eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️راه و رسم شهادت کورشدنی نیست 🔹من همه را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت می‌کنم. در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مسئله را مطرح نمایند که ثمره خون‌ها و شهادت‌ها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بی‌خبرند و نمی‌دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است، حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه‌ای وارد نمی‌سازد. و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدان‌مان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم ، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. 🔹خون شهیدان برای ابد به جهانیان داده است. و خدا می‌داند که راه و رسم کورشدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت‌ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش... 📕صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۹۲ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق قرآن خدا با عروج حضرت عيسی (ع) او را از مهلكه نجات داد و مانع شهادتش شد، امّا مانع شهادت امام حسين (ع) نشد، چرا؟ 1⃣خداوند سبحان هر كاری را براساس مصلحت و حكمت خاصی انجام ميدهد و حقيقت اسرار و حكمت كارهای خدا را هيچكسی نميداند و اگر نظر عرفانی و فلسفی احياناً برای برخی مسائل طرح ميشود، تنها در حد يك احتمال است، و اگر در برخی روايات گاهی مسائل عنوان شده  است، در حد يك جلوه‌ای از اسرار فراوان آن مسائل است، وگرنه حقيقت اسرار كارهای خداوند را غير خود او كسى نميداند. جريان حضرت عيسی (ع) و  (ع) نيز از اين قاعده بيرون نيست و كسى نميداند كه در اين دو مورد چرا خداوند دو نوع اراده نموده است، تنها در برخی روايات آمده است كه در يك حالت روحانی و معنوی و با الهام الهی به آن حضرت گفته شد «يا حسين اخرج الی العراق، فان الله قد شاء أن يراك قتيلاً» [۱] ای به سوی عراق حركت نما كه خدا خواسته است كه در آن سرزمين نصيب تو بشود. 🔹لذا معلوم ميشود كه برخلاف جريان نجات عيسی مسیح(ع) در جريان  آن حضرت مورد بوده است و در متون و منابع اسلامی آمده كه وقتى برخی افراد به حضور امام رسيدند تا او را از رفتن به عراق باز دارند، حضرت به همان كلام الهام شده استناد ميكرد و آنها را قانع مينمود كه جريان رفتن به عراق و شهادت مورد مشيّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا بايد بروم. [۲] گذشته از اين قبل از جريان كربلا حتی در زمان (ع) در روايات متعدد آمده كه (ص) از جريان او خبر داده است. [۳] از مجموع اين حقايق بدست می آيد همانطور كه مشيت خداوند بر نجات حضرت عيسی(ع) قرار گرفت، مشيت او بر (ع) تعلق گرفت. در نتيجه چرايی اين دو مسأله را بايد به مشيت و خواست خداوند حواله داد و كسى از اسرار اين دو گونه انتخاب آگاهی ندارد. 2⃣نكته ديگر تحليل نقش و است، يعنى بعيد نيست كه اگر در آن زمان حضرت عيسی(ع) بدست كفار شهيد ميشد، اثر چندانی برای حفظ معارف وحیانی نميداشت، لذا خداوند او را نجات داد. اما در جريان امام حسين (ع) قضيه برعكس است، يعنى شهادت او به اندازه ای در و معارف وحیانی اثر داشت، كه خداوند خواست، آخرين دين آسمانی را با خون و شهادت این بنده خاص خود حفظ كند و اگر  (ع) همانند عيسی(ع) به آسمان برده ميشد، شايد دين خدا از بين ميرفت و مورد نابودی قرار ميگرفت، لذا خداوند از طريق شهادت امام حسين(ع) دين خاتم را تا ابد حفظ كرد. امام خمينی(ره) درباره تأثير شهادت امام حسين(ع) در حفظ اسلام ميگويد: « (ع) مذهب را بيمه كرد، با عمل خودش را بيمه كرده... و مكتب اسلام را نجات بخشيد». 🔹و از آنجا كه حفظ دين در زمان امام حسين (ع) تنها از طريق شهادت امام حسين(ع) تأمين ميشد، خداوند حضرت را همچون عيسی (ع) نجات نداد، لذا «در دوران سيدالشهداء (ع) شرايطی پيش آمده بود كه جز با حماسه شهادت، بيدارى امت فراهم نميشد، و جز با خون این بنده عزيز خدا، نهال دين جان نميگرفت، اين بود كه امام و اصحاب شهيدش، عاشقانه، آگاهانه به استقبال شمشيرها و نيزه ها رفتند تا با مرگ خونين خويش طراوت و سرسبزی را تأمين و تضمين كنند و اين سنت همچنان در تاريخ باقی ماند و درس بزرگ و ماندگار برای همه نسلها و عصرها گشت». [۴] پس بنابر فلسفه عدم نجات امام حسين(ع) ميتوان چنين تعبير و تحليل كرد كه ، تنها از طريق (ع) تأمين ميشد، لذا خداوند او را عيسی گونه نجات نداد، بلكه برای حفظ و بقای دينش، شهادت در راه خدا را نصيب او نمود. 3⃣نكته ديگر آن است كه بر خلاف تعبيرى كه در سؤال آمده، يك هلاكت نيست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلكه نيست، بلكه شهادت بالاترين، زيباترين و آگاهانه ترين سعادت و حيات است، لذا قرآن كريم هرگز اجازه نداده است كه ، مرگ تلقی شود، بلكه فرمود شهادت زندگی برتر انسان هاست: «و لا تقولوا لمن يقتل فی سبيل الله امواتٌ بل احياءٌ و لكن لا تشعرون». طبق اين فرهنگ قرآنی هرگز مناسب نيست كه گفته شود عيسی(ع) از مهلكه نجات يافت و امام حسين(ع) نجات نيافت، زيرا شهادت زندگی برتر است و نه هلاكت. فيض شهادت چنان ارزشمند است كه اولياء دين همواره از خداوند، آرزوی آن را داشته اند، در مكتب خاندان وحی، شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگشان با شهادت بوده است. [۵]، پس طبق اين تفسير ميتوان گفت حضرت عيسی(ع) از شر كفار نجات يافت، ولی (ع) با شهادت خود نه تنها به حيات و نجات برتر رسيد، بلكه دين خدا را نيز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودی نجات داد و اين مقام بطور يقين، از مقام عيسوی بالاتر و برتر است. مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
⭕️خدا می داند آن‌ها چه می دیدند 🔹 (ع) با اختیار خود، آن‌همه مصائب و شهادت و اسارت اهل‌ و عیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز بر آنحضرت عرضه می‏‌شد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند یا لقاءالله‏ و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است‌؛ ولی ایشان با اختیار خود آن را انتخاب کردند. خدا میداند که آنها چه می‌‏دیدند! (ع) راجع به مرگ میگوید: «اَحْلی مِنَ الْعَسَلِ» (شیرین‏‌تر از عسل است). آیا این تعبیر شوخی است؟! ما نمیتوانیم و مقامات آنها را تعقل و درک کنیم که چه خبر بوده و چه درک میکردند و چه میدیدند، همینقدر نقل شده که (ع) مقامات اخروی آنها را به آنان نشان داد. 🔹اینکه نقل شده در روز عاشورا، در در برابر دشمن لخت شد و زره را از تن درآورد، یک کار عادی و آسان نبود. خواست به بفهماند که ما از روی و مرام، راه را اختیار و انتخاب کرده‏‌ایم، نه از روی ناچاری و اجبار و تهدید و اکراه، یا به ‌جهت شرم و حیا؛ بلکه این ماست و شجاعانه و و داوطلبانه می‏‌جنگیم و کشته میشویم و باکی از نداریم و طرف مقابل، ، بیچاره و دربند و اسیر مُلک «ری» است. (ع) نیز با آن فداکاری هایش می‏‌خواست به آنان بفهماند که و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هرگونه دشواری و ناگواری و سختی در راه رسیدن به آن، سهل و آسان و شیرین است. 📕رحمت واسعه ص۵۹ ـ ۶۱ منبع:وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله بهجت @tabyinchannel
⭕️توجه به معنویات منشا حفظ نظام اسلامی‌ 🔹مادامی که این ، این حالی که الآن دارند که‌ توجه به تا یک حدودی، و این جوانهای ما توجه‌ به‌ دارند و این تحول عظیم پیدا شده است در آنها که را با جان و دل می‌خرند، مادامی که این محفوظ است، این محفوظ است و هیچ کسی نمی‌تواند به او تعدی کند. 🔹آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان باشد، آن روز است که میتوانند در ما تاثیر کنند و کشور ما را به بکشند. همیشه این کشور به واسطه این تباهی داشته است. این سلاطین جور که همه کاخ‌نشین تقریباً بودند، اینها به فکر مردم نمی‌توانستند باشند، 🔹احساس نمی‌توانستند بکنند یعنی چه، احساس نمی‌توانستند بکنند یعنی چه، اینها اصلًا احساس این را نمی‌توانستند بکنند. وقتی کسی احساس نکند که معنایش چی است، معنایش چی است، این نمی‌تواند به فکر گشنه‌ها و به فکر باشد. 🔹لکن آنهایی که در بین همین جامعه بزرگ شده‌اند و احساس کردند فقر چی است، دیدند، چشیدند فقر را، احساس می‌کردند، ملموسشان بوده است که فقر یعنی چه، اینها می‌توانند به حال برسند. کوشش کنیم که این وضعیت در همه ما محفوظ باشد. در ما، در ما، در ما، در ما، در ، در باید این محفوظ بماند؛ توجه به خدا محفوظ بماند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۰۱/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علم غیب به چه معناست؟ 🔹در ، به این موضوع تکیه شده که: و در پیشگاه خدا روشن است؛ اساساً و دو مفهوم نسبى است که در مورد موجودى که علم و هستى اش محدود است، به کار مى رود؛ فى المثل، ما داراى حواسى هستیم، آنچه در شعاع دید و شنوایى و سایر حواس ما قرار دارد، براى ما است، و آنچه از حوزه دید و شنید ما بیرون است نسبت به ما محسوب مى شود. و اگر فرضاً قدرت دید ما نامحدود بود، و به داخل و باطن اشیاء و ذرات عالم نفوذ مى کرد، همه چیز براى ما «شهود» بود. 🔹و از آنجا که همه چیز، غیر از ذات پاک محدود است، براى همه آنها «غیب و شهود» وجود دارد، ولى چون است و همه جا حضور دارد، بنابراین همه چیز، براى او «شهود» است و «غیب» درباره ذات پاکش، مفهوم ندارد. و اگر مى گوئیم خداوند «عالِمُ الْغَیْب وَ الشَّهادَةِ»، [۱] مى باشد، معنی اش این است آنچه براى ما یا محسوب مى شود، براى او یکسان و است. فرض کنید: ما به کف دست خود در روشنائى نگاه کنیم، آیا ممکن است از آنچه در آن است بى خبر باشیم؟ عالم هستى در برابر ، به مراتب از این واضح و آشکارتر است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره رعد، آیه ۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ سی و یکم، ج ۱۰، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️دنیا معبر است... 🔹این جوان های ما که می‌آیند و می‌ گویند ما می‌ خواهیم بشویم، اینها دارند از مردن؟ اینهایی که قسم می‌دهند انسان را که ما نصیبمان بکنید، خدا بکند، اینها خوف دارند از شهادت؟ از مردن خوف دارند؟ اینهایی که مشغول هستند و هر آن محتمل است که خدای نخواسته مورد اصابه چیزهایی بشوند، اینها ندارند، اینها مشغول خدمت هستند. 🔹 آن دارد که آن طرف را قبول ندارد. آن که است که یک هم هست، فهمیده است که این است برای آن عالم، آن دیگر خوفی ندارد، آرزویش این است که به مقصدش برسد. 🔹«الهی هَبْ لِی کَمالَ الْانْقِطاعِ الَیْکَ وَ انِرْ ابْصارَ قُلُوبِنا بِضِیاء نَظَرِها الَیْکَ حَتّی‌ تَخْرِقَ ابْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ الَی مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزّ قُدْسِکَ». (خدایا به خودت را به من ببخش و و ما را کن به تابش نظر خود به آن، تا دیده‌های دل پرده‌های نور را بدَرد و به برسد و ما به عزّ قدس تو آویخته گردد). 🔹خداوند ان‌شاءالله را پیروز کند، و لشکریان اسلام پیروز بشوند و دست از این کشور کوتاه بشود. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۰۳/۰۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️شیعیان امام علی (علیه السلام) و مقابله با جباران 🔹باکی از این نداریم که خون های طیب جوان های ما در راه ریخته شده است؛ باکی از این نداریم که نصیب عزیزان ما شده است. این یک شیوه مرضیه‌ای‌ است که در از اول پیدایش اسلام تاکنون بوده است. 🔹 با حماسه همیشه مقارن بوده است. در صدر اسلام - سلام الله علیه - ، بزرگمرد دنیا، با بزرگ خود اسلام را رشد داد؛ را شکوفا کرد. 🔹 - سلام الله علیه - با شیعه بزرگوار خود در های بزرگ اسلام پیشقدم بود. او مثل - سلام الله علیه - که و نهضت کرد و خود را در راه اسلام داد، یا سایر ما که در پشت پرده تقیه، را ترویج و قرآن را تایید کردند؛ 🔹پس از آنها تنها طایفه‌ای که با و با دیکتاتور های عصر و معارضه کردند، همین - علیه السلام - بود. قیام های پی در پی تا عصرهای اخیر، باز علی - علیه السلام - بودند که مقابل ایستادند و قیام کردند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۷/۱۲/۱۸ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️ملتی که بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی هست آسیب نخواهد دید 🔹ملتی که در صف مقدم برای پیشبرد هست آسیب نخواهد دید. که [بانوانش‌] در میدان های جنگ با ابرقدرت ها و با مواجه شدن با قوای شیطانی قبل از مردها در این میدان ها حاضر شده‌اند خواهد شد. ملتی که در راه اسلام، هم از بانوان دارد و هم از و را هم طلب می‌ کنند و هم ، آسیب نخواهد دید. 🔹ما امیدواریم به این سیل خروشان ملت که در جلوی آنها که ارزشمند ترین قشرهای ملت هستند و برای پیشبرد آمال اسلامی مجاهدت می‌ کنند؛ به تبریک عرض می‌ کنم. و باک از هیچ قدرتی نداریم؛ برای اینکه یک ملتی که زن و مردش برای حاضرند و طلب می‌ کنند، هیچ قدرتی با آن نمی‌تواند مقابله کند. قدرت شما است. شما محترم برای قیام کردید و برای خدا در این قیام پایدار هستید و آسیب نخواهید دید. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۹/۰۵/۲۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ايمان به «معاد» چه آثارى در پى دارد؟ 🔹 يقين دارند كه ، مهمل، عبث و آفريده نشده؛ براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با هرگز پايان نمی‌گيرد، چرا كه اگر در همين جا همه چيز ختم می‌شد، مسلماً اين همه غوغا براى اين چند روز زندگى، عبث و بيهوده بود. آنها اعتراف دارند «عدالت‌ مطلق‌ پروردگار» در انتظار همگان است و چنان نيست كه ما در اين جهان، و پاداش باشد. 🔹اين اعتقاد به آنها می‌بخشد؛ از فشارهایى كه در اثر انجام بر آنها وارد مى شود، نه تنها رنج نمى برند، كه از آن هم استقبال مى كنند؛ همچون كوه در برابر مى ايستند، در برابر بى عدالتى ها تسليم نمى شوند، و مطمئن هستند كوچكترين عمل نيك و بد، و دارد، و پس از به جهانى‌ بسیار وسيعتر، كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى يابند و از رحمت واسعه و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. 🔹ايمان‌ به‌ يعنى شكافتن ديوار عالم ماده، و ورود در محيطى بالاتر و والاتر كه اين جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بيشتر در برابر آن، محسوب می‌شود؛ حيات و هدف نهایی نيست، بلكه دارد، و «دوران سازندگى» براى جهان ديگر است. زندگى در همچون زندگى دوران جنينى است، كه هرگز هدف آفرينش انسان آن نبوده، بلكه يك است براى زندگى ديگرى، ولى تا اين جنين دور از هر گونه عيب متولد نشود، در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود. 🔹ايمان‌ به‌ اثر عميقى در دارد، و به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زيرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، که در راه يك هدف مقدس الهى است، محبوبترين حالت، براى یک تلقی می‌شود، و آغازى است براى يك و جاودانى. همچنین ايمان به ، انسان را در برابر كنترل می‌كند، و به تعبير ديگر، ايمان به خدا و آخرت، با گناهان نسبت معكوس دارند؛ به هر نسبت كه قوی‌تر باشد، كمتر است، و در نقطه مقابل، فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغيان ها، ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شديد. [۱] پی‌نوشت: [۱] تفسير نمونه، ج ۱، ص ۱۰۸ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام هادی (علیه السلام) چگونه به شهادت رسید؟ 🔹 (علیه السلام) با آنكه در تحت كنترل و مراقبت قرار داشت، اما با وجود همه و محدوديت ها هرگز به كمترين سازشى با تن ندادند. بديهى است كه و و نيز مبارزه منفى و عدم همكارى او با خلفا، براى هراس آور و غير قابل تحمل بود، و پيوسته از اين موضوع رنج مى بردند. 🔹سرانجام تنها راه را خاموش كردن نور خدا پنداشتند و در صدد حضرت برآمدند و بدين ترتيب حضرت (علیه السلام) نيز مانند امامان پيشين با مرگ طبيعى از دنيا نرفت، بلكه در زمان [و به دستور او]، گرديد [۱] و در رجب سال ۲۵۴ هجرى به رسيد و در سامرّاء، در خانه خويش به خاك سپرده شد. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] شبلنجى، نورالأبصار، قاهره، مكتبه المشهد الحسينى، ص ۱۶۶ [۲] شيخ مفيد، الارشاد، قم، مكتبه بصيرتى، ص ۳۳۴ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ه.ش، ص ۶۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهداف رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کلام امام علی (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم بعد از تحکیم پایه هاى شهادت به توحید و یگانگى خدا، به سراغ دوّمین و مهمترین اصل بعد از توحید یعنى شهادت به مى رود و مى فرماید: «وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». (من گواهى مى دهم که و اوست). آرى پیش از آن که (صلی الله علیه و آله) باشد، او بود، و تا بنده خاص نباشد به نمى رسد؛ ضمناً به ، پاسخى است به آنها که رسولان خدا را تا سرحدّ الوهیت بالا مى بردند و بزرگترین افتخار آنان را که عبودیتشان بود از آنها مى گرفتند. 🔹سپس رسالت و (صلی الله علیه و آله) را این چنین توصیف مى کند، مى فرماید: «اَرْسَلَهُ بِالدّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأثُورِ وَ الْکِتابِ الْمَسطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الاَمْرِ الصّادِعِ». (او را با دین و و نشانه روشن و نوشته شده و و روشنایى تابنده و امر و و بى پرده فرستاد). در این که این تعبیرات ششگانه عمیق و پرمحتوا اشاره به چه امورى است تفسیر هاى گوناگونى وجود دارد. 🔹نخست این که «دین مشهور» اشاره به و «علم مأثور» اشاره به و «کتاب مسطور» اشاره به و «نور ساطع» اشاره به و «ضیاء لامع» اشاره به و «امر صادع» (به قرینه آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ) [۱] اشاره به و اظهار بدون پرده در برابر و است. این احتمال نیز وجود دارد که «نور ساطع» و «ضیاء لامع» توضیحات بیشترى درباره قرآن مجید باشد چرا که قرآن مایه روشنایى افکار و جوامع انسانى است. 🔹سپس به هدف نهایى (صلى الله علیه و آله) و آوردن و و قوانین و مى پردازد و مى فرماید: هدف از این بعثت و تجهیزات همراه پیامبر، چند چیز بود. هدف این بود که: «اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ، وَ تَحْذیراً بِالآیاتِ وَ تَخْویفاً بِالمَثُلاتِ». ( را از میان بردارد و با دلایل و استدلال کند و به وسیله مردم را از مخالفت خدا برحذر دارد و از که به دنبال مخالفت دامنگیرشان مى شود بترساند). 🔹در تفسیر این چهار تعبیر نیز مى توان گفت که «اِزاحةً لِلشُّبُهاتِ» اشاره به حقایقى است که در پرتو روشن مى شود و هرگونه شک و را مى زداید و «وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ» اشاره به است که براى گروهى که استدلالات عقلى، آنان را قانع نمى کند، موجب و ایمان است، 🔹و «تحذیر به آیات» تهدید به و «تخویف به مثلات» تهدید به است همان گونه که در به آن اشاره شده است، مى فرماید: «وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مَنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»؛ [۲] (آنها پیش از حسنه و رحمت الهى از تو تقاضاى شتاب در سیئه و مى کنند با این که پیش از آنها ، بر گذشتگان نازل شده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره حجر، آیه ۹۴ [۲] سوره رعد، آیه ۶ 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ش، ج ۱، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔸نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال و دیدگاه‌های را ضروری می‌سازد.  🔹براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . 🔹هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه این بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔹 بر پایه‌ی اندیشه و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۰۶/۰۳] 🔹نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و ، و دیگرى برداشت و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. 🔹مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، و ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ اسلام‌ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۰۳/۱۰] 🔹اساسى ترین مبناى جهان‌بینى الهى و اسلامى، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که سازنده‌ فرهنگ ملّى شد و به همین جهت، امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] ... منبع: پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت اباالفضل» علیه السلام؛ نفحه‌ای از رحمت های الهی 🔸 (عليه السلام)، مردی که برای ، ، ، ، و... می باشد؛ و با وجود ایشان در همه این زمینه ها، حرف برای گفتن دارد. القابی خاص به حضرت اختصاص دارد که در اینجا به بخشی از آنها می پردازیم.   💠«قمر بنی هاشم» 🔹 (عليه السلام)، بواسطه بهره وافری که از زیبایی و برده بود، به ، معروف گردید. به راستی وی همچنان که برای خانواده‌ی علوی خویش، به مثابه ماهی فروزان بود، در نیز همانند درخشید، و را برای تمام رهروان راه شهادت روشن نمود.   💠«سقا» 🔹 از برترین القاب حضرت می‌باشد، و خود ایشان نیز این لقب را بسیار دوست می‌داشت؛ اما دلیل این لقب گذاری، نقش بسیار مهم حضرت در سیراب نمودن رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود؛ زمانی که ابن مرجانه آب را بر علیهم السلام بست و خواست که آنان را از پای درآورد، پهلوان اسلام، (عليه السلام) بارها به سمت نهر فرات حمله ور شد، آب فراهم کرد، و اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب را سیراب نمود. 💠«بطل العلقمی» 🔹به معنای می باشد، علقمه نام نهری است که (علیه السلام) بر کرانه های آن به شهادت رسید. در روز واقعه، این نهر به محاصره نیروهای ابن مرجانه درآمده بود، تا مانع رسیدن آب به فرزند رسول خدا و زنان و کودکان همراهش شوند. (عليه السلام) بارها به سوی نهر علقمه هجوم برده، و پس از آنکه افراد را مجبور به فرار نمود، از نهر آب برداشته و به اردوی (علیه السلام) رساند. در آخرین باری که ایشان قصد نهر علقمه کرد، به دست مزدوران این مرجانه به شهادت رسید؛ بر این اساس به ملقب گردید.   💠«علمدار» 🔹از القاب‌مشهور (عليه السلام) می باشد که از بین اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب، به ایشان تعلق گرفت. در زمان های قدیم از مهمترین مناصب، در لشکر به حساب می آمد، (عليه السلام) بیرق (علیه السلام) را از زمانی که از یثرب (مدینه) خارج شد، تا زمانی که به رسید، برافراشته نگاه داشت، تا آن زمان که دستان مبارکش از بدن جدا شدند و در کنار نهر علقمه به شهادت رسید.   💠«کبش الکتیبة» 🔹به معنی ، از القابی است که به الطاق می شود، و از این جهت این لقب به ایشان داده شد، که در روز را در راه دفع خطر و دفاع از اردوی (علیه السلام) بکار گرفت، و در این مورد، همچون بازویی پرتوان بود که چون صاعقه بر لشکر وارد می شد و آنان را در هم می کوبید.   💠«عمید» 🔹به معنای ، و از القاب و درجات ارزشمند در لشکر می باشد که به فرماندهان عالیرتبه اطلاق می شود.   💠«حامی الظعینة» 🔹به معنای ، و از القاب مشهور (علیه السلام) است. از این جهت ایشان به این لقب، ملقب شد که در طول حرکت زنان و دختران حرم از مدینه به سمت کربلا، ملازم ایشان بوده و نهایت تلاش خویش را در ، و خدمت به زنان حرم مبذول داشته، تا آنجا که او زنان حرم را، از کجاوه سوار و پیاده می نموده است. 🔹سید جعفر حلی در وصف (عليه السلام) چنین می سراید: «حامی الظعینة این منه ربیعة ام این من علیا ابیه مكرم»؛ به این معنا که ای ، کجا ربیعه به پای تو می رسد و کجا مکرم، پدر ربیعه به پای پدرت علی (علیه السلام) می رسد». لازم به ذکر است لقب به یکی از پهلوانان عرب بنام ربیعة بن مكرم اطلاق می شده که در حمایت از خانواده اش بسیار موفق و سربلند بوده است.   💠«باب الحوائج» 🔹این لقب از رایج‌ترین القاب (عليه السلام)‌ است، بطوری که مردم عقیده دارند اگر حاجتمندی با نیت خالص، و با توسل به (علیه السلام) برآورده شدن حاجتش را بخواهد، خداوند حاجتش را روا می نماید، و هیچ آشفته حالی، رو به او نمی نماید، مگر آنکه خداوند مشکلش را برطرف می نماید. آری (عليه السلام) نفحه ای از رحمت‌ های الهی، دری از درهای او و وسیله‌ای از وسایل تقرب به خداوند است. او تمام این را در نتیجه‌ی هایش در راه و کمک در راه نیل به اهداف آن، و و نهایتا در این مسیر بدست آورده است. منابع: اختران تابناک، ج۲، ص ۱۶۹؛ رجال شیخ طوسی؛ امالی و کمال الدین شیخ صدوق؛ فهرست نجاشی، ص ۱۴۵؛ سردار کربلا، ترجمه العباس مقرم؛ جنه الماوی، محدث نوری نویسنده: داریوش عشقی منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت اباالفضل عباس» (علیه السلام) سرآمد در صفات 🔸 (علیه‌ السلام) در روز چهارم شعبان المعظم، سال ۲۶ هجری، پا به عرصه وجود گذاشت. مادرش حضرت فاطمه، معروف به علیهاالسلام و پدرش، علیه‌ السلام است. مشهورترین کنیه حضرت، و مشهورترین القابشان ، و است. [۱] 💠حضرت ابالفضل العباس در کلام امام صادق علیه‌السلام 🔹 (علیه‌ السلام) در توصیف (عليه السلام) می‌فرماید: «کانَ عَمُّنَا الْعَبَّاسَ نافِذَ البَصیرَةِ، صَلْبَ الْأیمانِ، جاهَدَ مَعَ أَبی‌ عَبْدِاللهِ علیه‌ السلام وَ أَبْلی بَلاءً حَسَناً وَ مَضی شَهیدا»؛ [۲] (عموی ما علیه‌ السلام، و استوار داشت. وی همراه با علیه‌ السلام بود و مبتلی به بلایی نیکو شد و سرانجام با سرافرازی به رسید). بنابر این روایت، علیه‌ السلام واجد ویژگی‌های ذیل بود: 1⃣«بصیرت» 🔹 ، بینش ژرف و تیزبینی از مهم‌ترین خصوصیات در کلام امام صادق (علیهم السلام) است. به معنای ، ، و به کار رفته است، و به کسی گفته می‌شود که ظاهر و باطن همه اشیا را بدون استفاده از جوارح مشاهده می‌کند. [۳] 🔹بنابراین ، چیزی است که را از رهایی بخشد، و او را به راه و رهبری کند، و از او بکاهد. این امر باعث بینا شدن و راهنمایی انسان به سوی می‌شود. [۴] بنابراین (علیه‌ السلام) از چنان بصیرتی برخوردار بود که علاوه بر دشمن‌شناسی و دوست‌شناسی، در مقابل ولی زمان خویش امام حسین علیه‌السلام سرتاپا گوش و ادب بود. 2⃣ایمان راسخ و استوار 🔹هر چند دارای مراتب است، ولی بی‌شک (علیه‌ السلام) را داشت و همین امر باعث شد تا علیه‌السلام با افتخار از او یاد کند. امام صادق (علیه‌ السلام) بعد از شهادت به تسلیم بودن علیه‌ السلام می‌فرماید: «وَ رَفَعَ‏ ذِكْرَكَ‏ فِي‏ عِلِّيِّين»؛ [۵] (خداوند نام و یاد تو را تا بالا برد). ‏ 3⃣«جهادگری» 🔹خداوند در در آیه ۲۴ سوره توبه بعد از ذکر هشت مورد از چیزهایی که به طور معمول با آن‌ها دارد، می‌فرماید که اگر کسی این هشت مورد را بیشتر از خدا، رسول و در راه خدا دوست داشته باشد، فاسق خواهد بود؛ بنابراین دوست داشتن به خودی خود دارای ارزش است. (علیه‌ السلام) نه تنها علاقمند به بود، بلکه با تمام وجود از علیه‌ السلام دفاع کرد و بالاترین مقام را نصیب خود کرد، مقامی که تمام شهداء به آن غبطه می‌خورند. [۶] 4⃣«سربلندی در آزمایش زیبا» 🔹 و آزمایش از است و شامل همه می‌شود، ولی برای برخی این امتحان و آزمایش آنقدر و زیبا می‌شود که از آن به ، تعبیر می‌کنند: «وَ لِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا»؛ [انفال، ۱۷] (و مؤمنان را از سوی خود به بیازماید). در این مرحله از بلاها جز نمی‌بیند، همان‌گونه که (سلام‌ الله‌ علیها) فرمود: «مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلا»؛ [۸] (جز زیبایی چیزی ندیدم). 5⃣«شهادت» 🔹 ، پایانی زیبا برای است. (علیه‌ السلام) در جواب ابن زیاد فرمود: «أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ... كَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ»؛ [۹] (آیا نمی‌دانی که ، کرامت و بزرگواری ماست). آری! (علیه‌ السلام) به دلیل داشتن ، در نگاه اهل‌بیت (علیهم‌ السلام)، بسیار بزرگوار و قابل احترام بوده است. • نویسنده؛ محمدهاشم شفیعی منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
⭕️تحمل زحمات در حفظ انقلاب و ارزشهای انسانی‌ 🔹اینکه می‌گویم از همه جا بیشتر دارد برای همین است که از همه جا بیشتر مورد واقع شده است. کجاست که بگوید من ، نه شرق و نه ، هر دو را کنار بگذارد؟ و این شما هستید. 🔹وقتی شما هستید و می‌دانید که انقلاب‌ها کمبود دارد، زحمت دارد، بخواهید آدم باشید باید بکشید، بخواهید خودتان را حفظ کنید دارد. نمی‌شود که انسان تو خانه‌اش بنشیند و ارزشهای انسانی‌اش محفوظ باشد. هر کس تو خانه می‌نشیند و (گوشه گیری) می‌کند توسری هم می‌خورد، لکن نمی‌فهمد که دیگر آدم نیست. 🔹شمایی که می‌خواهید آدم بشوید زحمت دارد آدم شدن. می‌خواهید در دنیا باشید این زحمت دارد؛ بیخود نمی‌شود، اگر نوکری آنها را بکنید دیگر ارزش ندارید، یک پول هم ارزش ندارید. اگر بخواهید از تحت همه بیرون بروید و باشید این ارزش دارد، یک است، یک است، این زحمت دارد، این گرانی دارد، این کمبودی دارد، این دارد، این دارد، این دارد، این برای ارزش انسانی است. 🔹همین است که برای او کار کردند. همین است که برای او کشته شد. اگر آن هم فکر می‌کرد که زحمت دارد، اصحاب او هم با آن کمی فکر می‌کردند زحمت دارد، که توانستند یک همچو را بجا بیاورند که تا حالا هم اثرش باقی مانده است. ولی وقتی برای شد، زحمت کم می‌شود. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۲/۱۱/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فضایل حضرت علی اکبر (علیه السلام) 🔸 (علیه السلام) به و راز و نیاز با خداوند عشق می ورزید؛ در راه فراهم آوردن خدا کوشا بود؛ ، و به او بخشیده بود و در طریق و به کمالاتی نایل و چشمه های در روح و روانش جاری گشته بود؛ بنام بود و از جدّش روایت نقل می کرد. [۱] 💠دلایلی که از مقام والای این جوان هاشمی حکایت دارند، بدین صورت می توان برشمرد: 1⃣ و بهترین سخن در خصوص او همان بیانات حضرت (علیه السلام) است که وقتی جوانش عازم میدان رزم با اشقیا بود، بر زبان آورد. 2⃣ارزش معنوی (علیه السلام) تا به آن اندازه است که پدر بزرگوارش (علیه السلام) که دارای مقام عصمت و امامت می باشد، زندگی پس از او را فنا و مرگ می داند. 3⃣حضرت (علیه السلام) به هنگام بدرقه جوانش به سوی میدان، این آیه از قرآن را تلاوت فرمود: «انّ الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین ذرّیّه بعضها من بعض...» [۲] که درجاتی از پاکی و را برای (علیه السلام) به اثبات می رساند. 4⃣هنگامی‌که بدن (علیه السلام) زخم های فراوان خورده بود، خطاب به پدر گفت: «از که (صلی الله علیه و آله و سلم) به دستم داد، شدم که در آن تشنگی نمی باشد و امام را برای نوشیدن این شربت فرا خواند و این حقیقت شأن و (علیه السلام) را تأیید می کند». [۳] 5⃣ (علیه السلام) بدن مطهر او را در در مجاورت مرقد مطهر (علیه السلام) به گونه ای دفن نمود که از دیگر قبور شهدا مشخص باشد. [۴] 6⃣ (عليهم السلام) در روایات و ، مقام او را به پاکی و ستوده اند. [۵] 7⃣در موقفی به نام «بنی مقاتل» (علیه السلام) را خواب سبکی فرا گرفت که پس از آن آیه استرجاع بر زبان جاری نمود، در گفت و گویی که بین و پسر رخ داد، (علیه السلام) عرض کرد: ای وقتی بر بودن ما قطعی است، دیگر از در راه آن باکی نداریم. (علیه السلام) وقتی چنین را از پسر دید فرمود: «خدایت پاداشی نیکو عطا کند. نیکوترین پاداش که باید فرزندی از پدر دریافت کند». [۶] 8⃣وقتی (علیه السلام) به شهادت رسید، (علیه السلام) او را به عنوان افرادی معرفی کرد که بر خداوند رحمان جسارت کرده و حرمت (صلی الله علیه و آله و سلم) را هتک نموده اند. [۷] 9⃣ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در او را از و تبار (علیه السلام) دانسته، بر او و پدرش درود فرستاده است. 🔟 و خصال حمیده این جوان در حدی است که در میان به و معروف بوده و ، صفات خوب او را مورد تحسین قرار داده اند. 1⃣1⃣ ‌(علیه السلام) از دو وجه، و طیبه دارد: یکی آن که ، و است. دیگر این که در راه ، حمایت از و ستیز با شقاوت به رسیده، از این جهت تا ابد زنده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] ابصار العین فی انصار الحسین، سماوی، ص ۲۱؛ [۲] آل عمران، ۳۳ و ۳۴؛ [۳] علی الاکبر ابن الامام الحسین، علی محمد دخیل، صص ۱۲ ـ ۱۳؛ [۴] همان مأخذ؛ [۵] همان؛ [۶] ابصار العین، ص ۸۶؛ مشیر الاحزان، علامه جواهری، ص ۳۳؛ الارشاد، ج ۲، ص ۸۲؛ کامل ابن اثیر، ج ۴، ص ۵۱؛ المختار من مقتل بحار الانوار، صص ۷۵ ـ ۷۶؛ الفتوح، ابن اعثم، ص ۸۷۳؛ [۷] مقتل خوارزمی، ج ۲، ص ۳۱ نویسنده؛ مهدی ۱۲ منبع: وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش سوم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 2⃣بیم از کشته شدن 🔹زراره گوید: ‏(علیه السلام) فرمود: «برای (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قبل از ظهورش است»؛ پرسیدم: چرا؟ فرمود: «یخاف علی نفسه الذبحة»؛ (بر جانش از بیم دارد). حضرت همواره در معرض بوده و هست؛ زیرا که در طول دوران اسلامی حکم رانده‏اند (عباسیان، عثمانیان و غیر آنان از کسانی که به ویژه در خاورمیانه حکومت نموده ‏اند) بیشترین تلاش و کوشش خود را صرف پایان بخشیدن به زندگانی ‏ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‏نمودند؛ 🔹خصوصا پس از آن که می‏دانستند که حضرت، همان کسی است که تخت های و جور را متزلزل نموده، در هم خواهد شکست؛ و همان کسی است که هستی را و از استیلاء آنان بر بندگان خدا و کشورها جلوگیری خواهد کرد. هیچ یک از به مرگ طبیعی از دنیا نرفتند، بلکه ‏ های این امت آنان را به رساندند، با این که می‏دانستند بشارت‏ها و اخباری که راجع به ‏ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وارد شده، درباره آنان (یازده امام‏ علیهم السلام) وارد نشده است. 🔹مثلا درباره هیچ یک از ائمه ‏(علیهم السلام) حتی یک حدیث‏ به این مضمون وارد نشده که دنیا را از عدل و داد پر خواهد ساخت، و بر تمام جهان حکم خواهد راند، و تمام وسایل پیروزی و ظفر برای وی فراهم خواهد آمد، جز درباره وجود مقدس (عجل الله تعالی فرجه الشریف). با چنین خبرهایی، و ستم در قبال شخصیتی بزرگ که می‏خواهد و ستم را از بین برده و و داد را در سراسر جهان بگستراند، دست روی دست نگذاشته و سکوت نمی‏کردند، و همواره مترصد کشتن چنین انسانی بودند. ... منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ «نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، 🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ » علاقه آنها به از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نظرها غایب است؟ 🔹نعمانی از (عليه السلام) نقل ميكند كه ايشان را غربال انسان های صالح از گمراه، و دانايان از نادانان ميداند. (عليه السلام) نيز در روايتی فرمود: « (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد كه تخلف ناپذير است و هر جوينده درباره آن به شك مى افتد و اجازه نداريم علت آن را بيان كنيم.  او همان حكمتى است كه در غيبت وجود داشته است، و پس از روشن خواهد شد، چنانكه حكمت كارهاى خضر براى موسى روشن شد. امرى از و سرّى از اسرار و غيبى است از غيب های او». 🔹علّت‌ غيبت‌ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از است كه به «حقيقت» آن نمی توانيم پى ببريم. براى ، نمونه هايى از زندگى اولياى خدا در گذشته و امت هاى پيشين وجود دارد. مثلاً (عليه السلام) چهل روز از امت خويش غايب شد و همه آن مدت را در ميقات گذراند. [ر.ک اعراف، ۱۴۲] (عليه السلام) به خواست خدا از چشم امتش پنهان شد و دشمنانش نتوانستند او را بكشند و از بين ببرند. [ر.ک نساء، ۱۵۸] (عليه السلام) نيز مدتى از ميان قوم خود پنهان بود. [ر.ک صافات، ۱۴۰] پس غيبت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ديده ها، موضوع تازه اى نيست و اين هر چه هم به درازا بكشد، نمی تواند بهانه انكار اصل وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گردد. 🔹اساساً هر چه كه از راه ثابت شود، اما انسان نتواند آن را تجربه يا مشاهده كند، نمی تواند آن را انكار يا در پذيرش آن ترديد كند، چون اين تواتر در نقل، اطمينان آور است؛ در غير اين صورت، بسيارى از مطالب مسلّم و ضروريات دين در معرض انكار و ترديد قرار خواهد گرفت، با اين حال بايد گفت: در حدّ فكر بشرى ما، شناخت ممكن است، و آن اين است كه از آنجا كه خداوند متعال اراده فرموده كه و را در سطح جهان به وسيله او قرار دهد، 🔹و اين آرزوى بزرگ و آرمان متعالى پس از گذشت مدت زمانى تحقق پذير خواهد بود، يعنى دورانى كه به كمال برسد و آمادگى فكرى براى آن مرحله پيدا كند و جهان با اشتياق، از موكب آن امام عدالت گستر و آزادى بخش استقبال كند. طبيعى است كه اگر آن در ميان مردم آشكار باشد و با آنان زندگى كند، پيش از آنكه آن مسأله پخته شود و مقدمات و زمينه لازم و مناسب آن فراهم گردد، سرانجام و سرنوشت او سرنوشت پدران بزرگوارش خواهد بود، يعنى ، و پيش از آنكه آن هدف و آرمان بزرگ به دست او تحقق يابد كشته خواهد شد. 🔹در برخى روايات اهل بيت به اين حكمت اشاره شده است: (عليه السلام) فرمود: « (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پيش از ظهورش خواهد داشت. راوى پرسيد: براى چه؟ فرمود: از بيم كشته شدن». [۱] يعنى ، براى جلوگيرى از كشته شدن، پيش از تحقق آن هدف مورد انتظار است. در روايات، جهات ديگرى هم براى غيبت او ذكر شده است، همچون آزمايش و در ، تا معلوم شود تا چه حدّ در راه و اعتقاد، ثابت قدم و استوارند. [۲]   پی نوشت‌ها؛ [۱] كمال الدين، ص ۴۸۱، باب ۴۴، حديث ۸ [۲] سيماى عقايد شيعه، ص ۲۵۸ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
⭕️تا شرک و کفر هست، مبارزه هست... 🔹 باید بدانند که در راه خدا مسئله‌ای نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنه‌ های نبرد مقایسه شود. ، خود اوج بندگی و سیر و سلوک در عالم معنویت است. نباید را تا این اندازه به سقوط بکشانیم که بگوییم در عوض شهادت فرزندان اسلام، تنها خرمشهر و یا شهرهای دیگر آزاد شد. 🔹تمامی اینها خیالات باطل ملی گراهاست. ما بالاتر از آن است. ملی گراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است. ما می‌گوییم تا و هست، هست، و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم. 🔹ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. پس‌ای فرزندان ارتشی و سپاهی و بسیجی‌ام، و ای نیروهای مردمی، هرگز از دست دادن موضعی را با تأثر، و گرفتن مکانی را با غرور و شادی بیان نکنید، که اینها در برابر هدف شما به قدری ناچیزند که تمامی دنیا در مقایسه با آخرت. 📕صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۸۸ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جزئیات پیوستن «حرّ ریاحی» به کاروان حسینی 🔹لحظه به لحظه ماجرای (علیه السلام) و جریان پر از شور و احساس و ، و نیز سرشار از «درس‌ های عبرت‌ آموز» است، به گونه‌ای که می‌توان گفت ، کاروانِ و چشمه ارزش‌هاست؛ ارزش‌ هایی که هر کدام از آنها برای رسیدن به کافی است. ماجرای کاروان حسینی به ما آموخت یعنی در پناه (علیه السلام) بودن، به خاطر (علیه السلام) بودن و در عالی‌ترین درجه، «حسینی شدن و حسینی زیستن». 🔹«حرّ بن یزید ریاحی» از افرادی بود که هرچند دیر به این حقیقت رسید، اما زمانی که خداوند قلب او را با روشن کرد، پای این حقیقت تا جان در بدن داشت، ایستاد و در این مسیر شربت را در پیشگاه مولای خویش نوشید و در جوار قرب الهی جای گرفت. 🔹راوی می‌گوید ، کم کم به (عليه السلام) نزدیک می‌شد. «مُهاجر بن اوس» او را با وضع غیر عادی دیده، پرسید اراده کجا داری؟ آیا می‌‏خواهی بر حمله کنی؟ ، پاسخی نداد و همان وقت لرزه سختی اندامش را فرا گرفته بود. مهاجر که وضع غیرعادی او را مشاهده می‏‌کرد اظهار کرد: عمل امروز تو مرا به شک می‌‏اندازد؛ سوگند به خدا در هیچ کارزاری تو را مانند امروز بیمناک ندیده بودم، و هر گاه از دلاورترین اهل کوفه از من بپرسند، غیر تو نمی‌گویم و امروز چه پیش آمده که ترا بر خلاف انتظار می‌‏بینم؟ 🔹، پاسخ داد امروز به خدا قسم خود را مخیّر میان بهشت و دوزخ می‌‏یابم و به خدا سوگند اگر تیکه تیکه و سوخته شوم هیچ مقام و موقعیتی را بر بهشت بر نمی‏‌گزینم. سپس اسب خود را به سوی (علیه السلام) راند و دستها بر سر نهاده می‏‌گفت: «جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَنَا صَاحِبُکَ الَّذِی حَبَسْتُکَ عَن‏ الرُّجُوعِ وَ سَایَرْتُکَ فِی الطَّرِیقِ وَ جَعْجَعْتُ بِکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ یَرُدُّونَ عَلَیْکَ مَا عَرَضْتَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَبْلُغُونَ مِنْکَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ وَ اللهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنَّهُمْ یَنْتَهُونَ بِکَ إِلَی مَا أَرَی مَا رَکِبْتُ مِنْکَ الَّذِی رَکِبْتُ وَ إِنِّی تَائِبٌ إِلَی اللهِ تَعَالَی مِمَّا صَنَعْتُ فَتَرَی لِی مِنْ ذَلِکَ تَوْبَة» 🔹(خدا مرا فدای تو کند ای پسر رسول خدا، من همان درمانده هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم، و در طول راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و نگذاردم از راه منحرف شوی و تو را در این مکان فرود آوردم، و خیال نمی‏‌کردم این مردم حق جدّ تو را رعایت نکنند، و تو را با این حال گرفتار کنند. به خدا سوگند اگر از هدف آنها باخبر بودم هیچ گاه چنان رفتاری با تو انجام نمی‌دادم. اینک از در و انابه درآمده و از خدا می‏‌خواهم از کرده من درگذرد. شما درباره من چه نظری دارید، آیا توبه مرا می‏‌پذیرید؟)؛ «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ نَعَمْ یَتُوبُ الله عَلَیْکَ فَانْزِل‏» ( فرمود: بله خدا تو را می‌‏پذیرد؛ اینک فرود آی). سپس با اذن (علیه السلام) به عنوان اولین فرد از لشکر امام به دشمن هجوم برد و در این مسیر به رسید. 📚الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏۲، ص۱۰۰؛ اللهوف علی قتلی الطفوف (ترجمه فهری) ص۱۰۳ منبع: مشرق به نقل از تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت زینب» (سلام الله علیها) پرچمدار بصیر عاشورا 🔸خداوند پیامبرانش را برای هدایت انسانها مبعوث کرد و آنها پیام خداوند را ابلاغ کردند. در این میان در طول تاریخ کسانی بودند که وظیفه‌ «تبلیغ دین و اشاعه آن» را به عهده گرفتند. آنها با حمایت از دین خدا جانانه تلاش کردند تا پرچم دین روی زمین نماند. همچنین بودند کسانی که نگذاشتند ، نام «خداوند» و «پیامبران» و «ائمه اطهار» را از ذهن انسانها پاک کنند و راه آنها را منحرف سازند. 💠«مبلغ نهضت» 🔹 (سلام الله علیها) پس از شهادت (علیه السلام) پرچم دین را به دوش گرفت و به آگاه‌ سازی و مشغول شد. ایشان با «ادله‌ قوی و استدلال‌های محکم» با مردم سخن می‌گفت و آنان را از راهی که (عليه السلام) در آن قدم گذاشت، مطلع می‌کرد و سعی داشت با «اثرِ خون امام حسین» (علیه السلام) را به انسان‌ها تعلیم دهد. (سلام الله علیها) در مقاطع زمانی و مکانی مختلف با خطابه‌ های آتشین و حماسی خود آن‌چنان در راستای ابلاغ گام نهاد که همگان را به حیرت واداشت. 🔹سخنان این بانوی باعظمت در مواجهه با و و در دفاع از حرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بی‌نظیر است. این بانوی برگزیده اسلام توانست با ابزارها و شیوه‌های گوناگون و و شناخت بی‌کران خود به از حرکت برادر خود (علیه السلام) دفاع کند، تا آنجا که (علیه السلام) زبان به مدح عقیله بنی‌هاشم گشوده است و می‌فرماید: «ای عمه، تو به حمد الهی هستی که نزد کسی تعلیم ندیده‌ای و هستی که نزد کسی نیاموختی». [احتجاج طبرسی، ص ۱۶۶] 🔹 (سلام الله علیها) در غم از دست دادن برادر خود و فرزندان و خویشان صبر کرد تا به و بصیرت‌افزایی‌اش لطمه وارد نشود. ایشان با اتکا به آیات قرآن و بیانات جد و پدرش می‌فرمود: «تا آنجا صبر می‌کنم که خود صبر نیز از نوع صبر من عاجز بماند». [خصائص زینبیه، ص ۲۴۶] خداوند نیز پیشاپیش به ایشان و رهروان راهش بشارت بهشت داد و فرمود: «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة» [فصلت، ۳۰] (آنان که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه کردند فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند). 🔹رحلت جانگذار (سلام الله علیها) بنا بر اقوال قوی در روز پانزدهم رجب سال ۶۲ هجری، در سن پنجاه‌ و شش سالگی، و یک سال و نیم پس از شهادت امام حسین (علیه السلام) بود. ایشان به برادرش عرض کرد حسین جان، من بعد از تو نمی‌توانم زندگی کنم و همین اتفاق افتاد. «مبلغ‌ نهضت عاشورا» در حالی که پیراهن خونین و چاک‌چاک برادر را در آغوش گرفته بود، از این دنیا هجرت کرد. ایشان از همسرش خواست لحظه مرگ اجازه دهد در زیر نور آفتاب جان دهد. 🔹در اینکه چرا ایشان به سفر کردند اقوال زیادی وجود دارد و دلیلی قطعی در کتب تاریخی دیده نمی‌شود؛ اما بیشترین احتمالی که برای رفتن ایشان به شام داده می‌شود این است که چون حضرت با روحیه ظلم‌ ستیزی‌ای که داشت، در هر محفل و مجلسی علیه دستگاه خلافت سخنرانی و می‌فرمود، به همین خاطر موالیان حکومتی که از شورش مردم هراس داشتند با کسب تکلیف از یزید، ایشان را از مدینه بیرون کردند و این احتمال وجود دارد که حضرت به تبعید شده باشد. 🔹بنا بر نظر برخی دیگر نیز ایشان به رسیدند. عمر پربرکت حضرت سراسر در و طاعت حضرت حق گذشت. او همواره در شدیدترین بلاها و سخت‌ترین حالات جز آنچه پسند خدا بود، نگفت و جز آنچه بود، نکرد. از (علیه السلام) نقل است: «عمه‌ام با این همه مصیبت‌های از کربلا تا شام هیچ‌گاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن را نشسته می‌خواند؛ نگران شدم و سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال می‌دهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم». منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام حسن عسکری (علیه السلام) 🔹«ابومحمدحسن‌بن‌علی‌عسکری علیه السلام» (۲۳۱ یا ۲۳۲ - ۲۶۰ ه.ق) پس از شهادت پدر بزرگوارشان در سال ۲۵۴ هجری به رسیدند. سال های امامت ایشان در شهر و غالبا تحت کنترل شدید سپری شد. به نحوی که ارتباط آن حضرت با بسیار محدود و تنها به وسیله آن حضرت بود. آن حضرت در سال ۲۶۰ هجری به وسیله زهری که به دستور به ایشان خورانده شد به رسیدند. (علیه السلام)، پدر حجت خدا بر زمین، (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) می باشند. 💠«کنیه و القاب» 🔹کنیه آن حضرت است و این کنیه را (علیه السلام) بر ایشان نهاده اند [۱] که اشاره به این دارد که فرزند آن حضرت، (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که روایات ائمه پیشین ایشان را معرفی نموده بودند. آن حضرت که هر کدام آینه‌ و والای ایشان است، عبارتند از: : ایشان از هر آلایش و پلیدی پاک بودند. [۲] : ایشان و نشانه راهیابی و حرکت در صراط مستقیم برای عالمیان بودند. [۳] 🔹: سامرا یک منطقه نظامی به شمار می رفت و امام را به خاطر اقامت در آنجا (یا محله ای از آنجا) لقب دادند. لازم به ذکر است همانطور که مورخان تصریح کرده اند، اگر در جایی لقب «عسکری» به تنهایی بکار رود مراد است نه پدرشان. [۴] : ایشان شریف ترین و انسان روزگار خود بودند جان و دل خود را پاک کرده در راه اعمال نیک پرورش داده بودند. [۵] 🔹: خداوند ایشان را با و اجابت دعا، ویژه و خاص خود گردانیده بود. [۶] : ایشان خاموش بودند و جز به یاد خدا، تعلیم و حکمت گویی، لب نمی گشودند. [۷] : ایشان بودند در تیرگی ها و مردم را به و تقوا راهنمایی می کردند. [۸] : ایشان انسان زمان خود بودند و بیش از هر کس پاسدار احکام دین و متکی به پروردگار به شمار می رفتند. [۹] : عنوانی است که امام جواد و (علیهم السّلام) هر دو به آن شهرت یافته اند. [۱۰] 💠«شمایل امام» 🔹احمد بن عبیدالله بن خاقان، خصوصیات ظاهری و رخسار حضرت را چنین توصیف می کند: « (علیه السلام)، گندمگون، درشت چشم، نیکو قامت، خوبروی و خوش اندام بود و هیبت و جلالی تمام داشت». [۱۱] همچنین گروهی رخسار امام را گندمگون مایل به سپید دانسته اند. [۱۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] اخبار الدول، ص ۱۱۷؛ بحرالانساب، ص. [۲] همان. [۳] همان. [۴] همان. [۵] تحفۀالانام، ص ۸۷. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶. [۶] تحفۀالانام، ص ۸ [۷] همان. [۸] جوهرة الکلام، ص ۱. [۹] سفینۀالبحار، ج ۱، ص ۲۵۹. [۱۰] بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۳۶. [۱۱] همان. [۱۲] همان، ص ۲۳۸ منبع؛ ویکی اهل البیت (علیهم السلام) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرهنگ «شهادت» در میان ارزش های اسلامی از چه جایگاهی برخوردار است؟ 🔹در فرهنگ اسلامى به عنوان يكى از «والاترين ارزش ها»، و از بلند مرتبه ترين انسانها هستند و مردان خدا همان گونه كه (عليه السلام) در خطبه ۱۲۳ بيان مى فرمايد: «همواره آرزوى در سر مى پرورانند و از مرگ طبيعى در بستر بیزار بودند، و را هزار بار از آن برتر مى دانستند، و حاضر بودند، ضربات زيادى بر پيكرشان وارد شود و بنوشند ولى در بستر نميرند، چرا كه بزرگترين هديه الهى است و چه بهتر كه اين نثار راه او شود، نه اين كه در بستر مرگ به هدر رود». 🔹همچنین (عليه السلام) با اشاره به این نكته مهم و پر ارزش، می فرماید: «إنَّ أَكْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ! وَالَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِب بِيَدِهِ، لاَلْفُ ضَرْبَة بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةعَلَى الْفِرَاشِ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللهِ». (به يقين بهترين مرگ در است؛ سوگند به آن كس كه جان فرزند ابوطالب در دست اوست هزار ضربه شمشير بر من آسانتر است تا مرگ‌ در بستر، در غير طاعت خدا!). اين تعبير حكايت از عظمت و امر مى كند تا آنجا كه (عليه السلام) حاضر است هزار ضربه شمشير را به جان بخرد ولى در بستر، به مرگ طبيعى نميرد و اين زبان قال يا حال همه و و پاك باختگان راه حق است. 🔹البته معناى اين سخن آن نيست كه احساس درد و رنج ضربات شمشير را نمى كنم ـ آن گونه كه بعضى از شارحان «نهج البلاغه» پنداشته اند ـ بلكه، منظور اين است از نظر و سزاوار است كه انسان به استقبال ضربات شمشيرها برود و در بستر، به نميرد زيرا افتخار شهادت، انسان را آماده تحمّل رنجها مى كند. البتّه اگر انسان در بميرد و در باشد ـ از روايات اسلامى استفاده مى شود ـ كه را دارد و اين همان چيزى است كه در آخر عبارت، (عليه السلام) به آن اشاره كرده است. 🔹در ، همين بس كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم که ایشان مشاهده كرد كسى دعا مى كند و عرض مى كند: «اللَّهُمَّ إنِّي أسْأَلُكَ خَيْرَ مَا تُسْئَلُ فَاَعْطِني أفْضَلَ مَا تُعْطِي» (خداوندا من بهترين چيزى كه بندگانت از تو مى خواهند را از تو مى طلبم، پس بهترين عطايت را به من ارزانى دار)؛ (صلى الله عليه و آله) فرمود: «إنْ استُجيْبَ لَكَ اُهْرِيْقَ دَمَكَ فِي سَبِيْلِ اللهِ» [۱] (هرگاه دعاى تو مستجاب شود در راه خدا خواهى شد). 🔹در حديث ديگرى از همان حضرت آمده است: «ما مِنْ أحَد يَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَيَتَمَنّى أنْ يَخْرُجَ مِنْهَا إلاّ الشَّهِيْدُ فَإنَّهُ يَتَمَنّى أَنْ يَرْجِعَ فَيُقْتَلُ عَشْرَ مَرّات مِمّا يَرى مِنْ كَرامَةِ اللهِ» [۲] (هيچ كس وارد نمى شود كه آرزو كند از آن خارج شود، مگر كه آرزو مى كند باز گردد و دوباره در شهيد شود، به خاطر اين كه را نسبت به خود بسيار زياد مى بيند). 🔹آرى ، در فرهنگ فوق العاده زياد است و همانها بودند كه در هنگام خطر، را بيمه كردند، و اگر فداكاري هاى شهدايى همچون شهداى و يا نبود، شايد امروز خبرى از اسلام نبود. امروز نيز بيشترين وحشت را از و شهادت طلبى دارند؛ اين در حالى است كه آنها توان مقابله به مثل، نسبت به فرهنگ را ندارند و سلاحى كه بتوان از آن در برابر اين فرهنگ دفاع كرد در خود نمى بينند. پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، حسين بن محمد تقى‏، مؤسسة آل البيت، قم،‏ ‏۱۴۰۸ق، چ اول، ج ۱۱، ص ۱۳ [۲] همان 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۵، ص ۲۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) با مقداری تلخیص @tabyinchannel
⭕️سیدحسن نصرالله پرچم‌ بلند مقاومت در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود 🔹ما همه در ، مصیبت‌زده و عزاداریم. این، است و جدّاً ما را عزادار کرد. البتّه عزاداری ما به معنی افسردگی و پریشانی و نومیدی نیست؛ از جنس عزاداری برای حسین‌بن‌علی (علیهما السّلام) است؛ ، و ، و ، و است. 🔹 جسمش از میان ما رفته ولی شخصیّت حقیقی او، روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان درمیان ماهست وخواهد بود. او در برابر اهریمنان ستمگر و غارتگر بود؛ زبان گویا و مدافع شجاع مظلومان بود؛ مایه‌ دلگرمی و جرئت مبارزان و حق‌طلبان بود. 🔹گستره‌ محبوبیّت و تأثیرگذاری او از و و کشورهای عربی فراتر رفته بود؛ واکنون او این اثرگذاری را افزایش خواهد داد... و زبون چون نمیتواند به تشکیلات مستحکم یا یا جهاد اسلامی و دیگر سازمانهای مجاهد فی‌سبیل‌الله صدمه‌ جدّی بزند، و و و کشتار غیر نظامیان و داغدارکردن غیر مسلّحین را نشانه‌ی پیروزی خود قلمداد میکند. نتیجه چیست؟ 🔹محصول این رفتار، و افزایش انگیزه‌ مردم و سر برآوردن و و رهبران و از جان‌گذشتگان بیشتر، و تنگ‌تر شدن حلقه‌ محاصره‌ ، و سرانجام، حذف وجود ننگین او از صحنه‌ وجوداست، ان‌شاءالله. ترجمه بیانات‌ رهبری در خطبه دوم نمازجمعه تهران ۱۴۰۳/۰۷/۱۳ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel