eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥🌷💥🌷💥🌷💥🌷💥 🌷💥 💥 ✅پرسش 💠چرا مراجع تقلید، مانند امامان معصوم(ع) کار نمی‌کنند و دسترنج زحمات خود را نمی‌خورند و از خمس امرار معاش می‌کنند؟ آیا این موضوع اصل پرهیزگاری مراجع را کمرنگ نمی‌کند؟! 🔷پاسخ اجمالی 1⃣ (ع) هم سهمی از داشتند، و دلیلی وجود ندارد که آنان از این سهم خود استفاده نکرده باشند. البته با توجه به حکومت‌های ستم‌گری که در طول زندگی (ع) وجود داشت و امامان به صورت زندگی می‌کردند. این باعث می‌شد تا بسیاری از شیعیان از ترس حکام جرأت رساندن خمس به امامان را نداشتند باشند؛ لذا اندک افرادی هم که به امامان می‌رساند این کار را به طور پنهانی انجام می‌دادند. 2⃣بسیاری از نیز می‌کردند و الآن نیز برخی بزرگان به هیچ وجه از استفاده نمی‌کنند. 3⃣با توجه به این‌که به هر حال آنان نیز مانند دیگر مردم باید زندگی کنند، استفاده آنان به مقدار شئونات از ایرادی ندارد. آنچه می‌تواند را زیر سؤال ببرد و در استفاده از خمس است، و . 4⃣نظر به داشتن امامان، آن‌ حضرات نیاز به کسب علم و دانش و مطالعه و درس خواندن نداشتند؛  امّا مانند هستند که برای و ، نیاز به و دارند و هر چه بیشتر مطالعه کنند، در الهی قوی‌تر می‌شوند؛ لذا پرداختن به غیر علم موجب ضعف و سستی در استنباط خواهد شد؛ از این‌رو شایسته است زندگی‌ آنان به‌گونه‌ای تأمین شود که به جای کسب و کار، به مطالعه تعلیم و تعلّم بپردازند. 5⃣امروزه با توجه به تخصصی‌شدن دانش‌ها، استفاده از نه تنها برای ، بلکه برای بسیاری از توجیه‌پذیر است و تأسیس در تمام جهان که شاغلان در آنها جز پژوهش، کار دیگری ندارند، شاهدی بر این مدعاست.  ∆منبع: وبسایت اسلام کوئست @tabyinchannel
تبیین
#روایت_تحریف 🌀 همواره یکی از مهمترین مدعاهای #حلقه_انحرافی شکل گرفته در دولت‌های دهم این بوده که ان
🌀این حلقه اقدامات خود را پس از پایان حضور در دولت متوقف نکرد، بلکه پس از فترتی کوتاه دیگربار اقدامات خود را شدیدتر از گذشته آغاز نمود. 🌀حلقه فوق تاکنون برای ترویج دیدگاه‌های خاصش 👈به خصوص در میان و حداکثر استفاده را از و داشته و با بهره‌گیری از انواع و ، خود را در جایگاه نشانده و هرگونه و پرسش از خود را ، سیاسی و جناحی جلوه داده است. 🌀متأسفانه در و مسئلهٔ انحراف، متوسل به و قرائنی شدند که هضم و پذیرش آن و نیز امکان و آن برای عموم مردم مشکل بود. 🌀 حال آنکه صرف‌نظر از درستی و اعتبار این مستندات، این حلقه، در مواضع و اظهارات و کنش‌گری رئوس مشهود بوده و هست. 🌀با این وصف طی سال‌های اخیر، بخشی از مردم و کشور در موضوع و حلقه انحرافی فوق، پرسش‌هایی داشته که متأسفانه تاکنون پاسخ در خوری به آنها داده نشده است. پرسش‌هایی مانند: 💯چرا به جریان موسوم به بهار، گفته می‌شود؟، 💯 حلقه انحرافی چیست؟ 💯این چگونه می‌اندیشد؟ 💯کدام از اندیشه این حلقه، انحرافی است؟ 🔺 که تاکنون به صورتی دقیق و مفصل به آنها پرداخته نشده است. 📕کتاب پژوهشی مستند و دقیق است که با هدف پاسخ و به برخی از این پرسش‌ها تهیه شده است. ✔️ برخلاف و ، کنش‌های حلقه انحراف در دولت‌های نهم و دهم صرفاً یک کنش معطوف به کسب قدرت نبوده و ریشه در و خاص این حلقه دارد... 📍با توجه به انتخابات پیش رو و از آنجا که مدتی است و حلقه وابسته به او تحرکات ویژه ای را برای جلب توجه و ...در جامعه پیش گرفته اند ♻️ لیکن توصیه ما به همه عزیزان اعم از کسانی که این فرقه آشنایی دارند ولی در و در بین دوستان و گروههای مختلف در فضای مجازی قادر به دفاع و اثبات ادله خود نیستند ♻️ در ثانی توصیه ویژه به عزیزانی که هنوز با و «انحرافی او و حلقه انحرافی او آشنا نیستند این است که این کتاب ارزشمند را از دست ندهید @tabyinchannel @daneshgahevelyat
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️سواد رسانه ای و خانواده (بخش دوم) 🔶 شامل تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از بر روی افراد و جوامع می باشد. در این میان تلویزیون گوی سبقت را از رسانه های دیگر ربوده، بطوریکه اکثر مردم ترجیح ميدهند که تماشا کنند تا اینکه مطالعه کنند. 🔷یکی از عواقب این تحول اجتماعی و آموزشی، کمتر شدن تمایل دانش آموزان به و کتاب بود. در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود، افراد در معرض حجم بالایی ازاطلاعاتی هستند كه به هیچ وجه به برخی از آنها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان مارك ها و علائم تجاری جهان را به خوبی می‌شناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به كار آنها نمی‌آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. 🔷پس باید از پیام ها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده كنیم تا دچار سردرگمی نشویم. این امكان را هم در اختیار می‌گذارد. از دو ديدگاه متهم به ايجاد چالشهاي نوين در زندگي هستند. رسانه ها از يک سو رقيب فعاليتهاي آموزشي در امر آموزش هستند و از سوي ديگر زمينه ساز اغلب چالشهاي نوين به حساب مي آيند. 🔷كودك، تكامل نيافته و تعليم پذير متولد مي‌شود. او نياز به جامعه بشري دارد تا آنچنان ساخته شود كه بتواند به مقتضيات زندگي پاسخ دهد، ولي جامعه نيز براي بقاي خود به كودكان احتياج دارد. اركان شخصيت كودك زماني پايه‌گذاري خواهد شد كه او ناخواسته روح و فضاي جامعه‌اي را كه به آن تعلق دارد در خود جذب كند. در اين صورت رفتار او در حد وسيعي با شرايطي كه در محيط وجود دارد، انطباق پيدا مي‌كند. در هر عصري تعليم و تربيت وابسته به انسانهايي است كه مسئوليت آن را بر عهده دارند و نيز تابع كيفيت فرهنگي است كه در چارچوب آن، اين فعاليت صورت مي‌گيرد. 🔷توانائيها و ضعف هاي جوانان بازتابي است از توانائيها‌ و ضعفهاي بزرگسالان، زيرا نسل جوان از سالهاي اول زندگي خانوادگي گرفته تا دوران مدرسه ابتدايي و متوسطه و بالاخره آموزش حرفه‌اي راهي كه از طرف نسلهاي گذشته ترسيم شده است، در پيش مي‌گيرند. حال اگر چنانچه در پايان اين راه زنان و مردان جوان به قولي كه در دوران بچگي داده بودند، عمل نكنند و به آنچه قرار بود برسند، نائل نشوند و اگر چنانچه روح آنها خالي و بي محتوا باشد، نتيجه تماس آنها با انسانهايي است كه هيچ نوع مفهوم و هدف عميقي براي زندگي خود ندارند و شكل ثابتي براي شخصيت خود به دست نياورده‌اند. نویسنده: عدالتی منبع: وبسایت راسخون به نقل از ماهنامه خانواده @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره فواید «سکوت» چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ تَلَافِيكَ [۱] مَا فَرَطَ [۲] مِنْ صَمْتِكَ أَيْسَرُ مِنْ إِدْرَاكِكَ مَا فَاتَ مِنْ مَنْطِقِكَ» (جبران آنچه بر اثر خود از دست داده اى، آسان تر از جبران آن است كه بر اثر از دست رفته باشد). اشاره به اينكه انسان اگر از گفتن چيزى خوددارى و صرف نظر كند و بعد بفهمد اين اشتباه بوده فورا مى تواند آن را تلافى و تدارك كند، در حالى كه اگر بگويد و بعد بفهمد اين سخن اشتباه بوده و يا گفتنى نبوده است، آن امكان پذير نيست؛ همانند آبى است كه به روى زمين ريخته مى شود و جمع كردن آن عادتا غير ممكن است. 🔹در ادامه اين سخن، راه صحيح را براى رسيدن به اين مقصود با ذكر مثالى نشان مى دهد و مى فرمايد: «وَ حِفْظُ مَا فِي الْوِعَاءِ بِشَدِّ الْوِكَاءِ» (نگهدارى آنچه در ظرف است با محكم بستن دهانه آن امكان پذير است). «وِعاء» (ظرف) همان و است و «وكاء» (ريسمانى است كه دهانه مشك را با آن مى بندند) اشاره به و انسان كه اگر انسان آن را در اختيار خود بگيرد يا كلماتى كه موجب است از او صادر نمى شود. حضرت در بخش دیگری از این نامه به مضرات پر حرفی اشاره کرده، می فرماید: «مَنْ أَكْثَرَ أَهْجَرَ» [۳] (كسى كه مى كند و بى معنا فراوان مى گويد). 🔹آرى يكى از فوايد ، گرفتار نشدن در دام سخنان بى معناست و اين بسيار به تجربه رسيده كه پرت و پلا زياد مى گويند؛ زيرا و حساب شده، فكر و مى خواهد؛ در حالى كه افراد پر حرف مجالى براى فكر ندارند. (عليه السلام) در «کتاب غرر الحكم و درر الکلم» عواقب سوء زيادى براى بيان فرموده از جمله اينكه «مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ زَلَّ» [۴] (كسى كه بسيار گويد فراوان خواهد داشت) و همين امر او را مى برد و سبب خوارى و مى گردد به عكس كسانى كه كم و سخن مى گويند، سبب خود مى شوند؛ و به گفته شاعر: كم گوى و گزيده گوى چون دُرّ - تا ز اندك تو جهان شود پر. پی نوشت‌ها [۱] «تلافى» از ريشه «لفى» بر وزن «نفى» به معناى جبران كردن است و «الفاء» به معناى يافتن. [۲] «فرط» از ريشه «فرط» بر وزن «شرط» به معناى كوتاهى كردن و «افراط» زياده روى كردن است. [۳] «اهجر» از ريشه «هجر» بر وزن «فجر» در اصل به معناى دورى و جدايى است. سپس به معناى هذيان گفتن مريض هم آمده؛ زيرا سخنانش در آن حالت ناخوشايند و دور كننده است. [۴] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، قم، چاپ: دوم‏، ص ۵۸۱ (حکمت ۱۸۰) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۶۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اولین چیزی که انسان باید در مورد آن «تفکر» و «اندیشه» کند چه موضوعی است؟ 🔹مسلماً نخستين چيزى كه بايد روى آن فكر كنيم اين است كه ما از كجا شروع شده؟ «مبدأ اين عالم» چيست؟ و اين راه دراز را ما چگونه پيموده ايم؟ موضوعى قبل از اين براى و نداريم، چه اينكه آشنایی با و حل اين معما مى تواند كمك زيادى به حل معماهاى ديگر كند. ممكن است بگوئيد بسيار خوب بايد نيروى انديشه را بكار انداخت، ولى مگر نه اين است كه پاره اى از مكتب هاى فلسفى جديد «مانند پراگماتيسم» به ما توصيه مى كنند كه ارزش و اصالت بلكه وجود هر پديده بسته به نتايج آن است؛ 🔹يعنى چيزى كه در زندگى ما نتيجه اى ندارد اصلا بايد گفت وجود ندارد و يا وجود و عدمش در ترازوى فكر و انديشه ما يكسان است. ما چه الزامى به شناسائى مبدأ نخستين هستى از نظر ادامه زندگى فردى و اجتماعى داريم؟ مگر نه اين است كه ملت‌هایی همچون «ملت چين» بدون حل اين مسئله زنده هستند و شايد از ما هم بهتر زندگى مى كنند، و هرگز زحمت مطالعه در چنان مسئله پيچيده اى را هم به خود نمى دهند؟ ولى كسانى كه با اين منطق مى خواهند خود را حتى از زير بار و در مورد اين حقيقت بزرگ كنار بكشند دو مطلب را فراموش كرده اند: 🔹نخست اينكه براى و در مسائل مختلف نتيجه اى بالاتر از تصور نمى شود، و به عبارت ديگر ما هميشه را بخاطر علم مى خواهيم و را بخاطر درك واقعيت آنها مى جوئيم، نه فقط بخاطر اثرى كه در زندگى ما دارند. (دقت بفرمائيد) بزرگترين گمشده بشر، و درك واقعيات جهان هستى، آخرين هدف و آرزوى انسانهاست، و لذا در تمام طول تاريخ زندگى بشر شاهد تلاشها و كوشش هاى خستگى ناپذير انسان براى درك حقايق هستيم، 🔹و به خوبى احساس مى كنيم كه «انگيزه‌ درونى‌ نيرومندى» ما را به سوى اين هدف مى راند، بدون اينكه خود را مسئول ارتباط علوم و دانش هایی كه به خاطر آنها زمين و آسمان را جستجو مى كنيم، با زندگى روزمره، بدانيم. مگر اين همه تلاش و كوشش كه براى پى بردن به اسرار كهكشان ها و سحابی ها و چگونگى پيدايش عوالم دور دست مى شود به خاطر اثرى است كه آنها در زندگى روزانه ما دارند؟ با اينكه در شرایط فعلى هيچگونه اثر محسوسى براى آنها در زندگى ما به چشم نمى خورد، 🔹حتى اگر به فرض محال موشك هایی به سرعت سير نور ساخته شود باز دسترسى ما به آنها امكان پذير نيست و يا اينكه پى بردن به اسرار زندگى مورچگان، و تمدن خيره كننده موريانه و حشراتى مانند آنها كه ساليان دراز افكار دانشمندان را به خود جذب كرده است به خاطر تأثير آنها در زندگى مادى ماست؟ چرا دانشمندان فلكى يا حشره شناس از اين همه تلاش هاى خود خسته نمى شوند؟ زيرا آنها «درك‌ اسرار آفرينش» را (هر چه باشد) بزرگترين پاداش خود در برابر زحمات طاقت فرسا مى دانند و از عمل خود احساس غرور و افتخار مى كنند. 🔹جایی كه درباره موضوعات ساده‌اى از جهان هستى چنين فكر كنيم، آيا مى توانيم درباره بزرگترين و اساسى ترين مسئله مربوط به پيدايش اين جهان يعنى درباره عالم آفرينش (فرضاً كه در زندگى و سرنوشت ما اثر نداشته باشد) از و خوددارى نمائيم؟ ثانياً: اصولا اين مسئله اثر عميقى در زندگى فردى و اجتماعى، مادى و معنوى ما دارد، و سرنوشت ما تا حدود زيادى به آن مربوط است، و اصلاح نابسامانی هاى كنونى و شكست بن بست هایی كه در زندگى ماشينى فعلى پيدا شده بدون اعتقاد به آن ميسر نيست. 🔹آرامش روح و جان ما و باز يافتن قدرت معنوى براى مقابله با مشكلات زندگى، بدون اتكاء به چنين مبدئى ممكن نيست. در كاوشها و پژوهش هاى علمى نيز اعتقاد به يك «مبدأ علم و قدرت»، كه طرح اصلى را با نظام خاصى ريخته، به ما روشن بينى می دهد و به و هر چه بيشتر در همه پديده ها و نظامات هستى بر می انگیزد، و اين خود سرچشمه بسيارى از خواهد بود. بنابراين چگونه می توان گفت حل اين مسئله در زندگى ما اثر محسوسى ندارد و به همين دليل بايد آن را كنار گذاشت و فكر خود را به خاطر آن خسته نكرد؟ 📕معماى هستى‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۶ش، ‏چاپ شانزدهم‏، ص ۹۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت). @tabyinchannel