eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️گذری‌ کوتاه بر ویژگیهای‌ظاهری‌ و باطنی (ع) 🔷 (ع)، امام‌ هفتم ما شیعیان،‌ که پس از شهادت پدرشان امام‌ جعفر صادق (ع) به رسیدند، و از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳، یعنی به مدت ۳۵ سال رهبری شیعیان را بر عهده داشتند. ایشان با چهار تن از یعنی ، ، و بودند که همگی در ضدیت با شیعه قرار گرفته، اختناق و فشار بسیاری را متوجه (ع) و اصحابشان نموده بودند. نام امام، و لقب آن حضرت، (ع) کنیه آن امام و ابوابراهیم است. شیعیان و دوستداران لقب  به آن حضرت داده‌اند. ولادت (ع) روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجری در ابوأ اتفاق افتاد. دوران‌ (ع) مقارن بود با سال‌های آخر خلافت منصور عباسی، و در دوره خلافت هادی و ۱۳ سال از دوران خلافت هارون که سخت‌ترین دوران عمر آن حضرت به شمار آمده است. 🔷 (ع) از حدود ۲۱ سالگی براساس وصیت پدر بزرگوارشان و به امر خداوند متعال به رسیدند، و زمان امامت آن حضرت ۳۵ سال و اندکی بود که مدت امامت حضرت، از همه ائمه بیشتر بوده است، البته غیر از حضرت ولی عصر (عج). (ع) دارای قامتی معتدل بودند. صورتشان نورانی و گندمگون و رنگ مویشان سیاه و انبوه بود. بدن شریفشان از زیادی عبادت ضعیف شده بود، ولی همچنان روحی قوی و قلبی تابناک داشتند. (ع) به تصدیق همه مورخان، به و عبادت بسیار معروف بوده اند. حضرتشان از عبادت و سخت‌کوشی، به معروف، و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بودند. (ع) کیسه‌های ۳۰۰ دیناری و ۴۰۰ دیناری و ۲۰۰۰ دیناری بین ناتوانان و نیازمندان تقسیم می‌کردند. از (ع) روایت شده است که فرمودند: «پدرم پیوسته مرا به  داشتن و کَرَم کردن سفارش می‌کرد». 🔷 (ع) با آن کَرَم و بزرگواری و بخشندگی خود، بر تن می‌کردند. چنانکه نقل کرده‌اند: لباس خشن‌ می‌پوشیدند و همینطور بودند، و این خود نشان دیگری است، از بلندی روح و صفای باطن و بی‌اعتنایی آن امام به زرق و برق‌های گول زننده دنیا. (ع) نسبت به همسر و فرزندان و زیردستان بسیار و بودند. همیشه در اندیشه و بیچارگان بودند، و پنهان و آشکار به آنها کمک می‌کردند. برخی از فقرای مدینه او را شناخته بودند، اما بعضی - پس از تبعید حضرت از مدینه به بغداد - به کرم و بزرگواریش پی بردند و آن وجود عزیز را شناختند. (ع) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشتند. قرآن را با صدایی حزین و خوش تلاوت می‌کردند، آنچنان که مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد می‌آمدند و از روی شوق و رقت گریه می‌کردند. 🔷بدخواهانی بودند که آن حضرت و اجداد گرامیش را - روی در روی - بد می‌گفتند و سخنانی دور از ادب به زبان می‌راندند، ولی آن حضرت با و شکیبایی با آنها روبرو می‌شدند، و حتی گاهی با احسان آنها را به صلاح می‌آوردن و متنبه می‌ساختند. تاریخ، برخی از این صحنه‌ها را در خود نگهداشته است. لقب‌ از همینجا پیدا شد. یعنی نگهدارنده و . این رفتار در برابر کسی یا کسانی بوده که از راه جهالت و نادانی یا به تحریک دشمنان به این کارهای زشت و دور از ادب دست می‌زدند. و آن حضرت کم کم، بر آنان و اهل بیت علیهم‌ السلام را روشن می‌ساخت، اما آنجا که پای گفتن کلمه حق - در برابر سلطان و خلیفه ستمگری - پیش می‌آمد، (ع) می‌فرمودند: «قُلِ الحَقَّ و ان کان فیه هُلاکُک، فَانَّ فیهِ نَجاتُک؛ را بگو، اگر چه هلاک تو در آن باشد، زیرا تو در همان است». ارزش‌ والای‌ به اندازه‌ای است که باید افراد در مقابل حفظ آن نابود شوند. در - مانند صفات شایسته دیگر خود - نمونه بودند. 🔷با می‌نشستند و از بینوایان دلجویی می‌کردند. بنده را با آزاد مساوی می‌دانستند و می‌فرمودند: «همه، فرزندان آدم و آفریده‌های خدائیم». از ابوحنیفه نقل شده است که گفت: (ع) را در کودکی دیدم و از او پرسش‌هایی کردم، چنان پاسخ داد که گویی از سرچشمه ولایت سیراب شده است. به راستی ایشان و و و زبردست بود. محمد بن‌ نعمان نیز می‌گوید: (ع) را دیدم که می‌جوشید و می‌خروشید و بذرهای دانش به هر سو می‌پراکند. منبع: راسخون به‌نقل‌ از سایت‌ عصر شیعه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش اول) 🔹یکی از مشهورترین سخنان (علیه السلام) که منابع مختلف - با تفاوت هایی در جزییات - آن را نقل کرده اند، این کلام است که فرمود: «يا شيعة آل سفيان إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم» [۱] (ای ! اگر شما ندارید و از روز قیامت نمی ترسید، پس [لااقل] در زندگی خود باشید). این سخن هم در منابع تاریخی و هم در منابع ذکر شده است که مرحوم مجلسی در «جلد چهل و پنجم بحارالانوار» به بخشی از این منابع اشاره کرده است. 🔹بر این اساس شهرت روایی آن به حدّی است که می توان اطمینان داشت این جمله، کلام (علیه السلام) است و ساخته و پرداخته تاریخ نویسان نیست. معنای سخن (عليه السلام) این است که ای مردم اگر را نپذیرفته اید و «جهان پس از مرگ» برای شما باورپذیر نیست، و زندگی را در همین چند صباح دنیا تعریف می کنید، لااقل را زیر پا نگذارید و به که از عقل و فطرت سرچشمه می گیرد پایبند باشید. 🔹مورخین می گویند: این کلام ایشان در و پس از آنکه همه یاران و اصحاب و فرزندان ایشان به شهادت رسیدند، در شرایطی از دو لب مبارکشان صادر شد که به تنهایی مشغول نبرد بودند و تیرها و نیزه‌ها از هر سو بدن مبارک ایشان را آماج خود قرار داده بود و (عليه السلام) آخرین رمق های خود را برای ادامه مبارزه و جهاد بکار بسته بودند، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی می افتد که به فرماندهی (لعنة الله علیه)، در حالی که بین (عليه السلام) و خیمه‌های آن‌ حضرت فاصله افتاده بود، قصد حمله به (عليه السلام) را داشتند. 🔹ایشان با دیدن این صحنه رو به آنها کرده و فرمودند: «ای پیروان آل ابی سفیان! اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌هراسید، در آزاده باشید و... گفت: حسین! چه می گویی!؟ (عليه السلام) فرمود: من با شما می جنگم و شما با من نبرد می کنید، این زنان گناهی ندارند؛ پس تا من زنده هستم از تعرض یاغیانتان به من جلوگیری نمایید و به حمله نکنید». این بیان نورانی در آن لحظات حساس بیانگر این است که چنان در ورطه غوطه ور شده بودند که گویا (علیه السلام) دیگر از آنان توقع رفتاری مبتنی بر اصول و ملاک های دینی نداشتند، بلکه به حداقل اقتضائات و شاخصه های انسانی اکتفا نموده از آنها می خواستند لااقل به محدوده حیوانیت تنزل نکنند؛ 🔹چرا که بالاخره حتی اگر دینی اختیار نکرده باشد، اگر به درون خود و به و بنگرد و الزامات انسان بودن خویش را درک نماید، از بسیاری اعمال زشت اجتناب می نماید. به راستی دلیل این «رفتارهای جنون‌آمیز مردم» چه بود و چه می شود که یک مسلمان آنچنان دچار می گردد، که حتی با اصل دین و به جنگ بر می خیزد؟ آری قومی که و رسیدن به هوا و و پیروی از و حاکمان زر و زرو و تزویر را بر تقوا و پاکدامنی و ترجیح دهند، نه تنها دین و ، که حتی اولیات و و شاخصه های انسانی را نیز از دست می دهند، 🔹و همین تهی شدن سبب می شود که اینطور در مقابل به حق خود بایستند و برای کشتنش از هر راهی و به هر شکلی و هر جنایتی دست بزنند، که نمونه کوچک آن حمله به خیام حرم و اذیت و آزار عده ای زن و بچه بی گناه بود. آری این و انجام است که پایه‌های‌ را در انسان متزلزل می کند؛ به عنوان نمونه یکی از که انسان را از دایره دین مداری خارج می سازد، و (عليه السلام) در روز بر روی آن انگشت گذاشته و آن را یکی از دلایل این وضعیت کوفیان معرفی می کند و لقمه حرام است. ... پی نوشت؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۴۵، ص ۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel