eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 تفکرات لیبرالیستی جریان اصلاحات 🔻 برخی از مروجان تفکرات لیبرالیستی در دوران موسوم به #اصلاحات از سوی برخی افراد منتسب به حوزه دین و روحانیت: 2️⃣ #محسن_کدیور یکی دیگر از چهره‌های شاخص جریان غربگرا و متمایل به اندیشه‌های لیبرالیستی است. کدیور همچون سایر افراد این طیف مخالف حکومت اسلامی و نظام مبتنی بر ولایت فقیه است. 🔸 او مدافع سر سخت بسیاری از اندیشه‌های لیبرالیستی و نظام سکولاریستی است؛ از دموکراسی و حقوق بشر غربی حمایت می‌کند و حتی تلاش می‌کند تفسیری از دین اسلام ارائه دهد که مدافع رویکرد غرب به دموکراسی و حقوق بشر باشد. 3️⃣ تفکرات لیبرالیستی جریان اصلاحات حتی گاهی از زبان برخی افرادی که خود را در جایگاه مرجعیت دینی نیز می‌دانند مطرح گردیده است. #یوسف_صانعی که به‌ خاطر فتواها و نگرش نوگرایانه‌اش به ‌ویژه در مسائل مربوط به حقوق زنان شهرت خاص یافته و به مرجع تقلید اصلاح‌طلب معروف گردیده است،. 🔸 وی در فتاوای خویش به ویژه در مسائل و موضوعات مربوط به زنان به طور آشکار تلاش می‌کند دیدگاه اسلام را با نظریات غربی نزدیک نشان دهد. فتوا به برابری قصاص زن و مرد؛ مساوی دانستن دیه زن و مرد؛ اعلام تکلیف دختران در سن ۱۳ سالگی برخلاف رای مشهور ۹ سالگی؛ فتوا به عدم شرط مرد بودن در #قضاوت و #مرجعیت_دینی؛ اعلام تقدم ولایت مادر بر جد پدری نسبت به سرپرستی کودک نابالغ؛ مساوی دانستن شهادت زن و مرد و به طور کلی مساوی دانستن زن و مرد در همه حقوق جز در مساله ارث و حق طلاق. #روحانی_نما #غرب_زده
💥⭐️💥⭐️💥⭐️💥⭐️💥 ⭐️💥 💥 ✅ باید از دستگیری‌های اخیر بترسند؟ 💠نباید از دستگیری و جایگاه آنان ترسید و یا به این فکر کرد که این دستگیری ها موجب بی آبرویی نظام می شود. 🔷از خانه یکی از مسلمانان مدینه شد، در این مورد دو نفر شدند؛ یکی مسلمان و دیگری یهودی، هر دو را کرده، به محضر آوردند. میان مسلمانان دلهره‏ ای پیدا شد که اگر ثابت شود که مسلمان سرقت کرده برای ما در مدینه و نزد یهودیان آبرویی باقی نمی‏ ماند، خدمت پیامبر رسیدند و گفتند: آبروی مسلمانان در خطر است؛ سعی شود که مسلمان تبرئه شود! امّا پیامبر را برای و مکتب آبروریزی دانستند. باز مسلمانان استدلال آوردند که: یهودیان تا کنون به ما ظلم‏ها کرده‏ اند و بر فرض که در این مورد به یک یهودی ظلم شود، در برابر آن همه ظلم چیزی نیست! اما فرمودند: حساب و از حساب ناراحتی‏ های قبلی جداست. 🔷سرانجام آن دو مورد بررسی پیامبر قرار گرفتند و بر خلاف میل مسلمانان یهودی تبرئه شد و این نمونه ، گرچه برای مسلمانان آن زمان بی آبرویی به همراه داشت، ولی را برای همیشه و ساخت. 🔷از همین رو نباید از و ترسید و یا به این فکر کرد که این دستگیری ها موجب بی آبرویی میشود. آن چیزی که به و آبرو می دهد، است، نه ملاحظات سیاسی. بر همین اساس دستگاه های امنیتی، نظارتی و قضایی، و ، نه آبروی مسئولین. 🔷 نیز نباید از تصفیه دمل های چرکین و مفسدین هراسی داشته باشند، بعون الله با این عزیزتر خواهد شد و با قدرت بیشتر به سمت حرکت خواهد کرد. که به خطر افتاده و به همین دلیل در حال تزریق ترس و ناامیدی هستند. ∆علی جعفری - کانال رجا @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️آشنایی با یکی از در و خبر 🔶تکنیک های عملیات روانی در حوزه رسانه و خبر، است که با ، را به مسیر دلخواه سردمداران یک رسانه سوق می دهد. 🔷تخریب با تمسک به هزینه فرصت: در این روش با تمسک به مزایای از دست رفته و معایب به دست آمده در مورد یک انتخاب میشود. 🔷تمرکز بر وجه مثبت یا منفی واقعه: در این ترفند بدون قضاوت در مورد یک تصمیم یا واقعه، صرفاً برای یا ، بر وجه مثبت یا منفی آن تمرکز می شود. 🔷مقصرنمایی: در بسیاری مواقع به یک مدیر یا دولت صرفاً با استناد به اینکه حادثه ای در زمان یا در زیر مجموعه ی او رخ داده حمله می شود و این در حالی است که مدیر یا دولت مذکور یا اساساً ارتباطی به آن رخداد نداشته یا با وجود تلاش ها، به دلیل موانع پیش رو توفق نیافته است. تفاوت این مورد با دو مورد قبل در این است که در اولاً تمرکز خبری بر یک حادثه یا وضعیت است و ثانیاً نامطلوب بودن یک وضعیت مفروض بوده و به کار برنده این ترفند تنها در صدد است. 🔷حرکت از پله دوم: بیان واقعه از میانه ماجرا؛ شروع روایت از یک واقعه بدون بیان ریشه و رعایت سلسه علت و معلولی آن. 🔷دروغ بزرگ: دروغ بزرگتر عموماً باورپذیرتر است و ذکر جزئیات، آن را واقعی تر جلوه میدهد. 🔷دروغ اساسی: دروغی راهبردی که با طرح آن، از ذکر پی در پی دیگر دروغ ها بی نیاز میشویم. 🔷دروغ گفته ها و دروغ ناگفته ها: ابتدا در تفاوت دروغ و فریب باید گفت که اگرچه هر دروغی تلاشی برای فریب است، اما هر طرح فریبی الزاماً در حیطه دروغ نمی گنجد. چنانکه اگر کسی به جای ذکر ارائه عدد دقیق کشته شدگان یک حادثه، عامداً و در غیر مواردی که دسترسی به آمار دقیق وجود ندارد، حاصل جمع افراد کشته و زخمی را یکجا ارائه دهد، هر چند رقم مذکور مصداق فریب خواهد بود، اما مسلماً غلط و دروغ نیست. ⬅️ : شناخت هویت منبع، توجه به سابقه یک منبع، شناخت ترفندها و تکنیک های عملیات روانی، سندیت شناسی، مطابقت سند با مستند، عدم اکتفاء به تیتر اخبار، رجوع به منابع مقابل، مطابقت پاسخ با موضوع، توجه به ملزومات خبر، تفکیک خبر به اقرار و ادعا. 💢 در دام تکنیک های رسانه ای نمی افتد و قدرت تجزیه و تحلیل پیام ها را پیدا کرده است. ✍ دکتر معصومه نصیری - مدرس سواد رسانه‌ای @tabyinchannel
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️ويژگیهای (عج) (بخش یازدهم) 🔶در اين مقاله نگاهی گذرا به ابعاد و زوايای گوناگون زندگی اجتماعی در جامعه نبوی (عج) داريم و از آنجا كه اين مساله نقلی، و مستند به خبرهای آسمانی و وحی است (وگرنه بر اساس محاسبات ديگر، آينده بشريت تاريك است) طبعاً با استفاده از آيات و روايات بايد مورد مطالعه قرار گيرد و نگارنده در اين مقاله از همين زاويه، وضع دنيا در عصر امام مهدی(عج) را ترسيم نموده است. 💠از نظر قضايی 🔷در روایات میخوانیم: «فـيحكـم بين اهل التوراه بالاتوراه و بين اهل انجيل بلانجيل و بين اهل الزبور بالزبور و بين اهل الفرقان بالفرقان؛[۱] آن و دادگستر در ميان پيروان تورات، (يهوديان) بر اساس كتاب آسمانی خود آنها يعنی تورات (تورات اصيل) قضاوت می كند و در ميان پيروان زبور، طبق همان كتاب حكم می كند، و در ميان پيروان فرقان (قرآن) نيز طبق قرآن حكم و قضاوت می نمايد و از آنجا كه اين است، همه پيروان اديان از آن راضی هستند و سيره جد بزرگوارش امیرالمومنین امام علی (ع) را دنبال می كند كه فرمود: «لو كسرت لی الوساده لحكمت بين اهل التوراه بتوراتهم و بين اهل الزبور بزبورهم و بين اهل الفرقان بفرقانهم».[۲] 🔷و نيز می خوانيم: «اذا قام القائم حكم بالعدل و ارتفع فی ايامه الجور ‌... وردّ كلّ حق الی اهله؛[۳] حكم و   (عج) خواهد بود، جور و ظلم و نامردی در ايام حكومت حضرت رخت بر می بندد، هر حق به اهل آن باز می گردد؛ و می خوانيم: «و حكم بين الناس به حكم داود و حكم محمد صلی الله عليه و آله و سلم؛[۴] (امام مهدی) در ميان مردم چونان داود نبی (ع) و پیامبر اکرم (ص) حكم و قضاوت خواهد نمود»؛ حكم داودی اين است كه قرآن می فرماید: «يا داود انا جعلناك خليفه فی الارض فاحكم بين الناس بالحق و لا تتبع الهوی فيضلك عن سبيل الله»؛ [ص، ۲۶]  و بايد و باشد، حكم محمدی (ص) اين است كه: «و ان حكمت فاحكم بينهم بالقسط»؛ [مائده، ۴۲] قضاوت بايد به و باشد. 🔷«فاحكم بينهم بما انزل الله و لا تتبع اهوائهم...»؛[مائده، ۴۸] قضاوت بايد بر اساس و ما انزل الله باشد، و در محاكم قضایی دنيا چنين قضاوت عادلانه ای يا اصلاً نيست، يا بسيار كمرنگ است، و تنها در گوشه ای از عالم تا حدودی كه مقدور است اين قضاوت صورت می گيرد و در (عج) در كل جهان قضاوت بر اساس احكام الهی و عادلانه خواهد بود و به احدی كمترين ستمی نمی شود. ... پی‌نوشت‌ها [۱] بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۹ [۲] كشف المراد، ص ۳۸۵ [۳] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸ [۴] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸ نویسنده: علی‌محمدی‌خراسانی (مجموعه مقالات(۱) بررسی ابعاد وجودی حضرت مهدی عج) منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات وپاسخگویی‌به‌شبهات @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح، حضرت داود و حضرت سلیمان (عليهم السلام). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش اول) 💠عصمت انبیای الهی و منطقی نبودن انتساب «استغفار» به آنها 🔹در آیاتی را می بینیم که حکایت از این دارد که همچون حضرات ، و (علیهم السلام) از خداوند متعال طلب میکنند. علاوه بر آن در آیه ای از سوره نصر از (ص) خواسته میشود که: «پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او آمرزش بخواه». [۱] با توجه به اینکه انسانهای معمولی و غیرمعصوم فقط وقتی میکنند که مرتکب شده باشند، ممکن است این سؤال پدید آید که مگر نیز همچون انسانهای معمولی - نعوذبالله - مرتکب گناهی میشوند که بخاطر آن از درگاه الهی کنند؟ در پاسخ این سؤال باید تک تک آیاتی را که در این بحث مورد مناقشه قرار میگیرند، به صورت جداگانه بررسی کرد. 1⃣استغفار حضرت داوود (ع) و ماجراهای مربوط به آن 🔹در قرآن کریم در «آیات ۲۱ تا ۲۵ سوره ص» و در گزارش بخشی از داستان (علیه السلام) می خوانیم: «وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ - إِذْ دَخَلُوا عَلى‏ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ - إِنَّ هذا أَخی لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنيها وَ عَزَّني‏ فِی الْخِطابِ - قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغي‏ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَليلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ - فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‏ وَ حُسْنَ مَآبٍ». 🔹ترجمه آیه: (آيا داستان هنگامى كه از محراب [داوود] بالا رفتند به تو رسيده است؟! - در آن هنگام كه [بى مقدمه] بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد. گفتند: «نترس، دو نفر شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى كرده، اكنون در ميان ما به حق كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن - اين برادر من است و او نود و نه ميش دارد و من يكى بيش ندارم، امّا او اصرار میكند كه: اين يكى را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه كرده است!» - [داوود] گفت: «مسلّماً او با درخواست يک ميش تو براى افزودن آن به ميش هايش، بر تو ستم نموده و بسيارى از شريكان [و دوستان] به يكديگر ستم ميكنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عدّه آنان كم است!». (ع) دانست كه مااو را [با اين ماجرا] ، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد - ما اين عمل را بر او بخشيديم و او نزد ما داراى مقامی والا و سرانجامى نيكوست) 🔹با توجه به قرائن موجود در اين آيات و روايات اسلامى كه در تفسير اين آيات آمده، (علیه السلام) اطلاعات و مهارت فراوانى در امر داشت و خدا مى خواست او را كند، لذا چنين شرایط‌ غيرعادى‌ای (وارد شدن بر (ع) از طريق غيرمعمول از بالاى محراب) براى او پيش آورد. او گرفتار دستپاچگى و عجله شد و پيش از آنكه از طرف مقابل توضيحى بخواهد داورى كرد، هرچند بود. گرچه او به زودى متوجه لغزش خود شد و پيش از گذشتن وقت جبران نمود، ولى هرچه بود كارى از او سر زد كه شايسته مقام والاى نبوت نبود، لذا از اين استغفار كرد و خداوند هم او را مشمول عفو و بخشش قرار داد. 🔹یکی از شواهدصحت چنین تفسیری «آیه ۲۶ همین سوره ص» است که در آن می خوانیم: «يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَق» (اى ! ما تو را و (نماينده خود) در زمين قرار داديم پس درميان مردم بحق داورى كن). اين تعبير نشان میدهد كه لغزش (ع) در طرز قضاوت و داورى بوده است. به اين ترتيب در آيات فوق چيزى كه مخالف شأن و مقام اين پيامبر بزرگ باشد وجود ندارد. [۲] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱]سوره نصر،آیه۳: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ». [۲]تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، چ۱، ج ۱۹، ص۲۵۰ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️این سخن به چه معناست که امام زمان (عج) بعد از ظهور مانند حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) «قضاوت» مى كند؟ 🔹درباره اين مسئله كه (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از مانند (عليه السلام) و (عليه السلام) مى كند، حديثى را مرحوم كلينى به سندش از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه خطاب به ابو عبيده فرمود: « ... يَا أَبَا عُبَيْدَةَ إِنَّهُ إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله) حَكَمَ بِحُكْمِ آلِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَانَ لَا يَسْأَلُ النَّاسَ بَيِّنَةً»؛ [۱] ( ... اى اباعبيده هر گاه كه آل محمد (صلى الله عليه و آله) قيام كند، به حكم و (عليهم السلام) حكم خواهد كرد و لذا از دليل و شاهد سؤال نمى كند). 🔹نعمانى از ابان بن تغلب نقل كرده كه: «گفت: من با (عليه السلام) در مسجد كوفه بوديم كه او دست مرا گرفته بود و فرمود: اى ابان زود است كه خداوند سيصد و سيزده مرد را در اين مسجد شما حاضر كند ... آن گاه به منادى امر مى كند كه ندا دهد: اين (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه به حكم و (عليهم السلام) خواهد نمود كه در قضاوتش از بينه سؤال نمى كند ...». [۲] در پاسخ بايد گفت: 1⃣ظاهر روايات آن است كه حضرت (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از به در هر واقعه اى مى كند نه به بينه، بر خلاف آنچه كه امامان سابق بر او انجام مى دادند. شيخ مفيد (ره) در كتاب «المسائل» مى گويد: « (عليه السلام) مى تواند به حكم كند، همان طورى كه به ظاهر شهادت ها نيز مى تواند چنين كند، و هر گاه شهادت را باطل ببيند بر خواهد كرد ...». [۳] 🔹علامه مجلسى (ره) در «مرآة العقول» مى گويد: «و اين اختلاف در (عليهم السلام) از قبيل نسخ نيست تا كسى اشكال كند كه بعد از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نسخى نيست؛ بلكه یا به اعتبار در برخى موارد است، و يا به جهت و احوال در است...». [۴] 2⃣از آنجا كه وظيفه (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از پر كردن زمين از و داد است، لذا طبيعى است كه به واقع حكم نمايد تا اينكه به باز گردد و مقتضاى آن اين است كه حضرت به كه از جانب خدا به او شده حكم نمايد و اين همان (عليه السلام) است. 3⃣ به علمش بدون اتكا بر بينه و قسم، نه تنها مورد اتفاق علماى شيعه است؛ بلكه برخى از علماى اهل سنت نيز آن را جايز شمرده اند. ابن قدامه مى گويد: «... از احمد بنابر نقلى شنيده شده كه حكم حاكم به علمش جايز است و اين قول ابويوسف و ابوثور و رأى دوم شافعى و اختيار مزنى است؛ زيرا (صلى الله عليه و آله) در موردى كه ذكر مى كند بدون بينه و اقرار و تنها با به گفتار مدعى حكم صادر كرد». آن گاه مى گويد: «حاكم كه به قول دو گواه حكم مى كند به جهت غلبه بر ظن اوست، پس در مورد علم و قطع، اولى جواز حكم است و ديگر اينكه حاكم مى تواند در تعديل و جرح شهود به علم خود عمل كند، پس در ثبوت حق به طريق اولى مى تواند به علم خود حكم نمايد». [۵] 🔹نتيجه اينكه: هيچ استبعادى ندارد كه (عجل الله تعالى فرجه) در قضايا به علمى كه از جانب به او شده حكم نمايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية،‏ ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۱، ص ۳۹۷ [۲] الغيبة (للنعمانی)، نشر صدوق‏،‏ ‏۱۳۹۷ق، چ ۱، ص ۳۱۳، باب ۲۰ [۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ‏۲۶، ص ۱۷۷، باب ۱۲ [۴] مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، مجلسى، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق، چ ۲، ج ‏۴، ص ۳۰۱، ح ۲ [۵] المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيبانی، ابن قدامة المقدسی، ۱۴۰۵ق، چ ۱، ج ۱۱، ص ۴۰۱ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ هفتم، ص ۶۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند از تسلّط و «وسوسه شیطان» در امان باشد؟ 🔹پاسخ این سؤال در آیه ۲۷ «سوره اعراف» آمده است. خداوند مى فرماید: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ» (ما را اولیاء و قرار دادیم). یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه و افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند، ندارند؛ و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود برداشته مى شود، و اجازه ورود به کشور تن از طرف او داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که مى تواند از او بگذرد. 🔹بنابراین، کسانى که دریچه هاى خود را به روى ببندند، آنها قدرت عبور از آن را نخواهند داشت. آیات دیگر نیز شاهد این حقیقت است، در «سوره نحل» آیه ۱۰۰ مى خوانیم: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون» ( بر آنها است که به او عشق می ورزند و او را خود انتخاب کرده اند و کسانى که او را پرستش مى کنند). 🔹همچنین در آیه ۴۲ «سوره حجر» مى خوانیم: «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ» (تو بر من تسلط نخواهى داشت، مگر بر که از تو مى کنند). به تعبیر دیگر: درست است که ما و همکارانش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردّ پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم. 🔹هر جا است، در هر نقطه اى ، آماده است، در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و به میان مى آید، به هنگام ، و در موقع برافروخته شدن آتش و ، حضور قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى او را با گوش دل مى شنود و ردپاى او را با چشم خود مى بیند. 🔹در این زمینه حدیث جالبى از (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که (علیه السلام) به قوم خود کرد (و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید) نزد او آمده گفت: تو حقى بر گردن من دارى که من مى خواهم آن را تلافى کنم! عليه السلام (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟! گفت: 🔹همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى به پاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم. علیه السلام (با این که حداکثر کوشش را براى هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و) به گفت: حالا مى خواهى چه جبرانى بکنى؟ 🔹گفت: در به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: هنگامى که ، تو را فرا مى گیرد به یاد من باش! هنگامى که میان دو نفر مى کنى به یاد من باش! و هنگامى که با تنها هستى و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش»! [۱] پی نوشت: [۱] بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۳۱۸؛ و جلد ۶۰، ص ۲۲۲؛ خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق؛ درر الاخبار، ص ۱۲۲، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، طبع اول، ۱۴۱۹ق 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ ۳۲، ج ۶، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پس از نفرین كردن و غرق شدن قوم حضرت نوح (عليه السلام)، «شیطان» چه نصیحتی به او کرد؟ 🔹پس از آنكه قوم‌ حضرت‌ نوح (عليه السلام) غرق شدند خدمت (عليه السلام) رسيد و گفت: تو خدمت بزرگى به من كردى، من نيز مى خواهم به تو خدمتى كنم! (عليه السلام) با تعجّب پرسيد: چه خدمتى به تو كرده ام؟ گفت: اين جمعيّتى كه نفرين كردى و نابود شدند و نسل آنها را، شب و روز مى بايست مى كردم و تلاش و زحمت مى كشيدم تا هدايت نشوند، اكنون كه هلاك شده اند تا مدّتى آسوده ام؛ 🔹زيرا كسانى كه من بر آنها سلطه داشتم نابود شده اند و آنها كه مانده اند سلطه اى بر آنان ندارم! (عليه السلام) با شنيدن اين سخن ناراحت شد و گريست. سپس خطاب آمد كه را بشنو. از اين روايت معلوم مى شود كه هم در گوشه وجدانش نقطه اميدى هست هر چند بيدار نمى شود. به هر حال خطاب به حضرت گفت: در سه جا مراقب من باش كه حضور جدّى دارم و به وسوسه مى پردازم: 1⃣«اُذْكُرْنِى اِذَا غَضِبْتَ» (به هنگام و به ياد من باش [كه بسيار به تو نزديكم]). بسيارى از «قهرها»، «نزاعها»، «طلاقها»، «گناهان» و مانند آن به هنگام و رخ مى دهد، و لذا توصيه شده به هنگام تصميمى نگيريد و از آن محل خارج شويد. 2⃣«وَ اذْكُرْنِى اِذَا حَكَمْتَ بَيْنَ اِثْنَيْنِ» (به هنگام بين دو نفر [نيز] به ياد من باش)، كه در چنين حالتى به تو نزديكم و سعى مى كنم تو را از مرز خارج كنم. 3⃣«و اذْكُرْنِى اِذَا كُنْتَ مَعَ إِمْرَأَةٍ خَالِياً لَيْسَ مَعَكُمَا اَحَدٌ» [۱] (و به هنگامى كه با زن بى مانعى خلوت كرده اى و هيچ كس غير از شما دو نفر در آنجا نيست [نيز مراقب وسوسه هاى من باش]). در چنين مكانى نفر سوم است و لذا خلوت با را حرام شمرده اند. پی نوشت: [۱] الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، انتشارات اسلامى، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۲ 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب (عليه السلام‏)، قم‏، ۱۳۹۰ش، ‏چ اول‏، ص ۱۷۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel