📄 بررسی چند نوع اضافه
1⃣ اضافۀ تشبیهی:
تشبیه چهار رکن دارد. «مشبّه»، «مشبّهبه»، «وجهشبه» و «ادات تشبیه». از تشبیه دو رکن «مشبّه» و «مشبّهبه» اساسی هستند. یعنی نمیتوان آنها را حذف کرد. در صورت حذف، وارد قلمرو استعاره خواهیم شد. گاهی شاعر یا نویسنده، از ارکان تشبیه، فقط مشبّه و مشبّهبه را ذکر میکند در این صورت تشبیه را فشرده میسازد. گاهی این فشردگی به صورت ترکیب اضافی ظاهر میشود که بدان اضافۀ تشبیهی میگویند. پس، اضافۀ تشبیهی، تشبیهی است که معمولاً از اضافه شدن «مشبّهبه» به عنوان مضاف به «مشبّه» به عنوان مضافالیه ساخته میشود.
مثال:
دست از «مس وجود» چو مردان ره بشوی
تا «کیمیای عشق» بیابی و زر شوی
در بیت بالا دو اضافۀ تشبیهی وجود دارد. «وجود» به «مس» و «عشق» به «کیمیا» تشبیه شدهاست.
مثال دیگر:
«آتش عشق» است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
«عشق» به «آتش» تشبیه شدهاست.
2⃣ اضافۀ استعاری:
استعاره دو نوع است.:
الف) مصرّحه: در این نوع از استعاره، مشبّه حذف میشود و مشبّهبه در معنای آن به خاطر پیوند شباهت به کار میرود.
ب) استعارۀ مکنیّه: در نوع دوم پس از حذف مشبّهبه، یکی از اجزا یا ویژگیهای مشبّهبه محذوف به مشبّه نسبت دادهشده یا اضافه میشود. در صورت اضافه شدن بدان «اضافۀ استعاری» میگویند. پس، اضافۀ استعاری اضافه شدن یکی از اجزا یا ویژگیهای مشبّهبه محذوف (مضاف) به مشبّه (مضافالیه) است.
مثال:
آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
در این بیت «جوشش» که از ویژگیهای مشبّهبه محذوف (مایعات) است به مشبّه نسبت داده شدهاست. در اساس تشبیهی به شکل زیر وجود داشتهاست:
عشق چون آب میجوشد
در این تشبیه، پس از حذف «مشبّهبه» (آب)، از ویژگیهای آب (جوشش) به مشبّه (عشق) اضافه شدهاست.
3⃣ اضافۀ اقترانی:
یکی از کاربردهای اضافی در زبان فارسی «اضافۀ اقترانی» است. این اضافه مربوط به قلمرو دستورزبان است، امّا از آنجا که از نظر ظاهر و ساختار شباهت بسیاری به اضافۀ استعاری دارد، مورد بررسی قرار میگیرد. در این نوع اضافه بین مضاف و مضافالیه رابطۀ همراهی وجود دارد و میتوان بین آن دو (مضاف و مضافالیه) واژههای «همراهِ»، «به قصدِ» را اضافه کرد.
مثال:
دست انابت به امید اجابت به درگاه حق ـ جلّ و علا ـ بردارد.
در این جمله، «دستِ انابت» اضافۀ اقترانی است، زیرا میتوان گفت: دست همراه انابت (پشیمانی)
🔵 نکته: تفاوت اضافۀ استعاری و اقترانی
1⃣ در اضافۀ استعاری اصل، مضافالیه است، یعنی پس از حذف مضاف، می توان مضافالیه را به تنهایی در معنای کل ترکیب به کار برد.
دست اجل مرا به کام مرگ برد ⬅️ اجل مرا به کام مرگ برد.
در اضافۀ اقترانی اصل، مضاف است، یعنی پس از حذف مضافالیه میتوان مضاف را به تنهایی در معنای کل ترکیب به کار برد.
دست ارادت به سوی دوستم دراز کردم ⬅️ دست به سوی دوستم دراز کردم.
2⃣ همان گونه که اشاره شد، در اضافۀ اقترانی میتوان بین مضاف و مضافالیه «به قصد» و «به همراه» را اضافه کرد، در اضافۀ استعاری نمیتوان این الفاظ را اضافه کرد.
3⃣ همان گونه که اشاره شد، اساس اضافۀ استعاری بر تشبیه است، اما اضافۀ اقترانی را نمیتوان، بر اساس تشبیه توجیه کرد.
📝
📚📚📚📚📚📚