eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️الگو بودن «حضرت زهرا» (سلام الله عليها) برای انسان‌ها (بخش سوم و پایانی) 🔶تمام جهات و لحظات زندگى (سلام الله علیها) و سرمشق برای همه انسان‌ها است؛ چنان که (صلی الله علیه و آله) را خداوند در قرآن سرمشق و اسوه معرفی نمود، دختر گرامیش نیز همه انسان های حقیقت‌جو و موحد است. 💠رفتار با مردم 🔹يكى از نقش آفرينى هاى درخشان (سلام الله علیها) بالا بردن ، رشد فكر و انديشه مردم و رفع مشكلات و شبهات آنان است. آن حضرت از مسائل ساده گرفته، تا پيچيده ترين مشكلات را بود، و اين ميسّر نبود، مگر با ، «قوت فكرى» و «همت بلند» ايشان. اين بانوى بزرگ اسلام، زجر تبليغ و رنج تعليم و تربيت را تحمل نموده، چون در راه ، نورافشانى كرده و با سوختن خود به دل و جان مردم، گرمى بخشيد و پاسدارى از ارزشها و مفاخر اصيل، مبارزه پيگير با بدعت‌ها، جهل، كجروى ها و ركود جامعه را خط مشى خود قرار داد. 🔹از اين رو نيز بايد، هر چه بيشتر به مقام و حقوق رهبر خود آگاه گردد و خود را چون شاگردى فروتن، در برابر او احساس كند، و به دامان او چنگ زند، از نقص به كمال، و از ضعف به قدرت، و از ظلمت به نور برسد. (سلام الله علیها) نمونه كامل اين مقصود است. ايشان از كودكى در متن اجتماع به سر برده، و با مردم و بوده است. اين بانو رابطه اى صميمانه و عالمانه با ياران خود داشت. زنى به خدمت (سلام الله علیها) رسيد و عرض كرد: مادر پير و ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه مى كند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند. 🔹آن حضرت فرمود: «هر چه مى خواهى بپرس. آن زن سؤالات خود را مطرح كرد، تا به ده سؤال رسيد و حضرت، با روى گشاده جواب داد. زن از زيادى پرسش خود، شرمنده شد و گفت: شما را بيش از اين زحمت نمى دهم. حضرت فرمودند باز هم بپرس. آن گاه براى تقويت روحيه وى چنين فرمود: اگر به كسى كارى واگذار كنند، براى مثال از او بخواهند كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كنند و در برابر اين كار صد هزار دينار به او جايزه بدهند، آيا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى كند؟ زن جواب داد نه. آن حضرت فرمود: من در مقابل پرسشى كه جواب مى گويم، از خدا پاداشى به مراتب بيشتر دريافت مى كنم و هرگز ملول و خسته نمى شوم. 🔹از (صلی الله علیه و آله) شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى شوند و به اندازه علم و تلاش و كوششى كه در راه آموزش و هدايت مردم داشته اند، از خداى خود پاداش مى گيرند». [۱] نتیجه اینکه براى رسيدن به كه در آن جامعه شخصيت ، به جايگاه حقيقى خود برسد، الگوى پذيرى از «اسوه زنان عالم» (سلام الله علیها) ضرورى است، تا با نگاه كردن به زندگى سراسر عبرت حضرت، مثل روش همسردارى، تربيت فرزندان، كيفيت برخورد با مردم و اجتماع، چگونگى حضور در جامعه و فعاليت هاى اجتماعى، خود را در راستاى رفتار آن بزرگوار قرار داده، تا به شأن و منزلت حقيقى نايل آيد.   پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۲، ص ۳ نویسنده: امیر علی حسنلو منبع: مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️اسلام منادی توحید در جهان 🔹آری، بدون شک «منادی توحید» در جهان است. فریاد «لا اله الّا الله» را، فریاد اینکه جز خدا چیز دیگری شایسته پرستش و عبادت، خضوع و کرنش نیست، و بشر جز در پیشگاه حق در پیشگاه هیچ موجودی اعمّ از مجرّد و مادّی نباید خضوع نماید، این فریاد را بر آورد: 🔹«...تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللهَ وَ لَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَ لَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللهِ...». [۱[ (...بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است [و همه کتاب های آسمانی و پیامبران آن را ابلاغ کردند] که جز را نپرستیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و بعضی از ما بعضی را اربابانی به جای خدا نگیرد...). 🔹این آیه همان آیه‌ای است که (صلی الله علیه و آله) به عنوان بخشنامه به نام سران جهان آن روز فرستاد. پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره آل عمران، آيه ۶۴ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، (نسخه سایت) مرتضی مطهری، ص ۱۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه امر به معروف و نهی از منکر (بخش دوم و پایانی) 💠«جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سخنان پیامبر اکرم» (صلی الله علیه و آله) 🔹در کلام (صلی الله علیه و آله) رهنمود های گوناگونی درباره این دو و اهمیت آن آمده است که نمونه ای از آن چنین است: «قالَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللهَ عَزَّ و جلَّ لَيُبْغِضُ المُؤْمِنَ الضَّعيفَ الّذی لا دِينَ لَهُ، فقيلَ لَهُ: و ما المُؤْمِنُ الّذي لا دِينَ لَهُ؟ قالَ: الّذی لا يَنهى عَنِ المُنكَرِ» [۱] (خداوند عزّ و جلّ از كه دين ندارد نفرت دارد. عرض شد: مؤمنى كه دين ندارد كيست؟ فرمود: كسى كه نمى كند). 🔹 به واسطه «امر به معروف» و «نهی از منکر»، نوعی «مراقبت عمومی و وظیفه نظارت بر همگان» را بر عهده همه قرار داده است، لذا یک نمی تواند فقط خودش خوب بوده و کاری به دیگران نداشته باشد. باید به وسیله دیگران را نیز به خوبی ها واداشته و به وسیله آنان را از کارهای زشت باز دارد. هر فردی در برابر همه دارد، اجتماع، خانواده، زیردستان و بالادستانش. خلاصه در حد توان، دارد، که اگر این مسئولیت را انجام داد، وظیفه دینی اش را انجام داده و مسلمان درستی است وگرنه اسلامش ناقص است.   🔹یک فرد نمی تواند بگوید: «من فقط خودم نماز می خوانم، حالا دیگران بی نماز هستند، باشند»؛ یا پدر بگوید: «من خودم نماز می خوانم، اما اگر پسرم بی نماز باشد کاری ندارم، یا چنانچه برادر و خانواده ام و یا دیگران بی نماز باشند ربطی به من ندارد». این را نمی پذیرد، بلکه می گوید: خودت نماز بخوان و داری دیگران را هم نمازخوان کنی: «کُلُکم راع و کُلُکم مسؤول عَن رَعیته»؛ همه در مقابل یکدیگر مسئولیت دارید. حتی سرباز در برابر فرماندهش مسئولیت دارد. آحاد رعیت در برابر رئیس و نیز کل حکومت مسئولیت دارند. 🔹 چنین وضعی را خواسته است. ما این همه دستور «امر به معروف» و «نهی از منکر» داریم، و از اسلام هم هست، اما چرا ما این گونه شدیم! قاعدتا اگر این وظیفه انجام می‌گرفت، دیگر در میان ما نبود، یا بسیار کم بود. در باید همه خوب باشند، اما متأسفانه این واجب از بین ما رخت بربسته، اصلا احساس مسئولیت در برابر گناهان نمی کنیم. اگر کسی را ببینیم ظلم می کند، یا فعل حرامی را مرتکب می شود، به راحتی رد می شویم و فکر نمی کنیم که ما هم مسئولیم. می‌گوییم: «او گناه می کند، ما را که با او داخل یک قبر نمی گذارند!» 🔹این تفکر، غلط و غیر اسلامی است. اگر انسان گناهی را می بیند و و نکند و وظیفه اش را انجام ندهد، در مسئول است. فردی که واجباتش را انجام می دهد و محرمات را ترک می کند، آدم مقدس خوبی است؛ در منزل عبادت می کند، اما کاری به خانواده اش و دیگران ندارد، او خودش فکر می کند خیلی آدم خوبی است و توقع دارد همین که از دنیا رفت، ملائکه فوری به استقبالش آمده و او را به بهشت می برند! اما چنین نیست؛ گرچه او کارهای خوبی دارد و انجام وظیفه کرده، اما وظایف بالاتر و دو واجب مهم را ترک گفته و آن و است... پی نوشت؛ [۱] الكافی، ۵/۵۹/۱۵ 📕مهم ترین واجب فراموش شده؛ امر به معروف و نهی از منکر، آیت الله ابراهیم امینی، ص‌ ۲۳-۱۸، مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) چ دوم منبع: راسخون @tabyinchannel
تبیین
⭕️«مددهای غیبی‏» 🔹گذشته از اینکه اشیاء در اصل هستی خود از مدد می‌گیرند، به عبارت دیگر سراسر طبیعت است؛ در زندگی بشر یک سلسله «مددهای غیبی خاصّی» هم وجود دارد. یعنی چه؟ مگر مددهای عمومی و خصوصی در کار است؟ بلی. لازم است قبلًا اصطلاحی از ذکر کنم و سپس به توضیح مطلب بپردازم. قرآن، را هم با صفت و هم با صفت یاد می‌کند. «بسم الله» که خود آیه‌ای از قرآن است هم مشتمل بر «رحمان» است، هم مشتمل بر «رحیم». 🔹 و دو مشتق از «رحمت» می‌باشند با این تفاوت که عبارت است از «رحمت عمومی» که شامل همه موجودات است - وجود هر موجودی برای آن موجود رحمت است، وسائلی که برای ابقاء و ادامه وجود او آفریده شده است رحمت است - امّا عبارت است از «الطاف و دستگیری‌ های خاصّی که یک موجود مکلّف در اثر حسن انجام وظیفه مستحقّ آن می‌گردد»؛ است که طبق قانون خاص، نه قانون عامّ طبیعت، شامل حال می‌گردد. پیامبران آمده‌اند که ما را به این گونه مؤمن نمایند. اگر چنین در ما پیدا شود، ما عملًا با خداوند وارد معامله و بده و بستان می‌شویم، 🔹احساس می‌کنیم که کردیم و خداوند به ما نیک داد، ما را و نگهداری کرد؛ بر عکس، کردیم و دیدیم. به‌ هر حال در زندگی خاصّ خود، اعمّ از زندگی فردی یا اجتماعی، احیاناً مشمول لطف ها و رحمت های خاصّی می‌شود که او را دستگیری می‌کند و از سقوط نجات می‌دهد. خداوند درباره می‌فرماید: «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ، وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ، وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ». [۱] ما در نمازهای پنجگانه می‌گوییم: «ایاک نَعْبُدُ وَ ایاک نَسْتَعینُ». (خدایا! تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم)؛ این خود نوعی استمداد از است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره ضحی، آیات ۶ الی ۸ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۷۰ و ۷۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️با وجود دشمنی های فراوان نسبت به شیعیان در طول تاریخ، چه عواملی باعث شده تا «مکتب تشیّع» حفظ گردد و به حیات خود ادامه دهد؟ 🔹 (صلی الله علیه و آله) به (علیه ‏السلام) فرمودند: «یَا عَلِیُّ أُوصِیکَ فِی نَفْسِکَ بِخِصَالٍ فَاحْفَظْهَا عَنِّی». (ای ، من به تو چند سفارش میکنم، تو هم در حفظ و عمل به آنها کوشا باش). یکی از آنها اینست که (مال و جانت را در راه دینت فدا کنی). «بَذْلُکَ مَالَکَ وَ دَمَکَ دُونَ دِینِکَ». [۱] همین سفارش بصورت مفصل تر و با ذکر جزئیات بیشتر توسط (علیه السلام) خطاب به اصحابشان، نقل گردیده است؛ ایشان میفرماید: «فَإِذَا حَضَرَتْ بَلِیَّةٌ فَاجْعَلُوا أَمْوَالَکُمْ دُونَ أَنْفُسِکُمْ‏». 🔹یعنی اگر یک سختی برای شما پیش آمد، را برای ‏هایتان سپر قرار دهید؛ یعنی مال را برای حفظ جانتان فدا کنید. سپس ادامه میدهد که: «وَ إِذَا نَزَلَتْ نَازِلَةٌ فَاجْعَلُوا أَنْفُسَکُمْ دُونَ دِینِکُم». اگر بلایی پیش آمد که را در معرض خطر قرار میداد، نه تنها اموالتان، بلکه را هم فدای دینتان کنید. ایشان در توضیح این مسأله می افزاید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْهَالِکَ مَنْ هَلَکَ دِینُهُ وَ الْحَرِیبَ مَنْ حُرِبَ دِینُهُ». (بدانید آن کسی است که از بین رفته باشد و زده کسی است که را از او گرفته باشند). 🔹ایشان دلیل این امر را نیز اینگونه بیان می نماید: «أَلَا وَ إِنَّهُ لَا فَقْرَ بَعْدَ الْجَنَّةِ». اگر به برسی دیگر و نداری معنی ندارد. فقر و تنگدستی آنجایی است که نتوانی بروی و اگر وارد شوی دیگر غنا متصوّر نمیشود. [۲] مسلما منظور از در سخنان فوق، و راستین است. این دین، حقیقتی است که همه و حاضر بودند خود را فدای آن نمایند و (علیه السلام) نیز در راه بقای این حقیقت را فدا کرد. 🔹 نیز به تبعیّت از امام خویش، جان نثار دین خداوند میباشند و اگر دین را در خطر ببینند از فدا کردن جانشان مضایقه نکنند. این جان نثاری که جلوه کامل آن، (علیه السلام) و خلق آن حماسه بی نظیر است، منجر شده تا همیشه برای حفظ و حراست از انگیزه کافی داشته باشند. مکتبی که (علیه السلام) تمام هستی خود را برای آن فدا کرد. از این رو، این اندیشه و نگاه، به عنوان یکی از «ارکان حیات تشیع» شناخته شده است؛ و از آن به تشیع تعبیر میشود. آری، با این نگاه، جانثار دین اند! در این هنگام است که شهادت برای آنان «احلی من العسل» است. 🔹آنان که در رکاب (علیه السلام) شهید شدند به این کمال رسیدند و نگاهشان بر آسمان سرخ کربلا خیره ماند و شهد شهادت را چشیدند. اما سایر شیعیان که (علیه السلام) را درک نکردند نیز به امید این زنده اند که در رکاب حسین دیگری ـ یعنی ـ باشند و اگر لازم شد جانثاری کنند. این امید همان و شیعه است. ما و خود را بوسیله و تلاش برای بدست آوردن آماده میکنیم. این آمادگی به این هدف انجام میشود که بتوانیم به هنگام ، «حسین زمان» را در گسترش حق و عدالت در سراسر جهان یاری نماییم. 🔹اهمیت این امید و انتظار در بقای مکتب اهل بیت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که از آن به «نگاه سبز» تشیع نیز تعبیر میشود، منجر شده است که به عنوان یکی از دو رکن شناخته شود؛ تا جایی که گفته میشود: «شیعه با یاد (علیه السلام) به پا می‌خیزد و با یاد (عجل الله تعالی فرجه) نهضتش را استمرار می بخشد». از این رو می بینیم که در روایات نیز نسبت به «انتظار» برای ظهور امام مهدی (علیه السلام) اهمیت فوق العاده ای داده شده و در زمره بهترین کارها شمرده شده است. 🔹 (علیه السلام) در این زمینه میفرماید: «براى ما است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقّق می‌سازد. پس هر كس دوست میدارد از ياران حضرت باشد، بايد كه منتظر باشد و در اين حال به پرهيزكارى و اخلاق نيكو رفتار نمايد، پس چنانچه بميرد و پس از مردنش، قائم به پا خيزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را یاری كرده است». [۳] ایشان همچنین ميفرمايد: «كسى كه در انتظار تحقّق امر ما [برقرارى حكومت اهل بيت] باشد همانند كسى است كه در راه خدا به خون خود غلتيده است» [۴]. بنابراین، تا به یاد حسین اند منتظرند؛ و تا منتظرند این ماندگار است و آسیب ناپذیر. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تجسم معنويت و فضيلت 🔹 (عليه السلام) وارث معارف انبياء و زينت دل اولياى خدا است. دوره‌ امامت‌  (علیه السلام) مصادف با اوج دنيا گرايى در جامعه آن روزگار بود. در اين دوره و ، گريبان جامعه را چنان گرفته بود كه دين و معنويت در قربت قرار داشت، و تمام تلاش در بازگرداندن معيارهاى ناپسند عصر جاهليت خلاصه مى‏شد. آرى، در اين عصر، جاهليتى كه با ظهور (صلی الله علیه و آله)، مقهور ارزش‏هاى الهى شده بود، بار ديگر با تمام توان به ميدان آمده و در مقابل قرآن و معنويت صف آرايى كرده بود. 🔹 (عليه السلام) به منظور مقابله با موج و جلوگيرى از گسترش معيارهاى عصر جاهليت، در ميان جامعه اسلامى شدند و با گفتار و رفتار خويش، مردم را دعوت به خدا و معنويت كردند. سيره  (عليه السلام) در آن روزگار غربت قرآن و معنويت چنان بود كه گويى تمام معنويت در وجود مقدسش خلاصه شده و گفتارهاى متعاليش آينه‏اى بود كه معارف قرآن را در جامعه منعكس مى‏كرد. رفتار (عليه السلام) در آن روزگار بسان ابرى بود كه باران معنويت بر جامعه مى‏باريد، و گفتارش بذر حقيقت، در مزرعه دل‏ هاى مشتاقى بود كه از غربت ارزش‏هاى الهى در جامعه مى‏ناليدند. 🔹هر رفتارى كه از وجود مقدّس  (عليه السلام) تجلّى مى‏كرد، كتاب معرفتى بود كه مردم را به دعوت مى‏نمود و رفتار صحيح اسلامى را به آن‏ها مى‏آموخت. يكى از وجوه بارز سيره امام، عشق و شور آن بزرگوار به و خداوند متعال بود. در آن زمان كه ، دنياپرستى را در مقابل خداپرستى تبليغ مى‏كردند، (عليه السلام) با سير در عمق درياى عبادت و رياضت، اصل اساسى را به مردم مى‏آموختند و شكوه زيبايى پرستش خداى يگانه را نمايان مى‏كردند. (عليه السلام) در عبادت خداوند به مرتبه‏اى رسيده بودند كه در ميان مردم به القابى همچون ، و شهرت داشتند. 🔹نقل كرده‏اند آن امام بزرگوار هر شبانه روز، نماز مى‏خواند و اكثر شب‏ها تا طلوع صبح، به عبادت خداوند متعال مشغول بودند و روزها را با روزه سپرى مى‏كردند. خدمتكار امام نقل كرده است: «هرگز شب‏ها براى امام رختخوابى نگستردم و روزها برايش غذايى تهيه نكردم، زيرا آن بزرگوار شب‏ها را به عبادت و روزها را به روزه مى‏گذراند».  (عليه السلام) بسيارى از شب‏ها را با حال نيايش، طواف و نماز سپرى مى‏كردند و در خلوت شب در برابر عظمت خالق يكتا زار ‏گريستند. 🔹عبادت مداوم امام زين العابدين (عليه السلام) برخى از ياران امام را نسبت به جان شريفش بيمناك كرده بود، و آن‏ها به امام عرض مى‏كردند كه‏ اى فرزند رسول خدا، خود را با عبادت هلاك مكن! (عليه السلام) در پاسخ به اين افراد، لزوم از خداوند را به خاطر ‏ها پيش كشيده و مى‏فرمودند: آيا بنده سپاسگزار خداوند نباشم؟ مردم كه شدت عبادت حضرت را مى‏نگريستند، متأثر مى‏شدند و مى‏آموختند كه در برابر نعمت‏هاى خداوند بايد شكرگزار باشند و با عبادت خويش از خطرات دنياگرايى كه بيمارى مهلك آن عصر بود بپرهيزند. 🔹علاوه بر اين، (عليه السلام) با گفتارهاى الهى خويش مردم را دعوت به خدا مى‏كردند و به مؤمنان هشدار مى‏دادند كه مبادا دلدادگان دنيا، شما را نيز بفريبد و از و بازتان دارد. (عليه السلام) با ذكر شواهد تاريخى به مردم مى‏آموختند، سرانجام خوشى ندارد و آرايش‏ هاى دنيايى را به سرمنزل مقصود نمى‏رساند، پس بايد به خدا و اعمال نيك انديشيد و از سرگذشت دنياطلبانى كه پيش از اين به تعيّنات دنيايى دست يافته بودند، عبرت گرفت. 🔹به هر حال، روش های الهى (عليه السلام) سبب شده بود كه زشتی های حكومت بيش از گذشته آشكار شود. به همين دليل، امويان نتوانستند را تحمّل كنند. در حقيقت امويان حس كردند امام زین العابدين (عليه السلام) با رفتار و گفتار الهى خويش پيام عاشوراى حسينى را به خوبى در جامعه منتشر مى‏كنند، و اگر اين روش ادامه يابد، به زودى روزگار ذلّت امويان فرا مى‏رسد. سالروز ولادت سراسر نور و سعادت و عليه السلام را به همه پيروان راهش تبريك و تهنیت باد. منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب جهانی موعود (بخش سوم و پایانی) 🔸در اواخر قرن بیستم که نظریه پردازان غربی مکتب لیبرال دموکراسی را پایان تاریخ و نجات دهنده بشریت معرفی می کردند، در ، انقلابی در آستانه تحقق بود که تمام مناسبات و محاسبات آنها را بر هم می زد. در دوره و زمانی پا به عرصه گذاشت که ، تمام آنچه را که داشت به مرحله عمل در آورده و بیش از پیش بشر را دچار سر درگمی کرده بود. 💠«امتیازات انقلاب اسلامی بر سایر انقلاب ها» 1⃣رهبری 🔹در فرهنگ اسلام آنکه حق و سرپرستی انسان ها را دارد، ذات باری تعالی است [۱] و اگر بناست این بر روی زمین بروز و ظهور پیدا کند، تنها کسانی شایسته این مقام‌اند که از جانب او نصب شده باشند. طبق آیه «...أَطیعُوا اللهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُم...» [۲] از (صلی الله علیه و آله) و (علیهم السلام)، در ردیف اطاعت از خداوند قرار داده شده است. در ادامه‌ی این جریان، توسط آخرین جانشین رسول وحی (صلی الله علیه و آله) بنیانگذاری می شود، که رمز استقامت و پایداری تشیع تا به امروز بوده است. 🔹در این ، حکومت از آن شخص نیست، بلکه فقاهت و عدالت و تقوای شخص معیار صلاحیت او برای این مقام است. مدل را مقابل چشم جهانیان به نمایش گذاشت که در آن انسان ها برده و محکوم حاکم نیستند، بلکه او مسئولیت خطیر تامین سعادت دنیوی و اخروی آنان را بر عهده دارد. در معنای واقعی در این مکتب محقق شده و حقوق آن پاس داشته می شود. این ، رابطه دولت - ملت را به رابطه امام - امت تغییر داد، که در کنه و باطن آن پیوستگی و وابستگی دو طرف نسبت به هم نهفته است، تا حدی که پذیرش حکم نه از سر اجبار، که از سر عشق است و ارادت؛ و این یعنی تلازم وَلایت با وِلایت. 2⃣فرهنگ 🔹برای انسانی که زندگیش در حد خور و خواب و شهوت و صنعت و تکنولوژی تنزل پیدا کرده، وعده اتصال او به آسمان و ، به معنای حیات دوباره است. شعار پیاده کردن در تمام شئون زندگی اعم از فردی و اجتماعی انسان هاست. در این ، محور همه امور خداست و دستوراتش منشور زندگی است، و این رمز گرایش روزافزون مردم دنیا به این مدل حکومتی است. 3⃣عدالت اقتصادی 🔹سمت و سوی ، برداشتن تبعیضات ناعادلانه و رساندن مردم به سطح قابل قبولی از رفاه اجتماعی و فردی است. در روزگاری که سران مستکبر دنیا و نوکران دست به سینه شان در گوشه و کنار دنیا هر روز سیرتر می شوند، و بهای سیری شان گرسنه تر شدن مردم مستضعف است، روی کار آمده که الگویش است، و سعی در کم کردن فاصله طبقاتی در جامعه دارد. 🔹همانگونه که آن حضرت در پاسخ به پیشنهاد بخشش هدایا به اشراف عرب و بزرگان قریش برای جذب آنان می فرماید: «آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم استفاده کنم؟ به خدا سوگند تا عمر دارم هرگز چنین کاری نخواهم کرد؛ اگر این اموال از خودم بود، به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می کردم، تا چه رسد که جزء اموال خداست». [۳] 💠«گام های استوار انقلابی در مسیر ظهور» 🔹 بی شک در مسیر آماده سازی جهان برای ورود امام عصر علیه السلام، عامل مهم و موثری است که برای این مدعا، هم شاهد روایی وجود دارد و هم شاهد عینی. اتفاقاتی که امروز در اغلب کشورها در شرف وقوع و به گونه ای الگوگیری از نظام اسلامی ایران است، اثبات کننده این ادعاست. اگر با نگاهی منطقی و دور از غرض ورزی به این واقعه عظیم نظر شود تصدیق می گردد که انقلاب اسلامی ایران در معرفی حکومتی بر مبنای خدامحوری و کرامت انسانی به دنیا و ایجاد آمادگی عمومی در پذیرش گام های مهمی برداشته است، و از این منظر هر اقدامی که موجب تزلزل و تضعیف این نظام باشد، عاملی در تاخیر تحقق آن وعده الهی است. پی نوشت: [۱] «فَاللهُ هُوَ الْوَلِيُّ» [سوره شورا، آیه ۹] [۲] سوره نساء، آیه ۵۹ [۳] نهج البلاغه، خطبه ۱۲۶ نویسنده: سهیلا آقاجانلو منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ در مورد مقام و فضائل «امام حسن مجتبی» (علیه السلام) چه گزارشاتی ارائه داده است؟ 🔹درباره فضایل (علیه السلام) روایات فراوانی نقل شده است. راویان این اخبار عده زیادی از عالمان اهل سنت و علمای شیعه‌ اند. دو نمونه از این آثار عبارتند از: «ترجمة الامام الحسن» از ابن عساکر که در «تاریخ دمشق» وی آمده است، و دیگری «ترجمة الامام الحسن» از ابن سعد که در «طبقات الکبری» او آمده است. 🔹در گذر تاریخ، آثار زیادی نگاشته شده است که در آنها فضایل (عليه السلام) گردآوری شده است، اما متأسفانه درباره رخدادهای زندگی آن حضرت، تا این اواخر کمتر تلاش درخوری صورت پذیرفته بود؛ بلکه بیشتر، همانند بسیاری از مقاطع دیگر، حوادث آن دوره بدون پژوهش جدی و ارزیابی دقیق و استوار، بر روی هم انباشته شده است. 🔹بسیاری از فضایل روایت شده درباره آن امام همام، حکایت از آن دارد که (صلی الله علیه و آله) علاقه وافری نسبت به این دو برادر داشته و به طور علنی محبت خویش را نسبت به آنان ابراز می‌ کرده است. نحوه ابراز محبت، همانند پایین آمدن از منبر و بوسیدن آنها و باز بالا رفتن بر منبر، نشانه جهت‌ دار بودن این اظهار و ابراز علاقه است. [۱] افزون بر آن از (صلی الله علیه و آله) نقل شده که در وقت اظهار محبت نسبت به (عليه السلام) فرمود که شاهدان، این ابراز علاقه را به غائبین برسانند؛ [۲]  🔹و یا می‌ فرمود: «من او را دوست می‌دارم و نیز کسی که او را دوست بدارد دوست دارم». [۳] حضور حضرت در و قرار گرفتن ایشان در میان ، نشانه‌ی اعتبار و اهمیتی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای او قائل می‌ شده است. جالب است که (عليه السلام) در حضور داشته و پیامبر (صلی الله علیه و آله) با او بیعت کرده است. [۴] در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «لَوْ کَانَ الْعَقْلُ رَجُلاً لَکَانَ الْحَسَنُ». (اگر عقل در مردی مجسم می‌ شد، همانا بود). [۵] 🔹قدرت (عليه السلام) در برانگیختن مردم کوفه در جریان شورش ناکثین [۶] نشانِ اهمیت و اعتبار او در نزد مردم آن شهر می‌ باشد. مسلمانان با توجه به همین احادیث، فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را فرزندان‌ رسول‌ خدا دانسته، و علیرغم انکار بنی امیه، و بعدها بنی عباس، کوچکترین تردیدی برای مسلمانان بوجود نیامد. [۷] بر مبنای همین شخصیت والا بود که چون (عليه السلام) او را به عنوان خود به مردم معرفی نمود، مردم عراق و بسیاری نقاط دیگر با او به عنوان خلیفه رسمی بیعت کردند. 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، چ ۶، ص ۱۱۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مرجعیّت علمى پس از خویش را چه کسانى معرّفى کرده اند؟ 🔹اینکه پس از رحلت (صلی الله علیه و آله)، آیا در (علیهم السلام) تجسم و تبلور یافته بود یا در دیگران؟ و آیا وظیفه هر مسلمان در هر زمان و قرن، تمسک به «ائمه اهل بیت» (علیهم السلام) به عنوان یکى از است، یا تمسک به دیگران؟ این بحث، همیشه تازه و شایسته تأمل است. با چشم پوشى از اینکه (صلی الله علیه و آله) در ، (عليه السلام) و اهل بیت او را براى رهبرى و حکومت تعیین کرد، در روزى که مسلمانان سایبانى جز گرماى خورشید نداشتند، 🔹و او را پس از توحید و معاد، اصل سوم قرار داد، می گوییم: (صلی الله علیه و آله) همواره در میان غافلان و جاهلان هشدار می داد و دعوت به تمسک به و می کرد. این صراحت دارد در اینکه «مرجعیت علمى»، افزون بر رهبرى سیاسى، منحصر به (علیهم السلام) است و مسلمانان باید در حوادث و پیشامد هاى دینى و هر آنچه به دینشان مربوط می شود، به آنان روى آورند. براى آنکه بعضى از سخنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) در این زمینه روشن شود، برخى از احادیث را مى آوریم: 💠«حدیث ثقلین» 🔹مؤلفان صحاح و مسندها از (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که فرمود: «اى مردم! من در میان شما دو چیز باقى گذاشتم که اگر به آن روى آورید هرگز گمراه نمی شوید: و ». در جاى دیگر فرمود: «من در میان شما چیزى بر جاى نهادم که اگر به آن تمسک بجویید گمراه نمی شوید: کتابِ خدا، رشته اى کشیده شده از آسمان به زمین، و عترتم اهل بیتم؛ و این دو از هم جدا نمى شوند، تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید پس از من با این دو چگونه رفتار مى کنید». 🔹و نقل هاى دیگرى نزدیک به اینها. این سخن را بارها (صلی الله علیه و آله) فرمود: در بازگشت از طائف، روز عرفه در حجة الوداع، روز غدیر خم، بر فراز منبرش در مدینه، در اتاق خودش در ایام بیمارى در حالى که اتاق پر از جمعیت بود. در صحت این حدیث هیچ کس جز جاهل یا معاند شک نمى کند. این حدیث با سندهاى مختلف از زبان بیست و چند صحابى نقل شده است. [۱] 🔹دقت در این حدیث، عترت پاک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را مى رساند، چرا که با قرین شده و اینکه از هم جدا نمى شوند. روشن است که قرآن، کتابى است که از هیچ سو باطل به آن راه ندارد، چگونه ممکن است قرین ها و همتاهاى قرآن، در سخن و حکم و داورى و تأیید، به خطا روند؟ جدایى ناپذیرى و تا روز قیامت، گواه در سخنان و روایت هایشان است. به علاوه، این حدیث، کسى را که به عترت تمسک جوید گمراه نمى شمرد. پس اگر آنان از خطا و خلاف معصوم نباشند، چگونه متمسک به آنان گمراه نمى شود؟ 💠«حدیث سفینه» 🔹محدثان از (صلّی الله علیه و آله) روایت کرده اند که فرمود: «مَثَلِ اهل بیت من در امتم، همچون مثلِ کشتى نوح است، هر که بر آن سوار شود نجات یابد و هر که عقب بماند هلاک شود». [۲] آن حضرت، خاندان خود را به کشتى نوح تشبیه کرده، در این که هرکه در دین به آنان روى آورد و اصول و فروع دین را از آنان بیاموزد، از عذاب دوزخ رها می شود و هرکه تخلّف کند، همچون کسى خواهد بود که در طوفان نوح به کوه پناه برد تا از عذاب الهى ایمن شود، با این تفاوت که او در آب غرق شد و این در آتش فرو مى رود. 🔹وقتى که شأن و منزلت عالمان چنین باشد، پس به کجا مى روید؟ ابن حجر مى گوید: وجه تشبیه آنان به کشتى آن است که هرکس آنان را دوست بدارد و بزرگ بشمارد و به شکرانه نعمت الهى، از روش عالمان این خاندان پیروى کند، از ظلمت مخالفت ها مى رهد و هر که تخلف کند در دریاى ناسپاسى نعمت ها غرق میشود و در دشت هاى طغیان هلاک می گردد. پی نوشت: [۱] همین بس که «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» با نشر کتابى همه منابع این حدیث را آورده است. از جمله: صحیح مسلم، ج ۷، ص ۱۲۲؛ سنن ترمذى، ج ۲، ص ۲۰۷؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۷، ۲۶ و ۵۹ و ج ۴، ص ۳۶۶ و ۳۷۱ و ج ۵، ص ۱۸۲ و ۱۸۹؛ میر حامد حسین هندى نیز اسناد این حدیث و سخن بزرگان را درباره آن در ۶ جلد از کتاب عظیم خود (عبقات) آورده است. [۲]ر.ک: غایة المرام، بحرانى، ص ۴۱۷ ـ ۴۳۴؛ المراجعات، نامه ۸، حواشى احقاق الحق، ج ۹. 📕سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدّثی، نشر مشعر، چ دارالحدیث، ۱۳۸۶ش، ص ۲۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش سوم) 🔸، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که‌ پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی می‌شود، و روحیه مردم‌گرایی را در انسان زنده می‌کند. موجب تنزیه وجدان اخلاقی می‌شود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان می‌گردد. 3⃣تنزیه وجدان اخلاقی 🔹 از ریشه لغوی «وجد» به معنای «یافتن» آمده است؛ به این معنا که آدمی پاره‌ای از امور را در باطنش به خودی خود می‌یابد و نیاز به اکتساب آن از منبع دیگری ندارد، نظیر «احساس عدالتخواهی» و «ظلم‌ ستیزی» و گرایش به «خیر اخلاقی» و امثال آنها که در همه انسان‌ها، عمومیت دارد. از جمله مظاهر وجدان اخلاقی ناشی از ارتکاب خطاست، که بلافاصله پس از عمل، را فرا راه هدف قرار می‌دهد تا او را به و خطا وادارد. 🔹امروزه غالب مکاتب روانشناسی با «احساس گناه» به مبارزه برمی‌خیزند و آن را منافی رشد و تعالی شخصیت می‌دانند. از سوی دیگر تقویت چنین احساسی نیز به مصلحت فرد نمی‌باشد، زیرا امکان بازگشت به شخصیت سالم و رشید را از آدمی می‌گیرد، و لیکن حد متعادل میان این دو، پسندیده و مطلوب است، به این معنا که احساس گناه متناسب با عمل لازم است و در خطاکار ایجاد شده تا او را برای ترک آن و جبران مافات برانگیزد. 🔹از عواملی که موجب آمرزش گناهان و بالنتیجه رفع احساس گناه فرد می‌شود، است، و این امر زمینه‌ای برای پاکسازی وجدان اخلاقی، محسوب می‌شود. در کلامی گهربار از (علیه‌السّلام) آمده است: « گناهان را همچون برگ درختان می‌ریزد». [۱] آمده است که مردی خدمت (صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) شرفیاب شد و عرض کرد: «ای رسول خدا، گناهانم بسیار و اعمال نیک من ‌اندک است چه کنم؟ حضرت فرمود: بسیار سجده کن، زیرا سجده گناهان را می‌ریزد، چنان‌که باد برگ درخت را می‌ریزد». [۲] 🔹حکایت زیر، مؤید تاثیر در تنزیه وجدان اخلاقی است: «جوانی از انصار نمازهای یومیه را با پیامبر اکرم (صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) به جماعت می‌خواند و بسیاری از را نیز، مرتکب می‌شد. چون حال او را برای رسول خدا تعریف کردند، حضرت فرمود: به زودی او را از گناهانش باز می‌دارد. چیزی نگذشت که آن جوان توفیق یافت و از صحابه زاهد شد آن گاه رسول خدا (صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله) فرمود: من نگفتم که نمازش او را از گناهانش باز می‌دارد». [۳] ... پی نوشت‌ها: [۱] نهج البلاغه، خطبه۱۹۹، ص۲۱۳ [۲] محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۳۰۰ [۳] دیلمی، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، ص۱۰۳ منبع: ویکی فقه @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت سوم) 🔸قلبهایی که متحول می شود 🔹برخورد «اسعد بن زراره» با پيامبر (صلی الله علیه و آله) در كنار خانۀ كعبه و تغيير جهت مسير و طرز تفكّر او، و با توجه به‌ اينكه دشمنان سرسخت (صلی الله علیه و آله) نام آن حضرت را ساحر مى‌گذاردند و مردم را به‌ خاطر آن از نزديك شدن به او باز مى‌داشتند، معذلك اين افراد جذب به حضرت مى‌شدند و شيفتۀ ايشان مى‌گرديدند. اينها همه حاكى از نفوذ شخصيت (صلی الله علیه و آله) در افراد مختلف است. 🔹همچنين آنچه دربارۀ تأثير كلام (عليه السلام) روى فكر «زهير» در مسير كربلا نقل شده و يا كشش عجيب و فوق العاده كه «حر بن يزيد رياحى» در خود احساس مى‌كرد و با تمام شجاعتش مى‌لرزيد و سرانجام او را به صف شهداى كربلا وارد ساخت و يا داستان جوانى كه در همسايگى «ابو بصير» زندگى مى‌كرد و با پول فراوانى كه از خدمت‌گزارى به دستگاه بنى اميه به‌ دست آورده بود و به عيش و نوش مشغول بود، ولى با يك پيام (عليه السلام) بكلى دگرگون شد و مسير خود را عوض كرد. 🔹و نيز توفيق عجيبى كه براى عالم جليل القدر سيد شبّر در تأليفات رخ مى‌دهد و مى‌گويد: تماماً به بركت توجه (عليه السلام) است كه در عالم رؤيا قلمى به‌ من داد و فرمود: أكتب (بنويس)؛ از آن وقت اين بركت در قلم و تاليفات من پيدا شد [۱] و عنايت و توجهّى كه (علیه السلام) به «مفضل بن عمرو» كرد و تمامى اسرار موجوداتى كه در جلسات متعدّد براى او بيان كرده بود در لحظه در سينه و ذهنش حاضر گرديد، همه و همه نشانه‌اى از همين تأثير ناخودآگاه است كه مى‌توان آن‌را شعبه‌اى از پيامبر و امام دانست. 🔹استاد بزرگوار ما فقيه عاليقدر حضرت آقاى شيخ مرتضى حائرى (قدس سره) وقتى توجه امام صادق (عليه السلام) را به مفضل بن عمرو بيان نمود، فرمودند: «لحظه‌اى از اينگونه توجهات (علیهم السلام) را نمى‌توان با شصت سال دويدن مقايسه كرد». «به ذره‌گر نظر لطف بو تراب كند - به آسمان رود و كار آفتاب كند» 🔹ما قطب‌هاى مغناطيس زمين را با چشم خود نمى‌بينيم، ولى اثر آن‌ها را روى عقربه‌هاى قطب نما، در درياها و صحراها و آسمان‌ها كه راهنماى بشريت است و ميليون‌ها مسافر را به مقصد ميرساند كاملاً مشاهده مى‌كنيم. اگر اين قطب‌ هاى مغناطيسى اينگونه بتواند هزاران عقربۀ قطب‌نما را هدايت كند، آيا جاى تعجب است اگر گفته شود (آنهم بر اساس آيات قرآن و دليل و برهان) (عج الله تعالی فرجه الشریف) در پس پردۀ غيبت با امواج معنوى و جاذبه وجودى خويش، افكار و جان‌هاى زيادى را كه در دور يا نزديك قرار دارند هدايت مى‌كند؟! ... پی نوشت؛ [۱] سيد شبر يكى از علماء بزرگ شيعه است و در بغداد زندگى مى‌كرده و ۵٢ سال يا ۵۴ سال بيشتر عمر نكرده است. غير از زعامت دينى و فصل خصومات و جواب به سؤالات و تدريس و نيز كارهاى شخصى خود به قدرى كتاب تاليف نموده كه به ايشان مجلسى ثانى لقب داده شده است.  📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص ۱۳۷ منبع؛ وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اثر تربیتی «معاد باوری» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روايات اسلامى اين موضوع، بازتاب گسترده اى پيدا كرده است و رابطه عميق و ريشه دار و مستمر اين دو را با يكديگر روشن مى سازد، به عنوان نمونه به روايات زير توجه كنيد: 4⃣در حماسه هاى «كربلا» و «عاشورا» نيز مى خوانيم كه (عليه السلام) روز ياران خود را مخاطب ساخته فرمود: «صَبْراً بَنِى الْكِرامِ فَمَا الْمَوْتُ اِلاّ قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّراءِ اِلَى الْجِنانِ الْواسِعَةِ وَ النَّعيمِ الدّائِمَةِ فَاَيُّكُمْ يَكْرَهُ اَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سَجْن اِلى قَصْر». ( كنيد اى بزرگ زادگان! چرا كه [و شهادت] تنها پلى است كه شما را از ناراحتى ها و رنج ها به سوى باغ هاى وسيع و نعمت هاى جاويدان عبور مى دهد، كداميك از شما ناخشنوديد كه از زندانى به قصرى منتقل شويد؟). 🔹اين سخن را (عليه السلام) در حالى بيان فرمود كه هر قدر دايره محاصره او و لشكريانش تنگ‌تر مى شد و مشكلات ميدان جنگ شديدتر مى گشت چهره هايى برافروخته تر و حالتى آرام‌تر داشتند. در اينجا بعضى از يارانش به بعضى ديگر اشاره كرده، مى گفتند: «اُنْظُرُوا لا يُبالى بِالْمَوْتِ». (بنگريد او به اعتنا نمى كند و هراسى از آن ندارد). (عليه السلام) اين معنا را شنيد و سخنان فوق را بيان فرمود و سپس افزود: پدرم از رسول خدا (صلی اللله عليه و آله) چنين نقل كرد: 🔹«اِنَّ الدُّنْيا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلى جِنانِهِمْ وَ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلى جَحيمِهِمْ ما كَذِبْتُ وَ لا كُذِّبْتُ». [۱] (، زندان مؤمنان و بهشت كافران است و ، پلى است براى گروه اوّل به سوى ، و پلى است براى گروه دوّم به سوى [اين يك حقيقت است] نه دورغ مى گويم و نه به من دروغ گفته شده است). رَمز حماسه هاى عاشورا و شجاعت بى نظير امام حسين (عليه السلام) و يارانش را كه در تاريخ با خطوط زرين و درخشان ثبت شده است بايد در همين راستا و در و مستحكم آنان نسبت به و زندگى جاويدان جستجو كرد. 5⃣تأثير ايمان به در حسن اعمال به قدرى روشن و آشكار است كه اميرمؤمنان (عليه السلام) تعجب مى كند از كسى كه ايمان به دارد و در خويش نمى كوشد مى فرمايد: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَعْلَمُ اَنَّ لِلاعمالِ جَزاءاً كَيْفَ لا يُحْسِنُ عَمَلَهُ». [۲] 6⃣اين سخن را با حديث پرمعنايى از (صلى الله عليه و آله) پايان مى دهيم: آنجا كه در نشانه ها و علائم فرمود: از نشانه هاى آنها اين است: «اَيْقَنَ بِاَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ فَاشْتاقَ اِلَيْها وَ اَيْقَنَ بِاَنَّ النّارَ حَقٌّ فَظَهَرَ سَعْيُهُ لِلنِّجاةِ مِنْهاوَ اَيْقَنَ بِانَّ الْحِسابَ حَقُّ فَحاسَبَ نَفْسَهُ». [۳] (آنها به ايمان دارند، لذا مشتاق آنند [و براى رسيدن به آن در نيكى ها تلاش دارند] و به يقين دارند، لذا براى رهايى از آن سعى مى كنند [و گِرد گناه نمى گردند] و يقين دارند كه روز حق است، لذا به حساب خويش مى رسند [پيش از آنكه به حساب آنها برسند]). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار فراوان است و آنچه در بالا گفته شد، تنها گوشه كوچكى از آنها محسوب مى شود و همگى تأكيد بر تأثير عميق ايمان به سراى در تربيت انسان دارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۴۴، ص ۲۹۷، باب ۳۵. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ ۲، ص ۴۶۱، قصار ۲۵. [۳] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ ۱، ج ‏۱۱، ص ۱۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۵، ص ۳۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel