eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️جرعه ای از دریای بیکران در اندیشه (ع) - (بخش چهارم) 🔶یکی از مهمترین و اساسی ترین مبانی فکری و اعتقادی جامعه اسلامی بحث است؛ موضوعی بسیار مهم و راهبردی که بنیادی ترین مباحث فکری، اخلاقی، اعتقادی، فقهی و اجتماعی در گرو شناخت و آشنایی آن است. در این نوشتار، بطور تیتروار به برخی از ابعاد وجودی علم امام اشاره می‌شود. 💠امام آخرین درجه حلم و بردباری 🔷یکی دیگر از ابعاد وجودی و خصوصیاتی که در در خصوص ، بیان شده، موضوع و ایشان است. در عبارت کلیدی و پر مغز در این خصوص این چنین بیان شده است: «وَ مُنْتَهَی الْحِلْمِ؛ و نهایت بردباری»؛ هیچ انسان عادی نه تنها توانایی و استقامت آن را ندارد و مختلفی که از سوی مردم به (ع) وارد شد، تحمل نماید، بلکه یارای تجسم جایگاه کمترین مصیبت هایی که به خاندان عصمت و طهارت (ع) وارد شد، را ندارد، و عنان صبر خود را از دست خواهد داد. 🔷جلوه ای از مصیبت هایی که به این خاندان کرامت وارد شد را می توان در سال ۶۱ هجری در صحرای سوزان کربلا مشاهده کرد که در یک نیم روز چه بلاها و مصیبت هایی بر اهل بیت (ع) وارد شد. در واقع (ص) نمونه عینی و به شمار می آیند، که خدای متعال در برابر جامعه بشری قرار داده است: «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ؛ [نور،۲۲] و چشم بپوشند؛ آیا دوست نمى ‏دارید خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است.‏» ... منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️گذری‌ کوتاه بر ویژگیهای‌ظاهری‌ و باطنی (ع) 🔷 (ع)، امام‌ هفتم ما شیعیان،‌ که پس از شهادت پدرشان امام‌ جعفر صادق (ع) به رسیدند، و از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳، یعنی به مدت ۳۵ سال رهبری شیعیان را بر عهده داشتند. ایشان با چهار تن از یعنی ، ، و بودند که همگی در ضدیت با شیعه قرار گرفته، اختناق و فشار بسیاری را متوجه (ع) و اصحابشان نموده بودند. نام امام، و لقب آن حضرت، (ع) کنیه آن امام و ابوابراهیم است. شیعیان و دوستداران لقب  به آن حضرت داده‌اند. ولادت (ع) روز یکشنبه هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجری در ابوأ اتفاق افتاد. دوران‌ (ع) مقارن بود با سال‌های آخر خلافت منصور عباسی، و در دوره خلافت هادی و ۱۳ سال از دوران خلافت هارون که سخت‌ترین دوران عمر آن حضرت به شمار آمده است. 🔷 (ع) از حدود ۲۱ سالگی براساس وصیت پدر بزرگوارشان و به امر خداوند متعال به رسیدند، و زمان امامت آن حضرت ۳۵ سال و اندکی بود که مدت امامت حضرت، از همه ائمه بیشتر بوده است، البته غیر از حضرت ولی عصر (عج). (ع) دارای قامتی معتدل بودند. صورتشان نورانی و گندمگون و رنگ مویشان سیاه و انبوه بود. بدن شریفشان از زیادی عبادت ضعیف شده بود، ولی همچنان روحی قوی و قلبی تابناک داشتند. (ع) به تصدیق همه مورخان، به و عبادت بسیار معروف بوده اند. حضرتشان از عبادت و سخت‌کوشی، به معروف، و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بودند. (ع) کیسه‌های ۳۰۰ دیناری و ۴۰۰ دیناری و ۲۰۰۰ دیناری بین ناتوانان و نیازمندان تقسیم می‌کردند. از (ع) روایت شده است که فرمودند: «پدرم پیوسته مرا به  داشتن و کَرَم کردن سفارش می‌کرد». 🔷 (ع) با آن کَرَم و بزرگواری و بخشندگی خود، بر تن می‌کردند. چنانکه نقل کرده‌اند: لباس خشن‌ می‌پوشیدند و همینطور بودند، و این خود نشان دیگری است، از بلندی روح و صفای باطن و بی‌اعتنایی آن امام به زرق و برق‌های گول زننده دنیا. (ع) نسبت به همسر و فرزندان و زیردستان بسیار و بودند. همیشه در اندیشه و بیچارگان بودند، و پنهان و آشکار به آنها کمک می‌کردند. برخی از فقرای مدینه او را شناخته بودند، اما بعضی - پس از تبعید حضرت از مدینه به بغداد - به کرم و بزرگواریش پی بردند و آن وجود عزیز را شناختند. (ع) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشتند. قرآن را با صدایی حزین و خوش تلاوت می‌کردند، آنچنان که مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد می‌آمدند و از روی شوق و رقت گریه می‌کردند. 🔷بدخواهانی بودند که آن حضرت و اجداد گرامیش را - روی در روی - بد می‌گفتند و سخنانی دور از ادب به زبان می‌راندند، ولی آن حضرت با و شکیبایی با آنها روبرو می‌شدند، و حتی گاهی با احسان آنها را به صلاح می‌آوردن و متنبه می‌ساختند. تاریخ، برخی از این صحنه‌ها را در خود نگهداشته است. لقب‌ از همینجا پیدا شد. یعنی نگهدارنده و . این رفتار در برابر کسی یا کسانی بوده که از راه جهالت و نادانی یا به تحریک دشمنان به این کارهای زشت و دور از ادب دست می‌زدند. و آن حضرت کم کم، بر آنان و اهل بیت علیهم‌ السلام را روشن می‌ساخت، اما آنجا که پای گفتن کلمه حق - در برابر سلطان و خلیفه ستمگری - پیش می‌آمد، (ع) می‌فرمودند: «قُلِ الحَقَّ و ان کان فیه هُلاکُک، فَانَّ فیهِ نَجاتُک؛ را بگو، اگر چه هلاک تو در آن باشد، زیرا تو در همان است». ارزش‌ والای‌ به اندازه‌ای است که باید افراد در مقابل حفظ آن نابود شوند. در - مانند صفات شایسته دیگر خود - نمونه بودند. 🔷با می‌نشستند و از بینوایان دلجویی می‌کردند. بنده را با آزاد مساوی می‌دانستند و می‌فرمودند: «همه، فرزندان آدم و آفریده‌های خدائیم». از ابوحنیفه نقل شده است که گفت: (ع) را در کودکی دیدم و از او پرسش‌هایی کردم، چنان پاسخ داد که گویی از سرچشمه ولایت سیراب شده است. به راستی ایشان و و و زبردست بود. محمد بن‌ نعمان نیز می‌گوید: (ع) را دیدم که می‌جوشید و می‌خروشید و بذرهای دانش به هر سو می‌پراکند. منبع: راسخون به‌نقل‌ از سایت‌ عصر شیعه @tabyinchannel
⭕️امام حسن عسكرى عليه السلام: 🔸«مَن كانَ الوَرَعُ سَجِيَّتَهُ وَالكَرَمُ طَبيعَتَهُ وَالحِلمُ خَلَّتَهُ، كَثُرَ صَديقُهُ وَالثَّناءُ عَلَيهِ، وَانتَصَرَ مِن أعدائِهِ بِحُسنِ الثَّناءِ عَلَيهِ».  🔹هر كه خوى او، سرشت او و صفتش باشد، و گردد و در برابر ، ستايش نيكوى ديگران يارى اش می‌دهد. 📕اعلام الدين، ۳۱۴ @tabyinchannel
⭕️امام هادى عليه السلام:  🔸«اِنَّ الظّالِمَ الْحالِمَ يَكادُ اَنْ يُعْفى عَلى ظُلْمِهِ بِحِلْمِهِ وَ إنَّ الْمُحِقَّ السَّفيهَ يَكادُ اَنْ يُطْفِى ءَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفَهِهِ».  🔹 (خردمند) ممكن است كه با خود مورد و گذشت از ظلمش قرار گيرد، ولى ، ممكن است، به سبب نور حقش را خاموش كند. 📕تحف العقول، ص ۷۷۲ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین آثار «محبت و دوستی» با مردم چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۲ با اشاره به آثار و با مردم مى فرمايد: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ» (اظهار و دوستى با نيمى از عقل است). تعبير به «نيمى از عقل» اشاره به اين است كه كارى است فوق العاده ، و منظور از اين است كه كارهايى انجام دهد كه نشانه و دوستى باشد؛ در به يارى آنها بشتابد و در برابر كارهاى ناروا به هنگام قدرت به جاى انتقام جويى كند و با با مردم روبه‌رو شود، 🔹در برابر آنها كند، سخنان آنها را بشنود و به آنها بگذارد. مجموعه اين امور و مانند آن را «تودد» مى گويند كه آثار فراوانى دارد؛ از جمله: در سايه براى انسان پيدا مى شوند، اگر اهل كسب و تجارت باشد، او فراوان مى گردند، و اگر مدير تشكيلاتى باشد، افرادى كه در زير مجموعه او هستند به او عشق مى ورزند و خود را به خوبى انجام مى دهند، چنانچه لشگرى باشد افراد لشكر او سر بر فرمان او خواهند بود، اگر و روحانى باشد مردم به او مى كنند و ارشادات و را به گوش جان مى پذيرند، 🔹و چنانچه پدر و باشد همسر و فرزندان به او علاقه مند مى شوند و محيط خانواده محيطى مملوّ از و و همكارى خواهد بود، و همچنين افراد ديگر در محيط ها و پست هاى ديگر. ولى به عكس اگر انسان در برابر مردم باشد و با قيافه درهم كشيده روبه رو شود، بى اعتنايى كند، بورزد، نسبت به سرنوشت آنها بى اعتنا باشد و به تعبير قرآن «فَظّاً غَلِيظَ القَلبِ» [آل عمران، ۱۵۹] باشد، از اطراف او پراكنده مى شوند، در ميان جمع زندگى مى كند ولى تك و . به گفته شاعر: «نهال دوستى بنشان كه كام دل به بار آرد ؛ درخت دشمنى بركن كه رنج بى شمار آرد». 🔹در كتاب «بحارالانوار» از (عليه السلام) در ضمن مواعظ آن حضرت چنين نقل شده: «مَنْ كانَ الْوَرَعُ سَجِيَّتَهُ وَ الْكَرَمُ طَبيعَتَهُ وَ الْحِلْمُ خَلَّتَهُ كَثُرَ صَديقُهُ وَ الثَّناءُ عَلَيْهِ وَ انْتَصَرَ مِنْ أعْدائِهِ بِحُسْنِ الثَّناءِ عَلَيْهِ» [۱] (كسى كه و ورع، خوى و خصلت او باشد، و و بخشش طبيعتش، و حلم و عادتش، بسيار مى شوند و ثناخوانانش فراوان و از اين طريق بر پيروز مى گردد). البته نبايد خوش رفتارى با مردم را با مسئله تملق و چاپلوسى اشتباه كرد، كه آن حساب جداگانه اى دارد و به يقين از صفات مذموم است. 🔹مرحوم مغنيه مى گويد: «بعضى از شارحان نهج البلاغه تعبير به «نصف العقل» را چنين تفسير كرده اند: «اَلْمُرادُ بِنِصْفِ الْعَقْلِ تَدْبيرُ الْمَعاشِ» [۲] (منظور از نصف عقل تدبير معاش است). ولى به يقين اين تفسير، تفسير تمام جمله امام (عليه السلام) نيست، بلكه مى تواند بخشى از آن را تشكيل دهد؛ زيرا كسانى كه هستند، در امر و جلب شركاى خود و مشتريان فراوان موفق تر خواهند بود. مرحوم كلينى در كتاب «كافى» بابى تحت عنوان «التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ وَ التَّوَدُّدُ إِلَيْهِمْ» ذكر كرده و در ذيل آن احاديث متعددى از معصومين (عليهم السلام) آورده است. 🔹از جمله در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه: «مرد عربى از طايفه بنى تميم خدمت حضرت عرض كرد يا رسول الله، توصيه اى به من بفرما!، آن حضرت در یکی از توصیه های خود چنین می فرماید: «تَحَبَّبْ إلَى النّاسِ يُحِبُّوكَ» [۳] (به مردم اظهار كن تا تو را بدارند). و نيز در آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «ثَلاثٌ يُصْفينَ وُدَّ الْمَرْءِ لاِخيهِ الْمُسْلِمِ يَلْقاهُ بِالْبُشْرِ إذا لَقِيَهُ، وَ يُوَسِّعُ لَهُ فِي الْمَجْلِسِ إذا جَلَسَ إلَيْهِ، وَ يَدْعُوهُ بِأحَبِّ الاَسْماءِ إلَيْهِ» [۴] (سه چيز است كه اظهار هر كسى را نسبت به برادر مسلمانش صفا مى بخشد: او را با ملاقات كند و در مجلس كه مى نشيند [هنگام ورود برادر مسلمانش] براى او جا باز كند و وى را به بهترين نام هايش خطاب نمايد). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۳۷۹، باب ۲۹ [۲] فی ‏ظلال ‏نهج ‏البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم‏ للملايين، چ ۳، ج ۴، ص ۳۰۸ [۳] وسائل الشيعة، عاملى، مؤسسة آل البيت (ع)‏، چ ۱، ج ‏۱۲، ص ۵۲، باب ۲۹ [۴] الكافی، ص ۶۴۳ 📕پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۱۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«فَأَمَّا الْحِلْمُ فَمِنْهُ رُكوبُ الْجَميلِ، وَ َصُحْبَةُ الأَْبْرارِ وَ رَفْعٌ مِنَ الضَّعَةِ وَ رَفْعٌ مِنْ الْخَساسَةِ وَ تَشَهِّى الْخَيْرِ وَ تَقَرُّبُ صاحِبِهِ مِنْ مَعالِى الدَّرَجاتِ وَالْعَفْوُ وَالْمَهَلُ وَالْمَعْروفُ وَالصَّمْتُ فَهذا ما يَتَشَعَّبُ لِلْعاقِلِ بِحِلْمِهِ». 🔹حاصل ، «آراسته شدن به خوبی‌ها»، «همنشينى با نيكان»، «ارجمند شدن»، «عزيز گشتن»، «رغبت به نيكى»، «نزديك شدن بردبار به درجات عالى»، «گذشت»، «آرامش و تأنى»، «احسان» و «خاموشى»؛ اينها ثمره است. 📕تحف العقول، ص ۱۶ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نهضت علمی امام صادق (علیه السلام) پس از شهادتشان چگونه پیگیری شد؟ 🔹بررسى اوضاع و احوال زمان (علیه السلام) نشان مى‏ دهد كه هرگونه اقدام حادی كه از آغاز روى آن حساسيت نشان بدهد صلاح نيست؛ از اين رو (علیه السلام) دنباله برنامه علمى پدر را گرفت و حوزه‏ اى‏ نه به وسعت دانشگاه جعفرى تشكيل داد و به بزرگ و رجال علم و فضيلت پرداخت. 🔹«سيد بن طاووس» مى‏ نويسد: گروه زيادى از و خاص (عليه ‏السلام) و رجال خاندان هاشمى در محضر آن حضرت گرد مى‏ آمدند و سخنان گهربار و پاسخ هاى آن حضرت به پرسش هاى حاضران را يادداشت‏ مى‏ نمودند، و هر حكمى كه در مورد پيش ‏آمدى صادر مى ‏نمود، ضبط مى‏ كردند. [۱] 🔹«سيد اميرعلى» مى ‏نويسد: در سال ۱۴۸ (علیه السلام) در شهر مدينه درگذشت، ولى خوشبختانه او تعطيل نشد، بلكه به رهبرى جانشين و فرزندش (علیه السلام)، شكوفايى خود را حفظ كرد. [۲] 🔹 (علیه السلام) نه تنها از نظر علمى، تمام دانشمندان و آن روز را تحت‏ الشعاع قرار داده بود، بلكه از نظر و صفات برجسته انسانى نيز زبان زد خاص و عام بود، به طورى كه تمام كه با زندگى پرافتخار آن حضرت آشنايى دارند در برابر عظمت وى سر تعظيم فرود آورده اند. 🔹«ابن حجر هيتمى»، دانشمند و محدث مشهور جهان تسنّ، مى‏ نويسد: (علیه السلام) و دانش هاى پدر و داراى و او بود. وى در پرتو و و فوق ‏العاده ‏اى كه (در رفتار با مردم نادان) از خود نشان داد، لقب يافت، و در زمان او هيچ ‏كس در و و به پايه او نمى ‏رسيد. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] حاج شيخ عباس قمى، الأنوارالبهيه، مشهد، مؤسسه منشورات دينى مشهد، ص ۱۷۰ [۲] مختصر تاريخ‏ العرب، ط ۲، تعريب: عفيف ‏البعلبكى، دارالعلم‏ للملايين، ص ۲۰۹ [۳] الصواعق ‏المحرقه، مكتبه القاهره، ص ۲۰۳ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ش، ص ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام سجاد علیه السلام 🔸«قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ: يا بُنَيَّ، أخلِص طاعَةَ اللهِ حَتّى لا يُخالِطَها شَيءٌ مِنَ المَعاصی، ثُمَّ زَيِّنِ الطّاعَةَ بِاتِّباعِ أهلِ الحَقِّ؛ فَإِنَّ طاعَتَهُم مُتَّصِلَةٌ بِطاعَةِ اللهِ، و زَيِّن ذلِكَ بِالعِلمِ، و حَصِّن عِلمَكَ بِحِلمٍ لا يُخالِطُهُ حُمقٌ، وَاخزُنهُ بِلينٍ لا يُخالِطُهُ جَهلٌ، وشَدِّدهُ بِحَزمٍ لا يُخالِطُهُ الضِّياعُ، وَامزُج حَزمَكَ بِرِفقٍ لا يُخالِطُهُ العُنفُ». 🔹در بيان سفارش هاى (ع) به پسرش: اى پسرم! (عبادتِ) الهى را انجام بده، به طورى كه گناه كوچكى هم با آن مخلوط نشود، سپس با پيروى از ، طاعت خود را ببخش؛ زيرا طاعت آنان، به طاعت الهى پيوسته است، و همين طاعت را با ، آراسته كن، و دانشت را با حراست كن، تا با آن درنياميزد، و را با ذخيره كن، تا با همراه نگردد، و نرم خويى ات را با استوار كن، تا نابودى در آن راه نيابد، و تدبيرت را با درآميز، تا زورى در آن نباشد. 📕بحارالأنوار، ج۱۳، ص۴۲۰ ح۱۵ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فضائل زینبیه (سلام الله علیها) 💠«صبر زینبی» 🔹«شهید مطهری» در این رابطه می‌نویسد: «در آن کسی که بیش از همه درس تحمل و را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش (سلام الله علیها) بود». [۱] و در ناسخ التواریخ آمده است: «محققاً از آغاز خلقت تاکنون هیچ زنی از زن های انبیاء و اولیاء با این حلم و بردباری پدید نیامده است». [۲] 💠«عبادت آن حضرت» 🔹 (سلام الله علیها) در تمام مدت اسارت و نماز شبش تعطیل نشد». [۳] در کتاب ریاحین الشریعه آمده است: «شب زنده داری زینب (سلام الله علیها) در تمام عمرش ترک نشد، حتی شب یازدهم محرم». [۴] 💠«سخنوری آن حضرت» 🔹«خطبه های آتشین» و زیبای (سلام الله علیها) در کوفه و شام که و یزیدیان را رسوا ساخت در حد اعلای و بود. شهید مطهری در این رابطه می‌نویسد: «خطابه ای که (سلام الله علیها) در خوانده است از خطابه های بی نظیر دنیاست». [۵] 💠«علم آن حضرت» 🔹زمانی که (سلام الله علیها) خطبه پرمحتوا و آتشین خود را در بازار کوفه ایراد نمود، (عليه السلام) در تأیید (سلام الله علیها) فرمود: الحمدلله تو دانشمند و عالمه ای بدون معلم و بانوی خردمندی بدون استاد می‌باشی». [۶] این سخن امام سجاد (عليه السلام) نشان دهنده آن حضرت میباشد. 💠«بزرگواری آن حضرت» 🔹در بزرگواری (سلام الله علیها) همین نکته بس که زمانی که در دو پسرش را شهید کردند از خیمه پای بیرون نگذاشت، [۷] در حالی که هنگام شهادت سایر شهدا از خیمه بیرون می آمد و (علیه السلام) را دلداری می‌داد، ولی اینجا برای این که برادرش حضرت سیدالشهداء (عليه السلام) خجالت نکشد، از خیمه بیرون نیامد. 💠«شباهت حضرت به پدر بزرگوارش» 🔹خلاصه باید گفت: «شئونات باطنیه» و «مقامات معنویه» (سلام الله علیها) نایبه زهرا، امینه خدا... را هیچکس نتواند به تحریر و تقریر در آورد». [۸] «ابن اثیر» می نویسد: « (سلام الله علیها) در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت و فضیلت و شجاعت و سخاوت شبیه ترین مردم به پدر خود (علیه السلام) و مادر خود (سلام الله علیها) بود». [۹] پی نوشت‌ها؛ [۱] مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، چ ۲۱، ۱۳۷۵ش، ج ۲، ص ۲۲۵. [۲] سپهر، عباسقلی خان، ناسخ التواریخ، جزء اول، کتابفروشی اسلامیه، ص ۷۳. [۳] مطهری، مرتضی، تفسیر سوره مزمل، همان، ۱۳۶۴ش، ص ۶۸. [۴] محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج ۳، ص ۶۱. [۵] مطهری، مرتضی، فلسفه اخلاق، همان، ۱۳۷۵، ص ۵۹. [۶] محلاتی، ذبیح الله، پیشین، ج ۳، ص ۷۵ [۷] همان، ص ۷۴‌. [۸].سپهر، پیشین، ص ۷۳. [۹] صادقی اردستانی، احمد، زینب قهرمان، تهران، نشر مطهر، چ ۱، ۱۳۷۲، ص ۳۹۲، به نقل از وسیلة الدارین فی انصار الحسین، ص ۴۳۲ منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel