eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ تمرینی برای آمادگی دوران ظهور 🔷ماجرای اباعبدالله الحسین (ع) کل هستی را به خود درگیر کرده است؛ با درس‌هایی که برای بشریت به ارمغان آورده است، این حقیقت آشکار می‌شود که تحقق آن که در کتب پیامبران پیشین وعده داده شده است از طریق (ع) امکان دارد و بس. در قرآن کریم می‌خوانیم: «وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ؛[انبیاء، ۱۰۵] و ما بعد از تورات در زبور (داود) نوشتیم که البته من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد.» و همچنین این عباد صالح را ازجمله کسانی برمی‌شمارد که به آن‌ها ظلم روا داشته شده است، اما در اوج این ظلم‌ها یاری خداوند شامل حالشان خواهد شد، 🔷آنجا که می‌فرماید: «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ؛[قصص، ۵] ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!» این روش و رویه، همان چیزی است که از (ع) به دست می‌آید که در مَثَل از آن به «پیروزی خون بر شمشیر» نام برده شده است. آنجا که راوی این‌چنین بیان می‌کند: «از امام صادق (ع) درباره‌ی آیه‌ی «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي اَلزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ اَلذِّكْرِ أَنَّ اَلْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ اَلصّالِحُونَ» سوال کردم، ایشان فرمودند: آن عباد صالح ما (ع) هستیم. و سپس از آیه: «إِنَّ فِي هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِينَ» سوال کردم فرمودند هستند.» [۱] 🔷پای کربلای اباعبدالله (ع) که بنشینیم این نکته مهم را می‌توانیم بفهمیم که درست است که گاه مسیر تیره‌وتار می‌شود و انسان احساس می‌کند بن‌بستی ایجاد شده است، ولی آن‌کس که با خداست و در دل به این مسئله ایمان دارد که خدا با اوست، دیگر شکست برایش معنا ندارد. دشمن از این نگاه می‌ترسد و می‌داند (ع) برای تحقق آن آرمان حقیقی، یعنی ، یک تجربه‌ی عالی جلوی چشمان خود دارند و آن تجربه که امام حسین (ع) به‌ظاهر شکست خورد و دشمنانش به لسان طعنه و کنایه شکست را به حضرت نسبت دادند، اما در برابر پاسخ‌های مستدل و عزتمندانه‌ی حضرت (س) سرافکنده و شرمسار شدند، تا جایی که خود هم از کشتن امام حسین (ع) برائت جست و را لعن و نفرین کرد و این برگشت ورق، پس از گذشت مدت کوتاهی از اتفاق افتاد و پیروزی ظاهری‌شان را به شکستی سخت و دردناک مبدل ساخت. 👇👇👇
این تفکر مرزها را درمی‌نوردد و دل‌های انسان‌هایی که عاشق آزادگی و جوانمردی هستند را به هم گره می‌زند و حماسه‌ای همچون می‌آفریند. این باور ماست که به سبب پشتوانه‌ی قوی جهانی خواهد شد و مسیر را برای ظهور باز خواهد کرد. عاشقانه‌های بسیاری را انسان در مسیر پیاده‌روی اربعین اباعبدالله (ع) مشاهده می‌کند که در وصفش کتاب‌های بسیاری در این سال‌ها به رشته‌ی تحریر درآمده است. پابرهنگانی که در این مسیر گویی بر بال ملائک سوارند و بر سریر شاهی روان. آنچه (ع) را به‌ وسیله ایشان، به موضوع گره می‌زند، در دو نکته بسیار مهم نهفته است: 1⃣ نهضت امام حسین (ع) به‌ وسیله اربعین: برای برپا شدن (عج) لازم است که یک ایجاد شود و این کار را (ع) انجام خواهد داد. در مسیر پیاده‌روی اربعین می‌توان از ملیت‌های مختلف افراد مختلفی را مشاهده نمود که دل‌سوخته و عاشق پای در این مسیر گذاشته‌اند و هر کدام در زمان بازگشت سفیری برای این مکتب خواهند بود و (ع) و (عج) را به‌ عنوان دو مؤلفه‌ی اصلی این مسیر با دلی مالامال از عشق به اقصی نقاط عالم خواهند برد و گسترش خواهند داد و شاهد این مطلب نیز اضافه شدن هر ساله‌ی خیل عاشقان و مشتاقان زیارت اربعین در سال‌های متمادی بوده است. 2⃣عشق همراه با رنج: عشق به امام حسین (ع)، عشقی است که باید برای آن بها داد و راحت‌طلبی و عافیت خواهی در آن راهی ندارد، و این همان چیزی است که مساله نیز بدان گره‌خورده است که در خیل یاران آخرالزمانی حضرت حجت (عج) راحت‌طلبان را راهی نیست. یک دوره‌ی آماده‌سازی عاشقانه است که دل‌ها را به هم گره می‌زند و مرزهای زمینی را در دل خود ذوب می‌کند. یک خستگی شیرین به جان انسان می‌اندازد که هر انسانی که خوب در آن تأمل کرده است، آن را با هیچ لذت مادی عوض نخواهد کرد. گرچه امسال ما از این زیارت محرومیم اما شاید این نیز سبب خیری شود که در این روزها با همان حس و حال شوریده، در جمع مردم خودمان باشیم و از جنس رنج‌های شیرین خدمتگزاری مسیر پیاده‌روی زیارت اربعین خدمتی به مردم خودمان داشته باشم تا گام‌های نهایی آدم آخرین ذخیره‌ی الهی هستی، به زیبایی هر چه تمام‌تر برداشته شود. پی‌نوشت [۱] البرهان فی تفسير القرآن، هاشم بن سلیمان بحرانی، ج ۳، ص ۸۴۷ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش اول) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۱) 🔹 فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در با رحلت پیامبر اکرم (ص) آغاز شد و روز به روز گسترش پیدا کرد. کار به جایی رسید که در عصر و ارزش های اسلامی و معنوی یکی پس از دیگری جای خود را به ارزش های مادی و جاهلی دادند؛ که این روند انحرافی در اواخر عمر معاویه به اوج خود رسید. [۱] در این دوره تاریخی مبارزه با مبانی و ارزشهای اسلامی شکل علنی به خود گرفت و بار دیگر با همه ویژگی‌هایش ظهور یافت و در معرض نابودی قرار گرفت. به طور کلی مبارزه با قرآن کریم و سنت رسول خدا (ص) به مرحله جدیدی وارد شده و شکل علنی به خود گرفت. لذا ، جدی شد. [۲]  🔹و همه اینها به خاطر رفتارهای ضد دینی حکومت و زمامداران وقت بود. از وقتی خلیفه شد، ابزارهای دینی و دنیوی را به استخدام درآورد و جامعه را از ارزش های الهی و معنوی تهی ساخت و به سوی ارزش های مادی و جاهلی سوق داد. [۳] فضای کلی به این گونه بود که عده ای را با تطمیع و جماعتی را با تهدید، مطیع خود ساخته بودند. خواص امت در مقابل ستمکاران سکوت کرده و عوام امت نیز هر یک به طریقی گرفتار بدبختی و تباهی شده بودند. 🔹در حالی که (ص) یکی بعد از دیگری از بین می رفت، کسی فریاد نمی کشید و و در جامعه اسلامی تعطیل شده بود. سرسپردگی به دنیا فخر شمرده می شد. ارزش های دینی و معنوی رنگ باخته بودند. اولیای خدا در رنج و شکنجه گرفتار آمده بودند. فقر و بی چیزی جماعتی از خلق را به ستوه آورده بود. سنت های جاهلی بار دیگر در جامعه اسلامی رخ می نمود و جماعتی به احیای آن سنت ها فخر می فروختند. حکام با هوسبازی و خودخواهی در منجلاب سلطنت غوطه می خوردند و در برابر خدای متعال گستاخی می کردند. فحشا و منکرات آشکارا انجام می گرفت و حتی در مقدس ترین شهرها استعمال آلات لهو و لعب و شراب خواری رواج یافته بود. [۴] اما این تباهی و سقوط با به حکومت رسیدن به اوج خود رسید. یکی از ویژگی های که نزد مورخین مشهور است این است که اهل لهو و لعب و اهل مسکرات بوده است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی، حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ص ۳۷۱ [۲] همان [۳] همان [۴] همان، ص ۳۷۲ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش دوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۲) 🔹 (ع) در یکی از نامه های خود به معاویه، بعد از یادآوری بدعت های او می نویسد: «ثُمَّ وَلَّيْتَ ابْنَكَ وَ هُوَ غُلَامٌ يَشْرَبُ الشَّرَابَ وَ يَلْهُو بِالْكِلَابِ فَخُنْتَ أَمَانَتَكَ وَ أَخْزَيْتَ رَعِيَّتَكَ وَ لَمْ تُؤَدِّ نَصِيحَةَ رَبِّكَ فَكَيْفَ تُوَلِّي عَلَى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) مَنْ يَشْرَبُ الْمُسْكِرَ وَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْفَاسِقِينَ وَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْأَشْرَارِ وَ لَيْسَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ بِأَمِينٍ عَلَى دِرْهَمٍ فَكَيْفَ عَلَى الْأُمَّة؛سپس فرزندت را ولیعهد خود نمودی. او جوانی است که شراب می خورد و اهل بازی با سگ هاست. تو در امانت خیانت کردی و امور رعیت را به تباهی کشاندی و به خیرخواهی و [اوامر] پروردگارت بی توجهی نمودی. [ای معاویه] چگونه [وجدانت قبول کرد] را بر امت محمد (ص) ولایت بدهی در حالی که شرابخوار از فاسقان و از اشرار شمرده میشود؛ شرابخوار بر درهمی امین نیست چگونه می تواند بر امتی امین باشد؟!». [۱] 🔹 (ع) در بیان دیگری چنین فرموده است: «یزِيدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْر...وَ مِثْلِی لَا يُبَايِعُ مِثْلَه‏؛ شخصیتی چون من با بیعت نمی کند». [۲] علنا شراب می خورد و غنا گوش می داد و در مدح غنا و شراب شعر می سرود و دیگران را به این امور ترغیب می کرد. [۳] در مواجهه با چنین وضعیتی (ع) با هدف قيام و حركت خويش را آغاز كرد. در مرحله نخست - اگر ممكن است - با و در غير اين صورت با خود و يارانش به مقصود بزرگ خود برسد. به هر حال، مى بايست و فراموش شده رسول خدا (ص) را زنده كرد و چه كسى سزاوارتر از فرزند رسول خداست كه پيشگام چنين حركتى شود؟ 🔹تأمل صحیح و دقیق در تاریخ نشان می دهد که (ع) در اين راه را نصيب خود کرد. هر چند ایشان و یاران با وفایشان به رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جبّاران افكندند و در نتيجه را زنده ساختند و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى (ص) جلوگيرى كردند و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات دادند. در زيارت معروف اربعين مى خوانيم: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ؛ [۴] او [حسين] خون پاكش را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از جهالت و حيرت گمراهى نجات دهد». [۵] ... پی نوشت ها؛ [۱] بحارالانوار، دار إحياء التراث العربی، بیروت، چ دوم، ج ۶۳، ص ۴۹۵ [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۳] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ۳۷۸ [۴] بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۳۱ [۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، مکارم شیرازی، ناصر، ناشر: مولف‏، قم، بی تا، چ اول، ص ۲۳۴ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش سوم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 2⃣بیانات امام حسین(ع) در نقاط مختلف حرکت اصلاح‌گرانه خود 🔹یکی از بهترین اسناد قابل بررسی هنگام تحلیل (ع) مطالعه سخنان و نامه های ایشان است. آن حضرت از زمان حرکت از مدینه و بعد از آن در مکه و در مسیر کربلا و حتی در روز واقعه، بیانات و مکتوباتی را متوجه برخی بستگان، اصحاب، عموم مردم و حتی دشمنانشان کرده اند که مطالعه دقیق آنها می تواند فهم اهداف حرکت اصلاح‌گرانه آن حضرت را مقدور سازد. (مجموع این بیانات را محقق ارجمند مرحوم آیت الله محمد صادق نجمی در کتاب ارزشمند «سخنان حسین بن علی علیه السلام از مدینه تا کربلا» گرد آورده است). در اینجا برای رعایت اختصار، برخی از برجسته ترین بیانات آن حضرت را با هم مرور می کنیم: (ع) در پاسخ فرماندار مدینه که به حکم یزید، می خواست به اجبار از (ع) بیعت بگیرد، فرمود: «ای امیر! ما خاندان نبوت و معدن رسالت و محل آمد و شد فرشتگان و جایگاه رحمت هستیم. خداوند امور را با ما می گشاید و با ما می بندد. مردی فاسق، باده گسار، آدم کش و اهل فسق و فجور آشکار است. همانند من با کسی همانند او بیعت نمی کند». [۱] 🔹علاوه بر آن، (ع) در بخشی از وصیتنامه خود برای برادرشان محمد حنفیه می نویسد: « ... و من از سرِ مستى و طغیان و فسادانگیزى و ستمکارى قیام نکردم. تنها براى اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم؛ مى خواهم و کنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب (ع) رفتار نمایم. هر کس سخن حقّ مرا پذیرفت پس خداوند به پذیرش (و پاداش) آن سزاوارتر است، و هر کس دعوت مرا نپذیرفت، صبر مى کنم تا خداوند میان من و این مردم به حق داورى کند که او بهترین داوران است». [۲] همچنین ایشان هنگام سفر به کربلا فرمودند: «بار خدایا! تو می دانی كه آنچه از ما اظهار شده برای رقابت در قدرت و دستيابی به كالای دنيا نيست، بلكه هدف ما اين است كه را به جای خود برگردانيم و بلادت را اصلاح نماييم تا ستمديدگان از بندگانت امنيت يابند و به و و دستورهای دينت عمل شود». [۳] 🔹همچنین از دیگر بیانات به جا مانده از ایشان در این سفر پر مخاطره این است که فرمود: «هان ای مردم! پيامبر خدا (ص) فرموده است كسی كه زمامداری ستمگر را ببيند كه حرام خدا را حلال می سازد و عهدش را می شكند و با سنّت پيامبر (ص) مخالفت می ورزد و در ميان بندگان خدا بر اساس گناه و تجاوز عمل می كند، ولی در مقابل او با عمل يا گفتار اظهار مخالفت ننمايد بر خداوند است كه او را با همان ظالم در جهنّم اندازد». [۴] همچنین از ایشان نقل شده که هنگام مواجهه با لشکر حر ضمن سخنانی آنها را اینگونه مورد عتاب قرار داد که: «الا تَرَوْنَ الَى الْحَقِّ لا يُعْمَلُ بِهِ، وَ الَى الْباطِلِ لا يُتَناهى‏ عَنْهُ، لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقاءِ رَبِّهِ حَقّاً حَقّاً؛ آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است راغب ديدار پروردگارش [شهادت] باشد». [۵] 🔹همه این بیانات نشانگر روح انقلابی و مبارز آن حضرت در مقابل انحرافات پدید آمده در اسلام و تصمیم ایشان در اقدام عملی علیه دستگاه ظالم حاکم بود. یعنی و ایشان صرفا امری زبانی نبود، بلکه عمل به این فریضه الهی را به منتهاى اوج خود رساند و بالاترين مرحله عملى آن را انجام داد و با شجاعتى وصف‏ ناپذير به همگان اعلام كرد: «أَيُّهَا النَّاسُ! فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ يَصِبرُ عَلى‏ حَدِّ السَّيْفِ، وَ طَعْنِ الْأَسِنَّةِ، فَلْيَقُمْ مَعَنا وَ إِلَّا فَلْيَنْصَرِفْ عَنا؛ اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه ها شكيبا است با ما بماند، و الّا از ما جدا شود». [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۹-۳۳۰ [۳] همان، ج ۹۷، ص ۸۰-۸۱ [۴] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۲ [۵] همان، ج ۴۴، ص ۳۸۱ [۶] ينابيع المودة، قندوزى حنفی، سلیمان بن ابراهیم، دارالاسوه، قم، چ اول، ص ۴۰۶ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش چهارم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۱) 🔹انبيا و اولياى الهى در طول تاريخ براى پيشبرد اهداف مقدّس خويش، درصدد تشكيل حكومت برآمدند؛ چرا كه بدون شك با ، بهتر مى توان مردم را به سوى و انسانى سوق داد و در راه اجتماعى كوشيد و را به صورت ضابطه مند اجرا كرد و به و و شرك و بيدادگرى كمك نمود. همچنين بسيارى از وجود دارد که نمى توان آنها را اجرا كرد و يا لا اقل به طور مطلوب تحقّق نمى يابد. 🔹با تشكيل حكومت دينى و پذيرش به خوبى مى توان به اجراى احكام الهى كمك كرد و اصول، اخلاق و را تحقّق عينى بخشيد. (ع) كه شايسته و وارث حاكميّت نبوى و علوى و رهبر معنوى امّت اسلامى بود، براى و و عدل و به هدف تشكيل حكومت اسلامى به پا خاست، به اين قصد كه اگر ممكن شود با تشكيل حكومت اسلامى، و گرنه با و يارانش، چهره واقعى بنى اميّه را آشكار سازد و به ريشه كن ساختن درخت ظلم و كفر و نفاق شان بپردازد و و امّت مظلوم اسلامى را يارى كند. 🔹آنحضرت در خطبه اى با صراحت هدف از تلاش و تكاپوى خويش را چنين بيان ميكند: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنافُساً فِي سُلْطانٍ، وَ لا الِتماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَ لكِنْ لِنَرَىَ الْمَعالِمَ مِنْ دِينِكَ، وَ نُظْهِرَ الْإِصْلاحَ فِي بِلادِكَ، وَ يَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ، وَ يُعْمَلُ بِفَرَائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ أَحْكامِكَ‏؛ [۱] خداوندا! تو میدانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه تو را آشكار سازيم و و درستى را در همه بلاد برملا كنيم، تا بندگان مظلومت آسوده باشند و و سنّت ها و احكامت مورد عمل قرار گيرد». ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۹۷، ص ۸۰-۸۱ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش پنجم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 3⃣تشکیل حکومت اسلامی (۲) 🔴پس از مرگ معاويه و به خلافت رسيدن يزيد، شرايط براى مبارزه با ستمگران و - بيش از زمان گذشته - فراهم شده بود و (ع) در اين مسير اقداماتى را در پيش گرفت: 💠الف) ترك بيعت با يزيد (و اعلام عدم شايستگى او براى خلافت): 🔹با توجّه به اينكه (ع) را هرگز شايسته اين جايگاه رفيع نمیدانست و خود را به حق، شايسته ترين فرد براى امر خلافت مى ديد با يزيد بيعت نكرد و حكومت او را به رسميّت نشناخت. از اين رو، هنگامى كه خبر مرگ معاويه به مدينه رسيد و آن حضرت توسّط والى‏ مدينه احضار شد، امام (ع) در پاسخ به عبدالله بن زبير كه پرسيد چه خواهى كرد؟ فرمود: «هيچگاه با بيعت نخواهم كرد، چرا كه امر خلافت پس از برادرم حسن تنها شايسته من است». [۱] 🔹همچنين و همانطور که پیش از این نیز اشاره شد به والى مدينه نيز فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَ مَعْدِنُ الرِّسالَةِ، وَ مُخْتَلِفُ الْمَلائِكَةِ... وَ يَزيدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ الْخَمْرِ، قاتِلُ النَّفْسِ الُمحَرَّمَةِ، مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ، وَ مِثْلِي لا يُبايِعُ لِمِثْلِهِ‏؛ [۲] ما از و و جايگاه رفيع رفت و آمد فرشتگانيم... در حالى كه مردى است، فاسق، مى گسار، قاتل بى گناهان؛ او كسى است كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. بنابراين، هرگز شخصى همانند من، با مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد». علاوه بر آن (ع) در پى اصرار «مروان بن حكم» براى بيعت با يزيد، با قاطعيّت فرمود: «هنگامى كه امّت اسلامى به زمامدارى مثل گرفتار آيد، بايد فاتحه اسلام را خواند! من از جدّم رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: خلافت بر خاندان ابوسفيان حرام است». [۳] در واقع (ع) با اين جمله، عمق فاجعه زمامدارى يزيد را بيان مى كند و با استشهاد به كلام رسول خدا (ص) تصدّى خلافت توسّط فرزندان ابوسفيان را حرام مى شمارد. 💠ب) تصريح به شايستگى خود براى خلافت‏: 🔹 (ع) علاوه بر آنكه را شايسته اين جايگاه والا نمى دانست، به شايستگى خود نسبت به امر ولايت و حاكميّت اسلامى تصريح مى كند. در واقع امام (ع) با اين جملات در مسير و به عهده گرفتن حركت مى كند. (ع) در خطبه اى كه پس از نماز عصر در جمع لشكريان «حرّ» خواند، فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ! أَنَا ابْنُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ نَحْنُ أَوْلى‏ بِوِلايَةِ هذِهِ الْأُمُورِ عَلَيْكُمْ مِنْ هؤُلاءِ الْمُدَّعِينَ ما لَيْسَ لَهُمْ‏؛ [۴] اى مردم! من فرزند دختر رسول خدايم، ما به ولايت اين امور بر شما [و امامت مسلمين] از اين مدّعيان دروغين سزاوارتريم». همه اينها علاوه بر مواردى است كه (ع) در حيات معاويه و آنگاه كه مسأله ولايتعهدى يزيد مطرح شد به شايستگى خويش بر امر خلافت تأكيد ورزيد و در منابع حدیثی نیز ثبت شده است. [۵] 💠ج) پاسخ به دعوت كوفيان‏: 🔹از نمودهاى تلاش (ع) براى تشكيل حكومت اسلامى، پاسخ به دعوت‏ كوفيان جهت پذيرش رهبرى قيام بر ضدّ است. همچنین فرستادن مسلم به عقیل به کوفه به عنوان سفیر و برای ارزیابی دعوت آنان و بسيج نيروها و گرفتن بيعت از مردم، حكايت از عزم امام (ع) جهت و الهى دارد. با توجّه به اين كه كوفه مركز علاقمندان و شيعيان على بن ابیطالب (ع) بود، پس از مرگ معاويه و به دنبال يك گردهمايى در منزل «سليمان بن صرد خزاعى» جمعى از بزرگان كوفه نامه اى به محضر امام (ع) نوشته و براى پذيرش رهبرى آن حضرت جهت برپايى نهضتى همگانى اعلام آمادگى كردند. [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] مقتل الحسين، خوارزمى، موفق بن احمد، مكتبة المفيد، چ اوّل، ج ۱، ص ۱۷۲ [۲] بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۵ [۳] همان، ص ۳۲۶ [۴] الفتوح ابن اعثم، ابن عثم کوفی، دارالندوة الجديدة، چ اول، ج ۵، ص ۱۳۷ [۵] برای مثال ر.ک: موسوعة كلمات الحسين (ع)، لجنه الحدیث فی معهد باقرالعلوم، دارالمعروف، چ اول، ص ۲۶۵ [۶] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص ۲۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هفتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۱) 🔹واقعیّت موجود آن عصر چنین بود که اجازه نمی داد کسی چون (ع) بدون بیعت با او راحت به زندگی مشغول شود؛ چون حضرت، کسی نبود که به آرامی زندگی کند، در این صورت تنها انتخاب در صورت عدم بیعت، کشتن (ع) بود. از طرفی، گذشته از شام، مدینه و مکّه و به طور کلّی حجاز در شرایطی نبود که در برابر خواست یزید مبنی بر کشتن امام، مقاومتی از خود نشان دهد. (ع) می بایست به جای دیگری می اندیشید. رفتن به مکه به صورت موقت پسندیده بود، زیرا به هر روی، این شهر حرم تلقی می شد و برای مدتی می توانست امنیت داشته باشد، اما همین شهر نیز نمی توانست به عنوان سنگری دائمی مورد توجه قرار گیرد. به علاوه که مکه، هواداری خاصی از امام نمی کرد و حتی در جریان بیعت با امیرالمومنین (ع) هم، مکه با تانی بیعت کرده بود. در این صورت تنها که کانون شیعیان امام بود می توانست مورد توجه قرار گیرد. این منطقه از جهات دیگری نیز از شام متنفر بود. درخواست کوفه از امام (ع) این احتمال را تقویت کرد و با اوج گرفتن این دعوت، درصد احتمال پیروزی رو به فزونی نهاد. 🔹البته معنای این تحلیل این نیست که هیچ خطری در عراق نبوده است، اما سوال این است که اگر امام (ع) بنا داشت در جایی مستقر شود، کجا را باید بر می گزید؟ آیا (ع) کسی بود که بیعت کند؟ آیا کسی بود که اجازه دهد امام (ع) بدون بیعت، زنده بماند؟ اگر سيدالشهداء (ع) به عراق نمی رفت، در آن صورت همه کتب تاریخی نمی نوشتند: اگر به عراق رفته بود پیروز می شد؟ یا چرا به نامه های مردم پاسخ مثبت نداد؟ چرا اجازه داد که در حجاز به دست عمّال یزید به شهادت برسد و هیچ اقدامی نکند؟ این سوالات و نمونه آنها، مواردی است که در صورت عدم انتخاب و مسافرت به کوفه در ذهن هر عاقلی مطرح می شد. به هر حال پاسخ (ع) به تمام دعوتهای به ظاهر خیرخواهانه ای که ایشان را به مماشات با یزید توصیه می کرد منفی بود، و برای همین نیز مکه از سوی عمال یزید برای (ع) در حال ناامن شدن بود. از نکاتی که امام (ع) در موارد متعدد بدان اشاره فرموده، این است که و عمّالش اجازه ادامه حیات را در مکّه به او نخواهند داد و به هر صورت او را به قتل خواهند رساند. (ع) در برابر اعتراض ابن عباس، فرمود: «این که دو وجب دورتر از مکّه کشته شوم، بهتر از آن است که یک وجب دورتر کشته شوم». [۱] 🔹این نکته علاوه بر اشاره به حفظ حرمت مکّه به این نکته نیز توجه می داد که (ع) در خطر است و حضرت باید در این باره اقدامی بکند. نیز آن حضرت در برابر اعتراض ابن عمر فرمود: «این گروه مرا رها نخواهند کرد ... آنها اصرار دارند تا من بیعت کنم و من نمی خواهم چنین کنم، بنابراین آنها مرا خواهند کشت». [۲] این جمله به خوبی وضعیّت سيدالشهداء (ع) و واقعیّت موجود را نشان می دهد. امام (ع) در مورد دیگری فرمود: «اگر در سوراخ جانوران بیابان نیز پنهان شوم، مرا بیرون آورده و به قتل خواهند رساند». [۳] همچنین زمانی که از حضرت پرسیدند که چرا برای رفتن عجله می کند، امام (ع) فرمود: «اگر تعجیل نکنم مرا دستگیر خواهند کرد». [۴] و بار دیگر فرمود:  « مالم را گرفتند، صبر کردم، به آبرویم تعرّض کردند، صبر کردم، خواستند خونم را بریزند، گریختم». [۵] این نقل‌ها شاهد صدق این گفته است که به هر حال آنها تصمیم بر قتل ایشان داشتند و امیدی به زنده بودن، به صورتی که بیعتی نیز صورت نگیرد، نمی توانسته وجود داشته باشد. طرف دیگر قضیه رفتن به سمت عراق است. وقتی قرار شد آن حضرت از مکّه خارج شود، کدامین نقطه می بایست انتخاب می شد؟ ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، البلاذرى، دارالفكر، بيروت، چ اول، ج۳، ص ۱۶ [۲] همان [۳] الفتوح، ج۵، ص۱۱۶ [۴] تاريخ طبرى، ج۴، ص۲۹۰ [۵] الفتوح، ج۵، ص۱۲۴ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش هشتم) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۲) 🔹در فاصله ماه شعبان تا ذیحجه که (ع) در مکه بود، نامه های مکرّری از عراق به دست ایشان رسید. این نامه ها به شکلی بود که بعدها به صورت دلیل عمده امام (ع) برای رفتن به عراق شد. در بسیاری از موارد وقتی اعتراض به رفتن می شد، امام مساله نامه‌ها را مطرح می‌کرد. [۱] هنگامی که (ع) در برابر حرّ رسید، همین نامه‌ها را دلیل آمدن خود ذکر کرد. زمانی که عمر بن سعد علّت آمدن امام را به عراق جویا شد، پاسخ، همان نامه ها بود. امام (ع) در برابر این نامه چه می توانست بکند؟ او تا مسلم را نفرستاده بود، اطمینان کافی نداشت، امّا اکنون نامه نماینده اش رسیده بود که بهترین دلیل بر بیعت مردم کوفه با امام (ع) بود. از این رو در برابر اعتراض ابن عباس در آخرین مرحله، (ع) به او فرمود: «من می دانم که تو اهل نصیحت کردن هستی، امّا مسلم به من نامه نوشته که مردم بر بیعت و یاری من اجتماع کرده و من نیز تصمیم به رفتن گرفته ام». [۲] 🔹در پایان، با توجه به آنچه گفته شد و به عنوان جمع بندی می گوییم که همانطور که گفته شد (ع) نمی خواست به هیچ وجه موافقتی با و حاکمیّت او داشته باشد، حتی اگر این مخالفت منجر به شهادت حضرتش بشود. در عین حال در پی چاره بود تا در صورت امکان، انقلابی را علیه یزید برپا کرده و خود بر جامعه حاکمیّت پیدا کند. این چهار چوب، خواست (ع) بود. جهان اسلام همانطور که دیدیم از نظر سیاسی در آن شرایط ویژگی های خاصی داشت که عموما مساعد با اهداف و خواست های اصلاحگرانه ایشان نبود؛ بنابراین باید به گونه ای رفتار می کردند که بتوانند با توجه به آن شرایط به اهداف خویش در جهت دفاع از اسلام و اقامه حکومتی عادلانه با موفقیت دست یابند. طبیعی است که (ع) به تناسب، اهدافی در چند سطح را در نظر داشت. تشکیل حکومت (بعنوان زمینه ای برای اجرای احکام و فرامین الهی، بسط عدالت و...) می توانست بالاترین موفقیتی باشد که حضرت به آن می اندیشد. اما اینگونه نبود که با منتفی شدن زمینه های این هدف حداکثری، ایشان و انقلابی خود را ناکام و تمام شده تلقی کنند و از میانه راه بازگردند. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] جمل من انساب الأشراف، همان، ج۳، ص۱۶۳ تا ۱۶۵ [۲] مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، دارالاندلس، بیروت، ج۳، ص۵۴ و ۵۵ منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! (بخش نهم و پایانی) 🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد: 4⃣ اصرار بر بیعت نکردن با یزید به عنوان راهبردی اصولی در نهضت اصلاحگرانه امام حسین (ع) و ارتباط آن با حرکت به طرف کوفه (۳) 🔹علم و دانش، دوراندیشی و پیش بینی (ع) از شرایط سیاسی روز - حتی بنابر علم و بصیرت داشتن به عنوان انسانی عادی و بدون در نظر داشتن آگاهی های غیبی - از بسیاری از کسانی که با تحلیل پیشینه سرشار از بی وفایی مردم کوفه، سرنوشت چنین سفری را برای آن حضرت، پر از ناکامی می دانستند، بیشتر بود. گذشته از این حتی اگر - نستجیر بالله - فرض را بر این بگذاریم که امام (ع) بدون اطلاع از عاقبت کار، در ابتدا تحت تأثیر وعده ها و نامه های اهل کوفه قرار گرفت و به امید اقامه حکومت در آنجا، از ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه و منقلب شدن امور، غافلگیر شد، معنایی نداشت پس از رسیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل و هانی در کوفه و افتادن زمام امور به دست امویان و ضعیف شدن جبهه شیعیان، باز هم مسیرش را به طرف این شهر ادامه دهد و جان مبارک خود و عزیزترین کسانش را قربانی دستیابی به هدفی (در اینجا منظور «حکومت» است) کند که از ابتدا احتمال تحقق آن بسیار پایین بود. 🔹مشخص است که (ع) از حرکت اصلاحگرانه خود منحصر در دستیابی به حکومت (بعنوان زمینه ای برای اجرای احکام و فرامين الهی، بسط عدالت و...) نیست و حتی اگر دستیابی به حکومت هم امری در دسترس نبود، به هر روی امام (ع) به عنوان و ، طرح دیگری برای ادامه نهضت و پیشبرد رسالت خویش در نظر گرفته بود. به فرض که در این حد نیز موفقیتی به دست نمی آورد می توانست مطمئن باشد که با ریخته شدن خونش درخت اسلام را آبیاری کرده و مردم را نسبت به وضعیت ناهنجاری که در آن به سر می برند، آگاه کرده است. آیا این چیزی غیر از قیام و برپایی نهضتی آزادی خواهانه و عدالت طلبانه توسط آن حضرت است؟ [۱] 💠نکته پایانی؛ حکمت همراه ساختن خانواده در سفر به عراق 🔹در اینجا باید اشاره ای کوتاه به چرایی همراهی خانوده آن حضرت نیز داشت. (ع) می خواستند با همراه کردن خانواده خود و اسارت آنها بعد از شهادت شان، برای تمام تاریخ سندی معتبر و زنده در مظلومیت خاندان اهل بیت (علیهم السلام) و رسوایی امویان از خود باقی بگذارند. خطبه های آتشین (س) نقش بسیار مؤثری در رسوایی اقدامات جنایتکارانه یزید و دستگاه خلافت اموی داشت. «سِـــرّ نی در نينـــوا می مـاند اگر زينـب نبـود - کــربــلا در کـربــلا می مـاند اگر زينب نبود - چهره ی سرخ حقيقت بعد از آن طوفان رنـگ - پشـت ابری از ريا می مـاند اگر زينب نبود» [۲] گذشته از همه اینها، (ع) با همراه کردن خانواده شان با خود، مرتکب عملی غیر معمول و بی سابقه نشدند، چرا که به همراه بردن زنان و فرزندان سنتی عربی بود و اینان همراه نیروهای تحت فرماندهی به جنگ فرستاده می شدند. در جنگ های زمان پیامبر (ص) نیز مسلمانان و مشرکان زنان خود را همراه می بردند. پی نوشت‌ها؛ [۱] حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ششم، ص ۱۹۹ [۲] سروده قادر طهماسبی منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتگوی امام سجاد (ع) با ابن زیاد در دارالاماره کوفه چگونه بود؟ 🔹 (لعنة الله علیه) در دارالاماره کوفه رو به (عليه السلام) كرد و پرسيد: «تو كيستى؟» حضرت پاسخ داد: «من على بن الحسين هستم». ابن زياد گفت: مگر على بن الحسين را خداوند (در كربلا) نكشت؟ (عليه السلام) فرمود: من برادرى به نام على بن الحسين داشتم كه مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند. ابن زياد گفت: نه، او را خدا كشت! امام زین العابدین (عليه السلام) با استفاده از آيه ۴۲ سوره زمر فرمود: «أللهُ يَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا؛ خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گيرد». (يعنى هر چند خداوند، جان هر كس را هنگام مرگ مى ستاند، ولى برادرم را عده اى ستمكار به شهادت رساندند). ابن زياد كه از اين جواب دندان‌شكن خشمگين شده بود، گفت: تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانايى پاسخگويى به من وجود دارد؟ او را ببريد و گردن بزنيد!! 🔹حضرت زينب كبرى (عليهاالسلام) چون چنين ديد، (عليه السلام) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زياد فرمود: بس است؛ هر چه خواستى از خون ما بر زمين ريختى. سپس افزود: «وَاللهِ لا اُفارِقُهُ، فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْني مَعَهُ؛ به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بكشى، مرا نيز همراه او به قتل برسان». ابن زياد به حضرت زينب و امام سجاد (عليهما السلام) نگاهى انداخت و گفت: «عَجَباً لِلرَّحِمِ؛ شگفتا از مهر خويشاوندى!». سپس افزود: به خدا سوگند! گمان مى كنم اين زن دوست دارد با برادرزاده اش كشته شود. از او (على بن الحسين) درگذريد كه گمان مى كنم همين بيمارى براى درد و رنجش كافى است. [۱] 🔹سيد بن طاووس در كتابش پس از نقل ماجراى فوق (با مقدارى تفاوت) مى افزايد: (عليه السلام) رو به عمه اش كرد و فرمود: «عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگويم». آنگاه رو به ابن زياد كرد و فرمود:  «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد، أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ؛ اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى كنى؟ مگر نمى دانى كه كشته شدن [در راه خدا]، عادت [ديرين] ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست». پس از اين گفتگوها ابن زياد كه كاملا شكست خورده بود، دستور داد امام سجاد (عليه السلام) و همراهانش را در خانه اى كنار مسجد اسكان دهند. [۲] آيا با هيچ قلم و بيانى ممكن است ارزش و عظمت اين سخنان را در آن مجلس كه گروهى حاضر بودند ترسيم كرد؟ به يقين اين سخنان زبان به زبان مى گشت و سراسر كوفه را فرا گرفت و به بيرون آن نيز منتقل شد و تأثير خود را در داورى مردم درباره عظمت خاندان امیرالمؤمنین امام على (عليه السلام) و خباثت دشمنان آن گذاشت و بار ديگر بذر انقلاب را بر ضد آل اميه در همه جا پاشيد. پی نوشت ها؛ [۱] ارشاد مفيد، ص ۴۷۳ - ۴۷۴ و ملهوف (لهوف)، ص ۲۰۲ (با مقدارى تفاوت) همچنين رجوع كنيد به تاريخ طبرى، ج ۴، ص ۳۵۰ [۲] ملهوف (لهوف)، ص ۲۰۲ 📕عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى) ص ۵۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علت مصونيت امام سجاد عليه السلام در واقعه عاشورا 🔹 (ع) ملقب به و ، تنها بازمانده از فرزندان امام حسين (ع) بود که همراه اسرای اهل بيت به کوفه و شام برده شد و پس از حدود يک ماه اسيری به دستور يزيد - برای جلب افکار عمومی - محترمانه به مدينه روانه گرديد. [۱] پس از آن در مدينه، فضا مناسب هيچ کار سياسی يا تحرک اجتماعی سالم نبود، بنابر اين (ع) در سنگر دعا نشست و به عنوان سيد ساجدين و زينت عابدين به مبارزه فرهنگی و نشر معارف بلند دينی در قالب دعا و مناجات پرداخت، تا ضمن حفظ جامعه اسلامی، دوستان و شيعيان خود، به سوی اهداف مقدس خويش حرکت کنند. اکنون به عنوان قرآن صاعد و زبور آل محمّد (ص) كه مشتمل بر ۵۷ دعاست، ثمره فعاليت های ۳۵ ساله حضرت در دوران امامتشان می باشد. آن حضرت سال ۹۵ ه.ق. در مدينه در سن ۵۷ سالگی با زهر کين مسموم و به شهادت رسید. [۲] 🔹در اگر چه به کسی رحم نمی کردند و از کودک شش ماهه همچون حضرت علی اصغر (ع)، تا پيرمرد صحابی پيامبر (ص)، مانند حبيب بن مظاهر را بی درنگ به شهادت می رساندند، و حتی شخص امام حسين (ع) را نيز با آن وضع بسيار فجيع به شهادت رساندند، اما اينکه نتوانستند  (ع) را به شهادت برسانند به شرايط عصر عاشورا مربوط است. در حقيقت حرامیان چند بار قصد کشتن ايشان را داشتند، ولی اين اتفاق واقع نشد. (ع) در کربلا به شدت بيمار شد، به طوری که توانايى حمل اسلحه و جنگ نداشت، بنابر اين نتوانست پيشاپيش پدر بزرگوارش به جهاد رفته و به شهادت برسد. 🔹بنابر اين تا قبل از شهادت امام حسين (ع) دشمن بر خيمه ها مسلط نشده بود و دست پليدش به امام (ع) نرسيد تا حضرت را به شهادت برساند. پس از شهادت امام حسين (ع) سپاهيان برای غارت اموال فرزندان پيامبر (ص) به سوى خيمه ها شتافتند، به طوری که حتی چادر از سر زن ها می ربودند. دختران پيامبر (ص) از خيام حرم بيرون آمدند و صدا به گريه بلند نمودند. [۳] سيد بن طاووس روايت می کند که به خدا قسم زينب (س) از گريه خود هر دوست و دشمنى را به گريه افکند. [۴] آنگاه اهل حرم را به اسارت گرفتند و  (ع) در حالی که بيماری، او را ضعيف و رنجور کرده بود نیز در ميان اسيران بود. [۵] 👇
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پیامدهای نهضت عاشورا 🔹قیام و نهضت (ع) آثار و نتایج بزرگی در جامعه اسلامی بر جا گذاشت. شهادت مظلومانه حضرت سیدالشهداء (ع) و یارانش در کربلا، تأثیر بیدارگر و حرکت آفرین داشت و خونى تازه در رگ هاى جامعه اسلامى دواند، و جو نامطلوب را شکست و امتدادهاى آن حماسه، در طول تاریخ، جاودانه ماند. حتى در همان سفر اسارت اهل بیت نیز تأثیرات سیاسى این حادثه در اندیشه ‏هاى مردم آشکار شد. گروهى از اسرا را که به شام مى ‏بردند، چون به تکریت رسیدند، مسیحیان آنجا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن (ع)، ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند. به شهر «لینا» نیز رسیدند. مردم آنجا همگى گرد آمدند و بر امام حسین (ع) و دودمانش سلام و درود فرستادند و امویان را لعن کردند و سربازان را از آنجا بیرون کردند. چون خبر یافتند که مردم «جهینه» هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلعه «کفر طاب» رفتند، به آنجا نیز راهشان ندادند. به حمص که وارد شدند، مردم تظاهرات کردند و شعار دادند: «اکفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدى؟» و با آنان درگیر شدند و تعدادى را کشتند. [۱] 🔹برخى از تأثیرات از این قرار است: ۱) قطع نفوذ دینى بنى امیه بر افکار مردم‏؛ ۲) احساس گناه و شرمسارى در جامعه، بخاطر یارى نکردن حق و کوتاهى در اداى تکلیف‏؛ ۳) فرو ریختن ترس ها و رعب ها از اقدام و قیام بر ضد ستم‏؛ ۴) رسوایى یزیدیان و حزب حاکم اموى‏؛ ۵) بیدارى روح مبارزه در مردم‏؛ ۶) تقویت و رشد انگیزه ‏هاى مبارزاتى انقلابیون‏؛ ۷) پدید آمدن مکتب جدید اخلاقى و انسانى (ارزش هاى نوین عاشورایى و حسینى)؛ ۸) پدید آمدن انقلاب هاى متعدد با الهام از حماسه کربلا؛ ۹) الهام بخشى عاشورا به همه نهضت هاى رهایى بخش و حرکت هاى انقلابى تاریخ‏؛ ۱۰) تبدیل شدن به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت، براى نسل هاى انقلابى شیعه‏؛ ۱۱) به وجود آمدن پایگاه نیرومند و عمیق و گسترده تبلیغى و سازندگى در طول تاریخ، بر محور شخصیت و شهادت سیدالشهداء (ع) 🔹از نهضت هاى شیعى پس از عاشورا، می توان «انقلاب توابین»، «انقلاب مدینه»، «قیام مختار»، «قیام زید»، و... حرکت هاى دیگر را نام برد. تأثیر حماسه عاشورا را در انقلاب هاى بزرگى که در طول تاریخ، بر ضد ستم انجام گرفته، چه در عراق و ایران و چه در کشورهاى دیگر، نباید از یاد برد. «فرهنگ شهادت» و انگیزه جهاد و جانبازى که در انقلاب اسلامى ایران و هشت سال دفاع مقدس در جبهه ‏ها جلوه ‏گر بود، گوشه ‏اى از این تأثیر پذیرى است. شعار «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه»که در مبارزات ملت مسلمان ایران بر ضد طاغوت طنین افکن بود و نیز شور حسینى جبهه‏ هاى رزم ایران، گواه روشن تأثیر گذارى کربلا در قرنها پس از آن حماسه مقدس است. 🔹یکى از نویسندگان محقق، نتایج نهضت کربلا را عبارت مى‏ داند از: ۱) پیروزى مسأله اسلام و حفظ آن از نابودى‏؛ ۲) هزیمت امویان از عرصه فکرى مسلمین‏؛ ۳) شناخت اهل بیت بعنوان نمونه‏ هاى پیشوایى امت‏؛ ۴) تمرکز شیعه از بعد اعتقادى بر محور امامت‏؛ ۵) وحدت صفوف شیعه در جبهه مبارزه‏؛ ۶) ایجاد حس اجتماعى در مردم‏؛ ۷) شکوفایى موهبت هاى ادبى و پدید آمدن ادبیات عاشورایى؛ ۸) منابر وعظ و ارشاد، به عنوان وسیله آگاهانیدن مردم‏؛ ۹) تداوم انقلاب بصورت زمینه سازى نهضت هاى پس از عاشورا. [۲] حادثه کربلا، گشاینده جبهه اعتراض علیه حکومت امویان و سپس عباسیان شد، چه به صورت فردى که روح هاى بزرگ را به مخالفت و افشاگرى واداشت، و چه به شکل مبارزه ‏هاى گروهى و قیام هاى عمومى در شهرى خاص یا منطقه ‏اى وسیع. [۳] خون او تفسیر این اسرار کرد / ملت خوابیده را بیدار کرد. [۴] پى‏ نوشتها: [۱] عاشورا فى الأدب العاملى المعاصر، ص ۵۴ به نقل از منتخب طریحى و مقتل ابى مخنف. [۲] براى تفصیل آن ر.ک: «حیاة الامام الحسین»، باقر شریف القرشى، ج۳، ص۴۳۶ (معطیات الثورة). [۳] در این زمینه‏ ها ر.ک: «الانتفاضات الشیعیه»، هاشم معروف الحسنى، «امامان و جنبش هاى مکتبى»، محمد تقى مدرسى. [۴] کلیات اقبال لاهورى، ص۷۵ منبع: وبسایت راسخون به نقل از سایت مرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
⭕️دین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) زنده شده‌ی حسین بن علی (علیه السلام) 🔹کسی مثل علیه‌السّلام که خودش تجسّم ارزشهاست، می‌کند، برای این‌که جلوِ این را بگیرد؛ چون این انحطاط می‌رفت تا به آن‌جا برسد که هیچ چیز باقی نماند؛ که اگر یک وقت مردمی هم خواستند خوب زندگی کنند و مسلمان زندگی کنند، چیزی در دستشان نباشد. 🔹 می‌ایستد، قیام می‌کند، حرکت می‌کند و یک‌تنه در مقابل این سرعت سراشیب سقوط قرار می‌گیرد. البته در این زمینه، جان خودش را، جان عزیزانش را، جان علی اصغرش را، جان علی اکبرش را و جان عباسش را فدا می‌کند؛ اما نتیجه می‌گیرد. 🔹«و انا من حسین»؛ یعنی ، زنده شده است. آن روی قضیه، این بود؛ این روی سکه، حادثه عظیم و حماسه پُرشور و ماجرای عاشقانه است که واقعاً جز با منطق عشق و با چشم عاشقانه، نمی‌شود قضایای را فهمید. 🔹باید با چشم عاشقانه نگاه کرد تا فهمید در این تقریباً یک شب و نصف روز، یا حدود یک شبانه‌روز - از عصر تاسوعا تا عصر عاشورا - چه کرده و چه آفریده است! لذاست که در دنیا باقی مانده و تا ابد هم خواهد ماند. خیلی تلاش کردند که حادثه را به فراموشی بسپارند؛ اما نتوانستند. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۳۷۷/۰۲/۱۸ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماء و بزرگان اهل سنت امام حسین (علیه السلام) را چگونه توصیف کرده اند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم پى مى بریم که (علیه السلام) مورد مدح و ستایش آنان بوده است: 1⃣ابن حجر عسقلانى: « بن ابیطالب، هاشمى، ابوعبدالله، مدنى، (صلى الله علیه وآله) و دسته گل او از دنیا، و یکى از دو آقاى جوانان اهل است». [۱] 2⃣زرندى حنفى: « (علیه السلام)، نماز و روزه و حج و عبادات بسیار انجام مى داد. او مردى و بود. بیست و پنج بار پیاده حج به جاى آورد». [۲] 3⃣یافعى: «دسته گل رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و نوه او و ، محل و و ، ابوعبدالله (علیه السلام) است». [۳] 4⃣سبط بن الجوزى: سبط بن الجوزى مى گوید: «و کنیته ابوعبدالله ویلقّب بالسیّد والوفىّ والولىّ والمبارک والسبط وشهید کربلاء»؛ [۴] (کنیه او ، و ملقب به ، ، و است). 5⃣ابن سیرین: «آسمان بر کسى بعد از یحیى بن زکریا به جز (علیه السلام) نگریست، و هنگامى که کشته شد سیاه گشت، و ستارگان در روز، پدیدار شدند، به حدى که سیاره جوزاء در وقت عصر دیده شد، و خاک قرمز [از آسمان] فرو ریخت، و آسمان تا هفت شبانه روز به مانند لخته خونى بود». [۵] 6⃣عباس محمود عقّاد: « (علیه السلام) صفتى است که از او غریب نیست، زیرا صفتى است که از سرچشمه گرفته است. و این است که از به ارث برده و به فرزندان بعد از خود به ارث گذارده است... و در بین بنى آدم از وى کسى شجاع تر از حیث قلب دیده نشده، آن هنگام که (علیه السلام) در چنین اقدامى را انجام داد... این او را بس که در این دنیا تنها او در طول صدها سال، فرزند شهید و پدر شهیدان است...». [۶] 7⃣دکتر محمد عبده یمانى: « (علیه السلام) مردى و بود. همیشه او را روزه دار مشاهده مى کردند. شب ها را بیدار و مشغول عبادت بود. همیشه در از دیگران سبقت مى جست و در از دیگران سرعت مى گرفت...». [۷] 8⃣عمر رضا کحاله: « (علیه السلام)، بزرگ اهل عراق در و و و بخشش بود». [۸] پی نوشت‌ها؛ [۱] تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۲۹۹ [۲] نظم دررالسمطین، ص ۲۰۸ [۳] مرآة الجنان، ج ۱، ص ۱۳۱ [۴] تذکرة الخواص، ص ۲۳۲ [۵] تاریخ ابن عساکر، ج ۴، ص ۳۳۹ [۶] ابوالشهداء، ص ۱۹۵ [۷] علّموا اولادکم محبّة آل بیت النبى (ص)، ص ۱۳۳ [۸] اعلام النساء، ج ۱، ص ۲۸ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۴۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حضرت اباالفضل» علیه السلام؛ نفحه‌ای از رحمت های الهی 🔸 (عليه السلام)، مردی که برای ، ، ، ، و... می باشد؛ و با وجود ایشان در همه این زمینه ها، حرف برای گفتن دارد. القابی خاص به حضرت اختصاص دارد که در اینجا به بخشی از آنها می پردازیم.   💠«قمر بنی هاشم» 🔹 (عليه السلام)، بواسطه بهره وافری که از زیبایی و برده بود، به ، معروف گردید. به راستی وی همچنان که برای خانواده‌ی علوی خویش، به مثابه ماهی فروزان بود، در نیز همانند درخشید، و را برای تمام رهروان راه شهادت روشن نمود.   💠«سقا» 🔹 از برترین القاب حضرت می‌باشد، و خود ایشان نیز این لقب را بسیار دوست می‌داشت؛ اما دلیل این لقب گذاری، نقش بسیار مهم حضرت در سیراب نمودن رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود؛ زمانی که ابن مرجانه آب را بر علیهم السلام بست و خواست که آنان را از پای درآورد، پهلوان اسلام، (عليه السلام) بارها به سمت نهر فرات حمله ور شد، آب فراهم کرد، و اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب را سیراب نمود. 💠«بطل العلقمی» 🔹به معنای می باشد، علقمه نام نهری است که (علیه السلام) بر کرانه های آن به شهادت رسید. در روز واقعه، این نهر به محاصره نیروهای ابن مرجانه درآمده بود، تا مانع رسیدن آب به فرزند رسول خدا و زنان و کودکان همراهش شوند. (عليه السلام) بارها به سوی نهر علقمه هجوم برده، و پس از آنکه افراد را مجبور به فرار نمود، از نهر آب برداشته و به اردوی (علیه السلام) رساند. در آخرین باری که ایشان قصد نهر علقمه کرد، به دست مزدوران این مرجانه به شهادت رسید؛ بر این اساس به ملقب گردید.   💠«علمدار» 🔹از القاب‌مشهور (عليه السلام) می باشد که از بین اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب، به ایشان تعلق گرفت. در زمان های قدیم از مهمترین مناصب، در لشکر به حساب می آمد، (عليه السلام) بیرق (علیه السلام) را از زمانی که از یثرب (مدینه) خارج شد، تا زمانی که به رسید، برافراشته نگاه داشت، تا آن زمان که دستان مبارکش از بدن جدا شدند و در کنار نهر علقمه به شهادت رسید.   💠«کبش الکتیبة» 🔹به معنی ، از القابی است که به الطاق می شود، و از این جهت این لقب به ایشان داده شد، که در روز را در راه دفع خطر و دفاع از اردوی (علیه السلام) بکار گرفت، و در این مورد، همچون بازویی پرتوان بود که چون صاعقه بر لشکر وارد می شد و آنان را در هم می کوبید.   💠«عمید» 🔹به معنای ، و از القاب و درجات ارزشمند در لشکر می باشد که به فرماندهان عالیرتبه اطلاق می شود.   💠«حامی الظعینة» 🔹به معنای ، و از القاب مشهور (علیه السلام) است. از این جهت ایشان به این لقب، ملقب شد که در طول حرکت زنان و دختران حرم از مدینه به سمت کربلا، ملازم ایشان بوده و نهایت تلاش خویش را در ، و خدمت به زنان حرم مبذول داشته، تا آنجا که او زنان حرم را، از کجاوه سوار و پیاده می نموده است. 🔹سید جعفر حلی در وصف (عليه السلام) چنین می سراید: «حامی الظعینة این منه ربیعة ام این من علیا ابیه مكرم»؛ به این معنا که ای ، کجا ربیعه به پای تو می رسد و کجا مکرم، پدر ربیعه به پای پدرت علی (علیه السلام) می رسد». لازم به ذکر است لقب به یکی از پهلوانان عرب بنام ربیعة بن مكرم اطلاق می شده که در حمایت از خانواده اش بسیار موفق و سربلند بوده است.   💠«باب الحوائج» 🔹این لقب از رایج‌ترین القاب (عليه السلام)‌ است، بطوری که مردم عقیده دارند اگر حاجتمندی با نیت خالص، و با توسل به (علیه السلام) برآورده شدن حاجتش را بخواهد، خداوند حاجتش را روا می نماید، و هیچ آشفته حالی، رو به او نمی نماید، مگر آنکه خداوند مشکلش را برطرف می نماید. آری (عليه السلام) نفحه ای از رحمت‌ های الهی، دری از درهای او و وسیله‌ای از وسایل تقرب به خداوند است. او تمام این را در نتیجه‌ی هایش در راه و کمک در راه نیل به اهداف آن، و و نهایتا در این مسیر بدست آورده است. منابع: اختران تابناک، ج۲، ص ۱۶۹؛ رجال شیخ طوسی؛ امالی و کمال الدین شیخ صدوق؛ فهرست نجاشی، ص ۱۴۵؛ سردار کربلا، ترجمه العباس مقرم؛ جنه الماوی، محدث نوری نویسنده: داریوش عشقی منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه شرایطی در «برنامه ريزی» باید رعايت شود؟ 🔸 بايد واجد شرايط زير باشد: 🔹۱) ، بايد و از نظر كيفى و كمّى باشد؛ ۲) برنامه بايد از هر گونه و خالى، و تماماً جنبه و داشته باشد؛ ۳) در بايد نيروهاى انسانى لازم براى انجام هر كار، ها، و و مورد نياز، دقيقاً شود، و براى هر مرحله و هر مقطع، آنچه لازم است گردد؛ 🔹۴) در برنامه ريزى بايد مورد توجّه قرار گيرد، به طورى كه نه وقت بيهوده تلف شود و نه حجم برنامه، بيش از مقدار وقت باشد؛ ۵) در برنامه ريزى بايد هميشه محلّى براى در نظر گرفته شود، چرا كه بسيار مى شود كه مديران و فرماندهان در جريان عمل با پيش بينى نشده اى رو به رو مى شوند كه اگر براى رويارویى با آن نداشته باشند، و به هنگام اين مسائل مورد توجّه آنها قرار نگرفته باشد، كارشان به بن بست مى كشد و مى شوند. 🔹اگر به موضوع و مسأله حفر آن عظيم به گرد مدينه، كه نه عابر پياده به آسانى مى توانست از آن بگذرد، و نه سواران مى توانستند از روى آن بپرند، آن هم در مدّتى كوتاه و با وسائل بسيار بسيار ابتدایى، بينديشيم، و (صلی الله علیه و آله) را در اين زمينه، و تقسيم اين كار را ميان يارانش بنگريم، به و در پيامبر پى مى بريم، و جالب اينكه تا كار خندق پايان يافت، دشمن هم از راه رسيد! [۱]  (صلی الله علیه و آله) شخصاً براى تمام حركتهاى نظامى و غزوات اسلامى تمام مسائل را زير نظر مى گرفت و را تنظيم مى نمود. 🔹در داستان حركت (عليه السلام) و يارانش به سوى مى خوانيم كه در يكى از منزلگاهها دستور داد كه بيش از حدّ نياز آب با خود بردارند، كه سرِّ آن بر همگان روشن نبود، امّا هنگامى كه با لشكر «حر» در وسط بيابان خشك و بى آبى رو به رو شدند، (عليه السلام) دستور داد، آب‌هاى اضافى را در اختيار لشكر دشمن كه سخت تشنه بودند، بگذارند، و اين امر، اثر عميقى در روحيّه حر و يارانش گذاشت و بى شك اين محبّت در موضع‌گيرى آينده او مؤثّر بود. [۲] 🔹 (عليه السلام) براى نشر در زمانهایى كه شيعيان و شاگردان مكتب اهل بيت عليهم السلام سخت در فشار قرار خواهند گرفت فرمود، و به يكى از دوستانش تأكيد كرد امروز كه دارى، اين احاديث را بنويس و در ميان ياران خود پخش كن، چرا كه فرا مى رسد كه مردم دسترسى جز به كتاب هايشان ندارند و جبّاران زمان رابطه ميان امامان (عليهم السلام) و پيروان مكتبشان را قطع مى كنند. [۳] و از اين در زندگى فراوان است. پی نوشت‌ها؛ [۱] السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، ج ۲، ص ۲۱۶؛ [۲] الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، چ ۱، ج ۲، ص ۷۸؛ [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۵۲ 📕مديريت و فرماندهى در اسلام‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، ‏چ ۱۲، ص ۵۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معنای ‌اباعبدالله 🔹در ، اين گونه رسم بوده و هست كه معمولا هر شخص دارای يك و يك يا چند می باشد؛ (عليهم‌ السّلام) نيز اين گونه رسمی داشتند و هنگام نامگذاری خود، «لقب» و «کنیه» نیز برای آنان انتخاب می‌کردند. (عليه السلام) درباره اينكه چرا هر يک از «فرزندان اهل بيت» (عليهم السلام) دارای خاص بوده اند می فرمايد: «انّا لَنُكَنّي اُولادَنا فی صِغَرِهِم مَخافَةَ النَبزَ اَن يُلحَقَ بهم» [۱] (ما برای در كودكی قرار می دهيم، از ترس اينكه مبادا در بزرگی دچار لقب های ناخوشايند گردند. 🔹درباره اينكه چرا به عنوان برای‌ (عليه السلام) انتخاب شده، در روايتی آمده است كه اين كنيه را روز هفتم ولادت حضرت، (صلی الله علیه و آله)، برای ایشان انتخاب کرد، به اين صورت كه پيامبر او را در دامان خود نهاد و فرمود: ای چه بسيار گران است بر من كشته شدن تو». [۲] در کتب تاریخ نيز آمده است كه (عليه السلام) بعداً نام يكی از فرزندان خود را عبدالله گذاشتند كه ظاهراً همان (عليه السلام) می باشد كه در كربلا به شهادت رسيد. [۳] البته برای علت نام گذاری (عليه السلام) به وجوهی ديگر ذكر كرده‌اند كه به دو نمونه از آن اشاره می شود: 💠الف: در مرسوم است كه هر كس دارای‌ باشد، در مقام مبالغه، وی را پدر آن صفت می نامند؛ مثلا كسی كه دارای صفت بخشش باشد او را «ابو جواد» می‌گويند. (عليه السلام) نيز به دليل اينكه در مقام‌ امتيازی خاص داشته و در و مافوق انسان های ديگر قرار داشته است، او را خوانده اند، چنانكه خود آن بزرگوار هنگامی كه از اسب بر روی زمين افتاد، فرمود: «رضاً بقضائِك، تسليماً لِاَمرِك...» [۴] 💠ب. اگر (عليه السلام) در آنگونه نكرده بود و در ميدان سربازی حق تعالی ثابت قدم نمی‌بود، از روی زمين رخت بربسته و مردم به برمی گشتند، لذا هر كسی بعد از آن حضرت خداوند را پرستش نمايد و پيروی از (صلی الله علیه و آله) و (عليهم السّلام) را سيره خود قرار دهد، همه به‌ بركت‌ وجود مقدس (عليه السلام) و ايثار اوست «لولاه ماعُبِدَالله و لولاهُ ما عُرِفَ الله». بنابراين ايشان در حقيقت «پدر همه بندگان خداست»، زيرا به معنای است و او براساس آنچه گفتيم بهترين و عالی‌ترين مربی است. [۵] 🔹 (عليه السلام) علاوه بر كنيه دارای القاب متعددی نيز بوده است، از جمله: الرشيد ـ الطيب‌ ـ الوفی ـ السيد ـ الزكی ـ المبارك ـ التابع لمرضاة الله‌ ـ سيد الشهداء. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] زندگانی‌امام‌حسن‌مجتبی (سيد هاشم رسولی محلاتی) ص۸؛ حياة امام الحسن، ج۱، ص۶۵؛ [۲] منتهی الامال، ج۱، ص۵۲۳؛ [۳] الارشاد (شيخ مفيد) ج۲ص۱۳۵؛ [۴] مقتل الحسين (مقرم) ص۳۵۷؛ [۵] شرح‌ زيارت‌ عاشورا (علی‌اصغر عزيزی‌ تهرانی) ص۳۴؛ [۶] بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۷ منبع: وبسایت‌ مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی‌ به‌ شبهات حوزه‌ علمیه‌ قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جزئیات پیوستن «حرّ ریاحی» به کاروان حسینی 🔹لحظه به لحظه ماجرای (علیه السلام) و جریان پر از شور و احساس و ، و نیز سرشار از «درس‌ های عبرت‌ آموز» است، به گونه‌ای که می‌توان گفت ، کاروانِ و چشمه ارزش‌هاست؛ ارزش‌ هایی که هر کدام از آنها برای رسیدن به کافی است. ماجرای کاروان حسینی به ما آموخت یعنی در پناه (علیه السلام) بودن، به خاطر (علیه السلام) بودن و در عالی‌ترین درجه، «حسینی شدن و حسینی زیستن». 🔹«حرّ بن یزید ریاحی» از افرادی بود که هرچند دیر به این حقیقت رسید، اما زمانی که خداوند قلب او را با روشن کرد، پای این حقیقت تا جان در بدن داشت، ایستاد و در این مسیر شربت را در پیشگاه مولای خویش نوشید و در جوار قرب الهی جای گرفت. 🔹راوی می‌گوید ، کم کم به (عليه السلام) نزدیک می‌شد. «مُهاجر بن اوس» او را با وضع غیر عادی دیده، پرسید اراده کجا داری؟ آیا می‌‏خواهی بر حمله کنی؟ ، پاسخی نداد و همان وقت لرزه سختی اندامش را فرا گرفته بود. مهاجر که وضع غیرعادی او را مشاهده می‏‌کرد اظهار کرد: عمل امروز تو مرا به شک می‌‏اندازد؛ سوگند به خدا در هیچ کارزاری تو را مانند امروز بیمناک ندیده بودم، و هر گاه از دلاورترین اهل کوفه از من بپرسند، غیر تو نمی‌گویم و امروز چه پیش آمده که ترا بر خلاف انتظار می‌‏بینم؟ 🔹، پاسخ داد امروز به خدا قسم خود را مخیّر میان بهشت و دوزخ می‌‏یابم و به خدا سوگند اگر تیکه تیکه و سوخته شوم هیچ مقام و موقعیتی را بر بهشت بر نمی‏‌گزینم. سپس اسب خود را به سوی (علیه السلام) راند و دستها بر سر نهاده می‏‌گفت: «جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَنَا صَاحِبُکَ الَّذِی حَبَسْتُکَ عَن‏ الرُّجُوعِ وَ سَایَرْتُکَ فِی الطَّرِیقِ وَ جَعْجَعْتُ بِکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ یَرُدُّونَ عَلَیْکَ مَا عَرَضْتَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَبْلُغُونَ مِنْکَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ وَ اللهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنَّهُمْ یَنْتَهُونَ بِکَ إِلَی مَا أَرَی مَا رَکِبْتُ مِنْکَ الَّذِی رَکِبْتُ وَ إِنِّی تَائِبٌ إِلَی اللهِ تَعَالَی مِمَّا صَنَعْتُ فَتَرَی لِی مِنْ ذَلِکَ تَوْبَة» 🔹(خدا مرا فدای تو کند ای پسر رسول خدا، من همان درمانده هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیری کردم، و در طول راه، همه جا قدم به قدم با تو آمدم و نگذاردم از راه منحرف شوی و تو را در این مکان فرود آوردم، و خیال نمی‏‌کردم این مردم حق جدّ تو را رعایت نکنند، و تو را با این حال گرفتار کنند. به خدا سوگند اگر از هدف آنها باخبر بودم هیچ گاه چنان رفتاری با تو انجام نمی‌دادم. اینک از در و انابه درآمده و از خدا می‏‌خواهم از کرده من درگذرد. شما درباره من چه نظری دارید، آیا توبه مرا می‏‌پذیرید؟)؛ «فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ نَعَمْ یَتُوبُ الله عَلَیْکَ فَانْزِل‏» ( فرمود: بله خدا تو را می‌‏پذیرد؛ اینک فرود آی). سپس با اذن (علیه السلام) به عنوان اولین فرد از لشکر امام به دشمن هجوم برد و در این مسیر به رسید. 📚الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج‏۲، ص۱۰۰؛ اللهوف علی قتلی الطفوف (ترجمه فهری) ص۱۰۳ منبع: مشرق به نقل از تسنیم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمود: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹مورخین می گویند: (علیه السلام) در طی سخنان متعدد و طولانی خطاب به لشگر آنها را به پیروی از خود فرا خواند، اما نه تنها پاسخ مثبتی از جانب آنان دریافت نکرد، حتی با بی توجهی و جسارت آنها مواجه شد و لذا با سوز و گداز فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ‏ بُطُونُكُمْ‏ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُونَ فَتَلَاوَمَ أَصْحَابُ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ بَيْنَهُمْ وَ قَالُوا أَنْصِتُوا لَهُ» [۱] (آری در اثر كه شكم های شما از آنها انباشته شده، خداوند اين چنين بر شما مهر زده است وای بر شما! چرا ساكت نمی شويد؟! چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهيد؟!). 🔹 (عليه السلام) در هنگام ورود به سرزمین نیز فرمود: «إِنَّ النَّاسَ عَبِيدُ الدُّنْيَا، وَالدِّينُ لَعْقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ‏ يَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَايِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّيَّانُونَ» [۲] (این مردمان هستند، و دین مانند امری لیسیدنی بر زبان آن‌ها افتاده است؛ تا هنگامی به دنبال می‌روند که معیشت آن‌ها برقرار باشد، اما هنگامی‌که در افتند، اندک خواهند بود)، خود دلیل روشن و شاهد صادقی بر و صوری بودن و ظاهری بودن مسلمانی این مردم است، و همین کار آنها را به مقابله با کشانید، و با این کلام دقیقا بر همین نقطه ضعف آنان انگشت گذاشت. 🔹براستی! اگر در پی هوا و هوس های خود باشند و رسیدن به شهوات و را بر حق مداری و حقیقت جویی برگزینند و و شاخصه های الهی را از سرچشمه های اصلی آن دریافت نکنند، ممکن است به سرنوشت و لشگریان عمر سعد (لعنة الله علیه) گرفتار شوند؛ اتفاقی که در عصر ما نیز نشانه های آن وجود دارد و مسلمانانی را می بینیم که با وجود به دینداری، حتی از مدار خارج شده، و از پست‌تر می شوند. نظیر اقداماتی که برخی جریانات افراطی همچون وهابیت، داعش و القاعده و... در اوج رذالت و پستی انجام می دهند و روح و قلب هر انسان آزاده ای را متأثر نموده و به درد می آورند. 🔹بله ما نیز با شنیدن این کلام (علیه السلام) باید به فکر فرو رفته از خود بیمناک باشیم و با تلاش و کوشش از خود نماییم که مبادا با و شهوترانی به جایی برسیم که نه تنها از آموزه های دینی، بلکه از و و وجدان فاصله گرفته و مرزهای حیوانیت و وحشی گری را در نوردیم. کما اینکه در (علیهم السلام) راجع به و نصوص وارده پیرامون این مطلب بصورت روشن و واضح به چشم می آید که مهم‌ترین دشمنان و مقابله کنندگان با (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز همین منحرفین از دین و آموزه های اصیل دین هستند، که و شهوترانی آنها را از اصل دین دور نموده و تنها ظاهری از دین برایشان باقی نهاده است. 🔹 (صلی الله علیه و آله) در احوال فرمودند: «يَأْتِي‏ عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ‏ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ‏ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبِنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى...» [۳] (زمانی بر مردم بیاید که خدایان آنها شود، و قبله گاهشان و همان دینشان شود و را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند. از جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند؛ ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد، ولی از جهت هدایت خدا خراب شود...). 🔹این کلام و مایه ترس و وحشت برای ماست که از سرنوشت درس گرفته و با اجتناب از اعمال و رفتاری که بوی تبعیت از هوا و می دهد و یا برگرفته از و نادانی و تعصب و جمود است خود را از و ضعف دینداری در امان نگه داریم. امید است که برای دفاع از و همراهی موعود جهانی آماده و مهیا باشیم. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۴۵، ص ۸ [۲] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، محمود شریفی و دیگران، چ ۱، معهد تحقیقات باقرالعلوم، ۱۴۱۵ ق، ص ۳۷۳ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲۲، ص ۴۵۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️شیوه امام سجاد (علیه السلام) برای زنده نگهداشتن عاشورا 🔸یکی از اتفاقات مهم در دوران زندگی (علیه السلام) حضور ایشان در بود که به علت که داشتند، در جنگ حضور پیدا نکردند و رسالت انتقال و را برعهده گرفتند. 💠امام سجاد (علیه السلام)؛ احیاء انقلاب کربلا با مولّفۀ تعمیق معارف دینی 🔹 (علیه السلام) از زمانی که پدر بزرگوارش (علیه السلام) به سوی مکه و از آنجا به ، حرکت کرد، همراه کاروان حسینی بود و همه‌ی مصیبت‌ها و سختی‌ها را برای احیاء نهضت حسینی به جان خرید، و در راه تبیین (عليه السلام) از هیچ تلاشی فروگذار نکرد، لذا شاهدیم  پس از حادثه‌ی جانگداز روز که امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یاران او به شهادت رسیدند، بقیه‌ی خاندان و بستگان آن حضرت‌، از جمله (عليه السلام) را از کربلا به و از آنجا به به بردند، 🔹و اسرای کربلا، به خصوص امام سجاد (علیه السلام) و (سلام الله علیها) در پیام رسانی و و قیام (علیه السلام) نقش اصلی را ایفا نمودند. اگر (علیه السلام) و (سلام الله علیها) چهره‌ی زشت و پلید را معرفی نکرده بودند، در تاریخ از تاثیرگذاری خبری نبود؛ لذا همچنان افشاگری امام سجاد (علیه السلام) ادامه داشت. ایشان با این افشاگری رسالت خود را که آگاه سازی مردم بود، به نحو شایسته انجام داد و سخنان و خطبه‌های آتشین و منطقی آن بزرگوار موجب پیدایش شک و تردید نسبت به حکومت شد. 🔹 (عليه السلام) که پرورش یافته خاندان رسالت و امامت بود، همچون پدرش و دیگر مصلحان آسمانى، هیچگاه در راه مبارزه با ستم از خود سستی نشان نداد و در مقابل هیچ ظالمی سر خم ننمود. با این حال چون در دوران ایشان و با وجود تازه بودن خاطره مبارزه ماندگار پدر گرانقدرش در واقعه ، و تجربه بی وفایی مردم زمانشان، مبارزه مسلحانه نمی توانست تاثیر زیادی داشته باشد، به همین دلایل ایشان شیوه جدیدی در مبارزه را پیش گرفتند. (علیه السلام) ترجیح داد که برای ایجاد در جامعه اسلامی از مسیر و تبیین مقولۀ استکبارستیزی، در قالب بسط و گسترش و بصیرت بخش، و دیگر معارف ناب اهل بیت (علیهم السلام) اقدام نماید. 🔹از آنجا که ایشان در عصر اختناق زندگی میکرد، و نمی توانست مفاهیم مورد نظر خود را به صورت آشکار و صریح بیان کند، از این رو با شیوه ، و «آثار تربیتی و اخلاقی»، و با محوریت عمق بخشی به معارف اسلامی و از طریق و راز و نیاز، ابعاد مختلف حماسه را با تعمیق مردم، در شناخت استکبار زمان تبیین کردند، و نسبت به احیاء انقلاب کربلا اقدام نمودند. همچنین باید اذعان نمود (علیه السلام) با تداوم بر حادثه کربلا و پیرامون این موضوع، سعی بر این نمود که یاد و خاطره (عليه السلام) در اذهان زنده بماند و ضمن زنده ماندن و ایثار، حس کنجکاوی مردم پیرامون ‌ (علیه السلام) و یارانش از از بین نرود. 🔹در این زمینه نقل نمودند که حضرت به مدت بیست سال در عزای پدرش امام حسین (علیه السلام) گریست. هیچ وقت طعامی به محضرشان نیاوردند، مگر آن که چشم هایش پر از اشک گردید. در اینجا باید اعتراف نمود که همین عزاداری های امام سجاد (علیه السلام) و تلفیق آن با معارف ناب اهل بیت (ع)، و تأکید بر در مقولۀ ستیز با استکبار، و قیام در برابر ، بنیان و اساس مراسم های امروز است، که در نتیجه آن، ما شاهد عزاداری های هر ساله مسلمانان جهان در ماه محرم الحرام و بیان اهداف و انگیزه های قیام امام حسین (علیه السلام) میباشیم. 🔹تکرار این عزاداری ها باعث گردیده است که واقعیات این موضوع نسل به نسل در بین مسلمانان انتقال یابد و مسلمین در هر گوشه ای از جهان، از تلاش های (علیه السلام) جهت اصلاح جامعه اسلامی آگاهی یافته، و هر ساله بیان اهداف این قیام در محافل و مجالس خرد و کلان، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. فراتر از این مهم، تداوم این مسئله در بین مسلمانان باعث گردیده است که با گذشت سالها از این حادثه، غیر مسلمانانی همچون گاندی و دیگران خود را شاگردان مکتب (عليه السلام) بخوانند و از این مکتب به عنوان مکتبی جاوید یاد کنند. منبع: وبسایت راسخون به نقل از مرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
⭕️نقش ادعیه در تجهیز امت 🔹اگر بفهمند آنها که - سلام الله علیه - که همه چیزش را در از دست داد و در یک حکومتی بود که قدرت بر همه چیز داشت، این‌ که از او باقی مانده است، چه کرده است و چطور می‌تواند تجهیز بکند، به ما نمی‌گفتند که ادعیه برای چیست. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۰۳/۳۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا امام سجاد (علیه السلام) قیام مختار را تأیید کرد؟ چرا مختار بعد از کشتن قاتلان شهدای کربلا، حکومت را به امام سجاد (علیه السلام) واگذار نکرد؟ 🔹درباره و انگیزه او در این قیام و اینکه چرا حکومت را به (ع) واگذار نکرد، قضاوتهای گوناگون شده است؛ و ما در اینجا در صدد تحلیل قیام مختار و مسائل پیرامون آن نیستیم. اما به هر حال مطالبی که در تاریخ و روایات نقل ‌شده، نشانگر آن است که هرچند (ع) خود مستقیماً وارد نبرد با قاتلان پدرشان نشدند، اما اینکه گروهی توانسته بودند بخشی از انتقام خون را بگیرند، تا حدودی رضایت خاطر حضرتشان را جلب کرده بود. از طرفی میتوان گفت که یکی از نتایج نفرین امام حسین (ع) علیه کوفیان بود. 🔹 (ع) در دعایی عرضه داشت: «پروردگارا! آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند. از قاتلان ما کسی را باقی نگذارد ... انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد...». [۱] پس از قیام نافرجام سلیمان بن صرد (رهبر نهضت توّابین) [۲]، شیعیان را آماده نبرد ساخت. او میدانست اگر بخواهد حرکتش به نتیجه برسد، باید یکی از اعضای خاندان پیامبر آن‌را رهبری کند یا دست کم، جنبش به نام او آغاز شود؛ چه کسى براى این کار مناسب است؟ (ع)؛ و اگر او نپذیرد؟ فرزند على بن ابیطالب عموى امام سجاد (ع). [۳] 🔹 به هر دو نامه نوشت؛ (ع) که بی‌وفایی عراقیان و رنگ‌پذیری آنان را دیده بود و میدانست به گفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آنجا می‌خواهند که زندگانی خود را بدان سر و سامان دهند و هنگام آزمایش پای پس می‌نهند» [۴] به پاسخ مساعد نداد. اما تنها تا آنجا که کار او با کیفر قاتلان پدرش مربوط می‌شد، کردار او را تصویب نمود؛ وقتی سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد، (ع) به سجده رفت و گفت: «سپاس مخصوص آن خدایى است که انتقام ما را از دشمنانمان گرفت. خدا به جزاى خیر عطا فرماید». [۵] 🔹یعقوبی می‌نویسد: مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد علی بن الحسین (ع) به مدینه فرستاد و به پیک خود گفت: بر در خانه حضرتش بنشین، همین که دیدی در خانه گشوده شد و مردم به درون خانه رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن او است، تو هم به درون خانه برو! پیک چنان کرد، و چون داخل خانه شد، بانگ برداشت: ای خانواده نبوّت و معدن رسالت و محل فرود فرشتگان و منزل وحی! من فرستاده مختار پسر ابوعبیده هستم و این سر پسر زیاد است که برای شما آورده‌ام. با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان بنی هاشم برخاست و چون علی بن الحسین (ع) سر عبیدالله را دید، گفت: «دوزخ جای او باد!». بعضی گفته‌اند: علی بن الحسین (ع) را پس از مرگ پدرش جز آن روز خندان ندیدند. [۶] 🔹اما چرا (ع) بعد از این پیروزی‌ها، خود را در دست نگرفتند؟ در این زمینه باید گفت: اولاً: با تحلیلی که (ع) از وضعیت موجود داشتند، زمینه و شرایط را برای بدست گرفتن خلافت آماده نمیدیدند و به همین دلیل به گسترش فرهنگ اسلامی از راههای دیگر روی آوردند و با سلاحی چون سلاح توانستند اهداف بلند خود و را به گوش همه برسانند؛ از این‌رو، اگرچه (ع) هیچ دلخوشی از حکومت مرکزی نداشتند، اما بعد از شهادت امام حسین (ع) سیاستشان این بود که از طرفی خود مستقیماً با حکومت مرکزی درگیر نشوند و از طرفی در مقابل افرادی که علیه آنان قیام کرده ‌بودند نیز موضع منفی نداشته باشند. 🔹ثانیاً: با وجود جوّ و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان (ع) و بی‌مورد بود؛ لذا امام (ع) شخصاً از رهبری قیام سر باز زد. نیز نمی‌توانست امام (ع) را به عنوان رهبر قیام معرفی نماید؛ چون (ع) در حجاز بودند و حجاز در تسلط آل زبیر بود که با امام سجاد (ع) و دیگر بنی هاشم رابطه خوبی نداشتند. ثالثاً: گرچه از (ع) انتقام گرفته و حکومتی در کوفه تشکیل داده بود، اما با توجه به اینکه با دشمنان زیادی در حال نبرد بود، حکومت او هنوز تثبیت نشده بود، تا آن‌را به (ع) تحویل دهد. پی نوشت‌ها؛ [۱]بحارالانوار، ج۴۵ ص۱۰ دار إحیاء التراث العربی چ۲ [۲]ر.ک: «قیام توابین، خونخواهان امام حسین»، سؤال ۳۰۲۳۵ سایت [۳]شهیدى، سیدجعفر، زندگانى على بن الحسین(ع)، ص۹۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏، چ۱۰ [۴]تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۵، دفتر انتشارات اسلامی، چ۲ [۵]کشی، محمدبن عمر، اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی)، ص۱۲۷، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چ۱ [۶]یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۹، دار صادر، چ۱، بی‌تا منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا فقط امام حسین (علیه السلام) اربعین دارد؟ 🔸در این مطلب به پاسخ این سوال که چرا فقط (علیه السلام) دارد، می پردازیم؛ اینکه چرا فقط برای «امام حسین» (علیه السلام) روز «اربعین» تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، مراسم روز اربعین نداریم؟ 💠برای توضیح جواب این سوال، به این موارد توجه شود: 1⃣فداکاری‎های (علیه السلام)، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگهداشتن ، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری‎ها را باید زنده نگهداشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامیداشت روز عاشورا و ، در حقیقت زنده نگهداشتن دین و مبارزه با دشمنان دین است. 2⃣مصیبت (علیه السلام)، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت (علیه السلام)، از همه مصیبت‎ها بزرگ‎تر و سخت‎تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای (علیه السلام) بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) عزاداری می‎کنیم و مراسم متعددی برپا می‎کنیم. 3⃣در ماه محرم سال شصت و یک قمری (علیه السلام)، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را به شهادت رساندند و را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش، به  رسیدند و همه مصائب روز در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود. 4⃣دشمنان اسلام با به شهادت رساندن (علیه السلام)، قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. امام (عليه السلام) تلاش کردند تا ، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت (عليه السلام) می‎آمدند، شکنجه می‎کردند و می‎کشتند. در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر (علیه السلام)، منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با آنان، از هر مناسبتی استفاده می‎کردند که یکی از این مناسبت‎ها روز است. 5⃣یکی از نشانه‎های مومن، زیارت (علیه السلام) در است. از (عليه السلام) روایت شده است که «عَلاماتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ: صَلاةُ الْخَمْسينَ وَ زِيارَةُ الأَرْبَعينَ وَالتَّخَتُّمُ فِى الْيَمينِ وَ تَعْفيرُ الْجَبينِ وَ الْجَهْرُ بِبِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» [۱] ( دارد: نماز پنجاه ركعت (مجموع واجبات و مستحبات)، ، انگشتر در دست راست كردن، در سجده پيشانى بر خاك نهادن و بسم الله الرحمن الرحيم را (در نماز) بلند گفتن). و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به بر شمرده ‎اند. پی نوشت: [۱] وسائل الشيعه، ج ۱۰، ص ۳۷۳ منبع: وبسایت راسخون به نقل ازمرکز مطالعات شیعه @tabyinchannel
⭕️کارزار میان جبهه‌ی حسینی و جبهه‌ی یزیدی تمام‌نشدنی است 🔸رهبر معظم انقلاب(حفظ الله): 🔹در ، شما به (علیه السّلام) عرض میکنید: یا اَبا عَبدِ اللهِ اِنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم وَ حَربٌ لِمَن حارَبَکُم اِلىٰ یَومِ القِیامَة. «اِلىٰ یَومِ القِیامَة» یعنی چه؟ یعنی این میان و تمام‌ نشدنی است؛ این کارزار ادامه دارد. جبهه‌ی حسینی خودش را معرّفی کرده؛ (علیه السّلام)، در همین سفر ، در چند جا مشخّص کرده که حرفش چیست، هدفش چیست. 🔹فرمود: «اِنَّ رَسولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ قالَ مَن‌ رَأَى سُلطاناً جَائِرا»؛ مسئله، مسئله‌ی است، مسئله‌ی است. «مُستَحِلّاً لِحُرُمِ اللهِ ناکِثاً لِعَهدِ اللهِ ... یَعمَلُ فی عِبادِ اللهِ بِالجَورِ وَ العُدوان»؛ مسئله این است. این است که در مقابله‌ی با فعّالیّت میکند و جهاد میکند. نقطه‌ی مقابلش هم است، جبهه‌ِی ظلم است، جبهه‌ی شکستن عهد الهی است. 🔹امروز شما در دنیا این را می‌بینید، قبل از دوران امام حسین (علیه السّلام) هم این دو جبهه‌ای وجود داشت، در زمان بعد از ایشان هم وجود داشته، امروز هم وجود دارد، تا آخر هم وجود خواهد داشت. در همه‌ی اینها «اِنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم»؛ با هر کسی که در جبهه‌ی شما است، من خوبم؛ «حَربٌ‌ لِمَن حارَبَکُم‌»، با هر کسی که با جبهه‌ی شما می‌جنگد، می‌جنگم. 🔹این جنگ اَشکال مختلفی دارد: در دوران شمشیر و نیزه یک جور است، در دوران اتم و هوش مصنوعی و امثال اینها یک جور دیگر است، ولی هست؛ در دوران تبلیغات به وسیله‌ِی شعر و قصیده و حدیث و بیان کلمات یک جور است، در دوران اینترنت و کوانتوم و امثال اینها هم یک جور دیگر است، ولی هست؛ در دوران دانشجو بودنِ انسان یک جور است، در دوران مدیر شدن و مسئول شدن یک جور دیگر است؛ در همه‌ِی احوال هست. «حَربٌ‌ لِمَن‌ حارَبَکُم» نباید فراموش بشود. 🔹«حَربٌ‌ لِمَن‌ حارَبَکُم» همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست؛ به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است؛ «حَربٌ‌ لِمَن حارَبَکُم» این‌جوری است. بدانید وظیفه چیست، بشناسید راهی را که باید بپیمایید. اگر این‌جور فکر کردیم، این‌جور شناسایی کردیم، این‌جور همّت کردیم، زندگی معنا پیدا میکند، زندگی هدف پیدا میکند. 🔹پول لایق این نیست که هدف زندگی باشد؛ مقام و قدرت و موقعیّت های اجتماعی حقیرتر از آن هستند که هدف زندگی انسان قرار بگیرند. هدف زندگی است، رسیدن به خدا است. راهش هم فقط همین است: «سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم وَ حَربٌ‌ لِمَن حارَبَکُم». بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۴۰۳/۰۶/۰۴ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel