✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️دیدگاه اسلام درباره گردشگرى و سیاحت چیست؟
🔹مسأله #گردش_در_زمین (سیر در ارض) شش بار در قرآن مجید در سوره هاى «آل عمران»، «انعام»، «نحل»، «نمل»، «عنکبوت»، و «روم» آمده، که یکبار از آنها به منظور مطالعه #اسرار_آفرینش در آيه ۲۰ سوره عنکبوت، و پنج بار دیگر به منظور #عبرت گرفتن از عواقب دردناک و شوم اقوام ظالم و جبار و ستمگر و آلوده است. #قرآن براى مسائل عینى و حسی، که آثار آن کاملاً قابل لمس است، در امور تربیتى اهمیت خاصى قائل است، مخصوصاً به مسلمانان دستور مى دهد که از محیط محدود زندگى خود در آیند، و به سیر و سیاحت این جهان پهناور بپردازند، در اعمال و رفتار اقوام دیگر و پایان کار آنها بیندیشند، و از این رهگذر اندوخته پر ارزشى از آگاهى و عبرت فراهم سازند.
🔹#قدرتهای_شیطانى در دنیاى امروز براى گسترش دامنه #استثمار خود، در سراسر جهان، تمام کشورها و سرزمین ها و اقوام مختلف را بررسى کرده و طرز فرهنگ و نقاط قوت و ضعف و صنایع مادى آنها را به خوبى برآورد کرده اند. #قرآن مى فرمايد: به جاى این جباران، شما سیر در #زمین کنید، و به جاى تصمیم هاى شیطانى آنها #درسهای_رحمانى بیاموزید. #عبرت گرفتن از زندگى دیگران، از تجربه هاى شخصى مهم تر و پرارزش تر است، زیرا در این تجربه ها باید انسان زیان هايى متحمل شود تا مسائلى بیاموزد، ولى در عبرت گرفتن از زندگى و تجارب دیگران، انسان بى آن که متحمل سوخت و زیانى شود، توشه گرانبهایی مى اندوزد.
🔹دستور قرآن در زمینه «سیر در ارض» منطبق بر کامل ترین شیوه هايى است که امروز بشر براى مطالعات خود به دست آورده، و آن این که: پس از فرا گرفتن مسائل در کتاب ها دست شاگردان را مى گیرند، و به سیر در ارض و مطالعه شواهد عینى آنچه خوانده اند، مى پردازند. البته امروز نوع دیگرى از «سیر در ارض» تحت عنوان #جهانگردى از طرف تمدن هاى شیطانى براى جلب مال و ثروت حرام رایج شده است، که غالباً هدف هاى انحرافى دارد؛ مانند انتقال فرهنگ هاى ناسالم، عیاشى، هوسرانى، بى بند و بارى و سرگرمى هاى ناسالم دیگر، این همان جهانگردى ویرانگر است. #اسلام طرفدار آن نوع جهانگردى است که وسیله انتقال فرهنگ هاى سالم، تراکم تجربه ها، آگاهى از اسرار آفرینش در جهان انسانیت و جهان طبیعت، و گرفتن درس هاى عبرت از سرنوشت دردناک اقوام فاسد و ستمگر است.
🔹ذکر این نکته نیز بى تناسب نیست که، در اسلام، نوع دیگرى از جهانگردى تحت عنوان #سیاحت مورد نهى واقع شده، چنان که در حدیثى مى خوانیم: «لا سِیاحَةَ فِى الاِسْلامِ؛ [۱] #سیاحت در اسلام نیست»؛ و منظور از آن، زندگى کسانى است که براى تمام عمر، یا مدتى، از زندگى اجتماعى به کلى جدا مى شدند، و بى آنکه فعالیتى داشته باشند، در روى زمین به حرکت مى پرداختند، و همچون رهبان ها زندگى مى کردند و سربار اجتماع بودند. به تعبیر دیگر کار آنها #رهبانیت_سیّار بود در مقابل «رهبان هاى ثابتى» که در دیرها منزوى بودند، و از جامعه برکنار؛ و از آنجا که اسلام با رهبانیت و انزواى اجتماعى مخالف است، این نوع «سیاحت» را نیز محکوم مى کند.
پی نوشت:
[۱] «مجمع البحرين»، ماده «سيح»؛ در حديث ديگرى در همين كتاب از پيامبر گرامى اسلام (ص) است كه فرمود: «سِياحَةُ أُمَّتِى الغَزْوُ وَ الْجِهادُ؛ اگر امت من مى خواهند به زندگى مادى پشت كنند، چرا به جهاد نروند، چرا در بيابانها بيهوده بميرند».
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ بیست و پنجم، ج ۱۶، ص ۲۸۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#گردشگری #سیاحت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش اول)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از #آيات_قرآن و هم از #روايات_اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در #آيات_قرآن، موارد زير به چشم مى خورد:
1⃣در داستان #حضرت_آدم (عليه السلام) مسأله #تعليم_اسماء بيان شده كه اشاره به علم و آگاهى بر #اسرار_آفرينش تمام موجودات است نه اينكه در علوم دينى منحصر باشد: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاءَ كُلَّهَا». [۱]
2⃣در «سوره الرّحمن» به #تعليم_بيان از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك #موهبتعظيمالهى در آغاز سوره اى كه مجموعه بزرگترين نعمت ها در آن ذكر شده است معرّفى مى كند «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ». [۲]
3⃣در «سوره يوسف» به علم #تعبير_خواب و #حكايت_رؤياها از حوادث آينده ـ كه گاه مى تواند در سرنوشت ملّتى همچون ملّت مصر اثر بگذارد ـ اشاره كرده، و از قول يوسف نقل مى كند: «ذلِكُمَا مِمّا عَلَّمَنِى رَبِّى». [۳]
4⃣باز در همين سوره به مسأله تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريّت بيت المال اشاره كرده، و از قول #يوسف (عليه السلام) خطاب به #عزيز_مصر مى گويد: «اِجْعَلْنِى عَلَى خَزَائِنِ الاَرْضِ اِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ» [۴] (مرا #سرپرست_خزائن اين سرزمين [مصر] بگمار كه من نگاه دارنده و آگاهم [و مديريّت آن را به خوبى مى دانم]).
5⃣باز قرآن در زمینه #مديريّت_كشور داستان #طالوت و #جالوت، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مى كند، مى گويد: «اِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» [۵] (خداوند او را بر شما برگزيده است، و #علم و قدرت جسمانى او را وسعت بخشيده). بديهى است امتياز #طالوت بر ساير بنى اسرائيل تنها در معارف الهى نبود، بلكه #آگاهى و #مديريّت در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبّر وجود داشت، نيز مورد توجّه و استدلال بوده است.
6⃣در داستان داود (عليه السلام) نيز تعليم «صَنعَةَ لَبُوسٍ»؛ (#علم_زرهبافى) را يكى از افتخارات بزرگ او مى شمرد بلكه «لبوس» به گفته طبرسى در مجمع البيان هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مى شود و منحصر به زره نيست [۶] و مى فرمايد: «وَ عَلّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأسِكُمْ». [۷]
7⃣در «سوره كهف» در داستان #موسى و #خضر، از #علوم و دانش هايى سخن مى گويد كه از سوى خضر (عليه السلام) به موسى (عليه السلام) آموخته شد و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعه انسانى را طبق #نظام_احسن اداره مى كند، مى فرمايد: «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [۸] (در آنجا [موسى و دوست همسفرش يوشع] بنده اى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، #علم_فراوانى به او تعليم داده بوديم).
و سپس در آيات بعد سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مى كند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست، بلكه همه آنها مربوط به تدبير #امور_زندگى است.
8⃣در «سوره نمل» از آگاهى #سليمان (عليه السلام) نسبت به چگونگى #سخنگفتنپرندگان سخن به ميان آورده، و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مى كرد ذكر مى كند: «وَ قالَ يا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» [۹] (گفت: اى مردم #زبان_پرندگان به ما تعليم داده شده است). #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره بقره، آيه ۳۱؛ [۲] سوره الرّحمن، آيه ۴؛ [۳] سوره يوسف، آيه ۳۷؛ [۴] همان، آيه ۵۵؛ [۵] سوره بقره، آيه ۲۴۷؛ [۶] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چ ۳، ج ۷، ص ۹۲، المعنى؛ ولى قرائنى در آيه وجود دارد كه بيشتر اشاره به زره دارد. [۷] سوره انبياء، آيه ۸۰؛ [۸] سوره كهف، آيه ۶۵؛ [۹] سوره نمل، آيه ۱۶
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعليم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۸۲ «نهج البلاغه» چگونه خداوند را توصیف می نماید؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۲ #نهج_البلاغه در شرح #اوصاف_خداوند چنين مى فرمايد: «لَمْ يُولَدْ سُبْحَانَهُ فَيَكُونَ فِی الْعِزِّ مُشَارَكاً، وَ لَمْ يَلِدْ فَيَكُونَ مَوْرُوثاً هَالِكاً، وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ وَقْتٌ وَ لَا زَمَانٌ، وَ لَمْ يَتَعَاوَرْهُ [۱] زِيَادَةٌ وَ لاَ نُقْصَانٌ» (او از كسى #متولّد_نشده تا همتايى در عزّت و قدرت داشته باشد، و #فرزندى به دنيا نياورده تا پس از وفاتش وارث او گردد؛ وقت و زمانى پيش از او نبوده و #زيادى و #نقصانى بر او عارض نشده است). از جمله قوانينى كه بر #جهان_ماده و ممكنات حاكم است اين است كه هر گروهى قدم به عرصه حيات مى گذارد، بعد از مدتى جاى خود را به #گروه_جديدى مى سپارد.
🔹#فرزندان، #صفات_پدران را به ارث مى برند و آنها نيز آن صفات را براى فرزندانشان به ارث مى گذارند؛ ولى چون #ذاتپاكپروردگار ازلى و ابدى است، نه از كسى #تولّد يافته تا همتايى داشته باشد، و نه كسى از وى #متولّد شده تا وارث او گردد. جمله «وَ لَمْ يَتَقَدَّمْهُ...» اشاره به اين است كه او #مافوق_زمان است؛ زيرا زمان، نتيجه حركت موجودات از نقصان به كمال و از كمال به نقصان است و چون وجود مقدّس #خداوند، عين #كمال_مطلق است و #زيادى و #نقصان در او راه ندارد وقت و زمانى نيز براى او تصوّر نمى شود. [۲]
🔹چون نفى شبيه، همتا، وقت، زمان، زياده و نقصان از ذات پاك او، ممكن است اين توهّم را به وجود آورد كه نتيجه آن تعطيل معرفة الله است و به بيان ديگر راهى به سوى شناخت او وجود ندارد، بلافاصله مى فرمايد: «بَلْ ظَهَرَ لِلْعُقُولِ بِمَا أَرَانَا مِنْ عَلَامَاتِ التَّدْبِيرِ الْمُتْقَنِ، وَ الْقَضَاءِ الْمُبْرَمِ» (بلكه به سبب نشانههاى #تدبيرِ_متقن و #نظام_محكمى كه به ما ارائه داده، #عظمتش نزد عقل ها آشكار شده است).
🔹اشاره به اينكه گرچه كُنه ذات #خداوند از دسترس عقل بشر خارج است، ولى اثبات #اصل_وجود او از طريق مطالعه در #نظام_آفرينش، و #تدبير بسيار حكيمانه اى كه بر آن حاكم است كاملا ممكن است. اين همان چيزى است كه در روايات ديگر اسلامى نيز به آن اشاره شده كه درباره #كُنهذاتخدا نينديشيد، بلكه درباره #آثار_قدرت و #عظمت و #علم او در جهان انديشه كنيد، و #قرآن_مجيد نيز پايه خداشناسى را بر آن قرار داده و صاحبان انديشه و #اولوا_الالباب را به #تفكّر در آن در همه حال دعوت مى كند و مى فرمايد:
🔹«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لَآيَاتٍ لاُِولِى الْاَلْبَابِ - الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِى خَلْقِ السَّماوَاتِ وَ الْاَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (به يقين در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، #نشانه هاى روشنى براى #خردمندان است - همان كسانى كه خدا را ايستاده و نشسته و در حالى كه بر پهلو خوابيده اند، ياد ميكنند و در #اسرار_آفرينش آسمانها و زمين میانديشند و می گويند: پروردگارا! اينها را بيهوده نيافريده اى؛ منزّهى تو! ما را از عذاب دوزخ نگاهدار).
پی نوشت:
[۱] «يتعاور» از ريشه «تعاور» به معناى دست به دست كردن چيزى و به صورت متناوب انجام دادن است و در جمله بالا منظور اين است كه زيادى و نقصان، يكى بعد از ديگرى بر ذات مقدّس خداوند عارض نمى شود و ذات پاك او در معرض حوادث نيست.
[۲] بعضى از شارحان، وقت و زمان را به يك معنا و مترادف دانسته اند؛ ولى بعضى ديگر، به معناى زمان معين گرفته اند؛ اما زمان را داراى مفهوم عامى شمرده اند، که تفسير دوم صحيح تر به نظر مى رسد. قرآن مجيد در سوره نساء، آيه ۱۰۳ نيز درباره نماز مى گويد: «إِنَّ الصَّلوةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَاباً مَّوْقُوتاً» (نماز براى مؤمنان وظيفه ثابت و معينى و [و داراى وقت خاصى] است).
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا #پروردگار
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا خداى متعال دستور مطالعه در «آفرینش آسمانها» را به انسانها مى دهد؟
🔹#قرآن_مجید در «آیات ۳ و ۴ سوره ملک»، به نظام کلى جهان پرداخته، و انسان را به «مطالعه مجموعه #عالم_هستى» دعوت مى کند، تا از این طریق، خود را براى آن #آزمون_بزرگ آماده کند؛ مى فرماید: «الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوات طِباقاً» (همان خدایی که #هفت_آسمان را بر روى یکدیگر آفرید). و به دنبال آن، مى افزاید: «ما تَرى فِی خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت» (در خلقت خداوند رحمان هیچ #نقص و #تضاد و #عیبى نمى بینى). با تمام عظمتى که #عالم_هستى دارد، هر چه هست #نظم است و #استحکام، #انسجام، و ترکیبات حساب شده، و #قوانین_دقیق، و اگر بى نظمى در گوشه اى از جهان راه مى یافت، آن را به نابودى مى کشید.
🔹از #نظام_عجیب و شگفت انگیزى که بر یک دانه اتم، و #ذرات_الکترون و پروتون حاکم است، گرفته، تا نظامات حاکم بر کل منظومه شمسى، و منظومه هاى دیگر و #کهکشانها، همه در «سیطره قوانین دقیقى» قرار دارند که، آنها را در مسیر خاصى پیش مى برند، خلاصه، همه جا »#قانون است و #حساب، و همه جا #نظم است و #برنامه.
و در پایان آیه، براى تأکید بیشتر مى فرماید: «فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُور» (بار دیگر نگاه کن و عالم را با #دقت بنگر، آیا هیچ شکاف، #خلل و اختلافى در جهان مشاهده مى کنى؟!). #فُطُور از ماده «فطر» (بر وزن سطر) به معنى شکافتن از طول است، و به معنى شکستن (مانند افطار روزه) و #اختلال و فساد نیز مى آید، و در آیه مورد بحث به همین معنى است.
🔹منظور این است که: هر چه انسان در #جهان_آفرینش دقت کند، کمترین خلل و #ناموزونى در آن نمى بیند. لذا، در آیه بعد، براى تأکید همین معنى مى افزاید: «ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِیرٌ» (بار دیگر دیده خود را باز کن، و دو مرتبه به #عالم_هستى بنگر، سرانجام #چشمانت به سوى تو باز مى گردد در حالى که خسته و #ناتوان شده، و در جستجوى خلل و #نقصان در این عالم بزرگ #ناکام مانده است!). #کَرَّتَیْن از ماده «کرّ» (بر وزن شرّ) به معنى توجه و بازگشت به چیزى است، و «کرة» به معنى تکرار و «کَرَّتَیْن» تثنیه آن است، ولى بعضى از مفسران گفته اند: منظور از «کَرَّتَیْن» در اینجا معنى تثنیه نیست، بلکه، منظور #توجههاى_مکرّر، پى درپى و متعدد است.
🔹بنابراین، حداقل #قرآن در این آیات دستور به مردم مى دهد: سه بار در #عالم_هستى بنگرند، و #اسرار_آفرینش را مطالعه کنند، و به یک معنى بارها و بارها دقیق شوند، و هنگامى که نتوانستند کمترین #خلل و نقصانى در این نظام عجیب بیابند، به #آفریننده این دستگاه و #خالق این جهان و علم و قدرت بى پایان #آشناتر شوند. به هر حال، از این آیات، دو نتیجه مهم مى توان گرفت: نخست این که: #قرآن به همه رهروان راه حق، #دستور_مؤکد مى دهد: هر چه مى توانند در #اسرارعالمهستى و شگفتى هاى جهان آفرینش بیشتر #مطالعه و #دقت کنند، و به یک بار و دو بار قناعت ننماید، چه بسیار #اسرارى که در نگاه اول و دوم خود را نشان نمى دهد، #دیدههاى_تیزبین لازم است که بعد از چندین نگاه آنها را بیابد.
🔹دیگر این که: هر قدر انسان در این نظام دقیق تر و باریک تر شود، #انسجام آن را بهتر درک مى کند، انسجامى خالى از هرگونه #نقص، #خلل، کژى و اعوجاج. و اگر، در نظر سطحى و ابتدایی بعضى از پدیده هاى این جهان به عنوان شرور، آفات و فساد دیده مى شود (همچون زمین لرزه ها، سیلاب ها، بیمارى ها و حوادث ناگوارى که گهگاه در زندگى انسان ها رخ مى دهد) در مطالعات دقیق تر روشن مى شود: آنها نیز #اسرار و #فلسفههاىدقیق و مهمى دارند. [۱]
🔹این آیات اشاره روشنى به #برهان_نظم دارد که مى گوید: وجود #نظم در هر دستگاه، نشانه وجود #علم و #قدرتى در پشت آن دستگاه است، و گرنه، حوادث اتفاقى حساب نشده، و تصادف هاى کور و کر، هرگز نمى توانند «مبدأ نظام و حساب» گردد، همان گونه که در حدیث معروف «مفضّل» از #امام_صادق (علیه السلام) آمده است: «إِنَّ الاِْهْمالَ لایَأْتِى بِالصَّوابِ، وَ التَّضادَ لایَأْتِى بِالنِّظامِ»؛ (#مهمل_کارى، هرگز نتیجه درست نمى دهد، و تضاد، مبدأ نظام نمى گردد!). [۲]
پی نوشتها؛
[۱] شرح این مطلب را در مباحث «اثبات وجود خدا» در پاسخ به دلائل مادّیین در زمینه «آفات و بلاها» ذکر کرده ایم، به کتاب «آفریدگار جهان» مراجعه کنید.
[۲] بحار الانوار، ج ۳، ص ۶۳
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۹، ج ۲۴، ص ۳۲۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#آفرینش #خلقت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد