eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین آثار «محبت و دوستی» با مردم چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۲ با اشاره به آثار و با مردم مى فرمايد: «التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ» (اظهار و دوستى با نيمى از عقل است). تعبير به «نيمى از عقل» اشاره به اين است كه كارى است فوق العاده ، و منظور از اين است كه كارهايى انجام دهد كه نشانه و دوستى باشد؛ در به يارى آنها بشتابد و در برابر كارهاى ناروا به هنگام قدرت به جاى انتقام جويى كند و با با مردم روبه‌رو شود، 🔹در برابر آنها كند، سخنان آنها را بشنود و به آنها بگذارد. مجموعه اين امور و مانند آن را «تودد» مى گويند كه آثار فراوانى دارد؛ از جمله: در سايه براى انسان پيدا مى شوند، اگر اهل كسب و تجارت باشد، او فراوان مى گردند، و اگر مدير تشكيلاتى باشد، افرادى كه در زير مجموعه او هستند به او عشق مى ورزند و خود را به خوبى انجام مى دهند، چنانچه لشگرى باشد افراد لشكر او سر بر فرمان او خواهند بود، اگر و روحانى باشد مردم به او مى كنند و ارشادات و را به گوش جان مى پذيرند، 🔹و چنانچه پدر و باشد همسر و فرزندان به او علاقه مند مى شوند و محيط خانواده محيطى مملوّ از و و همكارى خواهد بود، و همچنين افراد ديگر در محيط ها و پست هاى ديگر. ولى به عكس اگر انسان در برابر مردم باشد و با قيافه درهم كشيده روبه رو شود، بى اعتنايى كند، بورزد، نسبت به سرنوشت آنها بى اعتنا باشد و به تعبير قرآن «فَظّاً غَلِيظَ القَلبِ» [آل عمران، ۱۵۹] باشد، از اطراف او پراكنده مى شوند، در ميان جمع زندگى مى كند ولى تك و . به گفته شاعر: «نهال دوستى بنشان كه كام دل به بار آرد ؛ درخت دشمنى بركن كه رنج بى شمار آرد». 🔹در كتاب «بحارالانوار» از (عليه السلام) در ضمن مواعظ آن حضرت چنين نقل شده: «مَنْ كانَ الْوَرَعُ سَجِيَّتَهُ وَ الْكَرَمُ طَبيعَتَهُ وَ الْحِلْمُ خَلَّتَهُ كَثُرَ صَديقُهُ وَ الثَّناءُ عَلَيْهِ وَ انْتَصَرَ مِنْ أعْدائِهِ بِحُسْنِ الثَّناءِ عَلَيْهِ» [۱] (كسى كه و ورع، خوى و خصلت او باشد، و و بخشش طبيعتش، و حلم و عادتش، بسيار مى شوند و ثناخوانانش فراوان و از اين طريق بر پيروز مى گردد). البته نبايد خوش رفتارى با مردم را با مسئله تملق و چاپلوسى اشتباه كرد، كه آن حساب جداگانه اى دارد و به يقين از صفات مذموم است. 🔹مرحوم مغنيه مى گويد: «بعضى از شارحان نهج البلاغه تعبير به «نصف العقل» را چنين تفسير كرده اند: «اَلْمُرادُ بِنِصْفِ الْعَقْلِ تَدْبيرُ الْمَعاشِ» [۲] (منظور از نصف عقل تدبير معاش است). ولى به يقين اين تفسير، تفسير تمام جمله امام (عليه السلام) نيست، بلكه مى تواند بخشى از آن را تشكيل دهد؛ زيرا كسانى كه هستند، در امر و جلب شركاى خود و مشتريان فراوان موفق تر خواهند بود. مرحوم كلينى در كتاب «كافى» بابى تحت عنوان «التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ وَ التَّوَدُّدُ إِلَيْهِمْ» ذكر كرده و در ذيل آن احاديث متعددى از معصومين (عليهم السلام) آورده است. 🔹از جمله در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل مى كند كه: «مرد عربى از طايفه بنى تميم خدمت حضرت عرض كرد يا رسول الله، توصيه اى به من بفرما!، آن حضرت در یکی از توصیه های خود چنین می فرماید: «تَحَبَّبْ إلَى النّاسِ يُحِبُّوكَ» [۳] (به مردم اظهار كن تا تو را بدارند). و نيز در آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «ثَلاثٌ يُصْفينَ وُدَّ الْمَرْءِ لاِخيهِ الْمُسْلِمِ يَلْقاهُ بِالْبُشْرِ إذا لَقِيَهُ، وَ يُوَسِّعُ لَهُ فِي الْمَجْلِسِ إذا جَلَسَ إلَيْهِ، وَ يَدْعُوهُ بِأحَبِّ الاَسْماءِ إلَيْهِ» [۴] (سه چيز است كه اظهار هر كسى را نسبت به برادر مسلمانش صفا مى بخشد: او را با ملاقات كند و در مجلس كه مى نشيند [هنگام ورود برادر مسلمانش] براى او جا باز كند و وى را به بهترين نام هايش خطاب نمايد). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۳۷۹، باب ۲۹ [۲] فی ‏ظلال ‏نهج ‏البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم‏ للملايين، چ ۳، ج ۴، ص ۳۰۸ [۳] وسائل الشيعة، عاملى، مؤسسة آل البيت (ع)‏، چ ۱، ج ‏۱۲، ص ۵۲، باب ۲۹ [۴] الكافی، ص ۶۴۳ 📕پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۱۳، ص۱۵۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت‌ «خوش‌ اخلاقی» در کلام معصومین علیهم السّلام 🔹، عبارت است از «خوشرویی»، «خوشرفتاری»، «حُسن معاشرت» و «برخورد پسندیده با دیگران». دین‌ مقدس‌ ، همواره پیروان خود را به و ملایمت در رفتار با دیگران دعوت میکند و آنان را از درشتی و باز می دارد. در این نوشتار مروری می کنیم بر اهمیت از منظر روایات. کسى که باشد، با مردم کند، با لب خندان سخن بگوید، در مقابل حوادث و مشکلات باشد، همه است، 🔹دوستانش زیادند، همه دوست دارند با او معاشرت و رفت و آمد کنند، و است، به ضعف اعصاب و بیماری هاى روانى مبتلا نمی شود، بر و دشواری هاى زندگى می‌گردد، از لذت مى برد و بر معاشرانش خوش می گذرد. (عليه السلام) می فرماید: «در هیچ زندگانى گواراتر از  نیست». (صلی الله علیه و آله) فرمود: « نفس خودش را در رنج و عذاب دائم قرار می‌دهد ». [۱] 🔹 گرامى بدانند اگر می خواهند اوقات خود و فرزندشان به خوشی بگذرد، بایستی را اصلاح کنند، همیشه شاد و باشند، اوقات تلخى و نکنند، خوش زبان و شیرین بیان باشند. با می توان محیط خانه را بهشتی نمود، حیف است که با به جهنمی سوزان تبدیل شود، و همه اعضای خانواده، بخصوص که حساس‌تر هستند، در آن فضا معذب باشند و آسیب ببینند. 🔹لب خندان و زبان شیرین ، دل را غرق سرور و شادمانى می گرداند و غم و اندوه را از دلشان برطرف می سازد. (عليه السلام) می‌فرماید: خداوند به انسان ثواب جهاد می دهد، و صبح و شب برایش ثواب نازل می‌شود. [۲] (صلی الله علیه و آله) نیز می‌ فرماید: «کامل ترین‌ مردم از لحاظ ایمان، آنها مى باشد. بهترین شما کسى است که نسبت به خانواده اش احسان کند». 🔹حضرت در روایت دیگری می فرماید: «هیچ عملى بهتر از نیست». همچنین فرمود: «عیشى بهتر از نیست». نیز می‌فرماید: « نصف دین است». (علیه السلام) می‌ فرماید: «نیکوکارى و خانه ها را آباد و را زیاد می کند». حضرت همچنین می فرماید: «شخص خودش را در عذاب مى‌دارد». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] آئین همسردارى (ابراهیم امینی)، ص ۳۵-۳۶ [۲] همان، ص ۴۰ [۳] همان، ص ۲۷۴ منبع: وبسایت‌ راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد «سؤال کردن» چیست؟ 🔹هر انسانى در برابر انبوهى از و درباره خود و ديگران قرار دارد، كه گاه مربوط به مسائل است و گاه و كليد حلّ آنها غالباً از و انديشمندان است. به همين دليل، در عالَم تكوين و تشريع، درهاى را به روى انسان گشوده است. از نظر تشريع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه به هر كس و درباره هر چيز داده شده است، بلكه به سؤال كردن امر كرده است‌. در دو آيه مى فرمايد: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ» [۱] (از كنيد اگر نمى دانيد). 🔹اميرمؤمنان (عليه السلام) در بعضى از كلمات پرمعنايش در ميفرمايد:  «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْ‏ءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ» (هيچ گاه كسى در فراگيرى و از مجهولات، شرم و حيا به خود راه ندهد). آرى، كردن عيب نيست. عيب آن است كه انسان پرسش نكند و در و نادانى باقی بماند. جالب اين است كه در خطبه ۱۶۲ كردن را براى هر كس ذكر فرموده و اين معنا در مورد و بسيار مهم‌تر است، چرا كه آنها داراى مجهولات فراوان از نظر تكوين و هستند. 🔹خداوند نیز، و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است. ، همواره مايل است از چيزهايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حسّ در جوانان و نوجوانان شديدتر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى شود؛ در حالى كه وظيفه آنها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحى شان پاسخ مثبت دهند. آنچه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آنچه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند. 🔹بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است، در حالى كه اين پرسش ها براى بيشتر و استحكام بخشيدن به است. و آگاهان، به ويژه وظيفه دارند كه در هر حال و در هر شرايط، براى پاسخ به اعلام آمادگى كنند و با محبّت و احترام از استقبال كنند و فراموش نكنند كه بر اساس روايتى كه از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده، چنين وظيفه اى بر دوش دارند:  «خداوند از ، پيمانِ فراگيرى علم نگرفته، مگر آنكه پيش از آن از ، پيمان آموزش گرفته است». [۳] 🔹اين بحث را با ذكر چند حديث پر معنا پايان مى دهيم؛ (عليه السلام) يكى از يارانش به نام «حمران بن أعين» را تشويق به سؤال كرد و فرمود: «مردم به اين علت، و گمراه مى شوند كه نمى كنند». [۴] (عليه السلام) مى فرمايد: «دلها قفل شده است و كليد آن، است». [۵] از (صلّی الله علیه و آله) روايت شده كه: «، خزانه هايى است و كليدهاى آن است. خدا شما را رحمت كند، همواره سؤال كنيد؛ چرا كه چهار گروه براى آن پاداش داده مى شوند: سؤال كننده، پاسخ گوينده، كسانى كه در آنجا مستمعند و آنها كه بدان ها علاقه مندند». [۶] 🔹در تاريخ آمده كه: «در روز جنگ جمل، مرد عربى به (عليه السلام) عرض كرد: اى اميرمؤمنان! تو مى گويى خداوند يگانه است؟ [منظور از اين يگانگى چيست؟] مردم از هر سو به او حمله كردند. گفتند: اى مرد عرب، نمى بينى تمام فكر اميرمؤمنان متوجّه جنگ است؟ [هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد!] (عليه السلام) فرمود: او را رها كنيد. چيزى كه اين مرد عرب مى خواهد، همان چيزى است كه ما از اين قوم مى خواهيم [ما هم از اين گروه، توحيد و يگانگى مى طلبيم و جنگ براى فراگيرى اين تعليمات مقدّس است]». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] نحل، آيه ۴۳؛ انبياء، آيه ۷. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۸۲، حکمت ۸۲. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۴۱. [۴] الكافی، همان، ص ۴۰. [۵] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۷۶، حکمت ۱۴۶۵. [۶] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، صفوة الس مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۳۰، ح ۲۸۶۶۲. [۷] شرح آن را در كتاب التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ ۱، ص ۸۳، باب ۳ (معنى الواحد و التوحيد و الموحد) مطالعه فرماييد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا زندگى چند روزه دنیا می تواند هدف آفرینش ما باشد؟ 🔹حقیقت این است که در دل این عالم پهناور گویى تابلوى بزرگى براى نشان دادن نصب شده که گاه بر اثر عظمتش نمى توانیم آن را در لحظات نخستین ببینیم و روى آن نوشته شده است و . فرض کنید من شصت سال در این زندگى کنم، همه روز از صبح تا شام براى به دست آوردن روزى تلاش نمایم و شب خسته و وامانده به منزل باز گردم و نتیجه اش این باشد که در طول عمرم چندین تُن غذا و آب مصرف کنم و با زحمت و دردسر، خانه اى فراهم سازم و بعد بگذارم و از این جهان بروم؛ آیا این ارزش آن را دارد که مرا به این زندگى پر درد و رنج بخواند؟ 🔹راستى اگر مهندسى، ساختمان عظیمى را در وسط بیابانى بر پا کند و سالیان دراز در تکمیل و تنظیم آن بکوشد و تمام وسائل را در آن فراهم سازد، و هنگامى که از او سؤال کنند منظورت چیست؟ بگوید: هدفم این است که در تمام عمر این ساختمان، رهگذرى از این راه بگذرد و یک ساعت در آن بیاساید! آیا همه تعجّب نخواهیم کرد و نخواهیم گفت: یک ساعت آسودن یک راهگذر، این همه تشکیلات و مقدّمات و ذى المقدّمات نمى خواهد. به همین دلیل آنها که عقیده به و زندگى پس از مرگ ندارند زندگى این جهان را پوچ مى دانند، و این سخن در کلمات مادّى ها زیاد به چشم مى خورد که زندگى این جهان بى هدف است، حتّى گاه افرادى از آنها دست به انتحار مى زنند، چرا که از این زندگى مادى تکرارى و بى هدف خسته شده اند. 🔹چیزى که به هدف مى دهد و آن را و مى کند این است که باشد و تحمّل این زندگى و چیدن این همه مقدّمات براى آن، به خاطر استفاده در مسیر یک باشد. در اینجا مثال جالبى می‌ زنیم و آن این که اگر جنینى که در شکم مادر است عقل و هوش کافى مى داشت و به او مى گفتند: بعد از این زندگى که تو در اینجا دارى خبرى نیست، حتماً او به زندگیش اعتراض مى کرد، و مى گفت: «این چه معنى دارد من در این محیط زندانى باشم؟ خون بخورم و دست و پا بسته در گوشه اى بیفتم و بعد هیچ؟ آفریدگار چه هدفى از این آفرینش داشت؟!» 🔹امّا اگر به او اطمینان دهند که این چند ماه یک مرحله زودگذر و دوران آمادگى براى یک زندگى نسبتاً طولانى در دنیاست، جهانى که نسبت به محیط جنین وسیع و پرنور و پرشکوه است، و نسبت به آن مواهب گوناگون دارد، در این موقع او قانع مى شد که دوران جنینى مفهوم و هدف قابل ملاحظه اى دارد و به همین دلیل قابل تحمّل است. مى فرماید: «و لقد علمتم النشأة الاولى فلولا تذکرون» [۱] (شما زندگى این جهان را دانستید، چگونه متذکّر نمى شوید (که بعد از آن جهان دیگرى وجود دارد)). 🔹خلاصه اینکه این جهان با تمام وجودش فریاد مى زند که بعد از آن جهان دیگرى است، وگرنه لغو و بیهوده و بى معنى بود. این سخن را از زبان بشنوید که مى فرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون» [۲] (آیا شما گمان کردید که شما را آفریدیم و شما به سوى ما باز نمى گردید؟). اشاره به این که اگر که در قرآن از آن تعبیر به بازگشت به سوى خدا شده، در کار نبود، با بیهودگى مساوى بود. نتیجه این که مى گوید: بعد از این جهان باید جهان دیگرى وجود داشته باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره واقعه، آیه ۶۲ [۲] سوره مؤمنون، آیه ۱۹۵ 📕پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى ‏، مدرسه الامام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۶ش، ص ۳۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) وضعیت مؤمنان راستین را در «آخرالزّمان» چگونه بیان می کند؟ 🔹 (ع) در آخرین بخش از خطبه ۱۰۳ به وضع و به تعبير ديگر: زمان پر شور و شرّى كه قبل از (عج) فرا مى رسد اشاره كرده، گاه را در آن زمان شرح مى دهد، و گاه وضع و و قوانين اسلامى را، مى فرمايد: «وَ ذلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ، وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ؛ آن [زمان]، زمانى است كه هيچ كس از نجات نمى يابد، مگر كه بى نام و نشان است! اگر در حضور است، شناخته نمى شود و اگر غايب شود، كسى سراغ او را نمى گيرد!». 🔹بديهى است در زمان هايى كه ، را فرا مى گيرد و مديران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند، و با شخصيّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند ، آنها را رها نمى كنند؛ يا بايد تسليم شان شوند و در رديف كارگزاران آنها قرار گيرند و يا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از ميان برمیدارند. بنابراين، صلاح كار و با شخصيّت در اين است كه و دور از شهرت زندگى كنند، تا كسى به سراغ آنها نيايد. 🔹در عين حال اين گمنامى ظاهرى، چيزى از مقام آنها نمى كاهد و خود را در جامعه خواهند داشت؛ از اين رو (ع) در ادامه سخن مى افزايد: «أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى، وَ أَعْلَامُ السُّرَى؛ [۱] آنها و نشانه هايى براى حركت در شب هاى تاريك رهروان راه حقّ اند». گرچه خاموشند، ولى راه و براى افراد آگاه و بيدار، است و به چراغ ها و نشانه هايى مى مانند كه در مسير مسافران نصب مى شود، تا در شب تاريك راه را گم نكنند و بى راهه نروند. 🔹سپس در توصيف اين گروه از مى افزايد: «لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ، وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ؛ آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى كنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند». در پايان اين توصيف چنين مى فرمايد: «أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ، وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ؛ آنها كسانى هستند كه خداوند درهاى رحمتش را به روی‌شان مى گشايد، و سختى ها و مشكلات را از آنان برطرف مى سازد!». اين تعبير نشان مى دهد كه در آن و طوفانى، خداوند عنايتش را از - كه هدايتگر ديگرانند - بر نمیگیرد و آنان را از شرّ ، دوران و زمان حفظ مى كند. 🔹سپس در ادامه اين بحث، (ع) به پيشگويى صريح‌تر و توضيح بيشترى درباره آن زمان پرداخته، مى افزايد: «أَيُّهَا النَّاسُ! سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ [۲] فِيهِ الْإِسْلَامُ، كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ؛ اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد كه واژگون مى شود، همچون ظرفى كه واژگون شود و آنچه در آن است بريزد». تعبير به «يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ» كنايه لطيفى است از دگرگون شدن همه و از دست رفتن حقيقت آن؛ 🔹زيرا تشبيه به ظرفى شده كه معارف و قوانين و احكام و اخلاق اسلامى در آن جاى گرفته است و همانگونه كه اگر ظرف آب را وارونه كنند، هر چه در آن است مى ريزد، هم در آن زمان مى شود و محتواى خود را از دست مى دهد و تنها نامى از آن باقى مى ماند. نشانه هاى چنين زمانى در عصر ما ظاهر شده؛ بسيارى از تنها به نام آن قناعت كرده اند؛ نه اثرى از در آنها ديده مى شود، نه ، نه بر پروردگار! نه آشنا به معارف قرآنند و نه آگاه از حقايق سنّت؛ در ميان غوطه ورند و جز و و و شهواتِ حيوانى چيزى را به رسميّت نمى شناسند. پی نوشت: [۱] «سُرى» (بر وزن شما) به معناى راه رفتن در شب است. [۲] «يُكفأ» از مادّه «كَفأ» (بر وزن نفع) به معناى واژگون كردن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۴۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در حکمت ۱۳۵ نهج البلاغه چه آثاری را برای «استغفار‌» بیان می نماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۱۳۵ «نهج البلاغه» مى فرمايد: «وَ مَنْ أُعْطِيَ الاِسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ». (كسى كه توفيق يابد از محروم نمى شود). به معناى ندامت از گذشته و بازگشت به سوى خداست و يكى از شرايط آن است؛ البته گاه «استغفار» و «توبه» به يك معنا نيز استعمال مى شوند؛ 🔹به هر حال «خداوندِ غفور و ودود»، وعده داده كه را مورد محبت قرار دهد و آنها را مشمول آمرزش و مغفرت خويش سازد. بر این اساس خداوند در «آیه ۱۱۰ سوره نساء» مى فرمايد: 🔹«وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللهَ يَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَحِيماً». (هر كس كار بدى انجام دهد يا به خود ستم كند، سپس از خداوند نمايد، را و خواهد يافت».‌ همچنین (صلی الله علیه و آله) در حديثى می فرماید: «خَيْرُ الْعِبادَةِ اَلاِسْتِغْفَارُ» [۱] (بهترين عبادت، است). 🔹آن حضرت در حديث ديگرى می فرماید: «أَكْثِرُوا مِنَ الاِسْتِغْفارِ فَإنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُعَلِّمْكُمُ الاِسْتِغْفارَ إلَّا وَ هُوَ يُريدُ أنْ يَغْفِرَ لَكُمْ». (زياد كنيد، زيرا خداوند متعال استغفار را به شما نياموخته، مگر به اين جهت كه مى خواهد شما را بيامرزد). [۲] تأثير در برطرف شدن ، هِمَم (جمع همّ) و و فزونى ، بر اساس روايات قابل انكار نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، ج ۲، ص ۵۱۷ [۲] ميزان الحكمه، محمدی ری شهری، مترجم: شیخی، حمید رضا، ج ۸، ص ۴۶۳، ح ۱۵۲۰۹ 📕 پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۱۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت «عمر» را به مردم یادآور می شود؟ 🔹 (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۸۳ «نهج البلاغه»، همه بندگان خدا را مخاطب ساخته و با جمله هاى كوتاه، زيبا و پرمعنا، براى از دست ندادن ، پيش از پايان گرفتن ، هشدار مى دهد و مى فرمايد:  «اَلآنَ عِبَادَ اللهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الاَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الاِحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ» 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (اى بندگان خدا! هم اكنون كه ريسمان بر گلوى شما نيفتاده و [براى بدست آوردن كمالات] آزاد است و راحت و مى توانيد با كمك يكديگر را حل كنيد و هنوز داريد و فرصت براى تصميم گرفتن باقى است و راه و بازگشت از گناه باز است [از اين فرصت های گرانبها استفاده كنيد] پيش از آنكه در سختى، تنگنا، ترس و نابودى قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن كه در انتظار است و قبل از آنكه دست قدرت خداوند قوى مقتدر، شما را بگيرد [آرى پيش از همه اينها فرصت را مغتنم بدانيد و زاد و توشه سفر آخرت را از اين جهان برگيريد كه اگر اين فرصت ها از دست برود، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه پشيمانى سودى دارد!]». 🔹آنچه (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمود، ابعاد مختلف است كه در دست دارد: «باقى بودن »، «آرامش روح»، «راحتى جسم»، «امكان كسب كمالات»، «امكان اجتماع و مشورت»، «بقاء فرصت براى تصميم گيرى»، «توانايى بر و بازگشت از ». 🔹هر يك از اينها بخشى از فرصت هاى عظيم و گرانبهاى آدمى را تشكيل مى دهد كه با وجود آن، همه كار مى توان كرد و هر و قابل اكتساب است؛ در حالى كه ممكن است يك روز ديگر همه اينها از دست برود و تمام سرمايه هاى سعادت انسان، نابود گردد و چه كسانى كه به اين واقعيتها توجّه ندارند و همچون گوسفندان، در اين چراگاهِ زندگى به لذّات زودگذر سرگرمند و از گرگِ اَجَل كه يكايك از اين گله مى برد، بى خبرند و آسوده مى چرند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۳، ص ۴۵۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️راه ملت ایران 🔹این است، این راه گشوده و گشاده‌ای است، این در مقابل است که ملّت ایران دارد با کمال امیدواری بحمدالله این راه را طی می‌کند؛ البتّه پیمودن راه‌ها به سوی خستگی‌هایی دارد، هزینه‌هایی دارد، مشکلاتی دارد. آن کسانی که در طول تاریخ شمرده شده‌اند، آن که مدال لیاقت از تاریخ گرفته‌اند، آنهایی هستند که از خسته نشدند، 🔹در مقابل به زانو درنیامدند، در مقابل عقب‌نشینی نکردند، حصار مستحکم عزم و را در مقابل هرگونه تجاوزی - تجاوز زبانی، تجاوز عملی، تجاوز سخت، تجاوز نرم - در مقابل همه‌ی این تجاوزها نشان دادند. از جمله‌ی این ملّتها است؛ ۳۵ سال است که در این راه دارد می‌رود؛ 🔹امروز شما عزیز، میوه‌های نورسیده‌ی این عرصه هستید؛ ان‌شاءالله این بار سنگین را شما و دیگر جوانانی که در سرتاسر کشور مشغول کارند، مشغول تلاشند، مشغول تحصیلند، بر دوش بگیرید؛ ان‌شاءالله این را بهتر از ماها، بهتر از نسل پیش از خودتان به پیش ببرید و چشم عزیز و بزرگوار ما را در پیشگاه الهی و در ملکوت الهی روشن کنید. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۹۴/۰۲/۳۰ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) حمایت از مظلوم چه جایگاهی دارد؟ (بخش اول) 🔹این مسأله که باید مدافع و یار و یاور آنها باشد و در برابر هجوم از آنان حمایت و دفاع کند، در عبارات متعددى از منعکس است که یک نمونه روشن آن «خطبه شقشقیه» است که در پایان آن، (علیه السلام) با صراحت مى فرماید: «لَو لا حُضورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ، و ما أخَذَ اللهُ عَلى العُلَماءِ ألاّ يُقارُّوا عَلى كَظَّةِ ظالِمٍ و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَيتُ حَبلَها عَلى غارِبِها» (اگر نبود گرد آمدن آن جمعيت انبوه و اين كه با وجود يار و ياور، حجّت تمام است و اگر نبود كه خداوند از دانشمندان پيمان گرفته است كه در برابر سيرىِ و گرسنگىِ آرام ننشينند و بدان رضايت ندهند، هر آينه مهار شتر را بر پشت آن مى انداختم). 🔹در آخرین وصایا در بستر شهادت نیز به فرزندانش تأکید مى کند که همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشند، «کُونا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوناً». [۱] (عليه السلام) در نامه ۵۳ خود به مالک اشتر صریحاً توصیه مى کند که بخشى از وقت خود را در اختیار بگذار و، درهاى دارالاماره را بگشاى و پاسبانان را کنار بزن، تا آزادانه با تو تماس بگیرند و نیازها و خود را بى واسطه با تو در میان بگذارند. 🔹سپس مى افزاید: این به خاطر آن است که از (صلى الله علیه و آله) بارها این سخن را شنیدم که مى فرمود: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لا یُؤخَذُ لِلضَّعیفِ فیهِا حَقُّهُ مِنَ الْقَوىِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِع» [۲] (امّتى که حقّ را از با صراحت نگیرد، هرگز پاک نمى شود و روى را نمى بیند). سراسر زندگى (علیه السلام) و حوادث جالبى که در حیات آن حضرت واقع شد، نشان مى دهد که در نیز همیشه به این اصل اساسى وفادار بود و لحظه اى در انجام دادن آن کوتاهى نفرمود. 🔹در خطبه دیگرى از همین معنا با تعبیر داغ و پرجوش دیگرى آمده است مى فرماید: «وَ أیَمُ اللهِ! لاَُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظالِمِه وَ لاََقُودَنَّ الظّالِمَ بِخِزامَتِه حَتّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ کانَ کارِهاً» [۳] (به خدا سوگند! داد را از مى گیرم و افسار را مى کشم تا وى را به آبشخور حق وارد سازم، هر چند کراهت داشته باشد). اساساً این یک است که در بر آن تأکید شده است و با صراحت، به دستور مى دهد که براى نجات به پا خیزند و حتى اگر لازم باشد، دست به اسلحه ببرند و با پیکار کنند. 🔹و مى فرماید: «وَ ما لَکُمْ لا تُقِاتِلُونَ فى سَبیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِالْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَریَةِ الظّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلیّاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً» [۴] (چرا در راه خدا و [در راه] مردان و زنان و کودکانى که [به دست ستمگران] شده اند نمى کنید؟! همان افراد [ستمدیده اى] که مى گویند: پروردگارا! ما را از این شهر [مکّه] ـ که اهلش ـ بیرون ببر! و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود یار و یاورى براى ما تعیین فرما). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغه، نامه ۴۷ [۲] نهج البلاغه، نامه ۵۳، فرمان به مالک اشتر. [۳] نهج البلاغه، خطبه ۱۳۶ [۴] سوره نساء، آیه ۷۵ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا روايات اسلامی جنبه تربيتی «مصائب و بلايا» را تأييد می كند؟ 🔸در روايات اسلامى تعبيرات روشنى كه حاكى از رابطه ميان بعضى از و زندگى با «امور تربيتى» مى باشد، ديده مى شود كه آنچه را از طريق عقل و آيات قرآن درک می کنیم تأييد مى كند؛ مانند: 1⃣در يكى از خطبه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در نهج البلاغه مى خوانيم: «اِنَّ اللهَ يَبْتَلى عِبادَهُ عِنْدَ الأَعْمالِ السيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمراتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكاتِ وَ اِغْلاقِ خَزائِنِ الْخَيْراتِ، لِيَتُوْبَ تائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ!». [۱] (خداوند بندگان خويش را به هنگامى كه انجام مى دهند، با كمبود ميوه ها و جلوگيرى از و بستن درهاى گنج هاى خيرات به روى آنان، مبتلا مى سازد، تا توبه كاران كنند و آنها كه بايد دست از بكشند خوددارى نمايند و پند پذيران پند گيرند و آنها كه آماده اند از گناه باز ايستند). 2⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اِنَّ الْبَلاءَ لِلظّالِمِ اَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ اِمْتِحانٌ وَ لِلأَنْبِياءِ دَرَجَةٌ وَ لِلأَوْلياءِ كَرامَةٌ!». [۲] ( براى ظالم «ادب»، و براى مؤمن «آزمايش» و براى انبياء «درجه» و براى اولياء «كرامت» است). 3⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْمُؤْمِنُ لايَمْضى عَلَيْهِ اَرْبَعُونَ لَيْلَةً اِلاّ عَرَضَ لَهُ اَمْرٌ يُحْزِنُه يَذَّكَّرُ بِهِ». [۳] (مؤمن چهل شب بر او نمى گذرد، مگر اين كه حادثه غم انگيزى براى او رخ مى دهد كه مايه و او گردد). 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد خَيْراً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِقْمَة، فَنُذكِّرُهُ الاِْسْتِغْفارَ وَ اِذا اَرادَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْد شَرّاً فَاَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِعْمَة، لِيُنْسِيَهُ الاْسْتِغْفارَ وَ يَتَمادى بِه وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعاصى!». [۴] (هنگامى كه خداوند خير و سعادتى براى بنده اى بخواهد، اگر كند او را به ناراحتى مبتلا مى سازد و و را به ياد او مى آورد، و هنگامى كه براى بنده اى [بر اثر طغيانگرى زياد] شرّى بخواهد، اگر گناهى كند نعمتى به او مى دهد! تا استغفار را فراموش كند و به راه خود ادامه دهد! و اين همان چيزى است كه خداوند فرموده: ما آنها را از آنجا كه نمى دانند تدريجاً به سوى مى بريم به اين گونه كه به هنگام ، نعمت به آنها مى دهيم). 5⃣اين بحث را با حديث ديگرى از (عليه السلام) پايان مى دهيم. امير مومنان (عليه السلام) فرمود: «اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ اَلبَلاءَ فَقَدْ اَيْقَظَكَ، اِذا رَأَيْتَ اللهَ سُبْحانَهُ يُتابِعُ عَلَيْكَ النَّعَمَ مَعَ الْمَعاصى فَهُوَ اِسْتِدراجٌ لَكَ». [۵] (هنگامى كه مشاهده كنى [بعد از ارتكاب گناه] خداوند پشت سر هم بر تو مى فرستد تو را كرده، و هنگامى كه خداوند متعال با انجام نعمت هايش را بر تو مى فرستد اين، نوعى است). پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۱۹۹، خطبه۱۴۳. [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۷۸، ص۱۹۸. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج ‏۲، ص ۲۵۴. [۴] الكافی، همان، ص ۴۵۲. [۵] عيون الحكم و المواعظ، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، دار الحديث‏، قم‏، ‏چ۱، ص۱۳۵ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۴، ص ۵۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در «خطبه ۱۹۴ نهج البلاغه»، چه مشكلاتی را از دوران رسالت «پیامبر اكرم» (صلی الله علیه و آله) یاد نموده است؟ (بخش اول) 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۴ مى فرمايد: «وَ نَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، خَاضَ إِلَى رِضْوَانِ اللهِ كُلَّ غَمْرَةٍ، وَ تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ». (و گواهى مى دهيم كه بنده و فرستاده اوست، همان كسى كه در راه رضاى خدا در درياى مشكلات غوطه ور شد، و جام هر مصيبتى را جرعه جرعه نوشيد). اين دو وصفى كه امام (عليه السلام) درباره (صلی الله علیه و آله) بيان فرموده، جامع همه اوصاف خير است؛ ايستادن در برابر و تحمّل در برابر ؛ تا آن مقاومت و تحمّل نباشد، هيچ كار مهمى به سامان نمى رسد. 🔹جمله «تَجَرَّعَ فِيهِ كُلَّ غُصَّةٍ»، نشان مى دهد كه حوادث گلوگير در برابر (صلی الله علیه و آله) يكى دو تا نبود، بلكه او جرعه جرعه از جام مصائب مى نوشيد و تحمّل مى كرد؛ جمعى از بهترين يارانش را از او گرفتند صبر كرد، انواع مشكلات و موانع را بر سر راه او ايجاد كردند، ولى از همه آنها عبور نمود و اين در واقع درسى است براى همه كسانى كه مى خواهند با طاغوت ها مبارزه كنند و به اصلاح جامعه خويش بپردازند. 🔹سپس (عليه السلام) بخشى از مشكلات عظيم (صلی الله علیه و آله) در دوران رسالتش را در چند جمله كوتاه و پرمعنا بيان کرده و میفرمايد: «وَ قَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ، وَ تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ، وَ خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا، حَتَّى أَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَها، مِنْ أَبْعَدِ الدَّارِ، وَ أَسْحَقِ الْمَزَارِ». (تا آنجا كه نزديكان او رنگ دگرگون كردند، و دوران بر ضد او گرد آمدند. عرب‌ها تا بر او تازند مهارها از سرها برگرفتند و براى تاختن بر او بر شكم مركبها تازيانه زدند تا از دورترين اقامتگاه هاى خود كينه توزى خود را در محل و مأواى او فرود آوردند). 🔹جمله «تَلَوَّنَ لَهُ الْأَدْنَوْنَ» اشاره به اين است كه جمعى از بستگان نزديك (صلی الله علیه و آله) مانند عباس كه تمايل به حمايت از او داشتند، در كار خود ثابت قدم نبودند. جمله «تَأَلَّبَ عَلَيْهِ الْأَقْصَوْنَ» اشاره به شاخه هاى دورتر قبيله قريش است كه دست به دست هم دادند و قبايل ديگر را نيز تحريك كردند تا در برابر (صلی الله علیه و آله) بايستند، و در چنين شرايطى كه نه جرأت حمايت شجاعانه اى داشته باشند و نه (دشمنان)، در عداوت و دشمنى كوتاهى كنند، پيدا مى شود كه ايستادگى در برابر آن بسيار سخت است. 🔹جمله «خَلَعَتْ إِلَيْهِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا، وَ ضَرَبَتْ إِلى مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا» اشاره به سرعت و شتاب شديد در عداوت و با آن حضرت است؛ زيرا هنگامى كه بخواهند مَركب به سرعت پيش برود، افسار آن را سست مى كنند و با شلّاق بر پهلوها و شكم آن مى زنند. ... 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۶۰۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️رابطه امتحان الهی با گرفتاری‌ها 🔹یکی از حکمت ها و دلایلی که برای بسیاری از و در قرآن کریم و منابع روایی بیان شده است مساله بندگان می باشد. «آزمایش الهی» برای بندگان و پرورده شدن آن ها در کوران حوادث و بلاها می باشد، وگرنه خداوند، عالِم به تمام امور عالَم می باشد و چیزی از او مخفی نیست. شاید انسانی پیدا نشود که ادعا کند هیچ نوع بلا و گرفتاری ندیده است؛ یکی مریض دارد و دیگری خود، بیمار است. 🔹فرد دیگری از فقر و نداری می نالد، عده ای درگیر جنگ و جدال هستند و افرادی هم گرفتار سیل و زلزله و... همه ما بخشی از این بلاها را خود تجربه کرده ایم. چه حکمت و فلسفه ای در پس این و وجود دارد؟ آیا گرفتاری ها فقط در اثر گناهان است؟ خیلی از بزرگان و اولیاء الهی نیز در طول حیات خود گرفتار بلاهای فراوانی بوده اند، با آنکه از معصیت مبرا بوده اند. حکمت های متعددی برای بلاها و مصائب ذکر شده است، یکی از این حکمت ها، مساله می باشد که در این نوشتار به آن اشاره مختصری می کنیم. 💠رابطه بلا و مصیبت با امتحان الهی 🔹 یکی از سنت های قطعی خداوند است، در چنین آمده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْخَوْفِ وَ اَلْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَنْفُسِ وَ اَلثَّمَرٰاتِ وَ بَشِّرِ اَلصّٰابِرِينَ». [۱] (و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] می  کنیم؛ و صبر کنندگان را بشارت ده). انسان در گرفتاری و بلاست که نشان می دهد چقدر اهل است. کسی که در برابر صبر می کند، فرق دارد با کسی که زبان به اعتراض و گلایه و نارضایتی باز می کند. 🔹انسان تا در معرض قرار نگیرد چگونه می تواند خود را نشان بدهد؟! خیلی از مردم ادعای ایمان دارند، اما تا به سختی و بلایی مبتلا می شوند ایمان‌ شان را فراموش می کنند. خدایی که همه چیز را می داند چه نیازی به امتحان دارد؟ سؤالى كه به ذهن مى‏ رسد اين است كه مگر براى اين نيست كه اشخاص يا چيزهاى مبهم و ناشناخته را بشناسيم و از ميزان جهل و نادانى خود بكاهيم؟ 🔹اگر چنين است‏ خداوندى كه علمش به همه چيز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه كس و همه چيز آگاه است، غيب آسمان و زمين را با علم بى‏ پايانش می داند، چرا امتحان مى كند؟ مگر چيزى بر او مخفى است كه با امتحان آشكار شود؟! در پاسخ به این سوال می گوییم: مفهوم و در مورد خداوند با آزمايش هاى انسان بسيار متفاوت است. آزمايش‏ هاى ما براى شناخت بيشتر و رفع ابهام و جهل است، اما در واقع همان و است. در «قرآن کریم» در بیش از بيست مورد به خدا نسبت داده شده است.  🔹اين يک «قانون كلى و سنت دائمى پروردگار» است كه براى شكوفا كردن استعداد های نهفته و در نتيجه دادن بندگان، آنان را مى‏ آزمايد؛ يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره مى‏ گدازند تا به اصطلاح آب‌ديده شود، آدمى را نيز در كوره حوادث سخت پرورش مى ‏دهد تا گردد. چنانچه در آیه دیگری می فرماید: «...وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ ما فِی صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِكُمْ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور». [۲] (...او آنچه را شما در سينه داريد تا دل‌هاى شما كاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است). باید بدانیم از این ابتلائات گریزی نیست و خود را برای مواجهه صحیح با آنها آماده کنیم. 🔹خدای متعال در آیه دیگری می فرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ وَ لَمّٰا يَأْتِكُمْ مَثَلُ اَلَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ اَلْبَأْسٰاءُ وَ اَلضَّرّٰاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتّٰى يَقُولَ اَلرَّسُولُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتىٰ نَصْرُ اللهِ أَلاٰ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ». [۳] (آیا پنداشته اید در حالی که هنوز حادثه هایی مانند ، شما را نیامده، وارد بهشت می شوید؟! به آنان سختی‌ها و آسیب هایی رسید و چنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] می گفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً یاری خدا نزدیک است). 🔹این آیه و آیات مشابه آن، نشان می دهند که در امت های قبل هم، مردم و مخصوصاً مومنین چقدر با انواع بلا مورد قرار گرفته اند و ما نیز از این سنت الهی مستثناء نیستیم. پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه ۱۵۵ [۲] سوره آل عمران، آیه ۱۵۴ [۳] سوره بقره، آیه ۲۱۴ نویسنده: عظیمی رادفر مجتبی منبع؛ وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel