#شهیدآنه🕊
#شهید_مصطفی_ردانیپور🌷
مادر نشسته بود وسط حیاط ، رخت می شست.مرتضی آمد تو.
گفت: یا الله ، مادر چند تا نقاش آورده م، خونه را ببینند. یه چادر بنداز سرت.
با لباس شخصی بودند . خانه را گشتند. حسابی هم گشتند. چیزی پیدا نکردند. مصطفی همان روز صبح عکس ها و اعلامیه ها رو با خودش برده بود.
وقت رفتن گفتند: مراقب جوون هاتون باشین یه عده به اسم اسلام گولشون می زنن. توی کارهای سیاسی می اندازنشون. خراب کار می شن.
🎤راوی: برادر شهید
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
#معرفی_شهید ♥
🪴نام و نام خانوادگی: محمد معافی
🕊تاریخ تولد: 1363/09/13
☁️تاریخ شهادت: 1396/10/30
🌱محل تولد: ساری – مازندران
💍وضعیت تاهل: متاهل
🪧محل مزار شهید: مازندران،گلزارشهدای روستای برگه
📕کتاب ها: پرواز از کرانه فرات
📷شغل: پاسدار
📺فیلم مربوط به شهید: مستند شهید محمد معافی
#شهیدمحمد_معافی
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شهدا
#معرفی_شهید ♥ 🪴نام و نام خانوادگی: محمد معافی 🕊تاریخ تولد: 1363/09/13 ☁️تاریخ شهادت: 1396/10/30
#کلام_شهید 🪴🎙
همه شما عزیزان را به رعایت تقوای الهی توصیه میکنم و خاضعانه از شما میخواهم همواره پشتیبان ولایتفقیه باشید و دست بر سینه و گوش به فرمان رهبری معظم باشید. هرچه میتوانید در این دنیا دستگیری کنید و انفاق نمایید که این کار مانند هرس کردن شاخههای اضافی درختان میوه در فصل پاییز میماند که باعث رشد و باروری بیشتر و درنهایت عاقبتبهخیری شما خواهد شد.
#خاطرات 🪴📜
محمد یک انسان بسیار بااخلاق، صبور و خلاق بود و همه او را بهعنوان یک فرمانده میدانی قوی میشناختند.
#شهیدمحمد_معافی
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
هرکه به من میرسد
بوی قفس میدهد
جز تو که پر میدهی
تا بپرانی مرا...(:🕊
#شهید_آرمان_علی_وردی
#برادر_شهیدم
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
موقع رفتن بهش گفتم:
برو داداش،ولی برگـرد
یه لبخندی زد و گفت:
من دیگه برنمیگردم
گفتم: نزن این حرفو،تو بچه ڪوچیک داری
یه دست زد به گردنش و گفت:
این گردنو میبینے؟!
خوراک بریدنه!💔
#شهیدمحسنحججی
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🔴با کلی عکس مستهجن وارد حیاط شد،بیشتر که دقت کردم دیدم یه تعداد مجله هست که روشون عکس چندتا زن با وضع نا مناسب هست.
بهش گفتم احمد اینا چیه مادر؟
گفت مامان داشتم از کنار دکه روزنامه فروشی محل رد میشدم دیدن اینا رو گذاشته جلو دکه واسه فروش
بهش گفتم مرد حسابی اینا چیه؟همه جوون ها رو به #گناه میندازه...
هرچی باهاش بحث کردم که اینا رو جمع کنه راضی نشد!🙄
آخر سر مجبور شدم کل شون رو بخرم ازش و بیارم تو حیاط خونه آتیش بزنم.
گفتم مامان با کدوم پول خریدی؟
گفت با پس اندازم !
گفتم مگه نمیخواستی با اون پول موتور بگیری؟😲
گفت مامان آخه هرجور فکر کردم دیدم موتور تهش منو تا سرکوچه میبره...
ولی اینجوری میتونم تا #بهشت برم..☺️
✅نقل قول از مادر شهید #احمد_کشوری
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
وای برما....
به کجا چنین شتابان
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●