eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️امام‌ على (عليه‌ السلام): 🔸«طوبى لِمَن أحسَنَ إلَى الِعبادِ و تَزَوَّدَ لِلمَعادِ». 🔹«خوشا به حال آنكه به نيكى كند، و براى خود زاد و توشه برگيرد». 📕غررالحكم و دررالكلم، ح ۵۹۵۵ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸 نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه (۳) 8⃣«مؤاخذه‌ و مجازات‌» 🔹پس‌ از محاسبه‌ لازم‌ است،‌ به‌ خاطر که‌ انجام‌ داده‌، و مجازات‌ شود تا از تکرار آن‌ جلوگیری‌ گردد. در آغاز، خودمان را مورد خطاب و تهدید قرار دهیم که: من گرفته‌ام که فلان گناه را ترک کنم، اگر در این کار با من همکاری نکنی و مرتکب شوی، فلان را درباره‌ات اجرا می‌کنم. مثلاً اگر به نامحرم نگاه کنی، یک روز روزه می‌گیرم. به‌ منظور تنبیه‌ و تأدیب‌ خویش‌، تکالیف‌ و انجام‌ اموری‌ را برخود الزام‌ می‌کردند. از قبیل‌ شب‌ زنده‌ داری‌، گرسنگی‌، روزه‌ داری،‌ کم‌ گویی‌، اطعام‌ و غیره. (علیه السلام) می‌فرماید: « برای به اسارت در آوردن و شکستن عادت‌های بد، کمک خوبی است». [۱] 9⃣«دعا و توسل» 🔹کمک و از ، در رشد و ضروری است؛ زیرا بدون استعانت از خداوند متعال هیچ کسی نمی تواند در این مسیر موفق شود، و به علیهم السلام بسیار موثر، بلکه لازم است. هنگامی که پیراهن حضرت یوسف (عليه السلام) شفاء می‌دهد، یک نظر و توجه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که جان‌ها به فدایش باد چه خواهد کرد. 🔟«پایداری» 🔹هیچ صفتی یکباره در وجود آدمی پدید نمی آید و از بین نمی‌رود. برای اینکه دچار نشویم، لازم است به مواردی که در بالا ذکر شد توجه و تأمل کنیم؛ و اینکه بر اثر به انجام ندادن گناه، «ملکه ترک گناه» در ما پدید می آید و دیگر به راحتی از فاصله می‌گیریم. البته در ابتدا مشکل به نظر می‌رسد، اما بعد از گذشت مدتی به خوبی را در خود می توان مشاهده کرد، که لازمه این موفقیت و سعادت، است. هنگامی این پایداری از ما سر می‌زند که به کار و برنامه خود ایمان و اعتقاد کامل داشته باشیم. 🔹دیگر اینکه به پیامد دوری از گناه که همان رسیدن به «کمال» و «سعادت حقیقی» خود در این دنیا و «بهشت» و «قرب الهی» در آخرت است، فکر کنیم؛ و نکته آخر اینکه بدانیم ما نهایتا صد سال در این دنیا می‌خواهیم زندگی کنیم، و برای همیشه از این می رویم، و تا بی نهایت در خواهیم بود. توجه به این امور عزم و اراده و قدرت ما را در تضمین خواهد کرد ان شاء الله. پی نوشت؛ [۱] غررالحکم، ص ۷۷۳ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اسلامی چگونه مردم می توانند با سرعت از «پل صراط» بگذرند؟ 🔹از پاره اى روايات استفاده مى شود كه سرعت عبور مردم از بستگى به ميزان «ايمان» و «اخلاص» و «اعمال صالح» آنها دارد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ الْبَرْقِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ عَدْوِ الْفَرَسِ وَ مِنْهُمُ مَنْ يَمُرُّ حَبْواً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مَشْياً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مُتَعَلِّقاً قَدْ تَاُخُذُ النَّارُ مِنْهُ شَيْئاً وَ تَتْرُكُ شَيْئاً!». [۱] (بعضى مانند برق از آن مى گذرند، و بعضى همچون اسب تيزرو، بعضى با دست‌ و زانوها، بعضى همچون پيادگان و بعضى به آن آويزان مى شوند [و مى گذرند] گاه آتش دوزخ از آنها چيزى را مى گيرد و چيزى را رها مى كند). 🔹آری گروهى با سرعت در سايه و از اين جاده خطرناك مى گذرند. علاوه بر این بدون شك ارتباط با پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و خاندان‌ رسول‌ الله مى تواند عبور از اين را آسان سازد. 🔹در حديثى از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلَى جَهَنَّمَ لَمْ يَجُزْ عَلَيْهِ اِلا مَنْ كانَ مَعَهُ جَوازٌ فيه وَلايَةُ عَليِّ بْنِ اَبيطالِب (عليه السلام)!» [۲] (روز هنگامى كه روى جهنّم قرار داده شود، تنها كسانى از آن عبور مى كنند كه اجازه اى داشته باشند و در آن اجازه، ولايت‌ علی‌ بن‌ ابيطالب (عليه السلام) بوده باشد). 🔹نظير همين معنا به تعبير ديگر درباره بانوى اسلام حضرت فاطمه (عليها السلام) آمده است. بديهى است ولايت امام على (عليه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام) از ولايت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و علاقه به قرآن و اسلام و ساير پيشوايان معصوم جدا نيست، در واقع تا ارتباطى از نظر و و با اين پيشوايان بزرگ برقرار نباشد، عبور از ممكن نيست، و در اين زمينه روايات متعددى وارد شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] الأمالی، ابن بابويه، كتابچى‏، چ۶، ص۱۷۷. [۲] الأمالی، طوسى، دارالثقافة، ‏چ۱، ص۲۹۰. [۳] علاقمندان براى آگاهى بيشتر مى توانند به بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۸، ص ۶۸، باب ۲۲ (الصراط)، روايات ۱۲ تا ۱۷ مراجعه كنند. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ ۖ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَ لَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَ مَارُوتَ ۚ وَ مَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ ۖ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ ۚ وَ مَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللهِ ۚ وَ يَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَ لَا يَنْفَعُهُمْ ۚ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ». 🔹«و [یهودیان] از آنچه در زمان پادشاهی سلیمان [از علم سحر بر مردم می خواندند] پیروی کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولی که به مردم می آموختند، شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروی کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچ کس نمی آموختند مگر آنکه می گفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را برای مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم می دهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردی که ممنوع و حرام است] کافر مشو؛ 🔹اما آنان از آن دو فرشته مطالبی [از سحر] می آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می انداختند؛ در حالی که آنان به وسیله آن سحر جز به اذن خدا قدرت آسیب رساندن به کسی را نداشتند؛ و همواره چیزی را می آموختند که به آنان آسیب می رسانید و سودی نمی بخشید؛ و یقیناً [یهود] می دانستند که هر کس خریدار باشد، در هیچ بهره ای ندارد. و همانا بدچیزی است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت می داشتند». 🔸«وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ خَيْرٌ ۖ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ». 🔹«و اگر آنان [از روی حقیقت] می آوردند و [از سحر و جادو] پرهیز می کردند، قطعاً که از جانب خداست [برای آنان] بهتر بود، اگر می دانستند». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۱۰۲ و ۱۰۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام‌ علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۶۷ «نهج البلاغه»، درباره آماده شدن برای «مرگ» چه هشداری می دهد؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۶۷ ، مخاطبان خود را به مسئله كه براى همه رخ خواهد داد توجّه مى دهد و مى فرمايد: «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِكُمْ وَ هُوَ الْمَوْتُ، فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَكُمْ، وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ‌ مِنْ خَلْفِكُمْ». (به سوى آن امر عمومى و خصوصى، يعنى ، مبادرت ورزيد [و براى آن آماده شويد]؛ چرا كه [گروهى از] مردم، پيش از شما رفتند و از پشت سر، شما را بانگ مى زند [و به پيش مى راند]). 🔹منظور از امر عمومى و خصوصى، همان است؛ زيرا اگر به كلّ جامعه انسانى نگاه كنيم، «مرگ» در سرنوشت همه آنها رقم زده شده است، بنابراين جنبه عمومى دارد و اگر تنها به خودمان بنگريم، باز را در پايان عمر حاضر مى بينيم، بنابراين جنبه خصوصى دارد؛ و با توجّه به تفسيرى كه امام (عليه السلام) فرموده، جمله «وَ هُوَ الْمَوْتُ» [۱] ترديدى در اين تفسير باقى نمى ماند؛ و شگفت آور است كه چگونه بعضى از مفسّرانِ «نهج البلاغه» جمله «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ» را به معناى اصلاح امور جامعه تفسير كرده اند. 🔹جمله هاى بعد نيز نشان مى دهد كه آنچه در اين عبارت آمده مربوط به و پايان زندگى است، نه اصلاح جامعه انسانى، كه آن مقوله ديگرى است. آرى، دو دليل بر حقانيت مرگ ـ كه يك قانون عمومى است - وجود دارد: ۱) نخست اينكه با چشم خود گروهى را مى بينيم، كه پيش از ما بار اين سفر را مى بندند و در جلوى اين قافله به حركت در مى آيند. جسد بى جان آنها را بر دوش مى گيريم و به قبرستان مى بريم و به خاك مى سپاريم و باز مى گرديم. آيا ميان ما و آنها تفاوتى است كه آنها بروند و ما بمانيم؟!! 🔹۲) ديگر اينكه نشانه هاى حركت به سوى پايان زندگى، در وجود همه ما يكى بعد از ديگرى آشكار مى شود: آثار پيرى، موهاى سفيد و ناتوانى اعضا؛ تمام اينها نشانه آن است كه از پشتِ سر، ما را می خواند. با اين دو دليل روشن، آيا هيچ عاقلى احتمال مى دهد كه از اين قانون استثنا شود؟! سپس امام (عليه السلام) به نتيجه گيرى مهمّى مى پردازد. حضرت مى فرمايد: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ». ([حال كه چنين است] شويد تا به قافله برسيد؛ چرا كه پيشينيان را در انتظار رسيدن بازماندگان نگه داشته اند [تا همه در يك زمان محشور شوند]). 🔹آرى، ، سفرى است بسيار پر فراز و نشيب و داراى گردنه هاى صعب العبور؛ تنها مى توانند از اين راه بگذرند؛ همان كسانى كه در زندگى دنيا به حداقل قناعت كردند و از ثروت اندوزى و زندگى پر زرق و برق و سرشار از تجملات چشم پوشیدند؛ همچون مسافری که حداقل آب و غذای لازم را برای سفر با خود می برد و از فراز و نشیب ها به آسانی می گذرد؛ نه همچون كسانى كه بر اثر خيالات خام، بارهاى سنگينى بر دوش گرفته اند كه در همان گردنه اوّل و دوّم مى مانند و از قافله جدا مى شوند و تلف مى گردند.‌ 🔹مرحوم سيّد رضى چند جمله اخير را با مختصر تفاوتى در خطبه ۲۱ نقل كرده و در توضيح آن تصريح كرده كه جمله «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» (سبكبار شويد تا به قافله برسيد) كلامى است كه از آن كوتاه تر و پربارتر يافت نمى شود، كلامى كه روح تشنگان طالب حكمت را سيراب مى كند و مهم ترين درس زندگى را به انسان مى دهد.‌ پی نوشت: [۱] توجّه داشته باشيد ضمير «هو» مذكّر است و به «امر» بر مى گردد و بنابراين «خاصّة» بايد مجرور باشد، نه مفتوح آنچنان كه در متن مذكور آمده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه روايات حقيقت «پل صراط» چيست؟ 🔹در اينكه منظور از چيست؟ بايستی به سراغ روايات رفت و از آنها كمك گرفت؛ در حديثى از «مفضّل بن عمر» مى خوانيم كه: «مى گويد از (عليه السلام) درباره «صراط» سؤال كردم فرمود: همان طريق به سوى معرفت و شناخت خداوند متعال است. 🔹سپس افزود: «هُما صِرَاطَانِ: صِرَاطٌ فِی الدُّنْيا وَ صِرَاطٌ فِی الْآخِرَةِ، فَاَمَّا الصِّراطُ الَّذِی فِی الدُّنْيا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمَفْرُوضُ الطّاعَةُ، مَنْ عَرَفَهُ فِی الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُداهُ مَرَّ عَلَى الصِّراطِ الَّذِی هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِی الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِی الدُّنْيا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّراطِ فِی الْآخِرَةِ، فَتَرَدَّى فِی نَارِ جَهَنَّمَ». [۱] ( است: صراطى در و صراطى در ؛ و امّا صراط در دنيا همان «امام‌ واجب‌ الاطاعه» است؛ هركس او را بشناسد و به هدايت او اقتدا كند از - كه پلى است بر روی جهنّم - در مى گذرد، و هر كس او را در نشناسد قدمش بر مى لرزد و در سقوط مى كند». 🔹در تفسير امام حسن عسكرى (عليه السلام) اين دو : «صراط و » به صراط مستقيم معتدل بين «غلّو و تقصير» و «صراط آخرت» تفسير شده است. [۲] اين نكته نيز قابل توجّه است كه در روايات اسلامى عبور از اين راه پرخطر مشكل شمرده شده است. در حديثى از (صلى الله عليه و آله) و هم از (عليه السلام) آمده است: «اِنَّ عَلَى جَهَنَّمَ جِسْراً اَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ اَحَدُّ مِنَ السَّيْفِ». [۳] (بر [روی] پلى است باريكتر از مو و تيزتر از شمشير!». 🔹صراط «مستقيم» و حقيقت «ولايت» و «عدالت» در اين دنيا نيز چنين است، باريكتر از مو و تيزتر از شمشير؛ چرا كه ، خط باريكى بيش نيست و بقيه هر چه هست خطوط انحرافى در چپ و راست است. علاوه بر این، عبور بندگان از روی که از جهنّم می گذرد نکات لطیفی را در بر دارد؛ از يكسو با مشاهده ، قدر عافيتِ بهشت را بهتر مى دانند، و از سوى ديگر وضع در آنجا تجسمى است از وضع ما در اينجا، بايد از روى جهنّمِ‌ سوزانِ‌ شهوات گذر كرد و به بهشت تقوا رسيد و از سوى سوّم تهديدى است جدّى براى همه مجرمان و آلودگان كه سرانجام گذرگاهشان از اين راه باريكِ خطرناك خواهد گذشت. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ايمان به «معاد» چه آثارى در پى دارد؟ 🔹 يقين دارند كه انسان، مهمل، عبث و بى‌هدف آفريده نشده؛ آفرينش براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با هرگز پايان نمی‌گيرد، چرا كه اگر در همين جا همه چيز ختم می‌شد، مسلماً اين همه غوغا براى اين چند روز زندگى، عبث و بيهوده بود. آنها اعتراف دارند «عدالت‌ مطلق‌ پروردگار» در انتظار همگان است و چنان نيست كه ما در اين جهان، بى‌حساب و پاداش باشد. 🔹اين اعتقاد به آنها آرامش می‌بخشد؛ از فشارهایى كه در اثر انجام مسئولیت ها بر آنها وارد مى شود، نه تنها رنج نمى برند، كه از آن هم استقبال مى كنند؛ همچون كوه در برابر حوادث مى ايستند، در برابر بى‌عدالتى ها تسليم نمى شوند، و مطمئن هستند كوچكترين نيك و بد، و دارد، و پس از به جهانى‌ بسیار وسيعتر، كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى يابند و از رحمت واسعه و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. 🔹ايمان‌ به‌ يعنى شكافتن ديوار عالم ماده، و ورود در محيطى بالاتر و والاتر كه اين جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بيشتر در برابر آن، محسوب می‌شود؛ حيات و هدف نهایی نيست، بلكه جنبه مقدماتى دارد، و «دوران سازندگى» براى جهان ديگر است. زندگى در همچون زندگى دوران جنينى است، كه هرگز هدف آفرينش انسان آن نبوده، بلكه يك است براى زندگى ديگرى، ولى تا اين جنين دور از هر گونه عيب متولد نشود، در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود. 🔹ايمان‌ به‌ اثر عميقى در تربيت انسان‌ها دارد، و به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زيرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، که شهادت در راه يك هدف مقدس الهى است، محبوبترين حالت، براى یک فرد باايمان تلقی می‌شود، و آغازى است براى يك زندگى ابدى و جاودانى. همچنین ايمان به ، انسان را در برابر كنترل می‌كند، و به تعبير ديگر، ايمان به خدا و آخرت، با گناهان نسبت معكوس دارند؛ به هر نسبت كه قوی‌تر باشد، كمتر است، و در نقطه مقابل، فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغيان ها، ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شديد. [۱] پی‌نوشت: [۱] تفسير نمونه، ج ۱، ص ۱۰۸ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اثر تربیتی «معاد باوری» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش اول) 🔸در روايات اسلامى اين موضوع، بازتاب گسترده اى پيدا كرده است و رابطه عميق و ريشه دار و مستمر اين دو را با يكديگر روشن مى سازد؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجه كنيد: 1⃣ (عليه السلام) در «نهج البلاغه» مى فرمايد: «وَ الله لَاِنْ اَبِيْت عَلى حَسَكِ السَّعْدانِ مُسَهَّداً اَوْ اُجَرَّ فِى اْلاَغْلالِ مُصَفَّداً، اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَلْقَى اللهَ وَ رَسُولُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ظالِماً لِبَعْضِ الْعِبادِ وَ غاصِباً لِشَىء مِنَ الْحُطامِ». [۱] (به خدا سوگند، اگر شب را به روى خارهاى جانگداز «سعدان» بيدار بسر برم و [روزها] در غل و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم خوش‌تر است از اينكه خدا و رسولش را روز در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم). 🔹 (عليه السلام) بعد از اين جمله ها داستان معروف برادرش عقيل را به ميان مى آورد كه از شدّت فقر و پريشانى به او پناه آورده بود و تقاضا داشت بر خلاف قانون عدل اسلامى چيزى اضافه بر سهمش از بيت المال به او بدهد؛ امّا امام (عليه السلام) قطعه آهنى را در آتش تفتيده مى كند و نزديك دست او مى برد و هنگامى كه ناله عقيل بلند مى شود، به او مى فرمايد: «تو چگونه از اين آتشى كه حكم بازيچه را دارد فرياد مى كشى؟ امّا مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبّار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته است!»‌. [۲] 🔹امواج نيرومند و تكان دهنده ايمان به و تأثير آن در اجراى و مقاومت در برابر هر گونه انحراف و گناه در اين كلمات به وضوح به چشم مى خورد و نمونه زنده اى است از تجلّى ايمان به و دادگاه‌ عدل‌ الهى در اعمال انسان. 2⃣در حديثى از امير مؤمنان (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ اَيْقَنَ بِالخَلَفِ جادَ بِالعَطيّةِ». [۳] (كسى كه يقين به جانشين [و پاداش قيامت] داشته باشد در بخشش سخاوتمند خواهد بود). اين حديث نيز به خوبى نشان مى دهد كه ايمان به ، انسان را سخاوتمند و بخشايشگر مى سازد. 3⃣در غررالحكم از همان حضرت در عبارتى صريح و آشكار مى خوانيم كه فرمود: «اِجْعَلْ هَمَّكَ لِمَعادِكَ تَصْلُحْ». [۴] (همّ خود را در قرار ده تا صالح شوى). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۳۴۶، خطبه ۲۲۴. [۲] همان. [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ ۱، ج ‏۱۶، ص ۲۸۸، باب ۱. [۴] عيون الحكم و المواعظ، دار الحديث‏، قم‏، ‏چ ۱، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اثر تربیتی «معاد باوری» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روايات اسلامى اين موضوع، بازتاب گسترده اى پيدا كرده است و رابطه عميق و ريشه دار و مستمر اين دو را با يكديگر روشن مى سازد، به عنوان نمونه به روايات زير توجه كنيد: 4⃣در حماسه هاى «كربلا» و «عاشورا» نيز مى خوانيم كه (عليه السلام) روز ياران خود را مخاطب ساخته فرمود: «صَبْراً بَنِى الْكِرامِ فَمَا الْمَوْتُ اِلاّ قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّراءِ اِلَى الْجِنانِ الْواسِعَةِ وَ النَّعيمِ الدّائِمَةِ فَاَيُّكُمْ يَكْرَهُ اَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سَجْن اِلى قَصْر». ( كنيد اى بزرگ زادگان! چرا كه [و شهادت] تنها پلى است كه شما را از ناراحتى ها و رنج ها به سوى باغ هاى وسيع و نعمت هاى جاويدان عبور مى دهد، كداميك از شما ناخشنوديد كه از زندانى به قصرى منتقل شويد؟). 🔹اين سخن را (عليه السلام) در حالى بيان فرمود كه هر قدر دايره محاصره او و لشكريانش تنگ‌تر مى شد و مشكلات ميدان جنگ شديدتر مى گشت چهره هايى برافروخته تر و حالتى آرام‌تر داشتند. در اينجا بعضى از يارانش به بعضى ديگر اشاره كرده، مى گفتند: «اُنْظُرُوا لا يُبالى بِالْمَوْتِ». (بنگريد او به اعتنا نمى كند و هراسى از آن ندارد). (عليه السلام) اين معنا را شنيد و سخنان فوق را بيان فرمود و سپس افزود: پدرم از رسول خدا (صلی اللله عليه و آله) چنين نقل كرد: 🔹«اِنَّ الدُّنْيا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلى جِنانِهِمْ وَ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلى جَحيمِهِمْ ما كَذِبْتُ وَ لا كُذِّبْتُ». [۱] (، زندان مؤمنان و بهشت كافران است و ، پلى است براى گروه اوّل به سوى ، و پلى است براى گروه دوّم به سوى [اين يك حقيقت است] نه دورغ مى گويم و نه به من دروغ گفته شده است). رَمز حماسه هاى عاشورا و شجاعت بى نظير امام حسين (عليه السلام) و يارانش را كه در تاريخ با خطوط زرين و درخشان ثبت شده است بايد در همين راستا و در و مستحكم آنان نسبت به و زندگى جاويدان جستجو كرد. 5⃣تأثير ايمان به در حسن اعمال به قدرى روشن و آشكار است كه اميرمؤمنان (عليه السلام) تعجب مى كند از كسى كه ايمان به دارد و در خويش نمى كوشد مى فرمايد: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَعْلَمُ اَنَّ لِلاعمالِ جَزاءاً كَيْفَ لا يُحْسِنُ عَمَلَهُ». [۲] 6⃣اين سخن را با حديث پرمعنايى از (صلى الله عليه و آله) پايان مى دهيم: آنجا كه در نشانه ها و علائم فرمود: از نشانه هاى آنها اين است: «اَيْقَنَ بِاَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ فَاشْتاقَ اِلَيْها وَ اَيْقَنَ بِاَنَّ النّارَ حَقٌّ فَظَهَرَ سَعْيُهُ لِلنِّجاةِ مِنْهاوَ اَيْقَنَ بِانَّ الْحِسابَ حَقُّ فَحاسَبَ نَفْسَهُ». [۳] (آنها به ايمان دارند، لذا مشتاق آنند [و براى رسيدن به آن در نيكى ها تلاش دارند] و به يقين دارند، لذا براى رهايى از آن سعى مى كنند [و گِرد گناه نمى گردند] و يقين دارند كه روز حق است، لذا به حساب خويش مى رسند [پيش از آنكه به حساب آنها برسند]). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار فراوان است و آنچه در بالا گفته شد، تنها گوشه كوچكى از آنها محسوب مى شود و همگى تأكيد بر تأثير عميق ايمان به سراى در تربيت انسان دارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۴۴، ص ۲۹۷، باب ۳۵. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، قم، چ ۲، ص ۴۶۱، قصار ۲۵. [۳] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ ۱، ج ‏۱۱، ص ۱۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۵، ص ۳۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۲۰۴ «نهج البلاغه»، چه دلیلی بر لزوم انجام اعمال صالح بیان می فرماید؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۲۰۴ «نهج البلاغه» برنامه آمادگى براى سفر را به اين صورت بيان مى فرمايد: «وَ انْقَلِبُوا بِصَالِحِ مَا بِحَضْرَتِكُمْ [۱] مِنَ الزَّادِ». (با انجام كه در توان دارید، زاد و توشه تهيّه کنید و [به سوى آخرت] باز گرديد). تعبير به «اِنْقَلِبُوا» تعبير لطيفى است كه اشاره به تحولی درونى دارد؛ يعنى توجّه خود را از به تهيه زاد و باز گردانيد؛ و تعبير «بِحَضْرَتِكُمْ» اشاره به توانايى‌ ها و فرصت هاست كه انسانها در اختيار دارند. 🔹آنگاه امام (عليه السلام) به ذكر دليلى براى لزوم تحصيل زاد و توشه جهت سفر ، پرداخته و مى فرمايد: «فَإِنَّ أَمَامَكُمْ عَقَبَةً كَؤُوداً، وَ مَنَازِلَ مَخُوفَةً مَهُولَةً، لاَبُدَّ مِنَ الْوُرُودِ عَلَيْهَا، وَ الْوُقُوفِ عِنْدَهَا» (زيرا و منزلگاه هاى مخوف و هولناكى در پيش داريد كه بايد در آنها وارد شويد و نزد هر يك توقّف كنيد [و پاسخگوى اعمال خود باشيد]). اين گردنه سخت و منزلگاه هاى خوفناك، اشاره به و منزلگاه هاى است، 🔹زيرا در روايتى امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: «إِنَّ فی الْقِيامَةِ خَمْسينَ مَوْقِفاً كُلُّ مَوْقِف كألْفِ سَنَة مِمّا تَعُدُّونَ». [۲] (در پنجاه موقف است و هر موقفى به اندازه هزار سال از سال هاى دنيا به طول مى انجامد). شبيه همين معنا به صورت مشروح‌ترى از اميرمؤمنان امام على (عليه السلام) نقل شده است [۳] و احتمالا در هر موقفى از اين مواقف يكى از مانند نماز و روزه و امر به معروف و نهى از منكر و يا گناهان كبيره مورد سؤال قرار مى گيرد، كه صاحبان آنها بايد در شرايطی سخت که همه چیز به دقت بررسی می شود پاسخگو باشند. اگر از آنها به سلامت بگذرند راهى كانون رحمت خدا، بهشت برين مى شوند وگرنه گرفتار خواهند شد. 🔹به تعبير ديگر، همان گونه كه مرحوم شيخ مفيد فرموده است: منظور از اين «عقبات» (گردنه ها) است، كه هر كدام تشبيه به گردنه‌اى شده است، و همان گونه كه عبور از گردنه ها سخت و طاقت فرساست، از اين اعمال نيز دشوار است. قرآن مجيد در «سوره بلد» مى فرمايد: «فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ - وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ - فَكُّ رَقَبَة - أَوْ إِطْعَامٌ فِى يَوْم ذِى مَسْغَبَة - يَتِيماً ذَا مَقْرَبَة - أَوْ مِسْكِيناً ذَا مَتْرَبَة» [۴] (ولى او از آن نگذشت و تو چه مى دانى آن گردنه چيست؟ آزاد كردن برده اى است، يا غذا دادن در روز گرسنگى به يتيمى از خويشاوندان يا مستمندى خاك نشين). پی نوشت‌ها؛ [۱] «حضرت» به معناى «حضور» است، و در جمله بالا اشاره به فرصت هايى است كه در پيش روى انسان وجود دارد. استعمال اين واژه درباره بزرگان براى اين است كه نمى خواهند خود آنها را خطاب كنند، بلكه محضرشان را مورد توجّه قرار مى دهند. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ ۲، ج ‏۷، ص ۱۲۶، باب ۶، ح ۳ [۳] همان، ج ‏۷، ص ۱۱۱، باب ۵، ح ۴۲ [۴] قرآن کریم، سوره بلد، آيات ۱۱ تا ۱۶ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔸«فِی الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۗ وَ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَىٰ ۖ قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ ۖ وَ إِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ ۚ وَاللهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ ۚ وَ لَوْ شَاءَ اللهُ لَأَعْنَتَكُمْ ۚ إِنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ». 🔹«[تا اندیشه کنید] درباره و ! و از تو در باره سؤال می‌کنند، بگو: «اصلاح کار آنان بهتر است. و اگر زندگی خود را با زندگی آنان بیامیزید، [مانعی ندارد؛] آنها برادر [دینی] شما هستند.» [و همچون یک برادر با آنها رفتار کنید!] خداوند، را از ، بازمی‌شناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت می‌اندازد؛ [و دستور می‌دهد در عین سرپرستی یتیمان، زندگی و اموال آنها را بکلی از اموال خود، جدا سازید؛ ولی خداوند چنین نمی‌کند؛] زیرا او توانا و حکیم است». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۲۰ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ «نهج البلاغه»، شرح حال گذشتگان را چگونه به تصویر می کشند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از این خطبه پس از آن که درباره ضرورت تهیه زاد و توشه سفر هشدار می دهد می فرماید: «وَ لا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا كَمَا غَرَّتْ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ مِنَ الاُْمَمِ الْمَاضِيَةِ، وَ الْقُرُونِ الْخَالِيَةِ». (زندگى شما را ، آن گونه كه پيشينيان و امّت هاى گذشته و اقوامى را كه از ميان رفتند فريب داد). 🔹آرى! ما مى توانيم آينده زندگى خود را در آينه زندگى ديگران به صورت شفاف مشاهده كنيم، و اين يك واقعيت است كه (علیه السلام) در خطبه هاى متعددى از بر آن تكيه فرموده است، دست ما را مى گيرد و به سوى تاريخ گذشتگان مى برد؛ تاريخ تكوينى و نه تدوينى كه در ويرانه هاى قصرهاى آنها و آثار بازمانده از زندگانى پر زرق و برقشان نمايان است. 🔹امروز خوشبختانه موزه هايى كه بخش مهمّى از آثار پيشينيان در آن گردآورى شده، مى تواند كمك بيشترى به ما بكند؛ در يكسو تخت و تاج فلان پادشاه، در سوى ديگر شمشير مرصّع و جواهرنشان فلان فرمانده بزرگ و بالاخره در سوى ديگر اجساد موميايى شده فراعنه. هر چند دنياپرستان اين موضوع مهم را نيز تحريف كرده و آن را تبديل به چهره ديگرى از دنياپرستى نموده اند؛ موزه ها براى صاحبانش وسيله درآمد و براى بازديدكنندگان وسيله افتخار و مباهات نسبت به تاريخ گذشته خود شده است. 🔹آنگاه (عليه السلام) به شرح حال پيشينيان در چند جمله كوتاه پرداخته، مى فرمايد: «الَّذِينَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَ أَصَابُوا غِرَّتَهَا، وَ أَفْنَوْا عِدَّتَهَا، وَ أَخْلَقُوا جِدَّتَهَا وَ أَصْبَحَتْ مَسَاكِنُهُمْ أَجْدَاثاً، وَ أَمْوَالُهُمْ مِيرَاثاً. لايَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ، وَ لايَحْفِلُونَ مَنْ بَكَاهُمْ وَ لايُجِيبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ». (همانها كه شير از پستان دوشيدند و به آن گرفتار شدند، مدت آن را به پايان بردند و تازه هاى آن را كهنه ساختند و سرانجام كاخ‌ها و مساكن آنها گورستان شد و ثروت هايشان، ميراث براى ديگران. [چنان از دنيا بيگانه شدند كه] كسى كه نزد آنان برود وى را نمى شناسند و به آنها كه برايشان گريه مى كنند اهمّيّت نمى دهند و به كسانى كه آنان را صدا زنند پاسخ نمى گويند). 🔹جمله هاى «الَّذِينَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَ أَصَابُوا غِرَّتَهَا...» اشاره به كسانى است كه از تمام امكانات بهره مند شدند. گويى شيرى كه در پستان دنيا بود تا آخر دوشيدند و نوشيدند و از همه زر و زيورها و زرق و برق‌ها و لذّات دنيا بهره گرفتند؛ ولى چيزى نگذشت كه طبق جمله «وَ أَصْبَحَتْ مَسَاكِنُهُمْ أَجْدَاثاً» كاخ هايشان گورهايشان شد. اين جمله ناب دو معنا دارد: نخست اينكه از كاخ هايشان به گورها منتقل شدند، و ديگر اينكه در بعضى از حوادث وحشتناك مانند زلزله ها كاخ‌ها بر سرشان ويران شد، و همانجا قبرشان گشت. 🔹 (عليه السلام) در پنج جمله اخير كه از «أَصْبَحَتْ» شروع مى شود اين نكته را دقيقاً بيان فرموده كه آنها چنان از بيگانه شده اند كه حتّى دوستان و آشنايانى كه بر مزارشان مى گريند نمى شناسند و فرياد آنها را نمى شنوند. البتّه اين درباره است كه خدا را به دست فراموشى سپردند، و جز محصول عمرشان نيست؛ ولى طبق آنچه در روايات وارد شده، ، كسانى را كه به زيارت قبرشان مى آيند مى شناسند و با آنها انس مى گيرند و از بازگشتشان نگران مى شوند. 🔹يكى از ياران امام كاظم (عليه السلام) به نام «اسحاق بن عمّار» مى گويد از آن حضرت پرسيدم آيا كسى را كه به زيارت قبرش مى آيد مى شناسد فرمود:  «آرى پيوسته با او انس مى گيرد تا زمانى كه نزد قبر او حاضر است، هنگامى كه برخاست و از كنار قبرش منصرف شد ميّت به سبب رفتن او ناراحت مى شود و در وحشت فرو مى رود». پی نوشت‌ها؛ [۱] البيان و التبيين، الجاحظ، عمرو بن بحر، مكتبة الخانجی، الطبعة السابعة، ج۳، ص۱۴۸ [۲] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج ۳، ص۲۲۸، ح۴ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۸، ص۴۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel