eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 ✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیره قرآنی حضرت فاطمه (س) - (بخش چهارم) 🔸 (س) در آموزشگاه شخصیت ساز رسالت درس خواند و از دانشگاه وحی و نبوت فارغ التحصیل شد. از آنجا که طول عمر گل یاس پیامبر بسیار کوتاه، ولی او بسیار عمیق است، هنوز جز معصومان کسی نتوانسته به ژرفای وجودی آن حضرت پی‌ببرد و فضایل او را بشناسد. 💠عمل به قرآن 🔹بزرگترین خدمت به قرآن، عمل به فرامین و احکام نورانی آن است و فاطمه زهرا (س) نمونه‌ای کامل در این زمینه بود. او مهم‌ترین شرط احیای قرآن و باقی ماندن احکام آن را، استمرار نبوت و ولایت می‌دانست و برای حفظ آن دو، از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نمی‌ورزید. زمانی که طفل سه ساله بود و دشمن به اذیت و آزار پیامبر(ص) می‌پرداخت، پشتیبان پیامبر در خانه بود و با دستان کوچک خود خار و خاشاکی را که مشرکان از روی طعن و آزار بر سر و روی پیامبر(ص) می‌پاشیدند، کنار می‌زد و او را نوازش می‌کرد و دلگرمی می‌داد. به حدی این دلگرمی در روحیه پیامبر(ص) تأثیر می‌گذاشت که پیامبر او را در بغل می‌گرفت و به او می‌فرمود: «ام ابیها؛ یعنی ای مادر پدرش». 🔹در دوران سخت مکه و به هنگام ستیزه و جنگ مدینه، او همیشه آرامش بخش پیامبر بود، با دستان خود زخم‌های پیامبر را مداوا می‌کرد و چهره مبارکش را که آغشته به خون بود، می‌شست. در عصر فقر و تنگدستی جنگ احزاب به ویژه هنگام کندن خندق، لقمه نانی که برای فرزندان دلبندش تدارک دیده بود، به پیامبر(ص) تقدیم می‌کرد و پیامبر آن لقمه را پس از سه روز گرسنگی تناول فرمود. مهرورزی فاطمه (س) به پدر بزرگوارش فراتر از رابطه فرزند و پدر بود؛ او به پیامبر به عنوان مراد و پیشوا می‌نگریست و برای حفظ این نگرش، بسیار تلاش می‌کرد؛ زیرا پیامبر(ص) آورنده قرآن و مجری آن در جامعه، و راه سعادت، اطاعت از پیامبر ذوب شدن در او بود. 🔹در دفاع از ولایت نیز فاطمه(س) تلاش جانانه‌ای کرد. او خوب می‌دانست که انحراف از مسیر ولایت برای امت مصیبت‌هایی به بار خواهد آورد و نهال کاشته شده به دست پیامبر(ص) جز با ولایت ثمر نخواهد داد. زمین شور و لم یزرعی که با کوشش‌ها و تلاش‌های طاقت‌فرسای پیامبر به زمینی سرسبز و خرم تبدیل شده بود، باغبانی شایسته لازم داشت و این جز با ولایت میسر نبود. لذا فاطمه (س) برای حفظ و استمرار آن بسیار کوشید و حتی جان عزیزش را در این راه فدا کرد. گریه‌ها و ناله‌های فاطمه، مناظره‌ها و قهر‌های او با حاکمیت، همه سلاح‌های برنده‌ای بود که فاطمه (س) در دفاع از ولایت به کار برد. آخرین دفاع او، وصیت به غسل و کفن و دفن شبانه بود تا در طول تاریخ سندی برای دفاع از ولایت باقی بماند. زهرا(س) ولایت را تنها راه حاکمیت قرآن می‌دانست؛ چون قرآن بدون عترت به تفسیر رأی و تأویل منجر می‌شود. 🔹پس از (ص) جریان سقیفه با تظاهر به پاسداری از قرآن و با شعار «حسبنا کتاب الله؛ کتاب خدا ما را بس است»، به اغفال مردم و منزوی کردن حاملان دین و پاسداران واقعی قرآن پرداختند و در نتیجه بازار تفسیر به رأی، اظهار نظر شخصی و تغییر احکام الهی با تفسیر‌های دروغین رونق گرفت. در این میانه، تنها یادگار پیامبر(ص) بود که وقتی دید دستاوردهای پدرش به فراموشی سپرده می‌شود و به یغما می‌رود، با استدلال‌های محکم و قرآنی، مدعیان دروغین تفسیر‌ قرآن رسوا کرد و با بیان جدایی ناپذیر بودن قرآن و عترت و به بازگویی خطرات جدایی آن دو، به دفاع از ولایت و عترت پرداخت. آن حضرت بدین طریق می‌خواست از شکاف به وجود آمده که تمدن و سعادت امت اسلامی را به مخاطره انداخته بود، جلوگیری نماید؛ ولی یاران اندک، فریبکاری دشمنان و بی‌توجهی امت به خواسته‌های او، باعث شد تا کار او راه به جایی نبرد. با وجود این، او به تنهایی راه خود را ادامه داد تا نزد خدا و رسولش مسئول نباشد. ... منبع؛ وبسایت عرفان به نقل از پایگاه حوزه @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مراقبت از نفس کلید رسیدن به همه خوبیها 🔹به نظر شما بزرگترین دشمن انسان کیست؟ شیطان؟ دوستان ناباب؟ اینها دشمن هستند، اما چیز دیگری است که در کتاب های معارف اسمش را گذاشته اند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ [۱] بدترین دشمنان تو همان تو است که از همه به تو نزدیکتر و در میان دو پهلویت قرار گرفته است». دلیلیش این است که ضعیف است، زرق و برق دنیا را که می بیند هوس می کند، به هر کدام که می رسد یکی دیگر را هوس می کند، حد و حدودی هم ندارد. کم کم خواسته هایش آنقدر زیاد می شود که انسان مجبور می شود مثل برده همه زندگی اش را به دنبال خواسته های رنگ و وارنگ نفسش بدود. 🔹حسابی آدم را خسته و گرفتار می کند، تا به جای اینکه آدم از عمرش استفاده کند برای انسان تر شدن، مشغول می شود به خدمت کردن به نفسش. از آن بدتر اینکه به خاطر خواسته هایش تن به هر کاری می دهد. کلاهبرداری، کم فروشی، اختلاس و... جالب است بیشتر اختلاس کننده ها قبل از دزدی های کلانشان، شغل خوب و آبرومند با در آمدهای بالا دارند، با این حال چون نفسشان حریص شده است باز هم در وجودشان احساس نیاز به پول بیشتری می کنند. غرض اینکه باید این را مدیریت کرد. باید دست رد به سینه اش زد تا حد و حدودش را بشناسد. آن‌ وقت است که انسان طعم واقعی آزادی را احساس می کند. امام سجاد (ع) فرمودند: «أَلْخَیْرُ کُلُّهُ صِیانَةُ الاْنْسانِ نَفْسَهُ؛ [۲] تمام خیر آن است که انسان مراقب نفسش باشد». پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۶۴ [۲] تحف العقول، ۲۷۸ منبع: وبسایت موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم‌السلام @tabyinchannel
⭕️نقش ایمان به خداوند در شئون زندگی بشر 🔹در دنيای امروز، كه گفته ميشود دنيای صنعت است، رهبران فكری می خواهند جامعه بشری را نظير يك كارخانه بزرگ صنعتی اداره كنند؛ در حالی كه جوامع از انسان ها تشكيل شده اند، كه دارای بعد معنوی و روح عرفانی است، و در كنار مقررات اجتماعی، اقتصادی و غيره، به تربيت انسان بر اساس به‌ خدا تكيه ميكند و در هدايت جامعه از اين بعد، بيشتر برای هدايت انسان به طرف تعالی و سعادت عمل ميكند. اگر ايمان به خدا و عمل برای خدا در فعاليت های اجتماعی، سياسی، اقتصادی و ساير شئون زندگی بشر وارد شود پيچيده ترين مشكلات امروزی جهان به آسانی حل ميشود. 📕صحیفه امام، ج ۵، ص ۴۰٧ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امنیت در فرهنگ قرآنی (بخش چهارم) 🔹 در زمینه ایجاد و زمینه سازی برای و ایجاد قدرت ارهابی در برابر تهدیدات بیگانه و عدم تولّی بیگانگان مسائلی هستند که در چارچوب امنیت ملی و جهان اسلام قابل تعریف و تفسیر می باشند. در اسلام قوانین و مقررات عمومی در روابط عادلانه و خداپسندانه والی و مردم و حقوق متقابل حاکم و جامعه و تنظیم روابط سازنده و رهبری عادل و پرورش روحیه آزادی خواهی و کرامت و مبارزه با ظلم و طاغوت و استبداد و استثمار و استکبار و حمایت از مظلومان و مستضعفان و مسؤولیت اجتماعی در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و نیز همیاری بر برّ و تقوا و عدم تعاون بر اثم و عدوان و تواصی به حق و صبر و مشاوره در کارها، و اصولی مانند: نصیحت پیشوایان دینی و انتقاد سازنده و تواصل در کارها و پرهیز از تدابر و فتنه گری، و نیز اصولی مانند: دفاع فردی و اجتماعی، عدم پذیرش ولایت ستمگران و دشمنان و تولّی و تبرّی لله و مسؤولیت امت برای پاسداری از کیان اسلامی و عدم اجازه و نفوذ سلطه بیگانگان و دهها اصل راهگشای دیگر، مفاهیمی در زمینه روابط سیاسی و امنیتی و وحدت امت و تقویت بنیادهای حکومت الهی و حفظ عزت و استقلال و اقتدار جامعه عنوان شده، 🔹که امروز هر یک از پربارترین و کارآمدترین اصول در زمینه حفظ حقوق جامعه و امنیت ملی و حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی جزء آن پیش بینی شده است. در قرآن آنجا که بحث از عزت مؤمنان می شود، اساس آن بر اقتدار و توانایی و نیرومندی بر اساس حکمت و میزان است. خواهیم گفت این عزت و اقتدار، ساختگی و زودگذر نیست و بر مبنای زور و ترس بنا نشده، بلکه ریشه دار و برآیندی است از امکانات درونی و بیرونی و هدایت شده و با صلابت و استواری امت اسلامی و این مضمون آیه «وَ اعدّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِن قُوَّة...» [انفال، ۶۰] است، که بدین معناست: برای مقابله با دشمن هرچه از نیرو و از اسبهای آماده در توان دارید بسیج کنید تا دشمن خدا و دشمن خودتان و نیز دشمنان دیگر را که نمی شناسید، ولی خداوند می شناسد، به بسیج و آمادگی بترسانید و قدرت پیشگیری و ارهاب دشمن را داشته باشید، تا دشمن حساب خویش را بکند، و از فکر نفوذ و سلطه و توطئه و تهدید برحذر باشد. 🔹واضح است این مفهوم عمیق و فراگیر برای کلیه نسلها و در همه زمانها و تحولات اجتماعی و سیاسی قابل تطبیق و دستوری است راهبردی و استراتژیک، برای تاریخ و امت اسلامی و چراغ راهی است تا جامعه از اقتدار برخوردار و هشیار باشد و در هر وضعی اسباب و ادوات لازم را برای مقابله و پیشرفت و عزت فراهم نماید و این رسالت بزرگ و مسؤولیت خطیر را با توجه به نیازها و ضرورتهای زمان تدارک ببیند و خود را به پیشرفته ترین سلاح و کارآمدترین ابزار مجهز نماید و از قدرت علمی و رزمی و امنیتی و شاخصه های اقتدار و بنیه های فکری و علمی و فنّی و ایمان و اراده و انگیزه و ساماندهی و برنامه ریزی و فرماندهی برخوردار باشد و تفوّق لازم را در برابر دشمنان شناخته شده و ناشناخته داشته باشد و این درسی بزرگ و آموزنده است. ... منبع؛ حوزه نت @tabyinchannel
⭕️رویکرد خاص جبهه استعمار غرب نسبت به منطقه غرب آسیا 🔹 نسبت به این منطقه‌ خاصّ ما، منطقه غرب آسیا، یک رویکردی دارد؛ این منطقه‌ای که خودشان اسمش را میگذارند «خاورمیانه». بعد از دو جنگ جهانی، استعمار غربی ـ اوّل اروپا، بعد هم آمریکا ـ نسبت به این منطقه یک توجّه خاص، رویکرد خاصّی را به وجود آوردند؛ چرا؟ چون منطقه، منطقه مهمّی است. مهم‌ترین عاملِ حرکتِ چرخهای صنعتیِ دنیای غرب [نفت است، صنعتشان] به عامل نفت وابسته است و مرکز عمده‌ی نفت در دنیا در اینجا است. منطقه‌ی ارتباط شرق و غرب است، منطقه ارتباط آسیا و اروپا و آفریقا است؛ از لحاظ جایگاه راهبردی و به تعبیر رایج، سوق‌الجیشی، منطقه مهمّی است. 🔹لذا که حالا ثروتی هم پیدا کرده بودند و با غارت کشورهای استعمارزده توانایی‌هایی هم پیدا کرده بودند، از لحاظ علمی هم جلو رفته بودند و سلاح پیشرفته هم داشتند، روی منطقه غرب آسیا توجّه ویژه‌ای پیدا کردند. به خاطر همین توجّه هم بود که را در این منطقه به وجود آوردند؛ این رژیم غاصب را به عنوان پایگاه غرب ـ اوّل پایگاه و بعد هم پایگاه ـ در این منطقه قرار دادند برای اینکه بتوانند به منطقه مسلّط باشند، هر کار میخواهند بکنند، کشورها را به جان هم بیندازند، جنگ درست کنند، تحمیل کنند، توسعه بدهند، غارت کنند؛ اصلاً رژیم صهیونیستی را برای این به وجود آوردند. پس روی این منطقه یک نظر ویژه‌ای داشتند. بیانات‌رهبری۰۱/۰۹/۰۵ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌و‌نشرآثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خویشتن داری جوان 🔹ارزش هر انسانی قبل از هر چیز به گزینش ارزشها و میزان دلبستگی به آنها در زندگی اش مربوط می شود. معیار تعادل او بستگی دارد به این که حقیقتا او تا چه اندازه بر اعصاب خود، مسلط بوده و از برخوردار است. هنگامی می تواند خود را صاحب اراده ای قوی فرض کند که بتواند در مقابل خواسته ها و اش بایستد و با و بردباری و به کار گیری و اندیشه، مشکلات زندگی را یکی پس از دیگری از سر راه خود بردارد و بر هوا و هوس خود غلبه کند. اصولا باید توجه داشت که انسان جز از طریق نمی تواند به انسانیت، دست یابد، زیرا و غریزه به طور طبیعی به طرف لذات و شهوات تمایل دارد و اگر انسان در برابر این کششهای غریزی مقاومت نکند، عملا قدم به قدم به ورطه حیوانیت و سقوط و تباهی نزدیکتر می شود. انسانیت از اینجا آغاز می شود که انسان در برابر کشش های نفسانی مقاومت و پایداری کند و تسلیم امیال و شهوات زودگذر خود نگردد تا زمینه برای رشد و پرورش استعدادهای روحی و ملکوتی در او فراهم شود. 🔹بدون چنین خویشتن داری راه به روی انسانیت و معنویت، بکلی مسدود است، لذا می توان گفت که لازمه هر کمالی در انسان، خویشتن داری در برابر امیال و شهوات است. از طرفی تحمل هر ناگواری و محرومیتی همراه با یک گشایش باطنی و راحتی است، چنان که قرآن می فرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا؛ [شرح، ۶] (آری) مسلّماً با (هر) سختی آسانی است». او باید بداند که همواره در معرض بزهکاری و لغزش به سوی شهوات قرار دارد و تنها با و می تواند بر اهریمن درون (تمایلات شهوانی و وسوسه های شیطانی و دشمن برون (عوامل منحرف و دوستان ناباب) پیروز شود. اگر جوانی مرتکب عمل انحرافی و معصیت گردید، باید بلافاصله در پیشگاه خدا کند و تصمیم جدی بر ترک گناه بگیرد تا رفتار ناشایست به شکل یک خصلت زشت و ناروا در وجود او جایگزین نگردد و به صورت عادت ثانوی در نفسش رسوخ نکند. 🔹او باید بداند که توانایی های لازم را برای اصلاح رفتار خویش دارد و در ضمن، قدرت پذیرش او از افراد مسن بیشتر بوده و از تعصب های بیجا به دور است. پس از بیان خطاهایی که ممکن است انسان، مرتکب آنها بشود، را به عنوان راه حل اصلی اصلاح رفتارش پیشنهاد می کند. «إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ [نور، ۵] مگر آنهایی که بعد از آن فسق و بهتان به درگاه خدا کنند و در مقام اصلاح عمل خود برآیند، در این صورت خدا البته بسیار آمرزنده و مهربان است». پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: از گناه و خطا به این معناست که فرد، دیگر قصد نداشته باشد که به سوی آن گناه باز گردد. نباید خطای خود را هر چند هم اندک است کوچک بشمارد، تا این که در او پیدا نشود. (ملکه حالت و صفتی پایدار در فرد است که به صورت عادت در می آید و تغییر آن بسیار مشکل بوده و در بعضی اوقات، محال است). 🔹اگر جوان، مطیع خواسته ها و شهوات خود گردید، خود را به هلاکت می اندازد. اصولا نفس انسان، میل به بدی دارد و جوان، تنها با و توجه به خدا می تواند آن را به طرف خوبی ها بکشاند. «...إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ [یوسف، ۵۳] به راستی که ، انسان را به سوی بدی امر می کند، مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است». جوان با (رعایت تقوا) باید خود را برای زندگی آینده آماده سازد و بداند که این دوران کوتاه به زودی سپری خواهد شد و او نیز به گروه بزرگسالان خواهد پیوست و در آینده ای نه چندان دور عهده دار مسؤولیت اجتماعی شده و تشکیل زندگی خانوادگی خواهد داد. باید بداند و هوشیار باشد که: کسانی در پذیرش و انجام مسؤولیت اجتماعی و خانوادگی موفق خواهند بود که و را به پاکی و سلامتی گذرانیده و از آلودگی های جنسی در امان بوده باشند 📕والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️اثر ناشکری و کفران نعمت‌ها 🔹این‌ همه ابتلائات و گرفتاری‌های ما، در اثر ناشکری و کفران نعمت‌ های ماست؛ زیرا خداوند سبحان می‌فرماید: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً نعمت خود را برای شما زیاد می‌کنم؛ و اگر ناسپاسی کنید، به‌ راستی که عذاب من سخت و شدید است». [إبراهيم، ۷] 📕در محضر بهجت، ج ۱، ص ۳۵۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیره قرآنی حضرت فاطمه (س) - (بخش پنجم و پایانی) 🔸 (س) در آموزشگاه شخصیت ساز رسالت درس خواند و از دانشگاه وحی و نبوت فارغ التحصیل شد. از آنجا که طول عمر گل یاس پیامبر بسیار کوتاه، ولی او بسیار عمیق است، هنوز جز معصومان کسی نتوانسته به ژرفای وجودی آن حضرت پی‌ببرد و فضایل او را بشناسد. 💠توصیه به قرائت قرآن 🔹یکی دیگر از خدمت‌های  (س) به قرآن، توصیه به قرآن است: «حَبَّبَ إِلَی مِنْ دُنْیاکُمْ ثلاثُ: تلاوة کِتابُ اللهِ وَ النَّظَرُ فی وَجْه رَسُولِ اللهِ وَالإنفاقُ فی سبیل الله؛ از دنیای شما سه چیز محبوب من است: تلاوت_قرآن، نگاه به چهره رسول خدا(ص) و انفاق در راه خدا». [۱] آن حضرت با بیان فضایل تلاوت قرآن، مردم را به قرائت کتاب خدا دعوت می‌کرد و می‌فرمود: تلاوت کننده سوره‌های حدید، واقعه و الرحمن، در آسمان و زمین اهل بهشت خوانده می‌شود. [۲] او حتی در آخرین لحظات عمر پر برکت خود به امیرالمؤمنین (ع) وصیت کرد: «وَ أَجْلِسْ عِنْدَ رَأسی قِبَالَةَ وَجْهی فَأَکْثَر مِن تَلاوةِ القُرآنِ وَ الدُّعاءِ فَإنَّها سَاعَةٌ یحْتاجُ اْلَمیتُ فیها إلی أُنسِ الأحیاءِ؛ آنگاه که وفات کردم... بر بالیم روبروی من بنشین و فراوان قرآن تلاوت کن؛ زیرا در چنین لحظاتی مرده به انس گرفتن با زندگان بسی محتاج است». [۳] 🔹پرسش به سؤالات قرآنی و شرعی مردم از دیگر خدمات  (س) به قرآن است. از بعضی روایات استفاده می‌شود که حضرت از طرف پدرش مرجع پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و امور مربوط به مسائل زنان بود. [۴] حتی اگر سؤالی را ده بار از ایشان می‌پرسیدند، او با چهره‌ای بشاش و بدون ابراز ناراحتی، به آنها پاسخ می‌داد. (س)، قرآن محور بود. در واقع زندگی او به قرآن عینیت می‌بخشید. خداشناسی، عبادت، صداقت، انفاق، ساده زیستی، و... بیان احکام قرآن و نشر علوم قرآنی در مجالس به ویژه برای زنان از دیگر خدمات قرآنی این بانوی بزرگ دین است. [۵] یک نمونه از شاگردان تربیت شده او، «فضّه» است. این زن بزرگ که خادم حضرت فاطمه (س) بود، تا بیست سال پس از درگذشت فاطمه (س) به قرآن سخن می‌گفت. [۶] (س) بانویی است که در شأن او ده‌ها آیه و سوره‌ نازل شده که اکثر محدثان فریقین آنها را در کتب روایی خود آورده‌اند و شأن و عظمت او بر هیچ مسلمان منصفی پوشیده نیست. 🔹خدمات ارزنده آن بانو به قرآن کریم، در کتب تاریخی و روایات ذکر شده و یا به علل مختلف از میان رفته است. با وجود تألیفات، سخنرانی‌ها و مرثیه‌سرایی‌های بسیار، هنوز تصویری درست از زندگانی آن حضرت در اذهان وجود ندارد و متأسفانه اکثر مضامین به لحظه بسیار کوتاهی از زندگی‌اش ختم می‌شود، که آن هم برای طلب اشک از شنونده و برآورده شدن حاجات و رفع بلیات است! بنا به روایت امام صادق (ع)، هر کسی به حقیقت وجود  (س) معرفت یابد، بی‌گمان شب قدر را درک خواهد کرد. با این همه، متأسفانه اطلاع ما از او به گریه‌های ممتد و طولانی او پس از رحلت پدر، مکان قبر او و غصب فدک محدود می‌شود و هنوز نتوانسته‌ایم از فلسفه مبارزات، خدمات، خانه‌داری، فرزندداری و حیات سیاسی و اجتماعی او شناخت عمیق داشته باشیم؛ اما می‌توان گفت که او با تلاش‌ها و موضع‌گیری‌های خود می‌خواست به بشریت بگوید که راه رسیدن به قلّه سعادت، پیروی از و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج الحیاه، محمد دشتی، مؤسسه تحقیقات امیرالمؤمنین، ص۲۷۱ [۲] کنزالاعمال، ج۱، ص۵۸۲ [۳] بحارالانوار، ج۷۹، ص۲۷؛ مسند فاطمه ، مهدی جعفری، ص۴۴۰ [۴] یسألونک عن الزهراء، جاسم الادیب، لجنة اصحاب الکساء، ص۵۶ [۵] بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۴؛ وسائل، ج۱۴، ص۴۳ [۶] ریاحین الشریعه، ج۲، ص۳۱۷ منبع؛ وبسایت عرفان به نقل از پایگاه حوزه @tabyinchannel
⭕️امیرالمؤمنین امام على عليه السلام:  🔸مَن تَرَكَ إنكارَ المُنكَرِ بِقَلبِهِ و يَدِهِ و لِسانِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الأحياءِ؛  🔹آن كه را با قلب و دست و زبانش انكار نكند، مرده اى است ميان زندگان. 📕تهذيب الأحكام، ج ۶، ص ۱۸۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار ارزشمند غیرت 💠عفّت و پاکدامنی 🔹 و تعصبّ ناموسی یکی از عوامل اساسی  و حفظ حریم خانواده است. کسی که برای ناموس خود حرمت قائل است و نسبت به آن تعصّب دارد، به خود اجازه نمی دهد که به ناموس دیگران خیانت کند. او می داند که اگر به ناموس دیگران نظر سویی داشته باشد، به یقین ناموس او نیز مورد سوء نظر دیگران قرار خواهد گرفت. بنابراین، غیرتش به او اجازه بی عفّتی نمیدهد. هر اندازه این صفت اخلاقی در او تقویت شود، بر عفّتش افزوده می گردد. امام علی علیه السلام میفرمایند: هر انسانی به اندازه اوست. [۱] 🔹استاد شهید مطهری (ره) می فرماید: انسان این حالت را دارد که هر چه بیشتر در گرداب فرو رود و و تقوا را از کف بدهد، احساس در وجودش ناتوان میگردد. شهوت پرستان از این که همسران آنها مورد توجّه دیگران قرار بگیرند رنج نمی برند و احیاناً لذّت هم می برند و از چنین کارهایی دفاع می کنند و افرادی که با شهوات نفسانی مبارزه می کنند غیورتر و نسبت به همسران خود حسّاس تر میگردند. اینگونه افراد حتّی نسبت به ناموس دیگران نیز حسّاسند؛ یعنی وجدانشان اجازه نمی دهد که به ناموس دیگران بی حرمتی شود. [۲] 🔹بانوی محترمه و با عفّتی روزی به شوهرش گفت: قدر پاکدامنی مرا نمی‌دانی؛ من که اینگونه پاکدامن هستم، بیشتر به من احترام کن. شوهرش گفت: تو بستگی به عفّت من دارد؛ این من هستم که تو را پاکدامن نگه داشته ام. آن روز بانوی مذکور، این سخن را از شوهرش نپذیرفت، مدّتی از این ماجرا گذشت، روزی آن زن از بازار عبور می کرد، مرد هوسرانی به سوی او دست دراز کرد و لباس او را گرفت، ولی بی درنگ رها ساخت. زن به خانه بازگشت و به شوهرش گفت: امروز در بازار، مردی با نظر بی عفّتی به من نگریست و مزاحم من شد، دست درازی کرد و چادرم را گرفت، ولی زود رها کرد. 🔹شوهر گفت: الله اکبر، اتفاقاً من مدّتی قبل روزی به زنی نگاه کردم و لباسش را گرفتم، ولی بی درنگ توبه کردم و دستم را کشیدم. این برخوردی که به تو شده مکافات همان عمل من است. زن گفت: اکنون دریافتم که سخن تو حق است که عفّت و پاکدامنی زن، بستگی به عفّت و پاکدامنی شوهرش دارد، اگر شوهر به هر اندازه به ناموس دیگران خیانت کند، دیگران به همان مقدار به ناموس او خیانت خواهند کرد؛ چرا که جهان، دار مکافات است و خیانت به ناموس دیگران، نوعی قرض و بدهی محسوب می شود که دیر یا زود باید ناموسش آن را پرداخت کند. 💠جلوگیری از فساد 🔹به همان اندازه که بی تفاوتی و زمینه ساز و مایه آلودگی جامعه است، و حسّاسیت در برابر منکرات نقش باز دارنده ای دارد؛ گاه یک انسان غیرتمند میتواند جوّ فاسد یک جلسه و محل را تغییر دهد و افراد آلوده از چنین فردی حساب می برند. جوانی بود که اگر به مجلسی می رفت و کوچکترین گناهی در آن مجلس انجام می شد، عکس العمل نشان می داد. او می گفت: حتی در محیط پارک شد، جلو مفاسد را به تنهایی میگیرم. جوان دیگری، آنچنان نسبت به مفاسد اجتماعی حسّاس بود که یک تنه در مقابل مفاسد می ایستاد. او می گفت: تا جان در بدن دارم هرگز در برابر صحنه های گناه خاموش نخواهم بود. 💠ثبات خانواده 🔹یکی از آثار ثبات و است. جامعه ای که مردانش نگهبان و حافظ ارزش ها هستند، افراد مزاحم و هوسران امنیت ندارند. مردان، با خیال راحت به سر و کار زندگی خود می روند و زنان با آسودگی خاطر و بدون نگرانی می توانند در عرصه اجتماع ظاهر شوند؛ و آنجا که مردم بی تفاوت باشند، دختران و زنان پاکدامن در اجتماع احساس امنیت نمیکنند. 💠عزّت و سربلندی 🔹آنان که در فکر و اندیشه و ارزش های الهی خود دارای صلابت و پایمردی هستند و اهل سازش و مداهنه نیستند، از عزت و محبوبیت خاصّی برخوردارند. بسیار دیده شده که یک محل و گاه یک شهر برای یک انسان مؤمن غیور که موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هم ندارد احترام مینمایند و از او حساب می برند؛ برخلاف آنان که در خط حزب باد هستند و با هر موجی همسو میشوند؛ چنین افرادی در جامعه عددی محسوب نمیشوند و کسی از آنها حساب نمی برد. پی نوشت ها: [۱] نهج البلاغه، حکمت ۴۷ [۲] استاد مطهرى، مسئله حجاب، نشر صدرا، ص ۶۴ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق قرآن خدا با عروج حضرت عيسی (ع) او را از مهلكه نجات داد و مانع شهادتش شد، امّا مانع شهادت امام حسين (ع) نشد، چرا؟ 1⃣خداوند سبحان هر كاری را براساس مصلحت و حكمت خاصی انجام ميدهد و حقيقت اسرار و حكمت كارهای خدا را هيچكسی نميداند و اگر نظر عرفانی و فلسفی احياناً برای برخی مسائل طرح ميشود، تنها در حد يك احتمال است، و اگر در برخی روايات گاهی مسائل عنوان شده  است، در حد يك جلوه‌ای از اسرار فراوان آن مسائل است، وگرنه حقيقت اسرار كارهای خداوند را غير خود او كسى نميداند. جريان حضرت عيسی (ع) و  (ع) نيز از اين قاعده بيرون نيست و كسى نميداند كه در اين دو مورد چرا خداوند دو نوع اراده نموده است، تنها در برخی روايات آمده است كه در يك حالت روحانی و معنوی و با الهام الهی به آن حضرت گفته شد «يا حسين اخرج الی العراق، فان الله قد شاء أن يراك قتيلاً» [۱] ای به سوی عراق حركت نما كه خدا خواسته است كه در آن سرزمين نصيب تو بشود. 🔹لذا معلوم ميشود كه برخلاف جريان نجات عيسی مسیح(ع) در جريان  آن حضرت مورد بوده است و در متون و منابع اسلامی آمده كه وقتى برخی افراد به حضور امام رسيدند تا او را از رفتن به عراق باز دارند، حضرت به همان كلام الهام شده استناد ميكرد و آنها را قانع مينمود كه جريان رفتن به عراق و شهادت مورد مشيّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا بايد بروم. [۲] گذشته از اين قبل از جريان كربلا حتی در زمان (ع) در روايات متعدد آمده كه (ص) از جريان او خبر داده است. [۳] از مجموع اين حقايق بدست می آيد همانطور كه مشيت خداوند بر نجات حضرت عيسی(ع) قرار گرفت، مشيت او بر (ع) تعلق گرفت. در نتيجه چرايی اين دو مسأله را بايد به مشيت و خواست خداوند حواله داد و كسى از اسرار اين دو گونه انتخاب آگاهی ندارد. 2⃣نكته ديگر تحليل نقش و است، يعنى بعيد نيست كه اگر در آن زمان حضرت عيسی(ع) بدست كفار شهيد ميشد، اثر چندانی برای حفظ معارف وحیانی نميداشت، لذا خداوند او را نجات داد. اما در جريان امام حسين (ع) قضيه برعكس است، يعنى شهادت او به اندازه ای در و معارف وحیانی اثر داشت، كه خداوند خواست، آخرين دين آسمانی را با خون و شهادت این بنده خاص خود حفظ كند و اگر  (ع) همانند عيسی(ع) به آسمان برده ميشد، شايد دين خدا از بين ميرفت و مورد نابودی قرار ميگرفت، لذا خداوند از طريق شهادت امام حسين(ع) دين خاتم را تا ابد حفظ كرد. امام خمينی(ره) درباره تأثير شهادت امام حسين(ع) در حفظ اسلام ميگويد: « (ع) مذهب را بيمه كرد، با عمل خودش را بيمه كرده... و مكتب اسلام را نجات بخشيد». 🔹و از آنجا كه حفظ دين در زمان امام حسين (ع) تنها از طريق شهادت امام حسين(ع) تأمين ميشد، خداوند حضرت را همچون عيسی (ع) نجات نداد، لذا «در دوران سيدالشهداء (ع) شرايطی پيش آمده بود كه جز با حماسه شهادت، بيدارى امت فراهم نميشد، و جز با خون این بنده عزيز خدا، نهال دين جان نميگرفت، اين بود كه امام و اصحاب شهيدش، عاشقانه، آگاهانه به استقبال شمشيرها و نيزه ها رفتند تا با مرگ خونين خويش طراوت و سرسبزی را تأمين و تضمين كنند و اين سنت همچنان در تاريخ باقی ماند و درس بزرگ و ماندگار برای همه نسلها و عصرها گشت». [۴] پس بنابر فلسفه عدم نجات امام حسين(ع) ميتوان چنين تعبير و تحليل كرد كه ، تنها از طريق (ع) تأمين ميشد، لذا خداوند او را عيسی گونه نجات نداد، بلكه برای حفظ و بقای دينش، شهادت در راه خدا را نصيب او نمود. 3⃣نكته ديگر آن است كه بر خلاف تعبيرى كه در سؤال آمده، يك هلاكت نيست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلكه نيست، بلكه شهادت بالاترين، زيباترين و آگاهانه ترين سعادت و حيات است، لذا قرآن كريم هرگز اجازه نداده است كه ، مرگ تلقی شود، بلكه فرمود شهادت زندگی برتر انسان هاست: «و لا تقولوا لمن يقتل فی سبيل الله امواتٌ بل احياءٌ و لكن لا تشعرون». طبق اين فرهنگ قرآنی هرگز مناسب نيست كه گفته شود عيسی(ع) از مهلكه نجات يافت و امام حسين(ع) نجات نيافت، زيرا شهادت زندگی برتر است و نه هلاكت. فيض شهادت چنان ارزشمند است كه اولياء دين همواره از خداوند، آرزوی آن را داشته اند، در مكتب خاندان وحی، شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگشان با شهادت بوده است. [۵]، پس طبق اين تفسير ميتوان گفت حضرت عيسی(ع) از شر كفار نجات يافت، ولی (ع) با شهادت خود نه تنها به حيات و نجات برتر رسيد، بلكه دين خدا را نيز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودی نجات داد و اين مقام بطور يقين، از مقام عيسوی بالاتر و برتر است. مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امنیت در فرهنگ قرآنی (بخش پنجم) 🔹در آیه دیگر می فرماید:ِ «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ [مائده، ۳۳] کیفر و مجازات آنان که با خدا و پیامبرش می جنگند و در زمین (با سلاح و تهدید و غارت) فساد می کنند آن است که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان بر خلاف یکدیگر قطع شود یا آنکه از سرزمین (خود) تبعید شوند. این کیفر ذلت بار دنیوی آنان است و برای آنها در آخرت عذابی عظیم خواهد بود». این آیه معروف به آیه محاربه و افساد در زمین است و هدف از آن برقراری ، مبارزه با تجاوز و شرارت و جنایت و افراد یا باندهای مسلحی است که مردم را می ترسانند و را به خطر می اندازند. 🔹برای این قبیل جنایتکاران حرفه ای و شرور که اسلحه به دست می گیرند و مردم را به وحشت می اندازند و را می کنند و در زمین می نمایند، یکی از چهار نوع کیفر و را اسلام در نظر گرفته است که بر اساس وضع و مصالح و مقتضیات زمان و کیفیت جرم و وضع مجرمان و ضرورت های اجتماعی، حاکم شرع و والی امر می تواند جنایتکاران را به یکی از کیفرهای یاد شده مجازات نماید، تا شرّ این افراد از سر مردم کوتاه شود و محیط اجتماعی سالم و امن باشد، و کسی جرأت نکند جامعه را تهدید نموده و خوف و وحشت و ترور و ناامنی و آدم کشی و افساد و قتل و غارت به راه بیندازد، و یا با حکومت به مبارزه برخیزد و به قصد توطئه و براندازی، باندهای مسلح به راه بیندازد و علیه امام و حاکم قیام کند و یا توطئه چینی کند. واضح است این و مقررات برای حفظ و پاسداری از و نظم عمومی، سلامت جامعه، برقراری حقوق عادلانه، پیشگیری از آشوبگری، فتنه انگیزی، ناامنی، فساد اجتماعی، تبهکاری و شرارت است و نشان دهنده جایگاه امنیت اجتماعی و حاکمیت نظم و قانون و حق و عدل در جامعه است. 🔹«وَ إِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ؛ [حجرات، ۹] و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست می‌دارد». بحث برخورد با گروه متجاوز و برقراری صلح بر اساس عدالت و اخوت اسلامی و وحدت و تحکیم و تقویت انسجام و برادری اسلامی و حفظ کیان امت اسلامی است و آنجا که گروهی متجاوز و یاغی و باغی و محارب پیدا شود، باید آنان را سر جای خودشان نشاند و زمینه صلح و عدل را با برخورد با متجاوز فراهم کرد و اجازه تجاوز نداد. ... منبع؛ حوزه نت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آشکار کردن زینت 🔹حکایت جالبی است؛ انسان ها وقتی با نعمت های خدا مواجه میشوند همگی سخت در پی استفاده و بهره وری از آن هستند و آنهایی که از قدرت ظاهری بیشتری برخوردارند، خود را مالک این نعمت ها می دانند. اما وقتی پای دستورات خدا به میان می آید، پای همین انسان های مدعی، لنگ است و اینگونه می پندارند که تاریخ مصرف این اوامر و نواهی گذشته است و آن را مخصوص عده ای افراد مرتجع می دانند، ولی واقع این است که «...أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ؛ [انبیاء، ۲۴] ...بيشترشان حق را نمى ‏شناسند و در نتيجه از آن رويگردانند». یکی از دستورات خدا که بندگان به سادگی از کنار آن می گذرند این آیه شریفه است: «...لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى...؛ [احزاب، ۳۳] ...مانند زينت هاى خود را آشكار مكنيد...». 🔹«تَبَرُّج، از برج است. ما به چه برج می‌گوييم؟ ساختمان‌هايى كه خودش را نشان می‌دهد. ، يعنى خانم از خانه که بيرون می‌ آيی خودت را برج نكن، چون وقتی برج كردی، دل چه كسى راضی می‌شود؟ «...فَيَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ...؛ [احزاب، ۳۲] ...آن كسى كه در قلبش مرض است...»، يعنى بيماردل، روحش بيمار است، يك آدم عياش و هوسباز است، او دنبالت راه می‌افتد. خودت را برج كردی، خودت را حراج كردی، هرزه‌ها عقب تو راه می‌افتند. اين كمال است؟ اگر ما درب يك ظرف حاوی شيرينی را برداريم، مگس‌ها روی اين شيرينی می‌نشینند؛ اين برای اين شيرينی ارزش است؟ يا اينکه شيرينی را آلوده ميكنند؟. بعد قرآن می‌فرماید: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» خيلی قشنگ است. اين مهم است. 🔹يعنى خانم فكر نكن اين تمدن است، اين است. يعنى اگر كسى خودش را برج كند، اين مرتجع است، اين اُمُّل است. برگشته به . زمان جاهليت در مقابل زمان عالميت است. يعنى علم در مقابلش زمان جاهليت است. قبل از اسلام را زمان جاهليت می‌گويند. بعد از اسلام ديگر زمان جاهليت نيست؛ بنابراین اگر خانمی نيمه برهنه خودش را عرضه كرد، اين متمدن نيست، اين به جاهليت برگشته است»‌. [۱] این بیان قرآن شریف است. کتابی که به جای آنکه پیش روی خود قرار دهیم تا راهنمای ما باشد، آن را پشت سر انداخته و راه خود را می رویم. و به تعبیر قرآن کریم: «...فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ...؛ [آل عمران، ۱۸۷] ...پس آن را پشت ‏سر خود انداختند...». پی نوشت: [۱] برنامه ی درس هایی از قرآن کریم ۹۰/۲/۲۹ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
⭕️امام مهدى عج الله تعالی فرجه: 🔸إنَّ لِی فی إبنَةِ رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ. 🔹دختر رسول خدا (فاطمه) براى من سرمشقى نيكو است. 📕الغيبه (طوسى) ص ۲۸۶ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا