eitaa logo
شهدا
387 دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
9.4هزار ویدیو
61 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ جنگ نرم به روایت شهید بلباسی ✨ هر کس در جایگاه خودش، اول باید خودش و خانواده اش رو دریابد. 🌷 @tafahos5
شهدا عاشق اند معشوقشان شاگردند؛ معلمشان  (ع)است... معلم اند... درسشان  است مسلح اند... سلاحشان  است مسافرند، مقصدشان است 🕊 مستحکم اند، تکیه گاهشان  ست...🍃 ____|🇮🇷|________ @tafahos5
🦋 بعد ازشهادت به خواب همسرش میاید و میگوید: به وسیله ی۲ چیز در بعضی جاها که مشکل حسابرسی اعمال دارم، از موانع عبور میکنم: یکی موسسه خیریه و دیگری اردوهاي جهادی که رفته ام ✦‎࿐჻ᭂ🦋🦋჻ᭂ࿐✦●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
اینهاروکه مینویسم بده نیروها تهیه کنند، بعد بیان برای اعزام به ! ۱)توکل ۲)توسل ۳)غیرت ۴)تهذیب نفس ۵)فرمایشات آقا و از همه مهمتر... ! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
خیلی ساکت و مظلوم بود. خیلی هم نظم داشت، هر وقت از مدرسه می­‌آمد خانه، اولین کاری که می­‌کرد پله­‌ها را تمیز می­‌کرد و کفش­‌ها را دستمال می­‌کشید، بعد دست­‌هایش را می­‌شست و جلوی آفتاب خشک می‌کرد. بسیار کمک حال من بود طوری که وقتی مهمان می‌آمد لذت می­‌بردم از اینکه همه چیز یکدست و سفره منظم چیده شده. خودش غذا نمی­­‌خورد تا مهمان‌ها غذایشان تمام شود. راوی :مادر شهید ♥ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آن‌قدر دوستش داشتم که هر چه می‌گفت، برایم حجت بود. یک‌دفعه یاد چیزی افتادم . وگفتم: «راستی محمد! همه از این‌جا برای خودشون کفن خریدن. ما هم بگیریم و بیاریم حرم برای طواف!» طفره رفت و گفت: «ای بابا! بالاخره وقتی مُردیم، یه کفن پیدا میشه ما رو بذارن توش.» اصرار کردم که این کار را بکنیم. غمی روی صورتش نشست. چشمانش را از من گرفت و به حرم دوخت. گفت: «دو تا کفن ببریم، پیش ی بی‌کفن🥺😓؟!» ♥️ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
اردوی جهادے بودیم ساعت نه صبح بود که به روستاے تلمادره رسیدیم به خاطر باریدن برف هوا به شدت سـرد بود. متوجه شدم که محمد بلباسـے در حال باز کردن بند پوتین است با تعجب پرسیدم : چکار می کنی؟ گفت : مـے خواهم وضو بگیرم. گفتم : الان نه صبح، چه وقت وضو گرفتنه؟! اونم توی این سرما؟! محمد وضو گرفت و همینطور که داشت جورابش را مـے پوشید گفت: علامــه حسن زاده می فرمایند: "تموم محیط زیست و تموم موجودات عالَم مثل گیاهان و دریاها همه پاک و مطــهرند"؛ پس ما هم که داریم به عنوان یک موجود زنده روی این کـره خاکـے راه مـے ریم باید پاک و مطهر باشیم و به زمین صدمه نزنیم. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
میگفت: اگر خودمان به خدا نرسیم ! رساندن دیگران به خدا برایمان ممکن نیست ! ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
• . زلزله همه چیز مردم ورزقان را خراب کرده بود! محمد، محل کار بود و داشت وضعیت زلزله‌زده‌ها را از تلویزیون می‌دید که ناگهان از پشت میزش بلند شد و به دوستش گفت: باید بریم تبریز - چرا حاجی؟! + چرا داره؟ - ولی حاجی از بالا دستوری نیومده + دستور؟ تو این وضعیت منتظر دستوری؟! - ولی اگه بریم فعلا حق ماموریت را نمیدند + مردم بیچاره در این شرایط هستند و تو دنبال حق ماموریتی؟! دوستش تا این را شنید از شرمندگی سرش را پایین انداخت آقا محمد آمد خانه و وسایلش را جمع کرد و رفت منطقه؛ همسرش دیگر عادت کرده بود محمد هیچ‌وقت در کار خودش محدود نمی‌شد :) 🤍 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●