✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح، حضرت داود و حضرت سلیمان (عليهم السلام). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش اول)
💠عصمت انبیای الهی و منطقی نبودن انتساب «استغفار» به آنها
🔹در #قرآن_مجید آیاتی را می بینیم که حکایت از این دارد که #پیامبران_الهی همچون حضرات #داوود، #سلیمان و #نوح (علیهم السلام) از خداوند متعال طلب #استغفار میکنند. علاوه بر آن در آیه ای از سوره نصر از #پیامبر_اسلام (ص) خواسته میشود که: «پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او آمرزش بخواه». [۱] با توجه به اینکه انسانهای معمولی و غیرمعصوم فقط وقتی #استغفار میکنند که مرتکب #گناهی شده باشند، ممکن است این سؤال پدید آید که مگر #پیامبران_الهی نیز همچون انسانهای معمولی - نعوذبالله - مرتکب گناهی میشوند که بخاطر آن از درگاه الهی #استغفار کنند؟ در پاسخ این سؤال باید تک تک آیاتی را که در این بحث مورد مناقشه قرار میگیرند، به صورت جداگانه بررسی کرد.
1⃣استغفار حضرت داوود (ع) و ماجراهای مربوط به آن
🔹در قرآن کریم در «آیات ۲۱ تا ۲۵ سوره ص» و در گزارش بخشی از داستان #داود_نبی (علیه السلام) می خوانیم: «وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ - إِذْ دَخَلُوا عَلى داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى بَعْضُنا عَلى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى سَواءِ الصِّراطِ - إِنَّ هذا أَخی لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنيها وَ عَزَّني فِی الْخِطابِ - قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغي بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَليلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ - فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ».
🔹ترجمه آیه: (آيا داستان #شاكيان هنگامى كه از محراب [داوود] بالا رفتند به تو رسيده است؟! - در آن هنگام كه [بى مقدمه] بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد. گفتند: «نترس، دو نفر شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى #ستم كرده، اكنون در ميان ما به حق #داورى كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن - اين برادر من است و او نود و نه ميش دارد و من يكى بيش ندارم، امّا او اصرار میكند كه: اين يكى را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه كرده است!» - [داوود] گفت: «مسلّماً او با درخواست يک ميش تو براى افزودن آن به ميش هايش، بر تو ستم نموده و بسيارى از شريكان [و دوستان] به يكديگر ستم ميكنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، امّا عدّه آنان كم است!». #داوود(ع) دانست كه مااو را [با اين ماجرا] #آزمودهايم، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد - ما اين عمل را بر او بخشيديم و او نزد ما داراى مقامی والا و سرانجامى نيكوست)
🔹با توجه به قرائن موجود در اين آيات و روايات اسلامى كه در تفسير اين آيات آمده، #داود_نبی (علیه السلام) اطلاعات و مهارت فراوانى در امر #قضاوت داشت و خدا مى خواست او را #آزمايش كند، لذا چنين شرایط غيرعادىای (وارد شدن بر #داوود_نبی(ع) از طريق غيرمعمول از بالاى محراب) براى او پيش آورد. او گرفتار دستپاچگى و عجله شد و پيش از آنكه از طرف مقابل توضيحى بخواهد داورى كرد، هرچند #داوری_عادلانه بود. گرچه او به زودى متوجه لغزش خود شد و پيش از گذشتن وقت جبران نمود، ولى هرچه بود كارى از او سر زد كه شايسته مقام والاى نبوت نبود، لذا از اين #ترک_اولى استغفار كرد و خداوند هم او را مشمول عفو و بخشش قرار داد.
🔹یکی از شواهدصحت چنین تفسیری «آیه ۲۶ همین سوره ص» است که در آن می خوانیم: «يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَق» (اى #داوود! ما تو را #خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم پس درميان مردم بحق داورى كن). اين تعبير نشان میدهد كه لغزش #حضرت_داوود (ع) در طرز قضاوت و داورى بوده است. به اين ترتيب در آيات فوق چيزى كه مخالف شأن و مقام اين پيامبر بزرگ باشد وجود ندارد. [۲] #ادامه_دارد...
پینوشتها؛
[۱]سوره نصر،آیه۳: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ».
[۲]تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، چ۱، ج ۱۹، ص۲۵۰
منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پیامبران
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح، حضرت داود و حضرت سلیمان (عليهم السلام). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش دوم)
💠چرایی استغفار سلیمان (عليه السلام)
🔹در موردی دیگر و در سوره «ص» و راجع به #حضرت_سلیمان (علیه السلام) می خوانیم: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ - قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي وَ هَبْ لي مُلْكاً لا يَنْبَغي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»؛ [۱] (ما #سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى افكنديم، سپس او به درگاه خداوند توبه كرد - گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد كه تو بسيار بخشنده اى).
🔹باید توجه داشت که اين آيات درباره يكى از #آزمايش هايى است كه خدا درباره #حضرت_سليمان (عليه السلام) كرد آزمايشى كه با #ترک_اولى همراه بود و به دنبال آن سليمان نبی (علیه السلام) به درگاه خدا روى آورد و از اين «ترک اولى» توبه كرد. فشرده بودن محتواى اين آيات به گروهى از خيال پردازان افسانه باف مجالى داده است كه داستان هاى بى اساس و موهومى را در اينجا بسازند و امورى را به اين پيامبر بزرگ نسبت دهند كه يا مخالف اساس نبوت است، يا منافى مقام عصمت، و يا اصولا منافات با منطق عقل و خرد دارد.
🔹به هر حال #مفسران و محدثان در اين زمينه اخبار و تفسيرهايى نقل كرده اند كه از همه موجه تر و روشن تر اين است كه بگوییم: #حضرتسليماننبی (علیه السلام) آرزو داشت فرزندان برومند شجاعى نصيبش شود كه در اداره كشور و مخصوصا جهاد با دشمن به او كمک كنند. او داراى همسران متعدد بود. با خود گفت: از آن زنان فرزندان متعددی نصیبم می گردند و به هدف هاى من كم می كنند.
🔹اما چون در اينجا غفلت كرد و «ان شاء الله» - جمله اى را كه بيانگر اتكاى انسان به خدا در همه حال است - را نگفت در آن زمان هيچ فرزندى از همسرانش تولد نيافت، جز فرزندى ناقص الخلقه همچون جسدى بى روح كه آن را آوردند و بر كرسى او افكندند! #حضرت_سليمان سخت در فكر فرو رفت و ناراحت شد كه چرا يک لحظه از خدا [۲] غفلت كرده و بر نيروى خودش تكيه كرده است، پس توبه كرد و به درگاه خدا بازگشت. البته تفاسیر دیگری نیز راجع به این آیه از سوی برخی از مفسرین بیان شده است که هیچ کدام خالی از مناقشه و اشکال نیست و موجه تر از همه شان همین تفسیر شرح داده شده در بالاست. [۳] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره ص، آیات ۳۴ و ۳۵
[۲]تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۱۹، ص ۲۸۱
[۳] همان
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پیامبران
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«خنده» اولياء خداوند و انبياء چگونه است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «#پرهيزكار اگر بخندد، #صدای_خنده او بلند نمى شود». اين خصلت، نشانه #وقار دارنده آن است. #لبخند، خنده بزرگان است، حتى بعضى موقع خنديدن دندان هايشان آشكار نمى شود. آنها كه اعتقاد به مبدأ و معاد دارند و از #عاقبت_اعمال خود باخبرند، محزونند و اين #حزن مانع از خنده نامعقول آنها است و در حد #حُسن_اخلاق و #معاشرت و خوشرویی، #لبخند می زنند، آنها كه نه #اعتقادى دارند و نه به #عاقبت_خود مى انديشند، از حزن در قلب آنها خبرى نيست و از اين روى فكر مى كنند در آسايش هستند در حالى كه #توهّمى بيش نيست!
🔹#رسول_خدا (صلى الله عليه و آله) هيچ وقت صدای خندهاش بلند نمى شد و تنها #تبسّم مى كردند. و گويا همه #انبياء (علیهم السلام) چنين بوده اند. در جريان [داستان] #حضرت_سليمان (علیه السلام) با مورچه در #قرآن آمده كه حضرت سليمان (علیه السلام) خنده اى #تبسّم_گونه كردند: «فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّنْ قَوْلِهَا» [۱] و اين #روش_انبياء، نشانه وقار و توجه آنها به عالم ديگر بود.
🔹روزى #پيامبر_اسلام (صلی الله علیه و آله) از كنار عده اى از جوان هاى انصار عبور كردند و آنها با يكديگر گرم صحبت بودند و صداى #قهقهه و خنده هايشان بلند بود. حضرت [به آنها] فرمودند: «اى گروهى كه چنين مى كنيد، چه كسى از شما آرزويش #فريبش داده و بواسطه اين آرزو در #عمل كوتاهى كرده [اين چنين شخصى] بايد از آنچه در #قبرها است و آنچه در آنها مى گذرد آگاهى و اطلاع يابد و از #حشر و نشر #عبرت گيرد. ياد كنيد #مرگ را كه نابود كننده لذات است». [۲] در جاى ديگر فرمودند: «لَو تَعلَمُونَ مَا اَعلَمُ لَضَحِكتُمْ قَلِيلًا وَ ليَبكُوا كَثِيراً»؛ [۳] (اگر مى دانستيد آنچه را كه من مى دانم كم مى خنديديد و بسيار می گريستيد).
🔹#رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) به #جبرئيل فرمودند: «چرا #ميكائيل را هرگز خندان نديده ام؟ گفت: «مَا ضَحِكَ مِيكَائِيلُ مُنْذُ خُلِقَتِ النَّارُ»؛ [۴] (ميكائيل از وقتى #آتش خلق شده نخنديد)». امام باقر (عليه السلام) مى فرمايند: «#حضرت_داوود (علیه السلام) به [فرزندش] #سليمان (علیه السلام) فرمود: «يَا بُنَىّ اِيّاكَ وَ كَثرَةَ الضِّحكِ فَاِنّ كَثرَةَ الضِّحكِ تَترُك العَبدَ حَقِيراً يَومَ القِيَامَةِ»؛ [۵] (اى فرزندم بپرهيز از #خنده_زيادى، زيرا زيادى خنده، بنده را در روز #قيامت حقير مى كند).
🔹آرى از #قهقهه بپرهيزيد كه از #شيطان است؛ «اَلقَهقَهَةُ مِنَ الشَّيطَانَ» [۶] و حتى در روايت از امام باقر (عليه السلام) آمده كه هرگاه #قهقهه زديد بعد از آن بگوئيد: «اَللّهُمَّ لَاتَمقُتنِى»؛ [۷] (خدايا مرا مورد #غضب خود قرار مده)؛ و اين روايت به خوبى نشان مى دهد كه #خنده_بلند انسان را در معرض #غضب_خداوند رحمان قرار مى دهد.
پس هرگاه خواستيد خنده كنيد، #تبسّم نمائيد كه بهترين خنده، #تبسّم است؛ «خَيْرُ الضِّحْكِ اَلتَّبَسُّمُ». [۸] و همين، #خنده_مؤمن است. [۹]
🔹نه فقط در حال شنيدنِ گفتارى خنده آور تبسّم كنيد، بلكه در همه حال #تبسّم را بر چهره خود آشكار كنيد، خصوصاً در #برخوردها و #سخن_گفتن ها. در روايت است كه #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) وقتى سخن مى فرمود #تبسم مى كرد [۱۰] و نيز در روايت است: «مَنْ تَبَسُّمَ فى وَجهِ اَخِيهِ كانَتْ لَهُ حَسَنَةٌ». (كسى كه در برابر صورت برادرش #متبسّم باشد براى او حسنه است). در روايت آمده: «وقتی #رسول_اكرم (صلى الله عليه و آله) خندان مى شدند، چشم هاى مباركش تنگ مى شد و همه خنده او #تبسّم بود...». [۱۲]
پی نوشتها؛
[۱] سوره نمل، آيه۱۹؛ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۷۳، ص۵۹، باب۱۰۶؛ [۳] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين، چ۱، ص۲۳۸، باب۳۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج۵۶، ص۲۶۰، باب۲۴؛ [۵] همان، ج ۱۴، ص۳۵، باب۳؛ [۶] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۶۴؛ [۷] الكافی، همان؛ [۸] غررالحكم و درر الكلم، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۵۵، حکمت۱۸؛ [۹] بحار الأنوار، همان، ج۷۵، ص۲۵۰، باب۲۳؛ [۱۰] همان، ج۱۶، ص۲۹۸، باب۱۰؛ [۱۱] کافی، همان، ص۲۰۶؛ [۱۲] عيون أخبار الرضا(ع)، ابن بابويه، نشر جهان، چ۱، ج۱، ص۳۱۷
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج ۲، ص ۵۷۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#خنده #تبسم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️این سخن به چه معناست که امام زمان (عج) بعد از ظهور مانند حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) «قضاوت» مى كند؟
🔹درباره اين مسئله كه #امام_زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از #ظهور مانند #حضرت_داوود (عليه السلام) و #حضرت_سلیمان (عليه السلام) #قضاوت مى كند، حديثى را مرحوم كلينى به سندش از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه خطاب به ابو عبيده فرمود: « ... يَا أَبَا عُبَيْدَةَ إِنَّهُ إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله) حَكَمَ بِحُكْمِ آلِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَانَ لَا يَسْأَلُ النَّاسَ بَيِّنَةً»؛ [۱] ( ... اى اباعبيده هر گاه كه #قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله) قيام كند، به حكم #داوود و #سليمان (عليهم السلام) حكم خواهد كرد و لذا از دليل و شاهد سؤال نمى كند).
🔹نعمانى از ابان بن تغلب نقل كرده كه: «گفت: من با #جعفربنمحمد (عليه السلام) در مسجد كوفه بوديم كه او دست مرا گرفته بود و فرمود: اى ابان زود است كه خداوند سيصد و سيزده مرد را در اين مسجد شما حاضر كند ... آن گاه به منادى امر مى كند كه ندا دهد: اين #مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه به حكم #داوود و #سليمان (عليهم السلام) #قضاوت خواهد نمود كه در قضاوتش از بينه سؤال نمى كند ...». [۲] در پاسخ بايد گفت:
1⃣ظاهر روايات آن است كه حضرت #امام_مهدی (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از #ظهور به #علم_خود در هر واقعه اى #حكم مى كند نه به بينه، بر خلاف آنچه كه امامان سابق بر او انجام مى دادند. شيخ مفيد (ره) در كتاب «المسائل» مى گويد: «#امام (عليه السلام) مى تواند به #علم_خود حكم كند، همان طورى كه به ظاهر شهادت ها نيز مى تواند چنين كند، و هر گاه شهادت را باطل ببيند بر #علم_خود #حكم خواهد كرد ...». [۳]
🔹علامه مجلسى (ره) در «مرآة العقول» مى گويد: «و اين اختلاف در #سيرهاهلبيت (عليهم السلام) از قبيل نسخ نيست تا كسى اشكال كند كه بعد از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نسخى نيست؛ بلكه یا به اعتبار #تقيه در برخى موارد است، و يا به جهت #اختلاف_اوضاع و احوال در #زمانها است...». [۴]
2⃣از آنجا كه وظيفه #امام_زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از #ظهور پر كردن زمين از #عدل و داد است، لذا طبيعى است كه به واقع حكم نمايد تا اينكه #حقوق به #صاحبان_اصلىاش باز گردد و مقتضاى آن اين است كه حضرت به #علم_خود كه از جانب خدا به او #الهام شده حكم نمايد و اين همان #حكم_داوود (عليه السلام) است.
3⃣#حكم_حاكم به علمش بدون اتكا بر بينه و قسم، نه تنها مورد اتفاق علماى شيعه است؛ بلكه برخى از علماى اهل سنت نيز آن را جايز شمرده اند. ابن قدامه مى گويد: «... از احمد بنابر نقلى شنيده شده كه حكم حاكم به علمش جايز است و اين قول ابويوسف و ابوثور و رأى دوم شافعى و اختيار مزنى است؛ زيرا #پيامبر (صلى الله عليه و آله) در موردى كه ذكر مى كند بدون بينه و اقرار و تنها با #علم به گفتار مدعى حكم صادر كرد». آن گاه مى گويد: «حاكم كه به قول دو گواه حكم مى كند به جهت غلبه بر ظن اوست، پس در مورد علم و قطع، اولى جواز حكم است و ديگر اينكه حاكم مى تواند در تعديل و جرح شهود به علم خود عمل كند، پس در ثبوت حق به طريق اولى مى تواند به علم خود حكم نمايد». [۵]
🔹نتيجه اينكه: هيچ استبعادى ندارد كه #حضرت_مهدى (عجل الله تعالى فرجه) در قضايا به علمى كه از جانب #خداوند به او #الهام شده حكم نمايد.
پی نوشتها؛
[۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ۱، ص ۳۹۷
[۲] الغيبة (للنعمانی)، نشر صدوق، ۱۳۹۷ق، چ ۱، ص ۳۱۳، باب ۲۰
[۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ۲۶، ص ۱۷۷، باب ۱۲
[۴] مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، مجلسى، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق، چ ۲، ج ۴، ص ۳۰۱، ح ۲
[۵] المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيبانی، ابن قدامة المقدسی، ۱۴۰۵ق، چ ۱، ج ۱۱، ص ۴۰۱
📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ هفتم، ص ۶۳۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_زمان #امام_مهدی #ظهور
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش اول)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از #آيات_قرآن و هم از #روايات_اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در #آيات_قرآن، موارد زير به چشم مى خورد:
1⃣در داستان #حضرت_آدم (عليه السلام) مسأله #تعليم_اسماء بيان شده كه اشاره به علم و آگاهى بر #اسرار_آفرينش تمام موجودات است نه اينكه در علوم دينى منحصر باشد: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاءَ كُلَّهَا». [۱]
2⃣در «سوره الرّحمن» به #تعليم_بيان از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك #موهبتعظيمالهى در آغاز سوره اى كه مجموعه بزرگترين نعمت ها در آن ذكر شده است معرّفى مى كند «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ». [۲]
3⃣در «سوره يوسف» به علم #تعبير_خواب و #حكايت_رؤياها از حوادث آينده ـ كه گاه مى تواند در سرنوشت ملّتى همچون ملّت مصر اثر بگذارد ـ اشاره كرده، و از قول يوسف نقل مى كند: «ذلِكُمَا مِمّا عَلَّمَنِى رَبِّى». [۳]
4⃣باز در همين سوره به مسأله تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريّت بيت المال اشاره كرده، و از قول #يوسف (عليه السلام) خطاب به #عزيز_مصر مى گويد: «اِجْعَلْنِى عَلَى خَزَائِنِ الاَرْضِ اِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ» [۴] (مرا #سرپرست_خزائن اين سرزمين [مصر] بگمار كه من نگاه دارنده و آگاهم [و مديريّت آن را به خوبى مى دانم]).
5⃣باز قرآن در زمینه #مديريّت_كشور داستان #طالوت و #جالوت، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مى كند، مى گويد: «اِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» [۵] (خداوند او را بر شما برگزيده است، و #علم و قدرت جسمانى او را وسعت بخشيده). بديهى است امتياز #طالوت بر ساير بنى اسرائيل تنها در معارف الهى نبود، بلكه #آگاهى و #مديريّت در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبّر وجود داشت، نيز مورد توجّه و استدلال بوده است.
6⃣در داستان داود (عليه السلام) نيز تعليم «صَنعَةَ لَبُوسٍ»؛ (#علم_زرهبافى) را يكى از افتخارات بزرگ او مى شمرد بلكه «لبوس» به گفته طبرسى در مجمع البيان هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مى شود و منحصر به زره نيست [۶] و مى فرمايد: «وَ عَلّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأسِكُمْ». [۷]
7⃣در «سوره كهف» در داستان #موسى و #خضر، از #علوم و دانش هايى سخن مى گويد كه از سوى خضر (عليه السلام) به موسى (عليه السلام) آموخته شد و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعه انسانى را طبق #نظام_احسن اداره مى كند، مى فرمايد: «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [۸] (در آنجا [موسى و دوست همسفرش يوشع] بنده اى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، #علم_فراوانى به او تعليم داده بوديم).
و سپس در آيات بعد سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مى كند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست، بلكه همه آنها مربوط به تدبير #امور_زندگى است.
8⃣در «سوره نمل» از آگاهى #سليمان (عليه السلام) نسبت به چگونگى #سخنگفتنپرندگان سخن به ميان آورده، و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مى كرد ذكر مى كند: «وَ قالَ يا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» [۹] (گفت: اى مردم #زبان_پرندگان به ما تعليم داده شده است). #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره بقره، آيه ۳۱؛ [۲] سوره الرّحمن، آيه ۴؛ [۳] سوره يوسف، آيه ۳۷؛ [۴] همان، آيه ۵۵؛ [۵] سوره بقره، آيه ۲۴۷؛ [۶] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چ ۳، ج ۷، ص ۹۲، المعنى؛ ولى قرائنى در آيه وجود دارد كه بيشتر اشاره به زره دارد. [۷] سوره انبياء، آيه ۸۰؛ [۸] سوره كهف، آيه ۶۵؛ [۹] سوره نمل، آيه ۱۶
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعليم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از #آيات_قرآن و هم از #روايات_اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در آيات قرآن، موارد زير به چشم مى خورد:
9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان #ذىالقرنين سخن از #سد_سازىِ او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك #سد نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً» [۱] (#قطعاتبزرگآهن را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا #قطعات_آهن را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و #دانش_سدسازى اشاره مى كند.
🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى #لقمان به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه #روانشناسى و #اجتماعى و #مردمدارى دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و #ترشرويى نكن، #مغرورانه بر زمين راه نرو، در #راه_رفتن اعتدال را رعايت كن، #بلندسخننگو، فرياد نكش و #صبر و شكيبايى و #استقامت در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام #لقمان را به خاطر برخوردارى از موهبت #علم و #حكمت و دانش، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است!
1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال #سليمان (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده #عمرانى و #هنرى به ميان آمده است، كه #پريان زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ» [۳] (آنها هر چه #سليمان مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند #معبدها، #تمثالها، #ظروفبزرگغذا همانند حوض و ديگ هاى ثابت!) و در آيه قبل از آن، به دستيابى #سليمان (عليه السلام) به #دانشذوبفلزّات اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ» [۴] (ما چشمه هاى #مس [مذاب] را براى او روان ساختيم).
2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره #زمامدارى #داوود_پيامبر (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ» [۵] (#داوود #جالوت را كشت و خداوند #حكومت و #حكمت و #دانش را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است #علم و #حكمت در اينجا دانشى است كه براى تدبير #مُلك و #مملكت لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به #كشوردارى و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود.
💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، #قرآن تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از علوم ديگر به ميان نياورده است، #قرآن براى اين بخش از #علوم اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از #مواهببزرگالهيّه مى شمرد، و #مسلمانان را تشويق به فراگيرى هر گونه #علم_مفيد و نافع در زندگى #مادّى و #معنوى مى نمايد. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره كهف، آيه ۹۶
[۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹
[۳] سوره سبأ، آيه ۱۳
[۴] همان، آيه ۱۲
[۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعلیم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد