های اشغالی در حال نبرد با رزمندگان حزب‌الله و محک زدن نیروهای مقاومت هستند. شایان ذکر است رزمندگان حزب‌الله طی چندین کمین موفق شدند حدود ۱۰۰ نفر از اعضای دولشکر ۳۶ و لشکر ۹۸ را کشته یا زخمی کنند، ارتش رژیم صهیونیستی هم به حجم بالای تلفات اعتراف نموده و تصاویر برخی از کشته شدگان را منتشر کرده است. 🔸 هدف ارتش رژیم صهیونیستی از عملیات زمینی در جنوب لبنان ضربه حداکثری به حزب‌الله و پیشروی تا رودخانه لیطانی است، اما مقامات رژیم صهیونیستی بسیار محتاطانه از اهداف ارتش رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان سخن می‌گویند و باتوجه به ضربات سنگینی که به فرماندهان حزب‌الله وارد کرده‌اند همچنان اشغال جنوب لبنان را دور از انتظار می‌بینند. ✔️ عملکرد حزب‌الله اما نشان‌دهنده آمادگی رزمندگان مقاومت برای مواجه با ارتش رژیم صهیونیستی است که تاکنون با همه امکانات خود مانند پشتیبانی توپخانه، پرواز پهپادهای شناسایی و بمباران شدید جنوب لبنان نتوانسته از کمین‌های متوالی رزمندگان حزب‌الله جلوگیری کند. طبق بیانیه‌های حزب‌الله بمب‌گذاری‌های مسیر حرکت نظامیان صهیونیست تنها ساعاتی قبل از حمله زمینی صورت گرفته است؛ امری که نشان‌ از آمادگی کامل نیروهای مقاومت در برابر ارتش رژیم صهیونیستی دارد. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 انتخابات آمریکا در میان بحران‌های ژئوپلیتیک جهانی 🔹بحران‌های ژئوپلیتیک در مناطق مختلف جهان فی‌نفسه اثری چندان بر تصمیم‌ رأی‌دهندگان آمریکایی ندارند؛ اما هنگامی که به نحوی به مسائل داخلی آمریکا یا اقلیت‌های خاص پیوند بخورند اثرات آنها چندبرابر خواهد شد. این امر پیچیدگی انتخابات را برای نامزدها افزایش می‌دهد. در حال حاضر دو بحران در غرب آسیا(جنگ میان رژیم صهیونیستی و محور مقاومت) و اروپای شرقی (جنگ میان روسیه و اوکراین) وجود دارند که می‌توانند چنین تأثیری بر انتخابات آمریکا داشته باشند. 🔸منازعه فعلی در غرب آسیا، از سه جهت می‌تواند انتخابات آمریکا را تحت‌الشعاع قرار دهد. نخست بحران انسانی در غزه و حساسیت این موضوع برای مسلمانان برخی از ایالت‌های چرخشی (همچون میشیگان، پنسیلوانیا و جورجیا) است که پیشتر در یادداشتی به طور مفصل به آن پرداخته شد. اقلیت مسلمان می‌تواند با رأی‌ندادن خود به هریس یا حتی رأی به رقبا –جیل استاین یا دونالد ترامپ- منجر به شکست دموکرات‌ها شود. در آخرین نظرسنجی صورت گرفته، استاین، نامزد حزب سبز توانسته است در آریزونا، میشیگان و ویسکانسین نسبت به هریس آرای بیشتری از مسلمانان را جذب کند. 🔸 دوم، بحران فعلی در باب‌المندب است که منجر به کاهش ترافیک کشتی‌های تجاری در کانال سوئر و دریای سرخ شده است و می‌تواند برای بایدن دردسر اقتصادی ایجاد کند. طبق آماری که شرکت کشتیرانی دانمارکی مارسک در شهریور امسال ارائه کرد، حملات یمنی‌ها در باب‌المندب منجر به کاهش ۶۶ درصدی عبور کشتی‌ها از کانال سوئز شده است. آمار خرداد امسال نشان می‌داد که میزان عبور کشتی از این کانال از ۲۳۹۶ به ۱۱۱۱ سقوط کرده است. 🔸 چنین کاهشی می‌تواند از طریق افزایش هزینه حمل‌ونقل (به دلیل حرکت از طریق دماغه امید نیک به جای سوئز) و افزایش قیمت نفت بر روی تورم در آمریکا اثر بگذارد. از آنجاکه اقتصاد مهم‌ترین دغدغه آمریکاییان است، این موضوع می‌تواند نتیجه انتخابات را تغییر دهد. با این حال دولت آمریکا تاکنون توانسته است از طریق ابزارهای خود اثرات آن را مهار کند. طبق گزارش تحقیقی ارائه‌شده به کنگره آمریکا در مارس ۲۰۲۴، اگر نزاع فعلی به جنگ فراگیر در منطقه منجر نشود، اثرات آن محدود باقی خواهد ماند. 🔸 از جهت سوم، وقوع جنگ فراگیر، می‌تواند پای نیروهای نظامی آمریکا را به جنگ باز کند. شاید بحران‌های خارجی و جنگ‌ها اثر کمی بر تصمیم ‌رأی‌دهندگان داشته باشند؛ اما طبیعتاً آمریکایی‌ها در اینکه کشورشان با کشور دیگری وارد جنگ شود بسیار حساس هستند. در صورتی که بایدن نتواند جلوی جنگ را بگیرد و آمریکا نیز مستقیماً وارد جنگ با ایران و محور مقاومت شود، پیش‌بینی می‌شود که نظر رأی‌دهندگان – مخصوصاً مستقل‌ها- نسبت به هریس به طور جدی تغییر کند. 🔸 بحران ژئوپلیتیک در شرق اروپا نیز می‌تواند بر انتخابات اثر بگذارد. پس از آغاز جنگ روسیه و اوکراین، افزایش نگرانی‌های ژئوپلیتیک مردم آمریکا، تأثیر خود را بر افزایش تورم تا نرخ ۹.۱٪ در ۲۰۲۲ نشان داد. در این میان نباید افزایش قیمت جهانی نفت را در این بازه فراموش کرد. با این حال بایدن توانست در دوره خود، تورم را مهار کند. همچنین او اجازه نداد که تنش میان ناتو و روسیه به سطوح خطرناک برسد و به رویارویی مستقیم آمریکا و روسیه منجر شود. 🔸 از سوی دیگر، جنگ اوکراین برای آمریکایی‌های لهستانی‌تبار که در ایالت‌های چرخشی میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا هستند اهمیت دارد. آنها حامی اوکراین در جنگ با روسیه هستند و ترامپ باید بتواند آنها را همراه خود کند. هرچند به دلیل انسجام کمتر نسبت به اقلیتی مثل مسلمانان، اهمیت آنها کمتر است. ✔️ بنابراین در حالی‌که ریسک‌های ژيوپلیتیک دیگر مانند افزایش تنش در روابط چین و آمریکا غیرفعال مانده است به‌ غیر از بحران انسانی در غزه و اهمیت آن برای مسلمانان، بحران‌های ژئوپلیتیک فعلی نتوانسته‌اند تأثیر چندانی بر انتخابات آمریکا بگذارند؛ چراکه با توجه به اهمیت کم مسائل روابط بین‌المللی برای رأی‌دهندگان آمریکایی این بحران‌ها منجر به اثرات داخلی ملموس نشده است. این امر تا حدی ناشی از این بوده است که باید مهمترین هدف خود در سال پایانی دوره‌اش را جلوگیری از خروج این بحران‌ها از کنترل تعیین کرد. با توجه به تحولات اخیر در منطقه در صورتی که دولت بایدن در مدت زمان باقی‌مانده تا انتخابات نتواند این مسیر را ادامه دهد، دموکرات‌ها در انتخابات ضرر بزرگی را متحمل خواهند شد. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 سیاست آمریکا یکسال پس از طوفان الاقصی، بازگشت به منطقه؟ 🔹 یک سال پس از عملیات طوفان‌الاقصی و آغاز جنگ غزه، ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که سیاست آمریکا در غرب ‏آسیا، نسبت به قبل، تفاوت‌های جدی‌تری داشته است. آمریکا با ۷ مرتبه وتوی قطعنامه‌های شورای امنیت به نفع ‏رژیم اشغالگر قدس، تصویب دو بسته کمک مجموعاً ۴۰ میلیارد دلاری برای این رژیم در کنگره، ۱۱ ‏حمله به نیروهای مقاومت اسلامی در عراق و سوریه که به شهادت بیش از ۴۰ نفر انجامیده، مداخله مستقیم برای ‏جلوگیری از عملیات‌های انصارالله یمن در دفاع از غزه و در نهایت کمک اطلاعاتی و امنیتی برای ترور رهبران ‏مقاومت مداخله آشکاری به نفع اسرائیل داشته است.‏ 🔸 ذکر این نکته ضروری است که جنگ غزه بیش از جنگ اوکراین سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا را دچار ‏چالش نموده است. زیرا اولاً نیروهای نظامی آمریکا فاصله قابل‌توجهی با محدوده درگیری در اوکراین دارند و ‏خطر چندانی، آنها را تهدید نمی‌کند. ثانیاً آمریکا تعهدات سیاسی و نظامی کمتری نسبت به کی‌یف دارد و ثالثاً ‏در آن نبرد، صرفاً با ارتش دولت روسیه روبروست. حال‌آنکه در جنگ غزه، اولاً نیروهای آمریکا در عراق، ‏سوریه و اردن، مستقیماً در معرض حملات گروه‌های مقاومت هستند. ثانیاً آمریکا به روشنی خود را متعهد به ‏حفظ موجودیت و امنیت اسرائیل می‌داند و ثالثاً نه با یک ارتش کلاسیک، بلکه با چند گروه شبه‌نظامی مواجه ‏است.‏ 🔸 با این حال آنچه بیشتر این مداخله عمیق آمریکا در درگیری جاری منطقه غرب آسیا را تبیین می‌کند نقشی است ‏که این درگیری می‌تواند در رقابت جهانی قدرت به ویژه میان آمریکا با چین ایفا کند. به عبارتی دیگر آمریکا نقش خود در این درگیری را در ادامه سیاست مهار چین و «چرخش به آسیا» می‌بیند. از دیدگاه آمریکا تضعیف متحدان ‏منطقه‌ای ایران و در نتیجه تضعیف خود این کشور که روابط خوبی با چین دارد و همچنین فاصله‌گذاری بین ‏متحدان آمریکا با چین از طریق افزایش حضور و حمایت‌های نظامی، زمینه‌ای برای مهار پکن و محاصره «ابتکار ‏کمربند، جاده» است.‏ 🔸 اکنون می‌توان به این پرسش پرداخت که آیا گسترش جنگ، به سود آمریکاست یا توقف آن؟ به نظر می‌رسد که هیچ‌یک، بلکه کنترل آن. بر همین اساس آمریکا با افزایش حضور نظامی خود در منطقه اعم از ارسال ناوها، تقویت تسلیحاتی پایگاه‌های ‏عراق و سوریه و ارتقای پروازهای شناسایی و اطلاعاتی در راستای عملیات‌های ترور پهپادی، به دنبال این است ‏که بار دیگر مزیت نسبی خود نسبت به چین و روسیه را در غرب آسیا برتری دهد. ‏ 🔸 در این چارچوب رژیم اشغال‌گر قدس به نیابت از آمریکا، مهم‌ترین نیروهای ضدآمریکایی در منطقه ‏یعنی گروه‌های مقاومت را در ابعاد گوناگون نظامی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی، تحت شدیدترین حملات قرار ‏داده است. به علاوه آمریکا با حملات مستقیم به انصارالله در یمن و مقاومت عراق، به دنبال تقویت روابط ‏ضعیف‌شده خود با ریاض و ابوظبی و افزایش فاصله عربستان و امارات با چین و قوی‌تر کردن اهرم‌های فشار خود ‏برای مداخله در سیاست خارجی متحدان عربی‌اش در غرب آسیاست.‏ ‏ 🔸 آمریکا که تا پیش از این، از سوی متحدانش متهم می‌شد که در بهار عربی در دوران اوباما و در جنگ یمن در ‏دوران ترامپ، متحدان عربی‌اش در غرب آسیا و شمال آفریقا را رها کرده بود، اکنون به دنبال بهبود تصویر خود ‏به عنوان یک متحد پشتیبان است. با این حال این تردید هنوز برای متحدان عربی آمریکا باقی خواهد ماند که ‏چنین حمایتی ممکن است فقط به رژیم صهیونیستی اختصاص یابد. ‏ 🔸 ارتش آمریکا به جز چند مورد معدود تلفات نظامی در اردن، عراق و یمن، هزینه انسانی چندانی در راستای تحقق ‏این اهداف پرداخت نکرده است و در عرصه سیاست داخلی نیز دولت بایدن با لفاظی و برخی اقدامات نمادین ‏دیپلماتیک در نقد جنایات ارتش صهیونیست، توانسته از فشارهای افکار عمومی این کشور رهایی یابد.‏ بنابراین انتظار می‌رود ایالات متحده تا زمانی که اهداف رژیم صهیونیستی در رابطه با گروه‌های مقاومت محقق ‏نشود و یا جنگ هزینه جدی برای سیاست منطقه‌ای آن به همراه نداشته باشد، چندان مایل به پایان این نبرد نباشد. ✔️ ‏براین‌اساس اگر حملات جدی به پایگاه‌های آمریکا در عراق، سوریه و اردن، به گونه‌ای طراحی شود که تلفات ‏جدی برای ارتش این کشور در پی داشته باشد، احتمال فشار این دولت بر رژیم صهیونیستی برای پایان نبرد، ‏بیشتر خواهد بود.‏ البته از این منظر نیز شاید ملاحظه‌ای برای برخی نیروهای مقاومت وجود داشته باشد که افزایش تلفات آمریکا در ‏آستانه انتخابات، شانس ترامپ برای پیروزی را افزایش خواهد داد و ناظر به روابط مساعد راست‌گرایان ‏صهیونیست با جمهوری‌خواهان آمریکا، ازجمله رابطه شخصی نتانیاهو با ترامپ، تمایل نداشته باشند که متحد ‏بهتری برای نتانیاهو در آمریکا، مستقر شود.‏ @Tabyincenter01
🌐 یکسال پس از طوفان؛ سقوط جنگ بر پیکره اقتصادی رژیم 🔹 طوفان‌الاقصی را می‌توان بزرگترین شکست اطلاعاتی-نظامی رژیم صهیونی از زمان تاسیس این رژیم دانست که ‏پیامدهای منفی مهمی برای این رژیم در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی امنیتی داشته است. اگر چه مهمترین اهداف و پیامدهای طوفان الاقصی مربوط به حوزه سیاسی امنیتی است اما در حوزه اقتصادی نیز این عملیات پیامدهای ناگواری برای این رژیم داشته است. برخی از آثار طوفان الاقصی برای رژیم صهیونی در حوزه اقتصادی به شرح ذیل بوده است: ‏1️⃣ هزینه‌های هنگفت نظامی 🔸 بانک مرکزی رژیم اسرائیل هزینه جاری جنگ غزه و لبنان را ۶۶ میلیارد دلار برآورد کرده که معادل ۱۲ ‏درصد تولید ناخالص داخلی این رژیم بوده است. این برآورد جدای از بودجه عادی نظامی و هزینه‌های ‏جانبی جنگ ناشی از اسکان شهرک‌نشینان و هزینه‌های پزشکی و غیره است.‏ ‏ بر اساس گزارش «اُل ‏اسرائیل» جنگ در غزه، به پرهزینه‌ترین جنگ تاریخ مدرن رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. ‏2️⃣ آوارگی شهرک‌نشینان و کاهش سرمایه‌گذاری و گردشگر 🔸بر اساس آمار وزارت گردشگری رژیم صهیونی، از زمان آغاز جنگ بیش از ۶۸ هزار نفر شهرک‌نشین فقط ‏از مناطق شمالی آواره شدند که از این میان قریب به ۱۶ هزار نفر در هتل‌ها اسکان داده شدند. رژیم حدود ۱۰ میلیارد دلار هزینه اسکان این شهرک‌نشنیان کرده است و ۹ میلیارد ‏دلار درآمده مالیاتی را نیز از دست داد. پوشش خسارات مستقیم جنگ نیز ۶ میلیارد دلار تخمین زده ‏می شود. حوزه گردشگری نیز خسارتی بالغ بر ۵.۲۵ ‏میلیارد دلار متحمل شده است. ‏3️⃣ تولید ناخالص داخلی و افزایش مالیات 🔸 گرچه پس از شروع جنگ میزان تولید ناخالص داخلی نسبت به سال‌های گذشته تغییر چندانی نداشته اما این امر ‏ناشی از‎ ‌‏ هزینه‌های نظامی و بازسازی پس از جنگ بوده است که نه تنها امر مثبتی نیست بلکه منجر به ‏افزایش مالیات و فشار بسیار مضاعف بر شرکت‌های خصوصی شده است.‏ ‏4️⃣ رشد کسری بودجه 🔸 پس از طوفان‌الاقصی کسری بودجه اسرائیل تا پایان اوت ۲۰۲۴ نسبت به ۱۲ ماهه قبل به رقم بی سابقه ۸.۳ ‏درصد تولید ناخالص داخلی این رژیم (حدود ۴۳ میلیارد دلار) رسید. این رقم در پایان ‏سال ۲۰۲۳ که حدود ۳ ماه از جنگ گذشته بود ۴.۲ درصد از ‏GDP‏ بود. ‏ ‏5️⃣ افزایش مهاجرت 🔸 طبق آمار رسمی رژیم در سال ۲۰۲۳، حدود ۵۵۳۰۰ نفر به طور دائم فلسطین اشغالی را ترک کردند که البته، حدود ۲۷ هزار نفر نیز بازگشت یا مهاجرت به فلسطین را انتخاب کردند. این در حالی بود که که در سال ۲۰۲۲، حدود ۳۸۰۰۰ اسرائیلی مهاجرت کردند، و ۲۳۰۰۰ نفر به فلسطین اشغالی مهاجرت کردند. در هفت ماهه نخست سال ۲۰۲۴ نیز در حالی که هنوز جنگ با حزب الله آغاز نشده بود بیش از ۴۰ هزار نفر فلسطین اشغالی را ترک کردند و برآورد می‌شد که این رقم به بیش از ۶۹ هزار نفر در پایان سال برسد. 🔸 در حالی که این آمار تایید شده از سوی رژیم صهیونیستی و فقط مربوط به کسانی بوده است که قصد خود برای ترک دائمی فلسطین اشغالی را بیان کرده‌اند آمار غیررسمی رقم مهاجرت را تا نزدیک یک میلیون نفر هم برآورد کرده‌اند. براساس مطالعه مرکز میراث «بگین»، ۵۹ درصد از یهودیان برای اطلاع از نحوه دریافت تابعیت خارجی به سفارتخانه‌های خارجی رفته‌اند و ۷۸ درصد از خانواده‌ها نیز از فرزندان جوان خود برای سفر به خارج حمایت می‌کنند. 6️⃣ تعطیلی شرکت‌ها و فرار سرمایه 🔸 علاوه بر این حدود ۴۰ هزار شرکت اسرائیلی پس از آغاز جنگ تعطیل شده و پیش‌بینی ‏شده تا پایان سال این تعداد به ۶۰ هزار شرکت برسد‎.‌‏ به گزارش روزنامه عبری ‌‏«کاتالیست» از هفتم اکتبر ۲۰۲۳، سرمایه‌گذاران نهادی مبلغ هنگفت معادل ۴۰ میلیارد دلار را ‏از سرزمین‌های اشغالی خارج کرده‌اند‎.‎ در این رابطه برنامه رژیم برای تبدیل شدن به هاب فناوری آسیب بزرگی دیده است و سرمایه گذاری در بخش فناوری در سال ۲۰۲۳، ۵۵ درصد کاهش یافت. در یک نظرسنجی بیش‌ از ۸۰ درصد از ۵۰۷ شرکت‌ فناوری پیشرفته اسرائیلی اعلام کردند از این جنگ خسارت‌دیده‌اند. خروج نیروی کار از این بخش که ۱۴ درصد از اشتغال رژیم را تشکیل می‌دهد برای مدت طولانی از یک‌سو بر توانایی آن برای ادامه کار تأثیر می‌گذارد و از سوی دیگر از جذابیت سرمایه‌گذاران خارجی در آن می‌کاهد. ✔️ جمع‌بندی 🔸 طوفان‌الاقصی ضربه‌ای اساسی به پیکره اقتصادی رژیم صهیونی وارد کرده است که به راحتی قابل جبران نیست و آثار آن تا مدتها باقی خواهد ماند. اعداد و ارقام ذکر شده مربوط به قبل از شروع جنگ با حزب‌الله بوده است؛ یعنی زمانی که شهرهای بزرگ حیفا و تل‌آویو تاثیر کمی از جنگ پذیرفته بودند. اکنون که این دو شهر نیز به دایره آتش مداوم مقاومت افزوده شده‌اند انتظار می رود آثار اقتصادی منفی جنگ برای رژیم صهیونی به صورت تصاعدی افزایش یابد. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐
🌐 یکسال پس از طوفان؛ فروپاشی انگارۀ شکست‌ناپذیری 🔹عملیات طوفان‌الاقصی بزرگترین شکست اطلاعاتی-نظامی رژیم از زمان تاسیس آن بوده و مهم‌ترین پیامد آن بیش از هر جا در حوزه سیاسی و امنیتی قابل رهگیری است. برخی از مهم‌ترین پیامدهای سیاسی و امنیتی طوفان الاقصی برای رژیم صهیونیستی را می‌توان به شرح ذیل دانست: 1️⃣ شکست روایت تحریف شده رژیم نزد افکار عمومی غرب 🔸کلان‌روایت مظلوم‌نمایانه و متمدن رژیم در یکسال گذشته فروپاشیده و بخش قابل توجهی از افکار عمومی غرب از میزان خونریزی رژیم در قبال غیرنظامیان فلسطینی شگفت‌زده شده‌اند. نتایج آخرین نظرسنجی گالوپ درباره نگرش مثبت جوانان آمریکایی به فلسطین، فراگیر شدن ترند اینستاگرامی «All Eyes on Rafah» میان ۴۶ میلیون کاربر در سراسر دنیا، موضع‌گیری سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی علیه رژیم و فشار مضاعف بر دولت‌ها برای قطع روابط با آن را می‌توان نمود همین تغییر افکار عمومی دانست. 2️⃣ به رسمیت شناخته شدن کشور فلسطین 🔸در سایه عملیات طوفان الاقصی و وقایع پس از آن، بسیاری از کشورهای اروپایی پس از ۷۰ سال انکار واقعیت، به فکر به رسمیت شناختن فلسطین افتادند که از جمله آن‌ها می‌توان به اسپانیا، نروژ و ایرلند اشاره کرد. علاوه بر این، تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص ضرورت پایان اشغالگری رژیم با ۱۲۴ رای موافق را می‌توان نمودی دیگر از این مسئله دانست. 3️⃣ توقف عادی‌سازی و روندهای خزنده تثبیت موقعیت رژیم 🔸در حالی که پیشتر روند عادی‌سازی روابط میان اعراب و رژیم -ازجمله عربستان- با به حاشیه راندن مسئله فلسطین در حال پیشرفت بود، طوفان الاقصی آن را از حاشیه به متن بازگرداند. به‌اتکای این حرکت بود که بن سلمان، مذاکرات عادی‌سازی را برای مدت نامعلومی متوقف و هرگونه توافق احتمالی را مشروط به ایجاد یک کشور فلسطینی در کرانه باختری و غزه به پایتختی بیت‌المقدس شرقی دانست. 🔸علاوه براین، در آمریکای لاتین نیز واکنش تندی نسبت به رژیم نشان داده شد. کشورهای کلمبیا، بولیوی و بلیز روابط سیاسی خود را به طور کامل قطع نموده و کشورهای دیگری مثل شیلی و هندوراس، سفرای خود را به نشانه اعتراض از اسرائیل فراخواندند. 4️⃣ اثبات حذف‌ناپذیری مقاومت در غزه و منطقه 🔸علیرغم جنایات گسترده و ضربه‌هایی نظیر ترور اسماعیل هنیه و شهید نصرالله، انفجار پیجرها و حمله به لبنان، رژیم دستاورد قانع‌کننده‌ای در حذف حماس از غزه و حزب الله از لبنان نداشته است. همچنین محبوبیت این گروه‌ها نزد مردم افزایش یافته و حملات مقاومت نیز از همه جهات ادامه دارد. 5️⃣ اثبات ناتوانی رژیم در دفاع مستقل 🔸پیش از طوفان‌الاقصی، رژیم مدعی دسترسی به تسلیحات پیشرفته و توانایی دفاعی خودبنیاد بود. با این وجود، عملیات‌های وعده صادق ۱ و ۲ و ناگزیری آمریکا و سایر بازیگران غربی برای مشارکت در رهگیری موشک‌ها و پهپادها، این محدودیت رژیم را به شکلی آشکار بازتاب داد. 6️⃣ قطبی شدگی افراطی و فقدان احساس امنیت 🔸نقش امنیت در تداوم حیات رژیم بسیار حیاتی است به طوری که بدون ایجاد آن عملا ساکنان سرزمین‌های اشغالی امکان زندگی روزمره نخواهند داشت. بر اساس یک نظرسنجی ۶۱% شهرک‌نشینان صهیونیست احساس امنیت نمی‌کنند. ۸۶% آمادگی زندگی در شهرک‌های اطراف نوار غزه پس از جنگ را ندارند. 🔸اعتماد ۴۱% نیز به ارتش آسیب دیده است. دست آخر، ۳۵% معتقدند که اسرائیل در جنگ با حماس شکست خورده است. فضای داخلی بر سر نحوه مدیریت جنگ و موضوع اسرا پر تنش و به‌شدت قطبی شده است و بخش‌هایی از ساکنان فلسطین اشغالی، سرسختانه با حضور نتانیاهو در راس دولت مخالفند. 7⃣ هدف‌گیری مقرهای سری اطلاعاتی 🔸هدف قرارگرفتن مکرر مقرهای سری-اطلاعاتی رژیم پس از طوفان الاقصی از جمله دیگر دستاوردهای ۷ اکتبر بود. شکست و ناتوانی رژیم در تشخیص عملیات وعده صادق ۱، منجر به استعفای رئیس سازمان آمان (امنیت و اطلاعات ارتش صهیونیستی) گردید. حزب الله لبنان در عملیات اربعین خود مقر موساد و یگان ۸۲۰۰ ارتش رژیم را هدف قرار داد و پس از آن، در عملیات وعده صادق ۲ نیز علاوه بر پایگاه‌های نظامی، مقر موساد توسط ایران مورد حمله واقع شد.‌ ✔️جمع‌بندی 🔸طوفان الاقصی علاوه بر متزلزل ساختن بنیان‌های امنیت داخلی و ایجاد بی‌اعتمادی علیه دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی، منجر به از هم پاشیدن مهم‌ترین پروژه‌های سیاسی و امنیتی این رژیم همچون عادی‌سازی روابط با اعراب و تثبیت کلان روایت تحریف شده از موضوع فلسطین گردیده است. از این منظر، فارغ از جنگ در چند جبهه مختلف، رژیم صهیونیستی را باید در میانه یک بحران جدی در سطوح درونی و بیرونی بر شمرد که با تداوم رفتار جنون آمیز کنونی، بیشتر و عمیق‌تر خواهد شد. رفتاری که هرچه بیشتر منجر به فروپاشیدن انگاره شکست‌ناپذیری رژیم‌ می‌شود. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐
🌐 یک سال پس از طوفان؛ رژیم صهیونیستی از زاویه داخلی 💢 حرکت نتانیاهو روی طناب 🔸 در سپهر سیاست داخلی رژیم صهیونیستی یک سال پس از عملیات طوفان الاقصی شاهد نوعی انسجام جدید ‏هستیم؛ از یکسو پیوستن گیدعون صعر، رهبر حزب امید جدید به کابینه ائتلافی، اعتماد به نفس نتانیاهو را ‏در برابر مخالفان افزایش داده است و در عین حال ناتوانی اپوزیسیون در کنش ایجابی برابر ائتلاف حاکم را ‏بیش از پیش هویدا می‌سازد و از سوی دیگر تهاجم علیه لبنان باعث افزایش حمایت از کابینه در جامعه ‏صهیونیستی شده است. ‏ 🔸 البته جامعه اسرائیلی به شدت سیال است و به دلیل حضور گروه‌های قومی، مذهبی و سیاسی متکثر به ‏سرعت از تحولات اثر می‌پذیرد. به عنوان مثال عملیات امنیتی و نظامی اخیر ارتش این رژیم در جنوب لبنان ‏هم‌اکنون اثر خود را در نظرسنجی‌ها به نفع نتانیاهو حزب لیکود نشان داده، اما انتظار می‌رود عملیات وعده ‏صادق 2 این موج را تا حدی مهار کند. با این وجود هنوز هیچ نظرسنجی‌ای پس از این عملیات منتشر نشده ‏که تغییرات احتمالی را نشان دهد. در همین راستا، ورود زمینی احتمالی ارتش اسرائیل به لبنان نیز که ‏شانس فرسایشی و طولانی شدن جنگ را افزایش می‌دهد، عامل مهمی است که در ادامه می تواند این ‏وضعیت نسبتاً مطلوب را دچار فرسایش کند.‏ 💢 تکیه بر دولت‌های غربی 🔸 در بعد خارجی اگرچه انتقادات از عملکرد اسرائیل در نوار غزه در سطح جهان ادامه دارد، اما به نظر می‌رسد ‏درگیری در لبنان و عملیات موشکی جدید ایران در سرزمین‌هالی اشغالی دیگر بار متحدان سنتی رژیم ‏صهیونیستی را به دور تل‌آویو جمع کرده است. روند کمک‌های اقتصادی و نظامی به رژیم صهیونیستی از سر ‏گرفته شده و رهبران دولت‌های غربی انتقادات پیشین خود علیه تحولات غزه را تعدیل کرده‌اند. در عین حال ‏انتظار می رود، ورود زمینی احتمالی به لبنان به عنوان یک کشور مستقل دیگر بار حساسیت‌های افکار عمومی ‏جهان علیه این رژیم را تشدید کند و موج جدیدی از اعتراضات را در پی داشته باشد.‏ 💢 کاهش اعتبار اقتصادی و تاب‌آوری با کمک‌های خارجی 🔸 در حوزه وضعیت اقتصادی، هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم جنگ حدود ۱۲۰ میلیارد دلار برای رژیم صهیونیستی تا ‏این لحظه خرج داشته است اما تقریباً نیمی از این میزان در همین یکسالی که از جنگ می‌گذرد تنها توسط ‏دولت جو بایدن جبران شده است. عامل کمک‌های خارجی به شدت در تاب آوری اقتصاد این رژیم موثر بوده ‏است. با این وجود به نظر می‌رسد اقتصاد این رژیم از منظر شاخص سرمایه‌گذاری خارجی در حال نقصان است. ‏هراس از حملات مقاومت باعث شده که بسیاری از سرمایه گذاران نسبت به تداوم سرمایه‌گذاری در فلسطین اشغالی بیم‌ناک شوند.‌‎ ‎به عنوان مثال دو شرکت معتبر اقتصادی مودیز و «اس اند پی گلوبال» اخیراً به دلیل ‏تداوم جنگ و افزایش ابهامات درباره اقتصاد اسرائیل اقدام به کاهش اعتبار اقتصاد این رژیم در رتبه‌بندی‌های ‏خود کرده اند. این امر در ادامه باعث تند شدن شیب فرار سرمایه خواهد شد. ‏ ‏ 💢 هبستگی اجتماعی رو به زوال 🔸 تداوم جنگ و کشیده شدن آن به جبهه شمالی باعث کاهش اعتراضات محسوس خیابانی شده است. اما از ‏یکسو اعتراضات خانواده اسیران اسرائیلی باقی مانده در نوار غزه و مخالفان سیاست کابینه نتانیاهو به طور ‏کامل قطع نشده است و از سوی دیگر حتی جنگ با لبنان نتوانسته تغییری در وضعیت انسجام جامعه ‏حریدیان (مذهبی‌های ارتدکس) با دستگاه‌های نظامی و امنیتی اسرائیل ایجاد کند. حریدیان هنوز از رفتن به ‏سربازی امتناع می‌کنند و حتی در روزهای پس از آغاز جنگ با حزب‌الله اعتراضات علیه سربازی اجباری را ‏ادامه داده‌اند. ‏ 🔸 نظرسنجی جدید موسسه دموکراسی اسرائیل که دقیقاً در سالگرد عملیات طوفان الاقصی منتشر شد‎ ‎نشان ‏می‌دهد ۴۴.۵٪ درصد از یهودیان مشارکت کننده در این نظرسنجی معتقدند میزان همبستگی اجتماعی در ‏اسرائیل ضعیف است. ۲۶.۵ درصد همبستگی اجتماعی را در سطح متوسط ارزیابی کرده اند و ۲۷ درصد نیز ‏وضعیت این شاخص را خوب دانسته‌اند. این درحالیست که در ماه دسامبر ۲۰۲۳، میزان افرادی که ‏همبستگی اجتماعی در اسرائیل را در سطح مطلوب می دانسته‌اند ۶۰ درصد بوده و تنها ۱۷ درصد آن را ‏ضعیف قلمداد می‌کرده اند. این نظرسنجی نشان می‌دهد میزان همبستگی اجتماعی نسبت به دسامبر ۲۰۲۳ ‏کاهش یافته است.‏ 🌐 اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 چه متغیرهایی در رأی‌دهی آمریکایی‌ها تعیین‌کننده است؟ 🔸 اینکه چه چیزی تصمیم رأی‌دهندگان در انتخابات را تعیین می‌کند، وابسته به عوامل گوناگونی است. فرد در خلأ رأی نمی‌دهد و ذهنش لوح سفید نیست. باورهای ایدئولوژیک، ترجیحات و فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر رفتار انتخاباتی او تأثیر می‌گذارد. در مورد انتخابات آمریکا نیز این موضوع صادق است و برای تحلیل رفتار رأی‌دهنده باید به طیف گسترده‌ای از عوامل رجوع کرد. 💢 هویت‌یابی حزبی 🔸 هویت‌یابی حزبی به این معنی است که فرد رأی‌دهنده برای توصیف ارزش‌های سیاسی مدنظرش، خود را طرفدار یک حزب سیاسی اعلام کند. طبق نظرسنجی گالوپ در سال ۲۰۲۲، ۴۱٪ از مردم خود را مستقل (کاملاً مستقل یا متمایل به یکی از احزاب) می‌دانستند و در مقابل ۲۸٪ می‌گفتند که جمهوری‌خواه و ۲۸٪ نیز دموکرات هستند. ما در یک‌ونیم دهه گذشته شاهد رشد خیره‌کننده قشر مستقل (۳۱٪ در ۲۰۰۵ به ۴۱٪ در ۲۰۲۰) بوده‌ایم. کسانی که هویت خود را به یکی از دو حزب متصل می‌کنند، تحت هر شرایطی به نامزد حزب رأی خواهند داد؛ بنابراین نه ترجیحات آنها، بلکه ترجیحات مستقلین مهم‌تر است. 💢 اقتصاد و نوسان‌های اقتصادی 🔸 به طور عمومی، اقتصاد اولویت نخست اکثریت مردم آمریکاست؛ اما در میان قشر مستقل ارزش بسیار مهمی دارد. نظرسنجی سپتامبر فاکس نیوز نشان می‌داد که ۴۵٪ از رأی‌دهندگان مستقل اقتصاد را اولویت نخست خود می‌دانند. این موضوع در میان جمهوری‌خواهان هم مسئله مهمی بوده و ۵۰٪ آنان به مسائل اقتصادی اولویت می‌دهند. این رقم برای دموکرات‌ها نیز ۲۵٪ بود. 🔸 اما منظور از وضعیت اقتصادی چیست؟ نرخ تورم، میزان اشتغال و درک مردم از رونق اقتصادی بسیار اهمیت دارند. دولتی که حزبش در انتخابات حضور دارد باید تلاش کند که در طول انتخابات، متغیرهای اقتصادی دچار نوسان نشوند و وضعیت مطلوبی داشته باشند. به عنوان مثال فرض کنید که نرخ تورم ماهانه از ۲.۵٪ به ۴٪ یا ۵٪ جهش کند. در این صورت کمپین هریس متحمل آسیب بزرگی می‌شود. البته دولت می‌تواند از ابزارهای خود به نفع نامزد مطلوب نیز استفاده کند. به عنوان مثال، اقدام اخیر فدرال رزور –هرچند مستقل از دولت است- در کاهش نرخ بهره فدرال به ۴.۷۵ تا ۵ درصد عملاً به نفع گروه‌های متعددی (دریافت‌کنندگان وام، خریداران خانه، افراد جویای کار و...) بود و این می‌تواند در رای دهی آنها تاثیر داشته باشد. 💢 جنگ و بحران‌های بین‌المللی 🔸مردم آمریکا عموماٌ به مسائل سیاست خارجه و بین‌المللی اهمیت کمی می‌دهند. دو بحران کنونی در اروپای شرقی و جنوب غرب آسیا تأثیر چندانی بر تصمیم رأی‌دهندگان نگذاشته و در مناظرات کمتر راجع به آنها بحث شده است. آمار فاکس نیوز نشان می‌دهد که تنها ۴٪ از مستقل‌ها سیاست خارجی را اولویت خود می‌دانند؛ اما همیشه اینگونه نیست. در صورتی که جنگ گسترده‌ای آغاز گردد و نیروهای آمریکایی نیز به طور مستقیم وارد آن شوند، طبیعتاً مردم بشدت بر روی آن حساس خواهند بود. علاوه‌براین، تأثیر جنگ‌ها بر بازارهای بین‌المللی و به تبع آن، اقتصاد داخلی آمریکا را نباید فراموش کرد. در این صورت نامزد دولت مستقر آسیب شدیدی در انتخابات می‌بیند. 💢 ترجیحات اقلیت‌ها 🔸 اولویت‌های سیاسی اقلیت‌ها (دینی، نژادی و...)، هنگامی اهمیت بیشتر پیدا می‌کند که بحث ایالت‌های چرخشی مطرح باشد. به عنوان مثال اقلیت مسلمان هم‌اکنون به پایان جنگ غزه بشدت توجه دارند و رأی آنها در میشیگان و ویسکانسین حیاتی خواهد بود. سیاه‌پوستان و اسپانیایی‌تبارها نیز به همین شکل ترجیحات مهمی دارند. اکثریت آنها مسائل اقتصادی و سیاست‌های رفاهی را برای خود اولویت می‌دانند. 💢 شخصیت نامزد 🔸 بخش مهمی از پیروزی ترامپ در ۲۰۱۶، ناشی از جدید و جذاب‌بودن سخنان و رفتارش بود. اکنون هریس به دلیل ورود دیرهنگامش به رقابت‌ها هنوز نتوانسته است خود را میان رأی‌دهندگان مستقل به‌خوبی جا بیاندازد. بخشی از رأی‌دهندگان نه به برنامه‌های نامزد، بلکه به شخصیت و حافظه‌ای که از او دارند نگاه می‌کنند. هرچند این عامل خود تغییرپذیر است. اگرچه امروزه توجه مردم بیشتر به برنامه نامزدهاست و نه به ویژگی‌های شخصی و رفتارهای جنجالی اما هنوز شخصیت جذاب در اقناع مخاطب نقش خود را حفظ کرده است. ✔️ در انتخابات کنونی دو مسئله دیگر نیز برای رأی‌دهندگان اهمیت دارد: مهاجرین غیرقانونی و حق سقط جنین. جهت‌گیری اکثر مردم راجع به آنها در حال شکل‌گیری است، به نحوی که مخالفت شدید با اولی و موافقت شدید با دومی را دارند. هر نامزدی که بتواند نشان دهد که سیاستش نزدیک به نظر رأی‌دهندگان در این دو مورد است، موفقیت بزرگی کسب می‌کند. نامزدهای انتخاباتی با درنظرگرفتن تمامی این موارد، کمپین‌های خود را ساماندهی می‌کنند تا سبد رأی خود را افزایش دهند. 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01
🌐 یکسال پس از طوفان؛ چرا عملیات ۷ اکتبر از نظر حقوق بین‌الملل امری مشروع است؟ 🔸 در حالی که یک سال از عملیات تاریخی طوفان‌الاقصی می‌گذرد این سوال مطرح است که این عملیات چقدر با ‏موازین حقوق بین‌الملل سازگار یا در تضاد بوده است.‏ 💢 ضرورت نگرش تاریخی 🔸در بررسی بنیان‌های حقوقی عملیات طوفان الاقصی ذکر این نکته ضروری است که ارزیابی آن با معیارهای ‏حقوق بین‌المللی بدون اتخاذ یک نگرش تاریخی و توجه به بیش از هفت دهه اشغالگری رژیم صهیونیستی ‏امکان‌پذیر نخواهد بود؛ اشغالگری که با کشتار، سرکوب، تعقیب و آزار هدفمند، بازداشت‌های خودسرانه و ‏ناپدیدسازی اجباری فلسطینان و نقض حقوق بشر بنیادین آن‌ها از جمله حق حیات و حق تعیین سرنوشت آنان ‏همراه بوده است.‏ 💢 توسل به زور و حق تعیین سرنوشت 🔸مطابق موازین حقوق بین‌الملل، توسل به زور برای اعمال تعیین سرنوشت برای مردم تحت استعمار، اشغال ‏خارجی و حاکمیت یک رژیم نژادپرست به رسمیت شناخته شده است. چنین حقی منبعث از رویکرد حمایتی ‏حقوق بین‌الملل از استعمارزدایی و مبارزه با اشغال خارجی است. در حال حاضر کمتر کسی در باب حق ‏فلسطینیان برای تعیین سرنوشت و قانونی بودن مبارزه مسلحانه آنان با اسرائیل تردیدی دارد.‏ 🔸توسل به زور در مسیر اعمال حق تعیین سرنوشت و مبارزه با اشغالگر، مغایرتی با اصل منع توسل به زور در منشور ‏ملل متحد ندارد، زیرا بند۴ ماده۲، تهدید به استفاده از زور یا استفاده از آن را تنها در صورتی ممنوع دانسته که ‏در تضاد با اصول و اهداف منشور باشد. این در حالی است که ماده۱ منشور، توسعه روابط ‏دوستانه میان ملت‌ها بر اساس احترام به اصل حق تعیین سرنوشت (بند۲) را جزو اهداف سازمان ملل معرفی ‏می‌کند. 💢 ماده ۵۱ منشور و دفاع مشروع 🔸مبارزه با رژیم اشغالگر در چارچوب دفاع مشروع و ماده ۵۱ منشور ملل متحد موجه است؛ چراکه قواعد حقوق ‏بین‌الملل مبارزه مردم عادی علیه حمله مسلحانه قدرت اشغالگر را نیز در مفهوم دفاع مشروع شناسایی نموده است. ‏این در حالی است که پس از عملیات طوفان الاقصی رژیم با توسل به همین ماده حمله همه جانبه‌ای را علیه مردم ‏غزه آغاز نمود؛ استدلالی که اسرائیل برای دهه ها تجاوز و اشغال به آن استناد نموده اما به هیچ وجه قابل قبول ‏نیست. دیوان بین‌المللی دادگستری پیشتر در نظر مشورتی خود در قضیه دیوار حائل در سال ۲۰۰۴ بی‌اساس بودن ‏این استدلال را صریحا اعلام نمود و استدلال کرد که «اسرائیل حق دفاع مشروع در سرزمینی که اشغال کرده ‏است را ندارد». این استدلال پیرامون تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی علیه غزه نیز صادق است. زیرا این تهاجم در ‏اصل امتداد اشغالگری و نقض فاحش حقوق بشر فلسطینیان از جمله حق بنیادین و ذاتی تعیین سرنوشت آنها به ‏شمار می‌آید. 💢 قطعنامه‌های مجمع عمومی ‏ 🔸مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۷۰ در قطعنامه ۲۷۲۸ مشروعیت مبارزه مردم برای حق تعیین سرنوشت و ‏رهایی از سلطه خارجی و اشغال و انقیاد بیگانه از جمله برای مردم فلسطین را تایید نموده و قطعنامه ۳۷/۴۳ سال ‌‏۱۹۸۲ ضمن اشاره به حق فلسطینیان برای تعیین سرنوشت از یک سو و تجاوزگری اسرائیل از سوی دیگر، ‏مبارزه ملت‌ها از جمله به شیوه‌های مسلحانه، جهت استقلال و رهایی از سلطه و اشغال خارجی را مشروع دانسته ‏است.‏ 💢 دیگر نهادهای سازمان ملل 🔸نهادهای دیگر سازمان ملل همچون کمیسیون حقوق بشر سابق و نیز گزارش گزارشگران ویژه این سازمان بر ‏حق مسلم ملت فلسطین برای تعیین سرنوشت تاکید نموده‌اند.کمیته حقوق بشر نیز این حق را به عنوان یک قاعده ‏آمره شناسایی نموده و از جمله والاترین حق بشری دانسته است. در همین چارچوب «کمیسیون مستقل تحقیقات ‏بین‌المللی سازمان ملل» تنها سه روز بعد از حمله ۷ اکتبر و مبتنی بر یافته‌های گذشته خود؛ بر حق فلسطینیان برای ‏تعیین سرنوشت تاکید کرد و تنها راه رسیدن به صلح پایدار در فلسطین را پایان اشغال نظامی از سوی اسرائیل ‏دانست. 💢 کنوانسیون ژنو۱۹۴۹ 🔸همچنین از پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو نیز می‌توان مشروعیت توسل به زور علیه رژیم ‏صهیونیستی را نیز استنباط نمود. مطابق بند۴ ماده۱ پروتکل، مقرارت این سند: «شامل مخاصمات مسلحانه‌ای که ‏در آنها ملت‌ها جهت احقاق حق تعیین سرنوشت خود به نحو مقرر در منشور ملل متحد و ...، به مبارزه با ‏استعمار، اشغال خارجی و رژیم های نژادپرست می‌پردازند نیز می‌شود». به این ترتیب پروتکل الحاقی اول، ‏مخاصمه مردم تحت سلطه و اشغال خارجی را «مخاصمه مسلحانه بین‌المللی» دانسته است که بر مبنای آن، تمامی ‏مقررات بین‌المللی حاکم بر این مخاصمات باید رعایت شود.‏ ✔️با این‌حساب عملیات طوفان الاقصی در چارچوب موازین حقوق بین‌الملل و در حقیقت تجلی اراده مردم فلسطین ‏برای رهایی از اشغالگری مرگبار، خشن و طولانی‌مدت و تنها چاره آن‌ها بود. ‏ 🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐 💎 @Tabyincenter01