eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا تربیت خانوادگی و وراثت در شکل گیری اخلاق انسان موثر است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸بى شك نخستين مدرسه هر انسانى دامان و آغوش اوست، و در همين جا است كه نخستين درسهاى يا را مى آموزد. و اگر مفهوم تربيت را اعم از «تكوينى» و «تشريعى» در نظر بگيريم ، رحم مادر و صلب پدر است كه آثار خود را بطور در وجود مى گذارد، و زمينه ها را براى فضيلت و رذيلت آماده مى سازد. در تعبيرات بسيار لطيف و دقيقى در اين قسمت وارد شده كه به بخشى از آن ذيلاً اشاره مى شود: 7⃣در حديثی (صلّی الله علیه و آله) می‌ فرماید: «ما نَحَلَ والِدٌ وَلَدَهُ اَفْضَلَ مِنْ اَدَب حَسَن؛ [۱] بهترين بخششى يا ميراثى كه براى فرزندش مى گذارد، همان و است». 8⃣ (عليه السلام) در همين زمينه تعبير رسایی فرموده است؛ حضرت ميفرمايد: «وَ اِنَّكَ مَسُؤُولٌ عَمّا وَلِّيْتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الاَْدَبِ وَ الدَّلالَةِ عَلى رَبّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَة لَهُ عَلى طاعَتِهِ؛ [۲] تو در برابر آنچه ولايتش برعهده تو گذارده شده است [از خانواده و فرزندان] هستى نسبت به و هدايت به سوى پروردگار و اعانت او بر اطاعتش». 9⃣ (عليه السلام) در يكى از كلمات خود تعبيرى دارد كه نشان مى دهد خُلق و خوى ميراثى است كه به مى رسد؛ حضرت ميفرمايد: «خَيْرُ ما وَرَّثَ الاْباءُ اَلاَْبْناءَ اَلاَْدَبَ؛ [۳] بهترين چيزى كه براى فرزندان خود به ارث مى نهند و و است». 🔟 (عليه السلام) در نهج البلاغه، به هنگام شرح شخصيّت و بيان موقعيّت خود براى ناآگاهانى كه او را با ديگران مقايسه مى كردند مى فرمايد: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعى مِنْ رَسُولِ اللهِ بِالْقِرابَةِ الْقَريبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصيصَةِ وَضَعَنى فى حِجْرِهِ وَ اَنَا وَليدٌ يَضُمُّنى اِلَى صَدْرِهِ ... يَرْفَعُ لى كُلَّ يَوْم عَلَماً مِنْ اَخْلاقِهِ وَ يَأمُرُنى بِالاِْقتِداءِ؛ شما قرابت و نزديكى مرا با پيامبر (ص) و منزلت خاصّم را نزد آن حضرت به خوبى مى دانيد؛ كودك خردسالى بودم پيامبر (ص) مرا در دامان خود مى نشاند و به سينه اش مى چسباند... او هر روز براى من پرچمى از خود مى افراشت و مرا امر مى كرد كه به او اقتدا كنم و اين من زائيده آن تربيت است». 🔹جالب اينكه امام در لابه‌لاى همين سخن، هنگامى كه از (ص) بحث مى كند، چنين مى فرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَن كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِن ملائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمكارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ؛ [۴] از همان زمان كه (ص) از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز وى را به راههاى و جهان سوق دهد». 🔹بنابراين (ص) خود نيز از تربيت يافتگان فرشتگان بود. درست است كه اخلاق و صفات روحى انسان اعم از خوب و بد، از درون او برمی‌خیزد و با اراده او شكل مى گيرد، ولى انكار نمى توان كرد كه زمينه هاى متعدّدى براى شكل گيرى اخلاق خوب و بد وجود دارد، كه يكى از آنها از پدر و مادر و همچنين است؛ 🔹و اين مسأله قطع نظر از تحليل هاى علمى و منطقى، و تجربى فراوان دارد كه قابل انكار نيست. به همين دليل براى ساختن فرد يا جامعه آراسته به زيورهاى اخلاقى، بايد به مسأله و تربيت هايى كه از نونهالان در دامن مادر و آغوش مادر مى بينند توجّه داشت و اهمّيّت اين دوران در ساختار شخصيّت انسانها را هرگز فراموش نكرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، علی بن حسام الدين المتقی الهندی، ج ۱۶، ص ۶۲۴ [۲] بحارالأنوار، مجلسى، ج ۷۱، ص ۶، باب ۱ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۵۹، ح ۸۸ [۴] نهج البلاغة (صبحی صالح)، شريف الرضى، فيض الإسلام‏، ص ۳۰۰، خ ۱۹۲ (خطبه قاصعه). 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه آیات و روایات درباره «ثروت» 🔸در این مطلب به بررسی کسب و از نظر و می پردازیم. 🔹در به دو گونه از یاد شده، در برخی از آیات قرآن از مال و  به گونه های مختلف ستایش شده همچون: ؛ [روم، ۲۸؛ بقره، ۲۵۴؛ نساء، ۳۹] ؛ [توبه، ۵۹؛ بقره، ۱۹۸؛ نساء، ۷۳؛ توبه، ۷۵] و برپایی جامعه؛ [نساء، ۵] و ؛ [قصص، ۷۷] [بقره، ۱۸۰؛ بقره، ۲۱۵؛ بقره، ۲۷۳]؛ و آسایش؛ [سبا، ۳۷]. 🔹در دیدگاهی دیگر نسبت به و دارایی نکوهش بسیاری شده است. در این عرصه متفاوت یا متضاد می یابیم: وسیله هنگام ؛ [مومنون، ۱۰۰] بی توجهی به و به حقوق دیگران؛ [فجر، ۱۶ و ۱۷] و  و به ثروت؛ [کهف، ۳۴] حقوق مردم. [نساء، ۲۹] 🔹جمع بین این دو دسته از آیات، این است که با چه و شرایطی، شخص به دنبال جمع آوری و برود، و داشتن مال و کسب ثروت با انگیزه کسب و به مردم و تحصیل نه تنها مذموم نیست، که نیز هست. 🔹 (علیه السلام) می فرماید: «مَن طَلَب الدنیا استعفافا عَنِ الناس و سَعیا عَلی اهله و تَعَطُّفاً علی جارِه لَقی الله یوم القیامة و وَجهُهُ مِثل القمر فی لیلة البدر»؛ [۱] (هرکس را طلب کند به قصد این که خود را از مردم حفظ کند، و رفاه را تأمین نماید و به اش کمک کند وقتی خدا را ملاقات کند چهره اش همانند ماه شب چهارده می‌درخشد). 🔹شخصی به (علیه السلام) عرض کرد: «والله انّا لَنَطلُبُ الدُّنیا و نُحِبُّ ان نُوءتاها فَقالَ تُحِبُّ ان تَصنَعَ بِها ماذا؟ قالَ: اعُوذُ بِها عَلی نَفسی وَ عَیالی وَ اصِلُ بها و احُجُّ و أَعتَمِرُ فَقالَ ابوعبدِالله: لیس هذا طَلَبُ الدنیا هذا طلب الآخِرَة»؛ [۲] (به خدا قسم ما طلب می‌کنیم را و دوست داریم آن را بدست آوریم، حضرت فرمود: دوست داری با آن چه کنی؟ عرض کرد: می‌گیرم بر و  ام و می‌بخشم از آن، و و عمره انجام می‌دهم؛ حضرت فرمود: این طلب است). 🔹و اگر با انگیزه های همچون تکاثر و و فریب دیگران باشد، طبیعی است که سرانجام خوبی ندارد، و مورد قرآن قرار گرفته است. پی نوشت‌ها؛ [۱] وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۱ [۲] همان، ج ۱۲، ص ۹ منبع: راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش اول) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠ثمرات و نتایج عفت ورزی (۱) 1⃣استحکام خانواده 🔹یکی از کوچکترین و با اهمیت ترین نهادهای اجتماعی یک جامعه، است. خانواده مرکز ، و تحقق آرزوهای زیبا و شیرین دختران و پسران است. هر چه پیوند و صمیمی‌تر و قوی تر باشد، استحکام خانواده نیز بیشتر خواهد بود. اگر و در جامعه ای کاملاً رعایت گردد، روابط جنسی به محیط خانواده محدود شود و حریم زن و مرد در محیط بیرون از منزل حفظ شود، در نتیجه به تمایل بیشتری پیدا کرده، و خانواده‌ های تشکیل شده نیز ثبات بیشتری خواهند داشت. 🔹برعکس اگر ، و در اجتماع رواج یابد، زن و مرد در اجتماع شکسته شود، و و افکار انحرافی در جامعه گسترش یابد، در نتیجه کانون گرم خانواده به سردی می گراید، و عشق و در خانواده، جای خود را به می دهد و نخستین کانون تربیت، مهر و عاطفه ویران می گردد، و نهایتاً آمار و فحشا به فزونی می گراید. بی تردید نهاد در پرتو پاسداری از حریم و است که درخشش و بالندگی لازم را پیدا خواهد کرد. 🔹چنانچه، چراغ وقتی نورافشانی می کند که سیم های متصل به آن سالم باشند، و اگر پوشش این سیم ها از بین رفته و یا زدگی داشته باشند، نه تنها نیروی برق را به خوبی منتقل نمی کنند، بلکه اتصال آنها به یکدیگر موجب حریق و آتش سوزی می گردد. و نیز که همانند جریان مثبت و منفی دست به دست هم داده و را روشن کرده اند؛ می بایست و اعتماد متقابل را رکن اصلی این پیوند قرار دهند، وگرنه این چراغ با آتش هوس به خاموشی خواهد گرائید. 2⃣آرامش روانی 🔹 بازدارنده بسیاری از التهابات و هیجانات روحی است. نبودن میان زن و مرد، ترویج معاشرت های بی بند و بار، و دیدن صحنه های تحریک آمیز، مستهجن و رکیک، هیجانها، التهابات جنسی را فزونی می بخشد و جاذبه جنسی و تقاضای روابط نامشروع را به صورت یک عطش روحی اشباع نشدنی در می آورد، 🔹و چون ارضای این غریزه در تمامی موارد و به صورت دلخواه ممکن نیست، و همیشه مقرون به نوعی احساس محرومیت است، باعث برهم خوردن و اختلالات روانی فرد می شود. با تعدیل و رام کردن این التهابات از طریق محدود کردن ، خضوع در کلام، و بالاخره رعایت در همه زمینه ها برای فرد، آرامش روحی و روانی به ارمغان می آورد. ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش چهارم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 💠ثمرات و نتایج عفت ورزی (۴) 7⃣پاکی رحم ها و نسل انسانی 🔹حفظ باعث می شود رحم‌ها پاک و شناخته شده باشند. باید احساس کند دارای ، پشتیبان، و شخصیت است، نه موجودی وانهاده و بی صاحب که از عشقی آلوده و لحظه ای به وجود آمده است. در فرهنگ غنی مسأله پاکی رحم و نقش آن در سلامت ، و بسیار مهم قلمداد شده، به گونه ای که و ، عاملی اساسی برای مسیر انسان و اجتماع معرفی گردیده و ارزشمندترین انسانها کسانی بوده اند که در دامن های رشد کرده اند. 🔹به وجود آمدن نسل از طرق نامشروع، زیادی را در بردارد، که یکی از مهم‌ترین آنها عدم پذیرش مسئولیت در مقابل تربیت فرزندِ به وجود آمده است؛ و بر فرض پذیرش، احساس طبیعی تعلق آن فرزند به خود را ندارد. به عبارت دیگر، در انسان سبب می شود که او به متعلقات و مسائل مربوط به ذات خود علاقه بیشتری نشان دهد، و چنانچه مشخص باشد که مثلاً این کودک، فرزند اوست، به صورت کاملاً طبیعی، احساس، علاقه و عاطفه او به سوی آن فرزند برانگیخته می شود، و را در جهت حفظ و او و استوار می گرداند؛ 🔹اما چنانچه تولید از طرق نامشروع باشد، با عدم پذیرش احساس مسئولیت، عشق، علاقه و عاطفه در قبال فرزند مواجه خواهیم بود، و این امر باعث ناهنجاری‌ها و بسیار خواهد شد. به جز موارد ذکر شده در این قسمت، و قسمت‌های قبلی این نوشتار، فواید و ثمرات دیگری هست که در سایه برای انسان حاصل می شود. از قبیل: ، جلوگیری از استثمار زن، حفظ رشد ، بالا رفتن و ، حفظ حریم‌ها، رشد و پیشرفت در کارها و… ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش اول) 🔹اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار میشود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پابرجا است! 🔹اين حديث را غالباً شنيده ايم كه (عليه السلام) فرمود: «اَلْعِلْمُ (فى) الصّـِغَرِ كَالنَّقْشِ فى الْحَجَرِ» [۱] (تعليم در همانند نقشى است كه روى سنگ كنده مى شود [كه ساليان دراز باقى و برقرار مى ماند]). بسيارى از سجاياى اخلاقى را از و و برادران بزرگ و خواهران خويش مى گيرد؛ شجاعت، سخاوت، صداقت و امانت، و مانند آنها، امورى هستند كه به راحتى كودكان از بزرگترهاى خانواده كسب مى كنند؛ و رذائلى مانند دروغ و خيانت و بى عفّتى و ناپاكى و مانند آن را نيز از آنها كسب مى نمايند. 🔹افزون بر اين، پدر و مادر از طريق ديگرى نيز كم و بيش به فرزندان منتقل میشود، و آن از طريق و ژنها است. ژنها تنها حامل صفات جسمانى نيستند، بلكه صفات اخلاقى و روحانى نيز از اين طريق به فرزندان منتقل میشود، هرچند بعداً قابل تغيير و دگرگونى است، و جنبه جبرى ندارد تا مسؤوليّت را از فرزندان بطور كلّى سلب كند. به تعبير ديگر، و از دو راه در وضع اخلاقى فرزند اثر مى گذارند: از طريق و ؛ منظور از تكوين در اينجا صفاتى است كه در درون نطفه ثبت است و از طريق ناآگاه منتقل به فرزند مى شود، و منظور از تشريع، تعليم و تربيتى است كه آگاهانه انجام مى گيرد، و منشأ پرورش صفات خوب و بد میشود. 🔹درست است كه هيچكدام از اين دو جبرى نيست، ولى بدون شك زمينه ساز و انسانها است، و بسيار با چشم خود ديده ايم كه فرزندان افراد پاك و صالح و شجاع و مهربان، افرادى مانند خودشان بوده اند و بعكس، آلوده زادگان را در موارد زيادى آلوده ديده ايم. بى شك اين مسأله در هر دو طرف استثنائاتى دارد كه نشان میدهد تأثير اين دو عامل (وراثت و تربيت) تأثير جبرى غير قابل تغيير نيست. با اين اشاره به مراجعه میکنیم و مواردى را كه قرآن به آن اشاره كرده است، مورد بررسى قرار ميدهيم. 🔹در سوره نوح آيه ۲۷، سخن از قوم نوح است، كه وقتى تقاضاى نابودى آنها را به عذاب الهى میكند، تقاضاى خود را با اين دليل مقرون مى سازد، كه اگر آنها باقى بمانند ساير بندگان تو را ميكنند و جز نسلى فاجر و كافر از آنها متولّد نمیشود؛ «اِنَّكَ اِن تَذَرْهُمْ يُضِلّوُا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا اِلاّ فاجِراً كَفّاراً». اين سخن ضمن اين كه نشان میدهد و مفسد كه داراى نسل تبهكار هستند، از نظر سازمان خلقت، حقّ حيات ندارند و بايد به عذاب الهى گرفتار شوند و از ميان بروند، اشاره به اين حقيقت است كه ، ، و حتّى عامل مى تواند در و عقيده مؤثّر باشد. 🔹قابل توجّه اين كه نوح پيامبر بطور قاطع مى گويد: تمام فرزندان آنها فاسد و كافر خواهند بود، چرا كه موج فساد در جامعه آنها به قدرى قوى بود كه نجات از آن، كار آسانى نبود؛ نه اين كه اين عوامل صددرصد جنبه جبرى داشته باشد و انسان را بى اختيار به سوى خود بكشاند. بعضى گفته اند آگاهى نوح (عليه السلام) بر اين نكته به خاطر وحى الهى بوده، كه به نوح فرمود: «اَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ اِلاّ مَنْ قَدْ آمَنَ» [هود، ۳۶] (جز آنها كه [تاكنون] ايمان آورده اند، ديگر هيچكس از قوم تو ايمان نخواهد آورد!). 🔹ولى روشن است اين آيه، شامل نسل آينده آنها نميشود، بنابراين بعيد نيست كه نسبت به نسل آينده بر اساس امور سه گانه (محيط، تربيت خانوادگى و عامل وراثت) قضاوت كرده باشد. در بعضى از روايات، آمده كه فاسدان قوم نوح هنگامى كه فرزند آنها به حدّ تميز ميرسيد، او را نزد نوح (عليه السلام) مى بردند، و به كودك میگفتند اين پيرمرد را مى بينى، اين مرد دروغگويى است، از او بپرهيز، پدرم مرا اين چنين سفارش كرده (و تو نيز بايد فرزندت را به همين امر سفارش كنى)! و به اين ترتيب ، يكى پس از ديگرى مى آمدند و مى رفتند. [۲] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۱، ص۲۲۴، ب۷ [۲] مفاتيح الغيب، فخرالدين رازى، دار احياء التراث العربى، چ۳، ج ۳۰، ص۶۵۹، [سورة نوح، آية ۲۷] منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش دوم) 🔸اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ زيربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار مى شود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پا برجا است! 🔹در قرآن مجيد در داستان (سلام الله علیها) زنى كه از مهمترين و با شخصيّت ترين زنان جهان است، تعبيراتى آمده كه نشان ميدهد مسأله و و محيط پرورشى انسان در او بسيار اثر دارد، و براى پرورش برومند پاكدامن بايد به تأثير اين امور توجّه داشت. از جمله اوست كه از زمان باردارى، پيوسته او را از وسوسه هاى شيطان به خدا مى سپرد، و آرزو مى كرد از خدمتگزاران خانه خدا باشد و حتّى براى اين كار نذر كرده بود. 🔹آيه ۳۷ سوره آل عمران مى‌ فرمايد:  «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بَقَبُول حَسَن وَ اَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً» (خداوند او را به پذيرفت و به طرز شايسته اى را پرورش داد). تشبيه وجود به گياه برومند، اشاره به اين حقيقت است كه همانطور كه براى برخوردارى از يك بوته گل زيبا يا يك درخت پرثمر بايد نخست از بذرهاى اصلاح شده استفاده كرد و سپس وسائل پرورش آن گياه را از هر نظر فراهم ساخت، و باغبان نيز بايد بطور مرتّب در تربيت آن بكوشد، نيز چنين اند، هم عامل در روح و جان آنها مؤثّر است، و هم خانوادگى و هم . 🔹و قابل توجّه اين كه در ادامه آيه شریفه مى افزايد: «وَ كَفَّلَها زَكَرِيّا» (و خداوند را براى سرپرستى و كفالت او (مريم) برگزيد). [۱] پيداست حال كسى كه در آغوش حمايت پيامبر عظيم الشأنى است كه خداوند او را براى كفالت او برگزيده است. و جاى تعجّب نيست كه با چنين تربيت عالى، (سلام الله علیها) به مقاماتى از نظر ايمان و اخلاق و تقوا برسد كه در ادامه همين آيه به آن اشاره شده:  🔹«كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزقاً قالَ يا مَرْيَمُ اَنّى لَكِ هذا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ اِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِساب» (هر زمان وارد محراب او مى شد، غذاى مخصوصى در آنجا مى ديد؛ از او پرسيد اى ! اين را از كجا آورده اى؟ گفت: اين از سوى خداست؛ خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مى دهد). آرى آن نتيجه اش اين اخلاق و غذاى بهشتى است! در سوره آل عمران آیات ۳۳ و ۳۴ باز سخن از تأثير و تربيت در پاكى و و فضيلت است؛ 🔹مى فرمايد: «اِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ اِبْراهيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمينَ ـ ذُرِيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض وَ اللّهُ سَميعٌ عَلِيمٌ» (بی تردید خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را [به خاطر های ویژه ای که در آنان بود] بر جهانیان برگزید - [را برگزید] که [از نظر پاکی، تقوا، درستی و راستی] برخی از [آنان از نسل] برخی دیگرند؛ و خدا شنوا و داناست). 🔹گرفته شدن بعضى از آنها از بعضى ديگر، يا اشاره به عامل است، و يا و يا هر دو، و در هر حال شاهد گويايى براى مسأله مورد بحث، يعنى تأثير وراثت و تربيت در و و فضيلت است. در رواياتى كه ذيل اين آيه نقل شده است، به اين معنى اشاره شده [۲] و به هر حال دلالت آيات فوق، بر اين كه يك انسان و مسأله ، تأثير عميقى در ها و لياقت هاى او براى پذيرش مقام رهبرى معنوى خلق دارد، قابل انكار نيست، و هرگز نمى توان، اين گونه افراد را كه از چنين وراثت ها و تربيت هايى برخوردارند، با افراد ديگرى كه از يك و تربيت نادرست برخوردار بوده اند، مقايسه كرد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بايد توجّه داشت «كفل» اگر بدون تشديد باشد به معنى به عهده گرفتن سرپرستى و كفالت است، و اگر به صورت ثلاثى مزيد (كفّل با تشديد) استعمال شود، به معنى انتخاب كفيل براى ديگرى است، و طبق تعبير بالا، خداوند زكريّا را براى كفالت مريم برگزيد (بنابراين كفّل در اينجا دو مفعول گرفته، يكى ضمير هاء كه به مريم بر مى گردد، و دوم زكريّا). [۲] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، چ چهارم، ج ۱، ص۳۳۱، [سورة آل‏ عمران، آيات ۳۳ الى ۳۷] ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ زيربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار مى شود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پا برجا است! 🔹در آيه ۶ سوره تحریم، خداوند مؤمنان را مخاطب ساخته و مى گويد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوْا اَنْفُسَكُمْ وَ اَهْليكُمْ ناراً وَقُوْدُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ». (اى كسانى كه ايمان آورده ايد، و خويش را از آتشى كه آتش افروزه و هيزمش انسانها و سنگهاست، بركنار داريد!)؛ اين آيه، به دنبال آياتى است كه در آغاز سوره تحريم آمده و به همسران پيامبر (صلی الله علیه و آله) هشدار مى دهد كه دقيقاً مراقب اعمال خويش باشند؛ سپس مطلب را به صورت يك حكم عام مطرح نموده و همه مؤمنان را مخاطب ساخته است. 🔹بديهى است، منظور از آتش در اينجا همان است، و دور داشتن از آن، جز از طريق و كه موجب و اقبال بر طاعات و و پرهيزگارى گردد، نخواهد بود؛ و به اين ترتيب اين آيه هم وظيفه را نسبت به خانواده تحت سرپرستى خود روشن مى سازد، و هم و تربيت را در تقوا و . اين برنامه اى است كه بايد از نخستين سنگ زير بناى خانواده يعنى از ، سپس نخستين لحظه آغاز گردد و در تمام مراحل با برنامه ريزى صحيح و با نهايت دقّت تعقيب شود. 🔹در حديثى مى خوانيم هنگامى كه آيه فوق نازل شد، يكى از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال كرد: چگونه خود را از حفظ كنيم؟ فرمود:  «تَـأْمُـرُهُـمْ بِما اَمَرَ اللهُ وَ تَـنْهاهُمُ عَمّا نَـهاهُمْ اللهُ اِنْ اَطاعُوكَ كُنْتَ قَدْ وَقَيتَهُمْ، وَ اِنْ عَصَوْكَ كُنْتَ قَـدْ قَضَـيْتَ ما عَلَـيْكَ» [۱] (آنها را و كن، اگر از تو پذيرا شوند، آنها را از آتش دوزخ حفظ كرده اى و اگر نپذيرند، وظيفه خود را انجام داده اى!). 🔹اين نكته نيز روشن است كه يكى از ابزار كار براى دور داشتن خانواده از آتش دوزخ است؛ و براى تكميل اين هدف بايد از هر وسيله استفاده كرد و از تمام جنبه هاى عملى، روانى و قولى كمك گرفت؛ حتّى بعيد نيست آيه، شامل مسائل مربوط به نيز بشود؛ مثلاً، به هنگام انعقاد نطفه غذاى حلال خورده باشد، و به ياد خدا باشد تا جنين در حال انعقاد نطفه از وراثت مثبتى برخوردار گردد، چرا كه دور نگه داشتن از آتش، همه آنها را شامل مى شود. 🔹همچنین در آیه ۲۸ سوره مریم، اشاره به داستان (سلام الله علیها) و تولّد (عليه السلام) بدون پدر مى كند و مى فرمايد هنگامى كه مريم نوزاد خود حضرت مسيح (عليه السلام) را با خود به نزد بستگان و اقوام خويش آورد، آنها از روى تعجّب گفتند تو كار عجيب و بدى انجام دادى؛ «يا اُخْتَ هارُونَ ما كانَ اَبُوكِ امْرَأَ سَوْء وَ ما كانَتْ اُمُكِ بَغِيّاً». (اى خواهر هارون! پدر تو آدم بدى نبود، مادرت نيز هرگز آلودگى به اعمال خلاف نداشت (پس تو چرا بدون همسر صاحب فرزند شدى)!). 🔹اين تعبير (مخصوصاً با توجّه به اين كه قرآن آن را نقل كرده است و عملاً به آن صحّه نهاده) نشان مى دهد كه تأثير از سوى پدر و مادر و همچنين در اخلاق انسانها از مسائلى بوده كه همه مردم آن را به تجربه دريافته بودند و اگر چيزى بر خلاف آن مى ديدند تعجّب مى كردند. از مجموع آيات بالا به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه و از عوامل مؤثّر و مهم در چه در جنبه هاى مثبت و چه در جنبه هاى منفى مى باشد. پی نوشت؛ [۱] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، چ چهارم، ج ۵، ص ۳۷۲، [سورة التحريم، آيات ۶ الى ۱۲] 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) «عدالت» و «احسان» چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ 🔹(عليه السلام) در حکمت ۲۳۱ با اشاره به تفسير آيه ۹۰ سوره نحل: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ»، ميفرمايد: « همان رعايت [و پرداختن حق مردم] و احسان به معناى نيكى بيشتر [از حد انصاف] است». خداوند در اين آيه شريفه به سه چيز امر و از سه چيز نهى كرده است، ميفرمايد: «خداوند به و و كمك به فرمان، و از و و نهى میكند»، و در پايان آيه مى افزايد: (خداوند به شما اندرز میدهد تا متذكر شويد)؛ «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسَانِ وَ إِيتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَ يَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ الْبَغْىِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ». 🔹اين آيه دربرگيرنده يكى از جامع ترين برنامه هاى اجتماعى بشر است كه هرگاه جامه عمل به خود بپوشد، و بر او حكمفرما میشود. در اينكه ميان و چه تفاوتى است مفسران احتمالات فراوانى ذكر كرده‌اند؛ بعضى گفته اند: ، اداى واجبات و ، انجام مستحبات است. برخى ديگر عدل را توحيد و احسان را اداى واجبات میدانند، و عدّه اى را به معناى هماهنگى ظاهر و باطن، و را به معناى برترى باطن نسبت به ظاهر دانسته اند. اين تفسير نيز از سوى گروهى عنوان شده كه مربوط به جنبه هاى عملى، و مربوط به جنبه هاى گفتارى است. 🔹ولى از همه اين تفسيرها بهتر همان است كه در كلام (ع) آمده كه را به معناى تفسير فرموده؛ زيرا رعايت انصاف آن است كه حق هر كسى را به خودش بپردازند (و به نظر میرسد كه اين واژه از ماده «نصف» گرفته شده؛ زيرا هرگاه انسان در حقوق مشترك، آن را تنصيف كند رعايت را به طور كامل كرده است). سپس اين واژه به معناى هرگونه عدالت آمده است. همانگونه كه از مفهوم آن استفاده میشود، نيكى كردن به ديگران است و اين نيكى همان است كه حضرت در كلام بالا به آن اشاره فرموده است. از این رو برقرار شدن بدون و و و امكان پذير نيست؛ زيرا ترك عدالت و انصاف سبب خشم كسانى میشود كه حقوقشان پايمال شده و طبعاً برمى‌خيزند و نظم جامعه را به هم میريزند و اى بسا منجر به خونريزى هاى وسيعى گردد. 🔹در مورد بسيار میشود كه تنها با استفاده از اصل عدالت و انصاف مشكلات جامعه حل نمیگردد؛ مثلاً سيل عظيمى آمده و خانه هاى فراوانى را ويران كرده و يا زلزله شديدى رخ داده و منجر به ويرانی هاى وسيعى شده است. در اينجا نمى‌توان تنها با استفاده از حقوق واجب و حتى مالياتهاى معمولى مشكلات را حل كرد. اينجاست كه اصل و بايد به ميدان آيد و دامن همت به كمر بزنند، ويرانى ها را آباد و ضايعات را جبران و ناشى از حوادث را حل كنند. گاه در يك نيز مشكلاتى به وجود مى آيد. مثلاً شوهر در حادثه اى از دنيا مى رود و اطفال صغير او باقى مى مانند. 🔹اينجاست كه بايد افراد صرفه نظر از اصل ، به سراغ و بروند و ايتام را تحت حمايت خود قرار دهند و مشكلات آن خانواده را حل كنند، خواه يك نفر اقدام به اين كار كند يا همه فاميل دست به دست هم بدهند. در «معانى الاخبار» كه اين حديث را قبل از سيد رضى نقل كرده، میخوانيم: (ع) بر اصحاب وارد شد در حالى كه آنها درباره بحث ميكردند، فرمود: چرا در اين باره به سراغ قرآن نمیرويد، عرض كردند: كجاى قرآن درباره مروّت بحث كرده؟ فرمود: اين آيه شريفه كه ميفرمايد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ»، همان است و همان ». [۱] 🔹در حديثى كه مرحوم طبرسى آن را در «مجمع البيان» ذيل آيه مورد بحث نقل كرده میخوانيم: «عثمان بن مظعون كه از صحابه معروف پيامبر اسلام (ص) است ميگويد: من در آغاز به صورت ظاهری اسلام را پذيرفته بودم نه با قلب و جان، و اين وضع ادامه داشت تا آنكه روزى در خدمت آن حضرت، ديدم در فكر فرو رفته، ناگهان چشم خود را به طرف آسمان دوخت، گويا پيامى را دريافت میدارد. وقتى كه به حال عادى برگشت از ماجرا پرسيدم، فرمود: هنگامى كه با تو سخن میگفتم ناگهان جبرئيل را مشاهده كردم كه اين آيه را براى من آورد: «إِنَّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ...» عثمان ميگويد: چنان محتواى آيه در قلب من اثر گذاشت كه اسلام همان لحظه در جان و روح من جاى گرفت». پی نوشت: [۱]معانى‌الأخبار، ابن بابويه، جامعه مدرسين، چ۱، ص۲۵۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۷۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه های درمان «سخن چينی» چيست؟ 🔹براى مبارزه با اين پديده شوم و قطع ريشه هاى آن از درون جان آدمى، قبل از هر چيز بايد به سراغ انگيزه هاى آن رفت؛ به يقين تا عواملی همانند: ، ، ، و (سادیسم)، كه از عوامل اصلى پديده شوم نميمه و مى باشد، از بين نرود، اين از وجود انسان برچيده نمى شود. ممكن است با اراده و تصميم هاى قوى، مدتى محدود يا منتفى گردد، لکن در موقعیت های مناسب خود را نشان خواهد داد. 🔹فراموش نكنيم بسيارى از فضايل و يا رذايل اخلاقى، در يكديگر تأثير متقابل دارند، هر كدام مى تواند سبب و یا مسبّب ديگرى گردد، و اين در حالات و شرايط مختلف روى مى دهد. از سوى ديگر دقت در پيامدها و آثار سوء نمّامى، و سعايت، و نقش ويرانگر آنها در سطح و درون ، و عواقب ناگوارى كه از اين رهگذر دامن همه را مى گيرد، عامل بازدارنده ديگرى است. به ويژه كسانى كه به آن عادت كرده اند، بايد آثار شوم اجتماعى و اين عمل را هر روز از نظر بگذرانند، و سرانجام نمّامى و را پى در پى به خود یادآوری كنند، وگرنه و هوا و هوس آنها را آسوده نخواهد گذاشت. 🔹برخورد مردم با ايمان با و سخن چين مى تواند عامل بازدارنده ديگرى باشد. زيرا هنگامى كه به گفته هاى آنها اعتنا نشود، و از سوی مردم نیز شوند، به زودى در مى يابند كه سخنان آنها نه تنها خريدارى ندارد، بلکه سبب بدبينى و نفرت مردم مى شود. همين امر اراده آنها را در اين كار زشت تضعيف مى كند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حديثى میفرماید:  «اَكْذِبِ السِّعايَةَ و الَّنميمَةَ باطِلَةً كانَتْ اَوْ صَحِيحَةً» [۱] (سعايت و را تكذيب كن، خواه باطل باشد يا صحيح). یعنی اگر دروغ باشد بايد تكذيب شود، و اگر راست باشد با بى اعتنایی روبرو گردد. 🔹در حديث ديگرى نقل شده، مردى نامه اى را به (عليه السلام) تقدیم کرد كه در آن درباره كسى شده بود. امام به او فرمود: «اِنْ كُنْتَ صادِقاً مَقَتْناكَ وَ اِنْ كُنْتَ كاذِباً عاقَبْناكَ وَ اِنْ اَحْبَبْتَ الْقِيلَةَ اَقَلْناكَ، بَلْ تُقيلُنى يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ» [۲] (اگر آنچه را نوشته اى باشد ما تو را مى داريم، و اگر باشد ما تو را مى كنيم، و اگر توبه كنى توبه تو را مى پذيريم؛ آن مرد عرض كرد توبه مى كنم اى اميرمؤمنان توبه مرا بپذير». 🔹اين نكته نيز قابل توجه است؛ كسانى كه ديگران را نزد تو مى كنند، درباره تو نزد ديگران نيز سخن چينى خواهند كرد. همان گونه كه (عليه السلام) می فرماید: «وَ مَنْ نَمَّ اِلَيْكَ سَيَنُمُّ عَلَيْكَ» [۳] (كسى كه نزد تو كند، بر ضد تو نيز سخن چينى خواهد كرد). سخن آخر: بسیاری از ، از ضعف ايمان ناشى مى شود، و هر قدر پايه هاى ايمان به در دل محكمتر گردد، اين كمرنگ‌تر و كمرنگ‌تر خواهد شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۱۴۶، قصار ۲۱۶؛ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۷، ص ۷۸؛ [۳] تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، چ ۲، ص ۳۱۶؛ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیّت «صله رحم» در اسلام تا چه حدّ است؟ 🔹 نسبت به ، کمک، حمایت و محبت نسبت به اهمیت فوق العاده اى قائل شده، و و بریدن رابطه از خویشان و بستگان را شدیداً نهى کرده است. اهمیت تا آنجا است که (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّیارَ وَ تَزِیدُ فِی الأَعْمارِ وَ إِنْ کانَ أَهْلُها غَیْرَ أَخْیار» [۱] ( با شهرها را آباد مى سازد، و بر مى افزاید هر چند انجام دهندگان آن از نیکان هم نباشند). 🔹و در سخنان (عليه السلام) مى خوانیم: «صِلْ رَحِمَکَ وَ لَوْ بِشَرْبَة مِنْ ماء وَ أَفْضَلُ ما یُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الأَذى عَنْه» [۲] ( خویش را حتى با جرعه اى از آب محکم کن و بهترین کار براى ، دست کشیدن از آزار و مزاحمت آنان است!). زشتى و ، به حدى است که (عليه السلام) به فرزند خود نصیحت مى کند که از مصاحبت با پنج طایفه بپرهیزد، یکى از آن پنج گروه کسانى هستند که کرده اند؛ فرموده است: « ... وَ إِیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الْقاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّی وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِی کِتابِ اللهِ» [۳] (بپرهیز از معاشرت با کسى که کرده که قرآن او را ملعون و دور از رحمت خدا شمرده است). 🔹در سوره محمّد (صلی الله علیه و آله) آیات ۲۲ و ۲۳ مى فرماید: «فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ - أُولئِکَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمَىٰ أَبْصَارَهُمْ»؛ (پس اگر [از خدا و پیامبر] روی گردان شوید آیا از شما جز این انتظار می رود که در زمین کنید و [بر سر مال و منال دنیا] نمایید؟ - آنان [که روی گردانند] کسانی هستند که خدا لعنتشان کرده و گوش [دل] شان را کر و چشم [بصیرت] شان را کور کرده است). کوتاه سخن این که: نسبت به و برهم زنندگان پیوند خویشاوندى تعبیرات شدیدى دارد، و نیز آنها را سخت مذمت کرده است. 🔹از (صلی الله علیه و آله) سوال شد: مبغوض ترین عمل در پیشگاه خداوند کدام است؟ در پاسخ فرمود: «شرک به خدا». پرسیدند بعد از آن؟ فرمود: . [۴] علت این که نسبت به نگهدارى و حفظ این همه پافشارى کرده، این است که: همیشه براى ، ، ، و عظمت بخشیدن به یک ، چه از نظر اقتصادى یا نظامى، و چه از نظر جنبه هاى معنوى و اخلاقى، باید از واحدهاى کوچک آن شروع کرد، با پیشرفت و تقویت تمام واحدهاى کوچک، اجتماع عظیم، خود به خود اصلاح خواهد شد. 🔹 براى عظمت مسلمانان از این روش به نحو کامل ترى بهره بردارى نموده است، دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از و و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند، زیرا تقویت بنیه افرادى را توصیه مى کند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضاى یک اند، و پیداست هنگامى که اجتماعات کوچک نیرومند شد، عظیم آنها نیز عظمت مى یابد و از هر نظر قوى خواهد شد. شاید حدیثى که مى گوید: «، باعث آبادى شهرها مى گردد» [۵] به همین معنى اشاره باشد.  پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۶۳؛ [۲] همان، ج ۷۱، ص ۸۸؛ [۳] همان، ج ۷۱، ص ۱۹۶؛ [۴] همان، ج ۶۹، ص ۱۰۶، ح ۴ و ص ۱۹۶، ح ۲۰؛ [۵] همان، ج ۴۷، ص ۱۶۳ و ۲۱۱ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ پنجاه و پنجم، ج ۱، ص ۱۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جلوه‌گری زن؛ تجلیل یا تحقیر 🔹ارزش و جایگاه به قدری والا و شایسته است که در روایات از آنان به عنوان «مهم‌ترین عنصر تربیتی جامعه» یاد شده است. حفظ کرامت و جایگاه ، در بسیار تأثیرگذار است. و تحقیر این جایگاه و به می‌تواند به فروپاشی خانواده‌ها و جوامع ختم شود. و آوردن آن به شکل به وسط میدان، نه‌ تنها جایگاه زن و هویت انسانی او را لگدمال می‌کند، بلکه او را به می‌ رساند. 🔹در ، جایگاه و نظام ، کانونی کهنه و تلقی می‌شود، و جایگاهی برای آن وجود ندارد. از این‌رو به جای اهمیت به این کانون تربیتی، جنسی و خودتحقیری زن را و جایگزین آن نموده و آن را نوعی کرامت برای زنان شمرده‌اند!. امروزه در ، به عنوان پدیده‌ای ، تأمین‌کننده بهره‌های جنسی و جذاب تبلیغاتی است که باید منافع کمپانی‌ های ثروتمند را برآورده کند. 🔹 از زمانی خدشه‌ دار شد که را از او گرفتند، ارزش‌های او را بی‌ارزش جلوه دادند، مسئولیت مدیریتی و او را نفی کردند، آزادی مطلق بدون هیچ قید و بندی را برای او تعریف نمودند و اندیشه برابری زن و مرد را در تمام شئون انسانی و کاری برای او قائل شدند. این ایدئولوژی فکری ، جایگاه زن را به چنان افول و تنزل انسانی رساند که امروزه از آن به عنوان یک کالای جنسی و تبلیغاتی و وسیله‌ای برای لذت‌بری در قالب برهنگی استفاده می‌شود.  💠تزلزل جایگاه خانواده، رهیافت بی‌حرمتی به جایگاه زن 🔹 زمانی به افول ارزشی خود می‌رسد که و هیمنه شکسته شود. شکسته‌ شدن هیمنه و در قالب‌ های مختلف می‌ تواند کانون خانه و خانواده را از انسان‌ های شایسته تهی، و به همان مقدار به رواج و فحشا در جامعه کمک کند. بی‌تردید و روانی هر جامعه‌ای مرهون تربیت نسلی است که از کانون خانواده‌ها و از دامن خارج می‌شوند. 🔹هر چقدر این مرکز تربیتی سالم‌تر و باایمان‌تر باشد، ثمره آن طیب‌تر و کارآمدتر می‌شود. وقتی و ارزش های انسانی به عنوان ستون اصلی تربیت از بین برود، به خوبی شکل نمی‌ گیرد و مدل آن، ناصالح و ناسالم و گاهی دردسر ساز برای جامعه خواهد شد. با نگاه فمینیستی به جایگاه زن، سبب شده تا روابط بین زن و مرد رو به سردی رود، زن خود را در مقابل مرد و رقیب او بداند، را رعایت نکند و در نتیجه خود را موجودی مستقل بداند که نه وظیفه مادری دارد، نه وظیفه شوهرداری. 💠کرامت در گرو عفت و پاکدامنی 🔹بر خلاف غربی‌ها که کرامت زن را در آزادی مطلق، کامجویی و استفاده‌ ابزاری خلاصه می‌ کنند، عزتمندی و انسانی را به رعایت ، حفظ و می‌داند. این مکتب پویا و تربیتی برای جلوگیری از چشم‌ های هوس‌آلود، پوشش و رعایت برخی محدودیت‌ ها را ضروری می‌ داند، با ظلم در حق زنان و کشاندن آنان به بازارهای کار و استفاده تبلیغاتی و جنسی از آنان مخالفت، و از آن به (آشکار نمودن زینت‌ های خود برای مردان هوس‌ آلود) یاد می‌کند؛ تبرج جاهلیتی که نشانه عصر جاهیت بود و جامعه جاهلی را گرفتار بی‌بندباری و فساد و فحشا کرد. 🔹در ، ضد ارزش، و تشویق به آرایش و در مقابل مردان برای کام‌جویی ارزش محسوب ‌می‌ شود. این نگاه سبب شد تا در غرب افزایش، و شهوت جنسی جوشش یابد؛ شهوتی که امروزه همگانی، و به کمپانی‌ های جنسی تبدیل شده است. رهیافت راه سعادت بشر در گرو حفظ ارزش‌ ها و نهادینه کردن آنها در زندگی اجتماعی است. و از جمله ارزش‌ های انسانی است که به کارگیری آن در کانون و ، تربیتی صالح و امنیتی سالم را برای خانه و جامعه در پی دارد. کنار زدن این دو ارزش الهی، نه‌ تنها برای زن کرامت نیست، بلکه تحقیر او محسوب می‌ شود و به مرور زمان می‌ تواند او را به کالایی برای سودجویان تبدیل کند؛ چنان‌که امروزه به آن مبتلاست.  نویسنده: محمد زاهدی مقدم منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج‌ البلاغه «سختی های سکرات موت» را چگونه توضیح داده است؟ 🔹حضرت در بخشی از خطبه مذکور، شرح بسيار گويا و تكان دهنده اى درباره بيان فرموده است. نخست میفرمايد: «سكرات و شدائد و حسرتِ از دست دادنِ همه چيز، بر آنها هجوم آورده است». در واقع دو هجوم سنگين در آستانه به انسان ميشود؛ نخست: هجوم است، و آن حالتى است شبيه به گيجى مستى كه بر اثر فرا رسيدن مرگ، به انسان دست میدهد و گاه بر عقل او چيره ميشود و او را در اضطراب و فرو می‌برد، و ديگر: از دست دادن تمام چيزهايى است كه در يك عمر طولانى براى گردآورى آنها زحمت كشيده و رنجها تحمّل نموده است. 🔹امورى كه سخت به آن دلبستگى دارد و گويى جزو وجود او شده و در يك لحظه می‌بيند، بايد با همه آنها وداع كند و بگذارد و بگذرد، و اين بر هيجان و او مى افزايد. سپس به شرح آن پرداخته میفرماید: «به خاطر آن، اعضاء و پيكرشان سست ميشود و در برابر آن رنگ خود را مى بازند؛ سپس تدريجاً در آنها نفوذ ميكند و ميان آنها و زبانشان جدايى مى افكند؛ در حالى كه ميان خود قرار دارند، با چشم خود به آنها نگاه ميكنند و با گوش سخنانشان را می شنوند و عقلشان سالم و فكرشان برجاست». از اين تعبير به خوبى استفاده میشود كه معمولا اوّلين چيزى كه از كار مى افتد است. 🔹سپس در ادامه اين سخن ميفرمايد: (در اين هنگام كه سيلى بر صورت او نواخته مى شود، از بيدار مى گردد و عميقاً به فكر فرو مى رود) «فكر ميكند كه را براى چه چيزهايى بر باد داده، و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است!». در ادامه حضرت می فرمايد: «به ياد هايى مى افتد كه گردآورى كرده است؛ در جمع آورى آن چشم بر هم گذارده و از حلال و و [هرچه به دستش آمده] در اختيار گرفته است، و جمع آورى آن بر دامان او نشسته و هنگام جدايى از آنها فرا رسيده است». آرى او بيدار ميشود و نخستين كابوسى كه بر وجود او سايه مى افكند كابوس اوست! 🔹اموالى كه به خاطر دلباختگى و دلبستگى به دنيا در فكر حلال و حرام آن نبود؛ يا با توجيهات نادرست، اجازه تملّك آن را به خود داده بود. اينجاست كه زحمت گردآورى آن اموال و تبعات و همه بر دوش او سنگينى ميكند، ولى او ناچار است از همه چشم بپوشد و ديگران از آن بهره گيرند. لذا در ادامه اين سخن ميفرمايد: «تَبْقَى لِمَنْ وَرَاءَهُ يَنْعُمُونَ فِيهَا، وَ يَتَمَتَّعُونَ بِهَا فَيَكُونُ الْمَهْنَأُ لِغَيْرِهِ، وَ الْعِبْءُ عَلَى ظَهْرِهِ، وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِهَا» [۱] (اين براى او به جاى میماند و از آن بهره ميگيرند و متنّعم میشوند. لذّت و آسايش آن براى است و سنگينى بر دوش او! و او گروگان اين اموال است!». 🔹تعبير به «رُهُون» در جمله اخير اشاره به اين است كه او در گرو است كه از ديگران گرفته، كه تا گروگان را نپردازد خلاصى و رهايى نمی‌یابد. به همين دليل در جمله بعد ميفرمايد: «او در اين حال، به خاطر امورى كه به هنگام براى او روشن شده، دست خود را از می‌گزد [و انگشت ندامت به دندان ميگيرد!] و نسبت به آنچه در تمام عمر به آن علاقه داشت، بى اعتنا میشود!». در اين حال او به ياد اين مطلب می‌افتد كه در دوران زندگى غالباً در برابر حسودان قرار داشت؛ حسودانى می خواستند اموال و ثروتها را به چنگ آورند و به او اجازه تملّك آنها را ندهند؛ 🔹ولى او با زيركى و تلاش و فعاليّت، جلو آنها را گرفت و به آنها اجازه نداد ثروت هايى كه می بايست نصيب او بشود، به چنگ حسودانش بيفتد؛ ولى اكنون كه سرنوشت خود و اموال خود را در آستانه مرگ مى بيند: «آرزو ميكند اى كاش اين اموال به دست آنكس می رسيد كه در گذشته به ثروت او غبطه می خورد و بر آن حسد می‌ ورزيد [تا وبال جانش نگردد]». (علیه السلام) با این تعبيرات تكان دهنده، انسان هايى را كه از اين لحظه فوق العاده غم انگيز بيدار ميكند، تا قبل از فرا رسيدن زمانى كه راه برگشت و و تدارك نيست، به فكر خود باشند و زاد و لازم را براى اين سفر خوفناك و طولانى فراهم سازند. پی نوشت: [۱] جمله «وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِها» اشاره به اين است كه تمام وثيقه هاى معنوى وجود انسان گويى گروگان اموال او میشود؛ اموالى كه حلال و حرام در آن به هم آميخته است. سعادت انسان، نجات او و سرنوشت آينده او همه در گروِ آن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ۱، ج۴، ص۵۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) با مقداری تلخیص @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا اسلام سرپرستى خانواده را به مرد سپرده است؟ 🔹، یک واحد کوچک اجتماعى است و همانند یک اجتماع بزرگ باید رهبر و داشته باشد؛ زیرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى که زن و مرد مشترکاً آن را به عهده بگیرند، مفهومى ندارد، در نتیجه یا یکى باید «رئیس» خانواده، و دیگرى «معاون» و تحت نظارت او باشد؛ قرآن در آیه ۳۴ سوره «نساء» تصریح مى کند که: مقام باید به داده شود، مى فرماید: «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ» ( سرپرست و نگهبان زنان هستند). 🔹البته مقصود از این تعبیر، استبداد، اجحاف و تعدى نیست، بلکه منظور ، با توجه به مسئولیت ها و مشورت هاى لازم است. این مسأله در دنیاى امروز بیش از هر زمان، روشن است که اگر هیئتى (حتى یک هیئت دو نفرى) مأمور انجام کارى شود، حتماً باید یکى از آن دو، «رئیس» و دیگرى «معاون یا عضو» باشد، و گر نه در کار آنها پیدا مى شود. در نیز از همین قبیل است، و این موقعیت به خاطر وجود در مرد است؛ مانند ترجیح او بر نیروى عاطفه و احساسات. 🔹به عکس زن که از نیروى سرشار بیشترى بهره مند است، و دیگرى داشتن بنیه و ، که با اوّلى بتواند بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومى بتواند از خود دفاع نماید. به علاوه، تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن و پرداخت مهر و تأمین زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، این حق را به او مى دهد که وظیفه سرپرستى به عهده او باشد. البته ممکن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود، امتیاز داشته باشند، ولى: قوانین به تک تک افراد و نفرات نظر ندارد، بلکه نوع و کلى را در نظر مى گیرد، 🔹و شکى نیست که از نظر کلى، نسبت به زنان براى این کار دارند، اگر چه زنان نیز وظایفى مى توانند به عهده بگیرند که اهمیت آن مورد تردید نیست. جمله هاى بعد اشاره به همین حقیقت است؛ زیرا در قسمت اول مى فرماید: «بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض» (این به خاطر تفاوت هايى است که خداوند از نظر ، روى نوع بشر میان آنها قرار داده). و در قسمت دیگر مى فرماید: «وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ» (و نیز این سرپرستى به خاطر است که در مورد انفاق و پرداخت هاى مالى در برابر زنان و خانواده بر عهده دارند). 🔹ناگفته پیدا است سپردن این وظیفه به ، نه دلیل بالاتر بودن شخصیت انسانى آنها است، و نه سبب امتیاز آنها در جهان دیگر، زیرا آن صرفاً بستگى به تقوا و پرهیزگارى دارد، همان طور که شخصیت انسانى یک معاون از یک رئیس ممکن است در جنبه هاى مختلفى بیشتر باشد، اما رئیس براى سرپرستى کارى که به او محول شده از معاون خود شایسته تر است. 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و دوم، ج ۳، ص ۴۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️صبر و حوصله، عامل توسعه در تعاملات اجتماعی (بخش دوم و پایانی) 💠صبر و حوصله در محیط خانواده 🔹 و حوصله در «محیط اجتماعی»، باید ابتدا در محیط تمرین شود، تا شخص، بیرون از خانه نیز بتواند در موارد لازم و کند. بعنوان مثال اگر می بیند که خانه بهم ریخته است و یا غذا آماده نیست، نباید بی صبری و بیتابی کند، چرا که ممکن است مانعی پیش آمده باشد که بانوی خانه نتوانسته امور منزل را سر و سامان دهد، لذا به محض مواجهه با این گونه مسائل در خانه نباید کرد، بلکه باید با صبر و حوصله، و با نرمخویی و و مدارا اقدام نمود، زیرا مدارا نقش بسزایی در اداره زندگی دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «الرِّفقُ نِصفُ المَعِیشَةِ» [۱] (نرمخویى نیمى از معیشت است). 💠صبر در برخوردهای اجتماعی 🔹 در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان و اساسی دارد، لذا در تمام ابعاد زندگی انسان تاثیرگذار است. وقتی انسان با اختیار خود و حوصله می کند، کم کم صبر کردن را می کند، و با این تمرین به جایی می رسد که صبر و برای او کار ساده و آسانی می شود. مثلاً وقتی کمی ترافیک باشد و شخص معطل شود، بوق می زند تا ماشین جلویی هرچه سریعتر حرکت کند و این شخص عبور کند، در حالی که او می بیند که ماشین جلویی در حال پیاده کردن مسافر است و نمی تواند زودتر کنار رود، لذا راهی جز نیست. 🔹در این گونه از اوضاع افراد بی صبر و بی حوصله، داد و فریاد بر می آورند و بیتابی می کنند و گاهاً سخنان ناسزا و خلاف مروت می گویند. حال اگر مانع زودتر رفع شود و شخص به حرکت خود ادامه دهد، مگر به کجا می رسد؟! مشکل فقط این است که عادت به نکرده است؛ اگر شخص در مواردی مانند موارد فوق صبر کند و با این گونه موارد با و تحمل برخورد کند، را در خود احساس خواهد کرد که هرگز در داد و فریاد زدن نیست. انسان باید را تحمل کند و باید «قدرت تحمل ناملایمات» را در خود پرورش دهد. 🔹 می تواند بر دو گونه باشد: آنچه واقعاً ناملایم است، و آنچه انسان آن را ناملایم احساس می کند. آنچه واقعاً ناملایم است، انسان باید در مقابل آن داشته باشد و حوصله کند، چه رسد به آنچه واقعاً ناملایم نیست و انسان به خاطر شتابزدگی، ناصبوری و بی حوصلگی خود، آن را ناملایم می پندارد. چه بسیار اختلافات و درگیری های اجتماعی که به خاطر و رخ می‌دهد. کسی که بی دلیل با سرعت زیاد رانندگی می کند، این شتابزدگی او نشانه بی صبری اوست. اگر شخص، صبر و و آرامش را تمرین کند، دیگر با سرعت غیرمجاز حرکت نمی کند. 🔹بنابراین در صورت تمرین، وقتی انسان در محیط و در سطح با انواع و ناگواری ها روبرو می شود، میتواند داشته باشد و حوصله به خرج دهد. اگر همه از این ویژگی برخوردار باشند، چنین جامعه ای می تواند توسعه و  پیدا کند، اما اگر به خاطر بی صبری، افراد متعدد با یکدیگر درگیر شوند و بین آنها اختلاف و نزاع پیش آید، چنین جامعه ای به توسعه و پیشرفت مطلوب نمی تواند دست یابد، چرا که یکی از انواع پیشرفت های جامعه، است. وقتی افراد جامعه ناملایمات را از یکدیگر کنند و بر آن داشته باشند، خود ایجاد چنین ظرفیت معنوی‌ای، محسوب می‌شود. پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۷۲ پدید آورنده: حسن جوادی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ریشه یابی بی حجابی و بدحجابی (بخش سوم و پایانی) 🔸وقتی به فلسفه و ریشه‌ی «حجاب» می نگریم، می بینیم، از «عوامل خوشبختی» است و موجب «سلامتی روحی و روانی و تکامل فرد و جامعه می گردد»؛ و و ، سقوط و انحطاط معنوی و فکری و پیامدهای شوم بیماری روانی و در نهایت جسمی را به ارمغان می‌آورد. گوهر و در صدف وجود نهفته است، لذا زنان نباید از جسم و ظاهر جسمانی خود به عنوان کالایی شهوت انگیز استفاده کنند و چشم های هرزه را به خود متوجه نمایند. علل و عوامل مختلفی در مقوله‌ نقش دارند، که در این نوشتار به مواردی چند از آنها، با توضيحی مختصر در مورد هر کدام می‌پردازیم. 7⃣«بی غیرتی مرد در اشاعه‌ی فسق» 🔹تاثیر متقابل و در روابط خانوادگی و سرنوشت فرزندانشان، از اصول غیرقابل انکار در تربیت اجتماعی اسلام است. باید همچون حصاری را در حمایت و مراقبت قرار دهد؛ این حالت باید هم در مراقبت نسبت به و زن باشد و هم در توجه به نیازهای عاطفی و جنسی او. توجه مرد به خویش شرط اولیه حفظ حریم خانواده و حفظ سلامت اخلاقی آن است و در افزایش عشق و محبت وی به شوهر موثر است. 8⃣«نظارت ناکافی دستگاه های ذیربط» 🔹وظیفه مهم مسئولین ذیربط، لازم بر است که برخی از آنها به و دوخت لباس های نامناسب تبدیل شده اند. آنها به دوخت لباس های خلاف‌ شرع مبادرت می ورزند. بعضاً اگر کسی بخواهد مانتو و یا شلوار ساده و یا لباس مناسب و در شأنی خریداری کند، گاهاً به راحتی موفق نخواهد شد. برخی از بی حجابی های زنان و دختران، ناشی از فروشندگان سودجویی است که به و شهوترانی دامن می زنند. 9⃣«بی‌توجهی خانواده‌ها» 🔹یکی از مهم‌ترین نهادهای موثر در رشد، تربیت و رفتار آدمی نهاد است. اگر و نسبت به مسائل و معیارهای دینی و اخلاقی بی توجه باشند، شان از شر در امان نخواهند بود. از این رو خانواده مهم‌ترین نهاد می باشد که باید در امر به خود آموزش لازم را بدهد. 🔟«دوستی های نامطمئن و دیگر عوامل» 🔹در حقیقت یکی از ریشه‌های بی‌حجابی، دوستی های نامطمئن، معاشرت های آلوده و مشکوک، گرایش به فرهنگ غرب، شخصیت زدگی، انتخاب الگوهای نامطلوب، احساس پوچی، از درون تهی شدن، بی اعتمادی به فرهنگ خودی و و نظایر اینهاست. چون از نظر روحی، عاطفی و احساسی تر هستند، از دریچه به دنیا و مسائل آن می نگرند، به همین دلیل بیشتر در معرض خطر آسیب های اخلاقی و اجتماعی قرار دارند. منبع؛ راسخون به نقل از خبرگزاری مهر @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«مشورت» در اسلام از چه جايگاهی برخوردار است؟ 🔹مسأله به ويژه در امور اجتماعى و آنچه به سرنوشت جامعه مربوط است، از مهم ترين مسائلى است كه آن را با دقّت و اهميّت خاصّى مطرح كرده و در آيات و و تاريخ پيشوايان بزرگ اسلام جايگاه ويژه اى دارد. در چند آيه از «قرآن مجيد» دستور به داده شده است. در «آیه ۱۵۹ سوره آل عمران» خداوند به (صلى الله عليه و آله) دستور مى دهد كه با مسلمانان در امور مهم كند: «وَ شاوِرْهُمْ فى الاَمْرِ». 🔹و در «آیه ۳۸ سوره شورى»، هنگام بيان «اوصاف برجسته مؤمنان راستين» می‌فرمايد: «وَالَّذين اسْتَجابُوا لِرَبِّهِم وَ اَقامُوا الصَّلوةَ و اَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ» (و كسانى كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده و نماز را برپا مى‌ دارند و امورشان با در ميان آنها انجام می گیرد). همان گونه كه ملاحظه مى كنيد در اين آيه، مسأله در رديف ايمان‌ به‌ خدا و نماز قرار گرفته كه بيانگر آن است. 🔹گاه گفته مى شود مأمور شدن (صلى الله عليه و آله) براى با مردم تنها به خاطر احترام به شخصيّت مسلمانان و شركت دادن آنها در مسائل اجتماعى بوده است؛ زيرا تصميم گيرنده نهايى شخص (صلى الله عليه و آله) بوده است نه شورا؛ چنان كه در پايان آيه مشورت مى فرمايد: «فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ» [۱] (امّا هنگامى که گرفتى، [قاطع باش و] بر خدا توکّل کن). 🔹ولى مسلم است كه منظور از ذيل آيه اين نيست كه (صلى الله عليه و آله) با مردم مشورت كند و بعد نظرات آنها را ناديده گرفته، و راه ديگرى را پيش گيرد، چنين كارى نه با هدف آيه سازگار است - زيرا سبب بى احترامى به افكار عمومى و در نتيجه رنجش مسلمانان مى شود و نتيجه معكوس مى بخشد - و نه با تاريخ پيامبر (صلى الله عليه و آله) مى سازد؛ چرا كه در حوادث مهم هنگامى كه مى كرد، به نظريّه مردم مسلمان احترام مى گذاشت و حتّى گاه نظر مبارك خود را ناديده مى گرفت تا اصل در ميان آنها تقويت گردد. 🔹قابل توجّه اينكه «آيه مشورت» با توجّه به آيات قبل و بعد آن، ناظر به غزوه اُحُد است و مى دانيم در داستان احد، (صلى الله عليه و آله) موافق به خارج شدن لشگر از شهر نبود، ولى چون نظر اكثريّت مسلمانان بر اين امر قرار گرفت، موافقت فرمود. [۲] و به فرض كه اين آيه براى پيامبر (صلى الله عليه و آله) چنين ويژگى را قائل شود كه مشورتش با مردم جنبه تشريفاتى داشته باشد، ولى «آیه ۳۸ سوره شورى» كه دستور برای عموم مسلمين بيان مى كند، كاملا بيانگر اين مطلب است كه بايد كارهاى مهم در ميان مسلمين با نظر انجام پذيرد و شورا نقش تعيين كننده دارد. 🔹بديهى است در مسائلى است كه حكم خاصّى از سوى خداوند نازل نشده باشد، و اگر مى گوييم شورا در امر خلافت پيامبر (صلى الله عليه و آله) بى اعتبار است، به خاطر اين است كه در اين زمينه «دستور خاصّى» از سوى رسيده بود، و با تعيين و خليفه پيامبر (صلى الله عليه و آله) از طريق به وسيله (صلى الله عليه و آله) جايى براى شورا باقى نمى ماند؛ 🔹و به تعبير ديگر هميشه در موضوعات است نه در كه دستور آن از سوى صادر شده است. به هر حال در محدوده اى كه در بالا بيان شد يك اصل اساسى در است. تعبير به ، اشاره به كارهاى مهم، مخصوصاً مسائل مورد نياز است، و اين واژه چنان مفهوم گسترده اى دارد كه تمام امور مهم سياسى، نظامى، اقتصادى و فرهنگى را در بر مى گيرد. 🔹در حتّى در امور مهم مربوط به نظام (اجتماع كوچك) دستور به داده شده است؛ از جمله در باز گرفتن كودك از شير قبل از فرا رسيدن دو سال كامل اشاره به اصل مى كند و مى فرمايد: «فَاِنْ اَرادا فِصالا عَنْ تَراض مِنْهُما وَ تَشاوُر فَلا جُناحَ عَلَيْهما» [۳] (و اگر آن دو [پدر و مادر] با رضايت يكديگر و بخواهند [کودک را زودتر] از شير باز گيرند، گناهى بر آنها نيست) و اين، دليل بر اهميت فوق العاده «مشورت» در كارها است. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره آل عمران، آيه ۱۵۹ [۲] سيد المرسلين‏، الهادی، ‏جعفر، جامعه مدرسين‏، قم‏، ۱۴۲۷ق، چ سوم، ج ‏۲، ص ۱۴۰، منطقة «احد». [۳] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۲۳۳ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۱۰، ص ۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نهضت امام حسین علیه السلام 🔹 - سلام الله علیه - به همه آموخت که در مقابل ، در مقابل ، در مقابل چه باید کرد. با اینکه از اول می‌دانست که در این راه که می‌رود، راهی است که باید همه خودش و خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای قربانی کند، لکن عاقبتش را هم می‌دانست. 🔹اگر نبود این نهضت؛ - علیه السلام - و اتباع یزید، را وارونه به مردم نشان می‌دادند. و از اول، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به حقد و حسد داشتند. با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به رساند و اندکی که گذشت، مردم متوجه شدند که چه غائله‌ای و چه وارد شد. 🔹و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع شد، علاوه بر این، در طول آموخت به همه که راه همین است. از نترسید، عدد، کار پیش نمی‌برد، اعداد، ، اعدای ، آن است که کار را پیش می‌برد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ. و افراد ممکن است کم باشند، لکن در توانا باشند و . بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۰۷/۲۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرزند آوری از نگاه اسلام (بخش اول) 🔸برای ، اهداف بسیاری یاد شده که از همه مهم‌تر است، که با آمدن فرزند زندگی ها رنگ و بوی بیشتری به خود می گیرد. داشتن یکی از اهداف‌ مهم ازدواج و است و اکثر زوجین داشتن فرزند را به عنوان یکی از خواسته ها و های خود در زندگی مشترک مد نظر دارند؛ در این بخش نوشتار و بخش بعدی آن، به مواردی مرتبط با این بحث پرداخته می‌شود.   💠بارداری از روی آگاهی و اختیار زوجین 🔹آنچه که در باید به عنوان یک مورد توجه قرار گیرد این است که هر و تولد در پی آن باید ، و بوده و زوجین با در نظر گرفتن شرایط لازم، نسبت به شدن اقدام نموده و برای نیز همه توان خود را به کار گیرند.    💠فرزند صالح 🔹 است که خداوند به زوجین ارزانی می‌دارد، بنابراین باید قدر این را دانسته و در و پاسداری از او همه سعی خود را به کار گیرند. «پروردگارا به ما از همسران و مان آن ده که مایه روشنی چشمان ما باشد». [ترجمه آیه ۷۴، سوره فرقان] «ای پروردگارمن، مرا از شایستگان بخش». [ترجمه آيه ۱۰۰ سوره صافات]  و روایات بسیاری نیز از (صلی الله علیه و آله) و (عليهم السلام) نقل شده، که نمایانگر نگرش مثبت آن بزرگواران به فرزندان و می باشد. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: ، گلی از گل‌های بهشت است.   💠آرامش و آسایش در زندگی 🔹 هدف اصلی تشکیل زندگی و را «ایجاد در انسان‌ها و پیدایش و در زوجین دانسته»، [ر.ک: سوره روم، آيه ۲۱] و تاثیرات مثبت و سازنده ای را در زندگی آنان ایجاد میکند. می تواند زوجین را کند و روح زندگی را در آن بدمد و شادی و  را به زندگی آنان ببخشد.    💠ارکان خانواده 🔹از نظر ، از ارکان مهم خانواده محسوب می‌شوند، و در آیات و روایات از با تعبیری چون ، نور دیده، ، مایه ثواب و و رحمت و یاد شده است. خداوند کریم در وصف مؤمنان می‌فرماید؛ «آنها کسانی هستند که در مناجات خویش با پروردگارشان می گویند: از همسران ما مایه های نور و روشنایی چشم قرار ده». [ترجمه آيه ۲۴ سوره فرقان] 💠فرزند پسر باشد یا دختر 🔹آفتی که بعضیها به آن گرفتار هستند، است، بطوری که بعضیها گویا هنوز در به سر می‌برند؛ اگر بعد از گرفتن جواب آزمایش بفهمند که فرزندشان دختر است و همسر آنها فرزند پسر بدنیا نمی‌آورد، از چشم شوهر و خانواده شوهر میفتد، در حالی که نباید مهم باشد، بلکه باید دعا کرد که باشد و ختم به خیر شود. [۱] (عليه السلام) می فرمایند؛ «خداوندا به من عطا کن و او را و پاک قرار ده که در کم و زیاد نباشد و را نیکو گردان». [۲] (عليه السلام) نیز می‌فرمایند؛ « خوبی ها و نعمت اند، به خوبی ها ثواب می‌دهند و از نعمت ها سوال می شود». [۳]   💠احساسی ترین تجربه انسان 🔹بدون هیچگونه تردیدی، و پدر یا مادر شدن یکی از تجربیات انسانی، مطابق با انسانها برای و بقاء آنان و نیز مورد توصیه شرع مقدس اسلام است. فرزند سالم و صالح می‌تواند موجب افزایش عشق، و سلامت روانی و تعالی شخصیت والدین شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] اصول کافى، ج ۶، ص ۳ [۲] تهذیب الاحکام، ج ۷، ص ۴۱۱ [۳] تحف العقول، ص ۳۸۲ نویسنده: سجاد رستمی چورتی منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا اکتفا به قرائت و روخوانی «قرآن» در هدایت و اثربخشی آن کافی است؟ 🔹 تنها كتاب تلاوت نيست، بلكه قرآن، است، و اهمّيّتِ آن نيز به خاطر اين است كه مقدمه اى براى باشد، و به همين جهت ، آن چنان روشن و قابل فهم است كه می تواند براى عموم طبقات و باشد. گرچه با نهايت تأسّف مشاهده می كنيم كه امروز عده اى تنها به آن به عنوان يك كتاب مقدّس و آسمانى و قطع نظر از نگاه می كنند. 🔹در مراسم تشريفاتى آنها قرآن حضور دارد، ولى در آنان اثرى از آن نيست. حتى جلساتى به نام قرآن تشكيل مى شود، و روى و حتى تجويدِ آن، وقت زياد به عمل می آيد، اما گويى ماوراى قرائت و تجويد چيز ديگرى وجود ندارد. اگر در رواياتى كه در زمينه آمده دقّت كنيم روى محتواى سوره و جنبه هاى عملى آن كاملا تكيه شده است؛ 🔹مثلا می بينيم از (علیه السلام) در فضيلت تلاوت «سوره نور» چنين نقل شده: «حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ وَ فُرُوجَكُمْ بِتِلَاوَةِ سُورَةِ النُّورِ وَ حَصِّنُوا بِهَا نِسَاءَكُمْ فَإِنَّ مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا فِي كُلِّ يَوْمٍ أَوْ فِي لَيْلَةٍ لَمْ يَزْنِ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَبَداً حَتَّى يَمُوتَ...» [۱] (اموال و دامان خود را با تلاوت محفوظ داريد، و هم چنين به وسيله آن همسران خود را [از سقوط در دامان فساد] حفظ كنيد، هر كس هر شب يا هر روز اين سوره را بخواند، هيچ يك از اعضای خانواده او گرفتار نخواهد شد...). 🔹روشن است كه «سوره نور» با بحث هاى مؤثرى كه درباره و مبارزه با كرده، و هم چنين دستورات مؤكَّدى كه در زمينه دختران و پسران و مانند اينها داده، داروى مؤثرى است براى مبارزه با بی عفتى، و همچنين حيف و ميل اموالى كه از اين رهگذر به درّه نيستى ريخته می شود. شكّی نيست كه منظور از تلاوت اين سوره در هر شب و روز در محيط و هشدارهاى پى در پى و يادآورى هاى مكرّر در زمينه هاى و است، و بنابراين افراد بايد آن را بخوانند و مضمون آن را درك كنند، نه تنها تلاوت و قرائت خالى از هر گونه فهم و درك. 🔹به هر حال مدارك فراوانى در دست داريم ـ و اصولا احتياج به مدرك هم ندارد ـ كه وظيفه دارند را با نهايت و به طور بخوانند؛ ولى خواندنى كه مقدمه و سازنده بوده باشد. البته مفهوم اين سخن اين نيست كه ما اگر قرآن را نفهميم تلاوت نكنيم (آن چنان كه بعضى تصور كرده اند)، بلكه منظور آن است كه آن را بخوانيم و همين خواندن اخطارى باشد براى ياد گرفتنِ آن؛ زيرا هر زمان آن را مى خوانيم به ياد اين مطلب مى افتيم كه بايد برويم و معناى آن را ياد بگيريم. پی نوشت: [۱] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، ابن بابويه، دار الشريف الرضى، قم‏، ۱۴۰۶ق، چ دوم‏، ص ۱۰۹ 📕تفسير به رأى و هرج و مرج ادبى، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه امام امیرالمؤمنین(ع)، قم، ص ۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️قدرت در ظالم دنیا را به فساد می‌کشاند 🔹 در دست ، دنیا را به می‌کشاند؛ و اگر چنانچه در رتبه‌ های پایین هم بیاییم قدرت در دست یک نفر انسانی که از آن قدرت‌های بزرگ بهره ندارد، در همان محیطی که قدرت دارد آنجا را به می‌کشاند. 🔹آنها را به فساد می‌کشانند، اینها یک کشور را یا دو کشور را. و پایین‌تر بیاییم، اگر در دست یک آدمی باشد که در یک محله هست، آن محله را به فساد می‌کشد. در یک هست، آن خانواده را به می‌کشد. قدرت در وقتی کمال است و می‌تواند که خودش را بروز بدهد که در دست باشد، در دست باشد. 📕صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۰۶ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش اول) 🔹یکی از مشهورترین سخنان (علیه السلام) که منابع مختلف - با تفاوت هایی در جزییات - آن را نقل کرده اند، این کلام است که فرمود: «يا شيعة آل سفيان إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم» [۱] (ای ! اگر شما ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود باشید). این سخن هم در منابع تاریخی و هم در منابع ذکر شده است که مرحوم مجلسی در «جلد چهل و پنجم بحارالانوار» به بخشی از این منابع اشاره کرده است. 🔹بر این اساس شهرت روایی آن به حدّی است که می توان اطمینان داشت این جمله، کلام (علیه السلام) است و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان نیست. معنای سخن (عليه السلام) این است که ای مردم اگر را نپذیرفته اید و «جهان پس از مرگ» برای شما باورپذیر نیست، و زندگی را در همین چند صباح دنیا تعریف می کنید، لااقل را زیر پا نگذارید و به که از عقل و فطرت سرچشمه می گیرد پایبند باشید. 🔹مورخین می گویند: این کلام ایشان در و پس از آنکه همه یاران و اصحاب و فرزندان ایشان به شهادت رسیدند، در شرایطی از دو لب مبارکشان صادر شد که به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و (عليه السلام) آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی (لعنة الله علیه)، در حالی که بین (عليه السلام) و خیمه‌های آن‌ حضرت فاصله افتاده بود، قصد حمله به (عليه السلام) را داشتند. 🔹ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در آزاده باشید و... گفت: حسین! چه می گویی!؟ (عليه السلام) فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به من جلوگیری نمایید و به حمله نکنید». این بیان نورانی در آن لحظات حساس بیانگر این است که چنان در ورطه غوطه ور شده بودند که گویا (علیه السلام) دیگر از آنان توقع رفتاری مبتنی بر اصول و ملاک های دینی نداشتند، بلکه به حداقل اقتضائات و شاخصه های انسانی اکتفا نموده از آنها می خواستند لااقل به محدوده حیوانیت تنزل نکنند؛ 🔹چرا که بالاخره حتی اگر دینی اختیار نکرده باشد، اگر به درون خود و به و بنگرد و الزامات انسان بودن خویش را درک نماید، از بسیاری اعمال زشت اجتناب می نماید. به راستی دلیل این «رفتارهای جنون‌آمیز مردم» چه بود و چه می شود که یک مسلمان آنچنان دچار می گردد، که حتی با اصل دین و به جنگ بر می خیزد؟ آری قومی که و رسیدن به هوا و و پیروی از و حاکمان زر و زرو و تزویر را بر تقوا و پاکدامنی و ترجیح دهند، نه تنها دین و ، که حتی اولیات و و شاخصه های انسانی را نیز از دست می دهند، 🔹و همین تهی شدن سبب می شود که اینطور در مقابل به حق خود بایستند و برای کشتنش از هر راهی و به هر شکلی و هر جنایتی دست بزنند، که نمونه کوچک آن حمله به خیام حرم و اذیت و آزار عده ای زن و بچه بی گناه بود. آری این و انجام است که پایه‌های‌ را در انسان متزلزل می کند؛ به عنوان نمونه یکی از که انسان را از دایره دین مداری خارج می سازد، و (عليه السلام) در روز بر روی آن انگشت گذاشته و آن را یکی از دلایل این وضعیت کوفیان معرفی می کند و لقمه حرام است. ... پی نوشت؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۴۵، ص ۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش زن از نظر اسلام (بخش اول) 🔹 درباره را می توان «دیدگاهی مترقی و در عین حال متعادل» دانست. در اسلام ، همچون مرد، انسان است، و سه ویژگی مهم انسانی یعنی «اختیار، مسئولیت پذیری و توان ارتقاء و کمال» را داراست، و همانند مرد از و کامیابی برخوردار است. از دیدگاه ، هدف از خلقت زن و مرد خداوند و تقرب به درگاه اوست، و نیز چون برای رسیدن به چنین هدفی خلقت شده است. از نظر آفرینش اصیل زن و مرد، به این معناست که هر کدام برای رسیدن به خود خلق شده اند، نه آنکه اصل، کمال مرد باشد و زن تنها ابزاری برای کمال‌یابی مرد به حساب آید. 🔹البته اصالت خلقت زن و مرد هرگز بدین معنا نیست که آنها مستقل از یکدیگر می توانند کاملا به کمال خویش دست یابند، بلکه و در کمال یکدیگر نقش مؤثری ایفا می‌کنند. انسان از نظر اسلام گوناگون می‌باشد. آفرینش زن و مرد با هدف یکسان، یعنی نیل به و عبودیت عارفانه بوده است. بنابراین هر دو در این هدف اساسی مشترکند و آفرینش هیچکدام فرع بر دیگری نیست. این نکته نیز مسلم است که وصول به ، نیازمند امکانات و است. 🔹پژوهش دقیق در منابع اسلامی نشان می دهد که خداوند متعال هم از جنبه و هم از جنبه ، شرایطی پدید آورده است که و هر کدام، متناسب با ظرفیت خویش، راه و را دنبال کنند. وحدت در اهداف لزوما به معنای وحدت در مسیر رسیدن به آن هدف نیز هست. آیا و تفاوت‌ های تکوینی دارند؟ آنچه از ملاحظات مجموع آیات و روایات به دست می آید آن است که زن و مرد نه تنها در بعد جسمی، بلکه در احساسی، روحی، ذهنی و رفتاری به گونه ای از هم متمایزند. 🔹برخی از فیمینیست ها و گروهی از جامعه شناسان بر این باورند که هیچ تفاوتی میان زن و مرد، به جز تفاوت های بیولوژیک وجود ندارد و تفاوت های دیگر از جمله اختلاف در ذهنیت ها و رفتارها ناشی از تأثیرات محیطی و فرهنگی است و هیچ ریشه تکوینی ندارد. بر اصل استوار است و اگر از واژه بهره می جوید، آن را در معنی و به کار می برد، اما بر اصل میان زن و مرد استوار است. 🔹واژه تساوی و برابری در این دیدگاه به معنای تشابه و هم‌گونگی است. در ، ارتقای هریک از اعضای یا تا حدود زیادی در گرو ارتقای اعضای دیگر است. از این‌رو، افراد یک جامعه از جمله مرد و زن، خود را در کمال سایر افراد می دانند. بنابراین، راه حل برای ایجاد جامعه ای پویا و ، تأکید بر لزوم و مودت متقابل، بویژه در روابط زن و مرد است. 🔹در مقابل، برخی از دانشمندان تفاوت‌های روحی و رفتاری و را محصول نظام های اجتماعی می دانند، و نقش مثبت و سازنده آن در پیشرو اهداف زندگی را نادیده می گیرد. برخی از که منکر تفاوت زن و مرد هستند، اصولا جنس را اصلی زن می دانند! و بر مبارزه با جنس مذکر اصرار می ورزند. از نظر تنها با سرسپردن به و توجه به و ایجاد زمینه برای و همدلی است، که می توان به منافع واقعی هر دو جنس دست یافت. ... 📕اصول و مبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش زن از نظر اسلام (بخش دوم و پایانی) 🔹بزرگترین دستاورد برای این بود که با طرح شعار تساوی زن و مرد، را از میدان قدرت‌نمایی آنان، یعنی خارج نموده و روانه میدان‌هایی کرد که قدرت برابری با در آن حوزه ها را نداشتند. اولین نهاد اجتماعی و رکن اساسی زن و مرد می‌باشد. بهترین محل پیوند زن و مرد و بیشترین زمینه‌ساز کمال آن دو است. در ، بر خلاف مسیحیت تحریف شده، که تجرد را مقدم به ازدواج و ازدواج را تنها به عنوان راهی برای فرار از بدکاری به رسمیت می شناسد، و بهترین نهاد سازنده اجتماعی به حساب می آید. 🔹 بهترین محیطی است که زن و مرد پیوسته یکدیگر را در پیمودن مسیر به تسخیر می آورند. نگاه به خانواده به گونه ای است که ارزش را گاه تا سر حد یک هم‌سفرگی ساده تنزل می‌دهد. با این وجود چون و ، ارزشهای پذیرفته شده در جهان اند، گاه چنین می‌نماید که بروز این مسائل در از نگاه آنان بحران، به حساب نمی آید.  رشد و پویایی خانواده را در گرو توجه به دانسته و جریان جاری زندگی را تنها بر این پایه ممکن و مطلوب می‌داند؛ اصلی که در این استدلال به کار رفته، این است که لازمه اشتراک زن و مرد، در حیثیت و شرافت انسانی، یکسانی و آنها در است. 🔹اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفه غرب را کنار بگذاریم و در افکار و آراء فلسفی که از ناحیه آنها می‌رسد به خود اجازه فکر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمه تساوی حقوق، تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ برابری است و یکنواختی. ممکن است پدری ثروت خود را به طور متساوی میان فرزندان خود تقسیم کند، اما به طور متشابه تقسیم نکند. مثلا ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد؛ هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستغلات اجاری، ولی نظر به اینکه قبلا فرزندان خود را کرده است، در یکی ذوق و سلیقه تجارت دیده است و در دیگری علاقه به کشاورزی و در سومی مستغل‌داری. 🔹لذا هنگامی که می‌خواهد ثروت خود را در حیات خود، میان فرزندان تقسیم کند، با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همه فرزندان می‌دهد، از لحاظ مساوی با یکدیگر باشد و ترجیح و امتیازی از این جهت در کار نباشد، به هر کدام از فرزندان خود همان سرمایه را می‌دهد که قبلا در آزمایش استعدادیابی آن را مناسب یافته است. غیر از است، برابری غیر از یکنواختی است.   📕اصول و مبانی مدیریت در اسلام، مهرداد حسن زاده و عبد العظیم عزیزخانی منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد تعلیم و تربیت فرزندان چیست؟ 🔹دستور «امر به معروف» و «نهى از منکر»، یک دستور عام است، که همه نسبت به یکدیگر دارند؛ ولى از آیات قرآن، و روایاتى که درباره «حقوق فرزند» و مانند آن در منابع اسلامى وارد شده، به خوبى استفاده مى شود که انسان در مقابل و خویش، سنگین ترى دارد، و موظف است تا آنجا که مى تواند، در و آنها بکوشد، آنها را از بازدارد و به دعوت نماید، نه این که تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند. 🔹در حقیقت، اجتماع بزرگ از واحدهاى کوچکى تشکیل مى شود که نام دارد، و هرگاه این واحدهاى کوچک، که رسیدگى به آن آسانتر است گردد، کل اصلاح مى شود، و این مسئولیت در درجه اول بر دوش و است. مخصوصاً در عصر ما که امواج کوبنده در بیرون خانواده ها بسیار قوى و خطرناک است، براى خنثى کردن آنها از طریق تعلیم و ، باید برنامه ریزى اساسى تر و دقیق تر انجام گیرد. نه تنها آتش هاى قیامت، که آتش هاى دنیا نیز از درون وجود انسان ها سرچشمه مى گیرد، و هر کس موظف است خود را از این آتش ها حفظ کند. 🔹در حدیثى مى خوانیم: هنگامى که آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ» [۱] (اى کسانى که آورده اید! و خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاه دارید)، نازل شد، کسى از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال کرد: چگونه خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت فرمود:  «تَأْمُرُهُمْ بِما أَمَرَ اللّهُ، وَ تَنْهاهُمْ عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ، إِنْ أَطاعُوکَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ، وَ إِنْ عَصُوکَ کُنْتَ قَدْ قَضَیْتَ ما عَلَیْکَ» [۲] (آنها را و مى کنى، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده اى، و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام داده اى). 🔹در حدیث جامع و جالب دیگرى از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «أَلا کُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، فَالاْ َمِیْرُ عَلَى النّاسِ راع، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَ الرَّجُلُ راع عَلى أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْهُمْ، فَالْمَرْئَةُ راعِیَةٌ عَلى أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِها وَ وَلَدِهِ، وَ هِىَ مَسْؤُلَةٌ عَنْهُمْ، أَلا فَکُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ» [۳] (بدانید! همه شما نگهبانید، و همه در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید، ، امیر و رئیس حکومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است، ، نگهبان خویش است و در مقابل آنها مسئول، نیز، نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسئول مى باشد؛ بدانید! همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید!). 🔹این بحث دامنه دار را با حدیثى از (علیه السلام) پایان مى دهیم؛ امام علی (علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود: «عَلِّمُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمُ الْخَیْرَ، وَ أَدِّبوُهُمْ» [۴] (منظور این است که خود و خویش را بیاموزید و آنها را ادب کنید). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره تحریم، آیه ۶ [۲] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۳۷۲ [۳] «مجموعه ورّام»، ج ۱، ص ۶ [۴] «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۲۴۴ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ۲۶، ج ۲۴، ص ۳۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«خانواده» کانون محبت و رحمت 🔸نهاد از جمله مهم‌ترین و اصلی ترین ارکان تشکیل دهنده به حساب می آید، که در آموزه های اسلامی از جایگاه و برخوردار است، بطوری که هیچ نهاد دیگری با آن قابل مقایسه نیست. در حدیثی از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «ما بُنِيَ فی الإسلامِ بِناءٌ أحَبَّ إلى اللهِ عزّ و جلّ، و أعَزَّ مِنَ التَّزويجِ» [۱] (در اسلام هيچ بنايى ساخته نشد كه نزد خداوند عزّ و جلّ محبوبتر و ارجمندتر از باشد). 💠هدف از تشکیل خانواده 🔹در نگاه کسانی که برای بنیاد مقدس ارزش و قداستی قائل نیستند، تشکیل خانواده صرفاً در جهت تمتعات جنسی خلاصه می‌شود. بینش ضعیف و نگاه مادی و غیر دینی و عاطفی این دسته از افراد نوعاً باعث می‌شود هیچگاه لذت و بهره‌ای از این نداشته باشند. در منطق «قرآن» و «روایات اسلامی» دارای حکمت و دلایل متعدد روانی، ‌اجتماعی ‌و دینی است. 1⃣آرامش، نیاز فطری هر انسان 🔹یکی از مهم‌ترین نیازهایی که هر انسانی در زندگی خود به دنبال آن می‌گردد، نیاز به و است. خداوند متعال در آیات متعددی راه رسیدن به این نیاز فطری را بیان فرموده است، از جمله اینکه در منطق یکی از راه‌های که را به طور نسبی به می‌رساند تشکیل است. در این خصوص خداوند متعال می‌فرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» [۲] (و از نشانه ‏هاى او اينكه از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان يابيد، و در ميانتان و قرار داد؛ در اين نشانه ‏هايى است براى گروهى كه مى‏ كنند!). 🔹این آیه شریفه به چند نکته ارزشمند مهم و ارزشمند اشاره دارد: الف: ، کانون آرامش:‌ «أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» (از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان يابيد). خداوند متعال را «محل آرامش» برای زوجین قرار داده است، از این رو کسانی که طالب آرامش هستند، لازم است از این نکته قرآنی غفلت نورزند. ب: ، کانون محبت و رحمت: «وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة»ً (و در ميان‌تان و قرار داد). خداوند متعال به طور طبیعی پیمان را عامل پیدایش مودت و رحمت قرار داده است، از این رو کسانی که طالب هستند لازم است از این نکته قرآنی نیز غفلت نورزند. 2⃣سازندگی اجتماعی 🔹یکی از مهم‌ترین کاربردهای تشکیل ، «تقویت فضایل اخلاقی» در جهت دستیابی به و حذف بزه‌های اخلاقی مرتبط با بنیاد خانواده است. خطری که را تهدید میکند، تقدس زدایی از کانون خانواده است؛ چرا که و غیر اسلامی، و پایبندی به ارزش های خانواده را مانعی اساسی در جهت خواسته های نامشروع خود می‌داند، از این رو برای رسیدن به آن خود به دنبال حذف فرهنگ زندگی خانوادگی و تبلیغ زندگی‌های فردی و همجنس گراست. [۳] 3⃣تقویت و فضائل اخلاقی 🔹از جمله کاربردهای تشکیل خانواده تقویت در بستر خانواده است. از جمله مهم‌ترین عوامل تاثیر گذار در بارور سازی فضائل و کمالات اخلاقی است. «تشکیل خانواده» زمینه را برای پایبندی به فراهم می‌کند. برآورده شدن بسیاری از نیازهای جسمی و عاطفی در این محیط برآورده می‌شود؛‌ نیازهای ارزشمندی که اگر در محیط خانوده مورد توجه قرار نگیرد، زمینه را برای بروز مشکلاتی فراهم میکند. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، ج١٠٣، ص٢٢٢ ح٤٠ [۲] سوره روم، آيه ۲۱ [۳] تحکیم خانواده از نگاه قرآن، محمدی ری شهری، ص۱۲ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel