هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🖤چقدر آخـر اين ماه
🕯سخت و سنگين است
🖤تمام آسمان و زمين
🕯بي قـرار و غمگين است
🖤بزرگتر ز غم مجتبي (ع)
🕯و داغ رضـا (ع)
🖤فراق فاطمه (س)
🕯با خاتم النبيين (ص) است
🖤ایام شهادت وسوگواری
🕯نبی اکرم و امام حسن مجتبی
🖤و امام رضا علیهم السلام تسلیت
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_مهدوی
💎امام حسین (ع) فرمودهاند:
🌻حضرت مهـدی (عج) دارای غیبتی است که گروهی در آن مرحله #مرتد میشوند.
گروهی ثابت قدم میمانند و اظهار خشنودی میکنند.
افراد مرتد به آنها میگویند: این وعده کی خواهد بود، اگر شما راست گو هستید؟
(منظور از وعده ظهور حضرت مهدی (عج)است)
ولی کسی که در زمان غیبت در مقابل اذیت و آزار و تکذیب آنها #صبور باشد، مجاهدی است که با شمشیر در کنار رسول خدا (ص) جهاد کرده است.
📚 بحارالانوار جلد ۵۱ صفحه ۱۳۳
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کوتاه احکام شرعی👆
موضوع : #احکام_شرعی #نجاسات
◀️ زُݪاݪِ احڪــامـ
حداقل برای یک☝نفر جهت آموزش احکام ارسال کنید
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تدبر #نماز
✨فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ
✨وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ
✨طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾
✨و بر آنچه مى گويند صبر كن
✨و پيش از برآمدن آفتاب
✨و پيش از غروب به ستايش
✨پروردگارت تسبيح گوى (۳۹)
✨وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾
✨و پاره اى از شب و به دنبال سجود
✨(به صورت تعقيب و نافله) او را تسبيح گوى (۴۰)
📚سوره مبارکه ق✍آیات ۳۹ و ۴۰
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✅ #تشرفات #ویژه_جمعه_ها ✅
#داستان_تشرف
🔴🔵 امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وارد مرحله قیام شده است.
♦️ میرزا ابوالفضل قهوه چی به ظاهر پيرمردي عامي و ساده اما در واقع يكي از شيفتگان و شرف يافتگان آستان مقدس امام زمان روحي فداه بود آن جناب نسبت به مسجد جمكران علاقه فراوان نشان مي داد و چه بسا تشرفات مكرر و توفيقات بي مثالش را از رهگذر انس با آن مسجد شريف به دست آورده بود .
🔷 از آن جناب نقل شده است كه در يكي از تشرفاتم به جمكران در عالم مكاشفه ، خدمت امام زمان رسيدم و آن حضرت خطاب به من فرمود :
🔶 ميرزا ابوالفضل ! از اين همه جمعيت كه مي بيني به جمكران آمده اند حتي يك نفر به خاطر من نيامده ، بلكه هر يك از ايشان به خاطر حاجت خويش آمده است .
🌹 ميرزا ابوالفضل ، در بازار قم قهوه خانه اي داشت ، اما هر چهار شنبه و هر جمعه آن را تعطيل مي كرد و به زيارت مسجد مقدس جمكران مي شتافت . روزي عده اي از بازاري ها به او گفتند : ميرزا ابوالفضل ! جمعه ها را براي خودت به جمكران برو ! و چهارشنبه ها را براي ما نرو ! بمان و به ما چايي بده ! در جوابشان گفت : براي چاي دادن به شما جمكران را رها نمي كنم . برخي از بازاري ها او را تهديد كردند و گفتند : اگر چنين كني قهوه خانه ات را مي بنديم . در جواب آنها گفت : ببنديد ! خيال مي كنيد كه به خاطر فروش چاي از امام زمانم دست بر مي دارم ؟! مگر من يوسف فروشم ؟! سرانجام عده اي از بازاري ها تهديد خود را با زدن قفل به در قهوه خانه او ، عملي كردند تا شايد وي را از عادت خويش باز دارند . اما آن مرد خدا ، هنگامي كه ديد به در قهوه خانه اش قفل زدند ، بلافاصله خودش نيز قفلي ديگر تهيه كرد و صدا زد : قهوه خانه ! خداحافظ !
🔺آن جناب خود نقل كرده است : در همان شب كه فردايش در قهوه خانه را قفل زدند ، آقا امام زمان را در خواب ديدم . حضرت فرمودند : ميرزا ابوالفضل ! بازاري ها تصميم گرفته اند بر در قهوه خانه ات قفل بزنند . گفتم : آقا جان ! قربانت گردم ! بگذار بزنند . مگر من بزغاله ام كه بع بع كنم و بگويم جو مي خواهم ؟! خدا ناظر است و رزق مرا مي دهد . من جمكران تو را به هيچ قيمتي رها نمي كنم . آقا لبخندي زدند . در همان حال از خواب پريدم و ديدم كه نزديك اذان صبح است ... صبح كه به قهوه خانه رفتم ، ديدم به در آن قفل زده اند.
🔴 میرزا ابوالفضل مدتی بعد از دنیا رفتند، یکی از خوبان قم او را در خواب دید که در همان عالم قبر(برزخ) یک کوله پشتی روی دوشش دارد و به آن شخصی که خواب می دید نزدیک شد و گفت آقا وارد قم شده و رد شد و رفت. این آقا وقتی از خواب برخواست، گفت: یعنی چه؟ میرزا ابوالفضل از دنیا رفته کوله پشتی یعنی چه؟ آقا واردقم شده یعنی چه؟نفهمید.
برای تعبیر خوابش پیش کسی رفت. گفتند این که دیدید کوله پشتی بر روی دوشش بود به این خاطر است که او عاشق ولی عصر(عج)بودند، عاشقی که از دنیا برود، عشق را از یاد نمی برد، یعنی برای رجعت آماده است و زمانی که امام زمان(عج) ظهور کند او نیز برمی گردد
🌺 و اما اینکه دیدید به تو گفت حضرت وارد قم شد، یعنی حضرت وارد مرحله ی قیام شد. پس واقعیت این است که قیام حضرت نزدیک است.
🌺ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌺
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
♥️✨حضرت لقمان علیه السلام می فرمایند:
💥فـرزنـدم بڪوش تا امروزت بهتـر از
💥دیــروز و فردايت بهتر از امروز باشد،
💥ڪه هر ڪس دو روزش برابر باشد،
💥زيانڪاراست وهرڪس امروزش بدتر
💥ازديروزش باشداز رحمت خدا دور است.
📗ارشاد القلوب ديلمى، ص 73
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
┈••✾•🌿❤️🌿•✾••┈
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی #برگه_زردآلو
✳️خواص:
🔺ملیّن
▪️ #ضدکمخونی
🔻تقویت بینایی
⚜آب1لیوان
⚜برگ زردآلو10عدد
🔘✍برگۀ زردآلو را شسته و از شب قبل با آب خیس میکنیم، که میتوان بعنوان1وعده صبحانه میل کرد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬆️ کلیپ بسیار زیبا و پند آموز ⬆️
✅ راه و رسم زندگی دنیا
💠 مطمئنا از دیدن این کلیپ کوتاه
لذت خواهید برد
❤️ تقدیم به شما عزیزان
🇯🇴🇮🇳🔰
🆔@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
داستان کوتاه
بنده شاکر کیست؟
امام صادق علیه السلام فرمود: در زمان های گذشته، در میان بنی اسرائیل، عابری زندگی می کرد، که از امور دنیا محروم بود، و در وضع بسیار دشواری زندگی می کرد، همسرش آنچه داروندار داشت، در تأمین زندگی او مصرف کرد، و دیگر آهی در بساط نماند و عابد و همسرش روزهائی را با گرسنگی بسر بردند. تا اینکه همسرش مقداری نخ را که ریشه بود، پیدا کرد و به شوهرش داد، تا به بازار ببرد، و با فروش آن غذائی تهیه کند.
عابد آن را به بازار برد، وقتی به بازار رسید، دید بازار تعطیل است، و خریدارها جمع شده اند، و مأیوس بر می گردند، عابد با خود گفت، دریا نزدیک است، بروم در آنجا وضو بگیرم و دست و صورتم را بشویم، تا بلکه راه نجاتی پیدا شود، کنار دریا آمد، دید صیادی تور به دریا می اندازد و ماهی می گیرد اتفاقاً تورش را به دریا انداخت و کشید و تنها یک ماهی پلاسیده و بی ارزشی، در میان تور افتاده بود، عابد به صیاد گفت، این بسته نخ را به این ماهی می فروشم، صیاد، با کمال میل قبول کرد، عابر آن ماهی را برداشت و به خانه آمد، و جریان را به همسرش گفت.
همسر، ماهی را گرفت و مشغول پاک کردن و بریدن آن شده تا برای پختن آماده کند، ناگهان در شکم ماهی مرواریدی گرانبها یافت، شوهرش را خبر کرد، شوهر آن مروارید را به بازار برد و آن را به بیست هزار درهم فروخت. و سپس آن پول کلان را که در دو کیسه بود به منزل آورد، در همین لحظه، فقیری به در خانه آمد و تقاضای کمک کرد، عابد به فقیر گفت: بیا و این یک کیسه را بردار و ببر، فقیر خوشحال شد و یک کیسه را برداشت و برد.
همسر عابد گفت: سبحان الله، ما خودمان در حالی که در سختی و دشواری فقر بسر می بریم، نصف سرمایه ما رفت. چند لحظه نگذشت که فقیر دیگری آمد و تقاضای کمک کرد، عابد به او اجازه ورود داد، تا به او نیز کمک کند، او وارد خانه شد و همان کیسه درهم را که فقیر قبلی برده بود، آورد و در جای خود نهاد و به عابد گفت: کل هنیا مریئا...: از این روزی، بخور، گوارا و نوش جانت باد من فرشته ای از فرشتگان خدا هستم، پروردگار تو خواست بوسیله من تو را امتحان کند تو را شاکر و سپاسگزار یافت.
📗 داستان دوستان، ج 3
✍ محمد محمدی اشتهاردی
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
12.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ داستانی تکان دهنده از متحول شدن یک اعدامی!
با عنایت ویژه حضرت زهرا سلام الله علیها
🦋⸽➻ #ڪلیپ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍•••
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#در_جستجوی_الماس
…-…-…-…-…-…-…-…-…-…-…-…-…-
میگویند کشاورزی آفریقایی در مزرعه اش زندگی خوب و خوشی را با همسر و فرزندانش سپری میکرد . یک روز شنید که در بخشی از آفریقا معادن الماسی کشف شده اند و مردمی که به آنجا رفته اند با کشف الماس به ثروتی افسانه ای دست یافته اند . او که از شنیدن این خبر هیجان زده شده بود ، تصمیم گرفت برای کشف معدن الماس به آنجا برود . بنابراین زن و فرزندانش را به دوستی سپرد و مزرعه اش را فروخت و عازم سفر شد . او به مدت ده سال آفریقا را زیر پا میگذارد و عاقبت به دنبال بی پولی ، تنهایی و یاس و نومیدی ، خود را در دریا غرق میکند . اما زارع جدیدی که مزرعه را خریده بود روزی در کنار رودخانه ای که از وسط مزرعه میگذشت ، چشمش به تکه سنگی افتاد که درخشش عجیبی داشت . او سنگ را برداشت و نزد جواهرساز برد . مرد جواهرساز با دیدن سنگ گفت که آن سنگ الماسی است که نمی توان قیمتی بر آن نهاد . مرد زارع به محلی که سنگ را پیدا کرده بود رفت و متوجه شد سرتاسر مزرعه پر از سنگ های الماسی است که برای درخشیدن نیاز به تراش و صیقل داشتند . زارع پیشین بدون آنکه زیر پای خود را نگاه کند ، برای کشف الماس تمام آفریقا را زیر پا گذاشته بود حال آنکه خود در معدنی از الماس زندگی میکرد!
…-…-…-…-…-…-…-…-…-…-…-…-…-
#داستان
🆔@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📘#داستانهایبحارالانوار
💠حقِ همسایه
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله به یکی از اصحابشان فرمودند:
«آیا میدانی حق همسایه چیست؟»
عرض کرد: نمی دانم ،یا رسول الله.
حضرت فرمودند:
🔘اگراز تو درخواست یاری نمود، او را یاری کن.
🔘 اگراز تو وام درخواست نمود، به او وام بده.
🔘 اگر دچار فقر شد، به او سود برسان.
🔘 اگر دچار مصیبت شد، او را تسلیت بگو.
🔘 اگر خیری به او رسید، به او تهنیت بگو تا بدین وسیله بهرهگیری از خیر را بر او گوارا گردانی.
🔘 اگر مریض شد او را عیادت کن.
🔘 اگر مرگ او فرا رسید، جنازهی او را تشییع کن.
🔘ساختمان خانه ی خود را آنچنان بلند نسازی که همسایه ی تو از باد و هوا محروم گردد، مگر این که از او اجازه بگیری.
🔘اگر میوه ای خریدی، مقداری از آن را به همسایه هدیه کن.
🔘اگر نمی خواهی هدیه کنی میوه ی خریداری شده را پنهانی وارد خانهی خویش ساز تا همسایهی تو آن را نبیند. و نگذار فرزندان تو میوه را به بیرون از خانه ببرند که باعث ناراحتی و حسرت فرزند همسایه گردد.
🔘همسایه ی خود را با بوی خوش غذای خانه ی خود میازار، مگر آنکه مقداری از آن را به اهل خانه ی او برسانی.
📚 بحار ج ۷۹، ص ۹۴.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان