eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مقر حكومت امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از ظهور كجاست؟ 🔹از برخى روايات استفاده مى شود كه و به تعبير ديگر پايتخت حكومت (عجل الله تعالى فرجه الشريف) خواهد بود. به چند روايت در اين زمينه توجه نماييد: 1⃣ابو بصير مى گويد: (عليه السلام) فرمود: «اى ابا محمد! گويا مى بينم كه (صلی الله علیه و آله) با خانواده اش در ساکن شده است. گفتم: آيا خانه او مسجد سهله است؟ فرمود: آرى ...». [۱] 2⃣ (عليه السلام) از ياد كرد و فرمود: «آن، خانه صاحب ما (عليه السلام) است زمانى كه با خاندانش در آنجا سكونت گزيند». [۲] 3⃣ (عليه السلام) مى فرمايد: « (عليه السلام) مى كند و به سوى مى رود و منزلش را آنجا قرار مى دهد». [۳] 4⃣و نيز آن حضرت مى فرمايد: «هنگامى كه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ما كند و به برود، هيچ مؤمنى نيست مگر آنكه در آن شهر در كنار (عليه السلام) سكونت مى گزيند يا به آن شهر مى آيد». [۴] 5⃣ (عليه السلام) در اين باره مى فرمايد: «روزگارى فرا رسد كه اين جا [مسجد كوفه]، عبادتگاه و مصلاى (عليه السلام) گردد». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۹۷، ص ۴۳۵، باب ۷؛ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۳، ص ۴۹۵؛ [۳] بحارالأنوار، همان، ج ‏۵۲، ص ۲۲۴، باب ۲۵؛ [۴] همان، ص ۳۸۶، باب ۲۷؛ [۵] من لا يحضره الفقيه‏، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، چ ۲، ج ‏۱، ص ۲۳۱ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چ ۷، ص ۶۴۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر عليه السلام:  🔸«اَلْبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنْفيانِ الْفَقْرَ وَ يَزيدانِ فِى الْعُمْرِ وَ يَدْفَعانِ عَنْصاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ». 🔹 و ، را مى بَرند، بر مى افزايند و هفتاد بد را از صاحب خود دور مى كنند.  📕ثواب الاعمال، ص ۱۴۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام باقر (علیه السّلام) چه آثاری در فرهنگ و دانش اسلامی شيعی از خود به يادگار گذاشته است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹تلاش‌ های خستگی‌ ناپذیر (ع) و پس از وی تلاش‌ های (ع) سبب شد تا با اتکای به (ص) و اشراقات و بر قلوب (علیهم السّلام)، زودتر از اهل سنت و... به مرحله تدوین برسد، تا جایی که «مصطفی عبدالرازق» می‌ نویسد: «پذیرفتن اینکه تدوین زودتر از فرق دیگر اسلامی شروع شده عاقلانه است؛ زیرا اعتقاد آنان به یا معانی شبیه آن در مورد چنین اقتضا می‌ کرده که قضاوت‌ها و فتاوای آنها به وسیله پیروانشان تدوین گردد». [۱] 🔹این (ص) بود که از طریق عصمت به طور مستقل به ما رسیده است. اهل سنت احادیثی را که از (ع) نقل می‌ کنند، معمولاً با اتصال سند آن از پدرش از پدرانش به (ص) می‌ رسانند، ولی به دلیل اعتقاد به و آن حضرت و دیگر ، نیازی به ذکر سند نمی‌ بیند. از خود (ع) درباره احادیثی که بدون ذکر سند از نقل می‌ کند، سؤال شد، فرمودند: 🔹«اِذَا حَدَّثْتُ بِالْحَدِیثِ وَ لَمْ اَسْنَدُهُ، فَسَنَدِی فِیهِ اِلَی زَینِ الْعَابِدِینَ، عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ الشَّهِیدِ عَنْ أَبِیهِ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ (ع) عَنْ رَسُولِ اللهِ عَنْ جِبْرِیلَ عَنِ اللهِ تَعَالَی». [۲] (وقتی را روایت کرده و آن را ذکر نمی‌ کنم، سند من در چنین مواردی پدرم زین العابدین از پدرش حسین شهید از پدرش علی بن ابیطالب، از (ص) از جبرئیل و پس از آن از ). 🔹 (ع) مانند دیگر امامان شیعه برای بیان اهمیت موقعیت از لحاظ ، کوشش بلیغی از خود نشان می‌ داد و در روایتی که در این زمینه از آن حضرت نقل شده، چنین آمده است: «آلُ مُحَمَّدٍ أَبْوَابُ اللهِ وَ سَبِیلُهُ وَ الدُّعَاةُ اِلَی الْجَنَّةِ وَ الْقَادَةُ اِلَیْهَا». [۳] (، درهای علوم الهی و راه وصول به رضای او و دعوت کنندگان به بهشت و سوق‌ دهندگان مردم بدان هستند). و نیز از آن حضرت روایت شده: «کُلُّ شَیْ‌ءٍ لَمْ یَخْرُجْ مِنْ هَذَا الْبَیْتِ فَهُوَ وِبَالٌ»؛ [۴] (هر آن چیزی که از این خانه بیرون نیاید خالی از پیامد سوء نخواهد بود). 🔹در حقیقت آن حضرت (ص) را از طریق (ع) برای مردم روایت می ‌کردند و این در زمانی بود که کسانی چون «مکحول» [۵] وقتی حدیثی از امیرالمؤمنین (ع) روایت میکردند از شدت ترس، آن حضرت را با عنوان «ابو زینب» یاد می‌ کردند. بنابراین می‌ بینیم که ، تنها احادیث رسول خدا (ص) می‌ باشد و دلیل آن این است که این میراث مورد به مورد به اتکا دارد، به طوری که امام باقر (ع) فرمود: «اِذَا حَدَّثْتُکُمْ بِشَیْ‌ءٍ فَسَأَلُونِی عَنْ کِتَابِ اللهِ». [۶] (وقتی برای شما نقل می‌کنم در موضوع مطابقت آن با ، از من سؤال کنید). 🔹این میراث (ع) است که سبب حفظ و سلامت از تحریفات حدیثی شده است که به دلیل ننوشتن حدیث و انگیزه‌ های دیگر زمینه‌ های آن ایجاد شده بود. (ع) با استناد به حدیث: «عَلِیٌّ أَقْضَاکُمْ»؛ ( قاضی‌ ترین شماست) که از طرق متعددی از شخص (ص) نقل شده، می‌ کوشید یکی از علمای اهل سنت را به پذیرفتن احکام قضایی (ع) واداشته و عقیده آن عالم را دایر بر جواز عمل به احکام قضایی دیگران باطل سازد. [۷] 🔹همچنین آن حضرت در پاره‌ ای از موارد، علومی را که از طریق برخی صحابه نقل شده بود، به صراحت باطل اعلام می‌ کرد، به طوری که یک بار پس از تقسیم به و فرمود: «اُشْهِدُکُمْ عَلَی زَیْدِ بْنِ ثَابِتٍ، لَقَدْ حَکَمَ فِی الْفَرَائِضِ بِأَحْکَامِ الْجَاهِلَیَّةِ». [۸] (شما را گواه می‌ گیریم بر زید بن ثابت که در مسأله ارث مطابق احکام جاهلیت حکم کرده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] تمهید لتاریخ الفقه الاسلامی، سبحانی جعفر، دار الاضوء، ص ۲۰۳؛ [۲] إعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى، دار الکتب الاسلاميه‏، ص ۲۴۶؛ [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت (ع)، ج ۱۸، ص ۹؛ [۴] الميزان فى تفسير القرآن، انتشارات اسلامى، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۵] ابن ابی الحدید او را به بغض امیر المؤمنین (ع) نسبت داده است. (اختصاص‏، مفيد، گنکره شیخ مفید، چ ۱، ص ۱۲۸) [۶] المیزان، همان، ج ۳، ص ۱۷۶؛ [۷] وسائل الشیعة، همان، ج ۱۸، ص ۸ - ۹؛ [۸] الکافی، همان، ج ۷، ص ۴۰۷ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، ۱۳۸۱ش، چ ۶، ص ۳۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه ممکن است یک نوجوان، امامت و پیشوای مسلمانان قرار گیرد؟ 🔹از آنجا كه (علیه السلام) نخستين امامى بود كه در به منصب رسيد، طبعاً نخستين سؤالى كه در هنگام مطالعه زندگى آن حضرت به نظر مى رسد، اين است كه چگونه يك مى تواند و و پيشوايى مسلمانان را بر عهده بگيرد؟ آيا ممكن است در چنين سنى به آن حد از برسد كه بتواند باشد؟ و آيا در امتهاى پيشين چنين چيزى سابقه داشته است؟ 🔹در پاسخ اين سؤالها بايد توجه داشت: درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم انسان معمولاً حد و مرز خاصى دارد كه با رسيدن آن زمان، جسم و روان به حد كمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد كه ، براى مصالحى، اين دوران را براى بعضى از خود كوتاه ساخته، در سالهاى كمترى خلاصه كند. 🔹در از آغاز تاكنون افرادى بوده اند كه از اين بوده اند، و در پرتو لطف و كه از طرف به آنان شده است در به و رهبرى امتى نائل شده اند. براى اينكه مطلب بهتر روشن شود ذيلاً مواردى از اين استثناها را ياد آورى مى كنيم: 💠نبوت «حضرت یحیی» (عليه السلام) در کودکی 🔹 درباره (علیه السلام) و نبوت او و اينكه در به برگزيده شده است، مى فرمايد: «ما فرمان را در كودكى به او داديم». [۱] بعضى از مفسران كلمه را در آيه بالا به معناى هوش و گرفته اند، و بعضى گفته اند: مقصود از اين كلمه، است. مؤيد اين نظريه رواياتى است كه در كتاب «اصول كافى» نقل شده است؛ 🔹از آن جمله، روايتى از (علیه السلام) وارد شده است كه حضرت طى آن با تعبير «حكم» در آيه مزبور، به (علیه السلام) در استشهاد مى كند و مى فرمايد: پس از درگذشت (علیه السلام)، فرزند او (علیه السلام) كتاب و حكمت را از او به ارث برد و اين همان است كه خداوند در قرآن مى فرمايد: «يا يَحْيى خُذِ الْكَتابَ بِقُوّهٍ ٍْوَ آتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً»؛ (اى كتاب (آسمانى) را با نيرومندى بگير، و ما را در به او داديم). [۲] 💠نبوت «حضرت مسيح» (عليه السلام) در روزهای نخستين تولد 🔹با اينكه براى آغاز تكلم و سخن گفتن كودك معمولاً زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى مى دانيم كه (علیه السلام) در همان زبان به گشود و از مادر خود (كه به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنيا آورده بود و به اين جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود) به شدت دفاع كرد و ياوه هاى معاندين را با و دليل رد كرد، در صورتى كه و با اين محتوا، در شأن است. 🔹 گفتار او را چنين نقل مى كند: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیّاً وَ بَرّاً بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیّاً». ((عيسى) گفت: «بى شك من ، به من (انجيل) عطا فرموده و مرا در هر جا كه باشم وجودى پربركت قرار داده است، و مرا تا آن زمان كه زنده ام به نماز و زكات توصيه فرموده و (نيز مرا) به نيكى در حق مادرم سفارش كرده و جبار و شقى قرار نداده است). [۳] 🔹با توجه به آنچه گفته شد به اين نتيجه مى رسيم كه قبل از نيز، ديگرى از اين و نعمت الهى برخوردار بوده اند و اين امر اختصاص به ما نداشته است. پی نوشت‌ها؛ [۱] وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيّاً (سوره مريم، آیه ۱۲) [۲] اصول كافى، تهران، مكتبه الصّدوق، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۸۲ [۳] سوره مريم، آیات ۳۰ تا ۳۲. از بعضى از روايات استفاده مى شود كه (ع در آن زمان كه سخن گفت، بوده و هنوز منصب نداشته است و در سن هفت سالگى به مقام رسالت نائل گرديده است. بنابراين هيچ استبعادى ندارد كه - عليهم السلام - هم در سنّى همانند سنّ حضرت عيسى به برسند (اصول كافى، همان) 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چ۲۳، ص۵۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرزند آوری از نگاه اسلام (بخش اول) 🔸برای ، اهداف بسیاری یاد شده که از همه مهم‌تر است، که با آمدن فرزند زندگی ها رنگ و بوی بیشتری به خود می گیرد. داشتن یکی از اهداف‌ مهم ازدواج و است و اکثر زوجین داشتن فرزند را به عنوان یکی از خواسته ها و های خود در زندگی مشترک مد نظر دارند؛ در این بخش نوشتار و بخش بعدی آن، به مواردی مرتبط با این بحث پرداخته می‌شود.   💠بارداری از روی آگاهی و اختیار زوجین 🔹آنچه که در باید به عنوان یک مورد توجه قرار گیرد این است که هر و تولد در پی آن باید ، و بوده و زوجین با در نظر گرفتن شرایط لازم، نسبت به شدن اقدام نموده و برای نیز همه توان خود را به کار گیرند.    💠فرزند صالح 🔹 است که خداوند به زوجین ارزانی می‌دارد، بنابراین باید قدر این را دانسته و در و پاسداری از او همه سعی خود را به کار گیرند. «پروردگارا به ما از همسران و مان آن ده که مایه روشنی چشمان ما باشد». [ترجمه آیه ۷۴، سوره فرقان] «ای پروردگارمن، مرا از شایستگان بخش». [ترجمه آيه ۱۰۰ سوره صافات]  و روایات بسیاری نیز از (صلی الله علیه و آله) و (عليهم السلام) نقل شده، که نمایانگر نگرش مثبت آن بزرگواران به فرزندان و می باشد. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: ، گلی از گل‌های بهشت است.   💠آرامش و آسایش در زندگی 🔹 هدف اصلی تشکیل زندگی و را «ایجاد در انسان‌ها و پیدایش و در زوجین دانسته»، [ر.ک: سوره روم، آيه ۲۱] و تاثیرات مثبت و سازنده ای را در زندگی آنان ایجاد میکند. می تواند زوجین را کند و روح زندگی را در آن بدمد و شادی و  را به زندگی آنان ببخشد.    💠ارکان خانواده 🔹از نظر ، از ارکان مهم خانواده محسوب می‌شوند، و در آیات و روایات از با تعبیری چون ، نور دیده، ، مایه ثواب و و رحمت و یاد شده است. خداوند کریم در وصف مؤمنان می‌فرماید؛ «آنها کسانی هستند که در مناجات خویش با پروردگارشان می گویند: از همسران ما مایه های نور و روشنایی چشم قرار ده». [ترجمه آيه ۲۴ سوره فرقان] 💠فرزند پسر باشد یا دختر 🔹آفتی که بعضیها به آن گرفتار هستند، است، بطوری که بعضیها گویا هنوز در به سر می‌برند؛ اگر بعد از گرفتن جواب آزمایش بفهمند که فرزندشان دختر است و همسر آنها فرزند پسر بدنیا نمی‌آورد، از چشم شوهر و خانواده شوهر میفتد، در حالی که نباید مهم باشد، بلکه باید دعا کرد که باشد و ختم به خیر شود. [۱] (عليه السلام) می فرمایند؛ «خداوندا به من عطا کن و او را و پاک قرار ده که در کم و زیاد نباشد و را نیکو گردان». [۲] (عليه السلام) نیز می‌فرمایند؛ « خوبی ها و نعمت اند، به خوبی ها ثواب می‌دهند و از نعمت ها سوال می شود». [۳]   💠احساسی ترین تجربه انسان 🔹بدون هیچگونه تردیدی، و پدر یا مادر شدن یکی از تجربیات انسانی، مطابق با انسانها برای و بقاء آنان و نیز مورد توصیه شرع مقدس اسلام است. فرزند سالم و صالح می‌تواند موجب افزایش عشق، و سلامت روانی و تعالی شخصیت والدین شود. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] اصول کافى، ج ۶، ص ۳ [۲] تهذیب الاحکام، ج ۷، ص ۴۱۱ [۳] تحف العقول، ص ۳۸۲ نویسنده: سجاد رستمی چورتی منبع: راسخون @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر عليه السلام:  🔸«مَنْ عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لا يُنْقَصُ اُولئِكَ مِنْاُجورِهِمْ شَيْئاً وَ مَنْ عَلَّمَ بابَ ضَلالٍ كانَ عَلَيْهِ مِثْلُ اَوزارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لا يُنْقَصُ اُولئِكَمِنْ اَوزارِهِمْ شَيْئا»؛ 🔹هر كس را به كسى دهد، همه كسانى را كه به آن كنند، دارد، بى آنكه چيزى از آنان كم شود؛ و هر كس را ياد دهد، همه كسانى كه بدان كنند، بر او نيز بار مى شود، بى آنكه چيزى از آنان كم شود. 📕كافى ، ج ۱، ص ۳۵، ح ۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سرلوحه برنامه های امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🔹 ، خصلت همه است و این خصلت در وجود (عج) در حدّ اوج و کمال است. معیار پاک سازی اجتماعات بشری نیز همین است. (عج) در راه و روش خویش، است و در اجرای و و مبارزه با قاطعیتی خدایی دارد. چشم پوشی و در راه و روش او نیست. از ملامت نمی هراسد، از هیچ مقام و نمی ترسد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای را کیفر می دهد. 🔹در حدیثی از (ع) آمده است: « قیام می کند ... بر اعراب سختگیر است و راه و روش او شمشیر بوده و در راه اجرای از ملامتِ بیم نمی کند». [۱] (ع) نیز فرموده است: «خداوند برای از خاندان ما هر دشواری را آسان می گرداند و به دست او هر سرسختی نابود می شود و هر هلاک می گردد». [۲] 🔹بزرگترین آرمان دولت (عج)، گسترش در است که از هدف های اساسی آن می باشد؛ چنان که این اصل از نخستین هدف ها و اصلی ترین برنامه های همه بوده است که در گذشته تاریخ، اجتماعات و مردمان را به آن فرا خوانده اند و در راه تحقق آن های فراوان کرده اند. (عج)، با طبقات آگاه و عالمان و روشنفکرانی که بخواهند به گونه ای در برابر اجرای بایستند، می جنگد و با کسانی که با توجیه کلام خدا و تأویل آیات قران کریم، قصد او را دارند، می شود و آنان را از سر راه انقلاب بر می دارد. 🔹 ، تنها زمینه حیات اجتماعی در بخش ویژه ای از جامعه نیست، بلکه در همه ابعاد و ، عامل اصلی حیات و زندگی انسان، اصل و عدل است. ، حیات زندگی است و زندگی بی عدالت، مرگی است که حیات پنداشته می شود. در سخنی از (ع) آمده است: «اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، آن روز را طولانی گرداند تا کند و را از و داد پر کند، آن گونه که از و بیداد آکنده باشد. این چنین از پیامبر خدا شنیدم». [۳] 🔹در روایتی نیز آمده است هنگامی که (عج) در لحظات نخستین پس از تولد، دهان به سخن گشود، فرمود: «خداوندا! به آنچه بر من وعده دادی، وفا کن و امر مرا به کمال برسان و گام های مرا استوار بدار و را به دست من آکنده از و داد ساز». [۴] (ع) نیز درباره این بزرگترین آرمان حکومت (عج) فرموده است: « را کنار می گذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه می کند، و را عزل می نماید و زمین را از هر و خائنی پاک می سازد». [۵] 💠عوامل موفقیت امام مهدی (عج) در گسترش عدل 🔹در که عهده دار اجرای و است، که در رأس حکومت قرار دارد، نمونه و و نمایش عملی و تجسم ظهور تمام و تعلیمات آن و نیز نسخه بشری است. در این حکومت (علیهم السلام) هم قوانینی که اساس عمل است، بیانگر ، و برقراری توازن و به معنای حقیقی است، و هم و و قوه مجریه ای که اجرای این قوانین را بر عهده دارد، در طریق گام بر می دارد. 🔹در روایتی از (ع) آمده است: «هنگامی که ما قیام کند، خداوند دست لطفش را بر سر بندگانش می گذارد و به این وسیله عقول آن ها را کامل و افکارشان را پرورش می دهد». [۶] ضمن این موضوع، عامل مهم دیگری که موفقیت (عج) در گسترش عدل در جامعه را تضمین می کند، در آن عصر است. افرادی با و داد درگیرند و با آن مقابله می کنند که کامل نیست. وقتی مردم از نظر عقلی ضعیف باشند، زیر بار نمی روند؛ زیرا طبق احادیث، از جنود به شمار می آید و از جنود و لشکریان . [۷] به این دلیل و نیز عظمت است که در دوران (عج) همگان به سرعت تمام، پذیرای حکومت آن حضرت خواهند بود. [۸] پی نوشت ها: [۱] الغیبة، نعمانی، ص۲۳۳؛ [۲] کمال الدین، ج۲، ص۳۶۹؛ [۳] همان، ج۱، ص۳۱۸؛ [۴] بحارالانوار، ج۵۱، ص۱۳؛ [۵] همان، ص۱۲۰؛ [۶] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۲۸؛ [۷] کافی، ج۱، کتاب العقل والجهل، ح۱۴ ؛ [۸] ر.ک: رضوانی کاشانی، علی اصغر، موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۸۳ - ۴۸۶ نویسنده: زهرا رضائیان، بخش مهدویت تبیان منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دو اثر شوم ترک «امر به معروف» و «نهی از منکر» 🔸 و دو واجب از در دین مبین هستند؛ این دو واجب جایگاه بسیار مهمی در این آیین، و به خصوص دارند و در لسان (علیهم‌ السلام) مورد تاکید بسیاری قرار دارند. اگر به احادیث معصومین (علیهم‌ السلام) رجوع کنیم خواهیم دید آن بزرگواران به شدّت بر انجام این دو واجب در تاکید می‌کردند و شیعیان خود را نسبت به انجام این دو واجب فرا می‌خواندند. 💠برای نمونه به چند مورد از این احادیث اشاره می‌کنیم: 🔹 (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هر كس و را انجام دهد، در زمين و اوست در میان امت». [۱] (عليه السلام) فرمودند: «، حتی جهاد در راه خدا در برابر «امر به معروف» و «نهی از منکر» چون قطره‌ی آبی است در برابر دریای پهناور». [۲] همچنین در حدیث دیگری فرمودند: « به و و بر پاداشتن حدود [الهى] است. [۳] 🔹حضرت در این دو روایت بیان می‌کنند که ارزش و جایگاه و از تمام بالاتر، بلکه مانند قطره در مقابل دریاست، که به زیبایی گویای ارزش و اهمیت این است. (علیه السلام) فرمودند: «امر به معروف و نهی از منکر است که با آن، برپا می‌شود و به وسیله‌ی آن، برقرار می‌گردد، کسب و کار مردم حلال و تامین می‌شود و در سایه‌ی آن می‌آید و از انتقام گرفته می‌شود و کارها پیدا می‌کند». [۴] 🔹در این روایت، حضرت به زیبایی می‌فرمایند تمام به انجام این مهم بستگی دارد، و اگر این مورد رعایت نشود، دیگر واجبات نیز انجام نخواهد شد. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند (عز و جل) از كه دين ندارد نفرت دارد؛ عرض شد: مومنى كه دين ندارد كيست؟ فرمود: كسى كه نمی‌كند». [۵] 🔹در این روایت، حضرت می‌فرماید و این قدر مهم است که انجام ندادن آن، به معنای و است؛ یعنی کسی که این را انجام ندهد، اصلا دین و ایمان ندارد، و لو اینکه سایر واجبات را به خوبی انجام داده باشد. این آن‌قدر مورد مهم و حیاتی است که ترک آن علاوه بر این‌ که را از بین می‌برد، دارای آثار شومی برای است نیز می‌باشد؛ 🔹 (عليه السلام) در وصیت خود به (عليه السلام) در این باره فرمودند: « و را ترک نکنید، که و بدکار جامعه بر شما می‌شوند و آن‌گاه هر چه کنید به اجابت نرسد». [۶] در این حدیث حضرت می‌فرمایند اگر در جامعه‌ای و ترک شود، دو اثر شوم در پی خواهد داشت، یکی اینکه بَدان و جامعه بر مردم مسلط شده و زمام امور را به دست خواهند گرفت؛ دیگری اینکه جامعه نیز هر چه دعا کنند، دعایشان مستجاب نمی‌شود. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۹؛ [۲] نهج البلاغه، حکمت ۳۷۴؛ [۳] غرر الحكم، حدیث ۶۸۱۷؛ [۴] وسائل الشیعه، ج ۱۱، باب اول، حدیث ۶، ص ۳۹۵؛ [۵] الكافی، ج ۵، ص ۵۹؛ [۶] نهج البلاغه، نامه‌ی ۴۷ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) زشت ترین نوع «ظلم» كدام است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ مى فرمايد: «وَ ظُلْمُ الضَّعِيفِ أَفْحَشُ الظُّلْمِ»؛ ( بر ، زشت ترين [نوعِ] ستم است)؛ زيرا قادر بر از خويشتن نيست. 🔹مرحوم كلينى در كتاب «كافى» از (عليه السلام) نقل مى كند: «لَمَّا حَضَرَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ الْوَفَاةُ ضَمَّنِي إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ يَا بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي (عليه السلام) حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِهِ قَالَ يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا يَجِدُ عَلَيْكَ نَاصِراً إِلَّا اللهَ»؛ [۱] 🔹[ترجمه روایت:] (هنگامى كه پدرم در آستانه رحلت از دنيا بود مرا به سينه خود چسبانيد و فرمود: اين سخنى است كه پدرم در آستانه وفات [شهادت] سفارش كرد و او از پدرش [امير مؤمنان علی (عليه السلام)] نقل فرمود: كه بپرهيز از كردن بر كسى كه يار و ياورى جز خدا ندارد). 🔹البتّه درباره همه كس و همه جا قبيح است، ولى اگر كسى مثلا به ظلم كند و مقدارى از مال او را ببرد، گرچه كار خلافى كرده، اما لطمه زيادى بر او وارد نمى شود به خلاف آن كس كه از مالى را ببرد. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۳۳۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۶۳۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر طبق نامه ۴۷ نهج البلاغه، ترک «امر به معروف» و «نهی از منکر» چه پيامدهايی به دنبال دارد؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۴۷ (وصيّتنامه حضرت) مى فرمايد: «لا تَتْرُكُوا الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلَّى عَلَيْكُمْ شِرَارُكُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلا يُسْتَجَابُ لَكُمْ»؛ ( و را ترك نكنيد كه بر شما خواهند شد، سپس هر چه كنيد مستجاب نمى گردد). آيا در ميان حاكميت و ترك و تنها يك رابطه معنوى و مجازات الهى است، و يا رابطه ظاهرى هم وجود دارد؟ 🔹به نظر مى رسد كه پيوند اينها با يكديگر به صورت منطقى قابل اثبات است؛ چرا كه يكى از مصاديق مهم و اقدام به اين دو در برابر است، كه اگر مرتكب شوند به آنها دهند و اگر را ترك كنند از آنها نمايند. اگر اين دو ترك شود و حاكمان هيچ گونه مانع و اعتراضى در برابر خود نبينند جسور مى شوند و بر مسلّط مى گردند. امّا چرا براى رفع شر حاكمان شرور مستجاب نمى شود؟ 🔹براى اينكه در روايات اسلامى آمده آنجا كه به واسطه خود و كوتاهى او باشد، براى رفع آن مستجاب نمى گردد و به آنها گفته مى شود: اين نتيجه خود شماست، چرا چنين كرديد كه به چنان بدى گرفتار شويد؟ جالب اين است كه از (عليه السلام) نقل شده حتى اگر هم در چنين شرايطى كنند، دعاى آنها مستجاب نخواهد شد: «فَيَدْعُو خِيَارُكُمْ فَلا يُسْتَجَابُ لَهُمْ». [۱]  🔹در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم: «إِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبِيلُ الاَْنْبِيَاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِيضَةٌ عَظِيمَةٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الاَْرْضُ وَ يُنْتَصَفُ مِنَ الاَْعْدَاءِ وَ يَسْتَقِيمُ الاَْمْرا»؛ [۲] ( و راه و طريقه صالحان است است كه با آن ساير فرايض برپا مى گردد، جادّه ها امن و امان و كسب ها حلال مى شود، حقوق غصب شده به صاحبانش بازگردانده شده و زمين ها آباد مى گردد و از دشمنان انتقام گرفته خواهد شد و تمام امور سامان مى يابد). 🔹در ذيل همين حديث آمده است كه خداوند عزّ و جل به (عليه السلام) وحى فرستاد كه من صد هزار نفر از قوم تو را كيفر خواهم داد؛ چهل هزار نفر از و شصت هزار نفر از ! شعيب عرضه داشت: پروردگارا اشرار به جاى خود، اخيار چرا؟ خداوند عزّ و جل به او وحى فرستاد: «دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِی وَ لَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي»؛ [۳] (با راه سازش و بى تفاوتى پيش گرفتند و هرگز به جهت خشم من خشمگين نشدند). 🔹همچنین در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «الاَْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللهِ فَمَنْ نَصَرَهُمَا أَعَزَّهُ اللهُ وَ مَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللهُ»؛ [۴] ( و دو مخلوق [برجسته] از مخلوقان خدايند، هر كس اين دو را كند، خدا به او مى بخشد، و هر كس دست از يارى اين دو بردارد خدا او را مى كند». 🔹تعبير به مخلوق در واقع نوعى تشبيه است. اين احتمال نيز وجود دارد كه خُلق به معناى خصلت باشد، ولى به قرينه ذيل حديث اين احتمال بعيد به نظر مى رسد. در هر حال مسأله و از امورى است كه هم به وسيله و آن را انجام مى دهد، و هم انبياى الهى و اوصياى آنها و هم تمام به آن مأمورند. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۵، ص ۵۶؛ [۲] همان؛ [۳] همان؛ [۴] همان، ص ۵۹ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۲۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر عليه السلام 🔸«تِسْعُ خِصالٍ خَصَّ اللهُ بِها رُسُلَهُ فَاْمتَحِنُوا أنفُسَكُمْ فَإنْ كانت فَيكُمْ فَاحْمَدُوا اللهَ تَعالى عَلَيْها فاْسَاَلُوُهُ فِيْها، وَ هُمُ: اليَقينُ وَ القَناعَةُ وَ الصَّبْرُ وَ الشُّكْرُ وَ الحِلْمُ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ السَّخاءُ وَ الشَّجاعَةُ وَ التَّنَزُّهُ». 🔹 است كه خداوند آنها را از قرار داده است؛ پس خود را بيازماييد بنگريد اگر آنها را داريد، خدا را حمد و ستايش كنيد و اگر نداريد از او بخواهيد؛ آنها عبارتند از: ، ، ، ، ، ، ، ، «پاكيزگى و ». 📕معدن الجواهر و رياضة الخواطر، ص ۳۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه آيات و روايات، وسعت حكومت «حضرت مهدى» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه مقدار است؟ 🔸مطابق برخى ادله، حكومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر كل است؛ زيرا: 1⃣هدف از مطابق برخى از آيات، رسيدن كل بشر به كامل در تمام زمينه هاست. 2⃣در برخى از آيات آمده است كه تمام را فرا خواهد گرفت. 3⃣مطابق برخى روايات كه به حد تواتر رسيده (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را پر از و داد خواهد كرد. 4⃣در برخى از روايات، حكومت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشبيه به حكومت ذوالقرنين در گستردگى آن شده است. 5⃣همچنين در برخى روايات آمده است تمام مناطق روى را خواهد كرد. نعمانى به سندش از ابى حمزه ثمالى نقل كرده كه از (عليه السلام) شنيدم فرمود: « ... خداوند براى او روم و چين و ترك و ديلم و سِند و هند و كابل شاه و خزر و ... را فتح خواهد كرد ... ». [۱] 6⃣مطابق برخى روايات، همه مردم روى زمين شده و زمين آباد خواهد شد. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] الغيبة (للنعمانی)، نشر صدوق‏، چ۱، ص ۲۳۵ [۲] ينابيع المودة لذو القربى‏، قندوزى، چ۲، ج ‏۳، ص ۳۴۵ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ ۷، ص ۶۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نظرها غایب است؟ 🔹نعمانی از (عليه السلام) نقل ميكند كه ايشان را غربال انسان های صالح از گمراه، و دانايان از نادانان ميداند. (عليه السلام) نيز در روايتی فرمود: « (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد كه تخلف ناپذير است و هر جوينده درباره آن به شك مى افتد و اجازه نداريم علت آن را بيان كنيم.  او همان حكمتى است كه در غيبت وجود داشته است، و پس از روشن خواهد شد، چنانكه حكمت كارهاى خضر براى موسى روشن شد. امرى از و سرّى از اسرار و غيبى است از غيب های او». 🔹علّت‌ غيبت‌ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از است كه به «حقيقت» آن نمی توانيم پى ببريم. براى ، نمونه هايى از زندگى اولياى خدا در گذشته و امت هاى پيشين وجود دارد. مثلاً (عليه السلام) چهل روز از امت خويش غايب شد و همه آن مدت را در ميقات گذراند. [ر.ک اعراف، ۱۴۲] (عليه السلام) به خواست خدا از چشم امتش پنهان شد و دشمنانش نتوانستند او را بكشند و از بين ببرند. [ر.ک نساء، ۱۵۸] (عليه السلام) نيز مدتى از ميان قوم خود پنهان بود. [ر.ک صافات، ۱۴۰] پس غيبت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ديده ها، موضوع تازه اى نيست و اين هر چه هم به درازا بكشد، نمی تواند بهانه انكار اصل وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گردد. 🔹اساساً هر چه كه از راه ثابت شود، اما انسان نتواند آن را تجربه يا مشاهده كند، نمی تواند آن را انكار يا در پذيرش آن ترديد كند، چون اين تواتر در نقل، اطمينان آور است؛ در غير اين صورت، بسيارى از مطالب مسلّم و ضروريات دين در معرض انكار و ترديد قرار خواهد گرفت، با اين حال بايد گفت: در حدّ فكر بشرى ما، شناخت ممكن است، و آن اين است كه از آنجا كه خداوند متعال اراده فرموده كه و را در سطح جهان به وسيله او قرار دهد، 🔹و اين آرزوى بزرگ و آرمان متعالى پس از گذشت مدت زمانى تحقق پذير خواهد بود، يعنى دورانى كه به كمال برسد و آمادگى فكرى براى آن مرحله پيدا كند و جهان با اشتياق، از موكب آن امام عدالت گستر و آزادى بخش استقبال كند. طبيعى است كه اگر آن در ميان مردم آشكار باشد و با آنان زندگى كند، پيش از آنكه آن مسأله پخته شود و مقدمات و زمينه لازم و مناسب آن فراهم گردد، سرانجام و سرنوشت او سرنوشت پدران بزرگوارش خواهد بود، يعنى ، و پيش از آنكه آن هدف و آرمان بزرگ به دست او تحقق يابد كشته خواهد شد. 🔹در برخى روايات اهل بيت به اين حكمت اشاره شده است: (عليه السلام) فرمود: « (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پيش از ظهورش خواهد داشت. راوى پرسيد: براى چه؟ فرمود: از بيم كشته شدن». [۱] يعنى ، براى جلوگيرى از كشته شدن، پيش از تحقق آن هدف مورد انتظار است. در روايات، جهات ديگرى هم براى غيبت او ذكر شده است، همچون آزمايش و در ، تا معلوم شود تا چه حدّ در راه و اعتقاد، ثابت قدم و استوارند. [۲]   پی نوشت‌ها؛ [۱] كمال الدين، ص ۴۸۱، باب ۴۴، حديث ۸ [۲] سيماى عقايد شيعه، ص ۲۵۸ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند از تسلّط و «وسوسه شیطان» در امان باشد؟ 🔹پاسخ این سؤال در آیه ۲۷ «سوره اعراف» آمده است. خداوند مى فرماید: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ» (ما را اولیاء و قرار دادیم). یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه و افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند، ندارند؛ و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود برداشته مى شود، و اجازه ورود به کشور تن از طرف او داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که مى تواند از او بگذرد. 🔹بنابراین، کسانى که دریچه هاى خود را به روى ببندند، آنها قدرت عبور از آن را نخواهند داشت. آیات دیگر نیز شاهد این حقیقت است، در «سوره نحل» آیه ۱۰۰ مى خوانیم: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون» ( بر آنها است که به او عشق می ورزند و او را خود انتخاب کرده اند و کسانى که او را پرستش مى کنند). 🔹همچنین در آیه ۴۲ «سوره حجر» مى خوانیم: «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ» (تو بر من تسلط نخواهى داشت، مگر بر که از تو مى کنند). به تعبیر دیگر: درست است که ما و همکارانش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردّ پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم. 🔹هر جا است، در هر نقطه اى ، آماده است، در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و به میان مى آید، به هنگام ، و در موقع برافروخته شدن آتش و ، حضور قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى او را با گوش دل مى شنود و ردپاى او را با چشم خود مى بیند. 🔹در این زمینه حدیث جالبى از (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که (علیه السلام) به قوم خود کرد (و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید) نزد او آمده گفت: تو حقى بر گردن من دارى که من مى خواهم آن را تلافى کنم! عليه السلام (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟! گفت: 🔹همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى به پاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم. علیه السلام (با این که حداکثر کوشش را براى هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و) به گفت: حالا مى خواهى چه جبرانى بکنى؟ 🔹گفت: در به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: هنگامى که ، تو را فرا مى گیرد به یاد من باش! هنگامى که میان دو نفر مى کنى به یاد من باش! و هنگامى که با تنها هستى و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش»! [۱] پی نوشت: [۱] بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۳۱۸؛ و جلد ۶۰، ص ۲۲۲؛ خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق؛ درر الاخبار، ص ۱۲۲، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، طبع اول، ۱۴۱۹ق 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ ۳۲، ج ۶، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حب دنیا» چگونه مانع کسب معرفت و شناخت می شود؟ 🔹خداوند در «سوره نحل»، آیات ۱۰۶ - ۱۰۸، می فرماید: «مَن كَفَرَ بِاللهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَٰكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ - ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللهَ لَا يَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ - أُولَٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» 🔹[ترجمه آیات:] (کسانى که بعد از ایمان‌شان، به خدا کافر شوند [مجازات مى شوند] ـ بجز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالى که قلبشان با ایمان، آرام است ـ آرى، آنها که سینه خود را براى پذیرش کفر گشوده اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمى در انتظارشان! - این بخاطر آن است که زندگى پست را بر ترجیح دادند؛ و خداوند افراد بى ایمان (لجوج) را هدایت نمى کند. - آنها کسانى هستند که [بر اثر فزونى گناه،] خدا بر دلها و گوش و چشمان شان مُهر نهاده؛ [به همین دلیل نمى فهمند،] و غافلان [واقعى] همانها هستند). 🔹خداوند در این آیات، به گروهى اشاره مى كند كه نخست را از جان و دل پذيرا گشتند و بعد شدند. مى فرمايد: اين به خاطر آن نيست كه چيزى بر خلاف حق در اسلام ديده باشند، بلكه آنها را بر ترجيح دادند، و به همين جهت با اسلام وداع گفتند، و به وادى قدم نهادند، و چون نيستند، خداوند هدايت شان نمى كند؛ بلكه به خاطر بر و و آنها مهر مى نهد، و درهاى معرفت را به روى آنها مى بندد، در نتيجه در فرو مى روند. 🔹 خواه در شاخه عشق به مال و ثروت باشد، يا مقام و جاه و يا انواع شهوات ديگر، به مى ماند كه در انسان می‌وزد و تعادل ترازوى را به كلّى بر هم مى زند. مى دانيم ترازوهاى دقيق را در محفظه اى مى گذارند كه كمترين نسيم به آن نوزد، و حتى كسى كه مشغول سنجش با آنها است موقّتاً نفس را در سينه حبس مى كند، مبادا امواج هوايى كه از ريه او خارج مى شود تعادل آن را بر هم زند. آيا از چنين ترازويى در برابر يك طوفان شديد كارى ساخته است؟! 🔹 خواه شكل قارونى داشته باشد و يا فرعونى، يا سامرى و يا غير آنها، مسلّماً به اجازه و را نمى دهد. اگر آيه فوق مى گويد خداوند بر قلب و گوش و چشم آنها مهر مى نهد، اين در واقع همان تأثيرى است كه در قرار داده، و چون آنها به سراغ سبب مى روند، گرفتار چنين مسببى مى شوند. 🔹در تعبيرات جالبى در اين زمينه ديده مى شود؛ از جمله در حديثى (عليه السلام) مى فرمايد: «مَثَلُ الْحَريص عَلَى الدُّنْيا كَمَثَلِ دُوْدَةِ القَزّ كُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَفّاً كانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غمّا» [۱] ( بر دنيا همچون كرم ابريشم است، هر قدر بيشتر ابريشم برگرد خود مى تند زندانى تر مى شود، و راه خروج بر او مسدودتر مى گردد، تا از غم و اندوه بميرد). در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلدُّنيا تَقُرُّ وَ تَضُرُّ و تَمُرُّ» [۲] ( مى فريبد، مى رساند و ). 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه (عليه السلام) نامه اى به يكى از ياران اش نوشت و او را نصيحت فرمود. از جمله نصايح امام (عليه السلام) اين بود: «فَارْفُضِ الدُّنْيا فَاِنَّ حُبَّ الدُّنْيا يُعْمِى، وَ يُصِّمٌ وَ يُبْكِمٌ وَ يُذِلُّ الرِّقابٌ فَتَدارَكْ مابِقَىَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَد، فَانَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكَ بِاِقامَتِهِمْ عَلى الأَمانِىِّ وَالتَّسْوِيْفِ» [۳] ( را رها كن كه ، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد. در باقى مانده عمرت گذشته را كن و نگو فردا و پس فردا، زيرا كسانى كه پيش از شما بودند به خاطر تكيه بر و امروز و فردا كردن شدند). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ دوم، ج ۷۰، ص ۲۳؛ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ اول، ص ۵۴۸، قصار [۴۲۲] ۴۱۵؛ [۳] بحارالأنوار، همان، ص ۷۵ 📕کتاب پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶، چ نهم، ج ۱، ص ۳۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️برتری ائمه معصومین علیهم‌السلام حتی در فقه 🔹به‌طور قطع ما احتیاج به عامه نداریم. و علیهم السلام حتی در فقه، گذشته از کمالات و کرامات و معارف، از آنها برتر بودند. 🔹 خود نقل کرده‌اند که زنی، شوهر یا یکی از بستگانش فوت کرده بود، و درباره سهم ورثه سؤال می‌کرد و ما با انگشت‌ها مشغول حساب سهام و فرض هر کدام بودیم، که علیه‌ السلام سر رسید و مسئله به ایشان عرضه شد، و آن حضرت بی‌درنگ و بدون تأمل و رویه و فکر پاسخ مسئله را گفت. 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۲۸۶ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام باقر» (عليه السلام) از چه جایگاه علمی‌ای برخوردار بودند؟ (بخش اول) 🔹 (عليه السلام) طى مدت امامت خود، در شرایطی نامساعد، به نشر و اشاعه و پرداخت و را تشريح نمود و جنبش علمى دامنه دارى به وجود آورد كه مقدمات تاسيس يك «دانشگاه بزرگ اسلامى» را كه در دوران امامت فرزند گراميش (عليه السلام) به اوج عظمت رسيد، پى ريزى كرد. 🔹جابر كه يكى از ياران بزرگ پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و از علاقمندان خاص خاندان نبوت است، مى گويد: روزى (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «بعد از من شخصى از خاندان مرا خواهى ديد كه اسمش اسم من و چهره اش شبيه چهره من خواهد بود. او را به روى مردم خواهد گشود». (صلی الله علیه و آله) هنگامى این پيشگويى را فرمود كه هنوز (عليه السلام) چشم به جهان نگشوده بود. 🔹سال ها از اين جريان گذشت، زمان پيشواى چهارم رسيد. روزى جابر از كوچه هاى مدينه عبور میكرد، چشمش به (عليه السلام) افتاد، وقتى دقت كرد، ديد نشانه هايى كه (صلی الله علیه و آله) فرموده بود، عينا در او هست. پرسيد اسم تو چيست؟ گفت: اسم من «محمد بن على بن الحسين» است. جابر بوسه بر پيشانى او زد و گفت: جدت پيامبر به وسيله من به تو سلام رساند! جابر از آن تاريخ، به پاس احترام پيامبر (صلی الله علیه و آله) و به نشانه عظمت (عليه السلام) هر روز دوبار به ديدار آن حضرت مى رفت. 🔹او در مسجد پيامبر ميان انبوه جمعيت مى نشست (و در پاسخ بعضى از مغرضين كه از كار وى خرده گيرى مى كردند) پيشگويى پيامبر اکرم را نقل مى كرد. (عليه السلام) در ، ، و سرآمد همه بزرگان بنى هاشم بود و «مقام بزرگ علمى و اخلاقى» او مورد تصديق دوست و دشمن بود. به قدرى و ، در زمينه مسائل و احكام اسلامى، تفسير، تاريخ اسلام، و انواع علوم، از آن حضرت به يادگار مانده است كه تا آن روز از هيچ يك از فرزندان امام حسن و امام حسين (علیهم السلام) به جا نمانده بود. [۱] 🔹رجال و شخصيت هاى بزرگ علمى آن روز، و نيز عده اى از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) كه هنوز در حال حيات بودند، از محضر آن حضرت استفاده مى كردند. جابر بن يزيد جعفى و كيسان سجستانى (از تابعين) و فقهایى مانند: ابن مبارك، زهرى، اوزاعى، ابوحنيفه، مالك، شافعى، زياد بن منذر از آثار علمى او بهره مند شده، سخنان آن حضرت را، بى واسطه و گاه با چند واسطه، نقل نموده اند. ... پی نوشت؛ [۱] الارشاد، شیخ مفید، منشورات مکتبه بصیرتی، ص ۲۶۱ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، چ بیست و ششم، ص ۳۱۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام باقر» (عليه السلام) از چه جایگاه علمی‌ای برخوردار بودند؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹كتب و مولفات و مورخان مانند: طبرى، بلاذرى، سلامى، خطيب بغدادى، ابونعيم اصفهانى، و كتبى مانند: موطا مالك، سنن ابى داود، مسند ابى حنيفه، مسند مروزى، تفسير نقاش، تفسير زمخشرى، و ده ها نظير اينها، كه از مهمترين كتب جهان تسنن است، پر از «سخنان پرمغز» (عليه السلام) است و همه جا جمله: «قال محمد بن على» و يا «قال محمد الباقر» به چشم مى خورد. [۱] نيز در زمينه هاى مختلف سرشار از سخنان و (عليه السلام) است و هركس كوچكترين آشنايى با اين كتابها داشته باشد، اين معنا را تصديق مى كند. 🔹آوازه علوم و دانش هاى (عليه السلام) چنان اقطار اسلامى را پر كرده بود كه لقب (گشاينده دريچه هاى دانش و شكافنده مشكلات علوم) به خود گرفته بود. ابن حجر هيتمّى مى نويسد: (عليه السلام) به اندازه اى گنج‌هاى پنهان و را آشكار ساخته، حقايق و و لطايف را بيان نموده كه جز بر عناصر بى بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همين جاست كه وى را و ، و برافرازنده پرچم دانش خوانده اند. [۲] 🔹عبدالله بن عطأ كه يكى از شخصيت هاى برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، می‌گويد: «من هرگز را در هيچ محفل و مجمعى به اندازه محفل (عليه السلام) از نظر علمى حقير و كوچك نديدم. من «حكم بن عتيبه» را كه در علم و فقه مشهور آفاق بود، ديدم كه در خدمت (عليه السلام) مانند كودكى در برابر استاد عالی مقام، زانوى ادب بر زمين زده شيفته و مجذوب كلام و شخصيت او گرديده بود. [۳] 🔹 (عليه السلام) در سخنان خود، اغلب به استناد نموده از كلام خدا شاهد مى آورد و می‌فرمود: «هر مطلبى گفتم، از من بپرسيد كه در كجاى است تا آيه مربوط به آن موضوع را معرفى كنم». [۴] (عليه السلام) شاگردان برجسته اى در زمينه هاى و و و ديگر علوم اسلامى تربيت كرد كه هر كدام وزنه علمى بزرگى به شمار مى رفت. شخصيت هاى بزرگى همچون: محمد بن مسلم، زراره بن اعين، ابو بصير، بريد بن معاويه عجلى، جابربن يزيد، حمران بن اعين، و هشام بن سالم از تربيت يافتگان مكتب آن حضرتند. 🔹 (عليه السلام) می فرمود: «مكتب ما و احاديث پدرم را چهار نفر زنده كردند، اين چهار نفر عبارتند از: زراره، ابوبصير، محمد بن مسلم و بريد بن معاويه عجلى. اگر اينها نبودند كسى از تعاليم دين و مكتب پيامبر بهره اى نمى يافت. اين چند نفر حافظان دين بودند. آنان، از ميان شيعيان زمان ما، نخستين كسانى بودند كه با مكتب ما آشنا شدند و در روز رستاخيز نيز پيش از ديگران به ما خواهند پيوست». [۵] شاگردان مكتب (عليه السلام) سرآمد فقها و محدثان زمان بودند و در ميدان رقابت علمى بر فقها و قضات غير شيعى برترى داشتند. پی نوشت: [۱] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، موسسه انتشارات علامه، ج ۴، ص ۱۹۵؛ [۲] الصواعق المحرقه، الطبعه الثانيه، قاهره، مكتبه القاهره، ص ۲۰۱؛ [۳] سبط ابن الجوزى، تذكره الخواص، منشورات المطبعه الحيدريه، ص ۳۳۷؛ [۴] طبرسى، احتجاج، المطبعه المرتضويه، ص ۱۷۶؛ [۵] شيخ طوسى، اختيار معرفه الرجال، دانشگاه مشهد، ص ۱۳۶ و ۱۳۷ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، چ ۲۶، ص ۳۱۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر عليه السلام: 🔸«الكَمالُ كُلُّ الكَمالِ التَّفقُّهُ فِي الدِّينِ و الصَّبرُ عَلَى النّائِبَةِ و تَقديرُ المَعيشَةِ». 🔹همه كمال در «شناخت عميق‌ دين» و «شكيبايى در پيشامدهاى ناگوار» و «اندازه نگاه داشتن در زندگى» است. 📕تحف العقول، ص ۲۱۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️معنای ‌اباعبدالله 🔹در ، اين گونه رسم بوده و هست كه معمولا هر شخص دارای يك و يك يا چند می باشد؛ (عليهم‌ السّلام) نيز اين گونه رسمی داشتند و هنگام نامگذاری خود، «لقب» و «کنیه» نیز برای آنان انتخاب می‌کردند. (عليه السلام) درباره اينكه چرا هر يک از «فرزندان اهل بيت» (عليهم السلام) دارای خاص بوده اند می فرمايد: «انّا لَنُكَنّي اُولادَنا فی صِغَرِهِم مَخافَةَ النَبزَ اَن يُلحَقَ بهم» [۱] (ما برای در كودكی قرار می دهيم، از ترس اينكه مبادا در بزرگی دچار لقب های ناخوشايند گردند. 🔹درباره اينكه چرا به عنوان برای‌ (عليه السلام) انتخاب شده، در روايتی آمده است كه اين كنيه را روز هفتم ولادت حضرت، (صلی الله علیه و آله)، برای ایشان انتخاب کرد، به اين صورت كه پيامبر او را در دامان خود نهاد و فرمود: ای چه بسيار گران است بر من كشته شدن تو». [۲] در کتب تاریخ نيز آمده است كه (عليه السلام) بعداً نام يكی از فرزندان خود را عبدالله گذاشتند كه ظاهراً همان (عليه السلام) می باشد كه در كربلا به شهادت رسيد. [۳] البته برای علت نام گذاری (عليه السلام) به وجوهی ديگر ذكر كرده‌اند كه به دو نمونه از آن اشاره می شود: 💠الف: در مرسوم است كه هر كس دارای‌ باشد، در مقام مبالغه، وی را پدر آن صفت می نامند؛ مثلا كسی كه دارای صفت بخشش باشد او را «ابو جواد» می‌گويند. (عليه السلام) نيز به دليل اينكه در مقام‌ امتيازی خاص داشته و در و مافوق انسان های ديگر قرار داشته است، او را خوانده اند، چنانكه خود آن بزرگوار هنگامی كه از اسب بر روی زمين افتاد، فرمود: «رضاً بقضائِك، تسليماً لِاَمرِك...» [۴] 💠ب. اگر (عليه السلام) در آنگونه نكرده بود و در ميدان سربازی حق تعالی ثابت قدم نمی‌بود، از روی زمين رخت بربسته و مردم به برمی گشتند، لذا هر كسی بعد از آن حضرت خداوند را پرستش نمايد و پيروی از (صلی الله علیه و آله) و (عليهم السّلام) را سيره خود قرار دهد، همه به‌ بركت‌ وجود مقدس (عليه السلام) و ايثار اوست «لولاه ماعُبِدَالله و لولاهُ ما عُرِفَ الله». بنابراين ايشان در حقيقت «پدر همه بندگان خداست»، زيرا به معنای است و او براساس آنچه گفتيم بهترين و عالی‌ترين مربی است. [۵] 🔹 (عليه السلام) علاوه بر كنيه دارای القاب متعددی نيز بوده است، از جمله: الرشيد ـ الطيب‌ ـ الوفی ـ السيد ـ الزكی ـ المبارك ـ التابع لمرضاة الله‌ ـ سيد الشهداء. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] زندگانی‌امام‌حسن‌مجتبی (سيد هاشم رسولی محلاتی) ص۸؛ حياة امام الحسن، ج۱، ص۶۵؛ [۲] منتهی الامال، ج۱، ص۵۲۳؛ [۳] الارشاد (شيخ مفيد) ج۲ص۱۳۵؛ [۴] مقتل الحسين (مقرم) ص۳۵۷؛ [۵] شرح‌ زيارت‌ عاشورا (علی‌اصغر عزيزی‌ تهرانی) ص۳۴؛ [۶] بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۷ منبع: وبسایت‌ مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی‌ به‌ شبهات حوزه‌ علمیه‌ قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مؤمنین چه تکالیف و وظايفی نسبت به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر عهده دارند؟ 🔸 در مورد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و موقعيت آن حضرت بر عهده دارند که به برخى از آنها اشاره مى كنيم: 1⃣«ايمان به حتمى بودن خروج (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»؛ در روايات اهل سنت مى خوانيم كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر كس منكر خروج شود به آنچه بر نازل شده كفر ورزيده است». [۱] 2⃣«صبورى و تمسك به دين حق در فتنه ها»؛ (عليه السلام) فرمود: «خوشا به حال كسى كه در غيبت ما متمسك به امر ما شده و قلب او بعد از هدايت منحرف نشود». [۲] 3⃣«تمسك به ولايت امام غايب»؛ امام باقر (عليه السلام) از (صلی الله علیه و آله) نقل كرده كه فرمود: «خوشا به حال كسى كه اهل بيت مرا درك كند و در او قبل از قيامش به او كند و...». [۳] 4⃣«طلب معرفت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از خداوند متعال»؛ شيخ كلينى (ره) به سند خود از ابوبصير نقل كرده كه (عليه السلام) به من فرمود: «آيا را شناخته اى؟ عرض كردم آرى به خدا سوگند قبل از آنكه از كوفه خارج شوم، فرمود: همین تو را بس است». [۴] 5⃣«تجديد بيعت و ثبات بر اطاعت»؛ در دعاى عهد از (عليه السلام) مى خوانيم: «بار خدايا همانا من براى او [حضرت مهدى] در اين روزم عهد و پيمان و بيعتى را در گردنم تجديد مى كنم، بيعتى كه از آن بازنگشته و هرگز آن را زايل نمی‌سازم، بار خدايا مرا از ياران و كمك كاران و مدافعين از آن حضرت قرار بده»؛ [۵] که در اين دعا سخن از با امام خود در هر روز است. 6⃣«مقابله با شبهات و اشكالات»؛ (عليه السلام) در حديثى فرمود: «پس خود را از شك و دور كنيد و از شك ها بپرهيزيد، شما بر حذر شديد، پس كنيد و من توفيق و ارشاد شما را از خداوند خواستارم». [۶] 7⃣«كمك و يارى برادران مؤمن»؛ (عليه السلام) در حديثى آيه «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» در «سوره عصر» را بر مواسات و هميارى برادران دينى منطبق ساخته اند. [۷] در تفسير امام عسكرى (عليه السلام) آمده است: هر كس براى ما شود كه محنت استتار ما او را وامانده كرده و از علوم ما كه به دستش رسيده او را سرشار كند، تا اينكه ارشاد شده و هدايت يابد، خداوند متعال در حق او مى فرمايد: «اى بنده كريم كه يارى كننده اى، من از تو در كرم سزاوارترم، اى ملائكه من براى او در بهشت به هر حرفى كه تعليم داده يك ميليون قصر قرار دهيد...». [۸] 8⃣«فريب نخوردن از مدعيان دروغين مهدويت»؛ (عليه السلام) فرمود: «... و به طور حتم دوازده پرچم و دعوت مشتبه برپا خواهد شد كه از همديگر تشخيص داده نمى شود...». [۹] 9⃣«زياد دعا كردن براى تعجيل فرج»؛ حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در توقيعى كه در جواب سؤال هاى اسحاق بن يعقوب فرستادند فرموده اند: «زياد براى دعا كنيد؛ زيرا فرج شما در آن است». [۱۰] 🔟«اجتناب از جزع و بی تابی»؛ كلينى(ره) به سندش از (عليه السلام) نقل كرده كه فرمود: «همانا مردم به جهت كردن در اين امر هلاك شدند، خداوند به خاطر عجله بندگان عجله نخواهد كرد؛ زيرا براى اين امر نهايتى است». [۱۱] 1⃣1⃣«وقت معين نكردن براى ظهور»؛ (عليه السلام) فرمود: «همانا ما اهل بيت وقت معين نمى كنيم». [۱۲] 2⃣1⃣«دوست داشتن امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف)»؛ در روايات فراوانى به عصمت و طهارت (علیهم السلام) و از آن جمله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سفارش شده است. اين به نوبه خود مى تواند در جلب توجه مردم به حضرت و پيروى از دستورات او و ديگر امامان تأثير بسزايى داشته باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] فرائد السمطين، مؤسسة المحمود، چ۱، ج۲، ص۳۳۴، ح۵۸۵. [۲] كمال الدين و تمام النعمة، اسلاميه‏، چ۲، ج۲، ص۳۵۸، باب۳۳. [۳] همان، ج۱، ص۲۸۶، باب۲۵. [۴] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج۱، ص۱۸۵، ح۱۲. [۵] بحارالأنوار، دار إحیاء التراث العربی، چ۲، ج۹۹، ص۱۱۱، باب۷. [۶] همان، ج۵۱، ص۱۴۷، باب۶، ح۱۸. [۷] همان، ج۲۴، ص۲۱۴، باب۵۷، ح۱. [۸] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى، مدرسه امام مهدى، چ۱، ص۳۴۲. [۹] كمال الدين و تمام النعمة، همان، ج۲، ص۳۴۷، باب۳۳. [۱۰] همان، ص۴۸۵، باب ۴۵. [۱۱] الكافی، همان، ص۳۶۹. [۱۲] همان، ص۳۶۸ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ص۴۳۱ • متن عربی روایات در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ» (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى ] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «و يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلاً» (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند نيست، بلكه است، و اگر بيش از مقداری که به او شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة»؛ (به دندان گزيدن) كنايه از است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، كه از خود او سر زده و باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» [۱] (آن كس كه ابتدا كرده تر است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»، ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از (عليهم السلام) نقل شده است. (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ» [۴](، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه (عليه السلام) فرموده است: «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم»؛ و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ»؛  🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه خداوند از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد، همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فریضه ای بزرگ و بی بدیل 🔹یکی از مسائلی که بارها در به آن اشاره شده است، مساله است. جالب اینکه هر جا سخن از است، نمی‌فرماید بخوانید، بلکه تعبیر این است که «وَ أَقِيمُواْ الصَّلاَةَ» [بقره، ۴۳] (نماز را کنید). همانطور که در روایت معروف آمده است «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين».‏ [۱] در اینجا هم از  به عنوان یاد شده است. بنابراین باید ستون را برپا داشت، همانگونه که ستون خیمه را برپا می دارند. (عليه السلام) می‌فرماید: «اسلام بر پنج پایه استوار است: ، زکات، حج، روزه، ولایت». [۲] 🔹تاکید فراوان به در و (علیهم السلام) نشانگر «اهمیت فوق العاده این واجب دینی» است. اما چرا این اینقدر دارای اهمیت است؟ دلایل مختلفی برای این سوال وجود دارد، از جمله اینکه: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَ الْمُنكَرِ» [عنکبوت، ۴۵] ( (انسان را) از زشتی ها و منكرات باز می دارد). به تعبیر مرحوم علامه جعفری: « عبارت است از ارتباط ما بین یک موجود بی نهایت کوچک، با یک موجود بی نهایت بزرگ در حال و انجذاب». [۳] 🔹وقتی انسان با اتصال و ارتباط داشته باشد، مسلماً این ارتباط مانع از انجام و میشود؛ البته ارتباطی که واقعا و از راه برقرار شده باشد، نه صرف تکرار لفظ و بدون توجه قلبی. هم در یکی از پیامهای خود بر این نکته تاکید داشتند که: «یکی از مؤثرترین راه ها برای کاستن آسیب‌ های اجتماعی، ترویج است. به این که حتی یک نفر از جوانان و نوجوانان کشور، در سهل انگاری نکند، همت گمارید. این یکی از بهترین راه ها برای سلامت معنوی و روحی مردم ما و جامعه ما است. به این که همگان فرا بگیرند و عادت کنند که را با خشوع و به جا آورند، همت گمارید». 🔹و در آیه دیگری خدای متعال راجع به  می فرماید که «وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی» [طه، ۱۴] (به ياد من برپا دار). توضیح مطلب آنکه چه مومن چه کافر، در زندگی به دنبال است، و شکی هم در این نیست و برای رسیدن به آرامش هم می‌پردازد، و بعضا خیلی ها که راه رسیدن به آرامش آن است که فرموده، نه آنکه با به دنبال آن هستند. خداوند می‌فرماید: « را به یاد من به پا دار». و در جای دیگر ثمره‌ی یاد خود را به رسیدن می داند و می فرماید: «با دلها آرام می‌شوند»، درست مانند عقربه های قبله نما که دائما لرزان اند، مگر زمانی که همسو با قبله باشند. نیز همین طور است، لرزان و مضطرب است، مگر این که با همسو شده و همواره در یاد خدا باشد. 🔹ناگفته نماند  که یکی از مصادیق یاد خداست، زمانی است، و باعث صعود او میشود، که مانند بوده و در جای خود، مستحکم و ثابت شده باشد، وگرنه نردبانی که ناپایدار بوده و یا در جای سست قرار داده شود، کار کسی را پیش نمی برد. هم اینگونه است، یعنی فراتر از لفظ، باید باشد، و هم اینکه انسان نسبت به بقیه نیز نباید سهل انگار باشد، و در اینصورت است که اقامه نماز باعث رشد انسان می‌شود. پی نوشت: [۱] المحاسن برقى، ج ۱، ص ۴۴، قم، چ ۲، ۱۳۷۱ق [۲] الکافی (ط - الإسلامية) ج‏ ۲، ص ۱۸ باب دعائم الإسلام [۳] نماز زيباترين جلوه نيايش، علامه محمد تقی جعفری، ص ۳۹ نویسنده: تسنیم منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
⭕️امام‌ محمد باقر (عليه السلام):  🔸«خُذُوا الكَلِمَةَ الطَّيِّبَةَ مِمَّن قالَها و إن لَم يَعمَل بِها». 🔹« را از گوينده آن برگيريد، اگر چه به آن عمل نكند». 📕تحف العقول، ص ۲۹۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸مطالعه سیره (علیهم السلام) نشان می دهد که «حضرات معصومین» در مقام توصیه مردم به حفظ ، به وظیفه روشنگرانه خود در بیان آموزه های دینی می پرداختند، و علاوه بر آن در مقام «رعایت پوشش شرعی»، با به این حکم شرعی، در صدد ارائه الگویی کامل از پوشش مطلوب زنان بودند. 💠رعایت حجاب در سیره شخصی خود معصومین (۲) 🔹مطالعه متون تاریخی مربوط به پوشش شخصی (سلام الله علیها) نیز می تواند راهنمای ما برای شناخت جایگاه مهم این حکم شرعی نزد (علیهم السلام) باشد. در این باره فضیل بن یسار از (عليه السلام) اینگونه روایت می کند که حضرت فرمود: «ِفَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَا كَانَ خِمَارُهَا إِلَّا هَكَذَا وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى وَسَطِ عَضُدِه‏» [۱] ( سيده زنان بهشت است، و مقنعه او تا اينجا بيشتر نبود و [امام باقر] با دست تا وسط بازو را نشان داد). 🔹البته این فقط بخشی از حجاب (سلام الله علیها) بوده است، چرا که پوشش ایشان هنگام حضور در مجامع عمومی تر، شکلی بسیار کامل‌تر داشته است. در توصیف پوشش آن حضرت در حادثه غصب فدک می خوانیم: «...لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُيُولَهَا» [۲] ( خود را بر روی سر می انداختند [می پیچاندند] و سرتاسر خود را با می پوشاندند همراه با جمعی زنان قبیله خود راه افتادند، در حالی که دنباله دامن شان روی زمین می کشید). 🔹ظاهرا این عبارت بدین معنا بوده که (سلام الله علیها) هنگام خارج شدن از خانه صورت خود را با پوششی غیر از چادری که به سر می انداختند می پوشاندند، و پوشش مبارک شان به حدی بلند بوده که مقداری از آن بر زمین کشیده می شده است. علاوه بر (سلام الله علیها)، دختر ایشان یعنی (سلام الله علیها) نیز در تمام حیات پربرکت شان، از والاترین اسوه های و برای زنان مسلمان بوده اند. این مسأله بعد از حادثه دردناک عاشورا در منابع تاریخی برجسته تر منعکس شده است. 🔹ایشان در مجلس یزید و ضمن خطبه معروف شان برای پاسداری از مرزهای و این گونه بر سر یزید فریاد زد که: «أَ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَايَا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ تَسْتَشْرِفُهُنَّ الْمَنَاقِلُ وَ يَتَبَرَّزْنَ لِأَهْلِ الْمَنَاهِلِ وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ وَ الْغَائِبُ وَ الشَّهِيدُ وَ الشَّرِيفُ وَ الْوَضِيعُ وَ الدَّنِيُّ وَ الرَّفِيعُ لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِن‏» [۳] 🔹[ترجمه‌ خطبه حضرت:] (آيا از طريق عدالت است كه ای پسر آزادشدگان كه زنان و كنيزان خود را در پس پرده داری و را چون اسيران شهر به شهر بگردانی؟ همانا پرده وحشت و حرمت ايشان را هتک كردی، و ايشان را از پرده برآوردی و در منازل و آبشخورها به همراهی دشمنان كوچ دادی و مطمع نظر هر نزديک و دور و وضيع و شريف ساختی، در حالتی كه از مردمان و پرستاران ايشان كسی با ايشان نبود). در اینجا مشخص می شود که چگونه (سلام الله علیها)، یکی نابخشودنی ترین خطاهای یزید را کشف حجاب زنان کاروان اسیران و مختلط کردن شان با مردان می داند. پی نوشت‌ها؛ [۱] مكارم الأخلاق‏، طبرسی، انتشارات شریف رضی، قم، چ ۴، ص ۹۳. [۲] الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، نشر مرتضی، مشهد، چ ۱، ج ۱، ص ۹۷. [۳] همان، ج ۲، ص ۳۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel