eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام على (ع) در خطبه ۱۹۹ نهج البلاغه درباره اهمّیّت و آثار «نماز» چه فرموده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹سپس امام (ع) در پنجمين استدلال خود با استناد به كلام معروف رسول خدا (ص) درباره اهمّيّت نماز مى فرمايد: «وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللهِ (ص) بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ، فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي الْيَوْمِ و اللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ، فَمَا عَسَى أَنْ يَبْقَى عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَنِ؛ رسول خدا (ص) را به چشمه آبگرمى تشبيه فرمود كه بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد كه بى شكّ چرك و آلودگى در بدنش باقى نخواهد ماند [نمازهاى پنج گانه روزانه نيز آنچنان روح و قلب انسان را شستشو مى دهد و آثارى از گناه در آن باقى نمى گذارد]». [۱] با توجّه به اينكه در متن خطبه تعبير به «حمّه» (چشمه آبگرم يا آبهاى گرمى كه به عنوان درمان بيمارى ها مورد استفاده قرار مى گيرد) شده روشن مى شود كه همچون چشمه آب معمولى نيست، بلكه چشمه خاصّى است كه در زدودن آلودگى ها دارد؛ ولى بايد توجّه داشت كه اين تعبير تا آنجا كه ما تفحّص كرديم تنها در كلام امام (ع) و در اين خطبه آمده است. 🔹 (ع) در ادامه سخن در ششمين استدلال خود به آيه ديگرى در قرآن مجيد در ارتباط به مقام والاى نمازگزاران مى فرمايد: «وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنيِنَ الَّذِينَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ، وَ لَا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ، يَقُولُ اللهُ سُبْحَانَهُ: "رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ"؛ [نور، ۳۷] گروهى از مؤمنان كه زينت متاع دنيا و فرزندان، اموالى كه مايه چشم روشنى است، آنها را به خود مشغول نداشته، را خوب شناخته اند. خداوند سبحان درباره آنها مى فرمايد: "آنها مردانى هستند كه تجارت و بيع آنان را از و و پرداختن زكات باز نمى دارد"». بايد توجّه داشت كه آيه فوق به فاصله يك آيه از «آيه نور» در «قرآن مجيد» واقع شده و در آيه قبل از آن سخن از بيوت مرتفعى است كه نور پرفروغ الهى در آن مى درخشد و صبح و شام در آن تسبيح و تحميد خدا مى شود و افرادى كه در آيه مورد بحث به آنان اشاره شده، همانند پاسداران نور الهى هستند كه زرق و برق دنيا آنها را به خود مشغول نمى كند و از ياد خالق و كمك به خلق باز نمى دارد. 🔹سرانجام در بيان هفتمين و آخرين دليل براى اهمّيّت نماز به برنامه پيامبر اكرم (ص) كه برگرفته از قرآن مجيد است اشاره کرده و مى فرمايد: «وَ كَانَ رَسُولُ اللهِ (ص) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللهِ سُبْحَانَهُ: "وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا" [طه، ۱۳۲]، فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يُصَبِّرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ؛ (ص) بعد از بشارت به بهشت، خويش را براى به تعب و مشقّت مى انداخت، زيرا خداوند به او فرموده بود: خانواده خويش را به دعوت كن و در برابر آن شكيبا باش [زيرا نماز كليد ورود به بهشت است] لذا آن حضرت پى در پى اهل بيت خود را به دعوت مى كرد و خود را بر آن وادار مى كرد [و در انجام آن اصرار و شكيبايى داشت]». اين دلايل هفتگانه كه اميرالمؤمنين امام على (ع) براى بيان از آيات قرآن و سنّت پيامبر (ص) آورده و ده ها دلايل ديگر كه به يقين، امام (ع) در مقام بيان همه آنها نبوده است، نشان مى دهد كه چه گوهر گرانبهايى است و چه تأثيرى در و دارد و دور ماندن از نماز و بركات آن، چه خطراتى ايجاد مى كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] اين حديث را مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت، قم، چ اول، ج ‏۴، ص ۳۰ (باب تحريم إضاعة الصلاة و وجوب المحافظة عليها) آورده است. با اين تفاوت كه به جاى «حمّه»، «نهر» و «النهر الجارى» ذكر شده است. همين مضمون در مسند أبي داود الطيالسي، سليمان بن داود، دار هجر، الطبعه: الأولى، ج ۱، ص ۷۱؛ الجامع الصحيح المسمى بصحيح مسلم، القشيري النيسابوري، مسلم بن الحجاج، دار إحياء التراث العربی، ج ۱، ص ۴۶۲ نيز آمده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۷۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عوامل و ابزار تقویت فرهنگ عمومی (بخش چهارم و پایانی) 🔸در ارتقای ، شاخص ها و عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیاری نقش دارند که بررسی همگی آنها امری تخصصی و زمانبر است، از این رو، مجال پرداختن به همۀ آنها نیست و در این وجیزه تنها به برخی از آنها اشاره می شود. 3⃣‏‏مراکز آموزشی 🔹یکی از ساحت های زندگی هر انسانی و است، لذا انسان ها در طول عمر خود ساعت ها، روزها، ماه ها و گاهی سال ها نیاز به آموزش دارند. سازمان های دولتی و غیردولتی بسیاری در برطرف کردن این نیاز نقش دارند؛ از آموزش و پرورش گرفته تا مراکز آموزش عالی، دانشگاه ها، مراکز آموزش زبان، کانون های فرهنگی - ورزشی و... از آنجا که ، امری ارتباطی است، را در پی دارد، پس میتواند گامی در راستای اصلاح فرهنگ عمومی یا ارتقای آن باشد. در این میان، نهادهای آموزشی دولتی (مدرسه و دانشگاه) نقش محوری تری دارند، تا حدی که سنگ بنای تربیت - پس از خانواده - در مدرسه و مقطع ابتدایی گذاشته می شود و به دنبال تربیت صحیح افراد، فرهنگ عمومی نیز در مسیر صحیح قرار می گیرد.   🔹از دیدگاه امام خمینی (ره) سوای از علم آموزی، باید و معنوی دانش آموزان و دانشجویان را در دستور کار خود قرار دهند. ایشان خطاب به معلمان فرموده است: «همه در فکر این باشند که خودشان را کنند. باید خود را مهذب کنند تا حرفشان در دیگران اثر کند. معلمین و همه کسانی که در شغل معلمی به سر می برند باید بدانند که شغلشان بسیار مهم است. باید توجه کنند که بچه ها را از ابتدا خوب بار بیاورند که دانشگاه دیر است». [۱] همچنین ایشان، هدایت و رسیدن به مقاصد ملی و دینی یک کشور را در گرو اصلاح دانشگاه دانسته و فرموده اند: « در راس امور هست و تقدیرات یک کشوری، مقدرات یک کشوری بسته به وجود آنهاست». [۲] 🔹این سخنان، گویای و استاد، در است. امام خامنه ای با اشاره به این مهم، خطاب به معلمان فرموده است: «امام (ره) فرمودند "معلّمی شغل انبیاء است"؛ این فقط یک شعار دل خوش کن نیست؛ این یک حقیقت قرآنی است: "وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة [بقره، ۱۲۹]؛ از جملۀ خصوصیّات پیامبران، است". یعنی شما دارید راهی را حرکت می کنید که برترین انسان های تاریخ بشریّت، آن راه را رفته اند و برای آن مقصود و برای آن پیمایش، مبعوث شده اند؛ یعنی پیغمبران. تأثیر بی نظیر، نقش بی نظیر تعلیم و تربیت عمومی در پیشرفت کشور، در سعادت کشور یک مسئلۀ فوق العاده مهمّی است. به نظر ما این جزو واضحات است، جزو بدیهیّات است - اگرچه بعضی متأسّفانه این امر بدیهی را درست درک نمی کنند - که آموزش و پرورش و تعلیم و ، زیرساخت اصلیِ سعادت یک ملّت و پیشرفت یک کشور و در جمهوری اسلامی، حرکت به سمت آرمانها است». [۳]   4⃣مذهب 🔹 به عنوان امری فراگیر، نقش بسیار مهمی در ارتقای فرهنگ عمومی دارد. متغیرهایی همچون مساجد، روحانیون، هیأت های مذهبی، جلسات قرآنی، و... به تنهایی میتوانند فرهنگ عمومی را تحت الشعاع قرار دهند. متغیرهای مذهبی، به پشتوانۀ اندیشه ها، اعتقادات و ارزش های اسلامی، توان هرگونه ایفای نقش در ارتقای فرهنگ عمومی را دارند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه امام، ج ‏۱۹، ص ۱۹۰ [۲] صحیفه امام، ج‏ ۱۷، ص ۲۴۱ [۳] بیانات معظم له ۹۷/۰۲/۱۹ نویسنده: مجید پاک نیت منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هفتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۱) 🔹واقعیّت موجود آن عصر چنین بود که اجازه نمی داد کسی چون (ع) بدون بیعت با او راحت به زندگی مشغول شود؛ چون حضرت، کسی نبود که به آرامی زندگی کند، در این صورت تنها انتخاب در صورت عدم بیعت، کشتن (ع) بود. از طرفی، گذشته از شام، مدینه و مکّه و به طور کلّی حجاز در شرایطی نبود که در برابر خواست یزید مبنی بر کشتن امام، مقاومتی از خود نشان دهد. (ع) می بایست به جای دیگری می اندیشید. رفتن به مکه به صورت موقت پسندیده بود، زیرا به هر روی، این شهر حرم تلقی می شد و برای مدتی می توانست امنیت داشته باشد، اما همین شهر نیز نمی توانست به عنوان سنگری دائمی مورد توجه قرار گیرد. به علاوه که مکه، هواداری خاصی از امام نمی کرد و حتی در جریان بیعت با امیرالمومنین (ع) هم، مکه با تانی بیعت کرده بود. در این صورت تنها که کانون شیعیان امام بود می توانست مورد توجه قرار گیرد. این منطقه از جهات دیگری نیز از شام متنفر بود. درخواست کوفه از امام (ع) این احتمال را تقویت کرد و با اوج گرفتن این دعوت، درصد احتمال پیروزی رو به فزونی نهاد. 🔹البته معنای این تحلیل این نیست که هیچ خطری در عراق نبوده است، اما سوال این است که اگر امام (ع) بنا داشت در جایی مستقر شود، کجا را باید بر می گزید؟ آیا (ع) کسی بود که بیعت کند؟ آیا کسی بود که اجازه دهد امام (ع) بدون بیعت، زنده بماند؟ اگر سيدالشهداء (ع) به عراق نمی رفت، در آن صورت همه کتب تاریخی نمی نوشتند: اگر به عراق رفته بود پیروز می شد؟ یا چرا به نامه های مردم پاسخ مثبت نداد؟ چرا اجازه داد که در حجاز به دست عمّال یزید به شهادت برسد و هیچ اقدامی نکند؟ این سوالات و نمونه آنها، مواردی است که در صورت عدم انتخاب و مسافرت به کوفه در ذهن هر عاقلی مطرح می شد. به هر حال پاسخ (ع) به تمام دعوتهای به ظاهر خیرخواهانه ای که ایشان را به مماشات با یزید توصیه می کرد منفی بود، و برای همین نیز مکه از سوی عمال یزید برای (ع) در حال ناامن شدن بود. از نکاتی که امام (ع) در موارد متعدد بدان اشاره فرموده، این است که و عمّالش اجازه ادامه حیات را در مکّه به او نخواهند داد و به هر صورت او را به قتل خواهند رساند. (ع) در برابر اعتراض ابن عباس، فرمود: «این که دو وجب دورتر از مکّه کشته شوم، بهتر از آن است که یک وجب دورتر کشته شوم». [۱] 🔹این نکته علاوه بر اشاره به حفظ حرمت مکّه به این نکته نیز توجه می داد که (ع) در خطر است و حضرت باید در این باره اقدامی بکند. نیز آن حضرت در برابر اعتراض ابن عمر فرمود: «این گروه مرا رها نخواهند کرد ... آنها اصرار دارند تا من بیعت کنم و من نمی خواهم چنین کنم، بنابراین آنها مرا خواهند کشت». [۲] این جمله به خوبی وضعیّت سيدالشهداء (ع) و واقعیّت موجود را نشان می دهد. امام (ع) در مورد دیگری فرمود: «اگر در سوراخ جانوران بیابان نیز پنهان شوم، مرا بیرون آورده و به قتل خواهند رساند». [۳] همچنین زمانی که از حضرت پرسیدند که چرا برای رفتن عجله می کند، امام (ع) فرمود: «اگر تعجیل نکنم مرا دستگیر خواهند کرد». [۴] و بار دیگر فرمود:  « مالم را گرفتند، صبر کردم، به آبرویم تعرّض کردند، صبر کردم، خواستند خونم را بریزند، گریختم». [۵] این نقل‌ها شاهد صدق این گفته است که به هر حال آنها تصمیم بر قتل ایشان داشتند و امیدی به زنده بودن، به صورتی که بیعتی نیز صورت نگیرد، نمی توانسته وجود داشته باشد. طرف دیگر قضیه رفتن به سمت عراق است. وقتی قرار شد آن حضرت از مکّه خارج شود، کدامین نقطه می بایست انتخاب می شد؟ ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، دارالفكر، بيروت، چ اول، ج۳، ص ۱۶ [۲] همان [۳] الفتوح، ج۵، ص۱۱۶ [۴] تاريخ طبرى، ج۴، ص۲۹۰ [۵] الفتوح، ج۵، ص۱۲۴ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️نقشۀ استعمارگران برای تسلط بر مسلمانان 🔹یکی از نقشه های کفار این است که پسرها و دخترها از پدرها و مادرها جدا شوند، و مردم را از روحانیون جدا و به آنها بدبین کنند، ولو به این‌صورت که افرادی را به لباس روحانیت ملبّس کنند تا در مَلأ عام و مجامع عمومی، کارهای خلاف انجام دهند و مردم از روحانیون بیزار شوند. همچنین قرآن به دست مردم داده نشود، بلکه ترجمۀ آن به مردم داده شود. [۱] ترجمۀ قرآن که قرآن نیست! (مقصود، ترجمه‌ی بدون متن عربی است). 🔹و نیز می‌خواهند روحانیون و اهل علم را از منابع اصلی و کتاب و سنت و معنویات و مدارک دینی جدا کنند و به خیال خودشان، اتصالات و اسنادها را پاک‌سازی و تهذیب کنند. کتاب و سنت را که سلاح آنهاست، از دست آنها بگیرند، ولو به این‌صورت که کسانی‌ را برای اداره کشور و مردم در رأس قرار دهند تا با مراجع و علمای دین، مخالفت و در نتیجه آنان را منزوی کنند و یا بکشند. ما در نجف شنیدیم که می‌خواهند کتاب‌ها را جمع کنند و بین اهل علم و علم جدایی افکنند. 🔹ای‌ کاش می‌فهمیدیم که گرگ‌ها بر ما هجوم آورده‌اند و دارند ما را می‌خورند! ما باید به کفار سوءظن داشته باشیم و با آنها اَوِدّاء و اَخِلاّء (محب و دوست) نباشیم، و از حقّشان بترسیم چه برسد به باطلشان؛ زیرا آنان حق را تور و وسیله صید و شکار ما قرار می‌دهند. خدا کند بفهمیم که صلاح دین و دنیای ما تمسک به انبیا و اولیا علیهم‌السلام است، و جدایی از آنها به صلاح دین و دنیای ما نیست، و اینکه کفار بعد از گرفتن دین ما، دنیای ما را هم از دست ما می‌گیرند. پی نوشت؛ [۱] ر.ک: خاطرات مستر همفر منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علل ناسازگاری و اختلافات همسران (بخش اول) 🔹هر چند به قول معروف دعوای زن و شوهر نمک زندگی است و بروز اختلافات خانوادگی تا حدودی عادی و طبيعى است، اما اگر اين به صورت صحيح نشده و به ناسازگاری و تنش تبديل شود، آسايش و آرامش از دست رفته و زندگی به جهنم تبديل می شود. اساساً هيچ زن و شوهری را نمی توان يافت که به دنبال شادکامی و شيرينی زندگی نباشند؛ اما عوامل بسيارى دست به دست هم مى دهند و اختلافات و ناسازگاری ها را به وجود می آورند که با و به موقع از آن ها، می توان لذت زندگی مشترک و خوشبختی را بيش از پيش احساس کرد. 💠برخی از آن علل و عوامل عبارتند از: 🔹 ۱) «ازدواج تحميلی»؛ ازدواج هايى که با فشار و اصرار والدين صورت ميگيرد، به دليل نبود عشق و علاقه لازم بين زوجين دوامی نخواهد داشت و اختلافات و ناسازگاری های زيادى را در پی خواهد داشت. ۲) «فریبکاری ها و وعدهای دروغ پيش از ازدواج». ۳) «هم کفو نبودن و عدم سنخيت فرهنگی»؛ زن و شوهری که از نظر سطح فرهنگ، اقتصاد، تحصيلات، دينداری، ميزان سن، علاقه ها و سليقه ها، نوع زندگی خانوادگی و... با هم تناسب نداشته و هماهنگ نباشند، غالباً با مشکلات و تنش های زيادى مواجه خواهند شد. ۴) «عدم درک متقابل و آشنايى با خصوصيات يکديگر»؛ عدم شناخت روحيات، علايق، طرز بينش و تفکر، خصلت ها و ويژگی های خاص هريک از همسران توسط ديگرى، يکی از عوامل بسيار جدی در ناسازگاری ها مى باشد. ۵) «عدم آشنايى با آئين همسرداری و توجه نکردن به وظايف و حقوق يکديگر». 🔹 ۶) «بداخلاقی و بدرفتاری»؛ بداخلاقی و پرخاشگری زن و شوهر به يکديگر، بدزبانی نسبت به هم و احترام نگذاشتن آنها به يکديگر، روابط حسنه آنها را تبديل به نزاع، درگيری و مشاجره و در نهايت جدايى ميکند. ۷) «ضعف ايمان، بی تقوايی و بی‌عفتی»؛ ضعف ايمان و بی تقوايی موجب مسئوليت ناپذيری، گناه و بی بندوباری، رعايت نکردن عفاف و پاکدامنی و در نهايت از هم گسيختگی خانواده ميشود. هوسرانی، نگاه های آلوده، بی حجابی و بدحجابی، زندگی مختلط و فسادانگيز علاوه بر حرمت شرعی، حس وفاداری به همسر را تضعيف و در نتيجه باعث بروز اختلاف و کشمکش بين زن و شوهر ميگردد. ۸) «بدبينی و سوء‌ظن»؛ ابتلا به بيماری بدگمانى، قلب انسان را تيره و تار ميکند و باعث ميشود بی جهت نسبت به اعمال و رفتار همسرش بی اعتماد شده و درباره او احتمال خيانت دهد. اين بدبينی زندگی را تلخ و موجب ناسازگاری ميشود. ۹) «توقعات و انتظارات بيجا»؛ انتظار اين که همسرمان همانگونه که ما می انديشيم و رفتار ميکنيم باشد. ... منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️حضرت بقیّةالله (عج) وسیله‌ای است برای عرض عبودیّت به درگاه خداوند 🔹در مورد (عج) نکته‌ی اوّل این [است] که این بزرگوار داعی‌الله است. نگاه به آن بزرگوار وسیله‌ای است برای عرض ارادت و عبودیّت به درگاه حضرت حقّ متعال. اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعیَ ‌اللهِ وَ رَبّانیَّ آیاتِه؛ همه‌چیز، همه‌ی انبیا، همه‌ی اولیا، همه‌ی مقدّسات، همه‌ی ارواح طیّبه که نورافشانی میکنند بر زندگی ما، بر عالم ما، بر همه‌ی عالم وجود، آیات حقّند، جلوه‌های حضرت پروردگارند؛ این نکته‌ای است که باید توجّه داشت. به (عج) توجّه میکنیم، توسّل میکنیم، در مقابل آن بزرگوار عرض خاکساری میکنیم، برای اینکه این خاکساری به ذات احدیّت برسد و پیش خدای متعال اظهار عبودیّت کرده باشیم. بیانات مقام معظم رهبری ۹۶/۰۲/۲۰ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هشتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۲) 🔹در فاصله ماه شعبان تا ذیحجه که (ع) در مکه بود، نامه های مکرّری از عراق به دست ایشان رسید. این نامه ها به شکلی بود که بعدها به صورت دلیل عمده امام (ع) برای رفتن به عراق شد. در بسیاری از موارد وقتی اعتراض به رفتن می شد، امام مساله نامه‌ها را مطرح می‌کرد. [۱] هنگامی که (ع) در برابر حرّ رسید، همین نامه‌ها را دلیل آمدن خود ذکر کرد. زمانی که عمر بن سعد علّت آمدن امام را به عراق جویا شد، پاسخ، همان نامه ها بود. امام (ع) در برابر این نامه چه می توانست بکند؟ او تا مسلم را نفرستاده بود، اطمینان کافی نداشت، امّا اکنون نامه نماینده اش رسیده بود که بهترین دلیل بر بیعت مردم کوفه با امام (ع) بود. از این رو در برابر اعتراض ابن عباس در آخرین مرحله، (ع) به او فرمود: «من می دانم که تو اهل نصیحت کردن هستی، امّا مسلم به من نامه نوشته که مردم بر بیعت و یاری من اجتماع کرده و من نیز تصمیم به رفتن گرفته ام». [۲] 🔹در پایان، با توجه به آنچه گفته شد و به عنوان جمع بندی می گوییم که همانطور که گفته شد (ع) نمی خواست به هیچ وجه موافقتی با و حاکمیّت او داشته باشد، حتی اگر این مخالفت منجر به شهادت حضرتش بشود. در عین حال در پی چاره بود تا در صورت امکان، انقلابی را علیه یزید برپا کرده و خود بر جامعه حاکمیّت پیدا کند. این چهار چوب، خواست (ع) بود. جهان اسلام همانطور که دیدیم از نظر سیاسی در آن شرایط ویژگی های خاصی داشت که عموما مساعد با اهداف و خواست های اصلاحگرانه ایشان نبود؛ بنابراین باید به گونه ای رفتار می کردند که بتوانند با توجه به آن شرایط به اهداف خویش در جهت دفاع از اسلام و اقامه حکومتی عادلانه با موفقیت دست یابند. طبیعی است که (ع) به تناسب، اهدافی در چند سطح را در نظر داشت. تشکیل حکومت (بعنوان زمینه ای برای اجرای احکام و فرامین الهی، بسط عدالت و...) می توانست بالاترین موفقیتی باشد که حضرت به آن می اندیشد. اما اینگونه نبود که با منتفی شدن زمینه های این هدف حداکثری، ایشان و انقلابی خود را ناکام و تمام شده تلقی کنند و از میانه راه بازگردند. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، همان، ج۳، ص۱۶۳ تا ۱۶۵ [۲] مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، دارالاندلس، بیروت، ج۳، ص۵۴ و ۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️تربیت دینی خانواده (بخش هجدهم و پایانی) 🔸عوامل مؤثر در تربیت دینی خانواده 🔴والدین (۵) 💠 یک نظام کوچک اجتماعی است که اعضای آن ارتباط متقابل با یکدیگر دارند. اگرچه افراد خانواده روابط گوناگونی با هم دارند، ولی آنچه بیش از همه مؤثر به نظر می رسد است؛ زیرا بایدها و نبایدهای دینی و دیگر معارف اسلامی معمولاً در قالب گفت‌وگو و دستورات توسط پدر و مادر به فرزندان القا می شود. نقش اساسی در دارد و آنها می توانند با ارائه رهنمودهای درست به فرزند خود، پایه های فکری او را به شکل کاملاً مطلوب بنیان نهند. در این زمینه، نکات چندی به نظر می رسد که ذیلاً بدان ها اشاره می شود: 🔹«تأیید رفتار نیک فرزند»: عامل دیگری که در در محیط خانه بسیار مؤثر است، او به وسیله است. کارهای درستی که از کودک مشاهده می شود - اگرچه غیر دینی و معمولی باشد - اگر با تأیید و تحسین والدین مواجه شود، تداوم می یابد. تأیید رفتار کودک از سوی والدین ممکن است به شیوه های زبانی یا عملی صورت گیرد، که هر کدام به نوبه خود، در تکرار آن تأثیر فراوان دارد. اگرچه تأیید عملی از کارهای مثبت، در تربیت او تأثیر دارد، ولی از او مانند گفتن «آفرین، بسیار خوب» بیشتر مؤثر است؛ زیرا کودک در دوره کودکی، برای جلب توجه والدین به خود، به دستورات آنان بیشتر عمل می کند. [۱] اساساً یکی از «شیوه‌های تربیتی قرآن مجید» و رغبت در افراد صالح و برقراری موازنه میان عمل و پاداش است. عوامل ایجاد انگیزه در قرآن متعدد است؛ گاه از طریق وعده پاداش فراوان و چندین برابر عمل، فرد را به انجام کار نیک تحریک می کند، و گاه از طریق تعلیمات عمیق دینی و اسلامی انسان را چنان صالح و متقی بار می آورد که خود به دنبال کارهای با ارزش می رود و جز به کسب رضایت خدا نمی اندیشد. 🔹در زمینه پاداش های اخروی اعمال نیک انسان، لسان آیات متفاوت است. برخی آیات می گویند: «هر که عمل نیکی انجام دهد، ده برابر پاداش می گیرد»، برخی دیگر از آیات تعبیر «أَضْعَافًا كَثِيرَةً» [بقره، ۲۴۵] دارد، یعنی چندین برابر، برخی نیز پاداش هفتصد برابر و بی حساب را ذکر می کنند. این تفاوت ها در میزان پاداش الهی بیانگر آن است که اجر و جزای اعمال بر اساس درجه اخلاص و نیت انسان تعیین می شود؛ یعنی هر اندازه کیفیت اعمال بالاتر باشد، پاداش بیشتر خواهد بود. بر این اساس، و به منظور در افراد از روش هایی است که از آیات و روایات استفاده می شود و نقش اساسی در دارد. وظیفه و است که در تربیت دینی کودکان و نوجوانان از این روش بهره گیرند. پدران و مادران به جای سختگیری، تحمیل کارهای ناخواسته، تهدید و تنبیه کودک، بجاست از شیوه متعادل همراه با ابراز عواطف و تأیید و تشویق در تربیت فرزند استفاده کنند. 💠جمع بندی 🔹بر اساس آنچه گفته شد، روشن گردید که در نهاد هر انسانی، حس دینی و میل به خداجویی وجود دارد. در قرآن کریم، از این گرایش ذاتی به «فِطْرَتَ الله» [روم، ۳۰] تعبیر شده که از آغاز زندگی، به تدریج نمایان میشود و در رشد و شکوفایی آن، نقش اساسی دارد. به همین دلیل، تربیت درست و هماهنگ در محیط خانه و مدرسه زمینه رشد و شکوفایی سریع آن را فراهم می سازد. استفاده از در محیط خانه و عرضه درست معارف دینی و مذهبی به کودک در تربیت دینی او تأثیر فراوان دارد. بنابراین بر پدران و مادران لازم است که تمام تلاش خود را نسبت به تربیت مطلوب دینی فرزندان خویش به کار گیرند؛ از جمله اقدامات تربیتی در جهت تحقق یافتن عوامل اصلی تربیت دینی خانواده فعالیت های دینی و فرهنگی والدین است که به منظور تأمین شرایط مساعد تربیتی صورت می گیرد. به طور کلی، از نظر اسلام، تربیت یافته کسی است که در محور شناخت، ایمان و عمل به احکام کاملاً فعال باشد. پی نوشت؛ [۱] محمد پارسا، روانشناسی تربیتی، انتشارات سخن، ۱۳۷۴، ص ۱۷۶ برگرفته از فصلنامه معرفت، شماره ۳۲، محمد احسانی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علل ناسازگاری و اختلافات همسران (بخش دوم و پایانی) 🔹اساساً هيچ زن و شوهری را نمیتوان يافت که به دنبال شادکامی و شيرينی زندگی نباشند؛ اما عوامل بسيارى دست به دست هم میدهند و اختلافات و ناسازگاری ها را به وجود می آورند که با و به موقع از آن ها، می توان لذت زندگی مشترک و خوشبختی را بيش از پيش احساس کرد. 💠برخی از آن علل و عوامل عبارتند از: 🔹 ۱۰) «عدم راستی و صداقت»؛ صداقت از مهم‌ترين سرمايه های زندگی است، که اگر نباشد پايه های آن لرزان است. ۱۱) «عيب‌جويی و مقايسه کردن همسر با ديگرى»؛ مقايسه کردن مرد همسرش را با زنان ديگر، باعث میشود که امتيازات و زيبايی های زن خودش را نبيند، و اين کار موجب حساسيت های منفی نسبت به همسر و سرزنش يا تحقير وی شده و تضعيف روابط، کدورت ها، عداوت ها و اختلافات را در پی خواهد داشت. ۱۲) «عدم تأمين نيازهای غريزی و جنسی»؛ ناخرسندی از روابط جنسی (نحوه يا ميزان) نارضايتی از زندگی زناشويی را در پی دارد. در بسيارى از موارد ناسازگاری همسران، ريشه در عدم رضايت ایشان از رابطه جنسی با همسر دارد؛ چرا که در سايه ارضای ميل جنسی و تأمين نياز جسمانی است که فرد از لحاظ اخلاقی، فکری و روانی نیز به آرامش ميرسد، و همین آرامش خاطر است که موجب میگردد همسران در طول زندگی مشترک به راحتی از بعضی ناهماهنگی‌ها که در زندگی رخ ميدهد، چشم بپوشند. 🔹 ۱۳) «عدم توجه به آراستگی و زيبايی ظاهری و وضع لباس و آرايش نکردن زن برای همسرش». ۱۴) «بی مهری و ابراز نکردن محبت»؛ ملاط زندگی، عشق و محبت است. اگر مهر و محبت در خانواده کمرنگ شود، انگيزه زندگی نيز از بين ميرود. ۱۵) «دخالتهای بيجا و ناروا از طرف خانواده های زن و مرد و وابستگی شديد آنها به والدينشان». ۱۶) «خودخواهی و انحصارطلبی»؛ برخی از همسران، به خصوص زنان ميخواهند تمام اوقات، فکر و کار همسرشان را به تصاحب خود درآورند، آن چنان که دوست دارند بخشی از وقت خود را به مطالعه يا ارتباط با دوستان و بستگانشان اختصاص دهند. ۱۷) «عدم توجه زن به نقش مديريتی مرد و عدم تبعيت و نافرمانی زن از شوهر». ۱۸) «خسيس بودن مرد»؛ بعضی از مردان با وجود داشتن مال و ثروت، مى ترسند که مبادا پولی از آن ها کم شود و برای راحتی همسر و فرزندانشان پول خرج کنند. 🔹 ۱۹) «عدم احترام به خويشاوندان به خصوص پدر و مادر يکديگر». ۲۰) «بيکاری، فقر و مشکلات اقتصادی و عدم قناعت در زندگی». ۲۱) «عدم رعايت حال همسر به خصوص در دو زمان، الف) انعقاد نطفه تا پايان شيردهی؛ ب) عادت زنانگی (رگل)». ۲۲) «عدم توجه زن به نقش خانه داری و فرزندپروری خود در خانه، و اشتغال آنها در بيرون از خانه، به نحوی که به مسئولیت همسری آنان لطمه وارد کند». ۲۳) «پايين بودن سطح تحمل و عدم گذشت در زندگی»؛ اگر زن و شوهری سختگير باشند و از خطاهای يکديگر چشم پوشی نکنند، زندگی به جهنم تبديل خواهد شد. ۲۴) «عدم مديريت صحيح و نبود نظم و برنامه در زندگی، عدم توجه به مشاوره، مشارکت و سهيم بودن در زندگی، انعطاف ناپذير بودن و خودرأيی». ۲۵) «معاشرت های نامناسب و چشم و هم‌چشمی ها». ۲۶) «رفتارها و صفات اخلاقی زشت»؛ رفتارهایی همچون سخن چينی، توهين، و تحقير يکديگر، طعنه و زخم زبان، لجاجت، حسادت و عادات نامناسب مثل وسواس. منابع كمكی؛ ۱ - محمود اکبری، زندگی شيرين، رهنمودها و داستانهاي آموزنده برای زوج های جوان، قم، گلستان ادب، ۱۳۸۳؛ ۲ - باقر شريف قرشی، نظام خانواده در اسلام، ترجمه لطيف راشدی، تهران، امير کبير، ۱۳۸۲؛ ابراهيم امينی، آئين همسرداری، قم، شفق، ۱۳۸۰ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم (با اندکی تصرف) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ نگاه حرام (بخش اول) 🔹در مكتب انسان ساز اسلام، از ارزش های والاى انسانی به حساب می آيد و در مقابل، بی عفّتي و بی بندوباری جنسی محكوم شده است. نخست با راهنمايی و هدايت،‌ مسائل جنسی و شهوانی را كنترل و تعديل می كند، مسلمانان را به  و پاكدامنی فرا می خواند، سپس با تدابير حكمت آميز و اصولى زمينه هاى انحراف را از ميان بر می دارد. هم به پيروان خويش دستور می دهد، بی‌عفتی نكنند و هم از آنان می خواهد كه اسباب لغزش و گناه ديگران را فراهم نسازند. 💠چشم چرانی، اولين قدم انحراف 🔹گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی و نگاه به نامحرم است. نگاه های آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا می كند. امام صادق (ع) فرمودند: «اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ في الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفي بِها لِصاحِبِها فِتْنَة؛ [۱] ، تخم شهوت را در دل می كارد و چنين كارى برای نگاه كننده كافى است كه منشأ فتنه گردد». نگاه كردن به ناموس ديگران،‌ خواست شيطان است. چشمی كه تيرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می كند، محل كمين است. شيطان از كمان چشم های او ناموس ديگران را نشانه می گيرد. پيامبر اکرم (ص) فرمودند: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبليسَ... ؛ [۲] نگاه (به نامحرم) تيز زهرآلودی از تيرهای شيطانی است...». اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: «الْعُيونُ مَصائِدُ الشَّيطانَ؛ [۳] ، است». پس بايد مراقب چشمان خويش باشيم، تا شيطان از آن برای تخريب ايمان ما و ناموس مردم استفاده نكند. 💠سفارش قرآن به چشم پوشی از نامحرم 🔹امام باقر (ع) فرمودند: جوانی از انصار، در مدينه با زنی برخورد كرد. در آن زمان، مقنعه زن ها تا پشت گوششان را می پوشاند. (گوشها، گردن و صورت حجاب نداشت) جوان به آن زن خيره شد و چشم از او برنداشت تا عبور كرد؛ همينطور كه با نگاه به پشت سرش، آن زن را تعقيب مى كرد، وارد كوچه تنگی شد، در اين هنگام صورتش به استخوانی كه از ديوار بيرون زده بود برخورد کرد و شكافت. وقتی آن زن رفت، جوان به خود آمد و ديد خون از صورتش جاری است. با خود گفت: به خدا سوگند! نزد رسول خدا می روم و اين ماجرا را با او در ميان مى گذارم. جوان نزد پيامبر (ص) رفت. حضرت پرسيد اين چه وضعی است؟ او جريان را نقل كرد. 🔹در همان هنگام جبرئيل (ع) نازل شد و اين آيه را آورد؛ [۴] «قُل لِلمؤمِنينَ يغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ يَحفَظُوا فُرٌجَهُمْ ذلِكَ اَزْكی لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعونَ [نور، ۳۰] به بگو خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ كنند، اين برای آنها پاكيزه تر است و خدا به آنچه میكنند، آگاه است». قرآن کریم در آيه بعد از همین آیه شریفه می‌فرماید: «وَ قُلْ لِلْمؤمِناتِ يَغْضُضنَ‌ مِنْ اَبْصارِهنَّ وَ يَحفَظنَ‌ فُروجَهُنًّ...؛ [نور، ۳۱] به بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ كنند...» پس خواست قرآن برای زن و مرد است و اين كار ضروری و واجب شمرده شده است. نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه كردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلكه احتياط واجب آن است كه بدون قصد لذت هم نگاه نكنند و نيز نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است». [۵] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] روضة المتقين، ج ۹،‌ص ۴۳۴ [۲] بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۸ [۳] همان، ج ۷۷، ص ۲۹۴ [۴] فروع كافی، ج ۵، ص ۵۲۱ [۵] رساله امام خمينی (ره)، مسأله ۲۴۴۰،‌ انتشارات اسلامی منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد به توحيد از ديدگاه قرآن چه آثار و فوايدی دارد؟ (بخش اول) 🔹اعتقاد به يكى از اصول دين اسلام به شمار می رود، و اين توحيد نه تنها در دين اسلام يك مسأله مهم است، بلكه اين اصل رشته پيوند بين تمام اديان آسمانی است، به طوری كه اولين دعوت انبياء الهی به اين اصل بوده است و تا آخر هم همه دستورات و قوانين دينى، آميخته و مُبتنی بر اين اصل می‌باشد و اينكه اگر كسی اعتقاد به خداوند متعال نداشته باشد، نميتوان او را ديندار يا مسلمان ناميد پس اعتقاد به چنين اصلی نمی تواند بدون آثار باشد، بلكه سرمنشأ تمام خيرات و آثار نيك است. همچنانكه پيامبر گرامی اسلام (ص) هم رستگاری انسان را در گرو اعتقاد به توحيد قرار داده است. «قولوا لا اله الاّ اللهُ تُفلِحوا» (بگوييد خدایی جز پروردگار يگانه نيست تا رستگار شويد). 🔹قبل از بيان آثار توحيد لازم به ذكر است كه «توحيد اقسامی دارد: توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید در خالقیت، توحید استقلالی،  توحید در ربوبیت و توحید در عبادت تقسیم می‌شود». [۱] وقتی بحث از توحيد ميكنيم، منظورمان توحيد در تمام مراتب فوق می باشد. همانطور كه از آيات و روايات بدست می آيد، اعتقاد به دارای آثار فراوانی می باشد كه نمى توان همه آنها را بيان كرد، و به همين خاطر ما تنها به گوشه ای از آن آثار اشاره می كنيم. آثار اعتقاد به توحيد، به آثار فردی، و اجتماعی تقسيم می شوند كه هر يك دارای اقسامی هستند از جمله: 💠ايجاد تعهّد اخلاقی و انسانی در مقابل وظايف و تكاليف 🔹يك خداشناس واقعی، خود را در مقابل قوانين و تكاليف الهی، ملتزم به اطاعت و عمل ميداند؛ چون از آنجايی كه يكى از اقسام توحيد، همان توحيد در اطاعت است، و توحيد در اطاعت يعنى اينكه انسان فقط بايد از خدای يگانه اطاعت كند، و از اطاعت طاغوت و ديگران پرهيز كند، قرآن كريم می فرمايد: «ان اعبُدوا اللهَ واجتَنبوا الطاغوت»؛ يعنى بندگی خدا را بكنيد و از طاغوت پرهيز كنيد. 🔹پس يك موحّد واقعی، هميشه در پی انجام كارهاى نيك است و به دنبال كارهاى بد و خلاف شرع نخواهد رفت؛ زيرا يك انگيزه درونی برای پرهيز از ارتكاب اعمال زشت دارد و آن انگيزه همان اطاعت خدای يگانه است، و او مى داند كه اگر به دنبال انجام اعمال زشت برود، از اطاعت خدا خارج می شود و اطاعت غير خدا را می كند، و اين با توحيد در اطاعت منافات دارد، و اين ايجاد تعهد اخلاقی و انسانی در انسان، يك اثر مثبت اجتماعی هم دارد و آن اين است كه ديگر لازم نيست بر سر چنين افرادی يك نگهبان و يا ناظر بگماری، تا مراقب اعمالشان باشد كه مبادا به دنبال كارهاى زشت بروند؛ چون وجود چنين تعهدی مانع از ارتكاب اعمال زشت می باشد، و وقتی كه افراد يك جامعه دارای چنين خصوصيتی شدند، ديگر كمتر نيازی به پليس و دادگاه پيدا می شود. 💠همت بلند [۲] 🔹اعتقاد به توحيد موجب تعالی همت انسان می شود. زيرا وقتی انسان اعتقاد به توحيد پيدا می كند، خودش را در مقابل منبع همه كمالات و  فيض ها مى بيند و سعی می كند خويشتن را به اين مبدأ نزديكتر كند و كارهاى خودش را فقط به خاطر خشنودی و جلب رضايت پروردگار متعال انجام دهد و در اين راه، سختی ها و مرارتها را به راحتی به جان بخرد، زيرا هدفش بزرگ است؛ لذا با اين  هدف انسان  از «حقير بينی» به طرف «عظيم نگری» پيش می رود. ... پی نوشت؛ [۱] ویکی فقه [۲] باهنر، محمد جواد، سخنی چند درباره خداشناسی، انتشارات اسلامی، ص ۱۰۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا