✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️همنشینى با دوستان چه تأثیرى بر شخصیّت انسان دارد؟
🔹بدون شک عامل سازنده #شخصیت انسان ـ بعد از اراده، خواست و تصمیم او ـ امور مختلفى است که از اهم آنها #همنشین، #دوست و #معاشر است؛ چرا که #انسان خواه و ناخواه، #تأثیرپذیر است، و بخش مهمى، از افکار و صفات اخلاقى خود را از طریق #دوستانش مى گیرد. این حقیقت، هم از نظر #علمى و هم از طریق #تجربه و مشاهدات حسى به ثبوت رسیده است.
🔹این تأثیرپذیرى، از نظر منطق #اسلام تا آن حدّ است که در روایات اسلامى از پیامبر خدا #حضرت_سلیمان (علیه السلام) چنین نقل شده: «لا تَحْکُمُوا عَلَى رَجُل بِشَیْء حَتَّى تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ یُصَاحِبُ، فَإِنَّمَا یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْکَالِهِ وَ أَقْرَانِهِ وَ یُنْسَبُ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَخْدَانِهِ» [۱] (درباره کسى قضاوت نکنید، تا به #دوستانش نظر بیفکنید، چرا که انسان به وسیله دوستان، یاران و رفقایش شناخته مى شود).
🔹امیرالمؤمنین #امام_على (علیه السلام) در گفتار گویاى خود، مى فرماید: «فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْکُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ، فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطائِهِ، فَإِنْ کَانُوا أَهْلَ دِینِ اللهِ فَهُوَ عَلى دِینِ اللهِ، وَ إِنْ کانُوا عَلى غَیْرِ دِینِ اللهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دِینِ اللهِ» [۲] (هر گاه وضع کسى بر شما مشتبه شد، و دین او را نشناختید، به #دوستانش نظر کنید، اگر اهل دین و آئین خدا باشند، او نیز پیرو آئین خدا است، و اگر بر آئین خدا نباشند، او نیز بهره اى از آئین حق ندارد).
🔹به راستى، گاه، نقش #دوست در #خوشبختى و #بدبختى یک انسان، از هر عاملى مهمتر است، گاه او را تا سر حدّ فنا و نیستى پیش مى برد، و گاه او را به اوج افتخار مى رساند. «آیات ۲۷ تا ۲۹ سوره فرقان»، به خوبى نشان مى دهد #انسان چگونه ممکن است تا مرز #سعادت پیش برود، اما یک #وسوسه_شیطانى از ناحیه یک #دوست_بد، او را به #قهقرا بازگرداند، و سرنوشتى مرگبار براى او فراهم سازد که از حسرت آن، روز #قیامت هر دو دست را به دندان بگزد، و فریاد «یا وَیْلَتى» از او بلند شود.
🔹در حدیثى از نهمین پیشواى بزرگ اسلام #امام_جواد (علیه السلام) مى خوانیم: «إِیَّاکَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أَثَرُهُ» [۳] (از #همنشینی_بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنه اند، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است!). #پیامبر_اسلام (صلى الله علیه و آله) فرمود: «أَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ... وَ مُجالَسَةُ الْمَوْتَى، فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَا الْمَوْتى؟ قالَ: کُلُّ غَنِیّ مُتْرِف» [۴] (چهار چیز است که #قلب_انسان را مى میراند: تکرار گناه ـ تا آنجا که فرمود: ـ و همنشینى با مردگان، کسى پرسید: اى رسول خدا مردگان کیانند؟! فرمود: ثروتمندانى که مست ثروت اند). [۴]
پی نوشتها؛
[۱] «سفینة البحار»، ج ۲، ص ۲۷
[۲] «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۷
[۳] همان، ص ۱۹۸
[۴] «خصال صدوق»، ج ۱، ص ۲۲۸ (طبق نقل «بحار الانوار»، ج ۷۴، ص ۱۹۵)
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و ششم، ج ۱۵، ص ۸۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#دوست #دوستی #همنشین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح، حضرت داود و حضرت سلیمان (عليهم السلام). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش دوم)
💠چرایی استغفار سلیمان (عليه السلام)
🔹در موردی دیگر و در سوره «ص» و راجع به #حضرت_سلیمان (علیه السلام) می خوانیم: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ - قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي وَ هَبْ لي مُلْكاً لا يَنْبَغي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»؛ [۱] (ما #سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى افكنديم، سپس او به درگاه خداوند توبه كرد - گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد كه تو بسيار بخشنده اى).
🔹باید توجه داشت که اين آيات درباره يكى از #آزمايش هايى است كه خدا درباره #حضرت_سليمان (عليه السلام) كرد آزمايشى كه با #ترک_اولى همراه بود و به دنبال آن سليمان نبی (علیه السلام) به درگاه خدا روى آورد و از اين «ترک اولى» توبه كرد. فشرده بودن محتواى اين آيات به گروهى از خيال پردازان افسانه باف مجالى داده است كه داستان هاى بى اساس و موهومى را در اينجا بسازند و امورى را به اين پيامبر بزرگ نسبت دهند كه يا مخالف اساس نبوت است، يا منافى مقام عصمت، و يا اصولا منافات با منطق عقل و خرد دارد.
🔹به هر حال #مفسران و محدثان در اين زمينه اخبار و تفسيرهايى نقل كرده اند كه از همه موجه تر و روشن تر اين است كه بگوییم: #حضرتسليماننبی (علیه السلام) آرزو داشت فرزندان برومند شجاعى نصيبش شود كه در اداره كشور و مخصوصا جهاد با دشمن به او كمک كنند. او داراى همسران متعدد بود. با خود گفت: از آن زنان فرزندان متعددی نصیبم می گردند و به هدف هاى من كم می كنند.
🔹اما چون در اينجا غفلت كرد و «ان شاء الله» - جمله اى را كه بيانگر اتكاى انسان به خدا در همه حال است - را نگفت در آن زمان هيچ فرزندى از همسرانش تولد نيافت، جز فرزندى ناقص الخلقه همچون جسدى بى روح كه آن را آوردند و بر كرسى او افكندند! #حضرت_سليمان سخت در فكر فرو رفت و ناراحت شد كه چرا يک لحظه از خدا [۲] غفلت كرده و بر نيروى خودش تكيه كرده است، پس توبه كرد و به درگاه خدا بازگشت. البته تفاسیر دیگری نیز راجع به این آیه از سوی برخی از مفسرین بیان شده است که هیچ کدام خالی از مناقشه و اشکال نیست و موجه تر از همه شان همین تفسیر شرح داده شده در بالاست. [۳] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره ص، آیات ۳۴ و ۳۵
[۲]تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۱۹، ص ۲۸۱
[۳] همان
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پیامبران
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«خنده» اولياء خداوند و انبياء چگونه است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «#پرهيزكار اگر بخندد، #صدای_خنده او بلند نمى شود». اين خصلت، نشانه #وقار دارنده آن است. #لبخند، خنده بزرگان است، حتى بعضى موقع خنديدن دندان هايشان آشكار نمى شود. آنها كه اعتقاد به مبدأ و معاد دارند و از #عاقبت_اعمال خود باخبرند، محزونند و اين #حزن مانع از خنده نامعقول آنها است و در حد #حُسن_اخلاق و #معاشرت و خوشرویی، #لبخند می زنند، آنها كه نه #اعتقادى دارند و نه به #عاقبت_خود مى انديشند، از حزن در قلب آنها خبرى نيست و از اين روى فكر مى كنند در آسايش هستند در حالى كه #توهّمى بيش نيست!
🔹#رسول_خدا (صلى الله عليه و آله) هيچ وقت صدای خندهاش بلند نمى شد و تنها #تبسّم مى كردند. و گويا همه #انبياء (علیهم السلام) چنين بوده اند. در جريان [داستان] #حضرت_سليمان (علیه السلام) با مورچه در #قرآن آمده كه حضرت سليمان (علیه السلام) خنده اى #تبسّم_گونه كردند: «فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّنْ قَوْلِهَا» [۱] و اين #روش_انبياء، نشانه وقار و توجه آنها به عالم ديگر بود.
🔹روزى #پيامبر_اسلام (صلی الله علیه و آله) از كنار عده اى از جوان هاى انصار عبور كردند و آنها با يكديگر گرم صحبت بودند و صداى #قهقهه و خنده هايشان بلند بود. حضرت [به آنها] فرمودند: «اى گروهى كه چنين مى كنيد، چه كسى از شما آرزويش #فريبش داده و بواسطه اين آرزو در #عمل كوتاهى كرده [اين چنين شخصى] بايد از آنچه در #قبرها است و آنچه در آنها مى گذرد آگاهى و اطلاع يابد و از #حشر و نشر #عبرت گيرد. ياد كنيد #مرگ را كه نابود كننده لذات است». [۲] در جاى ديگر فرمودند: «لَو تَعلَمُونَ مَا اَعلَمُ لَضَحِكتُمْ قَلِيلًا وَ ليَبكُوا كَثِيراً»؛ [۳] (اگر مى دانستيد آنچه را كه من مى دانم كم مى خنديديد و بسيار می گريستيد).
🔹#رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) به #جبرئيل فرمودند: «چرا #ميكائيل را هرگز خندان نديده ام؟ گفت: «مَا ضَحِكَ مِيكَائِيلُ مُنْذُ خُلِقَتِ النَّارُ»؛ [۴] (ميكائيل از وقتى #آتش خلق شده نخنديد)». امام باقر (عليه السلام) مى فرمايند: «#حضرت_داوود (علیه السلام) به [فرزندش] #سليمان (علیه السلام) فرمود: «يَا بُنَىّ اِيّاكَ وَ كَثرَةَ الضِّحكِ فَاِنّ كَثرَةَ الضِّحكِ تَترُك العَبدَ حَقِيراً يَومَ القِيَامَةِ»؛ [۵] (اى فرزندم بپرهيز از #خنده_زيادى، زيرا زيادى خنده، بنده را در روز #قيامت حقير مى كند).
🔹آرى از #قهقهه بپرهيزيد كه از #شيطان است؛ «اَلقَهقَهَةُ مِنَ الشَّيطَانَ» [۶] و حتى در روايت از امام باقر (عليه السلام) آمده كه هرگاه #قهقهه زديد بعد از آن بگوئيد: «اَللّهُمَّ لَاتَمقُتنِى»؛ [۷] (خدايا مرا مورد #غضب خود قرار مده)؛ و اين روايت به خوبى نشان مى دهد كه #خنده_بلند انسان را در معرض #غضب_خداوند رحمان قرار مى دهد.
پس هرگاه خواستيد خنده كنيد، #تبسّم نمائيد كه بهترين خنده، #تبسّم است؛ «خَيْرُ الضِّحْكِ اَلتَّبَسُّمُ». [۸] و همين، #خنده_مؤمن است. [۹]
🔹نه فقط در حال شنيدنِ گفتارى خنده آور تبسّم كنيد، بلكه در همه حال #تبسّم را بر چهره خود آشكار كنيد، خصوصاً در #برخوردها و #سخن_گفتن ها. در روايت است كه #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) وقتى سخن مى فرمود #تبسم مى كرد [۱۰] و نيز در روايت است: «مَنْ تَبَسُّمَ فى وَجهِ اَخِيهِ كانَتْ لَهُ حَسَنَةٌ». (كسى كه در برابر صورت برادرش #متبسّم باشد براى او حسنه است). در روايت آمده: «وقتی #رسول_اكرم (صلى الله عليه و آله) خندان مى شدند، چشم هاى مباركش تنگ مى شد و همه خنده او #تبسّم بود...». [۱۲]
پی نوشتها؛
[۱] سوره نمل، آيه۱۹؛ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۷۳، ص۵۹، باب۱۰۶؛ [۳] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين، چ۱، ص۲۳۸، باب۳۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج۵۶، ص۲۶۰، باب۲۴؛ [۵] همان، ج ۱۴، ص۳۵، باب۳؛ [۶] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۶۶۴؛ [۷] الكافی، همان؛ [۸] غررالحكم و درر الكلم، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۵۵، حکمت۱۸؛ [۹] بحار الأنوار، همان، ج۷۵، ص۲۵۰، باب۲۳؛ [۱۰] همان، ج۱۶، ص۲۹۸، باب۱۰؛ [۱۱] کافی، همان، ص۲۰۶؛ [۱۲] عيون أخبار الرضا(ع)، ابن بابويه، نشر جهان، چ۱، ج۱، ص۳۱۷
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج ۲، ص ۵۷۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#خنده #تبسم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️این سخن به چه معناست که امام زمان (عج) بعد از ظهور مانند حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) «قضاوت» مى كند؟
🔹درباره اين مسئله كه #امام_زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از #ظهور مانند #حضرت_داوود (عليه السلام) و #حضرت_سلیمان (عليه السلام) #قضاوت مى كند، حديثى را مرحوم كلينى به سندش از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه خطاب به ابو عبيده فرمود: « ... يَا أَبَا عُبَيْدَةَ إِنَّهُ إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله) حَكَمَ بِحُكْمِ آلِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَانَ لَا يَسْأَلُ النَّاسَ بَيِّنَةً»؛ [۱] ( ... اى اباعبيده هر گاه كه #قائم آل محمد (صلى الله عليه و آله) قيام كند، به حكم #داوود و #سليمان (عليهم السلام) حكم خواهد كرد و لذا از دليل و شاهد سؤال نمى كند).
🔹نعمانى از ابان بن تغلب نقل كرده كه: «گفت: من با #جعفربنمحمد (عليه السلام) در مسجد كوفه بوديم كه او دست مرا گرفته بود و فرمود: اى ابان زود است كه خداوند سيصد و سيزده مرد را در اين مسجد شما حاضر كند ... آن گاه به منادى امر مى كند كه ندا دهد: اين #مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه به حكم #داوود و #سليمان (عليهم السلام) #قضاوت خواهد نمود كه در قضاوتش از بينه سؤال نمى كند ...». [۲] در پاسخ بايد گفت:
1⃣ظاهر روايات آن است كه حضرت #امام_مهدی (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از #ظهور به #علم_خود در هر واقعه اى #حكم مى كند نه به بينه، بر خلاف آنچه كه امامان سابق بر او انجام مى دادند. شيخ مفيد (ره) در كتاب «المسائل» مى گويد: «#امام (عليه السلام) مى تواند به #علم_خود حكم كند، همان طورى كه به ظاهر شهادت ها نيز مى تواند چنين كند، و هر گاه شهادت را باطل ببيند بر #علم_خود #حكم خواهد كرد ...». [۳]
🔹علامه مجلسى (ره) در «مرآة العقول» مى گويد: «و اين اختلاف در #سيرهاهلبيت (عليهم السلام) از قبيل نسخ نيست تا كسى اشكال كند كه بعد از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نسخى نيست؛ بلكه یا به اعتبار #تقيه در برخى موارد است، و يا به جهت #اختلاف_اوضاع و احوال در #زمانها است...». [۴]
2⃣از آنجا كه وظيفه #امام_زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از #ظهور پر كردن زمين از #عدل و داد است، لذا طبيعى است كه به واقع حكم نمايد تا اينكه #حقوق به #صاحبان_اصلىاش باز گردد و مقتضاى آن اين است كه حضرت به #علم_خود كه از جانب خدا به او #الهام شده حكم نمايد و اين همان #حكم_داوود (عليه السلام) است.
3⃣#حكم_حاكم به علمش بدون اتكا بر بينه و قسم، نه تنها مورد اتفاق علماى شيعه است؛ بلكه برخى از علماى اهل سنت نيز آن را جايز شمرده اند. ابن قدامه مى گويد: «... از احمد بنابر نقلى شنيده شده كه حكم حاكم به علمش جايز است و اين قول ابويوسف و ابوثور و رأى دوم شافعى و اختيار مزنى است؛ زيرا #پيامبر (صلى الله عليه و آله) در موردى كه ذكر مى كند بدون بينه و اقرار و تنها با #علم به گفتار مدعى حكم صادر كرد». آن گاه مى گويد: «حاكم كه به قول دو گواه حكم مى كند به جهت غلبه بر ظن اوست، پس در مورد علم و قطع، اولى جواز حكم است و ديگر اينكه حاكم مى تواند در تعديل و جرح شهود به علم خود عمل كند، پس در ثبوت حق به طريق اولى مى تواند به علم خود حكم نمايد». [۵]
🔹نتيجه اينكه: هيچ استبعادى ندارد كه #حضرت_مهدى (عجل الله تعالى فرجه) در قضايا به علمى كه از جانب #خداوند به او #الهام شده حكم نمايد.
پی نوشتها؛
[۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ۱، ص ۳۹۷
[۲] الغيبة (للنعمانی)، نشر صدوق، ۱۳۹۷ق، چ ۱، ص ۳۱۳، باب ۲۰
[۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ۲۶، ص ۱۷۷، باب ۱۲
[۴] مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، مجلسى، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق، چ ۲، ج ۴، ص ۳۰۱، ح ۲
[۵] المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيبانی، ابن قدامة المقدسی، ۱۴۰۵ق، چ ۱، ج ۱۱، ص ۴۰۱
📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ هفتم، ص ۶۳۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_زمان #امام_مهدی #ظهور
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فلسفه «امتحان» و «آزمودن» انسان ها چيست؟
🔸خداوند متعال #انسانها را آفريده و آنها را به سوی #كمال_وجودیشان هدايت كرده است. انسان ضمن برخورداری از اين هدايت عمومی، از #هدايتخاصديگری نيز بهره میبرد. هدايت خاص انسان، با #جعل_قوانين تحقق میيابد، تا او با اختيار و اراده خود #راه_كمال را پيموده و از اين رهگذر، #امتحان خود را پس داده، #قوای_بالقوه خود را به فعليت، و كمال های مكنون خود را به منصه ظهور برساند، و به جايگاه نهايی لايق خود، سعادت ابدی يا شقاوت دائمی، شكر يا ناسپاسی، پيروزی يا شكست برسد. #قرآن_كريم در برخی آياتی كه از نمونه ها و مصاديق #امتحان سخن به ميان آورده، به جزييات #فلسفه_امتحان نيز اشاره كرده، كه در ادامه به آنها میپردازیم.
💠توبه و بازگشت به حق
🔹خداوند برخی بندگان را با #شادیها و #غمها و #بدیها و #نيكیها آزموده، تا اندرز گرفته #توبه كنند، و به حق بازگردند: «وَ بَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ [اعراف، ۱۶۸] و آنها را به نيكيها و بدیها #آزموديم، شايد بازگردند».
💠خالص كردن مومنان و نابودی كافران
🔹خداوند در گذر زمان و به تدريج با آزمونها #اهل_ايمان را از شائبه های كفر و نفاق و... دور ساخته، و #ايمان آنها را خالص ميگرداند و #كافران را كه كفر و شرك آنها را فرا گرفته به محق و نابودی ميكشاند: «وَ لِيُمَحِّصَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكَافِرِينَ؛ [آل عمران، ۱۴۱] و تا خداوند #افراد_باايمان را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و #كافران را تدريجا نابود سازد».
💠ظاهر ساختن باطن انسانها و جداسازی انسانهای پاك از خبيث
🔹#امتحان برای ظاهر کردن سريره های انسانها، و پيدا شدن #اخلاص يا #نفاق آنان است: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِكُمْ...؛ [آل عمران، ۱۵۴] ...و اينها برای اين است كه خداوند آنچه در سينه شما پنهان است #بيازمايد، و آنچه در دلهای شما (از ايمان) میباشد خالص گرداند...». بنابراين خداوند براساس سنت #امتحان، پاكان را از افراد خبيث و پليد جدا میسازد: «...حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ...؛ [آل عمران، ۱۷۹] ...تا آنكه #ناپاك را از #پاك جدا سازد...».
💠شناخته شدن نيكوكارتران
🔹خدای سبحان آسمانها و زمين و مرگ و زندگی و... را آفريد تا انسانها را #بيازمايد و معلوم شود چه كسی عملش نيكوتر است: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَيَّامٍ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ [هود، ۷] او كسی است كه آسمانها و زمين را در شش روز (شش دوران) آفريد... (به خاطر اين آفريد) تا شما را #آزمايش كند تا كداميك عملتان بهتر است».
💠سنجش ميزان صبر بر محروميتها و رضايت از برخورداریها
🔹انسانها بوسيله يكديگر #امتحان میشوند تا اينكه شكيبايی آنها معلوم گردد: «...وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ...؛ [فرقان، ۲۰] ...و بعضی از شما را، وسيله #امتحان بعض ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبایی میكنيد؟ (و از عهده امتحانات بر می آئيد)». و رضايت هركس به آنچه از آن برخوردار شده يا از آن محروم گشته آشكار شود.
💠شناخته شدن مجاهدان و صابران
🔹از ديگر اهداف #امتحان، شناخت پيكارگران و صابران بيان شده، تا بدين وسيله ايشان #پاداش خود را دريافت كنند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ...؛ [محمد ص، ۳۱] ما همه شما را قطعا #آزمايش میكنيم، تا معلوم شود #مجاهدان_واقعی و #صابران از ميان شما كيانند...».
💠دستيابی به تقوا
🔹خداوند مومنان را تمرين داده يا سختی و مشقت را بر آنها تحميل میكند، تا با اين #امتحان_الهی، قلب هايشان به #تقوا متخلق گردد. «أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى؛ [حجرات، ۳] كسانی هستند كه خداوند قلوبشان را برای #تقوا خالص نموده است».
💠مشخص شدن شاكر و ناسپاس
🔹بجز مواردی كه خداوند در آن مستقيما فلسفه امتحان را بيان داشته، در آيه ای نيز از قول #حضرت_سليمان (ع) چنين نقل كرده كه برخورداری وی از #فضل_الهی برای #امتحان اوست، تا معلوم گردد كه وی سپاسگزاری میكند يا كفران میورزد: «...قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِيَبْلُوَنِي أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَنْ شَكَرَ...؛ [نمل، ۴۰] ...گفت اين از فضل پروردگار من است تا مرا #آزمايش كند، كه آيا #شكر او را بجا می آورم يا #كفران ميكنم...».
💠گذشته از موارد ياد شده، در روايات نيز تهذيب نفس و رسيدن به مقام رضا و رسيدن انسانها به پاداش و كيفر اعمال نيك و بد خويش، از فلسفه های امتحان ياد شده است. [۱]
پینوشت؛
[۱] دائره المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف قرآن، بوستان كتاب، ج۴، ص ۲۶۸-۲۷۰
منبع: وبسایت انوارطاها
#امتحان #آزمایش
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد