eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی و سوم ✍ بخش پنجم 🌸تازه از بیمارستان بر گشته بودم …. عمه و دخترا توی حال داشتن بازی می کردن … تبسم علاقه ی زیادی داشت که مامان شکوه رو بچه ی خودش بکنه و ترانه هم شوهرش بشه این طوری مدتی سر هر سه تای اونا گرم بود …. من یک چایی خوردم تا یک کم بخوابم … صدای زنگ تلفن بلند شد گوشی رو بر داشتم چون معمولا ایرج زنگ می زد که ببینه من خونه رسیدم یا نه ؟… .یکی از کارگر های کار خونه بود با وحشت گفت : خانم یک کاری بکنین حمله کردن به کارخونه دارن همه چیز رو از بین می برن جون ایرج خان و آقا در خطره زود یک کاری بکنین …. داد زدم الان میام ….. دستم سست شد و فقط زیر لب گفتم ای خدا ایرج رو به تو میسپرم …. 🌸حالا من باید کاری می کردم که عمه و بچه ها متوجه نشن گفتم تو بیمارستان زخمی آوردن من باید برم …. و داد زدم مرضیه اسماعیل رو خبر کن زود باش و خودم کتم و انداختم تنم و دویدم بیرون عمه گفت : می خوای زنگ بزنم ایرج زود بیاد ؟ گفتم نه خودم زنگ می زنم شما مراقب بچه ها باشین………. 🌸چنان آشفته بودم که نمی تونستم تصمیم بگیرم چیکار کنم می دونستم که اگر به کارخونه حمله کرده باشن جون هر دوی اونا در خطره …. اول جاده کرج پلیس رو خبر کردم ….و با سرعت رفتیم بطرف کارخونه ……. نمی دونم چند تا آیه الکرسی خوندم تا اونجا رسیدیم پلیس زود تر ما رفت تو از همون جا معلوم بود که اوضاع خیلی خرابه از دربون و نگهبان خبری نبود تمام شیشه های اتاقک نگهبانی شکسته بود و همه چیز حاکی از این بود که حمله ی بدی به کارخونه شده ….. مشتهامو گره کرده بودم که بتونم خودمو کنترل کنم …… 🌸در سالن چهار طاق باز بود با ماشین رفتیم توی سالن و من پیاده شدم……… کار تموم شده بود؛؛ همه ی دستگاه ها خرد و خراب شده بود چیز سالمی اونجا دیگه نبود … داد زدم,, ایرججججج,, ایرججججج ,, کجایی و با سرعت دویدم طرف اتاق علیرضا خان..همه ی کارگرها زخمی و مجروح یک گوشه افتاده بودن اونایی که به هوش بودن بر اثر شدت صدماتی که خورده بودن نمی تونستن از جاشون بلند بشن ایرج و علیرضا خان رو پیدا کردم هر دو جلوی در اتاق افتاده بودن ایرج دَمر بود و صورتش روی زمین ….. با وحشت اونو بر گردوندم و دیگه نتونستن طاقت بیارم و از ته دلم جیغ کشیدم ……غرق خون بود …. 🌸می لرزیدم و هوار می کشیدم اسماعیل هم رفت سراغ علیرضا خان ….. فورا نبض ایرج رو گرفتم هنوز خیلی ضعیف می زد دویدم به طرف تلفن؛ خوشبختانه وصل بود به بیمارستان زنگ زدم و گفتم چند تا آمبولانس با دکتر بیان اینجا  ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی و چهارم ✍ بخش اول 🌸تا آمبولانس رسید علیرضا خان چشمشو باز کرده بود ، ولی ایرج تقریبا دیگه نبضش نمی زد اول اونو بردیم تو آمبولانس من هر کاری لازم بود براش انجام دادم … یک کم بهتر نفس می کشید ولی اصلا خوب نبود؛؛.تا رسیدیم بیمارستان زنگ زدم دکتر صالح و جریان رو گفتم و اونم راه افتاد که بیاد …. سریع ازش عکس برداری کردیم ….. دنده اش صدمه دیده بود و خونریزی داخلی داشت و این خیلی بد بود ….. 🌸من اونو بردم تو اتاق عمل تا همه چیز حاضر باشه و وقت تلف نشه …. اونجا چشمشو باز کرد و منو نگاه کرد ….. و دوباره بست و رفت به اغماء …… غیر از ایرج کارگر های دیگه هم بودن که صدمه زیادی خورده بودن ولی بیشتر سر پایی درمان شدن به جز دو نفر که بستریشون کردیم 🌸دکتر که رسید همه چیز حاضر بود جز من ، منی که دیگه طاقتم تموم بود … دکتر صالح یک نگاهی به من انداخت و گفت تو به درد من نمی خوری …. و منو از اتاق بیرون کرد هر چی گفتم می خوام باشم اجازه نداد و درو بست ……. یک کم نشستم….هاج و واج مونده بودم راستش امیدی نداشتم چون عکس های اونو دیده بودم و می دونستم که دارم ایرج رو از دست میدم …. 🌸و این برای من یعنی تموم شدن دنیا …. نمی دونستم دارم گریه می کنم یا نه,, اشکهام میومد پایین ولی هیچ حسی برای پاک کردن اونا نداشتم …. فقط گاهی یک صدای مهیب توی گوشم می پیچید و ایرج رو صدا می کرد … و دوباره ….و دوباره …. حتی یادم رفته بود که دعا بخونم مثل دیوونه ها شده بودم چند تا از دوستام تو بیمارستان هوامو داشتن ، ولی من فقط صدا می زدم,, ایرجم،،یکی از اونا که اسمش نسرین بود و اون روزا با هم خیلی نزدیک شده بودیم ….از پیش علیرضا خان میومد و به من گفت : حال پدر شوهرتو نمی پرسی ؟ 🌸گفتم راستی چطورن حالشون خوبه ؟ گفت فعلا خوبن ولی هنوز درست نمی تونه نفس بکشه … الان زیر سرم رفته بلند شو بریم یک حالی ازش بپرس یک کم سرت گرم میشه همش سراغ تو رو میگیره ، تا اون موقع انشالله عمل ایرج خان هم تموم میشه ….. خودمم داشتم خفه می شدم دستمو گذاشتم روی گردنم و فشار دادم…. بلند شدم …….. رفتم پیش عمو …. 🌸چشمش به من که افتاد با وحشت از من پرسید : کار ایرج تمومه ؟ گفتم نه عمو جان این چه حرفیه ….. گفت :پس ایرج چی شده ؟الان کجاس ؟ حالش خوبه؛؛؛؛ گفتم : آره عمو نگران نباشین به زودی از زیر عمل میاد بیرون …… سرشو نیم خیز کرد و گفت رویا به خاطر من اونقدر کتک خورد خودشو انداخته بود جلوی من ….. و سرشو گذاشت روی بالش و با صدای بلند گریه کرد …. 🌸گریه علیرضاخان چیزی نبود که من بتونم تحمل کنم و با اون هم صدا شدم رفتم و بغلش کردم که دلداریش بدم ولی نتونستم منم مثل اون گریه کردم … چون می دونستم وضعیت ایرج خیلی بده ……. صدای عمه رو توی راهرو شنیدم اون داشت میومد؛؛ حالا مونده بودم به اون چی بگم …قبل از اون تورج رسید و بعد عمه… انگار پاش قدرت حرکت نداشت و به زحمت راه می رفت…. 🌸یک نگاه به علیرضاخان کرد و از من پرسید: ایرج کو رویا؟ ایرجم کو؟ گفتم نترسین دارن عملش می کنه انشالله خوب میشه تورج پدرشو بغل کرد و بوسید و ازش پرسید چی شده بود بابا ؟ چرا اینطوری شد ؟ ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
🔅 (ص) : 🔸 لا يَخلُوَنَّ رجُلٌ بامرأةٍ إلاّ كانَ ثالِثَهُما الشّيطانُ . 🔹 هيچ مردى با زنى (نامحرم)، خلوت نمى كند، مگر اين كه سومين آنها شيطان است. 📚 الترغيب و الترهيب ج ص ٣٨ ح ٣١٤. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 ✅آیات قرانی برای دوری از گناه وبهترین ذکر برای دوری شیطان ✨إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا : 🔶در حقیقت، شیطان دشمن شماست، شما [نیز] او را دشمن گیرید. 📙(فاطر، 6) ✨أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ : 🔶شیطان را مپرستید، زیرا وی دشمن آشکار شماست؟ 📘(یس، 60) ✨إِنَّ الشَّیْطَآنَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ : 🔶در حقیقت شیطان برای شما دشمنی آشکار است. 📕(اعراف، 22) 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۴۲﴾ ✨و صبح و شام او را به پاكى بستاييد (۴۲) 📚سوره مبارکه الأحزاب ✍ آیه۴۲
🎯🎯🎯 میلتون اریکسون وقتی دوازده ساله بود دچار فلج اطفال شد. ده ماه بعد شنید که پزشکی به مادرش گفت: پسرتان شب را تاصبح دوام نمیاورد. 🎯 اریکسون صدای گریه مادرش را شنید. فکر کرد شاید اگر شب را دوام بیاورم مادرم اینطور زجر نکشد... تصمیم گرفت تا سپیده دم صبح بعد نخوابد وقتی خورشید بالا آمد به طرف مادرش فریاد زد: من هنوز زنده ام! چنان شادی عظیمی درخانه در گرفت که تصمیم گرفت همیشه تمام تلاشش را بکند که یک شب دیگر درد و رنج خانواده اش را عقب بیندازد! اریکسون در سال ۱۹۹۰ در هفتاد و پنج سالگی در گذشت و از خود چندین کتاب مهم درباره ظرفیت عظیم انسان برای غلبه بر محدودیت هایش بجا گذاشت... @tafakornab @shamimrezvan
🔺به داشته هایت که بیندیشی دیگر چشم نخواهی داشت 🔺به دست دیگری.... 🔺آرامش در دوست داشتن داشته هاست ... 🔺در بخشش بی منت... 🔺و در دعا برای دیگران... 🔺خداوندا 🔺مگذار حسد راهی بیابد به قلبهایمان.. 🔺که بی شک هرجا که وارد شد 🔺خانه ای آراسته است زیبنده ی شیطان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✍افرادی که یبوست مزمن دارنداگر یک ساعت بعدازغذا یک عددمغزگردو+ 5عدد انجیرمیل کنند ✍صبح ناشتا«خاکشیر+آب گرم+یک قاشق عسل»مصرف نمایند،مشکل آنها درمان می گردد... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا❣ دراین🌙شب✨ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﮐﻪ ﺣﺮﻣﺖﺩﻝﻫﺎﺭﺍﺍﺯﯾﺎﺩﻧﺒﺮﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﺑﯿﺎﻣﻮﺯﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻨﯿﻢﻭﺁﻧﺎﻧﮑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺭﺍ ﺍﺯﺧﺎﻃﺮ ﻧﺒﺮﯾﻢ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از بنرها
شوهرم شیفته روابطمون شده کلی سیاست زناشویی یادگرفتم😍 خیلی هم جذاب شدم👌 روابطم با فرزندم عااالی شده 👪 هر دومون عضو این کانال شدیم💑 شمام عضو بشین🏃🏃♀ همه روفقط مدیون این کانال هستم اینجاس👇👇 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸به نام خداوند لوح و قلم ✨خدایی که داننده رازهاست 🌸نخستین سرآغاز آغازهاست... 🌸✨بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم✨🌸 🌸✨الهی به امید تو . . .✨🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🍃🌸صبح یکشنبه تون معطر به ذکر شریف صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🍃🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃🌸وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🍃🌸وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍃🌸 ✅سبک کردن گناهان 🍃🌸👈 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم :↯↯↯ 🍃🌸در روز قیامت من پیش میزان اعمال هستم یعنی که هر کس کفه گناهانش سنگین تر از کفه ثواب‌هایش باشد من صلوات‌هایی را که برایم فرستاده می‌آورم و در کفه حسناتش گذارم تا کفه حسناتش سنگین تر گردد 🌸🍃 📚 آثار و برکات صلوات ص ۱۳ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💠زندگی دنیا واقعی نیست، بلکه خیالی هست💠 ✅ در آیات قرآن زندگی دنیا به زینت تعبیر شده است. مانند: 💢الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا(کهف 46) 💢مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا (هود 15) و ... ◀️ زینت به امور غیرواقعی میگویند،‌ مثلا زنی که زینت می‌کند، خود را زیباتر از چهره واقعی خود جلوه می‌دهد و آنچیزی که ما میبینیم چهره واقعی نیست! 👌 زیبایی دنیا هم در واقع، حقیقی نیست و بلکه خیالیست، مثلا کسی تصور میکند اگر فلان ماشین را بخرد به لذت حقیقی رسیده است، ولی وقتی آنرا میخرد، میبیند آن چیزی که فکر کرده نبوده. 🔘گرفتاران دنیا هم فکر میکنند که به زیبایی رسیدند در حالی که این زیبایی خیالیست و زیبایی واقعی چیز دیگری هست. ⚜این آیه تکلیف این مسأله را روشن می‌کند: 💢زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ(آل عمران آیه 14) محبت به زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب‌های ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم "زینت" داده شده است؛ 🍃در حالی که همه اینها وسیله زندگی موقت دنیا است و سرانجام نیک(خوشبختی واقعی) نزد خدا است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
☝️برگرداندن اموال مردم۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 16 آذر ماه 1398 🌞اذان صبح: 05:31 ☀️طلوع آفتاب: 07:00 🌝اذان ظهر: 11:56 🌑غروب آفتاب: 16:51 🌖اذان مغرب: 17:11 🌓نیمه شب شرعی: 23:11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عالم، به عشقِ روی تو بیدار می شود هر روز، عا‌شقـانِ تو بسیـارمی شود وقتی،سـلام می دَهَمت،درنگاهِ من تصویرِ کربلای  تو،تکرار می شود 🌹 الْسَلٰامُ‌عَلَیْکَ‌یٰاابٰاعَبْدالّله‌الْحُسَین🌹
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌺 🌷 ‌حاج محمداسماعیل دولابی(ره) 🔹" و ، انسان را خیلی بزرگ می کند. اگر همسرت بوده، پدرت بوده، خواهر و برادرت بوده اند و اذیت کرده اند، گذشت کن. 🔹 این صفت خدایی است. خداوند صاحب عفو و گذشت را خیلی دوست دارد، چون صفت خدایی است." 📕 کتاب طوبای محبت۱، ص ۵۳ 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ 💚 💝 سَر شد به شوق وصل تو فصل جوانیَم هرگز نمی شود که از این در برانیَم یابن الحسن برای تو بیدار می شوم روزت بخیر ای همه ی زندگانیم 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
🌸 ۱۰۰ مرتبه 💗یا ذَالجَلالِ والاِکرام💐 🌸ای صاحب جلال و بزرگواری 💗این ذکر موجب فتح و نصرت می‌شود 👇 ✍هرڪس این نمازرادر روز1شنبه بخواندازآتش جهنم وعذاب ایمن شود↻2رڪعت ؛ رکعت اول⇦حمد و 3 ڪـوثر رکعت دوم⇦حمد و 3 توحید 📚جمال الاسبوع۵۴
💕ما به سه طريق مى آموزيم ؛ اول انديشه ، كه اصيل ترين است دوم تقليد كه آسان ترين است سوم تجربه كه تلخ ترين است
✅انواع آجیل منبع خوبی از چربی‌ها و کالری‌های سالم است، اما خوردن آن‌ها به عنوان میان وعده شبانه گزینه مناسبی نیست، زیرا این موضوع باعث می‌شود که خواب راحتی نداشته باشید. آجیل‌ها را در وعده صبحانه و یا به عنوان میان وعده‌های غذایی مصرف کنید، این کار می‌تواند باعث بهبود سلامت قلب، نرمال شدن میزان کلسترول خون، کاهش وزن و زیبایی پوست و مو شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸از درگاه خداوند منان 🍀براتون آرزو میکنم 🌸بهترین روز 🍀بهترین سرنوشت 🌸بهترین دنیا 🍀بهترین آخرت 🌸بهترین دوست 🍀بهترین زندگی... 🌸را داشته باشید 🍀یکشنبه تون زیبا 🌸
‏16 آذر، روز دانشجو به همه دانشجویان عزیز مبارک🎓 ترم زندگیتون بی مشروطی، لحظاتتون همیشه پاس، معدل شادیتون ۲۰، سایه حذف از زندگیتون دور...🌹
ختمی قوی جهت از روز یکشنبه تا ده روز و روزی صد مرتبه بخوانید : 🌷 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷 💫📿 یا مُفَتِحَ الاَبواب یا مُقَلِب َالقُلوبِ والابصار ✨یا دَلیلَ مُتَحَیٍّرین وَ یا غیاثَ المثتَغیثین 💫 تَوَکَلتُ عَلَیکَ یا رَّب، اِقضِ حاجَتی وَاکفِ مُهِمی ✨وَ لا حولَ وَ لا قُوةَ اِلا بِااللهِ العَلی ِالعَظیمِ 💫و صَّلَی اللهُ عَلی مُحَمَدٍ وً آلِهِ اَجمَعین✨📿
: 🔰1. در امان ماندن از آتش سوزی 💎نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: هرکس این سوره را بنویسد آتش به منزل او نمی رسد و تا وقتی که این نوشته با اوست، آتش به او نزدیک نمی شود. 🔰2. در امان ماندن از شر حیوان درنده هر کس از حیوانات وحشی و درنده می ترسد آیه 128‌ - 129 سوره توبه را بخواند از ناحیه آن به حیوانات به او ضرری نمی رسد. 🔰3. دفع وسوسه و دلشوره به جهت رفع وسوسه و دلشوره و گمان بد آیه 129 سوره توبه را بخواند و با خود همراه کند. ⇜۞سوره مبارکه↯توبه ۞⇝