eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸 💫🌸 🌸 ✅پرسش ⭕️ کسی که به بعد از در که بود؟ تبریک گفتن ولایت در به فرمان چه کسی بود؟ این‌گونه تبریک را چه کسی گفت: «بخ بخ یا ابا الحسن! اصبحت مولای و مولی کل مسلم»؟ 💠پاسخ اجمالی 🔷 (ص) در بازگشت از ، حاجیان را به مدت سه روز، در مکانی به نام نگه داشت. پس از جمع شدن همه حاجیان، بر منبری از جهاز شتر قرار گرفت و برایشان سخنرانی کرد. ایشان در این سخنرانی، دست (ع) را گرفته و فرمود: «آیا من ولیّ مؤمنین نیستم؟». همه مردم ولایت پیامبر بر خود را تأیید کردند. (ص) در ادامه فرمودند: «هرکس که من ولیّ او هستم، ». گزارش شده است که در این هنگام از جای خود بلند شد و گفت: «بخ بخ لک یا ابن أبی‌طالب أصبحت مولای و مولى کل مسلم‏»[۱] به به! گوارا باد بر تو ای ، شدی! برخی منابع دیگر ، با کمی تغییر در عبارت، این مطلب را آورده‌اند.[۲] در گفتن این کلام از را مربوط به بعد از کردن با (ع) دانسته‌اند.[۳] 🔺پی نوشت [۱]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۷، ص ۳۴۹، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق. [۲]. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب امیر المؤمنین علی بن أبی‌طالب(ع)، ج ۱، ص ۴۶، صنعاء،‌ دار الآثار، چاپ اول، ۱۴۲۴ق. [۳]. هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج ۱، ص ۳۹۱، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ص ۱۱۲، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق. @tabyinchannel
👆👆 🔷از پدرم عليه السلام درباره نشستن او [ صلي الله عليه و آله ] پرسش كردم پس فرمود: صلي الله عليه و آله نمى نشست و بر نمى خاست، مگر آنكه ذكر بر لب داشت و جايى را به خود اختصاص نمى داد و از اين كار، نهى میداشت و هرگاه نزد جماعتى میرفت در پايين مجلس مى نشست و به اين كار فرمان مى داد، بهره هريك از همنشينانش را ادا میكرد، تا آنجا كه همنشين او فكر نمیكرد كسى نزد از او ارجمندتر است، هر كه با او همنشين میشد يا پى كارى را با هم میگرفتند، آن قدر شكيبايى میورزيد تا اينكه او خود میرفت و كسى كه از [برآوردن] حاجتى را مى طلبيد، يا نيازش را برمى آورد يا كلامى خوش به او میگفت. و ، همه مردم را در بر میگرفت و [ديگر] پدر آنها گشته بود و آنها در (دادن و گرفتن) حقّ نزد او يكسان بودند، مجلس ايشان، مجلس شكيبايى، شرم، صبر و امانتدارى بود و در آن نه صدايى بلند مى شد و نه سخن زشتى بر زبان رانده مى شد و نه خطاهاى آن مجلس، گفته مى شد. همه [در مجلس او] برابر بودند و با تقوا بر يكديگر برترى داده مى شدند و فروتن بودند، بزرگ را احترام مى نهادند و بر كوچك، رحم مى آوردند و نيازمند را بر خود ترجيح مى دادند و بيگانه را پاس مى داشتند. [به پدرم] عرض كردم: شيوه صلي الله عليه و آله با همنشينانش چگونه بود؟ فرمود: صلي الله عليه و آله و و بود و نه خشن و زمخت و نه فرياد مى كشيد و ناسزا مى گفت و نه عيب جويى مى كرد و نه بسيار شوخى مى كرد. خود را از آن چه دوست نمى داشت، به غفلت مى زد و ديگران را نه از آن نوميد مى ساخت و نه بدان ترغيب مى كرد. سه چيز را از خود دور كرده بود: لجاجت، پرگويى و بيهودگى و سه چيز را از مردم كنار نهاده بود: هيچ كس را، نه مى نكوهيد و نه عيب مى كرد و در پى جستن زشتيهاى او نبود، و سخنى نمیگفت، مگر در آن چه اميد ثوابش را مى بُرد. هرگاه سخن مى گفت، همنشينانش خاموشى مى گزيدند تا آنجا كه گويى، پرنده بر سر ايشان نشسته است و هرگاه صلي الله عليه و آله سكوت میكرد، آنها سخن مى گفتند و در خدمت صلي الله عليه و آله كشمكش نمى كردند، اگر كسى سخن مى گفت، به او گوش مى دادند تا از سخن گفتن آسوده شود. سخن آنها نزد صلي الله عليه و آله، همان سخن نخستين نفر مجلس بود. از آنچه مى خنديدند، او هم مى خنديد و از آن چه تعجّب مى كردند، حضرت صلي الله عليه و آله هم تعجّب مى كرد. صلي الله عليه و آله بر خشك و زمخت سخن گفتن شخص غريب و تقاضاى او صبر مى كرد، تا آن كه اصحابش آنها را گرد مى آوردند و مى فرمود: هرگاه كسى را ديديد كه حاجتى مى طلبد، او را يارى رسانيد. صلي الله عليه و آله، ستايش را از كسى جز از مسلمان حقيقى نمى پذيرفت، و سخن كسى را قطع نمى كرد، تا آن كه از حد مى گذراند، پس با نهى يا برخاستن، كلام او را قطع مى كرد. @tabyinchannel