eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت های بسیاری را می توان در این مورد یافت. از امام صادق (ع) روایت شده است: «جاء رجل الی النبی (ص) فقال: «یا رسول الله! من ابر؟»، قال: «امک»، قال: «ثم من؟»، قال: «امک»، قال: «ثم من؟»، قال: «امک»، قال: «ثم من؟»، قال: اباک؛ مردی خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا! به چه کسی نیکویی کنم؟». فرمود: «به مادرت»، عرض کرد: «بعد از او به چه کسی؟» فرمود: «به مادرت»، بار سوم عرض کرد: «بعد از او به چه کسی؟» فرمود: «به مادرت»، در چهارمین بار که این سؤال را تکرار کرد فرمود: به پدرت.»[۲] 🔷از امام سجاد (ع) اینگونه نقل شده است که فرمود: «مردی به حضور حضرت خاتم الانبیاء (ص) شرفیاب شده و بیان داشت: ای رسول خدا! من مردی گنهکار و آلوده به معصیت هستم و از انجام هیچ گناهی فروگذاری نکرده ام، آیا امید آمرزش برایم هست؟ رسول خدا (ص) پرسید: آیا پدر و مادرت زنده هستند؟ مرد گفت: فقط پدرم زنده است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: برو با او خوشرفتاری کن. آن مرد رفت و پیامبر (ص) بعد از رفتن او زیر لب زمزمه میکرد که: ای کاش مادرش زنده بود!»[۳] 🔷در بررسی کلی روایات میتوان بر دوش خود دارد را به دو دسته: و پس از تقسیم کرد. نیکی و احسان به والدین، قدرشناسی، نگاه مهرآمیز و به دست آوردن رضایت ایشان، وظیفه هایی است که در دوران حیات بر دوش فرزندان است و زیارت مزار مادر، قرائت قرآن، انجام اعمال نیک به نیت مادر از جمله وظایفی است که پس از مرگ او بر دوش فرزندان می باشد. این وظایف، در مقایسه با زحماتی که مادر برای رشد جسمی و معنوی فرزند میکشد، بسیار ناچیز است. 💠حقوق مادر در رساله حقوق امام سجاد (ع) 🔷یکی از متونی که به حقوق مادر اشاره شده است، رساله حقوق امام سجاد (ع) میباشد که در بخش حقوق خویشاوندان در کنار دیگر حقوق (حق پدر، فرزند و برادر) بدان اشاره شده است. 🔺ادامه دارد... پی نوشت: [۱] وسائل الشیعه، کتاب النکاح، ابواب احکام الاولاد، باب ۹۴، ح ۱ [۲] همان [۳] مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۸۰ |منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️خداوند در آيه ۱۸۶ سوره بقره وعده اجابت دعا داده، پس چرا گاهى دعاى ما مستجاب نمیشود؟ 🔶«وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنّى قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الْدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِى وَ لْيُؤمِنُوا بِى لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ» 🔷 ما به خاطر شرك يا جهل ماست. در تفسير الميزان میخوانيم كه خداوند در اين آيه میفرمايد: «اجيب دعوة الداع اذا دعان» خودم اجابت میكنم دعا كننده اى را كه و با ، از من كند. پس اگر دعا مستجاب نشد، يا به جهت آن است كه ما از خداوند خير نخواسته ايم، و در واقع براى ما شرّ بوده و يا اگر واقعاً خير بوده، خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نكرده ايم و همراه با استمداد از غير بوده است، و يا اينكه استجابت درخواست ما، به ما نباشد كه به فرموده روايات، در اين صورت به جاى آن بلايى از ما دور میشود و يا براى آينده ما يا نسل ما ذخيره میشود و يا در آخرت جبران میگردد. در اصول كافى میخوانيم: كسى كه غذاى حرام بخورد، يا امر به معروف و نهى از منكر نكند و يا از سر غفلت وبی اعتنايى دعا كند، دعايش مستجاب نمیگردد. 📕تفسير نور، ج ۱، ص ۲۹۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ برای ازدواج 🔶انتخاب یک زن خوب برای ازدواج کار دشواری است. ویژگی های ظاهری یک زن نمی تواند ملاک خوبی برای ازدواج باشد. در این مقاله قصد داریم برخی از ویژگی های زن ایده آل برای ازدواج را برای شما توضیح دهیم تا بتوانید به راحتی انتخاب کنید و خدای نکرده ازدواج تان به طلاق منجر نشود. متاسفانه اکثر جوانان در انتخاب دچار مشکل هستند. گاهی بعضی از آنان در رودربایسی همسر خود را انتخاب می کنند. در این مطلب ما به شما کمک خواهیم کرد که زن ایده ال خود را بشناسید. 🔺 👇👇👇👇👇
💠نجیب و پاکدامن است 🔷در جامعه ما بیشتر آقایان،  و را می پسندند. مخصوصا آقایانی که بیشتر در جامعه هستند ناهنجاری ها و روابط نامناسب خانم ها و آقایون را می بینند و به همین دلیل روی این موضوع بسیار حساس میشوند. به نسبت هنجارهای فرهنگی ما اولین ملاک برای آقایون پاکدامن بودن است.   💠مهربان است 🔷مهر و محبت جزئی از فطرت و ذات زن است. زن ایده آل میداند که چگونه محبت خود را برای همسرش خرج کند. تمام مرد ها به محبت نیاز دارند. حتی کسانی که به ظاهر خشن هستند و حتی دوست ندارند به کسی کلام محبت آمیز بگویند. مردها به نسبت خانوم ها بیشتر زیر بار فشار زندگی و اقتصادی قرار دارند و اگر در خانواده هم بی لطفی و بی محبتی ببینند زیر بار این فشارها میشکنند. تنها مهربانی است که امید را در زندگی زنده میکند.   💠برای خود ارزش و احترام قائل است 🔷یکی دیگر از ویژگی های زن ایده آل برای زندگی این است که خود را همانگونه که هست دوست دارد و در اجتماع نیز به او احترام بگذارند. زنی که ضعیف است دیگران به راحتی او را تحقیر میکنند و نمیتواند همسر مناسبی باشد. زن قدرتمند به خود افتخار میکند. تمام کارهای این زن از روی نظم و عقل است. این زن اعتماد به نفس بالایی دارد و الگوی خوبی برای شماست.   💠مغرور و از خود راضی نیست 🔷شاید فکر کنید زنی که برای خود احترام قائل باشد زن مغروری است. اصلا اینگونه نیست. غرور برای هر انسانی لازم است اما به اندازه. این زن در عین حال که همه به او احترام میگذارند، بسیار خاکی و مهربان است. یکی از علت های مهم اختلاف در زندگی بعد از مسائل اقتصادی خودشیفته بودن زن است. زن مغرور و خودشیفته هیچ کس جز خودش را قبول ندارد. این شخص خود را از همه برتر میداند. سعی کنید در مراسم معارفه و قبل از ازدواج روی این مساله توجه بیشتری داشته باشید. 👇👇👇👇👇
💠صرفه جوست 🔷مهمترین ویژگی زن ایده آل پس از موارد بالا این است. فراموش نکنید یک زن میتواند مرد را ورشکسته کند و یا شما به مدارج بالای موفقیت برساند. زنانی که در زندگی صرفه جویی میکنند درک زیادی از زندگی دارند. مرد میتواند به راحتی مدیریت خانه و خانواده را به او بسپارد.   💠همیشه برای مشکلات راه حل دارد 🔷زن ایده ال برای ازدواج کسی است که در برخورد با مشکلات خود را نمی بازد. این زن برای هر مشکلی در زندگی یک راه حل ایده آل را جلوی راه شما قرار میدهد. این زنان قادرند بهترین تصمیم را بگیرند.   💠راه پیشرفت را به شما نشان میدهد 🔷یکی از خصوصیات زن ایده آل هوش آنهاست. این زنان باعث میشود همسرش به راحتی پیشرفت کند و راه موفقیت را به او می آموزد. مردها دوست دارند از زنان کمک بگیرند. مردها زنان باهوش را دوست دارند.   💠دست پختش خوب است 🔷یکی از علایق مردان بدون شک غذاست. این مردان همواره از دست پخت مادر خود تعریف میکنند. این مردان علاوه بر مسائل عاطفی روی دست پخت زن حساس هستند. یکی از مواردی که میتوانید به راحتی آنها را به خانه بکشانید دست پخت خوب شماست.   💠انتقاد پذیر است 🔷خصوصیت مهم دیگر یک زن ایده آل  اوست. این زنان علاوه بر اینکه از همسر خود محترمانه انتقاد میکنند، انتقاد او را نیز می پذیرد. زن ها معمولا زود رنج و حساس هستند و نسبت به نظر دیگران انعطاف زیادی ندارند. اما با زنان انتقاد پذیر و با جنبه به راحتی میشود ارتباط برقرار کرد.   💠صبور است 🔷یکی از مهم ترین ویژگی های مثبت انسان اوست. داشتن همسری صبور موهبت است. زن صبور یک شریک عالی برای زندگی است. رفتار او به گونه ای است که اگر در زندگی اشتباهی مرتکب شدید هر کاری برای جبران آن بکنید، بدون اینکه او حرفی بزند. برعکس زنان پرخاشگر و خشن عکس العملی از خود نشان میدهند که شما را وادار می کنند اشتباهات خود را تکرار کنید.   👇👇👇👇👇
💠مسئولیت پذیر است 🔷زنی که مسئولیت و وظایف خود را در زندگی بشناسد دیگر نیاز نیست به او همه چیز را گوشزد کنید. این زن به امور زندگی و مسائل زناشویی اشراف کامل دارد و تمام تلاشش را میکند تا یک زندگی شاد را برای شما فراهم کند.   💠دوست دارد بچه دار شود 🔷امروزه به دلیل مشکلات اقتصادی و روانشناسی بعضی از خانم ها به داشتن بچه علاقه ای نشان نمیدهند. این زنان دوست دارند بیشتر وقت خود را در محل کار بگذرانند. زن ایده آل برای زندگی یک خانه دار تمام عیار است. او دوست دارد بچه دار شود تا کانون خانواده را گرم تر کند.   💠سادگی جزئی از یک زن ایده آل است 🔷سادگی و بی آلایش بودن یک زن هم در اسلام طرفدار دارد و هم در جوامع غربی. بیشتر مردان دوست دارند با زنانی ساده ازدواج کنند تا خیالشان از وجود خانه راحت باشد. متاسفانه اکثر خانم ها بیشتر وقت شان جلوی آینه و در آرایشگاه ها سپری میشود. درست است زن باید در نگاه همسر بهترین باشد. اما سعی کنید حدود هر کاری را رعایت کنید.   💠صادق است 🔷زن ایده آل از دروغ متنفر است. او از فریب دادن شما بیزار است. این زن برای شعور شما ارزش قائل است و میداند با گفتن دروغ توهین بزرگی به شما خواهد کرد. چون میداند ماه هیچ گاه پشت ابر نمی ماند و بالاخره دروغش فاش میشود.   💠خصوصیات دیگر زن ایده آل برای ازدواج 🔷تحصیل کرده است - تاثیر مثبتی بر روی شما می گذارد - مودب و موقر است - درک بالایی دارد - اهل غیبت نیست - احترام بزرگتر را نگه میدارد - زمانش را با شما تقسیم میکند - به آینده خوش بین است و به شما نیز انرژی مثبت میدهد - احساسات خود را کنترل میکند - در جمع میداند چگونه رفتار کند - با صدای آرام صحبت میکند - گاهی شما را سوپرایز میکند - زندگی اش را دوست دارد - افسرده نیست - خیانت نمیکند - شما را همانگونه که هستید دوست دارد - رفیق نیمه راه نیست. |منبع: وبسایت راسخون به نقل از مرکز مشاوره رهیاب 💢روزهای آینده تبیین خواهد شد... @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️ علیه السلام 🔶از امام علی النقی(ع) و امام حسن عسکری(ع) کمتر مطلبی گفته و نوشته میشود. و حبس و بازداشت خانگی در منطقه نظامی و پادگان نظامیان عباسیان، به طور طبیعی محدودیت هایی را برای امامان(ع) ایجاد کرد. از همین رو، کم ترین سخن و سیره ای از آنان نقل شده است. اما همین اندک نیز کمتر از سوی نویسندگان نقل و بررسی و تحلیل شده است. 💠شرایط سخت دوره امامت امام هادی(ع) 🔷ویژگی های امام معصوم، علم و عصمت و برخورداری از فضایل اخلاقی و قدرت تکوینی و برتری از همه افراد زمان خویش در همه خصلت هاست و اینها همه در وجود علیه السلام جمع بود. مسئولیت امام(ع) به عنوان حجت و خلیفه الهی بر زمین، محدود به تبیین گری مسایل و تفسیر الهی از قرآن برای انسان ها نیست؛ بلکه دایره مسئولیت آنان همه بشریت است. آنان همانند خورشیدی هستند که ماسوی الله را به عنوان خلیفه الهی ربوبیت میکنند؛ حال اگر برخی ها خواسته و ناخواسته در برابر بهره گیری ظاهری از نور هستی بخش آنان، حایل و دیواری کشیده اند، به معنای عدم انجام مسئولیت نیست؛ بلکه آنان درباره همین افراد یعنی حتی دشمنان خویش از شیاطین جنی و انسی نیز نقش ربوبیت خویش را انجام میدهند و آنان را به کمال بایسته و شایسته شان میرسانند. 🔷از نظر قرآن کم ترین نقش ائمه اتمام حجت نسبت به دشمنان است تا کسی مدعی نشود که حق را ندیده و نمیشناخت و حجت بر او تمام نشده بود. خداوند میفرماید: و ما أهلکنا من قریه الا لها منذرون؛ و هیچ آبادی و شهری را هلاک نکردیم، مگر آنکه برای آن هشدار دهندگانی بود. [شعراء، ۲۰۸] (ع) یکی از انذارکنندگان الهی بودند که وجودشان، انذاری برای شیاطین جنی و انسی از عباسیان و دیگران بود. ایشان همه خصوصیات امامت را داشتند و به مسئولیت خویش در حد استطاعت عمل میکردند و می کوشیدند تا به اصلاح امور امت در حد توان بپردازدند؛ چنانکه همه پیامبران این گونه عمل میکردند. این در حالی است که تقیه بر پیامبران(ع) جایز نیست، درحالی که برای امامان تقیه جایز و بلکه در شرایطی واجب است؛ با این همه آنان به مسئولیت اصلاح گرانه خویش در امت اسلام می پرداختند و به تعبیر حضرت شعیب در حد استطاعت عمل میکردند. [هود، ۸۸] 🔷 (ع) در شهر سامرا در بازداشت زندگی میکردند. سامرا یک شهر نظامی و پایتخت بعضی از خلفای عباسی بود و انتقال امام به آن شهر، برای آن بود که آن حضرت و رفت و آمدها و روابطش را تحت کنترل داشته باشند. (ع) را نیز عسکری میگویند؛ زیرا همانند فرزندش امام حسن عسکری(ع) در عسکر سامرا، یعنی پادگان نظامی در بازداشت زندگی میکردند؛ از همین رو، در کتب روایی از آن دو امام(ع) به عنوان عسکریین(ع) یاد میشود. آن حضرت با آنکه در شرایط بازداشت سخت خانگی بودند، با این همه در حد توان به مسئولیت خویش در برابر شیعیان عمل میکردند. این درحالی بود که همواره تهدید به قتل نیز میشدند. شرایط سختی که آن حضرت در آن زندگی میکردند، در همه ابعاد زندگی ایشان نمود داشت. از آنجا که هر لحظه ممکن بود که عباسیان ایشان را به شهادت برسانند و بدگویان زمینه شهادت را فراهم آورند، تنها اعتماد و تکیه ایشان خداوند بود که بدان توکل کرده و خود را به ستون الهی حفظ و سرپا نگه میداشتند. 💠ویژگی های امام هادی(ع) 🔷در روایات به برخی از ویژگی ها و خصوصیات فردی (ع) اشاره شده است. این خصوصیات شامل دو دسته فضایل اکتسابی و غیر اکتسابی میشود. کسانی که میخواهند ایشان را سرمشق قرار دهند باید از ویژگی های اکتسابی ایشان بیاموزند و خود را همسان و همانند ایشان در حد توان کنند. کسانی که امام (ع) را دیده اند از فضل و نجابت حضرت سخن گفته اند. عبیدالله بن یحیی الخاقان میگوید: لو رأیت اباه رأیت رجلا جزلا نبیلا فاضلا؛ اگر پدر امام عسکری(ع) (یعنی امام هادی) را میدیدی او را شخص بسیار کریم و بخشنده، با نجابت و صاحب فضل می یافتی. [الارشاد، للمفید، ص ۳۳۹] این روایت بیان میکند که (ع) با آنکه در شرایط حبس خانگی بودند و وجوهات و درآمد وی زیر نظر مستقیم دولتمردان و نظامیان عباسی قرار داشت، با این همه همان اندک چیزی که به دست ایشان میرسید در راه خدا به نیازمندان و سائلان میدادند. از دیگر خصوصیاتی که برای آن حضرت(ع) بیان میشود اینکه حضرت در علم دین، فقیه و از نظر علم به دین، متعبد بود. در حقیقت جمع علم و عمل داشته و به چیزی که میدانسته عمل میکرده است. 🔗متن کامل را اینجا 👈hawzah.net/fa/Article/View/95287 بخوانید. @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️دقیقاً الان وقت ضربه است 🔷مشرکان بعد از پیروزی در جنگ احد و وارد کردن ضربه ای سخت به مسلمین، به سرعت راه مکه را در پیش گرفتند. 🔷ابوسفیان، سرمست از پیروزی، در میانه راه، از بازگشت پشیمان شد و با هدف قتل پیامبر (ص) و نابودی کامل مسلمانان، دستور حمله مجدد به مدینه را داد. 🔷خبر که به پیامبر اکرم (ص) رسید، ایشان بلافاصله دستور دادند لشکر احد خود را برای کارزار با مشرکان آماده کند و این در حالی بود که بسیاری مجاهدان این لشکر، شهید یا به شدت مجروح شده بودند تا جایی که امیرالمومنین (ع) ۶۰ جراحت برداشته بودند. 🔷خبر حرکت لشکر پیامبر، با این وضع بسیار ناگوار و دردناک به لشکر ابوسفیان رسید و آنها از شدت روحیه مقاومت مسلمانان به وحشت افتادند و فرار کردند 🔷لشکر پیامبر پس از سه روز انتظار بدون جنگ به مدینه بازگشت. این موضوع آنقدر مهم بود که خدا اینگونه از ایشان تقدیر کرد: «کسانی که دعوت خدا و پیامبر را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند (و هنوز زخمهای میدان احد التیام نیافته بود، به سوی میدان «حمرا الاسد» حرکت نمودند)؛ کسانی از ایشان که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است» [آل عمران، ۱۷۲] 🔺اگر ضعف و انفعال باشد، فرزندان امروز ابوسفیان حمله سنگین تری برای نابودی تمام جبهه مقاومت تدارک خواهند دید. بنابراین در همین اوضاع سخت، علاوه بر کمک و همدلی با مردم لبنان، باید همه با روحیه و اقتدار را به جبهه کفر وارد کنند ✍حمیدرضا ابراهیمی @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️ و آشفته از نگاه امام علی(ع) 🔶 (ع) به مناسبت‌های مختلف، اوضاع و شرایط نابسامان و مفاسد جامعه‌ی زمان خود را تحلیل و بررسی نموده و ارائه فرموده است که در حقیقت و شاخصه‌ها، اختصاص به آن زمان و آن جامعه نداشت، بلکه و می‌تواند مصداق داشته باشد. به عنوان نمونه در مورد زوال و انحطاط جوامع و حکومت‌ها می‌فرمایند: «عامل سقوط دولت‌ها و جوامع چهار چیز است: بی‌توجهی به مسائل بنیادی؛ و اهتمام به مسائل حاشیه‌ای؛ پیش انداختن اراذل و فرومایگان؛ و کنار گذاشتن افراد دانشمند و بافضیلت».[عیون الحکم و المواعظ، ص ۵۵۰] و در جایی دیگر فرمود: سرپرستی جوامع از سوی فرومایگان و تازه به دوران رسیده‌ها، نشانه‌ای از انحطاط و سقوط حکومت‌ها است.[عیون الحکم و المواعظ، ص ۲۰۲] 🔺 (ع) اما در خطبه‌ی ۲۳۳ نهج البلاغه در قالب یک خطبه‌ی کوتاه، و شاخصه‌های و نابسامان را چنین بیان می‌کند: خدا شما را رحمت کند، بدانید که در روزگارى به سر می‌برید که گویندگان حق اندک، زبان‌ها از راست‌گویى ناتوان و حق‌مداران بی‌ارزش‌اند؛ مردمش گرفتار گناه، و با بی‌تفاوتی و سازش‌کارى همراه‌اند؛ جوانانشان بد اخلاق، و پیرانشان گنه‌کار؛ دانشمندانش دو رو و منافق و سخنرانشان (قاریانشان) چاپلوس‌اند؛ خردسالانشان بزرگان را احترام نمی‌کنند؛ و توانگرانشان مستمندان را دست‌گیری نمی‌کنند. 💠در این‌ خطبه‌ی کوتاه اما جامع و پر معنا، (ع) را بیان می‌کند که عبارت‌اند از: 🔷 و بی‌ارزش بودن بیان حقایق: در جامعه‌ی آشفته، حق‌گویان و حق‌مداران در اقلیت‌اند؛ و علت آن هم شرور و است که را فرا گرفته است. چنان‌که امام(ع) در جایی دیگر فرمود: «اى مردم، ما در روزگارى کینه‌توز، و پر از ناسپاسى و کفران نعمت‏‌ها به سر می‌بریم که نیکوکار در آن بدکردار به شمار می‌‏آید، و ستم‌گر بر تجاوز و سرکشى خود می‌‏افزاید. 👇👇👇👇👇
از آنچه می‌دانیم بهره نمی‌‏گیریم و آنچه را نمی‌دانیم، نمی‌‏پرسیم، و از بلایی تا بر سرمان نیامده نمی‌‏ترسیم».[نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص۷۴] به هر حال در جامعه‌ی نابسامان حق‌گرایان خوارند؛ زیرا هم در اقلیت‌اند، و هم نسبت به دیگران ضعیف‌اند. 🔷  و چاپلوسی: در این روزگار زبان انسان از بیان حقیقت ناتوان است و علت آن هم دو چیز است: یکی جهل و نادانی و دیگر ظلم و ستمی است که جامعه را فرا گرفته است.[۱] بر اساس سخن امام علی(ع) نشانه‌ی دیگر جامعه‌ی فاسد و بیمار آن است که انسان‌های سالم و صادق توان گفتن حقایق را ندارند، و بر عکس بازار افترا، دروغ، تملّق و چاپلوسی پررونق است و تریبون‌ها و بلندگوها در اختیار متملقان و چاپلوسان است. 🔷 : اکثریت مردم جامعه‌ی فاسد، هر کدام در گناهی فرو رفته و آثار تقوا در جامعه کمتر مشاهده می‌شود. 🔷 و سازش‌کاری: مردم در ظاهر و در زبان با هم سازش دارند، ولی قلبا با هم توافق ندارند؛ و به عبارتی در کارهای خود اهل غل و غش هستند و با سازش‌کاری روزگار را سپری می‌کنند. 🔷 و : جوانان جامعه تندخو و بد اخلاق‌اند؛ چرا که بر اساس تربیت دینی پرورش نیافتند و یا خود را ملزم به رعایت اصول دینی نمی‌دانند و پیران جامعه که دین‌داری آنان - با فرض دین‌دار بودن - تصنعی و ظاهری است، خود را غرق در گناه نموده و مرگ و قیامت را فراموش کرده‌اند. یعنی اگر شرایط جامعه به سمتی برود که به جای اهتمام به باور خویش و برنامه‌ریزی برای آینده خود و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، به تندخویی و اخلاقی تمایل و رغبت بیشتری نشان دهد، این امر و نشانه‌ی انحطاط و تباهی آن جامعه است. جامعه‌ای که و پا به سن گذاشته‌ها، به جای این‌که به خود بپردازند و آنان را از آلودگی به گناه برحذر دارند، خود شوند، آن جامعه فاسد است. 🔷وجود نفاق و چاپلوسی در میان آنانی که با دین سر و کار دارند: دانایان جامعه از آن جهت منافق و ریاکار می‌شوند که دانش و هوشمندی خود را در جهت خیر و صلاح به کار نمی‌برند و از فرمان‌های الهی و آخرت چشم پوشیده‌اند؛ گویندگان و سخنوران با مردم صادق نیستند، با زبان اظهار محبت می‌کنند، ولی در دل با دیگران دوست نیستند.[۲] 👇👇👇👇👇
در محیطی که اندیشمندان و صاحبان قلم، به جای این‌که مردم را به سوی خدا و سعادت دنیا و آخرت دعوت نمایند، با ایفای دوگانه و به فکر باشند، چنین جامعه‌ای روی سعادت به خویش نخواهد دید. 🔷 : از دیگر نشانه‌های نابسامانی جامعه‌ این است که کوچک‌ترها احترام بزرگ‌ترها را نگه نمی‌دارند؛ زیرا در محیطی رشد یافته‌اند که از نظر تربیت دینی و اخلاقی دچار نقص بوده است.  پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «... وَقِّرُوا کِبَارَکُم‏...»؛[۳] (و بزرگان خود را احترام کنید). و فرمودند: «مِنْ إِجْلَالِ‏ اللَّهِ‏ إِجْلَالُ ذِی الشَّیْبَةِ الْمُسْلِم‏»؛[۴] از جمله‌ی تجلیل خدا، احترام گذاشتن به پیران مسلمان است‏. اگر به این توصیه‌ها عمل نشود، جامعه رو به انحطاط خواهد بود. 🔷بی‌توجهی به رشد : جامعه‌ی منحط و فاسد جامعه‌ای است که در آن شکاف و فاصله‌ی طبقاتی روز به روز بیشتر می‌شود که در چنین جامعه‌ای ثروت‌مندان نه تنها به فکر فقرا و مستضعفان نیستند، بلکه با انباشت ثروت و پایمال کردن حق تنگ‌دستان هر روز بر این شکاف و فاصله می‌افزایند، در حالی‌که بر اساس صریح قرآن خداوند در مال ثروت‌مندان حقی برای بیچارگان قرار داده شده است: «وَ فی‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُوم».[ذاریات، ۱۹] اما در جامعه منحط صاحبان ثروت به جای این‌که بخشی از سرمایه‌ی خود را در جهت فقرزدایی به کار گیرند، با حرص و طمع و نقشه‌های گوناگون همواره به دنبال تصاحب اندک ثروتی هستند که در دست مستمندان است، و با این کار روز به روز بر فاصله‌ی طبقاتی می‌افزایند. پی نوشت: [۱]. بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، مترجمان، محمدی مقدم، قربانعلی و دیگران، ج 6، ص 138 [۲]. همان، ص 139. [۳]. امالی صدوق، ص ۹۴ [۴]. کافی ج ‏۲، ص ۱۶۵ |منبع: وبسایت اسلام کوئست @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️آیا در روایت (ع) ، اغراق نشده است؟ آیا از معنای برخی روایات این شبهه به ذهن نمی‌رسد که در فضائل امام علی(ع) اغراق شده است؟ مثلاً در روایتی داریم ضربه شمشیر امیرالمؤمنین(ع) در جنگ خندق افضل از عبادت جن و انس است! اگر این روایت صحیح باشد، مستلزم این است که ضربه امام علی(ع) از اعمال و عبادات خود پیامبر اسلام(ص) هم افضل باشد! 💠پاسخ اجمالی 🔷به نقل شیعه و اهل سنت، پیامبر اکرم (ص) در ارتباط با فضایل و مجاهدت‌های امام علی (ع) می‌فرمایند: «لَضَرْبَةُ عَلِیٍّ یَوْمَ الْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ الثَّقَلَیْن‏»؛[۱] کار علی در جنگ خندق (کشتن عمرو بن عبدودّ) برتر از عبادت جن و انس است. 🔷شاید از این روایت، نوعی اغراق برداشت شود، اما باید دانست که روایاتی مشابه، که فضیلتی برتر از تمام جهانیان را برای فردی اعلام می‌کند، حتی در مورد صحابی نامداری، مانند ابوذر نیز آمده است. بدیهی است که چنین مواردی انصراف به فضیلت بر دارد و نه اعمال پیامبران و امامان! 🔷در همین راستا روایت مشهوری در ارتباط با راست‌گو بودن ابوذر می‌گوید: «آسمان سایه نینداخته و زمین بر خود حمل نکرده گوینده‌اى راست‌گوتر و نیک‌تر از ابوذر».[۲] این روایت تا حدی شخصیت ابوذر را بالا می‌برد که برای برخی از شیعیان این شبهه پدید آمده بود که آیا ابوذر از اهل بیت (ع) نیز برتر بود؟! یکی از شیعیان این اشکال را با امام صادق (ع) این‌‌گونه مطرح ساخت: آیا پیامبر خدا (ص) در حقّ ابوذر چنین نفرمود: «آسمان بر کسى سایه نیفکنده و زمین بر خود حمل نکرده، کسى را که راست‌گوتر از ابوذر باشد»؟ امام فرمود: «آرى»، وی پرسید: «پس پیامبر خدا (ص)، امام علی، حسن و حسین (ع) در این میان چه جایگاهی خواهند داشت؟!» امام در پاسخ فرمود: «یک سال چند ماه است؟!»، گفته شد: «دوازده ماه!» امام(ع) فرمود: «چند ماه از آنها، ماه حرام شمرده شده است؟» پاسخ داده شد: «چهار ماه»، امام فرمود: «آیا ماه رمضان هم جزو آنها است؟!» که پاسخ منفی داده شد. امام صادق(ع) فرمود: «به یقین در ماه رمضان شبى هست که برتر از هزار ماه است، و ما خاندانى هستیم که هیچ فردى با ما سنجیده نمی‌شود!».[۳] بدین ترتیب، شبهه آن فرد شیعی برطرف شد. 🔷در و مجاهدت‌های (ع) در ارشاد مفید آمده است: ربیعه سعدى به ملاقات حذیفه یمان[۴] رفت و گفت اى بنده خدا ما همواره از على (ع) و فضایل او در محافل و مجالس یاد می‌کنیم. مردم بصره می‌گویند شما در باره او افراط می‌کنید. آیا شما حدیثى در مورد عظمت و جایگاه او به خاطر دارید. حذیفه گفت: اى ربیعه، این چه پرسشى است که در باره على(ع) از من مى‌‏نمایى! سوگند به خدایى که جان من در دست او است، هر گاه همه اعمال یاران محمد(ص) از روزى که مبعوث به نبوت شده تا به امروز را در کفه ترازویى بگذارند و کار على(ع) را در کفه دیگر آن، عمل آن‌حضرت بر تمام اعمال آنان برترى دارد. ربیعه که این منقبت امام را از على(ع) شنید گفت: این منقبت قابل قبول نیست و دلیلى بر صحت آن وجود ندارد. حذیفه گفت: اى احمق! چگونه این فضایل قابل تحمل نیست؟! کجا بودند عمر و ابوبکر و دیگر اصحاب پیامبر (ص) در روز خندق که عمرو بن عبدودّ مبارز می‌‌طلبید و همه غیر از على(ع) چون مرده بی‌جانى روح از کالبدشان خارج شده بود، او یک‌تنه به مبارزه وى رفت و به یارى خدا او را کشت. به حق خدایی که جان حذیفه در دست او است، پاداش کار على(ع) در آن روز از اعمال پیروان محمد(ص) تا روز قیامت بیشتر است.[۵] پی نوشت: [۱]. الاقبال بالاعمال الحسنة، ج ‏۱، ص ۴۶۷؛ المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۳۴، البته در المستدرک به جای «الثقلین»، «اعمال امتی الی یوم القیامة» آمده است. [۲]. تفسیر قمی (تحقیق: موسوی جزایری) ج ‏۱، ص ۵۲ [۳]. معانی الاخبار، ص ۱۷۹ [۴]. حُذَیفة بن یمان، صحابی و صاحب سرّ پیامبر اکرم (ص) و از نخستین اسلام‌آورندگان که در بسیاری از جنگ‌های صدر اسلام پیامبر (ص) را همراهی کرد. وی از اصحاب و شیعیان خاص حضرت علی(ع) بود. در برخی از روایات به عنوان یکی از ارکان چهارگانه صحابی امام علی (ع) از او یاد شده است. [۵]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏۱، ص ۱۰۳ |منبع: وبسایت اسلام کوئست @tabyinchannel
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ 💠حمد و ثنای الهی 🔷ستایش خداوندی را که در یگانگی، والا و در بی‌همتایی، نزدیک و در اقتدار شکوهمند، و در ارکان خود بسی بزرگ است. دانشش بر همه چیز احاطه دارد و حال آن که او در مقام خودش است و آفریدگان، همگی مقهور قدرت اویند. بزرگی که پیوسته بوده و ستوده‌ای که همیشه خواهد بود. پدید آورنده آسمان‌های بلند و گستراننده گستره شده‌ها و فرمانروای مطلق زمین‌ها و آسمان‌هاست و بی‌اندازه پاک و بی‌نهایت پاکیزه است. پروردگار فرشتگان و روح‌القدس و نسبت به هر آنچه آفریده، فزون‌بخش است و چه ساخته و پرداخته، غرقه عطا و فضل اویند. هر دیده‌ای را می‌بیند، و هیچ دیده‌ای را توان دیدار او نیست. بزرگوار و بردبار و بخشنده‌ایست که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و منعمی است که بر همه مخلوقات منت دارد. 🔷در اجرای کیفر مجرمان شتاب نمی‌کند و به عذابی که در خور آنند تعجیل نمی‌نماید. به اسرار نهان و به سویداء سینه‌ها آگاه است و هیچ رازی از او پوشیده نیست و هیچ امر پنهانی او را به اشتباه نمی‌افکند. بر همه اشیاء، محیط و بر همه چیز، چیره و بر هر نیرویی غالب و بر هر کاری تواناست. نیست مانندی برایش و حال آن که او پدید آورنده همه موجودات است از نیستی. جاودانی که به عدل، پایدار است و خدایی جز او نیست. سرافراز و حکیم و والاتر از آن که به دیده‌ها مشهود گردد و لیکن او هر دیده‌ای را در می‌یابد و بر هر چیز دقیق و آگاه است. خداوند، بزرگوار و بردبار و بخشنده‌ایست که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و منعمی است که بر همه مخلوقات منت دارد. 🔷به دیده هیچ بیننده در نیامده تا وصفش ممکن شود و احدی را از چگونگی پیدا و پنهانش آگاهی نیست مگر به همان مقدار که خود (عزّوجلّ) از خویشتن خبر داده است. و گواهی می‌دهم او خدایی است که هستی، آکنده قداست اوست و آغازِ بی آغاز و انجام بی فرجام (همه هستی) به نور او احاطه شده است. فرمانش بی مشورت مستشاری جاری و نافذ است و قضا و تقدیرش بی مدد همکاری، بر کائنات حکومت دارد و در تدبیر امر خلقش، هیچ نقص و بی نظمی نیست. موجودات را بی آنکه نمونه‌ای از پیش داشته باشد، ابتکار و خلقت فرمود و بدون کمک هیچ یاوری آنها را بیافرید و در این هنگامه نه او را رنجی و نه نیازی به چاره سازی بود. به ایجاد خلق اراده نموده پس خلق، خلعت هستی یافتند و (به نور وجودش) آشکار شدند. 🔷پس اوست خدایی که معبودی جز او نیست، آن (خدایی) که به صنع خود، اتقان و استواری داد و در مصنوع خود، حسن و زیبایی نهاد. دادگریست که هرگز ستم نکند و بزرگواریست که کلیه امور به او باز می‌گردد. و گواهی می‌دهم اوست که هستی در برابر قدرتش فروتن و در مقابل هیبتش سرافکنده و تسلیم است. اوست سلطان سلاطین و مالک همه ملک‌ها و گرداننده افلاک و فرمانروای مهر و ماه که هر یک تا زمانی مقدّر در کار گردشند. اوست که چادر شب بر رخسار روز کشد و شب را در نور روز فراگیر کند که هر یک شتابان در جستجوی یکدیگرند. اوست شکننده ستمکاران و زورگویان و نابود کننده شیاطین پست و پلید. 🔷نه او را ضدّی است و نه شریکی. یکتای بی نیاز است. نه کسی زاده اوست و نه او زاده کسی و نه احدی همتا و مانند وی است. معبودی یکتا و پروردگاری ارجمند است. هر چه خواهد کند و اراده‌اش بر جهان فرمانرواست. او بر هر چیز و به شمار همه چیز آگاه است. مرگ و زندگی، نیازمندی و بی نیازی به اراده او و خنده و گریه و منع و عطا به خواست اوست. ملک و سلطنت، از آن او و ثنا و ستایش، ویژه او و خیر و نیکی به خواست اوست و اوست که بر هر کاری تواناست. شب را در روز، و روز را در شب فرو می‌برد و خدایی جز او نیست. خدایی بس ارجمند و بسی بخشاینده. به خواهش بندگان، پاسخ می‌دهد و صاحب بخشش و عطای بزرگ است. به شمار نَفَس جانداران آگاه و پروردگار پری و آدمی است. 🔷کاری بر او دشوار نیست و ناله فریادخواهان او را به کاری وادار و ناگزیر نمی‌سازد به ستوه نیاورد او را اصرار اصرار کنندگان. نگهبان نیکان و توفیق بخش رستگان و سَروَر جهانیان است و آفریدگان را سزد که به هر حال، در خوشی و سختی و در شدت و راحت سپاس او گویند و ستایش او کنند. و اینک من، در هر دشواری و راحت و در هر سختی و سستی ستایشگر اویم و به او و فرشتگان و فرستادگان و کتب آسمانیش، ایمان دارم. فرمانش را به جان شنوده و فرمان بردارم و در هر کار که او را خشنود و راضی سازد، شتابنده‌ام. 🔗متن کامل را اینجا 👈article.tebyan.net/81057 بخوانید. @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ از نگاه نهج البلاغه (بخش اول) 🔶 که ما در آن زندگی می‏کنیم همراه با رنج ‏ها و زحمت ‏ها است، این ‏ها و مصیبت ‏ها هستند و ما باید در قبال آنها چه عکس ‏العملی نشان بدهیم؟ خودمان را در برابر آنها ببازیم یا با آنها مبارزه کنیم و بر آنها فائق آییم؟ اگر می ‏خواهیم با آنها برخوردی داشته باشیم که بر زندگی ما اثرات منفی نگذارد یا حداقل اثرات منفی را از خودمان دور کنیم، چه کار باید بکنیم؟ 💠مقدمه 🔷وقتی ما زندگی انسانی را به ذهن می‏ آوریم، رنج ‏ها و مشکلات، حصه بزرگی از زندگی او را در بر می‏گیرند. همانطور که یک کوهنورد ماهر برای رسیدن به قله کوه مراحل سختی را می‏گذراند، انسان‏ها هم در مواجهه با مشکلات و مصائب هستند. بعضی با فائق آمدن بر مشکلات پیروز می‏شوند و بعضی در مقابل آنها سر تسلیم فرود می ‏آورند. آنها که در برابر مشکلات همچون کوه می ‏ایستند ویژگی‏ هایشان چیست؟ چه ترفندهایی را بکار می‏ گیرند؟ 🔺ما در این مقاله با یاری گرفتن از (ع) با را مرور می ‏کنیم: . 👇👇👇👇👇
💠شناخت مشکلات 🔷در ما باید تا بتوانیم با آن مبارزه کنیم. وقتی دو ورزشکار می‏خواهند با یکدیگر مبارزه کنند، درباره ویژگی‏ های یکدیگر اطلاعاتی به دست می ‏آورند و از طریق این اطلاعات خود را برای مقابله با حریف آماده می ‏سازند. ، نخستین مرحله برخورد است.   💠انواع مشکلات و مصیبت‏ ها 🔺الف. مصیبت ‏هایی که لازمه طبیعت و فطرت انسانی است، مانند مرگ. 🔺ب. مشکلاتی که خدا برای توانا ساختن انسان قرار داده است. 🔷بعضی از این انسان را از نظر ‏سازد و بعضی‏ ها از نظر .   💠مشکلاتی که انسان را از نظر جسمانی محکم می‏ سازد 🔷یک استاد بیولوژی (BIOLOGY) شاگردان خودش را درس می‏داد که پروانه چگونه از قالب بیرون آمده و به شکل پروانه در می‏آید. او به شاگردان خودش گفت که وقتی پروانه تلاش می‏کند که از قالب بیرون بیاید هیچ کس در بیرون آمدن، به او کمکی نکند. این را گفت و از کلاس بیرون رفت. شاگردان منتظر بودند. پروانه برای بیرون آمدن تلاش می‏کرد. دانشجویی از راه ترحم کمک کرد و قالب را شکست. پروانه بیرون آمد اما چند دقیقه بعد مرد. وقتی استاد برگشت، علت مرگ را جویا شد. او گفت پروانه برای بیرون آمدن سعی می‏کند و رنج و زحمت می‏کشد، این رنج و زحمت همانند ورزشی است که بال و پر او را تقویت می‏کند و او را برای زندگی در این دنیا آماده می‏گرداند. این دانشجو نگذاشت که او با تلاش خودش را تقویت کند، ضعیف ماند و نتوانست زنده بماند. 🔷 (ع) در نامه معروف خودش به عثمان بن‏حنیف می‏فرمایند: آگاه باشید درختان بیابانی، چوب‏ شان سخت‏ تر و درختان کناره جویبار پوست‏ شان نازک‏تر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می‏شوند، آتش چوب شان شعله ‏ورتر و پر دوام ‏تر است.[۱] مراد امام این است که چون درخت‏ های بیابان در شداید و سختیها رشد و نمو می‏کنند، از درختان دیگر سخت‏ تر هستند. 👇👇👇👇👇
💠مشکلاتی که انسان را مستحکم می‏کند 🔷 (ع) می‏فرمایند: «خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه می‏کند و اقسام کوشش‏ها و مجاهدت‏ها را پیش پای آنها می‏گذارد، ‏طلب آنها، بر آنها مقرر می‏دارد تا غرور و از دلشان بیرون رود، ‏شان_به_عبودیت_خدا رام گردد و این وسیله ‏ای است برای اینکه درهای فضل و رحمت پروردگار به روی آنها گشوده شود».[۲] 🔷این اصل هم برای افراد است و هم برای ملت‏ها. لذا ایشان در جای دیگر می‏فرماید: «خدا هرگز استخوان شکسته ملتی را بازسازی نفرمود، مگر پس از آزمایش‏ها و تحمل مشکلات».[۳] خداوند و ، انواع مشکل‏ ها را سر راه انسان قرار می‏دهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید. 🔷 (ع) می‏فرمایند: «روزی انسان‏ها را اندازه‏ گیری و مقدر فرمود. گاهی کم و زمانی زیاد و به تنگی و وسعت به گونه ‏ای عادلانه تقسیم کرد، تا هرکس را که بخواهد با تنگی روزی یا وسعت آن بیازماید، و با شکر و صبر، غنی و فقیر را قرار دهد. پس روزی گسترده را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرار داد و مقدّم یا مؤخر داشت.»[۴] 🔷ممکن است اینجا سؤال پیش بیاید که خدا چرا بندگان خودش را امتحان می ‏کند؟ مگر نه این است که او آگاه بر همه پوشیدگی ‏ها است؟ متفکر شهید استاد مطهری می ‏فرماید: «امتحان اگر فقط به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد، البته درباره خداوند صحیح نیست. معنی دیگر هم دارد و آن و تکمیل است. که و شداید امتحان می‏کند، به معنی این است که به وسیله اینها را به که لایق آن است می‏رساند. 👇👇👇👇👇
🔷فلسفه شداید و بلایا فقط سنجش وزن و درجه و کمیت نیست. همچنین زیاد کردن وزن و بالا بردن درجه و افزایش دادن به کمیت است. خداوند امتحان نمی‏کند که وزن واقعی و حد و درجه معنوی و اندازه شخصیت کسی معلوم شود، ‏کند، یعنی و شداید قرار می‏دهد که بر وزن واقعی و درجه معنوی و حد شخصیت آن بنده افزوده شود. امتحان نمی‏کند که بهشتی واقعی و جهنمی واقعی معلوم شود. امتحان می‏کند و مشکلات و شداید به وجود می‏ آورد تا آنکه می‏خواهد به بهشت برود، در خلال همین شداید خود را شایسته و لایق بهشت کند و آن که لایق نیست سر جای خود بماند.»[۵] مشکلاتی که سبب آنها گناه انسان‏ها است. این یک حقیقتی است که دین بیان میکند که در این جهان همه مشکلات حساب مادی ندارند، بلکه برخی از مشکلات به امور معنوی هم پیوند دارند. 🔷 (ع) چنین میفرمایند: «خداوند بندگان خود را که گناهکارند با کمبود میوه ‏ها و جلوگیری از نزول برکات و بستن در گنج‏های خیرات، گرفتار می‏ کند. برای آنکه توبه‏ کننده باز گردد. گناهکار دل از معصیت بکند و پند گیرنده پند گیرد و بازدارنده راه نافرمانی را بر بندگان ببندد».[۶] برای انسان‏ها هستند هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. فایده معنوی این است که انسان به سوی خدا متوجه می‏شود و گناهانش کم می‏گردد و برای توبه و استغفار زمینه می‏ یابد. (ع) در این باره می‏فرمایند: «هر مقدار آزمایش و مشکلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نیز بزرگتر خواهد بود».[۷] 🔷البته و مصیبت‏ها، ‏_ساز_رشد و پاک شدن و هستند و کسانی که با مشکلات در می‏ افتند و جهاد و مبارزه میکنند و از آنها عبرت میگیرند، سود می برند، ولی کسانی که عبرت نمیگیرند و مبارزه نمی‏کنند، رشد نمی یابند و پاک نمی‏شوند. نکته دیگر اینکه کافی نیست ما را بشناسیم، بلکه باید و آنها را بسنجیم. بعضی‏ ها مشکلات کوچک را خیلی بزرگ می‏شمارند و در مقابل آن خود را می‏ بازند و توان تصمیم ‏گیری را از دست میدهند و به مشکلات بزرگتر گرفتار می‏گردند. (ع) شاید با توجه به همین نکته می‏فرمایند: «کسی که مصیبت‏ های کوچک را بزرگ شمارد، خدا او را به مصیبت ‏های بزرگ مبتلا خواهد کرد».[۸] • ادامه دارد... پی نوشت: [۱] نهج‏ البلاغه (ترجمه محمد دشتی) نامه ۴۵ [۲] همان، خ ۱۹۲ - [۳] همان، خ ۸۸ - [۴] همان، خ ۹۱ [۵] بیست گفتار (مطهری مرتضی) ص ۱۴۸ [۶] نهج‏ البلاغه (ترجمه م دشتی)، خ ۱۴۳ [۷] همان، خ ۱۸۸ - [۸] همان، حکمت ۴۴۸ |منبع: راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
عليه السلام:  🔷 ، نيكوكارى هاى خود را بدهى به گردن خود میداند كه بايد بپردازد، و ، احسان هاى گذشته خود را بدهى به گردن ديگران میداند، كه بايد پس بگيرد.  📕غررالحكم، ح ۲۰۳۱ و ۲۰۳۲ @tabyinchannel
⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️💥⚡️ 💥 ⭕️عاملی برای بروز اختلافات 🔶انسان امروزی دچار بیماری ای شده است که جز به دست خودش نمیتواند درمان شود. بیماری چیزی نیست، جز . به همه چیز توجه دارد الاّ خودش. بر خلاف تصور عمومی، هر چه بر تن انسان امروز بیشتر دمیده میشود، او را از بیگانه‌ تر می‌کند. 🔷 راحتی را برای انسان امروزی به ارمغان آورده، اما را که تمام هستی ‌اش را شکل می‌دهد، از او گرفته است. این را، میتوان در زندگی روزمره بسیاری از افرادِ جوامع امروزی شاهد بود، که جامعه‌ ی ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مظاهر "از ‌خود ‌بیگانگی" که اسباب غفلت ‌زدگی را بوجود آورده است، توجه به و است.  🔷در بسیاری از خانواده ها، آنچنان به آن اهمیت داده میشود و دغدغه شده، که حتی از ضروری ترین مسائل زندگی غفلت میشود، اما از هرگز! این حالات به دلیل این است که، بسیاری از افراد لذت های جسمانی را هدف نهایی و مطلوب اصلی خویش می‌پندارند و آن را با من و خویش اشتباه می‌گیرند، لذا تمام تلاش خود را برای رشد «تَن» و غفلت از «مَن» صرف میکنند. 💠ریشه ‌ی غفلت و جهل 🔷قرآن و غفلت (و توجه بیش از حد به زینت های دنیوی) را،  می‌داند. خداوند در سوره‌ ی حشر آیه ‌ی ۱۹ می‌فرماید: «از کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد.» 🔷 ، یکی  در هر عصری است. جاهلیت در هر زمانی که باشد دارای ماهیتی مشترک است، حال چه این جاهلیت مدرن، نو، خوش چهره و بزک کرده باشد یا سنتی، کهنه و رنگ و رو رفته. در هر عصری و محور نبودن خداست. بسیار فریبنده تر است، زیرا مدعیِ آگاهی بخشی و پشتوانه‌ ی خود را علم و فناوری و فرهیختگی می‌داند و جهالت را انکار میکند. 🔗متن کامل را اینجا 👇 article.tebyan.net/352942 بخوانید. @tabyinchannel
⭕️به روز باشیم 🔷 آیا میدانید سال گذشته ۳۶۰ هزار دلار کمک کرده‌اند! 🔺این را ارسال کردیم تا بدانید چقدر برخی از کاربران فضای مجازی، با بازی میخورند و پیام میگذارند! قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات @tabyinchannel
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️ در رساله حقوق امام سجاد (ع) (بخش دوم) 🔶 یکی از زیباترین مخلوقات زندگی آدمی است که از کودکی تا پیری به بودنش نیاز است. در دوران کودکی که حیات را به انسان می بخشد و در دوران پیریش، دعایش. 🔺 تا با در (ع) بیشتر آشنا شوید.  💠«وَ اَمَّا حَقُّ اُمِّکَ فَاَنْ تَعْلَمَ اَنَّهَا حَمَلَتْکَ حَیْثُ لَا یَحْتَمِلُ اَحَدٌ اَحَداً»؛ «و اما  این است که بدانی او آنگاه که هیچکس حمل کسی را بر دوش خود نمی‌پذیرفت، تو را بر دوش خود کشید» 🔷 حق و اولین مرحله برای ادای حقوق است. کسی که معرفت و آگاهی به حقوق دیگران نداشته باشد، قدمی برای احقاق آن بر نمیدارد. پس قدم اول این است که حقوق حقیقی دیگران به درستی شناخته شود. هم برای شناخت این حقوق،  و نظام خلقت است. اوست که عالم را خلق کرده است و به درستی میداند که چه چیز درست است و چه چیز نادرست. چه چیز افراط است و چه چیز تفریط. اگر انسان از یک این آگاهی و معرفت را کسب نکند، ممکن است به دام افراط و تفریط بیفتد و از حد تعادل خارج شود. 🔷 (ع) در این فراز اشاره به اولین ای میدهند که انسان باید در مقابل  بدان دست یابد. یگانه کسی که او را بر دوش کشید، سختی های جسم و روح او را به خود خرید و در وجود خویش جای داد، بود. 💠«وَ اَعْطَتْکَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لَا یُعْطِی اَحَدٌ اَحَداً»؛«و از میوۀ دلش به تو داد آن هنگام که کسی به تو چیزی از خویش نمی‌داد» 🔷 از شیره جان مادر است. در دورانی که در مهمانست برای تامین نیازهای جسمی خود به اکسیژن و مواد غذایی و پادتن های ضد بیماری و دفع مواد زائد نیاز دارد که همه این موارد انجام میگیرد، که همین موارد را برای جسم مادر به همراه دارد و آنچه همه اینها را بر مادر آسان میکند، به دنیا آمدن فرزند سالم و صالح است. 👇👇👇👇👇
این مواد مورد نیاز برای جنین از داخل عضوی به نام جفت که متصل به رحم مادر است و از طریق بند ناف، با جنین در ارتباط است، به جسم کودک منتقل میشود. در این مدت ۹ ماهه یا کمتر، ناگزیر است بسیاری از خواسته های غذایی خود را به کنار نهد و آن چیزی را بخورد که نیاز کودک است.   💠«وَ وَقَتْکَ بِجَمِیعِ جَوَارِحِهَا»؛«و با تمام اعضایش از تو مراقبت کرد» 🔷 که برای و کودک میکشد، صرفاً به دوران جنینی کودک محدود نمیشود. سختیهای رشد او و تربیتش قصه ادامه داری است که تا دوران نوجوانی به گونه ای و پس از آن به گونه ای دیگر ادامه دارد. اولین کسی است که برای رشد کودک و توان روانی او از جسم و روان خویش مایه میگذارد. این صرف جسم و روان، به گونه ای وقف تمام وجود خویش، برای این اموری است که نام برده شد. بعد از این فراز، (ع) به بیان نمونه هایی از این موارد می پردازند: 💠«وَ لَمْ تُبَالِ اَنْ تَجُوعَ وَ تُطْعِمَکَ»؛ «او باکی نداشت که خود گرسنه بماند ولی تو را غذا بدهد» 💠«وَ تَعْطَشَ وَ تَسْقِیَکَ»؛ «و نیز خود تشنه بماند ولی تو را سیراب نماید» 💠«وَ تَعْرَى وَ تَکْسُوَکَ»؛ «خود چیزی برای پوشش نداشته باشد ولی تو را بپوشاند» 💠«وَ تَضْحَى وَ تُظِلَّکَ»؛ «خود در آفتاب بماند ولی تو را در سایه نگه دارد» 💠«وَ تَهْجُرَ النَّوْمَ لِاَجْلِکَ»؛ «او به خاطر تو بی خوابی کشید» 💠«وَ وَقَتْکَ الْحَرَّ وَ الْبَرْدَ»؛ «و تو را از گرما و سرما محافظت کرد» 💠«لِتَکُونَ لَهَا»؛ «تا تو برای او باشی» 🔷 برای آن است که تو برای او باشی، تو حاصل زحمات او تا بار محبت خویش را بر دوش تو بگذارد و تو نیز به او محبت کنی. بعد از آگاهی به زحمات مادر، تنها حقی که (ع) بدان اشاره میکنند این است که . تو نیز باید خود را وقف او کنی. دورانی که او به تو نیاز دارد، خواهد رسید و ناتوانی او را به مانند نوزادی خویش در او خواهی دید. 👇👇👇👇👇