🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳
🏴
⭕️چگونگی رفتار سپاه يزيد با اسرا از كربلا تا شام
🔷در منابع آمده است كه سپاه يزيد در رفتار خود با #اسرای_اهلبيت از هيچ آزاری به آنها خودداری نكرد. يكی از ستمهای آنان در حق اين خاندان، برخورد خشونتآميز و دور از انسانيت آنان، در بردن اسرا به #كوفه و #شام بود. شايد علت آن رفتارشان اين بود كه ميخواستند از اين ماجرا در راستای هدف خود، كمال بهره را ببرند و به مخالفان حكومت بفهمانند، كه اگر آنها هم فكر قيام بر ضد حكومت را در سر بپرورانند، به همين سرنوشت دچار ميشوند؛ از اينرو در برخورد با اسرا، به هر رفتار خشنی دست زدند.
🔷 #ابن_زياد نيز كه در كوفه با خطبههای آتشين و دليرانهی اهل بيت امام نزد ديگران رسوا شده، و از برخورد شجاعانهی آنها در خشم بود، تصميم گرفت آنها را هرچه سريعتر با وضعی اسفبار روانهی شام كند. از اينرو #امام_سجاد (ع) و #اهلبيتامامحسين(ع) را تحت نظر شمر بن ذی الجوشن و مُحَفِّزبن ثَعْلَبه به شام فرستاد؛ در حاليكه بر گردن #امامزينالعابدين(ع) غُلِ گران و زنجير نهاده، [۱] و دستان مباركش را به گردن بسته بودند. امام_سجاد (ع) در راه، به حمد و ثنای خدا و تلاوت قرآن و استغفار مشغول بود و با هيچكس سخنی نگفت، [۲] مگر با خانواده امام حسين (ع). [۳]
🔷 #امام_سجاد (ع) درباره ی رفتار دشمنان با ايشان فرموده است: مرا بر شتری لاغر و عريان و لنگ سوار كردند [كه ناهموار راه میرفت]، در حالی كه سرِ حسين (ع) بر نيزه، [۴] و زنان خاندانمان پشت سر من، سوار بر شترانی لاغر و استخوانی می آمدند، و بچه های كوچك و بزرگ پشت سرمان، و نيزه ها گرداگردمان بودند. اگر اشكی از چشم يكی از ما جاری ميشد، با نيزه به سرش می زدند، تا آنكه وارد شام شديم. [۵]
🔷گزارشهای فوق، بازتابهايی از رفتار غير انسانی مأموران #يزيد با #اسرای_اهلبيت (ع) است، كه منابع كهن آن را به اختصار و اجمال گزارش كردهاند. به يقين اگر سلطهی حكومت بنیاميه در اواخر قرن نخست و اوايل قرن دوم هجری اجازه ميداد كه مورخان و مقتل نويسان، #جناياتبنیامیه را بهطور كامل گزارش دهند، ابعاد بسياری از ستمگريهای آنان در اين باره، همانند عرصه های ديگر، نمايان میشد. به هر روی تأمل در همين تعابير به كار رفته در گزارشها، عمق فاجعه و ستمگری مأموران يزيد در حق اهلبيت #امام_حسين (ع) را تا حدودی روشن ميكند.
پینوشتها
[۱] بَلاذُری، انساب الاشراف، ج ۳، ص ۴۱۶؛ طبری، تاريخ الامم و الملوك، ج ۵، ص ۴۶۰؛ شيخ مفيد، الإرشاد، ج ۲، ص ۱۱۹؛ طبرسی، اعلام الوَری بأعلام الهُدی، ص ۲۴۸؛ ابنعساكر، تاريخ دمشق الكبير، ج ۶۰، ص ۱۰۲؛ ابننما، مُثير الاحزان، ص ۹۶؛ ابنكثير دمشقي، البداية و النهاية، ج ۸، ص ۲۱۱
[۲] تاريخ دمشق الكبير، ج ۶۰، ص ۱۰۲
[۳] عمادالدين طبری، كامل بهايی، ج ۲، ص ۲۹۱
[۴] بنابر گزارش بسياری از مورخان و مقتل نويسان، #سرهای_شهدا پيش از اسرا، با سر امام حسين (ع) به شام برده شد. اما اين نكته را نيز يادآوری ميكنيم كه #ابن_زياد، اسرا را به همراه مُحَفِّزبنثَعْلبه و #شمربنذیالجوشن به شام فرستاد و آنان در راه به گروهی كه سرها را به شام ميبردند، رسيدند.
[۵] الاقبال بالاعمال الحسنة فی ما يعمل مرة فی السنة، ج ۳، ص ۸۹
#امام_حسین
#امام_سجاد
#عاشورا
#کربلا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا امام سجاد (علیه السلام) قیام مختار را تأیید کرد؟ چرا مختار بعد از کشتن قاتلان شهدای کربلا، حکومت را به امام سجاد (علیه السلام) واگذار نکرد؟
🔹درباره #مختار و انگیزه او در این قیام و اینکه چرا حکومت را به #امام_سجاد (ع) واگذار نکرد، قضاوتهای گوناگون شده است؛ و ما در اینجا در صدد تحلیل قیام مختار و مسائل پیرامون آن نیستیم. اما به هر حال مطالبی که در تاریخ و روایات نقل شده، نشانگر آن است که هرچند #امام_سجاد (ع) خود مستقیماً وارد نبرد با قاتلان پدرشان نشدند، اما اینکه گروهی توانسته بودند بخشی از انتقام خون #شهدای_عاشورا را بگیرند، تا حدودی رضایت خاطر حضرتشان را جلب کرده بود. از طرفی میتوان گفت که #قیام_مختار یکی از نتایج نفرین امام حسین (ع) علیه کوفیان بود.
🔹#امام_حسین (ع) در دعایی عرضه داشت: «پروردگارا! آن جوان ثقفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند. از قاتلان ما کسی را باقی نگذارد ... انتقام مرا و دوستان و خاندان و شیعیانم را از اینان بگیرد...». [۱] #مختار پس از قیام نافرجام سلیمان بن صرد (رهبر نهضت توّابین) [۲]، شیعیان را آماده نبرد ساخت. او میدانست اگر بخواهد حرکتش به نتیجه برسد، باید یکی از اعضای خاندان پیامبر آنرا رهبری کند یا دست کم، جنبش به نام او آغاز شود؛ چه کسى براى این کار مناسب است؟ #امام_سجاد (ع)؛ و اگر او نپذیرد؟ #محمد فرزند على بن ابیطالب عموى امام سجاد (ع). [۳]
🔹#مختار به هر دو نامه نوشت؛ #امام_سجاد (ع) که بیوفایی عراقیان و رنگپذیری آنان را دیده بود و میدانست به گفته پدر بزرگوارش این مردم «دین را تا آنجا میخواهند که زندگانی خود را بدان سر و سامان دهند و هنگام آزمایش پای پس مینهند» [۴] به #مختار پاسخ مساعد نداد. اما تنها تا آنجا که کار او با کیفر قاتلان پدرش مربوط میشد، کردار او را تصویب نمود؛ وقتی #مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد او فرستاد، #امام (ع) به سجده رفت و گفت: «سپاس مخصوص آن خدایى است که انتقام ما را از دشمنانمان گرفت. خدا به #مختار جزاى خیر عطا فرماید». [۵]
🔹یعقوبی مینویسد: مختار سر عبیدالله بن زیاد را نزد علی بن الحسین (ع) به مدینه فرستاد و به پیک خود گفت: بر در خانه حضرتش بنشین، همین که دیدی در خانه گشوده شد و مردم به درون خانه رفتند، بدان که هنگام غذا خوردن او است، تو هم به درون خانه برو! پیک چنان کرد، و چون داخل خانه شد، بانگ برداشت: ای خانواده نبوّت و معدن رسالت و محل فرود فرشتگان و منزل وحی! من فرستاده مختار پسر ابوعبیده هستم و این سر پسر زیاد است که برای شما آوردهام. با شنیدن این بانگ، فریاد از زنان بنی هاشم برخاست و چون علی بن الحسین (ع) سر عبیدالله را دید، گفت: «دوزخ جای او باد!». بعضی گفتهاند: علی بن الحسین (ع) را پس از مرگ پدرش جز آن روز خندان ندیدند. [۶]
🔹اما چرا #امام_سجاد (ع) بعد از این پیروزیها، خود #حکومت را در دست نگرفتند؟ در این زمینه باید گفت: اولاً: با تحلیلی که #امامزینالعابدین (ع) از وضعیت موجود داشتند، زمینه و شرایط را برای بدست گرفتن خلافت آماده نمیدیدند و به همین دلیل به گسترش فرهنگ اسلامی از راههای دیگر روی آوردند و با سلاحی چون سلاح #دعا توانستند اهداف بلند خود و #معارف_اهلبیت را به گوش همه برسانند؛ از اینرو، اگرچه #امام_سجاد (ع) هیچ دلخوشی از حکومت مرکزی نداشتند، اما بعد از شهادت امام حسین (ع) سیاستشان این بود که از طرفی خود مستقیماً با حکومت مرکزی درگیر نشوند و از طرفی در مقابل افرادی که علیه آنان قیام کرده بودند نیز موضع منفی نداشته باشند.
🔹ثانیاً: با وجود جوّ #خفقان و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان #امام_سجاد (ع) و #مختار بیمورد بود؛ لذا امام (ع) شخصاً از رهبری قیام سر باز زد. #مختار نیز نمیتوانست امام (ع) را به عنوان رهبر قیام معرفی نماید؛ چون #امام_سجاد (ع) در حجاز بودند و حجاز در تسلط آل زبیر بود که با امام سجاد (ع) و دیگر بنی هاشم رابطه خوبی نداشتند. ثالثاً: گرچه #مختار از #قاتلانامامحسین (ع) انتقام گرفته و حکومتی در کوفه تشکیل داده بود، اما با توجه به اینکه با دشمنان زیادی در حال نبرد بود، حکومت او هنوز تثبیت نشده بود، تا آنرا به #امام_سجاد (ع) تحویل دهد.
پی نوشتها؛
[۱]بحارالانوار، ج۴۵ ص۱۰ دار إحیاء التراث العربی چ۲
[۲]ر.ک: «قیام توابین، خونخواهان امام حسین»، سؤال ۳۰۲۳۵ سایت
[۳]شهیدى، سیدجعفر، زندگانى على بن الحسین(ع)، ص۹۲، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چ۱۰
[۴]تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۵، دفتر انتشارات اسلامی، چ۲
[۵]کشی، محمدبن عمر، اختیار معرفة الرجال (رجال کشّی)، ص۱۲۷، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چ۱
[۶]یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۹، دار صادر، چ۱، بیتا
منبع: اسلام کوئست
#عاشورا #کربلا #مختار
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام سجاد (علیه السلام) و تحقق جامعه آرمانی خیررسان
🔹#معرفت_دینی، موجب تکامل روحی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی میشود، به همین جهت است که کلام گهربار #معصومین علیهم السلام ضرورتاً باید در پیشانی همه کارهای #جامعه_اسلامی قرار گرفته، و همت و رغبت همگان در تحقق بخشیدن به کلام آن بزرگواران باشد. برای ساخته شدن #جامعهای_آرمانی، راهی نیست جز آن که همه افراد آن جامعه، به سهم و اندازه و توان خود در شکلدهی ارزشهای واقعی جامعه نقش داشته باشند. در این باره، سخن بسیار راهگشای #امام_سجاد (علیه السلام) میتواند محور اساسی نیل به چنین جامعه آرمانی باشد.
🔹#امامزینالعابدین (عليه السلام) در این باره با زبان دعا و درخواست از خدای متعال، عرض میدارد: «به دست من برای مردم #خیر و #نیکی جاری کن و آن را با منّتگذاری من تباه مکن، و مرا اخلاق والا عطا فرما و از فخرفروشی نگاهدار». [۱] در دین #اسلام رساندن #خیر به دیگران، یکی از دغدغههای اساسی مؤمنان شمرده شده است؛ تا جایی که #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «هرکس صبح کند و به #امور_مسلمانان همت نورزد، مسلمان نیست». [۲]
🔹#خیررسانی به جامعه اسلامی، ابعاد و مصادیق گوناگون و مصادیقی متناسب با شرایط زمان و مکان دارد. برای گسترش #فرهنگ_خیررسانی افراد جامعه نسبت به یکدیگر مراحلی قابل تصور است؛ چنانکه در دعای مذکور #امام_سجاد (علیه السلام) نیز دیده میشود. شوق و #رغبت_درونی آن حضرت، اولین عامل سوقدهنده ایشان به سوی #نیکیرسانی به مردم است و به همین خاطر است که از خدای متعال درخواست میکند او را واسطه خیررسانی به مردم قرار دهد. با اینکه به نظر میرسد این مرحله، چندان اهمیتی نداشته باشد، اما در واقع مهمترین مرحله برای #خیررسانی به مردم همین مرحله است.
🔹در توضیح آن باید گفت؛ کسی میتواند خواهان واقعی #خیر رسیدن به دیگران باشد که قبل از آن، روح خود را از رذایل اخلاقی بزرگی همچون تنگ نظری، حسد، تکبر و... آسوده کرده باشد. در غیر اینصورت، همچنان که در عبارت بعدی دعای #امام_سجاد (علیه السلام) آمده است، شخص در هنگام کمک به دیگران، ارزش و فایده کار خود را با #منّت_نهادن بر دیگران از بین میبرد و کار خود را ضایع میکند؛ به عبارت دیگر کسی میتواند میل و رغبت وافر نسبت به #خیررسانی به دیگران داشته باشد که راه #دل خود را از هر مانع اخلاقی هموار ساخته باشد.
💠ریشههای منتگذاری
🔹با اینکه گاهی، اخلاق اطرافیان موجب میشود تا انسان نیز همانند آنها به #منت_گذاری در کارهای خیر عادت کرده باشد، اما منت نهادن در هنگام انجام خوبیها، ریشههایی عمیقتر از این دارد. #ضعف_ایمان به خدا و یا غفلت از آخرت از جمله اصلیترین دلایلی است که موجب میشود انسان به جای امید داشتن به اجر اخروی، درصدد یادآوری کار نیک خود برآید. #قرآن_کریم، منت گذاری را از نظر تأثیر، همانند ریاکاری دانسته و میفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید، صدقههاى خود را با #منّت و آزار، باطل نکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق میکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد». [۳]
💠ضعف شخصیت درونی
🔹تفاوت اساسی و درونی #انسانهای_کریم با دیگر افراد این است که آنها بر خلاف دیگران، ظرف دل خود را با ارزشتر از آن میدانند که بخواهند آن را با دلبستگی های کم ارزشی مثل #مادیات و یا با اخلاقهای پستی همچون تکبر و حسد پر کنند. کسی که #کار_خیر خود را به دیگران گوشزد میکند، شرایطی دارد که کار نیکش، دلش را پر کرده؛ در حالی که افراد بزرگوار، از سویی کارهای نیک خود را به راحتی فراموش میکنند و از سوی دیگر، کار نیک دیگران را یادآوری میکنند؛ چنانکه #امام_علی (علیه السلام) در این باره میفرماید: «هرگاه کسی در حق تو احسان و کار خوبی انجام داد آن را یادآور شو و هرگاه تو کار خوبی در حق کسی انجام دادی آن را فراموش کن».
🔹عدم توانایی در فراموشی کارهای خوبی که انجام داده، از سویی و یادآوری آنها به دیگران که موجب از دست رفتن ارزش آن کار نیک میشود، از سوی دیگر، نشاندهنده ضعف و ناتوانی درونی و شخصیتی فرد در فراموش کردن کارهای نیکش است. همچنان که در ادامه دعای #امام_سجاد (علیه السلام) آمده است، نشانه دیگر ضعف شخصیت افراد آن است که به خاطر کارهایی که انجام دادهاند یا میتوانند انجام دهند به دیگران #فخرفروشی میکنند. #امام_علی (عليه السلام) نیز در این باره میفرماید: «#فخرفروشى، از بىمقدارى است». برای داشتن جامعهای بزرگ و آرمانی، باید همه افراد، دلهایی بزرگ، همت هایی برای #خیررساندن به یکدیگر بدون منت گذاری داشته باشند.
پی نوشتها؛
[۱] صحیفه سجادیه، نیایش بیستم
[۲] علل الشرائع، ص۱۳۱
[۳] ترجمه آیه ۲۶۴ سوره بقره
حجتالاسلام محسن رفیعی استاد حوزه علمیه قم
منبع: تسنیم
#امام_سجاد #نیکی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد