eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹❧✿ ┅┅┅ ✿❧✿ ┅┅┅ ✿❧🌹 ☑️ کسی که دوست دارد در باشد ❤️امام باقر(علیه السلام) فرمود 🔰آیا گمان میكنی كسی كه خود را برای خدا و خدمت به او نگه دارد خداوند برای او فرج و گشایشی قرار نمیدهد ؟ ✔️ آری به خدا سوگند خداوند برای او راه خروج و فرج قرار خواهد داد ، خدا كند بنده ای را كه خود را برای خدمت به ما نگهدارد ، خدا رحمت كند بنده ای را كه نام وامر ما را زنده میكند.. 🔴عرض كردم : اگر قبل از آنكه حضرت قائم را ببینم ، چه كنم؟ 🔘حضرت فرمود : اگر كسی از شما بگوید چنانچه حضرت قائم را ببینم یاریش خواهم كرد ، گویا چنین است كه همراه آن حضرت نموده و همچنین شهید ركاب آن حضرت دو شهادت خواهد داشت... 📚تنقیح المقال : ج 2 ص 136 - 137 📚منتخب الأثر ص 495 ف 10 ❣اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ❣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‍ 1⃣ (ع) در یک روایت به برخی آخرالزمانی و راهکارهای عبور  بخش عمده‌ای از خطبه‌های که در آن‌ها اشاره به امام زمان(عج) دارد، مربوط به علائم و نشانه‌های آخرالزمان است. از جمله حضرت در خطبه 187 می فرمایند: * هان ای مردم در آینده پشت کردن روزگار خوش و قطع شدن پیوندها و روی کار آمدن خردسالان را انتظار کشید؛ أَلَا بِأَبِی وَ أُمِّی هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِی السَّمَاءِ مَعْرُوفَة * این روزگاری است که ضربات بر مؤمن آسان‌تر از یافتن مال است؛ ذَاکَ حَیْثُ تَکُونُ ضَرْبَةُ السَّیْفِ عَلَى الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّه‏ *روزگاری که گیرنده از دهنده بیشتر است و آن روزگاری که بی نوشیدن مست می‌شوید؛ ذَاکَ حَیْثُ یَکُونُ الْمُعْطَى أَعْظَمَ أَجْراً مِنَ الْمُعْطِی‏؛ ذَاکَ حَیْثُ تَسْکَرُونَ مِنْ غَیْرِ شَرَاب‏ * با فراوانی نعمت‌ها بدون اجبار میخورید و نه از روی ناچاری دروغ می‌گویید؛ بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِیمِ وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَیْرِ اضْطِرَارٍ وَ تَکْذِبُونَ مِنْ غَیْرِ إِحْرَاج‏ * آن روزگاری است که بلاها شما را می‌گزد چونان گزیدن و زخم کردن دوش شتران از پالان! ذَاکَ إِذَا عَضَّکُمُ الْبَلَاءُ کَمَا یَعَضُّ الْقَتَبُ غَارِبَ الْبَعِیر  آه! آن رنج و اندوه چقدر طولانی و گشایش چقدر دور است! مَا أَطْوَلَ هَذَا الْعَنَاءَ وَ أَبْعَدَ هَذَا الرَّجَاء اى مردم، مهار این فتنه را که پشت آنها حمل کننده و زر و بال است از دست بیندازید، و از گرداگرد امام خود پراکنده نشوید که عاقبت خود را خواهید کرد، و بى‌‏باکانه در آتش فتنه‌‏اى که پیشاپیش آن قرار گرفته‌‏اید نروید، از راه آن به یک سو شوید، و جاده را براى آن باز بگذارید، که به جان خودم قسم مؤمن در شعله آن فتنه هلاک مى‌‏شود، و غیر مسلمان سالم مى‏‌ماند!  أَیُّهَا النَّاسُ أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّةَ الَّتِی تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَیْدِیکُمْ وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَى سُلْطَانِکُمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِکُمْ‏ وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِیطُوا عَنْ سَنَنِهَا وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبِیلِ لَهَا فَقَدْ لَعَمْرِی یَهْلِکُ فِی لَهَبِهَا الْمُؤْمِنُ وَ یَسْلَمُ فِیهَا غَیْرُ الْمُسْلِم‏ مثل من در میان شما مثل فروزان در تاریکى است، تا آن که در آن تاریکى در آید از آن چراغ روشنى جوید. مردم سخنم را بشنوید و حفظ کنید، و گوش دلتان را آماده کنید تا بفهمید؛ إِنَّمَا مَثَلِی بَیْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی الظُّلْمَةِ یَسْتَضِی‏ءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا فَاسْمَعُوا أَیُّهَا النَّاسُ وَ عُوا وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِکُمْ تَفْهَمُوا. (ع) در انتهای سخنان خویش تقوا و عدم دوری از امام عصر و اتصال به منبع نورانی اهل‌بیت وحی(ع) را راهکار عبور از فتنه‌های سخت معرفی فرمودند.
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️پاداش حجاب 🔸 سوال و پاسخ: و رعایت آن از وظایف یک است، اما برای زنان زحماتی را ایجاد می‌کند؛ آیا تحمل این زحمات در پیشگاه خداوند اجر و پاداشی دارد؟ 🔹 مانند دیگر احکام الهی برای وضع شده و برای بهتر شدن زندگی خود بندگان است، و در واقع این حکم، آرامشی برای زندگی زن و مرد ایجاد می‌کند، و این خود نوعی است؛ اما در مقابل زحماتی که فرد در انجام احکام و دستورات الهی تحمل می‌کند، باید توجه داشته باشیم که است و نه استحقاق بنده! یعنی وظیفه‌ عبد و بنده در برابر مولا، اطاعت است، اما خداوند این‌قدر کریم و مهربان است که ما با وسایلی که خود او در اختیار ما قرار داده، با دست، با فکر و با زبانی که او در اختیار ما قرار داده تلاش می‌کنیم، عبادت و اطاعت می‌کنیم، و او به ما اجر و پاداش می‌دهد و این را نسبت به بندگانش نشان می‌دهد. 🔹 هم، دستورات الهی را رعایت کرده و این جزیی از است که دستور داده شده؛ زیرا تقوا، حداقل مراتبش این است که انسان گناه انجام ندهد، و واجبات الهی را انجام دهد، پاداش چنین شخص باتقوایی بهشت خواهد بود، بنابراین از کلیات مفاهیم قرآنی و روح قرآن برداشت می‌شود: افرادی که دارند و را رعایت می‌کنند جزو افراد با تقوا هستند، در نتیجه آن پاداش‌هایی را که برای افراد با تقوا گفته شده برای آنها نیز خواهد بود. 🔹امام صادق (ع) می‌فرمایند: «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَبْداً عَفَّ وَ تَعَفَّفَ؛ [۱] رحمت خداوند شامل حال هر ، عفت پیشه ای باشد». امام رضا (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌کنند: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ شَهِیدٌ وَ عَبْدٌ مَمْلُوكٌ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ نَصَحَ لِسَیِّدِهِ وَ رَجُلٌ عَفِیفٌ مُتَعَفِّفٌ ذُو عِبَادَةٍ؛ [۲] اولین کسانی که وارد بهشت می‌شوند سه گروه هستند: اول؛ شهداء، دوم؛ بنده ای که عبادت پروردگارش را نیکو انجام بدهد و برای آقایش خیرخواه باشد، سوم؛ عفت پیشه ای که بندگی خداوند را انجام دهد». پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خداوند انسانِ آبرومندِ بردبارِ با عفّتِ عفّت‏ پیشه‏ را دوست دارد». [۳] پی نوشت: [۱] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ۱۸۳ [۲] بحار الأنوار، ج ۶۸، ص ۲۷۲ [۳] كافى، ج ۲، ص ۱۱۲، ح ۸ منبع: وبسایت تبیان به نقل از پرسمان (حقوق زن) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گستره عفاف (بخش هشتم) 🔸در این نوشتار برآنیم که ثمرات و نتایج را در جامعه مورد بررسی قرار داده، و با نگاهی به عوامل سیر نزولی توجه به فرهنگ و ، راهکارهای اجرایی که باعث رشد و ترویج این فرهنگ در جامعه می شود را ارائه دهیم. 🔹هر چه بر میزان پیشرفت و توسعه علمی بشر امروز افزوده می گردد، نیاز او به ، و ارزش های انسانی بیشتر می شود. علت اینکه چرا هر روز در سطح جهان بیشتر خودنمایی می کند، آیا جز این است که پیشرفت و توسعه تکنولوژی بدون لحاظ نیازهای حقیقی انسان به امور دیگر، هرگز نتوانسته پاسخگوی خواست های درونی انسانها باشد؟ حال چه باید کرد؟ چگونه می توان برای بهبود وضعیت انسانها و به ویژه قشر که نقش بیشتری در آینده سازی فردای جامعه دارند راهبرد عملی ارائه داد؟ آنچه در ذیل آمده است بخشی از راهکارهایی است که با سرمایه گذاری در جهت اجرای آنها می توان شاهد جامعه ای با هویت و بالنده بود. 💠راهکارهای اجرایی عفاف (۱) 1⃣«تقویت ایمان» 🔹یکی از راه های مبارزه با و ، (بلکه مهم‌ترین آنها) است. تلاش برای ، توجه‌ دادن‌ به‌ خدا و روز جزا، مسأله عمل و عکس العمل در نظام جهان، سبب تقویت ایمان در انسان می‌گردد. ، بازدارنده از ، موجب روشن بینی، یافتن راه صحیح، حفظ و حراست وجود و مایه است. باید این باور و یقین در انسان به وجود آید که جهان بی حساب و بیهوده آفریده نشده، و انسان و عمل خود را می بیند. کسانی که معتقد به خدای متعال نیستند و تقوا و ایمان در دلشان استقرار ندارد، ممکن است دست به هر عمل خلافی بزنند. 2⃣«دادن آگاهی های فرهنگی و اجتماعی» 🔹تلاش برای هوشیار کردن در مورد زندگی، ضرورت های آن، بیان و ، عواقب بد امور، عوارض و در جامعه از راه های اصلاح جامعه است. باید افراد آگاهی یابند که ترویج و بی حجابی در جامعه از ها و دسیسه های و استعمارگران است. ، جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی، در خاطرات خود می نویسد: «در مسئله باید کوشش فوق العاده ای به عمل آوریم تا به و رها کردن چادر مشتاق شوند؛ پس از آنکه زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله را در جوامع اسلامی گسترش دهند. لازم است زنان غیر مسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آنها تقلید کنند». 🔹و یا در کتاب «انقلاب الجزایر» می نویسد: «اگر بخواهیم به تار و پود جامعه الجزایری، هجوم بریم و آنان را از میان برداریم، باید بدواً را تحت سلطه قرار دهیم». آنها با صراحت می گفتند: « را در دست بگیریم، همه چیز بدنبال آن خواهد آمد». «فرانتس فانون» می گوید: «هر که دور انداخته شود، افق جدیدی را که بر استعمارگر ممنوع بود، در برابر او می گشاید، و بدن الجزایری را که عریان شده است، تماماً به او نشان می‌دهد، و پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن ، ده برابر می شود. هر چادری که می افتد و هر چهره ای که به نگاه جسور و ناآرام اشغالگر عرضه می گردد، برگردان این معنی است که الجزایر، به انکار وجود خویشتن آغاز کرده و را از جانب اشغالگر پذیرفته است». 🔹خداوند متعال در درباره توطئه و برنامه‌ ریزی منافقان در زمینه نفی عفت عمومی، می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِی الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ... »؛ یعنی کسانی هستند که به اشاعه و تمایل دارند و مرحله اول کارشان گسترش و است، سعی می کنند به جوانها دامن بزنند تا فساد در بین ایمان آورندگان علنی شود. ... منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «حیات طیّبه» چیست؟ 🔹در «آیه ۹۷ سوره نحل» مى خوانیم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» (هر کس انجام دهد در حالى که باشد، خواه یا به او حیات پاکیزه مى بخشیم، و آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى دادند خواهیم داد). مفسران در معنى (زندگى پاکیزه) تفسیرهاى متعددى آورده اند: بعضى، آن را به معنى تفسیر کرده اند. بعضى، به و رضا دادن به نصیب. بعضى، به . بعضى، به عبادت توأم با روزى حلال. و بعضى، به بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن. 🔹ولى شاید، نیاز به تذکر نداشته باشد که ، مفهومش آن چنان وسیع و گسترده است که همه اینها و غیر اینها را در بر مى گیرد، از هر نظر، پاکیزه از ، و ، و ، و و انواع و هرگونه چیزى که آب زلال زندگى را در کام انسان ناگوار مى سازد. ولى با توجه به این که در دنبال آن، سخن از به نحو احسن به میان آمده، استفاده مى شود که مربوط به است و مربوط به . 🔹جالب این که در روایتى که در از امیرمؤمنان (علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «وَ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى: «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»، فَقالَ: هِیَ الْقَنَاعَةُ؛ [۱] از امام پرسیدند: منظور از جمله  «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» چیست؟ فرمود: است». بدون شک، مفهوم این تفسیر، محدود ساختن به قناعت نمى باشد، بلکه بیان مصداق است، ولى مصداقى است بسیار روشن، چرا که اگر تمام دنیا را به انسان بدهند ولى را از او بگیرند، همیشه در آزار و و نگرانى به سر مى برد؛ 🔹به عکس، اگر انسان روح قناعت داشته باشد، و از و آز و بر کنار گردد، همیشه و خوش است. همچنین در بعضى از روایات دیگر به معنى «رضا و خشنودى از آنچه خدا داده است» تفسیر شده که آن هم با قریب الافق است. ولى، هرگز نباید به این مفاهیم جنبه تخدیرى داد، بلکه هدف اصلى از بیان رضا و ، پایان دادن به ، آز، طمع و است که عامل ، استثمارها، جنگها و ، و گاه عامل ذلت و اسارت است. پی نوشت: [۱] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره ۲۲۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمى مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیۀ، چ ۲۷، ج ۱۱، ص ۴۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «سريع الحساب» بودن خداوند در آخرت چیست؟ 🔹يكی از صفات خداوند «سريع الحساب» بودن اوست، و در به سرعت به رسيدگى می‌كند. در «سوره ص»، آیه ۵۳ بعد از اشاره به باغ هاى جاودانى بهشت و نعمت هاى گوناگون آن، مى فرمايد: «هَذا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ» (اين، چيزى است كه براى به شما وعده داده مى شود). يعنى مسئله «حساب» و رسيدگى به در آن روز به قدرى روشن است كه آن روز «روز حساب» ناميده شده است. 🔹در «سوره مائده»، آيه ۴ سخن از به ميان آمده، مى فرمايد: «اِنَّ اللهَ سَرِيعُ الْحِسابِ» (خداوند است). اين مطلب كه خداوند با سرعت حساب بندگان را رسيدگى مى كند در آيات متعدّدى از ديده مى شود. [۱] این تکرار، نشانه اهمیّت موضوع است؛ زیرا از یک سو است برای که در آن روز به سرعت خود را دريافت مى دارند، و از سوى ديگر است براى که هرگز به تأخير نمى افتد، به سرعت حسابشان را مى رسند و حقّشان را در دستشان مى گذارند!... 🔹درباره در آن روز تعبيراتى در بعضى از روايات ديده مى شود كه بسيار تكان دهنده است. در حديثى از امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده است: «اِنَّه سُبْحانَهُ يُحاسِبُ جَميْعَ عِبادِهِ عَلَى مِقْدارِ حَلْبِ شَاةٍ» [۲] (خداوند تمام بندگانش را در زمان كوتاهى به اندازه زمان دوشيدن يك گوسفند رسيدگى مى كند). اين تشبيه در حقيقت براى نشان دادن كوتاهى زمان است، لذا در روايت ديگرى آمده: «اِنَّ الله يُحاسِبُ الْخَلائِقَ كُلَّهُمْ فِي مِقْدارِ لَمْحِ الْبَصَرِ» [۳] (خداوند همه بندگان را تنها در يك چشم بر هم زدن رسيدگى مى كند!). 🔹دليل اين سرعت روشن است؛ زيرا منوط به و ، و رعايت از هر نظر است، و چون همه اين صفات را در حد اكمل داراست مى تواند در يك چشم بر هم زدن همگان را برسد. اصولا وضع و آثارى كه از خود در روح و جسم ما به يادگار مى گذارد چنان است كه خود به خود همه كارها را حفظ مى كند، 🔹و از اين نظر مى توان آنها را به اتومبيل ها، هواپيماها و كشتى هايى تشبيه كرد كه با داشتن دستگاه هاى كيلومترسنج هميشه حساب تمام مسيرهايى را كه در گذشته عمر خود داشته اند حفظ مى كند و با يك نگاه مى توان فهميد آنها در تمام عصر خود چقدر راه پيموده اند، منتهی ديده اى مى خواهد كه اين مسافت سنج ها را در ، در چشم، گوش، دست، پا، روح و جان او ببيند و بخواند! اين تعبيرات همه داراى مهمّى است كه با اندكى دقت روشن مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] علاوه بر آيه فوق در سوره مائده، آيه ۴؛ سوره ابراهيم، آيه ۵۱؛ سوره غافر، آيه ۱۷ عين همين تعبير ديده مى شود. [۲] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش، چ سوم، ج ۴، ص ۴۸۴ [۳] مجمع البيان فى تفسير القرآن، همان، ج ۲، ص ۵۳۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور خداوند از اين که در قرآن می فرمايد «دروغگويان را هدايت نمی کند» چيست؟ 🔹خداوند در آيه ۳ سوره زمر مى فرمايد: «اِنَّ اللهَ لا يَهْدِى مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفّارٌ». (خداوند كسى را كه و كفران كننده است [هرگز] هدايت نمى كند). همچنين در آيه ۲۸ سوره غافر می فرمايد: «اِنَّ اللهَ لا يَهْدِى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذّابٌ». (خداوند كسى را كه اسراف‌كار و بسيار است هدايت نمى كند). از سوی دیگر، و به دست خدا است؛ حتى هم اگر بخواهد كسى را هدايت كند، تا خدا اراده نكند نمى تواند هدايت كند؛ «اِنَّكَ لا تَهْدِى مَنْ اَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللهَ يَهدِى مَنْ يَشاءُ» [۱] (تو هر كس را دوست بدارى نمى توانى هدايت كنى، ولى خداوند هر كس را بخواهد هدايت مى كند). 🔹ولى اين بدان معنى نيست كه خداوند گروهى را به اجبار هدايت و گروهى را به اجبار گمراه می كند، سپس گروه اول را در ميان نعمت هاى بهشتى غوطه ور ساخته و گروه دوم را در آتش دوزخ فرو برد، كه اين نه با و منطق، و نه با سازگار است، بلكه منظور اين است، هنگامى كه زمينه هاى هدايت و ضلالت از طريق فراهم شود، خداوند هر كس را مطابق و شايستگى هايش، مى دهد. 🔹دست گروهى را مى گيرد و به سرمنزل مقصود مى رساند، و لطف و عنايتش را از گروهی بر مى دارد، تا سرگردان شوند، و هرگز به سرمنزل سعادت نرسند. ، و ، از مهم‌ترين امورى است كه زمينه های را فراهم مى سازد. از تعبيرات دو آيه فوق می توان به خوبى دريافت، کسانی كه هدايت و ضلالت را امرى اجبارى مى دانند، تا چه اندازه در اشتباهند. در حقیقت، يكى از مهم‌ترين عوامل و انسان است. 🔹ممكن است مصداق اين دو آيه، دروغ بستن بر خدا، و انحراف از اصل توحيد باشد، لکن هرگز مُخَصِّص نيست، يعنى خصوصيت این موارد، مانع از عموميت حكم كلى كه در اين دو آيه وارد شده، نیست. ممکن است رابطه اى که ميان دروغ و كفران نعمت، در آيه اول آمده، از اين نظر است كه آنها نعمت وجود موسى (عليه السلام) را كه براى هدايتشان آمده، كفران كرده و به تكذيبش پرداختند؛ و رابطه ميان اسراف و دروغ از اين نظر است كه فرعونيان در مخالفت فرمان خداوند و ظلم بر بنى اسرائيل، و كشتن فرزندان آنها، راه اسراف را پيمودند و نبوّت موسى (عليه السلام) را تكذيب كردند. پی نوشت: [۱] قرآن کریم، سوره قصص، آيه ۵۶ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ايمان به «معاد» چه آثارى در پى دارد؟ 🔹 يقين دارند كه ، مهمل، عبث و آفريده نشده؛ براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با هرگز پايان نمی‌گيرد، چرا كه اگر در همين جا همه چيز ختم می‌شد، مسلماً اين همه غوغا براى اين چند روز زندگى، عبث و بيهوده بود. آنها اعتراف دارند «عدالت‌ مطلق‌ پروردگار» در انتظار همگان است و چنان نيست كه ما در اين جهان، و پاداش باشد. 🔹اين اعتقاد به آنها می‌بخشد؛ از فشارهایى كه در اثر انجام بر آنها وارد مى شود، نه تنها رنج نمى برند، كه از آن هم استقبال مى كنند؛ همچون كوه در برابر مى ايستند، در برابر بى عدالتى ها تسليم نمى شوند، و مطمئن هستند كوچكترين عمل نيك و بد، و دارد، و پس از به جهانى‌ بسیار وسيعتر، كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى يابند و از رحمت واسعه و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. 🔹ايمان‌ به‌ يعنى شكافتن ديوار عالم ماده، و ورود در محيطى بالاتر و والاتر كه اين جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بيشتر در برابر آن، محسوب می‌شود؛ حيات و هدف نهایی نيست، بلكه دارد، و «دوران سازندگى» براى جهان ديگر است. زندگى در همچون زندگى دوران جنينى است، كه هرگز هدف آفرينش انسان آن نبوده، بلكه يك است براى زندگى ديگرى، ولى تا اين جنين دور از هر گونه عيب متولد نشود، در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود. 🔹ايمان‌ به‌ اثر عميقى در دارد، و به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زيرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، که در راه يك هدف مقدس الهى است، محبوبترين حالت، براى یک تلقی می‌شود، و آغازى است براى يك و جاودانى. همچنین ايمان به ، انسان را در برابر كنترل می‌كند، و به تعبير ديگر، ايمان به خدا و آخرت، با گناهان نسبت معكوس دارند؛ به هر نسبت كه قوی‌تر باشد، كمتر است، و در نقطه مقابل، فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغيان ها، ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شديد. [۱] پی‌نوشت: [۱] تفسير نمونه، ج ۱، ص ۱۰۸ منبع: وبسایت انوار طاها @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر اسلام حیات و زندگی چگونه تفسیر شده است؟ 🔸از منظر ، و زندگی دارای دو جلوه اساسی است: الف) «جلوه پوچ زندگانی». ب) «جلوه حقیقی حیات«. 1⃣«جلوه پوچ حیات و زندگانی» 🔹«جلوه پوچ حیات و زندگانی» عبارت است از این که حیات خود را جز و نبیند، و به چیزی غیر از توجّهی ننماید. این گونه نگرش به حیات و را مورد و ملامت قرار داده است؛ آنجا که می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ» [آل عمران، ۱۸۵] ( و اين جز متاعى فريبنده نيست). 🔹و نیز می فرماید: «اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَالْأَوْلادِ» [حدید، ۲۰] (بدانید تنها بازی و و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و در اموال و فرزندان است). 🔹همچنین خداوند می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ لا یرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَاطْمَأَنُّوا بِها وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ - أُولئِکَ مَأْواهُمُ النّارُ بِما کانُوا یکْسِبُونَ». [یونس، ۷ و ۸] (آنها که ایمان به ملاقات ما [و روز رستاخیز] ندارند، و به خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما [همه] آن ها جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایی که انجام می دادند). 2⃣«جلوه حقیقی حیات و زندگی» 🔹«جلوه حقیقی حیات و زندگی» آن است که انسان به خویش بیندیشد، و به حیات از افقی بالاتر از لذت جویی و بی‌بندوباری بنگرد، و هدف را ، و لقا و فنا در ذات او بداند. در این باره می فرماید: «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَلَلدّارُ الْآخِرَهُ خَیرٌ لِلَّذِینَ یتَّقُونَ أَفَلا تَعْقِلُونَ» [انعام، ۳۲] (، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست؛ و برای آنان که ، بهتر است، آیا نمی اندیشید؟). 🔹همچنین در آیه دیگر می فرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا وَالْآخِرَهُ خَیرٌ وَ أَبْقی» [اعلی، ۱۶] (ولی شما را مقدّم می دارید، در حالی که بهتر و پایدارتر است). سپس در آیه دیگر می فرماید: «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَهَ وَ سَعی لَها سَعْیها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیهُمْ مَشْکُوراً». [اسراء، ۱۹] (و آن کس که را بطلبد، و برای آن و کوشش کند، در حالی که داشته باشد، سعی و تلاش او [از سوی خدا] داده خواهد شد). 🔹مقصود از در این آیات که بهتر از این دنیا معرفی شده، رسیدن به دیگر است که مظهر رحمت تام الهی است، و درجه اعلای آن همان وصول به و فنای در ذات اوست. لذا خداوند متعال می فرماید: «فَمَنْ کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً» [کهف، ۱۱۰] (پس هر که به لقاء پروردگارش امید دارد، باید انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند). 📕اسلام شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۶ش، چاپ سوم، ص ۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ (علیه السلام) در خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه برای تشويق مردم به «انجام نیکی‌ها» و «ترک بدی‌ها» چه می فرمايد؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۷ در ادامه کلامی که درباره اهمیّت و فراهم کردن برای فرموده، براى ترغيب و تشويق مردم به و ها و پرهيز از ها از دو منطق مؤثر بهره مى گيرد. نخست مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اللهُ مِنَ الْخَيْرِ مَتْرَكٌ، وَ لَا فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ الشَّرِّ مَرْغَبٌ» (اى بندگان خدا! آنچه را خداوند بر آن داده است، جاى ترك نيست، و آنچه را از نهى كرده قابل دوست داشتن نمى باشد!). 🔹اشاره به اينكه آن كس كه و كرده و وعده و داده يك فرد عادى نيست كه جاى گفتگو و ترديد در آن باشد؛ چنين فرموده است. و در تعبير دوّم مى فرمايد: «عِبَادَ اللهِ، احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الْأَعْمَالُ، وَ يَكْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ، وَ تَشِيبُ‌ [۱] فِيهِ الْأَطْفَالُ» (اى بندگان خدا! از روزى كه بررسى دقيق مى شود، بر باشيد؛ روزى كه تزلزل و در آن بسيار است و كودكان در آن پير مى شوند). 🔹در آن روز، تمام ، هر چند ظاهراً كوچك و باشد، با دقت و بررسى خواهد شد؛ همان گونه كه مى فرمايد: «يَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَاوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ» (اگر به اندازه سنگينى [كار نيك يا بد] باشد و در دل سنگى يا در [گوشه اى از] آسمان ها و زمين قرار گيرد خداوند آن را [در قيامت براى ] مى آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است). 🔹و منظور از فزونى زلزله در آن روز، تزلزل افكار و لرزيدن دلها از هول محشر و وحشت از نتيجه است. درست است كه در پايان اين جهان، به معناى حقيقى، تمام جهان را به لرزه در مى آورد و همه چيز زير و رو مى شود، ولى آنچه در بالا آمده مربوط به است كه در آنجا زلزله به معناى حقيقى آن وجود دارد؛ بلكه هر چه هست اضطراب است و وحشت و تزلزل خاطرها. تعبير به «تَشِيبُ فِيهِ الْأَطْفَالُ» كنايه از و عمق وحشت آن صحنه است كه در تعبيرات روزمرّه نيز به كار مى رود. 🔹مى گوييم حادثه به اندازه اى سنگين است كه انسان را پير مى كند؛ همان گونه كه در «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيباً» [۱] (اگر كافر شويد، چگونه خود را [از عذاب الهى] بر كنار مى داريد، در آن روز كه را مى كند؟!). بعضى چنين پنداشته اند كه پير شدن اطفال در آنجا به معناى حقيقى آن است، نه معناى كنايى، ولى اين احتمال بسيار بعيد است؛ زيرا در آن روز طفلى كه محكوم به مجازات الهى باشد و بر اثر وحشت گرفتار پيرى زودرس شود، وجود ندارد. [۴] پی نوشت: [۱] «تشيب» از ماده «شيب» (بر وزن عيب) در اصل به معناى سفيد شدن مو است و معمولا به پيرى اطلاق مى شود و «شيب» (بر وزن سيب) جمع «اَشْيَب» به معناى پيران يا سپيدمويان است در مقابل «شباب» و «شبيبة» كه به معناى جوانى است. [۲] سوره لقمان، آيه ۱۶ [۳] سوره مزّمّل، آيه ۱۷ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۱۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه توصیه ای به فرماندار خود درباره برخورد با نیکوکاران و بدکاران می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، خطاب به او می فرماید: «وَ لاَ يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لاَِهْلِ الاِْحْسَانِ فِي الاِْحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لاَِهْلِ الاِْسَاءَةِ عَلَى الاِْسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ». (هرگز نبايد افراد و در نظرت باشند؛ زيرا اين كار سبب مى شود به نيكى ها و به اعمال بد گردند، بنابراين هر يك از اينها را مطابق آنچه براى خود خواسته اند ده). 🔹آنچه (عليه السلام) در اين دستور بيان كرده يكى از است؛ از مديريت خداوند و پيامبران بر جهان انسانيت گرفته تا مديريت يك پدر در خانواده. (صلی الله علیه و آله) را به بشارت و انذار دستور مى دهد و او را «مُبشر» و «نذير» مى نامد. خداوند وعده را به و را به داده است. اين اصل در با تمام اختلافاتى كه در عقايد و فرهنگ و حكومت دارند تحت عنوان و ، سارى و جارى است. 🔹دليل آن روشن است؛ زيرا ادامه انگيزه مى خواهد و بازايستادن از كار خلاف نيز انگيزه اى مى طلبد. ممكن است و اعتقادات دينى آثار مطلوبى از خود در اين زمينه به يادگار بگذارند، ولى اين انگيزه ها در همه نيست؛ به علاوه اگر مسأله و نباشد آن انگيزه ها نيز سست مى شود. جمله «وَ أَلْزِمْ كُلاًّ...» اشاره لطيفى به اين نكته است كه وقتى آنها چيزى را براى خود بپسندند دليل ندارد حاكم آن را به آنان ندهد. را براى خود پسنديده و را، بنابراين خواسته خودش را بايد به او داد. 🔹از اين بالاتر، انگيزه اى براى و كيفر بدكار انگيزه اى براى ادامه كار نيكوكار مى شود، همان گونه كه حضرت در عبارت زيباى ديگرى در فرموده: «ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ»؛ [۱] ( را به واسطه مجازات كنيد). اشاره به اينكه وقتى خود را از هاى مادى و معنوى محروم مى بيند مى شود، و بر سر عقل مى آيد و چه بسا از كار خود كند و باز ايستد. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۰۱، (حکمت ۱۷۷) 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرزند آوری از نگاه اسلام (بخش دوم و پایانی) 🔸برای ، اهداف بسیاری یاد شده که از همه مهم‌تر است، که با آمدن فرزند زندگی ها رنگ و بوی بیشتری به خود میگیرد. یکی از اهداف مهم ازدواج و است و اکثر زوجین داشتن فرزند را به عنوان یکی از خواسته ها و های خود در زندگی مشترک مد نظر دارند؛ در ادامه بخش قبل، در این بخشِ نوشتار نیز به مواردی مرتبط با این موضوع پرداخته می‌شود.   💠عامل نشاط والدین 🔹 و نگاه به او می تواند موجب و آنها شود. «پژوهش ها نشان داده است که یکی از بزرگترین عوامل برای والدین، اولین ملاقات آنها با خویش پس از بوده است. همزمان با تولد فرزند، به زن و شوهری که صاحب فرزند شده اند، و خطاب می شود و لذا آنها خود را معنادار تر از گذشته می یابند، 🔹و بعدها نیز شنیدن الفاظ «مامان» و «بابا» از برای آنها لذت بخش است. ، هم، فی نفسه موجب نشاط والدین میشود و هم از دیدن فعالیت های شیرین و دل انگیز آنها و نگاه به و تبسم آفرین فرزندان میکنند. بنابراین، همانگونه که تولد فرزندان میتواند موجب نشاط و سلامت روانی والدین شود، نگاه به چهره فرزند نیز میتواند وصف ناشدنی برای آنان به ارمغان آورد و موجب شان شود». [۱] 🔹لذا وقتی که از امام صادق (عليه السلام) سؤال می کنند که: بهترین چیزها برای آدمی چیست؟ می فرمایند: «داشتن ، وقتی سوال می شود بدترین و تلخ ترین حالت برای انسان چیست؟ می فرمایند: از دست دادن فرزند». [۲] 💠نقش فرزند صالح 🔹در دستگیر می‌شوند و پس از مرگ والدین، سبب رشد و تعالی معنوی آنها می‌گردند.  💠فرزندان موهبت الهی هستند 🔹از نظر شرع مقدس اسلام، ، هستند که به در اختیار قرار گرفته اند، و والدین در دنیا و آخرت در برابر اعمال آنان . (علیه السلام) در رساله حقوق خود می‌فرمایند: « هرگونه که باشد، چه چه ، در دنیای گذرا به تو منسوب است، و تو در آنچه به او سرپرستی داری هستی، در و به سوی ، 🔹پس بر این کار می‌گیری اگر عمل کنی، و می بینی، اگر عمل نمایی». و فرزند در درجه اول بستگی به والدینش دارد که او را چگونه تربیت کنند. (صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «خداوند متعال را با به انسان عطا می‌فرماید و این هستند که او را بدبخت و گمراه می‌کنند».    💠جواب قرآن به کسانی که بهانه می‌آورند که ما بچه نمی‌خواهیم 🔹امروزه برخی از به بهانه هایی همچون وضعیت و تربیت صحیح فرزندان از زیر بار مسئولیت، شانه خالی می کنند و زندگی دو نفره را به مشغله هایش ترجیح می دهند. این یکی از برای جلوگیری از است که: آیا اگر بچه دار شوم، می‌رسم تربیت شان کنم یا نه؟ اصلا با این مخارج سنگین مگر می‌شود بچه دار شد؟! درست است که هم تربیت می‌خواهد هم حداقل مخارجی برای تامین معاش را، اما آدمی برای رشد و باید تلاش کند و خیالش راحت باشد که کسی پشتش ایستاده است. مگر شده است کسی به اعتماد کند و جواب نگیرد؟  🔹مردی به نام بکر ابن صالح گوید به (علیه السلام) نوشتم که پنج سال است که از خودداری کرده ام، زیرا خانواده ام فرزند نمی‌خواهد و می‌گوید: بزرگ کردن ایشان به خاطر فقر و مشکل است، شما چه می‌فرمایید؟ حضرت در جواب نامه مرقوم فرمود: بخواه که به آن ها می‌دهد. همچنین خداوند در آیه ۱۵۱ سوره انعام می‌فرماید: «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ»؛ ( تان را از بیم نکشید، ما شما و آن‌ها را می‌دهیم). پی نوشت‌ها؛ [۱] با کودکان خود رشد کنید، جوزف براگا، لوری براگا (مترجم پروین عظیمی) ص ۱۶ و ۲۵ [۲] من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۸۸ منبع: راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️هدف زندگی انسان 🔹مبدأ و نقطه آغاز تمام و و های معنوی انسان، عدم درک صحیح در این دنیا است. و اگر نداند یا فراموش کند که او را برای چه و در این سرای به او بخشیده و این همه در اختیارش نهاده است، زمینه چالش های بعدی را فراهم می سازد. از دیدگاه و مقصد عالی زندگی و ، « و و آمادگی برای و لقای الهی و و وصول به مبدأ نور هستی» است؛ 🔹همان‌گونه که جنین در رحم مادر، خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده می‌کند، نیز باید خود را برای زندگی در و ، کامل و آماده سازد. در چندین آیه اولاً را می‌داند: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً»؛ (آیا می‌پندارید که شما را آفریده‌ایم؟). و ثانیاً هدف‌ نهایی‌ را به سوی خدا دانسته و فرموده است: «وَ أَنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الْمُنْتَهى‌»؛ «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»؛ یعنی انتهای سیر ، به سوی است. 🔹البته به دلیل اینکه پروردگار عالم را به واسطه پرورش می‌دهد، و او توسط صفات انجام می‌پذیرد؛ لذا می‌توان گفت: هدف نهایی ، «نزدیک شدن یا آراسته شدن به و دور شدن از » است، و در این راستا نیز تعبیراتی همچون به رسیدن، به خدا، به خدا رسیدن، مظهر خدا شدن و به رنگ خدا درآمدن که در جای‌جای ادبیات دینی و آموزه‌ های اخلاقی مطرح می‌شود، همه در نهایت به همین حقیقت - آراسته شدن به صفات و و دور شدن از - بازمی‌گردد و خلاصه می‌شود. 🔹همچنین از استفاده می‌شود که این ، محقق و میسر نمی‌شود، مگر با عبودیت و خدای متعال: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیعْبُدُونِ»؛ (و جن و انسان را نیافریدم، جز آنکه مرا ). «وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِیعْبُدُوا اللهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ»؛ (در حالی که نیافته بودند، جز آنکه را ، و و را برای او از هرگونه شرکی کنند، و باشند». 🔹پس اگر کسی به و حیات پس از مرگ معتقد شد، و فهمید که ، آراسته شدن به صفات و و آمادگی برای سفر و زندگی در عالم و سپس در قیامت و رسیدن به و ، و خود را در مسیر بندگی و حق‌تعالی قرار داد، چنین فردی به راستی از بیدار شده است، آنگاه تمام زندگی‌اش به‌ و در همین راستا می‌یابد، و از حیرت و و سرگشتگی نجات خواهد یافت، و به می‌رسد، ولی اگر چنین نشد، پایانی برای سرگشتگی و بی‌قراری انسان متصور نیست. 🔹بنابراین تنها کسانی که در مسیر عمل به و حفظ و تخلق به صفات الهی و حرکت و تلاش می‌کنند، از منظر و ، فرد بیدار و تلقی می‌شوند، و سایر مردمان که تلاش و کوشش آنان، تنها در محدوده پرورش تن و بهره‌مندی از و وصول به منافع و مطامع و و و و شهرت خلاصه می‌شود و نسبت به و کمال انسانی و انجام فردی و اجتماعی و عبادی و آماده شدن برای سفر آخرت بی‌توجه‌اند، در خواب و بی‌خبری زندگی خود را سپری می‌نمایند. منبع: پرسمان @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر عليه السلام:  🔸«مَنْ عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لا يُنْقَصُ اُولئِكَ مِنْاُجورِهِمْ شَيْئاً وَ مَنْ عَلَّمَ بابَ ضَلالٍ كانَ عَلَيْهِ مِثْلُ اَوزارِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَ لا يُنْقَصُ اُولئِكَمِنْ اَوزارِهِمْ شَيْئا»؛ 🔹هر كس را به كسى دهد، همه كسانى را كه به آن كنند، دارد، بى آنكه چيزى از آنان كم شود؛ و هر كس را ياد دهد، همه كسانى كه بدان كنند، بر او نيز بار مى شود، بى آنكه چيزى از آنان كم شود. 📕كافى ، ج ۱، ص ۳۵، ح ۴ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره لزوم «اخلاص» در «دعا» چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ به فرزندش (علیه السلام) مى فرمايد: «وَ أَخْلِصْ فِي الْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ، فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ». (به هنگام ، پروردگارت را با بخوان [و تنها دست به دامان لطف او بزن] چرا كه و به دست اوست). 🔹 نيز از ثمرات به است؛ زيرا هنگامى كه انسان بداند «لَا مُؤَثِّرَ فِی الْوُجُودِ إِلَّا اللهُ» يقين پيدا مى كند كه و به دست اوست. به هنگامى كه به اين امر پيدا كرد تنها به در خانه او مى رود و با هرچه مى خواهد از او مى خواهد. 🔹به همين دليل در روايات وارد شده است كه ؛ (عليه السلام) مى فرمايد: «كُلُّ رِيَاءٍ شِرْكٌ إِنَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ وَ مَنْ عَمِلَ للهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللهِ»؛ [۱] (هر است، هر كس كارى براى كند پاداش خود را بايد از مردم بگيرد، و هركس براى انجام دهد او بر ). 🔹اين جمله در ضمن به اين حقيقت نيز اشاره دارد كه خواسته هاى خود را بايد فقط از بخواهد، نه از غير خدا و اگر طبق عالَم اسباب به سراغ غير خدا مى رود باز هم را مى داند كه گاه به دست تحقق مى يابد و جمله «فَإِنَّ بِيَدِهِ الْعَطَاءَ وَ الْحِرْمَانَ» نيز بيانگر همين حقيقت است. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۲۹۳، (باب الرياء). 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۵۰۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️ماه‌ترین ماه 🔹بی‌شک یکی از که در هرساله تکرار می‌شود و از جمله مناسباتی است که به فرقه خاصی از مسلمانان تعلق ندارد، ماه مبارک است؛ ماهی که در بین مسلمین به و او مشهور است. ماهی که همه در تلاشند تا زیر بدون چترِ به رقص بندگی درآیند؛ 🔹که صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم فرمود: «[ماه رمضان] ماهی که اول آن ، میانه‌اش و آخر آن و آزادی از است». [۱] ماهی که به هر بهانه‌ای مستحق و می‌شوی؛ « هایتان در این ماه، و ، است». [۲] 🔹ماهی که در آن جز ، در باقی نمی‌ماند و همه از جاری زلال این ماه و پاک می‌گردند؛ «در آخر هر روز از ماه مبارک ، خداوند را هزارهزار از است؛ چون شب و روز جمعه شود، هر ساعتی هزارهزار و در شب و روز آخر ماه رمضان به تعداد تمام آزادشدگان در طول ماه، از نجات می‌یابند». پی نوشت‌ها؛ [۱] کافی، ج۴، ص۶۷ [۲] امالی شیخ صدوق، ص۸۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا نعمت های بهشتی همانند نعمت های دنیوی هستند؟ 🔹خداوند در در بیان عظمت های خويش مى فرمايد: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا اُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كانُوا يَعْمَلُونَ» [۱] (هيچ كس نمى داند چه هايى كه مايه هاست براى آنها نهفته شده؟ اين جزاى است كه انجام مى دادند). در حديث مشهورى از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «اِنَّ اللهَ يَقُولُ اَعْدَدْتُ لِعِبَادِي الصّالِحِينَ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا اُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ» [۲] (خدا مى فرمايد براى هايى فراهم كرده ام كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و بر فكر كسى نگذشته است). 🔹جالب اينكه اين بشارت عظيم در به دنبال توصيف به قيام از بستر در شبها براى مناجات با پروردگار (نماز شب) و نيز توصيف آنها به از تمام چيزهايى كه در اختيار دارند آمده است و اين نشان مى دهد كه در بين و و اعمال نيك؛ و از برترين آنهاست، و جالب تر اينكه عبادتى است مخفيانه و هاى مخلصانه نيز غالباً مخفيانه است و آن را نيز اين چنين مخفى نگه داشته است! 🔹اين نكته نيز قابل توجه است كه تعبير در اصل به معناى سردى و خنك شدن چشم ها است؛ [۳] چرا كه در ميان عرب معروف بوده كه به هنگام شادی فوق العاده از چشم سرازير می شود سرد و خنك است! در حالى كه «اشك غم و اندوه» همواره داغ و سوزان است، و لذا عرب هنگامى كه مى خواست بگويد: فلان موضوع يا فلان حادثه شديداً مايه سرور و خوشحالى است، تعبير به «قرّة العين» يا «قرّة اعين» مى كرد و از آنجا كه اين تعبير در فارسى وجود ندارد معادل و شبيه آن را به كار مى بريم و مى گوييم: مايه است. 🔹به هر حال بعضى از كلمات و آيات است كه هر چه فكر انسان با آن اوج مى گيرد و پرواز مى كند به گرد آن نمى رسد، و هر چه آن را كاوش مى كند به مفاهيم بيشترى دست مى يابد، تا آنجا كه فكر باز مى ايستد و اعتراف مى كند كه به اعماق مفهوم آن نرسيده است، و آيه مورد بحث كه اشاره سربسته و بسيار پرمعنايى به و معنوى و روحانى است به راستى اين گونه است؛ 🔹چرا كه مفهوم آيه اين است هيچ كس حتى پيامبران مرسل و فرشتگان مقرّب الهى نيز نمى توانند به اين حقيقت پى ببرند كه خداوند براى چه پاداشی در نظر گرفته است؟! مسلماً آنها درجاتى از قرب ذات پاك او و مراحلى از وصال ديدار او و مراتبى از عنايات و الطاف او مى رسند كه تا كس بدان نرسد نمى توان آن را درك كند! و چه زيبا گفته است آن شاعر: روزى كه روم همره جانان به چمن - نه لاله و گُل بينم و نه سرو و سمن ؛ رازى كه ميان من و او گفته شود - من دانم و او داند و او داند و من! پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره سجده، آيه ۱۷ [۲] اين حديث را جمع زيادى از مفسّران اسلامى از جمله طبرسى در مجمع البيان فى تفسير القرآن، آلوسى در روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، قرطبى در الجامع لأحكام القرآن، و علامه طباطبايى در الميزان فى تفسير القرآن، نقل كرده اند. [۳] «قرَّ» در لغت (بر وزن حُرّ) به معناى سردى و خنكى است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۲۳۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تفكّر» و «تدبّر» در قرآن، چه ميزان اهميت دارد؟ 🔹 كتابى است كه شكوفايى پيام‌ها و معارف آن، در پناه است. عبارت است از: به كار بردن براى كشف مجهولات و پاسخ به سؤالات. در اين زمينه مى‌فرمايد: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» [نحل، ۴۴] (و را [هم] به سوی تو نازل کردیم، به خاطر اینکه برای مردم آنچه را که برای [هدایتشان] به سویشان نازل شده بیان کنی، و برای اینکه [در پیامبری تو و آنچه را به حق نازل شده] ).   🔹پس انتظار آن است كه انسان، را در كنار بيانات پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و سنت قرار داده، در آنها و خود را مرتفع سازد؛ زيرا تنها در سايه در آيات است كه بسيارى از سؤالات اساسى انسان، پاسخ داده مى‌شود. قرآن به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مى‌فرمايد: «قُلْ هذِهِ سَبِيلِى أَدْعُوا إِلَى اللهِ عَلى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى...» [یوسف، ۱۰۸] (بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و دعوت کنیم...).  🔹اما در عبارت است از تأمل در عواقب يك امر. ، از معارف و سخن مى‌گويد، از هاى انسان و نظام و مى‌گويد، و مثبت و منفى رفتارش را متذكر مى‌شود. در آيات قرآن يعنى، توجه به عواقب و لوازم آيات و آثار مترتب بر عمل كردن، يا نكردن بر مقتضاى آن. با اين است كه دل و قلب انسان راه مى‌افتد و از بشارتهاى قرآن بهره مى‌گيرد و تهديدهايش در او مؤثر مى‌افتد. قرآن در اين زمينه مى‌فرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها» [محمد، ۲۴] (آيا در آيات الهى نمى‌كنند، يا آنكه بر دل‌شان‌، خود، قفل‌ها زده اند). 🔹پس و در ، به ايجاد روح بصيرت و روشن بينى و زنده شدن و فعال شدن قدرت درك قلب و جان آدمى است. در روايات نيز ثواب در آيات قرآن، از قرائت آن بيشتر معرفى شده است: «لا خير فى قرائة ليس فيها تدبر» [۱] ([آگاه باشيد كه‌] خيرى در تلاوت قرآن بدون و ارزيابى آن وجود ندارد). اصولًا از مقايسه آيه ۱۲۱ سوره بقره «الذين آتينا هم الكتاب يتلونه حق تلاوته اولئك يؤمنون به» و «آيه ۲۹ سوره جن» كه هدف از را بهره‌مندى و تدبر در آن مى‌داند، در مى‌يابيم كه «تلاوت راستين» در جريان در آيات است.  🔹در اين باره توجه به چند نكته، بايسته است: ۱) الهى بودن قرآن بدون در آن معلوم نخواهد شد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً». [نساء، ۸۲] ۲) بدون در قرآن، نمى‌توان از ذخاير بى‌كران و پر خير و بركت كلام خدا بهره‌اى جست. ۳) بدون نمى‌توان از ظلمت شك و ترديد و سرگردانى نفاق، خود را رهانيد و به ايمانى راسخ و استوار، دست يافت. ۴) بدون ، عمق و مغز آيات را نمى‌توان دريافت و به حقايق شگفت و حيرت آورش پى برد. ۵) در قرآن، با تمام وجود، در جاى جاى قرآن، حضور خداوند را حس مى‌كند و دل و جانش را از نور خدا سرشار مى‌نمايد. [۲] پی‌نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۱۱ [۲] تقى پور، ولى‌الله، پژوهشى پيرامون تدبر بر قرآن، انتشارات اسوه، چ اول، ص ۳۱ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️امام‌ جواد عليه‌السلام:  🔸«أهلُ المَعـروفِ إلَى اصطِناعِه أحوَجُ مِن أهلِ الحاجَةِ إلَيهِ؛ لأِنَّ لَهُم أجرَهُ و فَخرَهُ و ذِكرَهُ، فمَهما اصطَنَعَ الرَّجُلُ مِن مَعروفٍ فإنَّما يَبدأ فيهِ بِنَفسِهِ، فلا يَطلُبَنَّ شُكرَ ما صَنَعَ إلى نَفسِهِ مِن غَيرِهِ». 🔹 به «نيكى كردن» نيازمندترند، تا كسانى كه به آن نيازمندند؛ زيرا و افتخار و نيك ناميش از آنِ آنهاست؛ بنا بر اين، آدمى هر كه كند، نخست به خود كرده است؛ پس، نبايد به خاطر خوبی‌ای كه به خود كرده از ديگران سپاسگزارى بخواهد. 📕كشف الغمّة، ۳/۱۳۷ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «امتحان» و «آزمودن» انسان ها چيست؟ 🔸خداوند متعال را آفريده و آنها را به سوی هدايت كرده است. انسان ضمن برخورداری از اين هدايت عمومی، از نيز بهره می‌برد. هدايت خاص انسان، با تحقق می‌يابد، تا او با اختيار و اراده خود را پيموده و از اين رهگذر، خود را پس داده، خود را به فعليت، و كمال های مكنون خود را به منصه ظهور برساند، و به جايگاه‌ نهايی‌ لايق‌ خود، سعادت ابدی يا شقاوت دائمی، شكر يا ناسپاسی، پيروزی يا شكست برسد. در برخی آياتی كه از نمونه ها و مصاديق سخن به ميان آورده، به جزييات نيز اشاره كرده، كه در ادامه به آنها می‌پردازیم. 💠توبه و بازگشت به حق 🔹خداوند برخی بندگان را با و و و آزموده، تا اندرز گرفته كنند، و به حق بازگردند: «وَ بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ [اعراف، ۱۶۸] و آنها را به نيكيها و بدی‌ها ، شايد بازگردند». 💠خالص كردن مومنان و نابودی كافران 🔹خداوند در گذر زمان و به تدريج با آزمونها را از شائبه های كفر و نفاق و... دور ساخته، و آنها را خالص ميگرداند و را كه كفر و شرك آنها را فرا گرفته به محق و نابودی ميكشاند: «وَ لِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكَافِرِينَ؛ [آل عمران، ۱۴۱] و تا خداوند را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و را تدريجا نابود سازد». 💠ظاهر ساختن باطن انسانها و جداسازی انسانهای پاك از خبيث 🔹 برای ظاهر کردن سريره های انسانها، و پيدا شدن يا آنان است: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِكُمْ...؛ [آل عمران، ۱۵۴] ...و اينها برای اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است ، و آنچه در دلهای شما (از ايمان) میباشد خالص گرداند...». بنابراين خداوند براساس سنت ، پاكان را از افراد خبيث و پليد جدا میسازد: «...حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...؛ [آل عمران، ۱۷۹] ...تا آنكه را از جدا سازد...». 💠شناخته شدن نيكوكارتران 🔹خدای سبحان آسمانها و زمين و مرگ و زندگی و... را آفريد تا انسانها را و معلوم شود چه كسی عملش نيكوتر است: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ [هود، ۷] او كسی است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد... (به خاطر اين آفريد) تا شما را كند تا كداميك عمل‌تان بهتر است». 💠سنجش ميزان صبر بر محروميتها و رضايت از برخورداریها 🔹انسانها بوسيله يكديگر میشوند تا اينكه شكيبايی آنها معلوم گردد: «...وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ...؛ [فرقان، ۲۰] ...و بعضی از شما را، وسيله بعض ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبایی میكنيد؟ (و از عهده امتحانات بر می آئيد)». و رضايت هركس به آنچه از آن برخوردار شده يا از آن محروم گشته آشكار شود. 💠شناخته شدن مجاهدان و صابران 🔹از ديگر اهداف ، شناخت پيكارگران و صابران بيان شده، تا بدين وسيله ايشان خود را دريافت كنند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ...؛ [محمد ص، ۳۱] ما همه شما را قطعا می‌كنيم، تا معلوم شود و از ميان شما كيانند...». 💠دستيابی به تقوا 🔹خداوند مومنان را تمرين داده يا سختی و مشقت را بر آنها تحميل میكند، تا با اين ، قلب هايشان به متخلق گردد. «أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى؛ [حجرات، ۳] كسانی هستند كه خداوند قلوبشان را برای خالص نموده است». 💠مشخص شدن شاكر و ناسپاس 🔹بجز مواردی كه خداوند در آن مستقيما فلسفه امتحان را بيان داشته، در آيه ای نيز از قول (ع) چنين نقل كرده كه برخورداری وی از برای اوست، تا معلوم گردد كه وی سپاسگزاری میكند يا كفران می‌ورزد: «...قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ...؛ [نمل، ۴۰] ...گفت اين از فضل‌ پروردگار من است تا مرا كند، كه آيا او را بجا می آورم يا ميكنم...». 💠گذشته از موارد ياد شده، در روايات نيز تهذيب نفس و رسيدن به مقام رضا و رسيدن انسانها به پاداش و كيفر اعمال نيك و بد خويش، از فلسفه‌ های امتحان ياد شده است. [۱] پی‌نوشت؛ [۱] دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب، ج۴، ص ۲۶۸-۲۷۰ منبع: وبسایت انوارطاها @tabyinchannel